⛔️ مردم در سیستان و بلوچستان #گربه می خورند؟
#احسان_محمدی
📸 عکسی در فضای مجازی منتشر شده که دیگی را با چند چنگال و تکههای گوشت مثل سیرابی نشان می دهد. نویسنده متن با انتشار این عکس مدعی شده که فقر در بخش هایی از سیستان و بلوچستان چنان شدید شده که عده ای در ماه رمضان #گوشت_گربه و #کلاغ_مرده می خورند.
📸 عکس را #حسن_شمشادی منتشر کرده، خبرنگار صدا و سیما با سابقه کار در سوریه و عراق. ۵۰ ساله و دارای سابقه مربیگری قرآن در استانداری، صدا و سیما، آب و فاضلاب و دادگستری لرستان.
در اینستاگرام محکم پای حرفش ایستاده و برای کسانی که علیه این مطلب او واکنش نشان داده #صبر آرزو کردهاست.
چند نکته در مورد این ماجرا:
1️⃣ دو سال پیاپی به سیستان و بلوچستان سفر کردم. آنچه در شهرها و روستاهای مختلفش دیدم آمیزه ای از مهربانی بی حد و حصر، فقر آزاردهنده، محرومیت از خدمات آموزشی و بهداشتی، صمیمیت، امنیت و ... بود.
در چند فایل صوتی و مطلب نوشتم که سخت است باور کنیم این محرومیت و نادیده گرفتن #غیر_عمدی است.
2️⃣ اطلاع دقیقی در مورد عکس و خوراک گربه ندارم، اما آقای شمشادی به عنوان مربی قرآن قطعا" می داند که گوشت گربه در اسلام #حرام است و بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان اهل تسنن هستند و باورکردنی نیست که با گوشتی که حرام است سحری و افطار بخورند.
3️⃣ وقتی #محمود_افغان، اصفهان را محاصره کرد، گرسنگی چنان بر مردم غالب شد که گربه ها را و حتی کودکان و اجساد را خوردند.
#گرسنگی، ایمان نمی شناسد اما باور کنیم که در سیستان و بلوچستان بدون #محاصره، مردمی گربه می خورند؟!
کشور ما که به روایت گزارش های دوستانی مثل همین آقای شمشادی در اوج اقتدار و ابهت و امنیت و آسایش در خاورمیانه و چه بسا جهان قرار دارد، آن قسم حضرت عباس ها را باور کنیم یا دیگ #گوشت_گربه؟!
4️⃣ آقای شمشادی گزارشگر و خبرنگار صدا و سیماست، رسانه ای که گزارش هایش از سیستان و بلوچستان یا از ناامنی و #عملیات_تروریستی روایت می کند که باعث شده مردم از سفر به این دیار هراس داشته باشند یا آنها را لبخندزنان در صفوف #انتخابات و راهپیمایی ها نشان داده.
آقای شمشادی به عنوان یک خبرنگار که در همین راستا قدم برداشته و مواضع اصولگرایانه دارد یک باره از خواب بیدار شده و با فقر در سیستان و بلوچستان آشنا شده یا دارد با #سیاه نمایی آب به آسیاب دشمن می ریزد؟ (اتهام معمول برای منتقدان در طول سال های گذشته)
5️⃣ اگر سیستان و بلوچستان نرفته اید، حتما" بروید، نه فقط زابل و زاهدان که روستاهای #خاش و #پیشین و #چابهار و #ایرانشهر را ببینید.
تن تان از این همه #محرومیت می لرزد و البته این مردم را ستایش می کنید که چطور هنوز به مسئولان #وفادار و امیدوار ماندهاند. فقیر هستند اما شریف مانده اند. اگر قصد حمایت از آنها را داریم #گوشت_گربه سوژه خوبی نیست.
6️⃣ فقر در سیستان و بلوچستان، ایلام، خوزستان، بندرعباس، خراسان، کردستان و ... بیش از آنکه کار #ترامپ، #داماد_صدام_حسین، #عربستان و ... باشد نتیجه حکمرانی ضعیف مسئولان ماست.
آقای شمشادی انشالله که در راستای برنامه این روزهای یک جریان سیاسی هدف شان تخریب چهره دولت و #روحانی نیست. انشالله رسالت خبرنگاری را دنبال کرده اند.
ایشان آنقدر تجربه دارند که بدانند جز روحانی کسان دیگری هم در ۴۰ سال گذشته تصمیم گیر بودهاند، اما آیا حاضرند با همین شفافیت انگشت شان را به سوی #همه دراز کنند؟ یا چون زدن دولت این روزها ثواب دارد دلواپس فقر شده اند؟
8️⃣ اعتقادی به پاک کردن صورت مسئله ندارم. گرسنه ها اگر گربه نخورند، پاچه مرغ و استخوان که می خورند!
درد مردم را تا ابد نمی شود حاشا کرد، فقر و بی عدالتی را نمی شود مدام گردن استکبار جهانی انداخت که یک باره مردم فریاد می زنند "دشمن ما همینجاست/دروغ میگن آمریکاست" اما به همان اندازه هم ناامید کردن مردم و سیاه کردن دل ها از همه چیز و همه کس را خطرناک می دانم.
9️⃣ این ماجرا پیگیری شود، اگر حقیقت دارد آقای شمشادی در یک بخش خبری به نمایندگی از همه مردم نامه مولا علی (ع) به عثمان بن حنیف حاکم بصره را بخواند.
آنجا که می نویسد:« هیهات که شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم هایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد. آیا چنان باشم که شاعر گوید: و حسبک داء آن تبیت ببطنه / و حولک اکباد تحنّ الى القدّ (تو را این درد بس که شب با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى)
آیا به همین راضى باشم که مرا امیرالمؤمنین گویند و با مردم در سختی هاى روزگارشان مشارکت نداشته باشم؟ یا آنکه در سختى زندگى مقتدایشان نشوم ؟»
🔟 مردم آن دیار فقیر هستند اما مغرور و سربلندند. به نام دلسوزی، غرورشان را جریحه دار نکنیم. #کار و #نان و #لبخند به آنها نمی دهیم، #زخم نزنیم به غیرت و غرور و شرف بلوچ و سیستانی
@sedayeslahat
#احسان_محمدی
📸 عکسی در فضای مجازی منتشر شده که دیگی را با چند چنگال و تکههای گوشت مثل سیرابی نشان می دهد. نویسنده متن با انتشار این عکس مدعی شده که فقر در بخش هایی از سیستان و بلوچستان چنان شدید شده که عده ای در ماه رمضان #گوشت_گربه و #کلاغ_مرده می خورند.
📸 عکس را #حسن_شمشادی منتشر کرده، خبرنگار صدا و سیما با سابقه کار در سوریه و عراق. ۵۰ ساله و دارای سابقه مربیگری قرآن در استانداری، صدا و سیما، آب و فاضلاب و دادگستری لرستان.
در اینستاگرام محکم پای حرفش ایستاده و برای کسانی که علیه این مطلب او واکنش نشان داده #صبر آرزو کردهاست.
چند نکته در مورد این ماجرا:
1️⃣ دو سال پیاپی به سیستان و بلوچستان سفر کردم. آنچه در شهرها و روستاهای مختلفش دیدم آمیزه ای از مهربانی بی حد و حصر، فقر آزاردهنده، محرومیت از خدمات آموزشی و بهداشتی، صمیمیت، امنیت و ... بود.
در چند فایل صوتی و مطلب نوشتم که سخت است باور کنیم این محرومیت و نادیده گرفتن #غیر_عمدی است.
2️⃣ اطلاع دقیقی در مورد عکس و خوراک گربه ندارم، اما آقای شمشادی به عنوان مربی قرآن قطعا" می داند که گوشت گربه در اسلام #حرام است و بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان اهل تسنن هستند و باورکردنی نیست که با گوشتی که حرام است سحری و افطار بخورند.
3️⃣ وقتی #محمود_افغان، اصفهان را محاصره کرد، گرسنگی چنان بر مردم غالب شد که گربه ها را و حتی کودکان و اجساد را خوردند.
#گرسنگی، ایمان نمی شناسد اما باور کنیم که در سیستان و بلوچستان بدون #محاصره، مردمی گربه می خورند؟!
کشور ما که به روایت گزارش های دوستانی مثل همین آقای شمشادی در اوج اقتدار و ابهت و امنیت و آسایش در خاورمیانه و چه بسا جهان قرار دارد، آن قسم حضرت عباس ها را باور کنیم یا دیگ #گوشت_گربه؟!
4️⃣ آقای شمشادی گزارشگر و خبرنگار صدا و سیماست، رسانه ای که گزارش هایش از سیستان و بلوچستان یا از ناامنی و #عملیات_تروریستی روایت می کند که باعث شده مردم از سفر به این دیار هراس داشته باشند یا آنها را لبخندزنان در صفوف #انتخابات و راهپیمایی ها نشان داده.
