Audio
🎵 پوشه شنیداری نشست گفتمان وفاق؛
دولت و جامعه در ایران
🗓 دوشنبه 16 مهر 1403
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
دولت و جامعه در ایران
🗓 دوشنبه 16 مهر 1403
💢انجمن جامعه شناسی ایران💢
💢انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
🆔 @iranianhht
♦️وفاق به مثابه نظریه و روش؛ ضرورتی بیبدیل برای ایران!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعهشناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
در این جستار به عنوان نظریهپرداز گفتمان وفاق به مثابه یک نظريه اجتماعی، به اختصار اهم سخنان دکتر علی ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیسجمهور محترم، در نشست "گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران" را به استحضار مخاطبان عزیز می رسانم و مباحث تکمیلی و انتقادی خویش را در جستارهای آتی تقدیم خواهم کرد.
دکتر ربیعی پیرامون "فهم مسئله" در سطح حاکمیت، دولت، نخبگان سیاسی و ... و از فقدان فهم مشترک و راه حل مسئله مورد وفاق سخن گفت؛ و به فقدان فهم مشترک در مورد فهم جهان و تحولات جهان و مفهوم توسعه اشاره کرد. وی گسلهای ناشی از این فهم مشترک را به بی ریختی سیاسی تعبیر کرد و از وفاق به مثابه نظریه و روش؛ و ضرورتی بیبدیل برای ایران یاد کرد.
وی وفاق را به عنوان روح جمعی کل جامعه معرفی کرد و از نگاه نازلگرایانه در خصوص وفاق انتقاد کرد. وی از وفاق افقی و عمودی سخن گفت. وی وفاق بین نخبگان سیاسی را وفاق افقی قلمداد کرد که اصل موضوع در آن را فهم مشترک از مسائل و ایجاد اشتراک نظری برای حل مسائل کشور به مثابه روش تلقی کرد.
وی همچنین از وفاق عمودی رو به بالا و رو به پایین سخن گفت، وی در وفاق عمودی رو به بالا به برخورداری از اعتماد حاکمیت برای همافزایی بین نیروها اشاره کرد و در بحث از وفاق عمودی رو به پایین، به ذکر اهمیت جامعه مدنی و جامعه میانجی و نهادهای میانی، انجمن های علمی و صنفی و ... در شکل گیری وفاق عمودی رو به پایین پرداخت.
دکتر ربیعی یکی از بزرگترین تهدیدها را وجود کوهانههای ارزشی متفاوت جامعه با جامعه قلمداد کرد و ایستادن این دو کوهانه ارزشی جلوی همدیگر را بسیار خطرناک برای انسجام جامعه قلمداد کرد. وی در نهایت به ضرورت آشتی بین گروه های اجتماعی ذیل نظریه وفاق اشاره کرد. وی در ادامه در پاسخ به منتقدان "قبول تکثر" و به "رسمیت شناختن دیگری" را پیش شرط هر گونه تلاش برای نیل به فهم مشترک در بحث از وفاق قلمداد کرد و فروکاستن و تقلیل وفاق به سطح ایدئولوژی را رهزن تلقی کرده به تفاوت مفهوم وفاق با آنچه در ادبیات جامعهشناسی آمده است اشارتی داشت.
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعهشناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
در این جستار به عنوان نظریهپرداز گفتمان وفاق به مثابه یک نظريه اجتماعی، به اختصار اهم سخنان دکتر علی ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیسجمهور محترم، در نشست "گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران" را به استحضار مخاطبان عزیز می رسانم و مباحث تکمیلی و انتقادی خویش را در جستارهای آتی تقدیم خواهم کرد.
دکتر ربیعی پیرامون "فهم مسئله" در سطح حاکمیت، دولت، نخبگان سیاسی و ... و از فقدان فهم مشترک و راه حل مسئله مورد وفاق سخن گفت؛ و به فقدان فهم مشترک در مورد فهم جهان و تحولات جهان و مفهوم توسعه اشاره کرد. وی گسلهای ناشی از این فهم مشترک را به بی ریختی سیاسی تعبیر کرد و از وفاق به مثابه نظریه و روش؛ و ضرورتی بیبدیل برای ایران یاد کرد.
وی وفاق را به عنوان روح جمعی کل جامعه معرفی کرد و از نگاه نازلگرایانه در خصوص وفاق انتقاد کرد. وی از وفاق افقی و عمودی سخن گفت. وی وفاق بین نخبگان سیاسی را وفاق افقی قلمداد کرد که اصل موضوع در آن را فهم مشترک از مسائل و ایجاد اشتراک نظری برای حل مسائل کشور به مثابه روش تلقی کرد.
وی همچنین از وفاق عمودی رو به بالا و رو به پایین سخن گفت، وی در وفاق عمودی رو به بالا به برخورداری از اعتماد حاکمیت برای همافزایی بین نیروها اشاره کرد و در بحث از وفاق عمودی رو به پایین، به ذکر اهمیت جامعه مدنی و جامعه میانجی و نهادهای میانی، انجمن های علمی و صنفی و ... در شکل گیری وفاق عمودی رو به پایین پرداخت.
دکتر ربیعی یکی از بزرگترین تهدیدها را وجود کوهانههای ارزشی متفاوت جامعه با جامعه قلمداد کرد و ایستادن این دو کوهانه ارزشی جلوی همدیگر را بسیار خطرناک برای انسجام جامعه قلمداد کرد. وی در نهایت به ضرورت آشتی بین گروه های اجتماعی ذیل نظریه وفاق اشاره کرد. وی در ادامه در پاسخ به منتقدان "قبول تکثر" و به "رسمیت شناختن دیگری" را پیش شرط هر گونه تلاش برای نیل به فهم مشترک در بحث از وفاق قلمداد کرد و فروکاستن و تقلیل وفاق به سطح ایدئولوژی را رهزن تلقی کرده به تفاوت مفهوم وفاق با آنچه در ادبیات جامعهشناسی آمده است اشارتی داشت.
از کلاس درس که فرود می آیم
با این خیال که از شغل انبیا فارغ شده ام
در خیابانِ شب راه می پیمایم
انبوه آدمها را می بینم که هر یک به گونه ای
از نبود تکیهگاه و لنگرگاهی برای سردرگمی های خویش
در حالی که از خلأ بزرگ هستی رکب خورده اند
سراسیمه از کنار هم می گذرند
و حتی آویختن از لبه ی مدها و مزونها
زخم ایشان را نمی پوشاند
به قول فروغ در "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد":
"من از تصور بیگانگی این همه صورت، می ترسم"
...
