آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.55K subscribers
777 photos
209 videos
119 files
1.36K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
Forwarded from گروه شریعتی
🔆 ابعاد وجودی و شخصیتی پیامبر اسلام

″... راستش حتی فکر کردن درباره #پیامبر، خیلی دهشتناک،سهمگین و سنگین است. عظمتی مثل حضرت علی می‌گفت که وقتی اوضاع سخت می‌شد، ما بر رسول خدا پناهنده می‌شدیم و زیر سایه‌ی او می‌رفتیم و خودمان را زیر پناه او می‌خیزاندیم. از اینجا معلوم می‌شود که ارتفاع وجودی این آدم و این مرد چه قدر است و طبیعی است که در این تنگنای حقیر اندیشیدن ما نمی‌گنجد. با قالب‌هایی که در اختیار داریم و با آن آدم‌ها ارزیابی می‌کنیم ، تفسیر چنین موجودی محال است، مگر اینکه در همان حدودی که می‌فهمیم بررسی کنیم.

یکی از خصوصیات او (پیامبر خصوصیات متعددی دارد که ویژه خودش است، من نمی‌توانم آنهایی که شناخته شده و درباره آن گفته شده را تکرار کنم) این است که هیچ شخصیتی در #تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد. در یک شخصیت، این همه عظمت، که آدم در برابرش احساس عجز و هراس می‌کند، با حالت دیگری که در شناخت پیامبر ، آدم در برابر او احساس یک انس دوستانه خصوصی می‌نماید، با هم جمع نمی‌شود. محبوب بودن پیغمبر خدا، از پیغمبریش می‌باشد. چون #موسی هم پیغمبر بوده، #ابراهیم هم بوده و #عیسی هم بوده است و نیز در قوم خودشان به عنوان نبی و رسول، عزیز و محبوب بوده‌اند. ولی پیامبر یک خصوصیت اضافی دارد و آن اینست که دوست داشتن پیامبر (ما الان با کلمات سر و کار داریم و طبیعی است که کسانی که با پیامبر سروکار داشتند تا چه اندازه دوستش می‌داشتند) بعد خود نیروی شد که حتی بسیاری از اصحاب را به هراس انداخت که نکند سخن پیامبر روی آیات #قرآن سایه افکند! و به قدری جا باز کند که جا را بر آیات تنگ شود. حتی این وحشت بود، به خاطر اینکه مردم به قدری پیامبر را دوست می‌داشتند و به قدری کلمات او ورد زبان‌ها بود که الان هم بعد هزار و چهارصد سال، برای مردم عامی #مکه و #مدینه، که دیگر هیچ فرهنگی ندارند و به حضیض ذهنیت رسیده‌اند، مثل این است که پیامبر زنده است و با ایشان حرف می‌زند، حرف‌ها، خاطرات، آثار و یادگاری‌هایش دائما ورد زبان توده مردم است. مثل اینکه همین الان در مدینه زندگی می‌کند و حتی مردمی که در مدینه راننده، بقال و عطار هستند، همان آدم‌هایی که تاریخ نمی‌دانند، همان آدم‌هایی که سیره نخوانده‌اند، امی ها، حضورش را الان حس می‌کنند، یعنی الان هست. آن جا دارد زندگی می‌کند و با او تماس دارند.

در طول این هزار و چهارصد سال، هیج حادثه‌ای، هیچ حفره و هیج خندقی بین احساس اینها و حضور پیامبر فاصله ایجاد نکرده است (این چیز خیلی عجیبی است). محبوبیت به صورت شگفت انگیز و غیرعادی است. به طوری که آدم، که بعد از مدتی شرح حال پیامبر را می‌خواند، حالت عاشقانه‌ای نسبت به او پیدا می‌کند. این همه عظمت، در برابر این همه سادگی قابل گنجایش نیست و خود این یک اعجاز است. از لحاظ فلسفی، درست جهانی را در یک پوست تخم مرغ گنجاندن است. ولی این یکی، تحقق پیدا کرده است...″

📌 بمناسبت میلاد خاتم‌المرسلین، پیامبر رحمت و معرفت، بخشی از مطالب این سخنرانی با صدای معلم شریعتی، در انتهای مطلب ضمیمه گشته است.

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۸ / روش شناخت اسلام

@Shariati_Group
.
Forwarded from گروه شریعتی
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!

🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی می‌کند، و آن را در تجربه‌ی زیسته‌ی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربه‌ی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال می‌کند، سپس نشان می‌دهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل می‌شود و نهایتاً نتیجه می‌گیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی مانده‌اند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دوره‌ی تفوق اصول #سرمایه‌داری بر جهان می‌پردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» می‌افزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا می‌شود، در اقتصادِ سرمایه‌داریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایه‌داری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود می‌شود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین می‌پرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی انقلابی براساس این #جهان‌بینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایه‌ها چه می‌کنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار می‌کنید؟ برای طبقه‌ی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟

🔸ارجاعات بسیاری به مجموعه‌ی آثار دکتر علی شریعتی می‌توان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنی‌نژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد می‌کند تبرئه می‌شود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعه‌نیافتگی التفات پیدا نکرده‌اند.

🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان‌های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه‌ی #مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزت‌مند... همه‌ی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم این‌ها را می‌گذارند نقد شریعتی؛

🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعب‌العبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کی‌یرکگور و #هایدگر و...‌ داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزش‌ها و باورها و ...

🔸گذشته‌ها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی می‌گذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غول‌هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می‌گیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ می‌دانیم به کجا می‌خواهیم برویم؛ زبان هم را می‌فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده‌ایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.

🔸شریعتی کتاب حل‌المسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران‌های جهانی هم شریک‌ایم؛ روندهای جهانی بر بحران‌های ما دامن هم می‌زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت می‌شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در می‌آوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همه‌ی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه می‌باشد و شریعتی چنین بود...

🔸هر بار به مناسبت‌های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می‌شود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنی‌ها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته‌ی #جامعه_شناسی، در مجموعه‌ی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می‌یابم، علی‌رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت‌هایی که در دوران ما با زمینه و زمانه‌ی وی بوجود آمده است.‌

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)