آقای شمشادی به عنوان یک خبرنگار که در همین راستا قدم برداشته و مواضع اصولگرایانه دارد یک باره از خواب بیدار شده و با فقر در سیستان و بلوچستان آشنا شده یا دارد با #سیاه نمایی آب به آسیاب دشمن می ریزد؟ (اتهام معمول برای منتقدان در طول سال های گذشته)
5️⃣ اگر سیستان و بلوچستان نرفته اید، حتما" بروید، نه فقط زابل و زاهدان که روستاهای #خاش و #پیشین و #چابهار و #ایرانشهر را ببینید.
تن تان از این همه #محرومیت می لرزد و البته این مردم را ستایش می کنید که چطور هنوز به مسئولان #وفادار و امیدوار ماندهاند. فقیر هستند اما شریف مانده اند. اگر قصد حمایت از آنها را داریم #گوشت_گربه سوژه خوبی نیست.
6️⃣ فقر در سیستان و بلوچستان، ایلام، خوزستان، بندرعباس، خراسان، کردستان و ... بیش از آنکه کار #ترامپ، #داماد_صدام_حسین، #عربستان و ... باشد نتیجه حکمرانی ضعیف مسئولان ماست.
آقای شمشادی انشالله که در راستای برنامه این روزهای یک جریان سیاسی هدف شان تخریب چهره دولت و #روحانی نیست. انشالله رسالت خبرنگاری را دنبال کرده اند.
ایشان آنقدر تجربه دارند که بدانند جز روحانی کسان دیگری هم در ۴۰ سال گذشته تصمیم گیر بودهاند، اما آیا حاضرند با همین شفافیت انگشت شان را به سوی #همه دراز کنند؟ یا چون زدن دولت این روزها ثواب دارد دلواپس فقر شده اند؟
8️⃣ اعتقادی به پاک کردن صورت مسئله ندارم. گرسنه ها اگر گربه نخورند، پاچه مرغ و استخوان که می خورند!
درد مردم را تا ابد نمی شود حاشا کرد، فقر و بی عدالتی را نمی شود مدام گردن استکبار جهانی انداخت که یک باره مردم فریاد می زنند "دشمن ما همینجاست/دروغ میگن آمریکاست" اما به همان اندازه هم ناامید کردن مردم و سیاه کردن دل ها از همه چیز و همه کس را خطرناک می دانم.
9️⃣ این ماجرا پیگیری شود، اگر حقیقت دارد آقای شمشادی در یک بخش خبری به نمایندگی از همه مردم نامه مولا علی (ع) به عثمان بن حنیف حاکم بصره را بخواند.
آنجا که می نویسد:« هیهات که شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم هایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد. آیا چنان باشم که شاعر گوید: و حسبک داء آن تبیت ببطنه / و حولک اکباد تحنّ الى القدّ (تو را این درد بس که شب با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى)
آیا به همین راضى باشم که مرا امیرالمؤمنین گویند و با مردم در سختی هاى روزگارشان مشارکت نداشته باشم؟ یا آنکه در سختى زندگى مقتدایشان نشوم ؟»
🔟 مردم آن دیار فقیر هستند اما مغرور و سربلندند. به نام دلسوزی، غرورشان را جریحه دار نکنیم. #کار و #نان و #لبخند به آنها نمی دهیم، #زخم نزنیم به غیرت و غرور و شرف بلوچ و سیستانی
@sedayeslahat
⛔️ تقصیرتان نیست ناف شما را با #سانسور بریده اند!
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ جایی از #بهاالدین_خرمشاهی قرآن پژوه و ادیب محترم می خواندم که گفته بود من دوستانی دارم که اگر آنها را به قرن چهارم هجری ببرید بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند!
این نکته را فراموش نکنید که احتمالاً «دوستان» مورد نظر آقای خرمشاهی از تصمیم گیران و تصمیم سازان این کشور هستند.
2️⃣ حکومت در ایران خود را آنقدر در قبال شهروندان مسئول می داند که پستان های گُرگ را سانسور می کند تا یک وقت مردم #تحریک نشوند. اما وقتی قرار است آب و نان و رفاه مردم تامین شود بازی کی بود؟ کی بود؟ من نبودم راه می اندازند و هر کس، دیگری را مسئول می داند و در نهایت ماییم و شکم های گرسنه و ناامیدی و بیکاری و ...
احتمالاً گاهی در خلوت خودشان آرزو می کنند که کاش می توانستند شکم ها و سایر اندام های لذت جوی دنیوی مان را هم سانسور کنند! از اساس.
3️⃣ بنری در میدان ولیعصر تهران در حمایت از تیم ملی نصب کردند که در آن هیچ زنی وجود نداشت. انگار طراحان و اتاق فکر این بنر از این که یک #زن آنها را به دنیا آورده آزرده خاطرند.
جریان اجتماعی پرشوری شکل گرفت، بنر را بدون توضیح و عذرخواهی عوض کردند و حالا مشخص شده که برخلاف عکس اصلی، به جای #مسعود_شجاعی، عکس #مهدی_طارمی را نشانده اند!
یک سانسور جدید. چرا؟ چون از شجاعی و مواضع اجتماعی اش خوششان نمی آید، حتی اگر کاپیتان تیم ملی باشد! سانسور می کنند، چرا؟ چون قدرت دارند و می توانند!
4️⃣ بخش هایی از سریال #پایتخت سانسور می شود، مسابقه فوتبال سانسور می شود، فیلم های سینمایی سانسور می شود، کتاب سانسور می شود، موی زنان از عکس ها سانسور می شود، لغتنامه #دهخدا سانسور می شود، روزنامه سانسور می شود ...
سانسورهای غیرضروری و هزینه زا. انگار عمدی برای خشمگین کردن مردم وجود دارد.
5️⃣ کاری کرده اید که ما هم در رفتارمان دست به خودسانسوری می زنیم. حقیقت را از ترس نمی گوییم، بخش بزرگی از جامعه دست به ریاکاری می زند که خود سانسوری عظیم است و اندک اندک خو گرفته ایم به #زیست_چندگانه.
بچه های ما یاد می گیرند در خانه، در مدرسه، در خیابان و ... برای بقا در این سرزمین، برای نمره انضباط، برای تایید مافوق قدرتمند؛ دست به سانسور اندیشه، باور و اعتقاداتشان بزنند و خودشان نباشند.
6️⃣ می دانم برایتان مهم نیست. اگر اهمیتی داشت که دست به این همه سانسور نمی زدید ولی جامعه ای که در سطح دست به سانسور می زند اندک اندک شهروندان را به سمت #زیست_پنهان در اعماق و پشت دیوارها هل می دهد. در دراز مدت آنچنان آنها را نخواهید شناخت که غافلگیرتان می کنند و قادر به پیش بینی رفتارشان نخواهید بود.
✍️ من هم در این نوشتار دست به #سانسور زده ام. وقتی حرف حق را سانسور کنیم، دروغ جایش را می گیرد. دروغ، سانسور حقیقت است. خداوندا! این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ در امان بدار!
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ جایی از #بهاالدین_خرمشاهی قرآن پژوه و ادیب محترم می خواندم که گفته بود من دوستانی دارم که اگر آنها را به قرن چهارم هجری ببرید بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند!
این نکته را فراموش نکنید که احتمالاً «دوستان» مورد نظر آقای خرمشاهی از تصمیم گیران و تصمیم سازان این کشور هستند.
2️⃣ حکومت در ایران خود را آنقدر در قبال شهروندان مسئول می داند که پستان های گُرگ را سانسور می کند تا یک وقت مردم #تحریک نشوند. اما وقتی قرار است آب و نان و رفاه مردم تامین شود بازی کی بود؟ کی بود؟ من نبودم راه می اندازند و هر کس، دیگری را مسئول می داند و در نهایت ماییم و شکم های گرسنه و ناامیدی و بیکاری و ...
احتمالاً گاهی در خلوت خودشان آرزو می کنند که کاش می توانستند شکم ها و سایر اندام های لذت جوی دنیوی مان را هم سانسور کنند! از اساس.
3️⃣ بنری در میدان ولیعصر تهران در حمایت از تیم ملی نصب کردند که در آن هیچ زنی وجود نداشت. انگار طراحان و اتاق فکر این بنر از این که یک #زن آنها را به دنیا آورده آزرده خاطرند.
جریان اجتماعی پرشوری شکل گرفت، بنر را بدون توضیح و عذرخواهی عوض کردند و حالا مشخص شده که برخلاف عکس اصلی، به جای #مسعود_شجاعی، عکس #مهدی_طارمی را نشانده اند!
