🔏فرازی از یک #بیانیه ی بسیار مهم دانشجویی که مثلن در حضور #رییس_جمهور خوانده شد ، اما ایشان #وقعی ننهادند...
آقای رییس جمهور...سلام
✔️دیروز که داشتم این بیانیه را به نمایندگی جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان می نوشتم ، به هیچ وجه آگاه نبودم که در آستانه ی روز بسیار مهمی که امروز باشد هستیم ، چرا که امروز صبح پدرم که #کارمندی بازنشسته می باشد ، خطاب به مادرم گفت : این « لندهور » را بیدار کن که برود و یک سنگک برای صبحانه ابتیاع کند « نقل به مضمون » ، و مادر به اصرار پدر من را که مدتها صبح ها را به چشم ندیده بودم -- توضیح آنکه بنده شیفت شبم ، یعنی شبها تا صبح چشم به سقف اتاق میدوزم و دم دمای صبح خوابم می برد -- به سوی نانوایی روانه کرد ...
✔️مستر پرزیدنت ؛ بعد از مدتی سروکله زدن با ملت که ایستاده بودند و خود هم نمی دانستند در نوبت چند نانی هستند ، نوبتم رسید و نانوا یک سنگک به دست من داد و من دست در جیب شلوار کردم و یک عدد سکه ی ۵۰۰ تومانی درآورده و در کمال احترام به ایشان دادم ، آقای رییس جمهور من فریادم را بر سر که خالی کنم ، شاگرد نانوا که نهایتن ۵ کلاس سواد داشت به من فوق لیسانس بیکار گفت : عزیز ، گفتم : جان گفت : روانگردان چه می زنی ؟؟! و من این را به حساب بی ادبیش گذاشتم و خواستم جواب ندهم ، نان را برداشتم که بروم که داد زد : داداش کجا یه ۵۰۰ دیگه باس بدی ... و من آن سوال بنیادی فلسفه ی اقتصاد این روزها را مطرح کردم و بلند گفتم : «مگر یک عدد سنگک ، چند ؟! » و او جواب داد : صداتو بیار پایین و برو از رییس جمهور بپرس که به او رأی داده ای و من حالا از شما با صدای بلند می پرسم که : « #روحانی ؛ مگر #سنگک یک دانه اش !؟ چند ؟! »
✔️دست خالی به خانه بازگشتم و شرح ماوقع به خانواده گفتم. واکنش پدر را به علت وجود #سانسور در فضای کنونی کشور نمی توانم بگویم.اما شجاعانه رو به مادرم کردم و گفتم : مادر ،در دو سه روز آینده ، رییس جمهور به دانشگاه می آید ، می روم و به او می گویم ، چرا که مثل اینکه رییس جمهور تنها مقامی در این کشور است که می توان او را به اسم کوچک صدا کرد و صدا را بلند کرد و داد زد !؟ مادرم گفت : فوق لیسانس گرفتی هنوز قد یه ... عقل نداری ، صد بارگفتم : به #سیاست کاری نداشته باش ، آخه الاغ ، مگر رییس جمهور چکاره است و با این سوال بنیادی مادر در حوزه ی فلسفه ی سیاسی و مخصوصن تاکید عجیب و باطمانینه اش بر لفظ الاغ ، عزمم جزم شد که بیایم و با شما سخن بگویم.
✔️جناب آقای رییس جمهور ، چند روزی بود که پدرم گوشه ی هال می نشست و سیگار می کشید و چایی می خورد و با خودش حرف می زد ، چند بار گفتم : بابا ، بابا ... چیزی شده ، جواب نداد تا آنکه مادرم آمد و گفت : مجید فرزندم ، پدرت از آن روزی که از بقالی سرکوچه شنیده ، یک آغای محترمی ، ۱۰۰۰ میلیارد تومن وام بدون ضامن گرفته ، دارد صفرهایش را می شمارد تا ببیند چند صفر می شود و هنوز نتوانسته ، اما خودش می گوید : اینکارها برای مبارزه با آلزایمر خوب است. آقای رییس جمهور شما که نداده ای ، ولی ۱۰۰۰ میلیارد چند تا صفر دارد ؟؟ و ما دانشجویان و فارغ التحصیلان انجمن شبه دانشجویی از شما می پرسیم چرا ما هیچ « صفری » نداریم تا با آن کار کرده ، ازدواج کرده ،دستکم نیم دینمان را کامل کنیم و اطفاء غرایز نماییم؟؟! دولت ها آمدند و رفتند و « #زیدهامان » از بس منتظر استخدام ما ماندند که نامه را وا نکرده پریدند و رفتند ، آخر ما دردمان را به که بگوییم ، خب از آن ۷۹ هزار سکه یکی دوتا را هم به ما می دادند ، تا بوسیله ی آن زیدمان را یه مدت از دسترس رقبای غیردانشگاهی اما پولدار !؟ دور نگه میداشتیم.