وسوسه ی شبانی امانم نمی دهد
دوست دارم خود را حامل پیغامی بیانگارم
که از گرمای تکیه گاه و پناهی پشت این همه کثرات
برای این همه عابر مضطرب
حتی شده در قاب صورتی تکیده اما بخشنده
جرعه ای پشت و پناه ارزانیشان کنم
حتی آنگاه که به واقع جامی در کار نیست
و در همین افکار به خود نهیب می زنم
تو حق نداری با شانههای افتاده راه بروی
شکل راه رفتن تو باید پناهگاهی را به ذهن عابران متبادر کند
...
اما دروغ چرا
هنوز دلم آشوب هست
باز در دلم از خویش می پرسم
چگونه می توان بی آنکه خویش را تافته ای جدا بافته انگاشت
بی آنکه گرمخانه ای از آن خویش سراغ داشت
پذیرای کس دیگری بود
کسی چه می داند
شاید بتوانم
در هرم نفس هایم اندکی از برودتشان بکاهم
نه چونان شبانی
که چونان بره ای...
۲۳ مهر ۱۴۰۳
اردبیل
https://www.instagram.com/p/DBHCstdKd2i/?igsh=MTI0dm1ybnMyNW94MA==
با این خیال که از شغل انبیا فارغ شده ام
در خیابانِ شب راه می پیمایم
انبوه آدمها را می بینم که هر یک به گونه ای
از نبود تکیهگاه و لنگرگاهی برای سردرگمی های خویش
در حالی که از خلأ بزرگ هستی رکب خورده اند
سراسیمه از کنار هم می گذرند
و حتی آویختن از لبه ی مدها و مزونها
زخم ایشان را نمی پوشاند
به قول فروغ در "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد":
"من از تصور بیگانگی این همه صورت، می ترسم"
...
وسوسه ی شبانی امانم نمی دهد
دوست دارم خود را حامل پیغامی بیانگارم
که از گرمای تکیه گاه و پناهی پشت این همه کثرات
برای این همه عابر مضطرب
حتی شده در قاب صورتی تکیده اما بخشنده
جرعه ای پشت و پناه ارزانیشان کنم
حتی آنگاه که به واقع جامی در کار نیست
و در همین افکار به خود نهیب می زنم
تو حق نداری با شانههای افتاده راه بروی
شکل راه رفتن تو باید پناهگاهی را به ذهن عابران متبادر کند
...
اما دروغ چرا
هنوز دلم آشوب هست
باز در دلم از خویش می پرسم
چگونه می توان بی آنکه خویش را تافته ای جدا بافته انگاشت
بی آنکه گرمخانه ای از آن خویش سراغ داشت
پذیرای کس دیگری بود
کسی چه می داند
شاید بتوانم
در هرم نفس هایم اندکی از برودتشان بکاهم
نه چونان شبانی
که چونان بره ای...
۲۳ مهر ۱۴۰۳
اردبیل
https://www.instagram.com/p/DBHCstdKd2i/?igsh=MTI0dm1ybnMyNW94MA==
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ "غفلت از نیهیلیسم" از زبان دکتر محمدحسن علایی در جلسه رونمایی کتاب "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرهی نیستانگاری"
باشگاه اندیشه
۴ مرداد ۱۴۰۳
#نیهیلیسم
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#حسن_محدثی
#سیدجواد_میری
#رحیم_محمدی
#محمدحسن_علایی
@sociologicalperspectives
باشگاه اندیشه
۴ مرداد ۱۴۰۳
#نیهیلیسم
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#حسن_محدثی
#سیدجواد_میری
#رحیم_محمدی
#محمدحسن_علایی
@sociologicalperspectives
♦️وفاق به مثابه نظریه و روش؛ ضرورتی بیبدیل برای ایران !
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔸️روزنامه همدلی
۲۵ مهر ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2519&page=8
✍دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)
🔸️روزنامه همدلی
۲۵ مهر ۱۴۰۳
https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2519&page=8
Forwarded from Ehsan Masoomi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Dr Alaei)
ویژگی های"تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتربیژن عبدالکریمی!
آیا تفکر هایدگر به منظور غلبه بر نیهیلیسم دوران مدرن و نقد مبانی تمدن غربی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟ آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی قرون وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مساله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
از نظر بیژن عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری معلم تفکر آینده است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیرنیهیلیستیک از جهان در عصر تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است به نظر عبدالکریمی بشر و تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود.
فکر آیندهی بشری تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند.
از نظر عبدالکریمی، نه اندیشههای تئولوژیک بیگانه از عقلانیت جدید و نه سکولاریسم جزمی و ضدسنت عقل روشنگری هیچیک افق تفکر فردا را تعیین نکرده است، این «گشودگی به هستی» است که دین و مذهب فردای تاریخ بشر خواهد بود.
هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خردهنظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، آنچنانکه وجودش در زیر آوارهای همهی نظامهای وجودشناختیِ ازهمپاشیده و تکهتکه، خُرد و وامانده شده است.
لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن دانش از قدرت و ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن.
سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
آیا تفکر هایدگر به منظور غلبه بر نیهیلیسم دوران مدرن و نقد مبانی تمدن غربی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟ آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی قرون وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مساله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
از نظر بیژن عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری معلم تفکر آینده است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیرنیهیلیستیک از جهان در عصر تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است به نظر عبدالکریمی بشر و تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود.
فکر آیندهی بشری تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند.
از نظر عبدالکریمی، نه اندیشههای تئولوژیک بیگانه از عقلانیت جدید و نه سکولاریسم جزمی و ضدسنت عقل روشنگری هیچیک افق تفکر فردا را تعیین نکرده است، این «گشودگی به هستی» است که دین و مذهب فردای تاریخ بشر خواهد بود.
هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خردهنظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، آنچنانکه وجودش در زیر آوارهای همهی نظامهای وجودشناختیِ ازهمپاشیده و تکهتکه، خُرد و وامانده شده است.
لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن دانش از قدرت و ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن.
سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
Forwarded from کفِ دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر بیژن عبدالکریمی از فقر تئوریک دولتمردان در باب گفتمان وفاق سخن می گوید و به عنوان اهل فرهنگ دغدغهمند به تنها کتاب موجود در باب گفتمان وفاق به مثابه نظریه اجتماعی اشاره می کند که انتشارات نقد فرهنگ تحت مدیریت ایشان و با قلم دکترمحمدحسن علایی به چاپ رسانده است با عنوان "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک"
#بیژن_عبدالکریمی
#محمدحسن_علایی
#گفتمان_وفاق
#نقد_فرهنگ
@sociologicalperspectives
#بیژن_عبدالکریمی
#محمدحسن_علایی
#گفتمان_وفاق
#نقد_فرهنگ
@sociologicalperspectives
Forwarded from جامعه شناسی مردم
🔻 اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره تجاوز رژیم صهیونیستی علیه ایران
▫️هواپیماهای دشمن صهیونی در تجاوزی آشکار و مغایر با قوانین بینالمللی از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دور بردِ هواپایه که دارای سر جنگی بسیار سبک در حدود یک پنجم کلاهک موشکهای بالستیک ایرانی میباشد را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استانهای ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نمودند.
در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کم اثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده که تعدادی بلافاصله ترمیم و برخی نیز در حال ترمیم هستند.
با آمادگی پدافند هوایی کشور تعداد قابل توجهی از موشکها ردگیری و رهگیری شده و از ورود هواپیماهای دشمن به حریم هوایی کشور جلوگیری به عمل آمده است.
ایران ضمن محفوظ دانستن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتشبس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بیپناه و مظلوم را مورد تأکید قرار میدهد.
به دولت تروریست پرور و جنایتکار امریکا که نقش محوری در حمایت و پشتیبانی همه جانبه از اقدامات مجرمانه رژیم صهیونی در برهم زدن امنیت منطقه دارد، هشدار داده میشود برای جلوگیری از گسترش درگیری و ناامنی در منطقه و کشتار مردم بیگناه به ویژه در غزه و لبنان این رژیم غیرقانونی و نامشروع را مهار نموده و خود و همپیمانانش را در باتلاقی که آن رژیم اشغالگر ایجاد نموده است؛ بیش از این گرفتار ننماید.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
▫️هواپیماهای دشمن صهیونی در تجاوزی آشکار و مغایر با قوانین بینالمللی از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دور بردِ هواپایه که دارای سر جنگی بسیار سبک در حدود یک پنجم کلاهک موشکهای بالستیک ایرانی میباشد را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استانهای ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نمودند.
در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کم اثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده که تعدادی بلافاصله ترمیم و برخی نیز در حال ترمیم هستند.
با آمادگی پدافند هوایی کشور تعداد قابل توجهی از موشکها ردگیری و رهگیری شده و از ورود هواپیماهای دشمن به حریم هوایی کشور جلوگیری به عمل آمده است.
ایران ضمن محفوظ دانستن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتشبس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بیپناه و مظلوم را مورد تأکید قرار میدهد.
به دولت تروریست پرور و جنایتکار امریکا که نقش محوری در حمایت و پشتیبانی همه جانبه از اقدامات مجرمانه رژیم صهیونی در برهم زدن امنیت منطقه دارد، هشدار داده میشود برای جلوگیری از گسترش درگیری و ناامنی در منطقه و کشتار مردم بیگناه به ویژه در غزه و لبنان این رژیم غیرقانونی و نامشروع را مهار نموده و خود و همپیمانانش را در باتلاقی که آن رژیم اشغالگر ایجاد نموده است؛ بیش از این گرفتار ننماید.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
♦️تبیین هستی شناختی و جامعهشناختی گفتمان وفاق!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق
"گفتمان وفاق" به مثابه یک نظريه ي اجتماعی در جهت تمهید آلترناتیوهای ساختاری درون زا با مشارکت همه ی نیروهای اجتماعی می تواند و باید مطمح نظر جریان روشنفکری، دانشگاهیان و فعالان و کنشگران اجتماعی قرار گیرد. مبانی تئوریک و آکادمیک "گفتمان وفاق" در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک در آرای دکتر عبدالکریمی و نیز در کتابی با همین عنوان به قلم نگارنده در دسترس منتقدان و دلسوزان قرار دارد. نوگرایی و سنت گرایی بدون ریشه های نظری رجحانی بر یکدیگر ندارد. دو قطبی سازی به نفع هیچ کس نخواهد بود، هزینه های به عقب انداختن وفاق خدای ناکرده جبران ناپذیر خواهد بود.
گفتمان وفاق؛ در سطح انتولوژیک ناظر بر دوپاره گی وجدان جمعی ایرانیان در مواجهه با مدرنیته و فقدان نظام هستی شناختی ایرانیان به عنوان بخشی از جهان اسلام متناسب با زیست جهان جدید است و در سطح سوسیولوژیک بیشتر ناظر بر نقد روشنفکران و دعوت ایشان به گفتمان سازی برای غلبه بر شکاف های اجتماعی (نوگرا- سنت گرا؛ قومیتی؛ جنسیتی؛ نسلی؛ ...) است.
گفتمان وفاق تلاش برای گفتمان سازی و تمهید مقدمات گفتگو و ایجاد تحرّک اجتماعی (و نه تحریک اجتماعی) در راستای تقویت نیروهای اجتماعی را کارویژهی اصلی خویش قلمداد می کند و البته گاه بی گاه نیروهای فکری گفتمان انقلاب را دعوت به گفتگو می کند.
🔸️آدرس کانال آکادمی وفاق:
https://t.me/sociologicalperspectives
https://www.instagram.com/p/DBobp6ZqyX9/?igsh=eDB3bGJoZnB1amlk
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق
"گفتمان وفاق" به مثابه یک نظريه ي اجتماعی در جهت تمهید آلترناتیوهای ساختاری درون زا با مشارکت همه ی نیروهای اجتماعی می تواند و باید مطمح نظر جریان روشنفکری، دانشگاهیان و فعالان و کنشگران اجتماعی قرار گیرد. مبانی تئوریک و آکادمیک "گفتمان وفاق" در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک در آرای دکتر عبدالکریمی و نیز در کتابی با همین عنوان به قلم نگارنده در دسترس منتقدان و دلسوزان قرار دارد. نوگرایی و سنت گرایی بدون ریشه های نظری رجحانی بر یکدیگر ندارد. دو قطبی سازی به نفع هیچ کس نخواهد بود، هزینه های به عقب انداختن وفاق خدای ناکرده جبران ناپذیر خواهد بود.