یک سانسور جدید. چرا؟ چون از شجاعی و مواضع اجتماعی اش خوششان نمی آید، حتی اگر کاپیتان تیم ملی باشد! سانسور می کنند، چرا؟ چون قدرت دارند و می توانند!
4️⃣ بخش هایی از سریال #پایتخت سانسور می شود، مسابقه فوتبال سانسور می شود، فیلم های سینمایی سانسور می شود، کتاب سانسور می شود، موی زنان از عکس ها سانسور می شود، لغتنامه #دهخدا سانسور می شود، روزنامه سانسور می شود ...
سانسورهای غیرضروری و هزینه زا. انگار عمدی برای خشمگین کردن مردم وجود دارد.
5️⃣ کاری کرده اید که ما هم در رفتارمان دست به خودسانسوری می زنیم. حقیقت را از ترس نمی گوییم، بخش بزرگی از جامعه دست به ریاکاری می زند که خود سانسوری عظیم است و اندک اندک خو گرفته ایم به #زیست_چندگانه.
بچه های ما یاد می گیرند در خانه، در مدرسه، در خیابان و ... برای بقا در این سرزمین، برای نمره انضباط، برای تایید مافوق قدرتمند؛ دست به سانسور اندیشه، باور و اعتقاداتشان بزنند و خودشان نباشند.
6️⃣ می دانم برایتان مهم نیست. اگر اهمیتی داشت که دست به این همه سانسور نمی زدید ولی جامعه ای که در سطح دست به سانسور می زند اندک اندک شهروندان را به سمت #زیست_پنهان در اعماق و پشت دیوارها هل می دهد. در دراز مدت آنچنان آنها را نخواهید شناخت که غافلگیرتان می کنند و قادر به پیش بینی رفتارشان نخواهید بود.
✍️ من هم در این نوشتار دست به #سانسور زده ام. وقتی حرف حق را سانسور کنیم، دروغ جایش را می گیرد. دروغ، سانسور حقیقت است. خداوندا! این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ در امان بدار!
@sedayeslahat
🅾️ #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
✍️ #احسان_محمدی
↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.
تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!
↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!
↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بودم که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری اینقدر خوشگل باشی!
گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!
↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!
↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.
↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.
↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!
↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...
↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...
یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.
تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!
↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!
↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بودم که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری اینقدر خوشگل باشی!
گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!
↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!
↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.
↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.
↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!
↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...
↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...
یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
@sedayeslahat
👊 نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم!
پیش از بازی ایران- اسپانیا
✍️ #احسان_محمدی
🇮🇷 انگار ناف این سرزمین را با #خردادهای پرحادثه بریده اند! چندساعتی تا دیدار حساس ایران- اسپانیا در جام جهانی مانده است. زیر پوست مان انگار دستمال داده اند دست گلبول های سفید و قرمز و دارند کُردی می رقصند که این همه قلب مان تند می زند. حس مان آمیزه ای از هیجان، کمی ترس، چشم به راهی معجزه و البته جنگیدن و سرخم نکردن است...
🇮🇷 این هیجان را دوست دارم. فارغ از هر نتیجه ای که رخ بدهد من این حس همدلی را دوست دارم. اینکه برای دقایقی یادمان می رود برای #میرحسین_موسوی گلو پاره کردیم یا شعار دادیم «احمدی بت شکن، بت بزرگو بشکن»!، اینکه بعد از درود بر و مرگ بر اسم چه کسی را آوردیم، اینکه اصلاح طلبیم، اصولگراییم یا «دیگه تمومه ماجرا»! اینکه الان #ایران نام مشترک همه ماست، درد مشترک، عشق مشترک ...
🇮🇷 کاش می شد به این حس #تافت زد! همینجور بماند. یادمان نرود هرکجای دنیا برویم ریشه مان اینجاست. گُل #بنفشه نیستیم که بشود توی جعبه گذاشت و این ور و آن ور برد، #نخلیم! نخل تشنه ای که برای قطره ای آب، ریشه هایش را تا عمق این خاکِ پرمهرِ خوشبو به جستجو می فرستد. همین خاکی که تن عزیزترین عزیزان مان را آنجا به امانت سپرده ایم...
🇮🇷 من عاشق هر کسی هستم که دل با این سرزمین دارد. #اختلاس نمی کند، #دزدی نمی کند، #وفادار است. از قطره قطره آب اش دفاع می کند، از ذره ذره خاکش. زیر سقف اش ستون می زند، حتی به خشت #استخوان خویش! دهانش بوی #مرگ نمی دهد، کلمه هایش حس خوب زندگی می پراکنند... کسی که «خنجری در آستین پنهان نمی کند، نه ابرو به هم میکشد، نه لبخندش ترفند تجاوز به حق و نان و سایبان دیگران است».
🇮🇷 فوتبال همه چیز نیست اما بازیکنان فوتبال با پرچم #ایران_ما به زمین می روند. بدون #تانک، بدون #سانتریفیوژ، دست شان فندک نیست برای آتش زدن #پرچم کشور دیگر، دست می دهند به حریف، لبخند می زنند و بعد با تمام وجود می جنگند که ما اینجا در این نقشه گربه شکل لبخند بزنیم، امیدوار بمانیم...
🇮🇷 برای من حتی آن عضو تدارکات تیم که هیچوقت هیچکس عکس اش را به دیوار نمی زند و اسمش را نمی برد از #مسی و #رونالدو عزیزتر است. بیشتر دوستش دارم، چون او می داند ما «برای آنکه ایران گوهری تابان شود، خون دلها خورده ایم، رنج دوران برده ایم».
🇮🇷 او می داند #پراید یعنی چه؟ او کنار ما قلبش در آتش #پلاسکو و #سانچی سوخت، تکه ای از روحش زیر آوار #بم و #رودبار و #کرمانشاه دفن شد، مثل ما رنج می کشد از گرانی، از بیکاری.
🇮🇷 #رونالدو از حال زن و فرزند #کولبری که اسب اش را با گلوله کُشته اند و خودش یخ زده چه می داند؟ مسی برای #آتنا و #اهورا و #بنیتا بغض نمی کند، #اینستیا که نمی داند دختری که گریم می کند تا برود ورزشگاه چطور قلبش توی سینه تند می زند، #نیمار حال مادر #سهراب_اعرابی را مگر می فهمد که هنوز زل می زند به آن عکس با پیشانی بند سبز؟
🇮🇷 #مانوئل_نویر از اشک های دختری که پدرش هنوز از موج گلوله برادران عراقی فریاد می زند و مادرش را کتک می زند خبر دارد؟ ... حال ما را فقط خودمان می دانیم و بس! برای هم بمانیم.
🇮🇷 با همه وجود کنار کسانی بمانیم که برای #ایران می دوند، می جنگند، زخم می خوردند و لب می گزند، گله نمی کنند، منت نمی گذارند. که چراغ ما در این خانه می سوزد...
کهن دیارا، دیار یارا ... با تو زنده ام، کجا گریزم؟
@sedayeslahat
پیش از بازی ایران- اسپانیا
✍️ #احسان_محمدی
🇮🇷 انگار ناف این سرزمین را با #خردادهای پرحادثه بریده اند! چندساعتی تا دیدار حساس ایران- اسپانیا در جام جهانی مانده است. زیر پوست مان انگار دستمال داده اند دست گلبول های سفید و قرمز و دارند کُردی می رقصند که این همه قلب مان تند می زند. حس مان آمیزه ای از هیجان، کمی ترس، چشم به راهی معجزه و البته جنگیدن و سرخم نکردن است...
🇮🇷 این هیجان را دوست دارم. فارغ از هر نتیجه ای که رخ بدهد من این حس همدلی را دوست دارم. اینکه برای دقایقی یادمان می رود برای #میرحسین_موسوی گلو پاره کردیم یا شعار دادیم «احمدی بت شکن، بت بزرگو بشکن»!، اینکه بعد از درود بر و مرگ بر اسم چه کسی را آوردیم، اینکه اصلاح طلبیم، اصولگراییم یا «دیگه تمومه ماجرا»! اینکه الان #ایران نام مشترک همه ماست، درد مشترک، عشق مشترک ...
🇮🇷 کاش می شد به این حس #تافت زد! همینجور بماند. یادمان نرود هرکجای دنیا برویم ریشه مان اینجاست. گُل #بنفشه نیستیم که بشود توی جعبه گذاشت و این ور و آن ور برد، #نخلیم! نخل تشنه ای که برای قطره ای آب، ریشه هایش را تا عمق این خاکِ پرمهرِ خوشبو به جستجو می فرستد. همین خاکی که تن عزیزترین عزیزان مان را آنجا به امانت سپرده ایم...