✔️جناب آقای رییس جمهور ، آن روزی که آمدید دانشگاه من آمدم تا بیانیه اعتراضی مان را بخوانم ، اما دم در دانشگاه گفتند ؛ چیکاره ای ؟ گفتم دانشجوی ترم آخر ارشد دارم برا دکترا می خونم ، گفتند جا نمانده ، ردیف اولم و دوم و سوم و چهارم و پنجم هم مسئولین و فرزندانشان می نشینند ، گفتم : مگر سالن کلن چند ردیف دارد و در ضمن مگر «روز من خاک بر سر نیست » ، نگهبان یک #موز آورد وداد دستم و گفت :دور از جون ، تو که برای این می روی ، بیا بخور ، اعصابت آرووم شه ... وای دیگر این توهین را نمی توانستم تحمل کنم ، تا توان داشتم داد زدم : روحانی رأی منو پس بده ... و چشم باز کردم دیدم که در کف ساختمان #حراست دانشگاه دراز به دراز افتاده ام .
✔️جناب رییس جمهور ، کنون که وقعی به ما ننهادید ، این بیانیه را مثلن در حضور شما و در اصل در حضور انجمن شبه علمی/شبه اسلامی/شبه فلسفی/شبه سیاسی دانشگاهمان می خوانم ، اشک در چشم تمام اعضای #دختر و #پسر -- به جان مادرم جدا جدا نشسته اند -- حلقه زده و همه زیر لب تکرار می کنند ، این مملکت دارد به کجا می رود ، مگر دانه ای سنگک چند؟!
بچه ها بیاین امضا کنین
روز دانشجو مبارک
آقای رییس جمهور...سلام
✔️دیروز که داشتم این بیانیه را به نمایندگی جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان می نوشتم ، به هیچ وجه آگاه نبودم که در آستانه ی روز بسیار مهمی که امروز باشد هستیم ، چرا که امروز صبح پدرم که #کارمندی بازنشسته می باشد ، خطاب به مادرم گفت : این « لندهور » را بیدار کن که برود و یک سنگک برای صبحانه ابتیاع کند « نقل به مضمون » ، و مادر به اصرار پدر من را که مدتها صبح ها را به چشم ندیده بودم -- توضیح آنکه بنده شیفت شبم ، یعنی شبها تا صبح چشم به سقف اتاق میدوزم و دم دمای صبح خوابم می برد -- به سوی نانوایی روانه کرد ...
✔️مستر پرزیدنت ؛ بعد از مدتی سروکله زدن با ملت که ایستاده بودند و خود هم نمی دانستند در نوبت چند نانی هستند ، نوبتم رسید و نانوا یک سنگک به دست من داد و من دست در جیب شلوار کردم و یک عدد سکه ی ۵۰۰ تومانی درآورده و در کمال احترام به ایشان دادم ، آقای رییس جمهور من فریادم را بر سر که خالی کنم ، شاگرد نانوا که نهایتن ۵ کلاس سواد داشت به من فوق لیسانس بیکار گفت : عزیز ، گفتم : جان گفت : روانگردان چه می زنی ؟؟! و من این را به حساب بی ادبیش گذاشتم و خواستم جواب ندهم ، نان را برداشتم که بروم که داد زد : داداش کجا یه ۵۰۰ دیگه باس بدی ... و من آن سوال بنیادی فلسفه ی اقتصاد این روزها را مطرح کردم و بلند گفتم : «مگر یک عدد سنگک ، چند ؟! » و او جواب داد : صداتو بیار پایین و برو از رییس جمهور بپرس که به او رأی داده ای و من حالا از شما با صدای بلند می پرسم که : « #روحانی ؛ مگر #سنگک یک دانه اش !؟ چند ؟! »
✔️دست خالی به خانه بازگشتم و شرح ماوقع به خانواده گفتم. واکنش پدر را به علت وجود #سانسور در فضای کنونی کشور نمی توانم بگویم.اما شجاعانه رو به مادرم کردم و گفتم : مادر ،در دو سه روز آینده ، رییس جمهور به دانشگاه می آید ، می روم و به او می گویم ، چرا که مثل اینکه رییس جمهور تنها مقامی در این کشور است که می توان او را به اسم کوچک صدا کرد و صدا را بلند کرد و داد زد !؟ مادرم گفت : فوق لیسانس گرفتی هنوز قد یه ... عقل نداری ، صد بارگفتم : به #سیاست کاری نداشته باش ، آخه الاغ ، مگر رییس جمهور چکاره است و با این سوال بنیادی مادر در حوزه ی فلسفه ی سیاسی و مخصوصن تاکید عجیب و باطمانینه اش بر لفظ الاغ ، عزمم جزم شد که بیایم و با شما سخن بگویم.
