Forwarded from سخنرانیها
Telegram
Forwarded from گروه شریعتی
📌 شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست!
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
Forwarded from گروه شریعتی
💢 ویژگی های"تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمیکند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوهی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟
▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان میسازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم میانجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواریها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگهای مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبهرو میکند؟
▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پارهای از قرائن نشان میدهد، بشر راه دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولار غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانههاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازهای را به ما مینمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک غیرسکولار" نامید.
▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکانپذیر است؟ این مهمترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازهای، خارج از افقهای تفکر سکولار و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آیندهی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظامها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیانبار آن را در طی قرونوسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوهی تفکری را در ورای هر دو تجربهی تاریخی خود جستوجو میکند. اندیشهی متفکرینی چون #کییرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر میکنند هرجا معنویتی هست باید نظامهای تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کییرکگور و هایدگر هر دو گامهایی بلند در جهت تخریب نظامها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بیآنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.
▫️هایدگر میگوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و اینهمانیشان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوفبرانگیزش جانشین همهی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقهای خواهد شد.
▫️️#انسان امروز با تجربهی دو دورهی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دورانهای سنت و مدرن و با تجربهی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دورهی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژیهای سنتی و هم آنتولوژیهای مدرن و در همهی اشکال خرده نظامهای بسیار متنوع و گستردهای که تحت عناوین کلی آنتولوژیهای سنتی و مدرن وجود داشتهاند مواجه میبیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجههای پدیدارشناسانه با همهی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همهی دیگر سنتهای نظری تاریخی تأکید میورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرقشناسی و نه از شرقشناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرقشناسی، بلکه از مسیر تازهای از تفکر میگذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمیکند. این مسیر تازهی تفکر عبارت است از: مواجههی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همهی سنتهای تاریخی، هم با شرق و همهی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنتهایی سوبژکتیویستی نبودهاند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطرهی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادیترین پرسش خویش نمیتواند بیتوجه به سنن حکمی و تاریخی مشرقزمین باشد.
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
Telegram
.
Forwarded from عکس نگار
.
ایدهها یا افکار تثبیتشده همان رسوباتِ ذهنیای هستند که خاستگاه و منشأ پیشداوریهایند و انسان آنها را همواره بدیهی میپندارد. این ایدهها یا افکار آنچنان بر ذهن انسان تأثیرگذار هستند که سبب میشوند او بکوشد تا آنها را با توسّل به «هر وسیله» و به «هر قیمت ممکن» عملی سازد. انسان هیچگاه کوچکترین تردیدی را در این ایدهها یا افکارش روا نمیدارد؛ آنچه سبب این تردیدناپذیری میشود انتقال ایدهها یا افکار تثبیتشده از نسل یا نسلهای گذشته به نسل یا نسلهای بعدی است. در واقع، نهتنها خود این ایدهها یا افکار هیچگاه محلّ تردید و حتی پرسش قرار نمیگیرند، بلکه منشأها یا خاستگاههای آنان هم هیچگاه به حوزۀ پرسش وارد نمیشوند و گویا به ساحت مُردگان تعلّق دارند. وظیفه یا رسالت فلسفه امّا درهمشکستنِ این ایدهها یا افکار و پرسش از منشأها و خاستگاههای آنان است.
.
از کتاب #فلسفه_جامعه_شناسی:
بنیانگذاری سنتهای قارهای.
.
این کتاب، که در اسفندماه سال ۱۴۰۰ منتشر شد، هم به دنبال همین است؛ «فلسفه جامعهشناسی» از یکطرف میخواهد که باورها و عقاید مرسوم ما را به چالش بکشد و از طرف دیگر قصد دارد که نشان دهد فلسفه نویددهندۀ افقها و مسیرهای جدید است.
.
