#مهریه #نکات_آزمونی
#حقوق_خانواده
🔶آیا می دانید مهریه قراردادن خانهای که شوهر در آینده خواهد خرید، باطل است ؟
🔶ایا این شرط در عقدنامه که در صورت خانه دار شدن زوج سه دانگ خانه به عنوان مهریه بنام زوجه شود اعتبار دارد؟
🔹مالی که هنوز وجود ندارد و فرض و احتمال بر این است که در زمان آینده خریداری خواهد شد، نمیتواند بهعنوان مهریه در نظر گرفته شود و چنین شرط مبهمی باطل است.
👈 یعنی اگر شرط شود داماد سه دانگ از آپارتمانی را که در آینده نامعلوم خواهد خرید، به نام همسرش کند، این شرط به دلیل ابهام داشتن، باطل است.
مگر اینکه زمان مشخصی را تعیین کنند؛ مثلا طی ششماه آینده.
همچنین باید ملکی که در آن زمان مشخص خواهد خرید معلوم باشدبه این ترتیب میتوان چنین تعهدی را به عنوان شرط ضمن عقد بر عهده زوج گذاشت.
البته با ذکر مشخصات کامل ملک و همچنین مهلت زمان انجام شرط.
@sku_law
#حقوق_خانواده
🔶آیا می دانید مهریه قراردادن خانهای که شوهر در آینده خواهد خرید، باطل است ؟
🔶ایا این شرط در عقدنامه که در صورت خانه دار شدن زوج سه دانگ خانه به عنوان مهریه بنام زوجه شود اعتبار دارد؟
🔹مالی که هنوز وجود ندارد و فرض و احتمال بر این است که در زمان آینده خریداری خواهد شد، نمیتواند بهعنوان مهریه در نظر گرفته شود و چنین شرط مبهمی باطل است.
👈 یعنی اگر شرط شود داماد سه دانگ از آپارتمانی را که در آینده نامعلوم خواهد خرید، به نام همسرش کند، این شرط به دلیل ابهام داشتن، باطل است.
مگر اینکه زمان مشخصی را تعیین کنند؛ مثلا طی ششماه آینده.
همچنین باید ملکی که در آن زمان مشخص خواهد خرید معلوم باشدبه این ترتیب میتوان چنین تعهدی را به عنوان شرط ضمن عقد بر عهده زوج گذاشت.
البته با ذکر مشخصات کامل ملک و همچنین مهلت زمان انجام شرط.
@sku_law
سوال⁉
وقت احتیاطی یا وقت نظارت چیست؟
تعریفی از وقت احتیاطی یا وقت نظارت، در قانون ما تعریف نشده است اما با توجه به رویه قضایی و عملکرد شعبات دادگاهها، میتوان اینگونه بیان نمود که در بعضی از پرونده هایی که هم آماده صدور رای نیستند و ضرورت دارد که قاضی پرونده، مجددا آن را تحت نظر قرار داده و مطالعه نماید تا پرونده از گردش رسیدگی خارج نشود و دادگاه بعد از تکمیل تحقیقات و حصول نتیجه .نسبت به آن تصمیم گیری کند، دستوری صادر می شود دال بر اینکه توسط مدیر دفتر شعبه، وقتی تحت عنوان “وقت احتیاطی یا وقت نظارت” تعیین گردد.
سوال⁉
تفاوت تاخیر دادرسی و تجدید تادادرسی چیست؟
در مواردی که موجبات مقدماتی رسیدگی فراهم است ولی به علتی عمل به دستور جلسه امکان ناپذیر شده و جلسه مورد نظر به تآخیر می افتد، تجدید جلسه اتفاق می افتد.
👈در تجدید جلسه دادرسی، جلسه دادرسی تشکیل شده و دادگاه به دستور جلسه به طور جزئی یا کلی عمل می کند ولی تشکیل جلسه دیگر را به هر علتی ضروری می داند.
اما👈در تآخیر جلسه، دادگاه به دستور جلسه ، حتی به طور جزئی ، در جلسه مقرر رسیدگی نمی کند.
سوال⁉
اعتراض شخص ثالث طاری(و درخواست اعاده دادرسی وی) چیست و به چه معناست؟
بر اساس ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی ، " اعتراض طاری ( غیر اصلی ) عبارت است از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که سابقا در دادگاهی صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود ، در اثنای دادرسی آن رای را به عنوان دلیل ابراز کرده است " .
به عبارت دیگر ، اعتراض شخص ثالث طاری اینگونه است که قبلا دعوایی بین دو شخص مطرح شده و دادگاه قرار یا حکم صادر نموده است . یکی از این اشخاص در دعوای جدیدی که علیه شخص ثالثی اقامه می کند ، به آن حکم یا قرار استناد می کند .
لذا از آن جهت که شخص ثالث در دعوای اولی حضور نداشته و حکم یا قرار به ضرر وی صادر شده است ، در این دادرسی از آن حکم یا قرار مطلع می شود و به آن اعتراض می کند که به آن ، اعتراض شخص ثالث طاری می گویند .