✔️جناب آقای رییس جمهور ، چند روزی بود که پدرم گوشه ی هال می نشست و سیگار می کشید و چایی می خورد و با خودش حرف می زد ، چند بار گفتم : بابا ، بابا ... چیزی شده ، جواب نداد تا آنکه مادرم آمد و گفت : مجید فرزندم ، پدرت از آن روزی که از بقالی سرکوچه شنیده ، یک آغای محترمی ، ۱۰۰۰ میلیارد تومن وام بدون ضامن گرفته ، دارد صفرهایش را می شمارد تا ببیند چند صفر می شود و هنوز نتوانسته ، اما خودش می گوید : اینکارها برای مبارزه با آلزایمر خوب است. آقای رییس جمهور شما که نداده ای ، ولی ۱۰۰۰ میلیارد چند تا صفر دارد ؟؟ و ما دانشجویان و فارغ التحصیلان انجمن شبه دانشجویی از شما می پرسیم چرا ما هیچ « صفری » نداریم تا با آن کار کرده ، ازدواج کرده ،دستکم نیم دینمان را کامل کنیم و اطفاء غرایز نماییم؟؟! دولت ها آمدند و رفتند و « #زیدهامان » از بس منتظر استخدام ما ماندند که نامه را وا نکرده پریدند و رفتند ، آخر ما دردمان را به که بگوییم ، خب از آن ۷۹ هزار سکه یکی دوتا را هم به ما می دادند ، تا بوسیله ی آن زیدمان را یه مدت از دسترس رقبای غیردانشگاهی اما پولدار !؟ دور نگه میداشتیم.
✔️جناب آقای رییس جمهور ، آن روزی که آمدید دانشگاه من آمدم تا بیانیه اعتراضی مان را بخوانم ، اما دم در دانشگاه گفتند ؛ چیکاره ای ؟ گفتم دانشجوی ترم آخر ارشد دارم برا دکترا می خونم ، گفتند جا نمانده ، ردیف اولم و دوم و سوم و چهارم و پنجم هم مسئولین و فرزندانشان می نشینند ، گفتم : مگر سالن کلن چند ردیف دارد و در ضمن مگر «روز من خاک بر سر نیست » ، نگهبان یک #موز آورد وداد دستم و گفت :دور از جون ، تو که برای این می روی ، بیا بخور ، اعصابت آرووم شه ... وای دیگر این توهین را نمی توانستم تحمل کنم ، تا توان داشتم داد زدم : روحانی رأی منو پس بده ... و چشم باز کردم دیدم که در کف ساختمان #حراست دانشگاه دراز به دراز افتاده ام .
✔️جناب رییس جمهور ، کنون که وقعی به ما ننهادید ، این بیانیه را مثلن در حضور شما و در اصل در حضور انجمن شبه علمی/شبه اسلامی/شبه فلسفی/شبه سیاسی دانشگاهمان می خوانم ، اشک در چشم تمام اعضای #دختر و #پسر -- به جان مادرم جدا جدا نشسته اند -- حلقه زده و همه زیر لب تکرار می کنند ، این مملکت دارد به کجا می رود ، مگر دانه ای سنگک چند؟!
بچه ها بیاین امضا کنین
روز دانشجو مبارک
.
#احمد_شاملو
از آنجا که حکومتهای فردی معمولاً قشری از فاسدترین و سودجوترین افراد جامعه را به گرد قدرت متبلور میکند که جز سوء استفاده از جایگاه خود هدفی ندارند #سانسور حصاری میشود تا تودههای مردم از عمق فساد و چپاول ثروت ملی بیخبر بمانند و تصویری نادرست از حقایق اجتماعی در ذهن مردم به وجود بیاید
اینگونه سیاه را سفید و دوغ را دوشاب جلوه میدهند و معیار و محکی جز آنچه خود به دست مردم دادهاند برای سنجش درست از نادرست و حق از باطل باقی نمیگذارند ... وقتی حاکمی کتابی را ممنوع الچاپ میکند آیا به من حق نمیدهید که فکر کنم در کـارشان حتما کلکی هست که میخواهند چیزی از مردم پنهان بماند ؟
@sedayeslahat
#احمد_شاملو
از آنجا که حکومتهای فردی معمولاً قشری از فاسدترین و سودجوترین افراد جامعه را به گرد قدرت متبلور میکند که جز سوء استفاده از جایگاه خود هدفی ندارند #سانسور حصاری میشود تا تودههای مردم از عمق فساد و چپاول ثروت ملی بیخبر بمانند و تصویری نادرست از حقایق اجتماعی در ذهن مردم به وجود بیاید
اینگونه سیاه را سفید و دوغ را دوشاب جلوه میدهند و معیار و محکی جز آنچه خود به دست مردم دادهاند برای سنجش درست از نادرست و حق از باطل باقی نمیگذارند ... وقتی حاکمی کتابی را ممنوع الچاپ میکند آیا به من حق نمیدهید که فکر کنم در کـارشان حتما کلکی هست که میخواهند چیزی از مردم پنهان بماند ؟
@sedayeslahat
🔴یک #سانسور دیگر در صداوسیما و برنامه فضا داغ فوتبال شبکه ورزش.. آرم باشگاه تاج آباژور شد.
