روزنامه شریف | Sharifdaily
20.5K subscribers
7.42K photos
320 videos
368 files
6.84K links
کانال رسمی روزنامه شریف
مأموریت: انعکاس اخبار راستکی دانشگاه شریف

تلفن: ۰۲۱۶۶۱۶۶۰۰۶
ادمین: @sharifdaily_admin
سایت: daily.sharif.ir
بله: ble.ir/sharifdaily
سروش: splus.ir/sharifdaily
توییتر: twitter.com/Sharif__Daily
اینستاگرام: instagram.com/sharifdaily
Download Telegram
🌟 شماره ۸۷۳ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ امیدوار به حرفه‌ای و محلی‌ها (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ سرهایی که درد می‌کند/ شورای صنفی در یک سال و چندی که گذشت #پرونده (#شکیبا_احمدی - #نسترن_سعادتی/ ص۴و۵)
◀️ فرصت مغتنم برای خوابگاه‌تکانی/ تعمیرات خوابگاه‌ها در روزهای آموزش مجازی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ بن‌بست و جاده یکی می‌شود اگر/ صفر تا صد اپلای #گزارش (#پوریا_فلاحی/ ص۳)
◀️ اولین دانشگاه در برگزاری انتخابات شورای صنفی/ گفت‌وگو با دکتر فاطمی‌زاده، معاون دانشجویی دانشگاه (#پرونده/ ص۶)
◀️ اینک آخرالزمان در کودتای ۵۳/ تقی امیرانی از ساخت مستند «کودتای ۵۳» می‌گوید #گفت‌وگو (#سجاد_ربهنام/ ص۷)
◀️ امیرانی و مارچ، در جست‌وجوی نوار گم‌شده (#دورچین/ ص۷)
◀️ در پی بوی کباب رفتیم #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۸)
◀️ خاندان سلطنتی شریف #وصله‌پینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)

t.me/sharifdaily/7595

@sharifdaily
«امیدوار به حرفه‌ای‌ها و محلی‌ها»

#سرمقاله
#محمدجواد_شاکر

❇️ اول از همه درصد قابل توجهی از همین اخبار و تحلیل‌هایی که حساب‌های کاربری شخصی در فضای مجازی واسطه پخش‌شان می‌شوند، از دل روزنامه و مجله و خبرگزاری درمی‌آید، حالا ممکن است آن شخص خود عضوی از آن روزنامه و مجله و خبرگزاری باشد که به‌واسطه سیاست‌های آن رسانه اخبار و تحلیل‌ها را از این طریق می‌پراکند و یا صرفا علاقه‌مند و کنجکاوی‌ست که خوانده‌ها و دنبال‌کرده‌هایش را با دیگران به اشتراک می‌گذارد. از طرف دیگر دقت و کنجکاوی و مو را از ماست کشیدن و نیمه تاریک‌تر روایت را دیدن و پیگیری و پیگیری و پیگیری و خسته نشدن و فراموش نکردن از کسی که خبر و تحلیل تفریحش به شمار می‌رود و نه کارش، انتظار بی‌جایی‌ست. دلیل واضح دیگر هم سرک کشیدن رسانه حرفه‌ای به زیر پوست اجتماع و بیرون آوردن سوژه‌ها و داخل ویترین گذاشتن آنهاست تا بعدش علاقه‌مندها و کنجکاوها بروند و دست‌به‌دستش کنند تا نقل محافل شود؛ روایت گورخواب‌ها شاید واضح‌ترین مثال برای این مدعا باشد.

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 873 (25 Esfand 1399).pdf
«امیدوار به حرفه‌ای‌ها و محلی‌ها»