🇮🇷 من عاشق هر کسی هستم که دل با این سرزمین دارد. #اختلاس نمی کند، #دزدی نمی کند، #وفادار است. از قطره قطره آب اش دفاع می کند، از ذره ذره خاکش. زیر سقف اش ستون می زند، حتی به خشت #استخوان خویش! دهانش بوی #مرگ نمی دهد، کلمه هایش حس خوب زندگی می پراکنند... کسی که «خنجری در آستین پنهان نمی کند، نه ابرو به هم میکشد، نه لبخندش ترفند تجاوز به حق و نان و سایبان دیگران است».
🇮🇷 فوتبال همه چیز نیست اما بازیکنان فوتبال با پرچم #ایران_ما به زمین می روند. بدون #تانک، بدون #سانتریفیوژ، دست شان فندک نیست برای آتش زدن #پرچم کشور دیگر، دست می دهند به حریف، لبخند می زنند و بعد با تمام وجود می جنگند که ما اینجا در این نقشه گربه شکل لبخند بزنیم، امیدوار بمانیم...
🇮🇷 برای من حتی آن عضو تدارکات تیم که هیچوقت هیچکس عکس اش را به دیوار نمی زند و اسمش را نمی برد از #مسی و #رونالدو عزیزتر است. بیشتر دوستش دارم، چون او می داند ما «برای آنکه ایران گوهری تابان شود، خون دلها خورده ایم، رنج دوران برده ایم».
🇮🇷 او می داند #پراید یعنی چه؟ او کنار ما قلبش در آتش #پلاسکو و #سانچی سوخت، تکه ای از روحش زیر آوار #بم و #رودبار و #کرمانشاه دفن شد، مثل ما رنج می کشد از گرانی، از بیکاری.
🇮🇷 #رونالدو از حال زن و فرزند #کولبری که اسب اش را با گلوله کُشته اند و خودش یخ زده چه می داند؟ مسی برای #آتنا و #اهورا و #بنیتا بغض نمی کند، #اینستیا که نمی داند دختری که گریم می کند تا برود ورزشگاه چطور قلبش توی سینه تند می زند، #نیمار حال مادر #سهراب_اعرابی را مگر می فهمد که هنوز زل می زند به آن عکس با پیشانی بند سبز؟
🇮🇷 #مانوئل_نویر از اشک های دختری که پدرش هنوز از موج گلوله برادران عراقی فریاد می زند و مادرش را کتک می زند خبر دارد؟ ... حال ما را فقط خودمان می دانیم و بس! برای هم بمانیم.
🇮🇷 با همه وجود کنار کسانی بمانیم که برای #ایران می دوند، می جنگند، زخم می خوردند و لب می گزند، گله نمی کنند، منت نمی گذارند. که چراغ ما در این خانه می سوزد...
کهن دیارا، دیار یارا ... با تو زنده ام، کجا گریزم؟
@sedayeslahat
📝📝آقای رئیس جمهور عذرخواهی کنید!
✍✍ #احسان_محمدی
در انتخابات ۹۶ به #حسن_روحانی رای دادم ولی اعتقاد دارم به جای وعده های مکرر، تهدید و ادبیات طلبکارانه بهتر است بی لکنت، بی بهانه، بی اما و اگر از مردم عذرخواهی کند.
درک می کنم که دولت او در پیش آمدن شرایط ناگوار اقتصادی فعلی به #تنهایی مقصر نیست، از دولت سایه و سنگ اندازان هم انتظاری نیست اما او به عنوان منتخب مردم، به سهم خود برای ناامیدکردن میلیون ها ایرانی شجاعت به خرج بدهد در تلویزیون عذرخواهی کند.
از روی آن صندلی سلطنتی بلند شود دستش را روی سینه اش بگذارد و سرش را خم کند و بگوید: مردم ایران! به نمایندگی از خودم و دولتم رنجی که می کشید را درک می کنم و طلب عفو و بخشش دارم.
به جای تکرار ترکیب #مردم_نگران_نباشید که هر بار می گوید تن ما می لرزد و به جای نگرانی، وحشت زده می شویم که لابد باز قرار است خبر دردناکی برسد، شفاف و شجاعانه عذرخواهی کند و بگوید تمام تلاشش را به خرج می دهد که خطاها را جبران کند.
مردم می فهمند، درک می کنند و می پذیرند. همین مردمی که اردیبهشت پارسال علیرغم شعارهای چرب و شیرین رقبا، به تدبیر و امید شما اعتماد کردند.
همین مردمی که استخوان هایشان دارد زیر فشار اقتصادی خرد می شود و شما انتظار دارید لبخند بزنند و بگویند خوشبختانه کشور در اوج اقتدار به سر می برد و هرکس غیر از این بگوید دشمن است و کافر و ...
آقای روحانی! هیچ دولتی مقدس نیست. نه دولت #بازرگان که تحت شدیدترین فشارها بود، نه دولت #میر_محصور، نه دولت #هاشمی، نه #خاتمی و نه #احمدی_نژاد.
تجربه نشان داده که بعضی دولتمردان در این چهاردهه نه فقط خردمند نبوده اند که گاهی از میانگین هوشی جامعه هم پایین تر بوده اند.
چه ایرادی دارد یک بار، فقط یکبار یک نفر از شما سر خم کند و عذر بخواهد. نان نمی شود به سفره ما، اما مرهم می شود به دل مان. شجاع باشید و به جای همه مقصران عذرخواهی کنید.
ما را یاد ملکه #ماری_آنتوانت نیندازید که وقتی به او خبر دادند که زنان پشت در قصر جمع شده اند و فریاد می زنند نان ندارند برای خوردن، گفت: به جایش #بیسکویت بخورند!
ما به حقوقدان بودن شما، سرهنگ نبودن شما، خرد و تدبیر و تجربه تان دل بستیم. ما را از نهادهای مدنی و منتخب ناامید نکنید.
قرارمان تهدید نبود. در ایران بیش از ۱۱ هزار امام زاده داریم، همه مقدس. دهها چهره سیاسی داریم که نمی شود نقدشان کرد. همه مقدس... مقدسات کم داریم که خودتان و دولت تان را هم مقدس می کنید و گله و فریاد مردم را جور دیگر ترجمه می کنید؟
آقای رییس جمهور! ما به شما رای دادیم که بتوانیم انتقاد کنیم، هنوز وفاداریم به پیمانی که بستیم ولی رعیت شما یا برخی مدیران بی سواد و پرمدعایتان نیستیم.
آقای روحانی! شما را دوست دارم اما حقیقت را هزار بار بیشتر از شما و این کشور را میلیون ها بار بیشتر از شما و دولت تان.
💢به جای کلی گویی، شعار و وعده، "نگران نباشید"های ترسناک و بار دگر روزگار چون شکر آید، یا شجاعانه با مردم حرف بزنید و از درد و فشاری که تحمل می کنید حرف بزنید یا تمام قد عذرخواهی کنید.
💢 آمریکا دشمن است و کار دشمن، دشمنی. اما مردم باور نمی کنند که همه مشکلات کار آمریکا و ترامپ باشد، بخش بزرگی از مشکلات کشور نتیجه ناکارمدی مدیران است.
💢شما به جای همه مقصران عذرخواهی کنید. دست به سینه، متواضعانه و تمام قد. این مردم درک می کنند، می بخشند.
@sedayeslahat
✍✍ #احسان_محمدی
در انتخابات ۹۶ به #حسن_روحانی رای دادم ولی اعتقاد دارم به جای وعده های مکرر، تهدید و ادبیات طلبکارانه بهتر است بی لکنت، بی بهانه، بی اما و اگر از مردم عذرخواهی کند.
درک می کنم که دولت او در پیش آمدن شرایط ناگوار اقتصادی فعلی به #تنهایی مقصر نیست، از دولت سایه و سنگ اندازان هم انتظاری نیست اما او به عنوان منتخب مردم، به سهم خود برای ناامیدکردن میلیون ها ایرانی شجاعت به خرج بدهد در تلویزیون عذرخواهی کند.
از روی آن صندلی سلطنتی بلند شود دستش را روی سینه اش بگذارد و سرش را خم کند و بگوید: مردم ایران! به نمایندگی از خودم و دولتم رنجی که می کشید را درک می کنم و طلب عفو و بخشش دارم.
به جای تکرار ترکیب #مردم_نگران_نباشید که هر بار می گوید تن ما می لرزد و به جای نگرانی، وحشت زده می شویم که لابد باز قرار است خبر دردناکی برسد، شفاف و شجاعانه عذرخواهی کند و بگوید تمام تلاشش را به خرج می دهد که خطاها را جبران کند.
مردم می فهمند، درک می کنند و می پذیرند. همین مردمی که اردیبهشت پارسال علیرغم شعارهای چرب و شیرین رقبا، به تدبیر و امید شما اعتماد کردند.