عکس بالا تصویر واقعی از حسن روشن با پیراهن تاج
عکس پایین تصویر دستکاری شده از حسن روشن با پیراهن
عکس بالا تصویر واقعی از حسن روشن با پیراهن تاج
عکس پایین تصویر دستکاری شده از حسن روشن با پیراهن
⛔️ تقصیرتان نیست ناف شما را با #سانسور بریده اند!
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ جایی از #بهاالدین_خرمشاهی قرآن پژوه و ادیب محترم می خواندم که گفته بود من دوستانی دارم که اگر آنها را به قرن چهارم هجری ببرید بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند!
این نکته را فراموش نکنید که احتمالاً «دوستان» مورد نظر آقای خرمشاهی از تصمیم گیران و تصمیم سازان این کشور هستند.
2️⃣ حکومت در ایران خود را آنقدر در قبال شهروندان مسئول می داند که پستان های گُرگ را سانسور می کند تا یک وقت مردم #تحریک نشوند. اما وقتی قرار است آب و نان و رفاه مردم تامین شود بازی کی بود؟ کی بود؟ من نبودم راه می اندازند و هر کس، دیگری را مسئول می داند و در نهایت ماییم و شکم های گرسنه و ناامیدی و بیکاری و ...
احتمالاً گاهی در خلوت خودشان آرزو می کنند که کاش می توانستند شکم ها و سایر اندام های لذت جوی دنیوی مان را هم سانسور کنند! از اساس.
3️⃣ بنری در میدان ولیعصر تهران در حمایت از تیم ملی نصب کردند که در آن هیچ زنی وجود نداشت. انگار طراحان و اتاق فکر این بنر از این که یک #زن آنها را به دنیا آورده آزرده خاطرند.
جریان اجتماعی پرشوری شکل گرفت، بنر را بدون توضیح و عذرخواهی عوض کردند و حالا مشخص شده که برخلاف عکس اصلی، به جای #مسعود_شجاعی، عکس #مهدی_طارمی را نشانده اند!
یک سانسور جدید. چرا؟ چون از شجاعی و مواضع اجتماعی اش خوششان نمی آید، حتی اگر کاپیتان تیم ملی باشد! سانسور می کنند، چرا؟ چون قدرت دارند و می توانند!
4️⃣ بخش هایی از سریال #پایتخت سانسور می شود، مسابقه فوتبال سانسور می شود، فیلم های سینمایی سانسور می شود، کتاب سانسور می شود، موی زنان از عکس ها سانسور می شود، لغتنامه #دهخدا سانسور می شود، روزنامه سانسور می شود ...
سانسورهای غیرضروری و هزینه زا. انگار عمدی برای خشمگین کردن مردم وجود دارد.
5️⃣ کاری کرده اید که ما هم در رفتارمان دست به خودسانسوری می زنیم. حقیقت را از ترس نمی گوییم، بخش بزرگی از جامعه دست به ریاکاری می زند که خود سانسوری عظیم است و اندک اندک خو گرفته ایم به #زیست_چندگانه.
بچه های ما یاد می گیرند در خانه، در مدرسه، در خیابان و ... برای بقا در این سرزمین، برای نمره انضباط، برای تایید مافوق قدرتمند؛ دست به سانسور اندیشه، باور و اعتقاداتشان بزنند و خودشان نباشند.
6️⃣ می دانم برایتان مهم نیست. اگر اهمیتی داشت که دست به این همه سانسور نمی زدید ولی جامعه ای که در سطح دست به سانسور می زند اندک اندک شهروندان را به سمت #زیست_پنهان در اعماق و پشت دیوارها هل می دهد. در دراز مدت آنچنان آنها را نخواهید شناخت که غافلگیرتان می کنند و قادر به پیش بینی رفتارشان نخواهید بود.