#آیین_دادرسی_2
#نکات_آزمونی
@sku_law
وقت احتیاطی یا وقت نظارت چیست؟
تعریفی از وقت احتیاطی یا وقت نظارت، در قانون ما تعریف نشده است اما با توجه به رویه قضایی و عملکرد شعبات دادگاهها، میتوان اینگونه بیان نمود که در بعضی از پرونده هایی که هم آماده صدور رای نیستند و ضرورت دارد که قاضی پرونده، مجددا آن را تحت نظر قرار داده و مطالعه نماید تا پرونده از گردش رسیدگی خارج نشود و دادگاه بعد از تکمیل تحقیقات و حصول نتیجه .نسبت به آن تصمیم گیری کند، دستوری صادر می شود دال بر اینکه توسط مدیر دفتر شعبه، وقتی تحت عنوان “وقت احتیاطی یا وقت نظارت” تعیین گردد.
سوال⁉
تفاوت تاخیر دادرسی و تجدید تادادرسی چیست؟
در مواردی که موجبات مقدماتی رسیدگی فراهم است ولی به علتی عمل به دستور جلسه امکان ناپذیر شده و جلسه مورد نظر به تآخیر می افتد، تجدید جلسه اتفاق می افتد.
👈در تجدید جلسه دادرسی، جلسه دادرسی تشکیل شده و دادگاه به دستور جلسه به طور جزئی یا کلی عمل می کند ولی تشکیل جلسه دیگر را به هر علتی ضروری می داند.
اما👈در تآخیر جلسه، دادگاه به دستور جلسه ، حتی به طور جزئی ، در جلسه مقرر رسیدگی نمی کند.
سوال⁉
اعتراض شخص ثالث طاری(و درخواست اعاده دادرسی وی) چیست و به چه معناست؟
بر اساس ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی ، " اعتراض طاری ( غیر اصلی ) عبارت است از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که سابقا در دادگاهی صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود ، در اثنای دادرسی آن رای را به عنوان دلیل ابراز کرده است " .
به عبارت دیگر ، اعتراض شخص ثالث طاری اینگونه است که قبلا دعوایی بین دو شخص مطرح شده و دادگاه قرار یا حکم صادر نموده است . یکی از این اشخاص در دعوای جدیدی که علیه شخص ثالثی اقامه می کند ، به آن حکم یا قرار استناد می کند .
لذا از آن جهت که شخص ثالث در دعوای اولی حضور نداشته و حکم یا قرار به ضرر وی صادر شده است ، در این دادرسی از آن حکم یا قرار مطلع می شود و به آن اعتراض می کند که به آن ، اعتراض شخص ثالث طاری می گویند .
#آیین_دادرسی_2
#نکات_آزمونی
@sku_law
سوال⁉
در بحث تعیین مسئول در فرض اجتماع مباشرین(در مسئولیت مدنی) به ماده 527 قانون مجازات استناد می شود.
این ماده مقرر می دارد:
هرگاه دو نفر بر اثر برخورد بی واسطه با یکدیگر کشته شوند یا آسیب ببینند، چنانچه میزان تاثیر آنها در برخورد، مساوی باشد در مورد جنایت شبه عمدی نصف دیه هر کدام از مال دیگری و در مورد #خطای_محض نصف دیه هر کدام به وسیله #عاقله دیگری پرداخت می شود....
اما پرسش:
چرا در خطای محض باید عاقله(پدر و جد پدری) از عهده دیه بر بیاید و خود شخص بنابر اصل شخصی بودن جرم و مجازات ضامن قهری عمل خویش نیست؟!
پاسخ:
بحث عاقله ریشه در قبل از اسلام و سنت های قومی و قبیله ای وقت دارد که شرع مقدس هم در مقام تایید آن برآمده است(مانند خیار حیوان در حقوق مدنی) و در واقع جزء احکام امضایی می باشد و به بیان دیگر ماهیت استثنایی دارد.
از طرفی ماهیت ضمان عاقله می تواند نوعی بیمه نیز شناخته شود(مثل جنایات مجنون و صغیر) و از این طریق مفید واقع گردد.
#نکات_آزمونی
#مسئولیت_مدنی
#سوالات_متداول
@sku_law
در بحث تعیین مسئول در فرض اجتماع مباشرین(در مسئولیت مدنی) به ماده 527 قانون مجازات استناد می شود.
این ماده مقرر می دارد:
هرگاه دو نفر بر اثر برخورد بی واسطه با یکدیگر کشته شوند یا آسیب ببینند، چنانچه میزان تاثیر آنها در برخورد، مساوی باشد در مورد جنایت شبه عمدی نصف دیه هر کدام از مال دیگری و در مورد #خطای_محض نصف دیه هر کدام به وسیله #عاقله دیگری پرداخت می شود....
اما پرسش:
چرا در خطای محض باید عاقله(پدر و جد پدری) از عهده دیه بر بیاید و خود شخص بنابر اصل شخصی بودن جرم و مجازات ضامن قهری عمل خویش نیست؟!
پاسخ:
بحث عاقله ریشه در قبل از اسلام و سنت های قومی و قبیله ای وقت دارد که شرع مقدس هم در مقام تایید آن برآمده است(مانند خیار حیوان در حقوق مدنی) و در واقع جزء احکام امضایی می باشد و به بیان دیگر ماهیت استثنایی دارد.