#سرمقاله
#محمدجواد_شاکر

❇️ در توییتر که بگردید، جدای از روزمره‌نویسی‌هایی که مثل هزاران دفترچه خاطرات ورقه‌ورقه‌شده و درهم‌رفته به چشم‌تان می‌خورد، توییت‌هایی را می‌بینید که خبر و تحلیل در اختیارتان می‌گذارد و شاید حتی گشتی نیم‌ساعته در توییتر به شرط شبکه ارتباطی مناسب، نیازتان به مرور روزنامه‌ها و مجلات و بالا و پایین کردن خبرگزاری‌ها را برای حسرت از قافله جا نماندن ظاهری از بین ببرد؛ جالب آنجاست که به‌طور شهودی می‌توان این‌طور برداشت کرد که پخش این اخبار و تحلیل‌ها بیشتر از حساب‌های کاربری شخصی شروع می‌شود و بیشترین بازخوردها هم مربوط به همین حساب‌های کاربری شخصی‌ست و حساب‌های رسمی رسانه‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. حالا دلیلش از بین رفتن اعتماد به رسانه‌های رسمی باشد یا تخت بودن فضای شبکه‌های اجتماعی و نبود ساختار بالا به پایین در آنها یا سرعت بیشتر و محافظه‌کاری کمتر (و البته دقت کمتر) شخصی‌ها نسبت به رسمی‌ها یا هر چیز دیگر، گویا اعتماد و توجه به اشخاص بیشتر از رسانه‌های رسمی‌ست. داشتن یک گوشی هوشمند و اتصال به اینترنت و کمی سربه‌زیر نبودن و حس سوژه‌یابی هم که برای یک خبرنگار شدن در توییتر کافی‌ست، پس واقعا چرا هنوز روزنامه چاپ می‌شود و نشریات چندصدصفحه‌ای روی دکه‌ها می‌آیند و خبرگزاری‌ها به‌روز می‌شوند؟

🔸 جواب باب میلش شاید صنعت خبر و تبلیغات دست‌به‌دست‌شده درون آن و البته دست‌ها و پاهای پشت‌پرده باشد ولی ماجرا ساده‌تر از این حرف‌هاست؛ اول از همه درصد قابل توجهی از همین اخبار و تحلیل‌هایی که حساب‌های کاربری شخصی در فضای مجازی واسطه پخش‌شان می‌شوند، از دل روزنامه و مجله و خبرگزاری درمی‌آید، حالا ممکن است آن شخص خود عضوی از آن روزنامه و مجله و خبرگزاری باشد که به‌واسطه سیاست‌های آن رسانه اخبار و تحلیل‌ها را از این طریق می‌پراکند و یا صرفا علاقه‌مند و کنجکاوی‌ست که خوانده‌ها و دنبال‌کرده‌هایش را با دیگران به اشتراک می‌گذارد. از طرف دیگر دقت و کنجکاوی و مو را از ماست کشیدن و نیمه تاریک‌تر روایت را دیدن و پیگیری و پیگیری و پیگیری و خسته نشدن و فراموش نکردن از کسی که خبر و تحلیل تفریحش به شمار می‌رود و نه کارش، انتظار بی‌جایی‌ست. دلیل واضح دیگر هم سرک کشیدن رسانه حرفه‌ای به زیر پوست اجتماع و بیرون آوردن سوژه‌ها و داخل ویترین گذاشتن آنهاست تا بعدش علاقه‌مندها و کنجکاوها بروند و دست‌به‌دستش کنند تا نقل محافل شود؛ روایت گورخواب‌ها شاید واضح‌ترین مثال برای این مدعا باشد.

🔸 البته رسانه‌های رسمی و حرفه‌ای هم هرکدام دایره مخاطب و حوزه فعالیت مشخص خود را دارند؛ هرچند غول‌هایی رسانه‌ای پیدا می‌شوند که به همه‌چیز و همه‌جا سرک می‌کشند و همه را برای خودشان می‌خواهند، اما برای یک شهروند عادی احتمالا اخبار و گزارش‌های مربوط به کوچه و محله و شهرش در بیشتر مواقع از سفر وزیر خارجه ایالات متحده به شرق آسیا و نقش آن در رابطه ایران با غرب و بازگشت به برجام، حداقل در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مهم‌تر باشد. رسانه‌های محلی، یعنی همان‌هایی که حوزه فعالیت‌شان جغرافیا یا موضوع مشخص دارد، درست است که مخاطب‌شان محدود است ولی برای زندگی روزمره آن مخاطب بیشتر اوقات اهمیت بیشتری دارد و در زندگی‌اش تأثیر بیشتر، چون هرچقدر هم مثل رسانه‌های عمومی حرفه‌ای نباشد، از چیزهایی می‌گوید که جایی بین مشغله‌های آن رسانه‌های بزرگ ندارد و راهی به تریبون بزرگ و پرسروصدای آنها پیدا نمی‌کند که اگر هم پیدا کند، درصد زیادی از مخاطبان آنها محلی به آن نمی‌گذارند.

