"صدای ملّت"
8.74K subscribers
148K photos
73.4K videos
163 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
⛔️ مردم در سیستان و بلوچستان #گربه می خورند؟

#احسان_محمدی

📸 عکسی در فضای مجازی منتشر شده که دیگی را با چند چنگال و تکه‌های گوشت مثل سیرابی نشان می دهد. نویسنده متن با انتشار این عکس مدعی شده که فقر در بخش هایی از سیستان و بلوچستان چنان شدید شده که عده ای در ماه رمضان #گوشت_گربه و #کلاغ_مرده می خورند.

📸 عکس را #حسن_شمشادی منتشر کرده، خبرنگار صدا و سیما با سابقه کار در سوریه و عراق. ۵۰ ساله و دارای سابقه مربیگری قرآن در استانداری، صدا و سیما، آب و فاضلاب و دادگستری لرستان.

در اینستاگرام محکم پای حرفش ایستاده و برای کسانی که علیه این مطلب او واکنش نشان داده #صبر آرزو کرده‌است.

چند نکته در مورد این ماجرا:

1️⃣ دو سال پیاپی به سیستان و بلوچستان سفر کردم. آنچه در شهرها و روستاهای مختلفش دیدم آمیزه ای از مهربانی بی حد و حصر، فقر آزاردهنده، محرومیت از خدمات آموزشی و بهداشتی، صمیمیت، امنیت و ... بود.

در چند فایل صوتی و مطلب نوشتم که سخت است باور کنیم این محرومیت و نادیده گرفتن #غیر_عمدی است.

2️⃣ اطلاع دقیقی در مورد عکس و خوراک گربه ندارم، اما آقای شمشادی به عنوان مربی قرآن قطعا" می داند که گوشت گربه در اسلام #حرام است و بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان اهل تسنن هستند و باورکردنی نیست که با گوشتی که حرام است سحری و افطار بخورند.

3️⃣ وقتی #محمود_افغان، اصفهان را محاصره کرد، گرسنگی چنان بر مردم غالب شد که گربه ها را و حتی کودکان و اجساد را خوردند.

#گرسنگی، ایمان نمی شناسد اما باور کنیم که در سیستان و بلوچستان بدون #محاصره، مردمی گربه می خورند؟!

کشور ما که به روایت گزارش های دوستانی مثل همین آقای شمشادی در اوج اقتدار و ابهت و امنیت و آسایش در خاورمیانه و چه بسا جهان قرار دارد، آن قسم حضرت عباس ها را باور کنیم یا دیگ #گوشت_گربه؟!

4️⃣ آقای شمشادی گزارشگر و خبرنگار صدا و سیماست، رسانه ای که گزارش هایش از سیستان و بلوچستان یا از ناامنی و #عملیات_تروریستی روایت می کند که باعث شده مردم از سفر به این دیار هراس داشته باشند یا آنها را لبخندزنان در صفوف #انتخابات و راهپیمایی ها نشان داده.

آقای شمشادی به عنوان یک خبرنگار که در همین راستا قدم برداشته و مواضع اصولگرایانه دارد یک باره از خواب بیدار شده و با فقر در سیستان و بلوچستان آشنا شده یا دارد با #سیاه نمایی آب به آسیاب دشمن می ریزد؟ (اتهام معمول برای منتقدان در طول سال های گذشته)

5️⃣ اگر سیستان و بلوچستان نرفته اید، حتما" بروید، نه فقط زابل و زاهدان که روستاهای #خاش و #پیشین و #چابهار و #ایرانشهر را ببینید.

تن تان از این همه #محرومیت می لرزد و البته این مردم را ستایش می کنید که چطور هنوز به مسئولان #وفادار و امیدوار مانده‌اند. فقیر هستند اما شریف مانده اند. اگر قصد حمایت از آنها را داریم #گوشت_گربه سوژه خوبی نیست.

6️⃣ فقر در سیستان و بلوچستان، ایلام، خوزستان، بندرعباس، خراسان، کردستان و ... بیش از آنکه کار #ترامپ، #داماد_صدام_حسین، #عربستان و ... باشد نتیجه حکمرانی ضعیف مسئولان ماست.

آقای شمشادی انشالله که در راستای برنامه این روزهای یک جریان سیاسی هدف شان تخریب چهره دولت و #روحانی نیست. انشالله رسالت خبرنگاری را دنبال کرده اند.

ایشان آنقدر تجربه دارند که بدانند جز روحانی کسان دیگری هم در ۴۰ سال گذشته تصمیم گیر بوده‌اند، اما آیا حاضرند با همین شفافیت انگشت شان را به سوی #همه دراز کنند؟ یا چون زدن دولت این روزها ثواب دارد دلواپس فقر شده اند؟

8️⃣ اعتقادی به پاک کردن صورت مسئله ندارم. گرسنه ها اگر گربه نخورند، پاچه مرغ و استخوان که می خورند!
درد مردم را تا ابد نمی شود حاشا کرد، فقر و بی عدالتی را نمی شود مدام گردن استکبار جهانی انداخت که یک باره مردم فریاد می زنند "دشمن ما همینجاست/دروغ میگن آمریکاست" اما به همان اندازه هم ناامید کردن مردم و سیاه کردن دل ها از همه چیز و همه کس را خطرناک می دانم.

9️⃣ این ماجرا پیگیری شود، اگر حقیقت دارد آقای شمشادی در یک بخش خبری به نمایندگی از همه مردم نامه مولا علی (ع) به عثمان بن حنیف حاکم بصره را بخواند.

آنجا که می نویسد:« هیهات که شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکم هایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد. آیا چنان باشم که شاعر گوید: و حسبک داء آن تبیت ببطنه / و حولک اکباد تحنّ الى القدّ (تو را این درد بس که شب با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى)

آیا به همین راضى باشم که مرا امیرالمؤمنین گویند و با مردم در سختی هاى روزگارشان مشارکت نداشته باشم؟ یا آنکه در سختى زندگى مقتدایشان نشوم ؟»

🔟 مردم آن دیار فقیر هستند اما مغرور و سربلندند. به نام دلسوزی، غرورشان را جریحه دار نکنیم. #کار و #نان و #لبخند به آنها نمی دهیم، #زخم نزنیم به غیرت و غرور و شرف بلوچ و سیستانی
@sedayeslahat
🅾️ #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!

✍️ #احسان_محمدی

↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.

تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!

↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!

↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بودم که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری این‌قدر خوشگل باشی!

گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!

↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!

↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.

↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.

↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!

↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...

↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...

یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!

@sedayeslahat