از طرفی ماهیت ضمان عاقله می تواند نوعی بیمه نیز شناخته شود(مثل جنایات مجنون و صغیر) و از این طریق مفید واقع گردد.
#نکات_آزمونی
#مسئولیت_مدنی
#سوالات_متداول
@sku_law
✍تفاوت دعوای خلع ید و تخلیه ید:
🔻دعوای خلع ید در مورد ملکی مطرح می شود که مورد تصرف غیرقانونی شخص دیگر قرار گرفته باشد و بخواهیم غاصب را از ملک اخراج کنیم؛
👈اما اگر بین مالک و شخص متصرف قراردادی مثل قرارداد اجاره وجود داشته باشد که در آن قرارداد زمان تخلیه ملک معین شده است اما متصرف یا مستأجر ملک را تخلیه نکند می توان علیه او دعوای #تخلیه_ید مطرح نمود. همینطور ممکن است شخصی به دیگری اجازه استفاده از ملک خود را بدهد و بعد بخواهد اجازه خود را پس بگیرد در اینجا هم باید دعوای تخلیه ید مطرح کند.
🔻دعوای خلع ید فقط در مورد اموال غیر منقول قابل طرح است
اما دعوای تخلیه ید هم در مورد اموال منقول و هم در مورد اموال غیر منقول قابلیت طرح دارد.
👈اگر شخصی در واقع خواهان خلع ید باشد اما در دادخواست خود خواسته خود را تخلیه ید مطرح کند قرار عدم استماع دعوی صادر می شود
🔻در دعوای خلع ید خواهان باید مالکیت خود را با ارایه سند رسمی اثبات کند و درواقع اولین اقدام او پس از طرح دعوی ، اثبات مالکیت است .
🔻اما در دعوای تصرف عدوانی اثبات مالکیت از سوی خواهان لازم نیست و خواهان فقط باید ثابت کند که سابقه تصرف او نسبت به متصرف فعلی مقدم است و زودتر از او انجام شده است. (اثبات سبق تصرف)
⭕️تفاوت دعوای خلع ید و تصرف عدوانی به لحاظ شکلی(آیین دادرسی مدنی)
🔻به طور کلی:
1- در دعوای تصرف عدوانی رعایت تشریفات دادرسی لازم نمی باشد و رسیدگی خارج از نوبت انجام می شود. در حالیکه در خلع ید رعایت تشریفات دادرسی لازم است.
2 - دعوای خلع ید تنها به صورت حقوقی قابل طرح است ولی دعوای تصرف عدوانی به دو شکل حقوقی و کیفری قابل طرح و بررسی است.
3 - در دعوای خلع ید تنها مالک، وکیل یا قائم مقام مالک و یا نماینده حقوقی وی می تواند طرح دعوی نماید، در حالیکه در دعوای تصرف عدوانی خواهان نیازی نیست که مالک باشد، صرف سبق تصرف خواهان کافیست. حتی اگر مستأجر – مباشر – خادم – رعیت یا کارگر باشد.
4 - در دعوای خلع ید حتما باید رای قطعی شود و درخواست اجرا باید صورت گیرد. در صورتیکه در دعوای تصرف عدوانی حکم تصرف بلافاصله قابل اجراست و نیاز به قطعی شدن ندارد.
5 - هزینه دادرسی در دعوای خلع ید با توجه به اموال غیر منقول مالی است و بر مبنای ارزش معاملاتی املاک در منطقه محاسبه می شود، در صورتیکه هزینه دادرسی در دعوای تصرف عدوانی متناسب با دعاوی غیر مالی محاسبه خواهد شد.
#نکات_آزمونی
#مدنی_2
#اموال_و_مالکیت
@sku_law
🔻دعوای خلع ید در مورد ملکی مطرح می شود که مورد تصرف غیرقانونی شخص دیگر قرار گرفته باشد و بخواهیم غاصب را از ملک اخراج کنیم؛
👈اما اگر بین مالک و شخص متصرف قراردادی مثل قرارداد اجاره وجود داشته باشد که در آن قرارداد زمان تخلیه ملک معین شده است اما متصرف یا مستأجر ملک را تخلیه نکند می توان علیه او دعوای #تخلیه_ید مطرح نمود. همینطور ممکن است شخصی به دیگری اجازه استفاده از ملک خود را بدهد و بعد بخواهد اجازه خود را پس بگیرد در اینجا هم باید دعوای تخلیه ید مطرح کند.
🔻دعوای خلع ید فقط در مورد اموال غیر منقول قابل طرح است
اما دعوای تخلیه ید هم در مورد اموال منقول و هم در مورد اموال غیر منقول قابلیت طرح دارد.
👈اگر شخصی در واقع خواهان خلع ید باشد اما در دادخواست خود خواسته خود را تخلیه ید مطرح کند قرار عدم استماع دعوی صادر می شود
🔻در دعوای خلع ید خواهان باید مالکیت خود را با ارایه سند رسمی اثبات کند و درواقع اولین اقدام او پس از طرح دعوی ، اثبات مالکیت است .