🔸 خلاصه که در روزگار هر شهروند یک خبرنگار و هر علاقه‌مند و کنجکاو یک تحلیل‌گر، قدر رسانه‌های رسمی و حرفه‌ای را بدانیم و در هیاهوی پرسروصداها، قدر رسانه‌های محلی؛ چه محلی در جغرافیا و چه در سوژه‌ها.

t.me/sharifdaily/7611

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۴ روزنامه شریف ( ویژه‌نامه پایان سال ۱۳۹۹ و مرور تاریخ ده سال اخیر دانشگاه) منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ روایت همه چیز است (#سرمقاله/ #صالح_رستمی)
◀️ هرساله در فکر بهارانم/ گزارشی از سیر روند جشن نوروز ۱۴۰۰ شریف به میزبانی آذربایجان #گزارش (#سعید_فرهادی/ ص۲)
◀️ راه شهادت از دانشگاه می‌گذرد/ سال ۱۳۹۰ (#محمدجواد_شاکر/ ص۳)
◀️ یک ۹۱ برای دانشجو شدن/ سال ۱۳۹۱ (#محمدجواد_شاکر/ ص۴)
◀️ روحانی را در جابر شناختم/ سال ۱۳۹۲ (#محمدجواد_شاکر/ ص۵)
◀️ سال تغییر/ سال ۱۳۹۳ (#محمدمحسن_نداف/ ص۶)
◀️ روزی که برف بارید/ سال ۱۳۹۴ (#امیرمحمد_واعظی/ ص۸)
◀️ دانشگاه صاحب‌قران/ سال ۱۳۹۵ (#محمدحسین_اعلمی/ ص۹)
◀️ دوگانه‌های جدید، گسست‌های جدید/ سال ۱۳۹۶ (#علی_بهرامی_ثانی/ ص۱۰)
◀️ غوغاکده غیرصنعتی شریف/ سال ۱۳۹۷ (#سیدمحمدحسین_قاسمی/ ص۱۲)
◀️ امان از چهارشنبه، پنج‌شنبه و جمعه/ سال ۱۳۹۸ (#محمد_ملانوری/ ص۱۴)
◀️ شکری‌ست با شکایت/ سال ۱۳۹۹ (#علی_محدث‌زاده/ ص۱۵)
◀️ ترین‌های ۹۹ شریف/ پرررنگ‌ترهای شریف ۹۹ از دید روزنامه (#ترین‌ها/ ص۱۷)
◀️ کرونا می‌رود؟ چه کسی می‌آید؟/ نگاهی کوتاه به آخرین سال قرن #پرونده (#محمد_ملانوری/ ص۱۸)
◀️ خوش‌بختی یعنی حال من/ #پرونده (#بهار_غلامی/ ص۱۹)
◀️ مرد بارانی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملک‌محمدی/ ص۲۰)
◀️ شریف هزار و پانصد! #وصله‌پینه (#رضا_علیپور/ ص۲۰)

t.me/sharifdaily/7792

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۵ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ تجربه گران (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ کم‌رمق و کم‌خبر/ مروری بر شش ماهی که نبودیم (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ پاگشای وزیر/ افتتاح پارکینگ در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی با حضور وزیر علوم (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ حق با عابران پیاده است/ گزارشی از افتتاح پروژه‌های عمرانی جدید در گفت‌وگو با دکتر فاطمی، معاون اداری مالی دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ نابرابری کشنده است/ چرا مرگ‌ومیر ناشی از کرونا در بعضی مناطق بیشتر از سایر مناطق بوده است؟ #اقتصاد_و_کسب‌وکار (ترجمه: #محمدجواد_دشتی‌منش/ ص۶)
◀️ طالبان بدون مواد مخدر دوام می‌آورد؟/ منابع مالی طالبان در بیست سال گذشته #ترجمه (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ زیارت یار #دل‌شکسته‌نوشته (#حسین_شاهرخی/ ص۸)
◀️ مادران قهرمان سرزمین مادری #حدیث_وطن (#علیرضا_هاشمی/ ص۸)