گفتمان وفاق؛ در سطح انتولوژیک ناظر بر دوپاره گی وجدان جمعی ایرانیان در مواجهه با مدرنیته و فقدان نظام هستی شناختی ایرانیان به عنوان بخشی از جهان اسلام متناسب با زیست جهان جدید است و در سطح سوسیولوژیک بیشتر ناظر بر نقد روشنفکران و دعوت ایشان به گفتمان سازی برای غلبه بر شکاف های اجتماعی (نوگرا- سنت گرا؛ قومیتی؛ جنسیتی؛ نسلی؛ ...) است.
گفتمان وفاق تلاش برای گفتمان سازی و تمهید مقدمات گفتگو و ایجاد تحرّک اجتماعی (و نه تحریک اجتماعی) در راستای تقویت نیروهای اجتماعی را کارویژهی اصلی خویش قلمداد می کند و البته گاه بی گاه نیروهای فکری گفتمان انقلاب را دعوت به گفتگو می کند.
🔸️آدرس کانال آکادمی وفاق:
https://t.me/sociologicalperspectives
https://www.instagram.com/p/DBobp6ZqyX9/?igsh=eDB3bGJoZnB1amlk
Forwarded from تحکیم ملت
"گفتمان وفاق" به مثابه ی یک نظریه اجتماعی!*
دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
در این جستار بر آنیم تا تصویر روشنی از گفتمان وفاق به مثابهی یک نظریه اجتماعی ارائه دهیم، حال برگردیم بر سر تبیین مدعای اصلی این جستار و بنابراین می بایست بررسی کنیم و ببینیم که تا چه میزان گفتمان وفاق ویژگی هایی که برای یک نظریه اجتماعی بر شمرده می شود را دارا می باشد.
بگذارید اول به عنوان مثال به گفتمان دموکراسی خواهی روشنفکران اشارتی داشته باشیم، گفتمانی که به زعم نگارنده، فاقد ویژگی های یک نظریه ی اجتماعی بوده است. تامل در فقدان فرماسیون اجتماعی متضمن دموکراسی در ایران ما و تمهید برنامه های پژوهشی درخور آن جهت مطالعه ی تاریخی هستی اجتماعی ایرانیان در پرتو آن، علی الاطلاق می بایست به عنوان مهمترین کار ویژه ی روشنفکران کشور و البته جامعه شناسان دغدغه مند تلقی می گردید. آن چه منجر به احباط قریب به اتفاق تلاش های روشنفکران جامعه ی ما در طول دو سده ی گذشته شده است به واقع چه بوده است؟! پرسش از امکان خوانش تحولات جامعه و حتی انقلاب بزرگ ایران ذیل جستجوی آرمان های بر زمین مانده از دوران مشروطه تا امروز و رسیدن به پاسخ های منقح و متقن، می تواند و باید در دستور کار محققان این کشور توسعه نیافته و درگیر در هزار و یک بحران، قلمداد گردد. و این میسر نخواهد شد مگر اینکه شاهد یک شیفت پارادایمیک اساسی در منطق تبیین روشنفکران کشور باشیم. خواست دموکراسی در کشور را حقیقتا کدام نیروهای اصیل و تاریخی نمایندگی کرده و می کنند؟ و از چه میزان قدرت برای تاثیرگذاری برخوردارند؟ فقدان جامعه ی مدنی و فرماسیون های اجتماعی-اقتصادی معطوف به تحقق دموکراسی در ایران را با کدام مولفه های تاریخی و جامعه شناختی باید تبیین کرد؟!
گفتمان "وفاق ملی" در صورت توفیق به فراگیری در سطح دانشگاهیان و اهل دغدغه، به جای روان شناسی گرایی و اتلاف سرمایه های حیاتی جامعه، به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه ی نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای توسعه ی ایران عزیز است.
وقتی درد توسعه نیافتگی تاریخی به واسطه ی عموم نخبگان جامعه تشخیص داده شود؛ اولا نوعی وفاق بین گرایشات مختلف حاصل می گردد. و ثانیا در سایه ی همین وفاق بر سر "درد مشترک" با برایند نیروهای متفرق و تشریک مساعی ایشان برای وصول به نسخه ی شفا و تمهید الترناتیوهای ساختاری رفته رفته برای علاج مصائب مبتلی به جامعه امکانی سر بر می آورد!
گفتمان وفاق انگشت بر اشتراکات می گذارد تعلق خاطرها را گوشزد می کند تهدیدها را تذکار می دهد، ابداع فرصت های جدید را حول منافع ملی ممکن می سازد، وجدان دوپاره ی قوم تاریخی ما را مرهم می نهد، بر سر نحوه مواجهه ما با غرب توافق می کند...
اجماع نخبگانی نیروهای فکری، فهم جهان را مقدم بر هر نوع تحول خواهی تلقی می کند و پیش شرط هر تغییری را در گرو فهم پدیدارها و تامل در هستی اجتماعی می داند؛
اجماع نخبگانی روشنفکران، بیش و پیش از اینکه به شکافهای اجتماعی دامن بزند به سرنوشت مشترک ما در این کشتی طوفان زده زنهار می دهد، اگر نیروی این اجماع نخبگانی را دست کم نگیریم می توانیم به فرماسیون های اجتماعی متضمن جامعه مدنی بیاندیشیم و به یک وحدت در عین کثرت نائل شویم و در سایه ی همین اشتراکات و تشکل یابی اجماع نخبگانی و شکل گرفتن یک دولت-ملت قوی آماده زیستن در جهان جدید شویم در حالی که از تعلقات خویش دست نمی شوییم و به سنت دینی-تاریخی و خرد قومی خویش پشت نمی کنیم و ضمن احیای آن، به قوام و دوام خرد ایرانی در دیالوگ با عقلانیت جدید امید می بندیم.