🔻اما در دعوای تصرف عدوانی اثبات مالکیت از سوی خواهان لازم نیست و خواهان فقط باید ثابت کند که سابقه تصرف او نسبت به متصرف فعلی مقدم است و زودتر از او انجام شده است. (اثبات سبق تصرف)
⭕️تفاوت دعوای خلع ید و تصرف عدوانی به لحاظ شکلی(آیین دادرسی مدنی)
🔻به طور کلی:
1- در دعوای تصرف عدوانی رعایت تشریفات دادرسی لازم نمی باشد و رسیدگی خارج از نوبت انجام می شود. در حالیکه در خلع ید رعایت تشریفات دادرسی لازم است.
2 - دعوای خلع ید تنها به صورت حقوقی قابل طرح است ولی دعوای تصرف عدوانی به دو شکل حقوقی و کیفری قابل طرح و بررسی است.
3 - در دعوای خلع ید تنها مالک، وکیل یا قائم مقام مالک و یا نماینده حقوقی وی می تواند طرح دعوی نماید، در حالیکه در دعوای تصرف عدوانی خواهان نیازی نیست که مالک باشد، صرف سبق تصرف خواهان کافیست. حتی اگر مستأجر – مباشر – خادم – رعیت یا کارگر باشد.
4 - در دعوای خلع ید حتما باید رای قطعی شود و درخواست اجرا باید صورت گیرد. در صورتیکه در دعوای تصرف عدوانی حکم تصرف بلافاصله قابل اجراست و نیاز به قطعی شدن ندارد.
5 - هزینه دادرسی در دعوای خلع ید با توجه به اموال غیر منقول مالی است و بر مبنای ارزش معاملاتی املاک در منطقه محاسبه می شود، در صورتیکه هزینه دادرسی در دعوای تصرف عدوانی متناسب با دعاوی غیر مالی محاسبه خواهد شد.
#نکات_آزمونی
#مدنی_2
#اموال_و_مالکیت
@sku_law
✍بررسی دعاوی سه گانه تصرف:
۱.رفع تصرف عدوانی
۲.رفع ممانعت از حق
۳.رفع مزاحمت
🔻دعاوی رفع تصرف عدوانی:
برای طرح این دعوی ۳ رکن لازم است.
۱.سبق تصرف خواهان
(سابقا ملک در تصرف خواهان بوده باشد)
۲.لحوق تصرف خوانده
(در حال حاضر ملک در تصرف خوانده باشد)
۳.عدوانی بودن تصرف خوانده
(تصرف فعلی خوانده بدون رضایت خواهان و حکم مرجع صالح باشد)
🔻دعاوی رفع ممانعت از حق:
موضوع این دعوی،حمایت از استفاده از یک ملک،تحت عنوان حق ارتفاق یا حق انتفاع است.
🔻دعاوی رفع مزاحمت:
تکر شخصی نسبت به متصرفات غیر منقول دیگری مزاحم شود،بدون اینکه ملک را از تصرف متصرف خارج کرده باشد.
⭕️اوصاف مشترک این دعاوی سه گانه تصرف:
۱.هر سه غیر منقول است.
۲.هر سه غیر منقول اعتباری است.
۳.در این دعاوی در پی حمایت از مالک نیستیم، بلکه در پی حمایت از سبق تصرف هستیم.
۴.این دعاوی نیاز به احراز مالکیت خواهان و مشروعیت تصرف سابق او نیست.
🔰دعاوی طاری در دعاوی سه گانه تصرف:
۱. فقط امکان ورود ثالث اصلی راه دارد.
۲. دعوای جلب ثالث راه ندارد.
۳. طرح دعوای متقابل در این دعاوی امکان پذیر است.
🔻کسی که راجع به مالکیت یا اصل حق ارتفاق و انتفاع اقامه دعوا کرده است ، نمی تواند نسبت به تصرف عدوانی و ممانعت از حق طرح دعوا نماید .
#نکات_آزمونی
#مدنی_2
#اموال_و_مالکیت
@sku_law
۱.رفع تصرف عدوانی
۲.رفع ممانعت از حق
۳.رفع مزاحمت
🔻دعاوی رفع تصرف عدوانی:
برای طرح این دعوی ۳ رکن لازم است.
۱.سبق تصرف خواهان
(سابقا ملک در تصرف خواهان بوده باشد)
۲.لحوق تصرف خوانده
(در حال حاضر ملک در تصرف خوانده باشد)
۳.عدوانی بودن تصرف خوانده
(تصرف فعلی خوانده بدون رضایت خواهان و حکم مرجع صالح باشد)
🔻دعاوی رفع ممانعت از حق:
موضوع این دعوی،حمایت از استفاده از یک ملک،تحت عنوان حق ارتفاق یا حق انتفاع است.
🔻دعاوی رفع مزاحمت:
تکر شخصی نسبت به متصرفات غیر منقول دیگری مزاحم شود،بدون اینکه ملک را از تصرف متصرف خارج کرده باشد.
⭕️اوصاف مشترک این دعاوی سه گانه تصرف:
۱.هر سه غیر منقول است.
۲.هر سه غیر منقول اعتباری است.
۳.در این دعاوی در پی حمایت از مالک نیستیم، بلکه در پی حمایت از سبق تصرف هستیم.