t.me/sharifdaily/8505

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۸۵ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ پارکینگ کمی بالاتر است (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ کارز اوت (CARS OUT)/ با اجرای آیین‌نامه تردد اتومبیل و پارکینگ، دانشگاه خالی از ماشین شد (#گزارش_تصویری/ ص۴)
◀️ چند می‌گیری پاس شم؟/ نگاهی به مبالغ ردوبدل‌شده در بازار تقلب امتحانات (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ امتحان با طعم ۵۰۲ (#ذره‌بین/ ص۲)
◀️ نیم‌نگاهی به آخر خط، در اول خط/ گزارشی از اردوی خط فناوری #گزارش (#عرفان_مظفری/ ص۳)
◀️ که آخری بود آخر شبان یلدا را/ یلداهای دانشگاه، پس از یک سال وقفه #گزارش (#زینب_پرویزی/ ص۵)
◀️ می‌روی و گریه می‌آید مرا/ پنل تخصصی پارک علم‌وفناوری شریف با موضوع اکوسیستم نوآوری و چالش‌های منابع انسانی در دهه پیش رو (#اقتصاد_و_کسب‌وکار/ ص۶)
◀️ فرار از قفس شهر/ #گفت‌وگو با محمدعلی اسماعیل‌زاده (#زینب_پرویزی/ ص۷)
◀️ ما می‌رویم دوباره #وصله‌پینه (#مهندس_اثبات/ ص۸)
◀️ #مادر_شریف_من (ص۸)

t.me/sharifdaily/9241

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۸۹ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ معمولی‌ها را دریابیم (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ اولین شلوغی بعد از دو سال/ روایتی از نمایشگاه بهار شریف #گزارش (#یاسمین_حکیمی‌نژاد/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ بار دیگر، خوابگاهی که نمی‌شناختیم/ یک بازسازی متفاوت در خوابگاه‌های دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ بعد از شش ماه، دوباره با رئیس/ دومین نشست فعالین دانشجویی با رئیس دانشگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ انباری پر از سوزن/ کنار آمدن با انبوه اضطراب‌آور خواندنی‌ها و شنیدنی‌ها و دیدنی‌ها #هنر_و_ادبیات (##صدرا_محمودی/ ص۶)
◀️ بازآمدنت خوش باد #یادداشت (#مهدی_حسام/ ص۶)
◀️ حالا یا هرگز/ هشدارهای جدی آخرین گزارش IPCC درباره تغییر اقلیم #محیط_زیست (#عرفان_استقامت/ ص۷)
◀️ مشاهده کافی نیست، تجربه‌اش کنید/ کوتاه درباره متاورس #اف‌یک (#محمدحسین_بهمنی/ ص۸)
◀️ کلاف سردرگم احیای برجام/ «مصلحت توافق» در سالن کهربا #گزارش (#زهرا_همتیان/ ص۹)
◀️ زیر بغل هلال/ یک بررسی آماری در زمینه رویت هلال ماه نو #علمی (#محمدرضا_حسن‌پور/ ص۱۰)
◀️ یادگیرنده و یاددهنده مادام‌العمر/ گفت‌وگو با فاطمه خورشیدی درباره تجربه معلم شدن #مردمان_شریف (#نرگس_خورشیدی/ ص۱۱)
◀️ همه‌چیزدان‌ها مرده‌اند #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ غم غربت در فرودگاه #وصله‌پینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)