همین مردمی که استخوان هایشان دارد زیر فشار اقتصادی خرد می شود و شما انتظار دارید لبخند بزنند و بگویند خوشبختانه کشور در اوج اقتدار به سر می برد و هرکس غیر از این بگوید دشمن است و کافر و ...
آقای روحانی! هیچ دولتی مقدس نیست. نه دولت #بازرگان که تحت شدیدترین فشارها بود، نه دولت #میر_محصور، نه دولت #هاشمی، نه #خاتمی و نه #احمدی_نژاد.
تجربه نشان داده که بعضی دولتمردان در این چهاردهه نه فقط خردمند نبوده اند که گاهی از میانگین هوشی جامعه هم پایین تر بوده اند.
چه ایرادی دارد یک بار، فقط یکبار یک نفر از شما سر خم کند و عذر بخواهد. نان نمی شود به سفره ما، اما مرهم می شود به دل مان. شجاع باشید و به جای همه مقصران عذرخواهی کنید.
ما را یاد ملکه #ماری_آنتوانت نیندازید که وقتی به او خبر دادند که زنان پشت در قصر جمع شده اند و فریاد می زنند نان ندارند برای خوردن، گفت: به جایش #بیسکویت بخورند!
ما به حقوقدان بودن شما، سرهنگ نبودن شما، خرد و تدبیر و تجربه تان دل بستیم. ما را از نهادهای مدنی و منتخب ناامید نکنید.
قرارمان تهدید نبود. در ایران بیش از ۱۱ هزار امام زاده داریم، همه مقدس. دهها چهره سیاسی داریم که نمی شود نقدشان کرد. همه مقدس... مقدسات کم داریم که خودتان و دولت تان را هم مقدس می کنید و گله و فریاد مردم را جور دیگر ترجمه می کنید؟
آقای رییس جمهور! ما به شما رای دادیم که بتوانیم انتقاد کنیم، هنوز وفاداریم به پیمانی که بستیم ولی رعیت شما یا برخی مدیران بی سواد و پرمدعایتان نیستیم.
آقای روحانی! شما را دوست دارم اما حقیقت را هزار بار بیشتر از شما و این کشور را میلیون ها بار بیشتر از شما و دولت تان.
💢به جای کلی گویی، شعار و وعده، "نگران نباشید"های ترسناک و بار دگر روزگار چون شکر آید، یا شجاعانه با مردم حرف بزنید و از درد و فشاری که تحمل می کنید حرف بزنید یا تمام قد عذرخواهی کنید.
💢 آمریکا دشمن است و کار دشمن، دشمنی. اما مردم باور نمی کنند که همه مشکلات کار آمریکا و ترامپ باشد، بخش بزرگی از مشکلات کشور نتیجه ناکارمدی مدیران است.
💢شما به جای همه مقصران عذرخواهی کنید. دست به سینه، متواضعانه و تمام قد. این مردم درک می کنند، می بخشند.
@sedayeslahat
📝📝 راسو نباشیم
✍️✍ #احسان_محمدی
♈️ اگر به راسوی آمریکایی حمله شود برای دفاع از خود پایش را محکم به زمین میکوبد و سپس روی دو پا بلند میشود و مایع بسیار بدبویی را از غدههایی که زیر دمش قرار دارند به بیرون میپاشد. مایعی جهنمی، بدبو و چنان تهوع آور که هر موجودی را فراری می دهد!
♈️در دنیای واقعی آدم هایی هستند که حتی وقتی خطری آنها را تهدید نمی کند باز هم با زبان تلخ و رفتار گزنده دیگران را آزار می دهند.
♈️انگار برای خودشان رسالتی تعریف کرده اند که هر روز باید حال عده ای را بد کنند. آنها وارد هر جمعی بشوند مثل راسو مهمترین اثری که از خودشان به جا می گذارد بوی بد است. اثر بد. حال بد. حس بد.
♈️ فضای مجازی بهشت این راسوهاست. جایی که به بهترین شکل پنهان می شوند. اینجا بهترین زیستگاه این راسوهاست. آنها به صفحات دیگران می روند و با واژه های بدبو و به بهانه نقد! حالشان را بد می کنند و آنچه به جا می گذارند اثر بد، حال بد و حس بد است.
♈️ اگر نگاه، ادبیات و گفتار و رفتار کسی را در شبکه های مجازی نمی پسندیم ما مجبور به دنبال کردن او نیستیم. راه مان را کج کنیم و برویم دنبال کسانی که از خواندن آنها لذت می بریم.
♈️اندازه کافی حال این روزگار بد هست، چه دلیلی دارد حال خودمان و دیگران را خراب تر کنیم؟
♈️تمرین کنیم راسو نباشیم. چه در زندگی واقعی، چه در فضای مجازی.
@sedayeslahat
✍️✍ #احسان_محمدی
♈️ اگر به راسوی آمریکایی حمله شود برای دفاع از خود پایش را محکم به زمین میکوبد و سپس روی دو پا بلند میشود و مایع بسیار بدبویی را از غدههایی که زیر دمش قرار دارند به بیرون میپاشد. مایعی جهنمی، بدبو و چنان تهوع آور که هر موجودی را فراری می دهد!
♈️در دنیای واقعی آدم هایی هستند که حتی وقتی خطری آنها را تهدید نمی کند باز هم با زبان تلخ و رفتار گزنده دیگران را آزار می دهند.
♈️انگار برای خودشان رسالتی تعریف کرده اند که هر روز باید حال عده ای را بد کنند. آنها وارد هر جمعی بشوند مثل راسو مهمترین اثری که از خودشان به جا می گذارد بوی بد است. اثر بد. حال بد. حس بد.
♈️ فضای مجازی بهشت این راسوهاست. جایی که به بهترین شکل پنهان می شوند. اینجا بهترین زیستگاه این راسوهاست. آنها به صفحات دیگران می روند و با واژه های بدبو و به بهانه نقد! حالشان را بد می کنند و آنچه به جا می گذارند اثر بد، حال بد و حس بد است.
♈️ اگر نگاه، ادبیات و گفتار و رفتار کسی را در شبکه های مجازی نمی پسندیم ما مجبور به دنبال کردن او نیستیم. راه مان را کج کنیم و برویم دنبال کسانی که از خواندن آنها لذت می بریم.
♈️اندازه کافی حال این روزگار بد هست، چه دلیلی دارد حال خودمان و دیگران را خراب تر کنیم؟
♈️تمرین کنیم راسو نباشیم. چه در زندگی واقعی، چه در فضای مجازی.
@sedayeslahat
🔥 خودش را آتش زد، مُرد! به همین راحتی؟!
✍️ #احسان_محمدی
▪️ خالی شدن واژه ها از معنی، ترسناک است. مثل عادی شدن خبر #مرگ آدم ها، مثل خو کردن به #فقر، مثل تن دادن به #ظلم، مثل عادی شدن بر باد رفتن #امید آدم ها، مثل به حاشیه رانده شدن#پاکدستی، مثل سرزنش شدن «وفاداری به وطن» و ...
▪️خبرگزاری ها نوشتند «فردی که مقابل شهرداری تهران #خودسوزی کرده بود 4 صبح امروز به دلیل ایست قلبی فوت کرد». همین؟! انگار نوشته باشند که مردی حین رد شدن از خیابان تصادف کرد، انگار خوانده باشیم که پای زنی در زمستان پیچ خورد، شکست! ... همین!
▪️هفته پیش این مرد درحالیکه فرزند، همسر و برادرش نیز همراهش بودند، خودش را جلوی شهرداری تهران به آتش کشید. گفته شد او دو باب مغازه داشته و در اعتراض به جریمه های شهرداری دست به این اقدام زده است.
⏳ بهمن ۱۳۸۷ رسانه ها خبر دادند که یک جانباز جلوی مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زده است. اتفاق تلخی که خیلی ها را دل آزرده کرد. اما آقای #لاریجانی رئیس مجلس با لحن مطمئنی اعلام کرد که جانباز نبود، معتاد بود!
▪️ همان روز در نشریه ای نوشتم: چه فرقی می کند؟ جانباز نبوده اما «انسان و هموطن» که بوده! چرا به جای حرف زدن در مورد هویت اش، نمی گویید چه شده که یک انسان به چنان درجه ای از خشم و ناامیدی رسیده که خودسوزی را به عنوان آخرین راه انتخاب کرده است؟.. پاسخ؟ هیچ!
▪️ در اعتراضات دی ماه 96 هم بیش از 20 نفر کشته شدند. فارغ از اینکه آنها را شورشی، فریب خورده، معترض، قهرمان سلحشور یا حتی با لحن خطای آن نماینده مجلس لاابالی بدانیم در گام نخست «انسان و هم وطن» بودند.