۴.این دعاوی نیاز به احراز مالکیت خواهان و مشروعیت تصرف سابق او نیست.
🔰دعاوی طاری در دعاوی سه گانه تصرف:
۱. فقط امکان ورود ثالث اصلی راه دارد.
۲. دعوای جلب ثالث راه ندارد.
۳. طرح دعوای متقابل در این دعاوی امکان پذیر است.
🔻کسی که راجع به مالکیت یا اصل حق ارتفاق و انتفاع اقامه دعوا کرده است ، نمی تواند نسبت به تصرف عدوانی و ممانعت از حق طرح دعوا نماید .
#نکات_آزمونی
#مدنی_2
#اموال_و_مالکیت
@sku_law
سوال❗❓
در بحث غصب و ضمان غاصبین در قبال #منافع هر کس در وهله اول ضامن منافع از زمان وضع ید خود و لاحقین خود بوده و سپس در وهله دوم میتواند در صورت تادیه به مالک، به هر یک از غاصبین مابعد به اندازه حصه تصرف آنها رجوع کند.
اما در فرض ماده 323 ق.م که بیان می دارد:
"اگر کسی ملک مغصوب را از غاصب بخرد آن کس نیز ضامن است و مالک میتواند بر طبق مقررات مواد فوق به هر یک از بایع و مشتری رجوع کرده عین و در صورت تلف شدن آن مثل یا قیمت مال و همچنین #منافع آن را در هر حال مطالبه نماید."
بنابر ظاهر بخش موخر ماده مالک میتواند به هر یک از بایع (غار) و مشتری (مغرور) رجوع کند نسبت به همه عین و حتی همه #منافع!
سوالی که به ذهن متبادر می شود آنست که آیا مالک اصلی میتواند حتی در قبال منافع ماقبل مشتری مغرور،( که در واقع ضمان نهایی اون به عهده بایع غار است که مرتکب معامله فضولی شده است) به مشتری رجوع کند و از او مطالبه کند؟
در واقع آیا جنبه استثنایی داشته و خلاف اصل کلی ضمان منافع در غضب است که فرد ضامن ایادی مابعد خود و نه ماقبل خود است؟؟
✒پاسخ:
در غصب و شبه غصب ضمان متصرف از هنگام تصرف او شروع میشود و نه قبل از تصرف او.
بنابراین ماده ۳۲۰ قلمرو ماده ۳۲۳ را در خصوص منافع، محدود به منافع زمان تصرف و ما بعد آن می کند.
#نکات_آزمونی
#ضمان_قهری
#مدنی_4
#غصب
@sku_law
در بحث غصب و ضمان غاصبین در قبال #منافع هر کس در وهله اول ضامن منافع از زمان وضع ید خود و لاحقین خود بوده و سپس در وهله دوم میتواند در صورت تادیه به مالک، به هر یک از غاصبین مابعد به اندازه حصه تصرف آنها رجوع کند.
اما در فرض ماده 323 ق.م که بیان می دارد:
"اگر کسی ملک مغصوب را از غاصب بخرد آن کس نیز ضامن است و مالک میتواند بر طبق مقررات مواد فوق به هر یک از بایع و مشتری رجوع کرده عین و در صورت تلف شدن آن مثل یا قیمت مال و همچنین #منافع آن را در هر حال مطالبه نماید."
بنابر ظاهر بخش موخر ماده مالک میتواند به هر یک از بایع (غار) و مشتری (مغرور) رجوع کند نسبت به همه عین و حتی همه #منافع!
سوالی که به ذهن متبادر می شود آنست که آیا مالک اصلی میتواند حتی در قبال منافع ماقبل مشتری مغرور،( که در واقع ضمان نهایی اون به عهده بایع غار است که مرتکب معامله فضولی شده است) به مشتری رجوع کند و از او مطالبه کند؟
در واقع آیا جنبه استثنایی داشته و خلاف اصل کلی ضمان منافع در غضب است که فرد ضامن ایادی مابعد خود و نه ماقبل خود است؟؟
✒پاسخ:
در غصب و شبه غصب ضمان متصرف از هنگام تصرف او شروع میشود و نه قبل از تصرف او.
بنابراین ماده ۳۲۰ قلمرو ماده ۳۲۳ را در خصوص منافع، محدود به منافع زمان تصرف و ما بعد آن می کند.
#نکات_آزمونی
#ضمان_قهری
#مدنی_4
#غصب
@sku_law
⭕#تفاوت جرم عقیم با شروع به جرم و جرم محال
باید دقت داشت که 'جرم عقیم" با "شروع به جرم" و "جرم محال" اشتباه گرفته نشود.
🔸تفاوت جرم عقیم و جرم محال در این است که در جرم محال، وقوع نتیجه به جهات مادی که مرتکب از آن بیاطلاع بوده، #اساسا_غیرممکن است.
مثل شلیک با اسلحه اسباب بازی به تصور واقعی بودن آن
🔹این در حالی است که امکان وقوع نتیجه در جرم عقیم وجود دارد.