t.me/sharifdaily/9931

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۹۰ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ باغچه خودت هم هست (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ آبروداری ورزش‌های انفرادی/ نتایج تیم‌های ورزشی دانشگاه در مسابقات منطقه یک (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات
◀️ توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است/ دکتر رضا منصوری در مراسم رونمایی از مجموعه هشت‌جلدی «ایران من» در کتابخانه مرکزی (#گزارش/ ص۳)
◀️ تحول زمان‌بر است، صبر داشته باشید/ رئیس صداوسیما در شریف (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ یک پروژه دانشجویی بیست‌ساله/ گفت‌وگو با دکتر علیرضا زارعی درباره تاریخچه سامانه آموزش (EDU) #پرونده (#محمدرضا_فتح‌اللهی/ ص۶)
◀️ بهار دلکُش/ چرا در بهار افسرده‌تر و خواب‌آلوده‌تریم؟ #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ به امید دیدار در سال بعد/ مرور سال ۱۴۰۰ شریف #پرونده (#سیدمحمدامین_سپیده‌دم/ ص۸و۹)
◀️ مهاجرت رها کردن نیست/ توشه‌هایی از هر سرزمین #کمی_آنسوتر #روی_خط_خارج (#حسین_فیروز/ ص۱۰)
◀️ قدم اول به رسمیت شناختن است #مرغ_همسایه (#سیدپارسا_میرطاهری/ ص۱۰)
◀️ فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم/ علی‌محمد پرورش از زبان خودش #مردمان_شریف (#یاسمین_حکیمی‌نژاد/ ص۱۱)
◀️ شرطه قداره‌دار #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۱۲)
◀️ انگشت جانی در محکمه #وصله‌پینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)


t.me/sharifdaily/10008

@sharifdaily
«باغچه خودت هم هست»

#سرمقاله
#محمدجواد_شاکر

❇️ دکتر #یحیی_تابش، استاد بازنشسته دانشکده علوم ریاضی را بیشتر با المپیادها و مسابقات ریاضی و کامپیوتر می‌شناسند. تابش بین سال‌های ۷۳ تا ۷۷ رئیس دانشکده علوم #ریاضی شریف بوده و بعد از آن هم تا سال ۸۹ معاونت مركز محاسبات دانشگاه را بر عهده داشته است.

🔸 تابش از همان ابتدای حضورش در مركز محاسبات دانشگاه، پروژه‌های مهم و در آن زمان پیش‌رویی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در دستور کارش قرار می‌دهد و بیشتر این پروژه‌ها را نیز به کمک دانشجوهای دانشگاه پیش می‌برد. طراحی و توسعه سامانه آموزش دانشگاه یا همان EDU و پروژه فونت فارسی مناسب وب، از مهم‌ترین و ماندگارترین این پروژه‌ها بوده‌اند.

📷 دکتر تابش در جشن هفت‌سالگی بنیاد دانش و هنر

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
⚡️بخوانید: شماره ۸۹۰ روزنامه شریف منتشر شد. یک پروژه بیست‌ساله دانشجویی آبروداری ورزش‌های انفرادی توسعه تفکر ما در گروی حفظ زبان فارسی است تحول زمان‌بر است، صبر داشته باشید بهار دلکُش به امید دیدار در سال بعد مهاجرت رها کردن نیست فیزیک دوست داشتم، نقاش شدم…
«باغچه خودت هم هست»