ایران به لحاظ تاریخی به نحو همزمان با چندین مسئله ی حیاتی و سرنوشت ساز مواجه است، و برای برون شد از بحران ها با یک خلا گفتمانی جدی پس از گفتمان های سازندگی، اصلاحات، عدالتخواهی و اعتدال رویاروست؛
امروز دردمندان اهل تفکر بی وقفه طرح مسئله ی وفاق و دعوت به وفاق و همگرایی نیروهای جامعه در جهت حفظ منافع ملی را به عنوان یک ضرورت بی چون و چرا برای جامعه در هر مجال و فرصتی که می یابند در میان می افکنند. وفاق ملی در داخل کشور پیش شرط هر نوع توافقیست در خارج از کشور؛ و صلح طلبی و صلح گرایی، اوجب بر اصلاح طلبی و اصول گراییست. رسانه ها می توانند در این میانه براهین و ادله های اهل نظر را به گوش جریانات مختلف برسانند، رسالت رسانه نباید به طرح آرای حزبی خویش تقلیل یابد. بی تردید ادب انسانی و اسلامی را باید به واسطه ی طرح سخنان متاملانه و متفکرانه در سطح جامعه گسترش داد. زبان اهل تفکر لین و حکیمانه است و در پی دامن زدن به آتش بی خردی ها و فرصت طلبی ها نیست.
📌 رسانهی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇
❇️ @tahkimmelat
دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
در این جستار بر آنیم تا تصویر روشنی از گفتمان وفاق به مثابهی یک نظریه اجتماعی ارائه دهیم، حال برگردیم بر سر تبیین مدعای اصلی این جستار و بنابراین می بایست بررسی کنیم و ببینیم که تا چه میزان گفتمان وفاق ویژگی هایی که برای یک نظریه اجتماعی بر شمرده می شود را دارا می باشد.
بگذارید اول به عنوان مثال به گفتمان دموکراسی خواهی روشنفکران اشارتی داشته باشیم، گفتمانی که به زعم نگارنده، فاقد ویژگی های یک نظریه ی اجتماعی بوده است. تامل در فقدان فرماسیون اجتماعی متضمن دموکراسی در ایران ما و تمهید برنامه های پژوهشی درخور آن جهت مطالعه ی تاریخی هستی اجتماعی ایرانیان در پرتو آن، علی الاطلاق می بایست به عنوان مهمترین کار ویژه ی روشنفکران کشور و البته جامعه شناسان دغدغه مند تلقی می گردید. آن چه منجر به احباط قریب به اتفاق تلاش های روشنفکران جامعه ی ما در طول دو سده ی گذشته شده است به واقع چه بوده است؟! پرسش از امکان خوانش تحولات جامعه و حتی انقلاب بزرگ ایران ذیل جستجوی آرمان های بر زمین مانده از دوران مشروطه تا امروز و رسیدن به پاسخ های منقح و متقن، می تواند و باید در دستور کار محققان این کشور توسعه نیافته و درگیر در هزار و یک بحران، قلمداد گردد. و این میسر نخواهد شد مگر اینکه شاهد یک شیفت پارادایمیک اساسی در منطق تبیین روشنفکران کشور باشیم. خواست دموکراسی در کشور را حقیقتا کدام نیروهای اصیل و تاریخی نمایندگی کرده و می کنند؟ و از چه میزان قدرت برای تاثیرگذاری برخوردارند؟ فقدان جامعه ی مدنی و فرماسیون های اجتماعی-اقتصادی معطوف به تحقق دموکراسی در ایران را با کدام مولفه های تاریخی و جامعه شناختی باید تبیین کرد؟!
گفتمان "وفاق ملی" در صورت توفیق به فراگیری در سطح دانشگاهیان و اهل دغدغه، به جای روان شناسی گرایی و اتلاف سرمایه های حیاتی جامعه، به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه ی نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای توسعه ی ایران عزیز است.
وقتی درد توسعه نیافتگی تاریخی به واسطه ی عموم نخبگان جامعه تشخیص داده شود؛ اولا نوعی وفاق بین گرایشات مختلف حاصل می گردد. و ثانیا در سایه ی همین وفاق بر سر "درد مشترک" با برایند نیروهای متفرق و تشریک مساعی ایشان برای وصول به نسخه ی شفا و تمهید الترناتیوهای ساختاری رفته رفته برای علاج مصائب مبتلی به جامعه امکانی سر بر می آورد!
گفتمان وفاق انگشت بر اشتراکات می گذارد تعلق خاطرها را گوشزد می کند تهدیدها را تذکار می دهد، ابداع فرصت های جدید را حول منافع ملی ممکن می سازد، وجدان دوپاره ی قوم تاریخی ما را مرهم می نهد، بر سر نحوه مواجهه ما با غرب توافق می کند...
اجماع نخبگانی نیروهای فکری، فهم جهان را مقدم بر هر نوع تحول خواهی تلقی می کند و پیش شرط هر تغییری را در گرو فهم پدیدارها و تامل در هستی اجتماعی می داند؛
اجماع نخبگانی روشنفکران، بیش و پیش از اینکه به شکافهای اجتماعی دامن بزند به سرنوشت مشترک ما در این کشتی طوفان زده زنهار می دهد، اگر نیروی این اجماع نخبگانی را دست کم نگیریم می توانیم به فرماسیون های اجتماعی متضمن جامعه مدنی بیاندیشیم و به یک وحدت در عین کثرت نائل شویم و در سایه ی همین اشتراکات و تشکل یابی اجماع نخبگانی و شکل گرفتن یک دولت-ملت قوی آماده زیستن در جهان جدید شویم در حالی که از تعلقات خویش دست نمی شوییم و به سنت دینی-تاریخی و خرد قومی خویش پشت نمی کنیم و ضمن احیای آن، به قوام و دوام خرد ایرانی در دیالوگ با عقلانیت جدید امید می بندیم.
ایران به لحاظ تاریخی به نحو همزمان با چندین مسئله ی حیاتی و سرنوشت ساز مواجه است، و برای برون شد از بحران ها با یک خلا گفتمانی جدی پس از گفتمان های سازندگی، اصلاحات، عدالتخواهی و اعتدال رویاروست؛
امروز دردمندان اهل تفکر بی وقفه طرح مسئله ی وفاق و دعوت به وفاق و همگرایی نیروهای جامعه در جهت حفظ منافع ملی را به عنوان یک ضرورت بی چون و چرا برای جامعه در هر مجال و فرصتی که می یابند در میان می افکنند. وفاق ملی در داخل کشور پیش شرط هر نوع توافقیست در خارج از کشور؛ و صلح طلبی و صلح گرایی، اوجب بر اصلاح طلبی و اصول گراییست. رسانه ها می توانند در این میانه براهین و ادله های اهل نظر را به گوش جریانات مختلف برسانند، رسالت رسانه نباید به طرح آرای حزبی خویش تقلیل یابد. بی تردید ادب انسانی و اسلامی را باید به واسطه ی طرح سخنان متاملانه و متفکرانه در سطح جامعه گسترش داد. زبان اهل تفکر لین و حکیمانه است و در پی دامن زدن به آتش بی خردی ها و فرصت طلبی ها نیست.