در واقع جرم عقیم به جرمی گفته میشود که فاعل آن، تمام تلاش خود را برای رسیدن به نتیجه به کار میگیرد، اما بنا به عللی که خارج از اراده اوست، نتیجه موردنظر حاصل نمیشود
برای مثال علی قصد کشتن حسین را دارد و برای این کار اسلحه تهیه میکند و شبانه به تعقیب حسین میرود. در جایی خلوت اسلحه را به سمت وی نشانه میگیرد، اما به دلیل لغزش دست، تیر به خطا میرود و به حسین برخورد نمیکند.
در این مثال، علی تمام تلاش خود را برای کشتن حسین انجام میدهد اما به دلیل لغزش دست که عاملی خارج از اراده اوست، مقصود او حاصل نمیشود و حسین زنده میماند. در این حالت گفته میشود که علی مرتکب #جرم_عقیم قتل شده است
💠نکته:همچنین تفاوت #شروع_به_جرم با جرم عقیم در این است که در شروع به جرم، عملیات اجرایی #نیمهتمام میماند و بهواسطه آن نتیجه محقق نمیشود، اما در جرم عقیم عملیات اجرایی بهطور کامل صورت میگیرد، اما بنا به عللی #خارج_از_اراده_فاعل نتیجه محقق نمیشود.
#جزا_عمومی #جزا_و_جرم_شناسی
#حقوق_کیفری #کیفری
📔#نکات_آزمونی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
باید دقت داشت که 'جرم عقیم" با "شروع به جرم" و "جرم محال" اشتباه گرفته نشود.
🔸تفاوت جرم عقیم و جرم محال در این است که در جرم محال، وقوع نتیجه به جهات مادی که مرتکب از آن بیاطلاع بوده، #اساسا_غیرممکن است.
مثل شلیک با اسلحه اسباب بازی به تصور واقعی بودن آن
🔹این در حالی است که امکان وقوع نتیجه در جرم عقیم وجود دارد.
در واقع جرم عقیم به جرمی گفته میشود که فاعل آن، تمام تلاش خود را برای رسیدن به نتیجه به کار میگیرد، اما بنا به عللی که خارج از اراده اوست، نتیجه موردنظر حاصل نمیشود
برای مثال علی قصد کشتن حسین را دارد و برای این کار اسلحه تهیه میکند و شبانه به تعقیب حسین میرود. در جایی خلوت اسلحه را به سمت وی نشانه میگیرد، اما به دلیل لغزش دست، تیر به خطا میرود و به حسین برخورد نمیکند.
در این مثال، علی تمام تلاش خود را برای کشتن حسین انجام میدهد اما به دلیل لغزش دست که عاملی خارج از اراده اوست، مقصود او حاصل نمیشود و حسین زنده میماند. در این حالت گفته میشود که علی مرتکب #جرم_عقیم قتل شده است
💠نکته:همچنین تفاوت #شروع_به_جرم با جرم عقیم در این است که در شروع به جرم، عملیات اجرایی #نیمهتمام میماند و بهواسطه آن نتیجه محقق نمیشود، اما در جرم عقیم عملیات اجرایی بهطور کامل صورت میگیرد، اما بنا به عللی #خارج_از_اراده_فاعل نتیجه محقق نمیشود.
#جزا_عمومی #جزا_و_جرم_شناسی
#حقوق_کیفری #کیفری
📔#نکات_آزمونی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
⁉سوال:تفاوت #مهلت و #مرورزمان در آیین دادرسی مدنی (و سایر قوانین موضوعه) چیست؟
🔹تعریف #مهلت:
مهلت مدت زمانی است که اگر ظرف مدت های مشخصی که در خصوص بعضی از مسائل ذکر شده در قانون، اقدام قانونی انجام ندهیم پس از آن مدت مشخص مطالبه ی آن حق ساقط می شود و در واقع می توان گفت هر زمانی که در قانون ایین دادرسی مدنی ذکر شده است مهلت است.
◀مثال:به عنوان مثال ماده ی 1160 قانون مدنی را که اذعان می دارد چنانچه عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن دوباره شوهر کند و طفلی از وی متولد گردد، به نحوی که الحاق طفل قانونا به هر دو شوهر ممکن باشد، طفل ملحق به شوهر دوم است مگر آنکه امارات قطعیه بر خلاف آن دلالت کند و همچنین ماده 1162 ق.م شوهر دوم را مکلف می نماید که چنانچه مایل به اقامه ی دعوای نفی ولد باشد، حد اکثر ظرف دو ماه از تاریخ آگهی از تولد طفل اقدام نماید، (در غیر این صورت دعوای مزبور مسموع نخواهد بود).
در خصوص این مواد می توانیم مهلت را بدین شکل تشریح نمود:
در این جا قانون گذار دو ماه را ظرف زمانی قرار داده است که شخص حد اکثر تا این زمان حق اقامه ی دعوای نفی ولد را دارد.
پس بنابر این اگر شخص پس از این بازه ی زمانی در این زمینه اقامه ی دعوا نماید دعوای وی نزد قاضی قابل استماع نیست و یا به عبارت دیگر حق اقامه ی دعوا خارج از این مدت از وی ساقط خواهد شد.