#سرمقاله
#محمدجواد_شاکر

❇️ دکتر #یحیی_تابش، استاد بازنشسته دانشکده علوم ریاضی را بیشتر با المپیادها و مسابقات ریاضی و کامپیوتر می‌شناسند. تابش بین سال‌های ۷۳ تا ۷۷ رئیس دانشکده علوم #ریاضی شریف بوده و بعد از آن هم تا سال ۸۹ معاونت مركز محاسبات دانشگاه را بر عهده داشته است. تابش از همان ابتدای حضورش در مركز محاسبات دانشگاه، پروژه‌های مهم و در آن زمان پیش‌رویی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در دستور کارش قرار می‌دهد و بیشتر این پروژه‌ها را نیز به کمک دانشجوهای دانشگاه پیش می‌برد. طراحی و توسعه سامانه آموزش دانشگاه یا همان EDU خودمان که با وجود ضعف‌ها و کندی‌هایش، شریفی‌ها را از شر سامانه گلستان نجات داده، یکی از همین پروژه‌هایی بوده که تابش سنگ بنایش را در مركز محاسبات گذاشته، آن هم با تیمی از دانشجوهای کارشناسی مهندسی کامپیوتر که در اواخر دهه هفتاد، بيرون دانشگاه خیلی برایشان فرش قرمزی پهن نشده بوده تا مزه حقوق‌های چرب استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان زیر زبان‌شان بیاید و کنجکاوی و شریفی‌بازی‌هایشان کافی بوده تا دور هم جمع شوند و برای دانشگاه‌شان یک سامانه آموزش بنویسند که بعد از گذشت بیش از بیست سال هنوز چرخش با همان زیربنای اولیه بچرخد و کار راه بیندازد. البته که تابش حواسش بوده که بی‌مایه هم فطیر است و باید یک جریان مالی هم برای دور هم جمع شدن این تیم دانشجویی راه بیندازد. پروژه فونت فارسی مناسب وب نیز از دیگر پروژه‌هایی بوده که ایده‌اش را تابش مطرح کرده و تعدادی از دانشجوهای شریف در همان سال‌ها پی‌اش را گرفته‌اند و وارد فضای یونی‌کد شده‌اند تا فارسی‌زبان‌ها هم بتوانند فونت‌های استاندارد خودشان را در وب داشته باشد. جالب آنجاست که هر دوی این پروژه‌ها بعد در قالب یک کسب‌وکار بیرون دانشگاه ادامه پیدا کرده و مسیر تحصیلی و حرفه‌ای تعدادی از این دانشجوها را رقم زده است.

🔸 دانشگاه، حداقل ادعایش را دارد که می‌خواهد و می‌تواند گره‌های جامعه و کشور را با سرانگشت علم و فناوری و حساب‌وکتاب دقیق باز کند. این ادعا را در حوزه‌ها و روزهای مختلف هم ثابت کرده، اما شاید آن‌قدر حواسش به بيرون بوده که آخرش کوزه‌شکسته سهم خوش شده و باغچه خودش بیل‌نخورده و زیرورونشده باقی مانده است. بالا تا پایین دانشگاه و بخش‌های مختلفش را سری بزنید، نابه‌سامانی‌های زیادی ممکن است به چشم‌تان بیاید که با کمی تدبیر و چاره‌اندیشی و ایده‌زنی، وضعیت‌شان به سامان می‌شود و لنگی چرخ‌شان رفع. این وسط شاید استادها کسر شأن خودشان می‌دانند که مقاله و پژوهش و ارتباط با صنعت بیرون دانشگاه را رها کنند و برای مسائل خانه‌شان قلم روی کاغذ ببرند و طرح بدهند. در کنار این سهل‌انگاری نسبت به دانشگاه، شاید کسی دیگر مثل دکتر تابش پیدا نمی‌شود که آن‌قدر اعتماد به دانشجوها داشته باشد که ریش و قیچی مهم‌ترین سامانه دانشگاه را دست‌شان بدهد. البته که دانشجوها هم شاید ترجیح می‌دهند کنج‌کاوی‌شان را جایی سرمایه‌گذاری کنند که منافع مادی بیشتری انتظارشان را بکشد و یا از هر چیزی که به فرایند مهاجرت تحصیلی‌شان لطمه بزند، دوری کنند.

🔸 از طرف دیگر دانشگاه هم به عنوان یک سیستم دولتی راحت‌تر است که صفر تا صد را بسپارد به مجموعه‌ای که کارش این باشد و خیال خودش از توسعه و پشتیبانی را راحت کند، چرا که یک گروه دانشجویی قطعا تعهدشان نسبت به یک شرکت بیرون دانشگاه کمتر است، اما این تیم دانشجویی هم انگیزه و انرژی بیشتر و ایده‌های به‌روزتری دارد و مسئله‌ای را که با آن زندگی کرده، بهتر می‌فهمد و هم از دل آن می‌تواند کسب‌وکاری شکل بگیرد و کارآفرین‌هایی تحویل جامعه داده شود، به شرطی که دانشگاه حاضر باشد هزینه اعتماد به تیم دانشجویی شاید بعضا سربه‌هوا را بپردازد و با جوانی و خامی و اداواطوارهایشان کنار بیاید.

t.me/sharifdaily/10020

@sharifdaily