زاده و بالیده در این سرزمین. می خواستند زندگی کنند، کنار خانواده شان، بچه هایشان را بزرگ کنند و از سر شکم سیری و خوشی به خیابان نیامده بودند. حتی اگر خطا کرده بودند گلوله تاوان سنگینی بود. مرگ کف خیابان آن هم وقتی هنوز می شد زندگی کرد پایان تلخی بود.
▪️خاک این سرزمین، تشنه #باران است نه #خون! فرقی نمی کند از کدام سو خونی بریزد، خون هم وطن است، خون هم خانه است، خون همسایه است، خون انسان است...
▪️این سرزمین تشنه خون تازه نیست. تا پیش از این اگر دعا می کردیم که خون تازه نریزد روی پیاده روهای فقیر، روی آسفالت های دودگرفته، حالا خبر خودسوزی ها تن آدم را می لرزاند. اولین بار نیست، اما خدا کند که آخرین بار باشد.
▪️خودسوزی به هر دلیلی که صورت بگیرد، دهشتناک است. تصور لحظه ای که آتش، گوشت تن یک انسان را می بلعد و آن بوی تهوع آور در آسمان پراکنده می شود و ... نه هیچ انسانی سزاوار چنین سرنوشتی نیست.
▪️باید وقتی این واژه را می شنویم تن مان بلرزد. وحشت کنیم، دنبال توجیه اش نباشیم. هر کس هستیم و هر عنوانی که داریم نباید بگوییم حق داشت، نباید بگوییم به من چه؟ نباید بگوییم وقتی تن نداد به #قانون حقش بود...
▪️دعا کنیم همه سالم به خانه برگردند. ما اندازه کافی در همه این سال ها عزیز از دست داده ایم. سیاه پوشیده ایم...
▪️نگذاریم کلمه ها از معنی خالی شوند. اجازه ندهیم خبر خودسوزی یک هم وطن- حتی اگر قانون شکسته بود- تا این اندازه عادی و معمولی شود. یک انسان بود...
#عصرایران
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
▪️ خالی شدن واژه ها از معنی، ترسناک است. مثل عادی شدن خبر #مرگ آدم ها، مثل خو کردن به #فقر، مثل تن دادن به #ظلم، مثل عادی شدن بر باد رفتن #امید آدم ها، مثل به حاشیه رانده شدن#پاکدستی، مثل سرزنش شدن «وفاداری به وطن» و ...
▪️خبرگزاری ها نوشتند «فردی که مقابل شهرداری تهران #خودسوزی کرده بود 4 صبح امروز به دلیل ایست قلبی فوت کرد». همین؟! انگار نوشته باشند که مردی حین رد شدن از خیابان تصادف کرد، انگار خوانده باشیم که پای زنی در زمستان پیچ خورد، شکست! ... همین!
▪️هفته پیش این مرد درحالیکه فرزند، همسر و برادرش نیز همراهش بودند، خودش را جلوی شهرداری تهران به آتش کشید. گفته شد او دو باب مغازه داشته و در اعتراض به جریمه های شهرداری دست به این اقدام زده است.
⏳ بهمن ۱۳۸۷ رسانه ها خبر دادند که یک جانباز جلوی مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زده است. اتفاق تلخی که خیلی ها را دل آزرده کرد. اما آقای #لاریجانی رئیس مجلس با لحن مطمئنی اعلام کرد که جانباز نبود، معتاد بود!
▪️ همان روز در نشریه ای نوشتم: چه فرقی می کند؟ جانباز نبوده اما «انسان و هموطن» که بوده! چرا به جای حرف زدن در مورد هویت اش، نمی گویید چه شده که یک انسان به چنان درجه ای از خشم و ناامیدی رسیده که خودسوزی را به عنوان آخرین راه انتخاب کرده است؟.. پاسخ؟ هیچ!
▪️ در اعتراضات دی ماه 96 هم بیش از 20 نفر کشته شدند. فارغ از اینکه آنها را شورشی، فریب خورده، معترض، قهرمان سلحشور یا حتی با لحن خطای آن نماینده مجلس لاابالی بدانیم در گام نخست «انسان و هم وطن» بودند.
زاده و بالیده در این سرزمین. می خواستند زندگی کنند، کنار خانواده شان، بچه هایشان را بزرگ کنند و از سر شکم سیری و خوشی به خیابان نیامده بودند. حتی اگر خطا کرده بودند گلوله تاوان سنگینی بود. مرگ کف خیابان آن هم وقتی هنوز می شد زندگی کرد پایان تلخی بود.
▪️خاک این سرزمین، تشنه #باران است نه #خون! فرقی نمی کند از کدام سو خونی بریزد، خون هم وطن است، خون هم خانه است، خون همسایه است، خون انسان است...
▪️این سرزمین تشنه خون تازه نیست. تا پیش از این اگر دعا می کردیم که خون تازه نریزد روی پیاده روهای فقیر، روی آسفالت های دودگرفته، حالا خبر خودسوزی ها تن آدم را می لرزاند. اولین بار نیست، اما خدا کند که آخرین بار باشد.
▪️خودسوزی به هر دلیلی که صورت بگیرد، دهشتناک است. تصور لحظه ای که آتش، گوشت تن یک انسان را می بلعد و آن بوی تهوع آور در آسمان پراکنده می شود و ... نه هیچ انسانی سزاوار چنین سرنوشتی نیست.
▪️باید وقتی این واژه را می شنویم تن مان بلرزد. وحشت کنیم، دنبال توجیه اش نباشیم. هر کس هستیم و هر عنوانی که داریم نباید بگوییم حق داشت، نباید بگوییم به من چه؟ نباید بگوییم وقتی تن نداد به #قانون حقش بود...
▪️دعا کنیم همه سالم به خانه برگردند. ما اندازه کافی در همه این سال ها عزیز از دست داده ایم. سیاه پوشیده ایم...
▪️نگذاریم کلمه ها از معنی خالی شوند. اجازه ندهیم خبر خودسوزی یک هم وطن- حتی اگر قانون شکسته بود- تا این اندازه عادی و معمولی شود. یک انسان بود...
#عصرایران
@sedayeslahat
🔺 بدا به حال ملتی که تنها دل خوشی اش #فوتبال است!
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ هنگامی که آندره آ، شاگرد #گالیله، بیتاب و خشمگین فریاد میزند: «بدبخت ملتی که قهرمان ندارد». استاد به آرامی گفته وی را تصحیح میکند؛ «بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد.» / زندگی گالیله؛ #برتولت_برشت
2️⃣ فوتبال برای من یک پدیده است. چیزی شبیه #رسانه، آزادی، تکنولوژی و ... به آن با شک و تحسین نگاه می کنم. مثل یک سنگ نوشته باستانی با خطی که بلدش نیستم. با تردید به آن نزدیک می شوم، بی پروا در آغوشش می کشم، به آن خیره می شوم، از کشف یک رمزش مثل بچه ها ذوق می کنم، از تلخی اش شقیقه هایم درد می گیرد و از فریاد شادی اش، گلویم!
⛔️ اما از #خلاصه شدن امیدها و ناامیدی های یک ملت در فوتبال می ترسم. می دانم وقتی برای یک پیروزی به خیابان می ریزیم، هم را در آغوش می کشیم، بوق می زنیم، سخاوتمندانه به هم شیرینی تعارف می کنیم و شب مثل پادشاهان دو اقلیم با لبخند می خوابیم، روز بدی هم در راه است. روزی که شکست می خوریم و در هم می شکنیم. غرورمان زخمی می شود، قلب مان مچاله، اشک مان سرازیر ...
⛔️ چه روز بدی است روز شکست در فوتبال برای مردمی که جز فوتبال دل خوشی دیگری ندارند! مثل شکست در جنگ برای مردمی که جز #جنگ سرگرمی و دل خوشی و مایه افتخار دیگری ندارند که به واسطه آن بخندند و احساس غرور کنند و به خیابان بریزند.
⛔️ در همه جای دنیا مردم از پیروزی در فوتبال لذت می برند و از شکست هایش بغض می کنند اما هرچه کشورها فقیرتر باشند و دل خوشی ها مردم کمتر، این شادی ها و اندوه ها عمیق تر است. مستی و خماری اش شدیدتر است.
⛔️ من اگر جای سیاستمداران بودم در کنار هوا کردن تبریک های کیلویی بعد از پیروزی در یک مسابقه فوتبال، به این نکته هم فکر می کردم که مردم به دل خوشی های جایگزین دیگر هم نیاز دارند. چیزهایی که وقتی تیم ملی شان شکست بخورد به آن هم دل ببندند و احساس نکنند دنیا به آخر رسیده.
اگر گالیله زنده بود شاید می گفت: بدا به حال ملتی که تنها دل خوشی اش فوتبال است!