📌 رسانهی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇
❇️ @tahkimmelat
Forwarded from تحکیم ملت
اگر ما از اهل تفکر نیاموزیم سقوط آزاد می کنیم و قهرا به قهقرا می رویم. قطار انقلاب تنها در مسیر وفاق ملی همه ی آحاد جامعه، به مانند همان روزهای پرشور آغازین، مسیر صلاح و فلاح را خواهد پیمود. هم روشنفکران و هم انقلابیون اصیل زبان تند و تیز را غلاف کنند و مشفقانه و مصلحانه به میدان نجات انقلاب بیایند. گفتمان "ایران شدن ایران"، گام اول را با استقلال طلبی در انقلاب ۵۷برداشت، گام دوم را نیز باید امروز با صلح طلبی و صلح گرایی بردارد.
حال چه اسلام را برای ایران بخواهیم چه ایران را برای اسلام، با هر رویکردی که به دنبال نجات کشور و تضمین آینده ی آن هستیم برای رساندن این کشتی طوفان زده در این دریای پرتلاطم و مواج به یک ساحل امن، "گفتمان وفاق" بی تردید تنها نسخه ی امیدبخش در این اوضاع ملتهب و متغیر است، نگارنده بی آنکه بخواهد ذره ای به حربه های مصلحت اندیشانه تن دهد؛ بازوان خویش را در مقام مفهوم پردازی برای در آغوش کشیدن نوگرایان و سنت گرایان وطن دوست که دل در گرو آبادانی ایران دارند، گشوده است.
ایران خانه ی ماست؛ همه چیز ماست؛ نباید با دستان خودمان کمر به ویران شدنش ببندیم؛ هر کس به تعارضات اجتماعی دامن بزند دانسته ندانسته خائن به این کشور است؛ ایران جایی است که ما می توانیم در آن خویش را و رسالت تاریخی خویش را رقم بزنیم خودمان باشیم به فرهنگ مان عشق بورزیم و به پویایی اندیشه مان و تحقق آرمان هایمان و احیای سنت هایمان همت بگماریم؛ ایران جایی هست که می توانیم برای آن شهید شویم تا مرزهایش را حفظ کنیم و برای پیوستن به تاریخ جهانی و به رسمیت شناخته شدن در عرصه ی تبادلات جهانی از جان مایه بگذاریم؛ ایران جایی هست که می توانیم در کنار قدرت سیاسی خویش باشیم و به نظام سلطه جهانی بگوییم: نه! و برای احقاق حقوق مردممان به قدرت سیاسی انذار دهیم و خطرها را به جان بخریم. ایران جایی هست که ما در آن زندگی می کنیم و فرزندانمان را در آن به حیات و آری گویی به زندگی فرامی خوانیم. کوتاه سخن اینکه باید با هم گفتگو کنیم، گفتمان "وفاق" در مقابل هر گروهی که وی را به چوب "نفاق" می راند؛ خواهد ایستاد و از منطق خویش دفاع خواهد کرد، منطق گفتمان وفاق گفتگو محوریست.
تعارفات را کنار بگذاریم جز دعوت به وفاق ملی راهی مانده است؟! شرایط جاری کشور چنین الزام می کند که اهل نظر تعارفات را یک سوی بنهند و عملا وارد کار زار دفاع و حراست از تمامیت ایران شده جامعه را مهیای عبور از این پیج عظیم تاریخی نمایند.
گفتمان وفاق می تواند به مثابه ی یک نظریه اجتماعی رهایی بخش، ضامن بقای ایران و ایرانی از هر طیف و سلیقه ای و با هر زبان و قومیتی باشد.
* در پی انتشار کتاب: گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
📌 رسانهی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇
❇️ @tahkimmelat
حال چه اسلام را برای ایران بخواهیم چه ایران را برای اسلام، با هر رویکردی که به دنبال نجات کشور و تضمین آینده ی آن هستیم برای رساندن این کشتی طوفان زده در این دریای پرتلاطم و مواج به یک ساحل امن، "گفتمان وفاق" بی تردید تنها نسخه ی امیدبخش در این اوضاع ملتهب و متغیر است، نگارنده بی آنکه بخواهد ذره ای به حربه های مصلحت اندیشانه تن دهد؛ بازوان خویش را در مقام مفهوم پردازی برای در آغوش کشیدن نوگرایان و سنت گرایان وطن دوست که دل در گرو آبادانی ایران دارند، گشوده است.
ایران خانه ی ماست؛ همه چیز ماست؛ نباید با دستان خودمان کمر به ویران شدنش ببندیم؛ هر کس به تعارضات اجتماعی دامن بزند دانسته ندانسته خائن به این کشور است؛ ایران جایی است که ما می توانیم در آن خویش را و رسالت تاریخی خویش را رقم بزنیم خودمان باشیم به فرهنگ مان عشق بورزیم و به پویایی اندیشه مان و تحقق آرمان هایمان و احیای سنت هایمان همت بگماریم؛ ایران جایی هست که می توانیم برای آن شهید شویم تا مرزهایش را حفظ کنیم و برای پیوستن به تاریخ جهانی و به رسمیت شناخته شدن در عرصه ی تبادلات جهانی از جان مایه بگذاریم؛ ایران جایی هست که می توانیم در کنار قدرت سیاسی خویش باشیم و به نظام سلطه جهانی بگوییم: نه! و برای احقاق حقوق مردممان به قدرت سیاسی انذار دهیم و خطرها را به جان بخریم. ایران جایی هست که ما در آن زندگی می کنیم و فرزندانمان را در آن به حیات و آری گویی به زندگی فرامی خوانیم. کوتاه سخن اینکه باید با هم گفتگو کنیم، گفتمان "وفاق" در مقابل هر گروهی که وی را به چوب "نفاق" می راند؛ خواهد ایستاد و از منطق خویش دفاع خواهد کرد، منطق گفتمان وفاق گفتگو محوریست.