⭕نکته: به طور کلی می توان کلیه مدت های تعیین شده ای که در قانون ذکر شده است البته به جز مواردی که در آن قانون گذار صراحتا"مرور زمان" را اذعان نموده باشد را مهلت قلمداد کرد. مدت هایی که در شکایت از اراء تعیین شده از جمله مهلت هایی برای تجدید نظر، رفع نقص و .... این مدت زمان ها نیز مهلت به شمار می آیند همچنین در مواد 286 و 287 قانون تجارت در باب اسناد تجاری نیز نوعی مهلت می باشد.
🔸اما #مرور_زمان چیست؟
در خصوص مرور زمان قانون آیین دادرسی جدید سکوت کرده است و مقررات قانون قدیم هم که در این زمینه بوده اند منسوخ گردیده اند.
مرور زمان در دعاوی حقوقی در حال حاضر بر اساس قانون ایین دادرسی مدنی "نمی توانند منجر به عدم استماع دعوا شوند".
البته لازم به ذکر است که مرور زمان در قانون ایین دادرسی کیفری و قانون مجازات و تجارت به قوت خود باقی است.
#آیین_دادرسی_مدنی
📔#نکات_آزمونی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
🔹تعریف #مهلت:
مهلت مدت زمانی است که اگر ظرف مدت های مشخصی که در خصوص بعضی از مسائل ذکر شده در قانون، اقدام قانونی انجام ندهیم پس از آن مدت مشخص مطالبه ی آن حق ساقط می شود و در واقع می توان گفت هر زمانی که در قانون ایین دادرسی مدنی ذکر شده است مهلت است.
◀مثال:به عنوان مثال ماده ی 1160 قانون مدنی را که اذعان می دارد چنانچه عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن دوباره شوهر کند و طفلی از وی متولد گردد، به نحوی که الحاق طفل قانونا به هر دو شوهر ممکن باشد، طفل ملحق به شوهر دوم است مگر آنکه امارات قطعیه بر خلاف آن دلالت کند و همچنین ماده 1162 ق.م شوهر دوم را مکلف می نماید که چنانچه مایل به اقامه ی دعوای نفی ولد باشد، حد اکثر ظرف دو ماه از تاریخ آگهی از تولد طفل اقدام نماید، (در غیر این صورت دعوای مزبور مسموع نخواهد بود).
در خصوص این مواد می توانیم مهلت را بدین شکل تشریح نمود:
در این جا قانون گذار دو ماه را ظرف زمانی قرار داده است که شخص حد اکثر تا این زمان حق اقامه ی دعوای نفی ولد را دارد.
پس بنابر این اگر شخص پس از این بازه ی زمانی در این زمینه اقامه ی دعوا نماید دعوای وی نزد قاضی قابل استماع نیست و یا به عبارت دیگر حق اقامه ی دعوا خارج از این مدت از وی ساقط خواهد شد.
⭕نکته: به طور کلی می توان کلیه مدت های تعیین شده ای که در قانون ذکر شده است البته به جز مواردی که در آن قانون گذار صراحتا"مرور زمان" را اذعان نموده باشد را مهلت قلمداد کرد. مدت هایی که در شکایت از اراء تعیین شده از جمله مهلت هایی برای تجدید نظر، رفع نقص و .... این مدت زمان ها نیز مهلت به شمار می آیند همچنین در مواد 286 و 287 قانون تجارت در باب اسناد تجاری نیز نوعی مهلت می باشد.
🔸اما #مرور_زمان چیست؟
در خصوص مرور زمان قانون آیین دادرسی جدید سکوت کرده است و مقررات قانون قدیم هم که در این زمینه بوده اند منسوخ گردیده اند.
مرور زمان در دعاوی حقوقی در حال حاضر بر اساس قانون ایین دادرسی مدنی "نمی توانند منجر به عدم استماع دعوا شوند".
البته لازم به ذکر است که مرور زمان در قانون ایین دادرسی کیفری و قانون مجازات و تجارت به قوت خود باقی است.
#آیین_دادرسی_مدنی
📔#نکات_آزمونی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
🔰نکته ای در باب عقد معلق
#نکات_آزمونی
📌تفاوت تعلیق در انشا
و
تعلیق در منشا
🔸تعلیق در انشا یعنی معلق کردن عقد (ماهیت ) حقوقی و مشروط کردن آن به شرطی در خود ایجاد عقد این نوع تعلیق باعث می شود که عقدی صورت نگیرد مثال : فروشنده می گوید اتومبیلم را به تو به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان خواهم فروخت اگر برادرم از سفر برگردد در این مورد اگر منظور این باشد که ایجاد عقد بیع وابسته به آمدن برادر است تعلیق در انشا بوده و ماهیت حقوقی در زمان حال ایجاد نشده است و تعلیق در انشا باطل است.
🔹تعلیق در منشا در مورد عقد یعنی عمل عقد بالفعل ایجاد شده ولی تحقق عقد معلق به شرطی در آینده است مثال: فروشنده بگوید اتومبیلم را به مبلغ ۱۰۰ هزارتومان فروختم اگر فردا برادرم ار مسافرت بیاید در این صورت اگر قصد فروشنده ایجاد ماهیت حقوقی باشد و واقعا بخواهد اتومبیل را بفروشد و خریدار قبول کند عقد صحیح است.