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ هنگامی که آندره آ، شاگرد #گالیله، بیتاب و خشمگین فریاد میزند: «بدبخت ملتی که قهرمان ندارد». استاد به آرامی گفته وی را تصحیح میکند؛ «بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد.» / زندگی گالیله؛ #برتولت_برشت
2️⃣ فوتبال برای من یک پدیده است. چیزی شبیه #رسانه، آزادی، تکنولوژی و ... به آن با شک و تحسین نگاه می کنم. مثل یک سنگ نوشته باستانی با خطی که بلدش نیستم. با تردید به آن نزدیک می شوم، بی پروا در آغوشش می کشم، به آن خیره می شوم، از کشف یک رمزش مثل بچه ها ذوق می کنم، از تلخی اش شقیقه هایم درد می گیرد و از فریاد شادی اش، گلویم!
⛔️ اما از #خلاصه شدن امیدها و ناامیدی های یک ملت در فوتبال می ترسم. می دانم وقتی برای یک پیروزی به خیابان می ریزیم، هم را در آغوش می کشیم، بوق می زنیم، سخاوتمندانه به هم شیرینی تعارف می کنیم و شب مثل پادشاهان دو اقلیم با لبخند می خوابیم، روز بدی هم در راه است. روزی که شکست می خوریم و در هم می شکنیم. غرورمان زخمی می شود، قلب مان مچاله، اشک مان سرازیر ...
⛔️ چه روز بدی است روز شکست در فوتبال برای مردمی که جز فوتبال دل خوشی دیگری ندارند! مثل شکست در جنگ برای مردمی که جز #جنگ سرگرمی و دل خوشی و مایه افتخار دیگری ندارند که به واسطه آن بخندند و احساس غرور کنند و به خیابان بریزند.
⛔️ در همه جای دنیا مردم از پیروزی در فوتبال لذت می برند و از شکست هایش بغض می کنند اما هرچه کشورها فقیرتر باشند و دل خوشی ها مردم کمتر، این شادی ها و اندوه ها عمیق تر است. مستی و خماری اش شدیدتر است.
⛔️ من اگر جای سیاستمداران بودم در کنار هوا کردن تبریک های کیلویی بعد از پیروزی در یک مسابقه فوتبال، به این نکته هم فکر می کردم که مردم به دل خوشی های جایگزین دیگر هم نیاز دارند. چیزهایی که وقتی تیم ملی شان شکست بخورد به آن هم دل ببندند و احساس نکنند دنیا به آخر رسیده.
اگر گالیله زنده بود شاید می گفت: بدا به حال ملتی که تنها دل خوشی اش فوتبال است!
@sedayeslahat
⬅️ انصاف بده؛ کدام خطاکارتریم؟
⛔️ لذت سرزنش مردم
#احسان_محمدی
خبرگزاریها نوشتهاند که «پیش فروش دو مدل خودروی #پراید در عرض 45 دقیقه به پایان رسید»!
🔴 میشود با دو نگاه در خصوص این ماجرا نوشت. اینکه مشکلات اقتصادی جنگ روانی دشمن و بزرگنمایی است و مردم پول دارند و از کالای ایرانی خوششان میآید و قیمتها #واقعی شده است و هیچکس اجباری نکرده که به زور بخرند.
تقاضا هست و عرضه میشود. مردم خودشان میخواهند. اگر نخواهند نمیخرند و نخرند هم یا تولید نمیشود یا اینقدر گران فروخته نمیشود و شرکتها مجبور میشوند قیمت ها را کم کنند.
🔴 پس اگر تقصیری هست تقصیر همین #مردم است که خودشان به خودشان رحم نمیکنند. به عبارت دیگر یعنی همین مردمی که صبح تا شب در مورد کیفیت بد پراید برای هم حرف میزنند و شکوه میکنند که این قیمتها واقعی نیست و دلالی شرکتهای خودروساز است در 45 دقیقه یورش بردهاند و همه خودروهای گران و بیکیفیت را خریدهاند و حتی پیه عدم تحویل در تاریخ معین و تجمع جلوی شرکت را هم به تن مالیدهاند!
🔵 یا میشود گفت کار مردم نیست. مردم پول ندارند ولی عقل دارند. برای همین این کار را نمیکنند. بازارگرمی #دلالهای نزدیک به شرکتهای خودروساز است که اینطور پلکانی دارند قیمتها را بالا میبرند و خون مردم را در شیشه کردهاند.
نه نظارتی روی کیفیت کارشان هست و نه کنترلی روی قیمتگذاری و تحویل. در غیاب قدرت بالادستی و عدم وجود رقیب، میبُرند و میدوزند و ...
✅ در کنار تحلیلهای متضاد، ذکر یک نکته ضروری است؛ اگر مردم برای پیشفروش هر کالایی از خودرو گرفته تا پوشک و ربگوجه و گوشت یورش میبرند، ریشه آن در « #بیاعتمادی به فرداست». اینکه به تجربه دریافتهاند اگر امروز نخرند، فردا مجبورند #گرانتر بخرند و ایمان دارند که هیچ چیز ارزان نمیشود.
✅ ریشه این ماجرا هم در #ناکارآمدی مدیران و مسئولان است. مردم احساس میکنند کنترل اقتصاد کشور از دست مدیران در رفته است. در دو سال گذشته قیمتها آنچنان رشد صعودی داشتهاند که باورکردنی نیست. با شعار و وعده هم نمیشود این ایمان و اعتماد و اطمینان را برگرداند.
✅ مردم فشارهای بینالمللی و #جنگ_اقتصادی را میفهمند اما انتظار دارند در چنین شرایطی کشور هوشمندانه مدیریت شود، در روز خوشی که مدیریت نباید این همه دشوار باشد! دریا وقتی توفانی شد، کیفیت #ناخدا مشخص میشود.
✅ اینکه فرهنگ دلالی درون همه ما ریشه دوانده است و از #ملت دور شدهایم و هرکس به فکر این است که در این توفان کلاه خودش را بچسبد البته که گزارههای خطایی نیستند. سرزنش کردن مردم آسان و بیخطر است. اما در این ماجرا مردم خطاکارترند یا سیستم؟
⛔️ پراید اگر صدمیلیون تومان بشود باز هم خریدارانی دارد اما سوال اینجاست که چرا باید کالایی که تولید و نظارت و مدیریت آن بر عهده حاکمیت است و به یک #شاخص در ارزیابی کشورداری مسئولان تبدیل شده اینطور جهش قیمت پیدا کند؟
انصاف بدهید در این آشفته بازار مردم خطاکارترند یا مسئولان؟
#عصرایران
@sedayeslahat
⛔️ لذت سرزنش مردم
#احسان_محمدی
خبرگزاریها نوشتهاند که «پیش فروش دو مدل خودروی #پراید در عرض 45 دقیقه به پایان رسید»!
🔴 میشود با دو نگاه در خصوص این ماجرا نوشت. اینکه مشکلات اقتصادی جنگ روانی دشمن و بزرگنمایی است و مردم پول دارند و از کالای ایرانی خوششان میآید و قیمتها #واقعی شده است و هیچکس اجباری نکرده که به زور بخرند.
تقاضا هست و عرضه میشود. مردم خودشان میخواهند. اگر نخواهند نمیخرند و نخرند هم یا تولید نمیشود یا اینقدر گران فروخته نمیشود و شرکتها مجبور میشوند قیمت ها را کم کنند.
🔴 پس اگر تقصیری هست تقصیر همین #مردم است که خودشان به خودشان رحم نمیکنند. به عبارت دیگر یعنی همین مردمی که صبح تا شب در مورد کیفیت بد پراید برای هم حرف میزنند و شکوه میکنند که این قیمتها واقعی نیست و دلالی شرکتهای خودروساز است در 45 دقیقه یورش بردهاند و همه خودروهای گران و بیکیفیت را خریدهاند و حتی پیه عدم تحویل در تاریخ معین و تجمع جلوی شرکت را هم به تن مالیدهاند!
🔵 یا میشود گفت کار مردم نیست. مردم پول ندارند ولی عقل دارند. برای همین این کار را نمیکنند. بازارگرمی #دلالهای نزدیک به شرکتهای خودروساز است که اینطور پلکانی دارند قیمتها را بالا میبرند و خون مردم را در شیشه کردهاند.
نه نظارتی روی کیفیت کارشان هست و نه کنترلی روی قیمتگذاری و تحویل. در غیاب قدرت بالادستی و عدم وجود رقیب، میبُرند و میدوزند و ...
✅ در کنار تحلیلهای متضاد، ذکر یک نکته ضروری است؛ اگر مردم برای پیشفروش هر کالایی از خودرو گرفته تا پوشک و ربگوجه و گوشت یورش میبرند، ریشه آن در « #بیاعتمادی به فرداست». اینکه به تجربه دریافتهاند اگر امروز نخرند، فردا مجبورند #گرانتر بخرند و ایمان دارند که هیچ چیز ارزان نمیشود.