فلسفه جامعهشناسی را #محمد_تقی_ایمان و #علی_بندرریگی_زاده نوشتهاند؛ دکتر ایمان استاد دانشگاه شیراز است و نگارش و ترجمۀ کتابهایی در حوزۀ فلسفه را از او سراغ داریم.
.
برای تهیه این کتاب میتوانید با دایرکت پیج
@continental_philosophy
@continental_philosophy
در ارتباط باشید.
.
فقط «تعداد محدودی» از چاپ اول فلسفه جامعهشناسی موجود است که با تخفیف ۲۵ درصد و به بهای ۲۵ هزار تومان تقدیم میشود.
.
#ماکس_وبر #مارکس #کارل_مارکس #هگل #هوسرل #هایدگر #ادموند_هوسرل #مارتین_هایدگر #دریدا #دلوز #ژاک_دریدا #ژیل_دلوز #گادامر #هانس_گئورگ_گادامر #فلسفه #جامعه_شناسی #محمدتقی_ایمان #فلسفه_غرب #فلسفه_قرن_بیستم #فلسفه_قاره_ای #جامعه_شناسی #فلسفه
ایدهها یا افکار تثبیتشده همان رسوباتِ ذهنیای هستند که خاستگاه و منشأ پیشداوریهایند و انسان آنها را همواره بدیهی میپندارد. این ایدهها یا افکار آنچنان بر ذهن انسان تأثیرگذار هستند که سبب میشوند او بکوشد تا آنها را با توسّل به «هر وسیله» و به «هر قیمت ممکن» عملی سازد. انسان هیچگاه کوچکترین تردیدی را در این ایدهها یا افکارش روا نمیدارد؛ آنچه سبب این تردیدناپذیری میشود انتقال ایدهها یا افکار تثبیتشده از نسل یا نسلهای گذشته به نسل یا نسلهای بعدی است. در واقع، نهتنها خود این ایدهها یا افکار هیچگاه محلّ تردید و حتی پرسش قرار نمیگیرند، بلکه منشأها یا خاستگاههای آنان هم هیچگاه به حوزۀ پرسش وارد نمیشوند و گویا به ساحت مُردگان تعلّق دارند. وظیفه یا رسالت فلسفه امّا درهمشکستنِ این ایدهها یا افکار و پرسش از منشأها و خاستگاههای آنان است.
.
از کتاب #فلسفه_جامعه_شناسی:
بنیانگذاری سنتهای قارهای.
.
این کتاب، که در اسفندماه سال ۱۴۰۰ منتشر شد، هم به دنبال همین است؛ «فلسفه جامعهشناسی» از یکطرف میخواهد که باورها و عقاید مرسوم ما را به چالش بکشد و از طرف دیگر قصد دارد که نشان دهد فلسفه نویددهندۀ افقها و مسیرهای جدید است.
.
فلسفه جامعهشناسی را #محمد_تقی_ایمان و #علی_بندرریگی_زاده نوشتهاند؛ دکتر ایمان استاد دانشگاه شیراز است و نگارش و ترجمۀ کتابهایی در حوزۀ فلسفه را از او سراغ داریم.
.
برای تهیه این کتاب میتوانید با دایرکت پیج
@continental_philosophy
@continental_philosophy
در ارتباط باشید.
.
فقط «تعداد محدودی» از چاپ اول فلسفه جامعهشناسی موجود است که با تخفیف ۲۵ درصد و به بهای ۲۵ هزار تومان تقدیم میشود.
.
#ماکس_وبر #مارکس #کارل_مارکس #هگل #هوسرل #هایدگر #ادموند_هوسرل #مارتین_هایدگر #دریدا #دلوز #ژاک_دریدا #ژیل_دلوز #گادامر #هانس_گئورگ_گادامر #فلسفه #جامعه_شناسی #محمدتقی_ایمان #فلسفه_غرب #فلسفه_قرن_بیستم #فلسفه_قاره_ای #جامعه_شناسی #فلسفه
Forwarded from گروه شریعتی
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.