تعارفات را کنار بگذاریم جز دعوت به وفاق ملی راهی مانده است؟! شرایط جاری کشور چنین الزام می کند که اهل نظر تعارفات را یک سوی بنهند و عملا وارد کار زار دفاع و حراست از تمامیت ایران شده جامعه را مهیای عبور از این پیج عظیم تاریخی نمایند.
گفتمان وفاق می تواند به مثابه ی یک نظریه اجتماعی رهایی بخش، ضامن بقای ایران و ایرانی از هر طیف و سلیقه ای و با هر زبان و قومیتی باشد.
* در پی انتشار کتاب: گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
📌 رسانهی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇
❇️ @tahkimmelat
♦️تبیین هستی شناختی و جامعهشناختی گفتمان وفاق!
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق
https://ensafnews.com/555620/%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%b3%d8%aa%db%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d9%88-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%da%af%d9%81/
دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق
https://ensafnews.com/555620/%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%b3%d8%aa%db%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d9%88-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%da%af%d9%81/
انصاف نیوز
تبیین هستیشناختی و جامعهشناختی گفتمان وفاق
گفتمان وفاق به مثابه یک نظريه ي اجتماعی در جهت تمهید آلترناتیوهای ساختاری درون زا با مشارکت همه نیروهای اجتماعی می تواند و باید مطمح نظر
Forwarded from عکس نگار
✨«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۸/۱۰
Thursday 2024/10/31
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✍آرش احدی مطلق
✴️جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍ح.ا. تنهایی
✴️جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai
✍فریبا نظری
✴️جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍️احمد فعال
✴️تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍محمدحسن علایی
✴️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
✴️جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مینا شیروانی ناغانی
✴️جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic
✍حسین پرويز اجلالی
✴️جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍اصغر ایزدی جیران
✴️آکادمی مردمنگاری
🆔@academy_mardomneghari
✍رضا تسلیمی طهرانی
✴️جامعهشناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani
✍مسعود زمانی مقدم
✴️نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍سودابه حیدری
✴️رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍عباس بختیاری
✴️کنکاشی در روش
🆔@Exploring_the_method
✍کاوه فرهادی
✴️انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍علی نوری
✴️خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍مسعود زمانی مقدم
✴️پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍سعید معدنی
✴️هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔸To join us, click here:
🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۸/۱۰
Thursday 2024/10/31
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✍آرش احدی مطلق
✴️جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics
✍ح.ا. تنهایی
✴️جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai
✍فریبا نظری
✴️جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups
✍️احمد فعال
✴️تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi
✍محمدحسن علایی
✴️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔@sociologicalperspectives
✍عادل سجودی
✴️جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist
✍مینا شیروانی ناغانی
✴️جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic
✍حسین پرويز اجلالی
✴️جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista
✍اصغر ایزدی جیران
✴️آکادمی مردمنگاری
🆔@academy_mardomneghari
✍رضا تسلیمی طهرانی
✴️جامعهشناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani
✍مسعود زمانی مقدم
✴️نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam
✍سودابه حیدری
✴️رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log
✍عباس بختیاری
✴️کنکاشی در روش
🆔@Exploring_the_method
✍کاوه فرهادی
✴️انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔@kaveh_farhadi
✍علی نوری
✴️خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy
✍مسعود زمانی مقدم
✴️پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology
✍سعید معدنی
✴️هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔸To join us, click here:
🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
Forwarded from نشر نقد فرهنگ
منتشر شد:
📚 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیستانگاری| نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1402 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
.
📚 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیستانگاری| نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1402 |
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒
🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
.
♦️سه ضلع مثلث منافع ملی؛ رضایت مردم، دیپلماسی فعال، قدرت نظامی!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعهشناس)
🔸️آغاز سال ۱۴۰۳ مقارن شد با مناظرهی متنی نگارنده با دکتر بیژن عبدالکریمی، ناظر بر نقش روشنفکران در تأمین منافع ملی؛ با عطف نظر به سیاستهای ظالمانهی نظام سلطه. طی این مکاتبات نگارنده ضمن همدلی با صورتبندی مطروحه توسط دکتر عبدالکریمی در باب نظام سلطه ی جهانی و اهمیت قدرت نظامی در تأمین منافع ملی؛ اهمیت دیپلماسی فعال و رضایت مردم را نیز متذکر گردید.
🔸️نگارنده در طول این مناظرات ضمن تأکید بر نقش روشنفکران در این میان رویکرد مطلقا انتقادی در مواجهه با روشنفکران را رویکردی یک جانبهنگر و ناصواب قلمداد کرد. اگر چه نگارنده هم در این سری مکاتبات و هم پیشتر در کتاب "گفتمان وفاق" به ضرورت شیفت پارادایمیک در منطق مواجههی روشنفکران با مسائل کشور اذعان داشته است.
🔸️با بروز بحرانهای فزاینده و تشدید سطح تنش میان منطقه و آشکارتر شدن شرارتهای نظام سلطه در حمایت از اسرائیل نه فقط مردم ایران و روشنفکران ایرانی بلکه جهان شاهد جنایتهای این رژیم جعلی در غزه و لبنان بود که برای نخستین بار تجمعات اعتراضی وسیعی را در سطح دنیا و در اغلب دانشگاههای جهان در محکوم کردن این حجم از سبوعیت در ارتکاب به نسلکشی و سایر فجایع انسانی را به دنبال داشت.
🔸️مع الاسف سازمان های بین المللی و دولتهای سرسپرده به نظام سلطه در برابر این میزان از ددمنشی و قانونشکنی و طغیان بیسابقه نتوانستند هیچ بازدارندگی موثری را رقم بزنند که حقیقتا مایهی شرمساری تاریخی و ننگ ابدی برای ایشان است. طشت انسان دوستی و دفاع از حقوق بشر برای مدعیان کذاب آن از بام افتاد و جهان را با سویه های نیهلیستیک تمدن جدید متحیر و انگشت به دهان گذاشت.
🔸️در این جستار نیز باید موکدا به اهمیت روشنفکران و افکار عمومی در دفاع از منافع ملی کشور اشاره کنیم اساسا به باور نگارنده سه ضلع مثلث منافع ملی عبارتند از: رضایت مردم، دیپلماسی فعال و قدرت نظامی! این میان مع الاسف باید به تغییر مرجعیت رسانه از داخل به خارج از مرزهای کشور و نقش مخرب آن در تشویش اذهان و افکار عمومی اذعان کرده، باری دیگر به اهمیت روشنفکران در تبیین مسائل خطیر کشور در این شرایط بحرانی تأکید ورزیم.
