#داستان_ایران
#برشی_از_یک_کتاب
راستش دلم به حال خودم میسوزد.
این اولین باری است که توی زندگی دلم برای خودم میسوزد.
تا حالا بارها خودم را با قساوت تمام آزار دادهام.
با قساوت تمام کشتهام.
با بمبهای کوچک و بزرگی که توی روحم جا سازی کردهام.
بمبهایی که وقتی منفجر شدهاند تا مدتها نمیتوانستم از جایم تکان بخورم
با عشقهای ناممکن و دوست داشتنهای شدیدی که از همان اول میدانستهام راه به جایی نمیبرند
تا حالا هزار بار از خودم پرسیدهام که وقتی نمیتوانی تا آخر یک عشق بروی چرا عاشق میشوی؟
عنوان کتاب: #تهران_در_بعد_از_ظهر
نویسنده: #مصطفی_مستور
لینک این کتاب:
https://goo.gl/KAUMo7
@shahreketab
#برشی_از_یک_کتاب
راستش دلم به حال خودم میسوزد.
این اولین باری است که توی زندگی دلم برای خودم میسوزد.
تا حالا بارها خودم را با قساوت تمام آزار دادهام.
با قساوت تمام کشتهام.
با بمبهای کوچک و بزرگی که توی روحم جا سازی کردهام.
بمبهایی که وقتی منفجر شدهاند تا مدتها نمیتوانستم از جایم تکان بخورم
با عشقهای ناممکن و دوست داشتنهای شدیدی که از همان اول میدانستهام راه به جایی نمیبرند
تا حالا هزار بار از خودم پرسیدهام که وقتی نمیتوانی تا آخر یک عشق بروی چرا عاشق میشوی؟
عنوان کتاب: #تهران_در_بعد_از_ظهر
نویسنده: #مصطفی_مستور
لینک این کتاب:
https://goo.gl/KAUMo7
@shahreketab