#حقوق_خصوصی
#حقوق_مدنی
#اصول_عمومی_قرارداد_ها
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
#نکات_آزمونی
📌تفاوت تعلیق در انشا
و
تعلیق در منشا
🔸تعلیق در انشا یعنی معلق کردن عقد (ماهیت ) حقوقی و مشروط کردن آن به شرطی در خود ایجاد عقد این نوع تعلیق باعث می شود که عقدی صورت نگیرد مثال : فروشنده می گوید اتومبیلم را به تو به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان خواهم فروخت اگر برادرم از سفر برگردد در این مورد اگر منظور این باشد که ایجاد عقد بیع وابسته به آمدن برادر است تعلیق در انشا بوده و ماهیت حقوقی در زمان حال ایجاد نشده است و تعلیق در انشا باطل است.
🔹تعلیق در منشا در مورد عقد یعنی عمل عقد بالفعل ایجاد شده ولی تحقق عقد معلق به شرطی در آینده است مثال: فروشنده بگوید اتومبیلم را به مبلغ ۱۰۰ هزارتومان فروختم اگر فردا برادرم ار مسافرت بیاید در این صورت اگر قصد فروشنده ایجاد ماهیت حقوقی باشد و واقعا بخواهد اتومبیل را بفروشد و خریدار قبول کند عقد صحیح است.
#حقوق_خصوصی
#حقوق_مدنی
#اصول_عمومی_قرارداد_ها
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
⁉️سوال مهم؛ تفاوت #تفکیک و #افراز چیست؟
١- تفکیک شامل اموال غیرمشاعی و مشاعی می شود و اگر مال مشاعی باشد پس از قطعه قطعه شدن،سهم هر کس در قطعه های جدید هم تثبیت است. ولی افراز خارج کردن سهم مشاعی و دادن آن به مالک آن است. مثلا فردی که مالک 10 سهم از یک زمین است پس از افراز میزان زمینی برابر 10 سهم از کل زمین به او داده میشود.
٢- تفکیک فقط تقسیم ملک است؛ اما افراز تقسیم ملک توام با تعیین سهام مالکان مشاعی است و قطعات افرازی به نسبت سهم مالک مشاع به آنان اختصاص مییابد. به همین دلیل حالت اشاعه در افراز ضرورت دارد؛ولی در تفکیک این ضرورت نیست و مالک میتواند ملک خود را با رعایت مقررات حاکم بر تفکیک (ضوابط و مقررات شهرداری) به هر ترتیبی که میخواهد تفکیک کند.
٣- تفکیک در اداره ثبت انجام میگیرد؛اما افراز هم در اداره ثبت و هم در دادگاه
٤- در افراز رای صادر میشود؛ولی در تفکیک صورت جلسه تفکیکی
٥- در تفکیک سهم تمامی افراد جدا و ملک از حالت مشاع خارج میشود یا اگر مالک یک نفر باشد، ملک به قطعات کوچکتر تقسیم میگردد؛ اما در افراز فقط سهم خواهان جدا میشود و بقیه ملک مشاع باقی میماند.
٦- در صورتی که بر تفکیک اعتراض شود، موضوع اعتراض در اداره ثبت رسیدگی میشود؛ اما اگر بر افراز اعتراض شود در دادگاه رسیدگی میشود.
#نکات_آزمونی
#حقوق_مدنی #حقوق_ثبت
#حقوق_خصوصی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law
١- تفکیک شامل اموال غیرمشاعی و مشاعی می شود و اگر مال مشاعی باشد پس از قطعه قطعه شدن،سهم هر کس در قطعه های جدید هم تثبیت است. ولی افراز خارج کردن سهم مشاعی و دادن آن به مالک آن است. مثلا فردی که مالک 10 سهم از یک زمین است پس از افراز میزان زمینی برابر 10 سهم از کل زمین به او داده میشود.
٢- تفکیک فقط تقسیم ملک است؛ اما افراز تقسیم ملک توام با تعیین سهام مالکان مشاعی است و قطعات افرازی به نسبت سهم مالک مشاع به آنان اختصاص مییابد. به همین دلیل حالت اشاعه در افراز ضرورت دارد؛ولی در تفکیک این ضرورت نیست و مالک میتواند ملک خود را با رعایت مقررات حاکم بر تفکیک (ضوابط و مقررات شهرداری) به هر ترتیبی که میخواهد تفکیک کند.
٣- تفکیک در اداره ثبت انجام میگیرد؛اما افراز هم در اداره ثبت و هم در دادگاه
٤- در افراز رای صادر میشود؛ولی در تفکیک صورت جلسه تفکیکی
٥- در تفکیک سهم تمامی افراد جدا و ملک از حالت مشاع خارج میشود یا اگر مالک یک نفر باشد، ملک به قطعات کوچکتر تقسیم میگردد؛ اما در افراز فقط سهم خواهان جدا میشود و بقیه ملک مشاع باقی میماند.
٦- در صورتی که بر تفکیک اعتراض شود، موضوع اعتراض در اداره ثبت رسیدگی میشود؛ اما اگر بر افراز اعتراض شود در دادگاه رسیدگی میشود.
#نکات_آزمونی
#حقوق_مدنی #حقوق_ثبت
#حقوق_خصوصی
⚖⚖⚖
➖➖➖
@sku_law