🔸️شرایط بد اقتصادی و ناامنی روانی ناشی از تهدید جنگ و غیره به شدت بر جان و روح و روان انسان ایرانی هجمه وارد کرده است؛ اگر چه دولت وفاق ملی در مقام شعار نسبت به کاهش شکافهای اجتماعی و تأمین مطالبات مردمی اذعان کرده است اما در مقام تحقق متأسفانه هنوز فاصلهی زیادی با تأمین سطح قابل قبولی از رضایت مردم داریم که بایستی دولت وفاق با عمل به تعهدات خویش و با استمداد از اهل نظر نسبت به رفع موانع پیش رو همت بگمارد.
🔸️دیپلماسی فعال و قدرت نظامی نیز دو رکن مهم این معادله هستند که بی تردید لازم و ملزوم همدیگرند و نبایستی بههیچ وجه اثر همدیگر را خنثی کنند دشمنان ما با استخدام انواع شیوههای مخاصمه تلاش در بر هم زدن توافقات ملی ایرانیان دارند که بایستی همگان در برابر این دسیسهها هشیار باشیم. در اینجا مجال برای تشریح تاريخچه ی این تخاصمات و دشمنیها وجود ندارد ولی به هر روی هم حاکمیت و هم مردم بایستی با توجه به شرایط خطیر کشور و ذیل گفتمان وفاق در سطوح ملی و بینالمللی اقدام به بازاندیشی سیاستها و مواضع پیشین خویش نمایند و حفظ ایران و منافع ملی ایرانیان را سرلوحهی تمام تصمیمات و ملاحظات خویش قرار دهند.
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعهشناس)
🔸️آغاز سال ۱۴۰۳ مقارن شد با مناظرهی متنی نگارنده با دکتر بیژن عبدالکریمی، ناظر بر نقش روشنفکران در تأمین منافع ملی؛ با عطف نظر به سیاستهای ظالمانهی نظام سلطه. طی این مکاتبات نگارنده ضمن همدلی با صورتبندی مطروحه توسط دکتر عبدالکریمی در باب نظام سلطه ی جهانی و اهمیت قدرت نظامی در تأمین منافع ملی؛ اهمیت دیپلماسی فعال و رضایت مردم را نیز متذکر گردید.
🔸️نگارنده در طول این مناظرات ضمن تأکید بر نقش روشنفکران در این میان رویکرد مطلقا انتقادی در مواجهه با روشنفکران را رویکردی یک جانبهنگر و ناصواب قلمداد کرد. اگر چه نگارنده هم در این سری مکاتبات و هم پیشتر در کتاب "گفتمان وفاق" به ضرورت شیفت پارادایمیک در منطق مواجههی روشنفکران با مسائل کشور اذعان داشته است.
🔸️با بروز بحرانهای فزاینده و تشدید سطح تنش میان منطقه و آشکارتر شدن شرارتهای نظام سلطه در حمایت از اسرائیل نه فقط مردم ایران و روشنفکران ایرانی بلکه جهان شاهد جنایتهای این رژیم جعلی در غزه و لبنان بود که برای نخستین بار تجمعات اعتراضی وسیعی را در سطح دنیا و در اغلب دانشگاههای جهان در محکوم کردن این حجم از سبوعیت در ارتکاب به نسلکشی و سایر فجایع انسانی را به دنبال داشت.
🔸️مع الاسف سازمان های بین المللی و دولتهای سرسپرده به نظام سلطه در برابر این میزان از ددمنشی و قانونشکنی و طغیان بیسابقه نتوانستند هیچ بازدارندگی موثری را رقم بزنند که حقیقتا مایهی شرمساری تاریخی و ننگ ابدی برای ایشان است. طشت انسان دوستی و دفاع از حقوق بشر برای مدعیان کذاب آن از بام افتاد و جهان را با سویه های نیهلیستیک تمدن جدید متحیر و انگشت به دهان گذاشت.
🔸️در این جستار نیز باید موکدا به اهمیت روشنفکران و افکار عمومی در دفاع از منافع ملی کشور اشاره کنیم اساسا به باور نگارنده سه ضلع مثلث منافع ملی عبارتند از: رضایت مردم، دیپلماسی فعال و قدرت نظامی! این میان مع الاسف باید به تغییر مرجعیت رسانه از داخل به خارج از مرزهای کشور و نقش مخرب آن در تشویش اذهان و افکار عمومی اذعان کرده، باری دیگر به اهمیت روشنفکران در تبیین مسائل خطیر کشور در این شرایط بحرانی تأکید ورزیم.
🔸️شرایط بد اقتصادی و ناامنی روانی ناشی از تهدید جنگ و غیره به شدت بر جان و روح و روان انسان ایرانی هجمه وارد کرده است؛ اگر چه دولت وفاق ملی در مقام شعار نسبت به کاهش شکافهای اجتماعی و تأمین مطالبات مردمی اذعان کرده است اما در مقام تحقق متأسفانه هنوز فاصلهی زیادی با تأمین سطح قابل قبولی از رضایت مردم داریم که بایستی دولت وفاق با عمل به تعهدات خویش و با استمداد از اهل نظر نسبت به رفع موانع پیش رو همت بگمارد.
🔸️دیپلماسی فعال و قدرت نظامی نیز دو رکن مهم این معادله هستند که بی تردید لازم و ملزوم همدیگرند و نبایستی بههیچ وجه اثر همدیگر را خنثی کنند دشمنان ما با استخدام انواع شیوههای مخاصمه تلاش در بر هم زدن توافقات ملی ایرانیان دارند که بایستی همگان در برابر این دسیسهها هشیار باشیم. در اینجا مجال برای تشریح تاريخچه ی این تخاصمات و دشمنیها وجود ندارد ولی به هر روی هم حاکمیت و هم مردم بایستی با توجه به شرایط خطیر کشور و ذیل گفتمان وفاق در سطوح ملی و بینالمللی اقدام به بازاندیشی سیاستها و مواضع پیشین خویش نمایند و حفظ ایران و منافع ملی ایرانیان را سرلوحهی تمام تصمیمات و ملاحظات خویش قرار دهند.