✅ ریشه این ماجرا هم در #ناکارآمدی مدیران و مسئولان است. مردم احساس میکنند کنترل اقتصاد کشور از دست مدیران در رفته است. در دو سال گذشته قیمتها آنچنان رشد صعودی داشتهاند که باورکردنی نیست. با شعار و وعده هم نمیشود این ایمان و اعتماد و اطمینان را برگرداند.
✅ مردم فشارهای بینالمللی و #جنگ_اقتصادی را میفهمند اما انتظار دارند در چنین شرایطی کشور هوشمندانه مدیریت شود، در روز خوشی که مدیریت نباید این همه دشوار باشد! دریا وقتی توفانی شد، کیفیت #ناخدا مشخص میشود.
✅ اینکه فرهنگ دلالی درون همه ما ریشه دوانده است و از #ملت دور شدهایم و هرکس به فکر این است که در این توفان کلاه خودش را بچسبد البته که گزارههای خطایی نیستند. سرزنش کردن مردم آسان و بیخطر است. اما در این ماجرا مردم خطاکارترند یا سیستم؟
⛔️ پراید اگر صدمیلیون تومان بشود باز هم خریدارانی دارد اما سوال اینجاست که چرا باید کالایی که تولید و نظارت و مدیریت آن بر عهده حاکمیت است و به یک #شاخص در ارزیابی کشورداری مسئولان تبدیل شده اینطور جهش قیمت پیدا کند؟
انصاف بدهید در این آشفته بازار مردم خطاکارترند یا مسئولان؟
#عصرایران
@sedayeslahat
🔴🔴 اثر #كبرا و #موش بر تصمیمات مدیران ما
#احسان_محمدی
🔸 سالها پیش وقتی هند مستعمرهی انگلیسی ها بود، تعداد #مارهای_کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب میشد. دولت احساس کرد به تنهایی نمیتواند از عهدهی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتند که شهروندان به مشارکت دعوت شوند.
🔸 برای هر #مار مُردهای که تحویل میشد، جایزهای نقدی می دادند. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیتآمیز بود و مارهای مردهی زیادی تحویل شد. به نظر میآمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر میشد. اما با کمال تعجب تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال بود!
🔸 نکته اینجا بود که برخی از مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مار کبرا پرداختند تا با تحویل آنها و دریافت جایزه نقدی به زندگی شان رونقی ببخشند!
🔸 دولت پس از آگاهی از این ماجرا اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مُرده جایزه نمیدهد! فاجعه از اینجا شروع شد. مردمی که مار پرورش می دادند آنها را به نقاط دورتر از خانه خود می بردند و رها می کردند! در اندک زمانی تعداد مارهای کبرای دهلی بیش از روز اول شد!
🔸نمونه دیگر این ماجرا در هانوی پایتخت #ویتنام رخ داد.
🔸دولت برای مبارزه با #موش ها به شهروندانی که با موش ها مبارزه می کردند هزینه ای می پرداخت. معامله این طور بود که بر اساس تعداد دُم موش بریده دولت به آن شهروند پول می داد. اما بعد از مدتی تعداد بسیار زیادی موش دُم بریده در سطح شهر مشاهده شد.
🔸 در واقع شهروندان بعد از گرفتن موش ها، دُم آنها را می بریدند و رهایشان می کردند که بروند زاد و ولد کنند، دُم بریده را به عنوان موش مقتول تحویل می دادند و جایزه می گرفتند!
🔸مایکل وان موخ انگلیسی می گوید در مورد مارهای کبرای هند شاید نتوان با قاطعیت حرف زد اما موش های هانوی موردی ثبت شده و قطعی است!
🔸 #اثر_کبرا یا (cobra effect) و #اثر_موش یا (rat effect) برای زمانی مثال زده می شود که راه حل احتمالی یک مسئله در واقع آن مشکل را بیشتر میکند. وقتی که ما به حل کوتاه مدت یک مشکل فکر می کنیم و عواقب آن را در نظر نمی گیریم.
🔸چشم هایتان را ببندید و ببنید در این کشور مدیران چندین تصمیم به سبک مار کبرای هندی یا موش ویتنامی گرفتند؟ از این تصمیم ها که به آن #کارشناسی_نشده می گویند.
🔸 #یارانه، #دلار، تغییر نظام های آموزشی #مدارس، یکطرفه کردن خیابان ها، برخورد قهرآمیز با شُل #حجابی، راندن #منتقدان دلسوز، تشویق به افزایش زاد و ولد در خانواده ها، مبارزه با زادآوری در یک برهه، منع و ملامت #موسیقی، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و ... نمونه هایی از این دست تصمیمات هستند که به اسم #راه_حل کوتاه مدت، تبعات بعدی را با خود به همراه داشت که خسارت آن را نه مدیران، که مردم و نظام داده است.
🔸 تفاوت مدیران و تصمیم گیران با #عوام آن است که دورتر را هم ببینید. افق دید داشته باشند و منافع آتی را فدای مطامع آنی نکنند.
این مارهای رها شده و موش های دُم بریده را نمی توان انکار کرد، یک روز نیش تان می زنند یا از پاچه شلوارتان می روند بالا! از ما گفتن!
👇👇👇
@sedayeslahat
#احسان_محمدی
🔸 سالها پیش وقتی هند مستعمرهی انگلیسی ها بود، تعداد #مارهای_کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب میشد. دولت احساس کرد به تنهایی نمیتواند از عهدهی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفتند که شهروندان به مشارکت دعوت شوند.
🔸 برای هر #مار مُردهای که تحویل میشد، جایزهای نقدی می دادند. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیتآمیز بود و مارهای مردهی زیادی تحویل شد. به نظر میآمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر میشد. اما با کمال تعجب تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال بود!
🔸 نکته اینجا بود که برخی از مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مار کبرا پرداختند تا با تحویل آنها و دریافت جایزه نقدی به زندگی شان رونقی ببخشند!
🔸 دولت پس از آگاهی از این ماجرا اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مُرده جایزه نمیدهد! فاجعه از اینجا شروع شد. مردمی که مار پرورش می دادند آنها را به نقاط دورتر از خانه خود می بردند و رها می کردند! در اندک زمانی تعداد مارهای کبرای دهلی بیش از روز اول شد!
🔸نمونه دیگر این ماجرا در هانوی پایتخت #ویتنام رخ داد.
🔸دولت برای مبارزه با #موش ها به شهروندانی که با موش ها مبارزه می کردند هزینه ای می پرداخت. معامله این طور بود که بر اساس تعداد دُم موش بریده دولت به آن شهروند پول می داد. اما بعد از مدتی تعداد بسیار زیادی موش دُم بریده در سطح شهر مشاهده شد.
🔸 در واقع شهروندان بعد از گرفتن موش ها، دُم آنها را می بریدند و رهایشان می کردند که بروند زاد و ولد کنند، دُم بریده را به عنوان موش مقتول تحویل می دادند و جایزه می گرفتند!
🔸مایکل وان موخ انگلیسی می گوید در مورد مارهای کبرای هند شاید نتوان با قاطعیت حرف زد اما موش های هانوی موردی ثبت شده و قطعی است!
🔸 #اثر_کبرا یا (cobra effect) و #اثر_موش یا (rat effect) برای زمانی مثال زده می شود که راه حل احتمالی یک مسئله در واقع آن مشکل را بیشتر میکند. وقتی که ما به حل کوتاه مدت یک مشکل فکر می کنیم و عواقب آن را در نظر نمی گیریم.
🔸چشم هایتان را ببندید و ببنید در این کشور مدیران چندین تصمیم به سبک مار کبرای هندی یا موش ویتنامی گرفتند؟ از این تصمیم ها که به آن #کارشناسی_نشده می گویند.
🔸 #یارانه، #دلار، تغییر نظام های آموزشی #مدارس، یکطرفه کردن خیابان ها، برخورد قهرآمیز با شُل #حجابی، راندن #منتقدان دلسوز، تشویق به افزایش زاد و ولد در خانواده ها، مبارزه با زادآوری در یک برهه، منع و ملامت #موسیقی، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و ... نمونه هایی از این دست تصمیمات هستند که به اسم #راه_حل کوتاه مدت، تبعات بعدی را با خود به همراه داشت که خسارت آن را نه مدیران، که مردم و نظام داده است.
🔸 تفاوت مدیران و تصمیم گیران با #عوام آن است که دورتر را هم ببینید. افق دید داشته باشند و منافع آتی را فدای مطامع آنی نکنند.
این مارهای رها شده و موش های دُم بریده را نمی توان انکار کرد، یک روز نیش تان می زنند یا از پاچه شلوارتان می روند بالا! از ما گفتن!
👇👇👇
@sedayeslahat