✍️ من هم در این نوشتار دست به #سانسور زده ام. وقتی حرف حق را سانسور کنیم، دروغ جایش را می گیرد. دروغ، سانسور حقیقت است. خداوندا! این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ در امان بدار!
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
1️⃣ جایی از #بهاالدین_خرمشاهی قرآن پژوه و ادیب محترم می خواندم که گفته بود من دوستانی دارم که اگر آنها را به قرن چهارم هجری ببرید بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند!
این نکته را فراموش نکنید که احتمالاً «دوستان» مورد نظر آقای خرمشاهی از تصمیم گیران و تصمیم سازان این کشور هستند.
2️⃣ حکومت در ایران خود را آنقدر در قبال شهروندان مسئول می داند که پستان های گُرگ را سانسور می کند تا یک وقت مردم #تحریک نشوند. اما وقتی قرار است آب و نان و رفاه مردم تامین شود بازی کی بود؟ کی بود؟ من نبودم راه می اندازند و هر کس، دیگری را مسئول می داند و در نهایت ماییم و شکم های گرسنه و ناامیدی و بیکاری و ...
احتمالاً گاهی در خلوت خودشان آرزو می کنند که کاش می توانستند شکم ها و سایر اندام های لذت جوی دنیوی مان را هم سانسور کنند! از اساس.
3️⃣ بنری در میدان ولیعصر تهران در حمایت از تیم ملی نصب کردند که در آن هیچ زنی وجود نداشت. انگار طراحان و اتاق فکر این بنر از این که یک #زن آنها را به دنیا آورده آزرده خاطرند.
جریان اجتماعی پرشوری شکل گرفت، بنر را بدون توضیح و عذرخواهی عوض کردند و حالا مشخص شده که برخلاف عکس اصلی، به جای #مسعود_شجاعی، عکس #مهدی_طارمی را نشانده اند!
یک سانسور جدید. چرا؟ چون از شجاعی و مواضع اجتماعی اش خوششان نمی آید، حتی اگر کاپیتان تیم ملی باشد! سانسور می کنند، چرا؟ چون قدرت دارند و می توانند!
4️⃣ بخش هایی از سریال #پایتخت سانسور می شود، مسابقه فوتبال سانسور می شود، فیلم های سینمایی سانسور می شود، کتاب سانسور می شود، موی زنان از عکس ها سانسور می شود، لغتنامه #دهخدا سانسور می شود، روزنامه سانسور می شود ...
سانسورهای غیرضروری و هزینه زا. انگار عمدی برای خشمگین کردن مردم وجود دارد.
5️⃣ کاری کرده اید که ما هم در رفتارمان دست به خودسانسوری می زنیم. حقیقت را از ترس نمی گوییم، بخش بزرگی از جامعه دست به ریاکاری می زند که خود سانسوری عظیم است و اندک اندک خو گرفته ایم به #زیست_چندگانه.
بچه های ما یاد می گیرند در خانه، در مدرسه، در خیابان و ... برای بقا در این سرزمین، برای نمره انضباط، برای تایید مافوق قدرتمند؛ دست به سانسور اندیشه، باور و اعتقاداتشان بزنند و خودشان نباشند.
6️⃣ می دانم برایتان مهم نیست. اگر اهمیتی داشت که دست به این همه سانسور نمی زدید ولی جامعه ای که در سطح دست به سانسور می زند اندک اندک شهروندان را به سمت #زیست_پنهان در اعماق و پشت دیوارها هل می دهد. در دراز مدت آنچنان آنها را نخواهید شناخت که غافلگیرتان می کنند و قادر به پیش بینی رفتارشان نخواهید بود.
✍️ من هم در این نوشتار دست به #سانسور زده ام. وقتی حرف حق را سانسور کنیم، دروغ جایش را می گیرد. دروغ، سانسور حقیقت است. خداوندا! این کشور را از دشمن، خشکسالی و دروغ در امان بدار!
@sedayeslahat
📕 #سانسور_و_آزادی_مطبوعات
✍ کارل ماکس
🔃 حسن مرتضوی
مروری بر کتاب:
سانسور مبارزه را نابود نمی کند بلکه آن را یک جانبه می کند، مبارزه ای آشکار را به مبارزه ای پنهان تبدیل می کند، مبارز بر سر اصول را به مبارزه ی اصول بدون قدرت با قدرتی بدون اصول تبدیل می کند.سانسور حقیقی که بر ذات آزادی مطبوعات استوار است، همانا نقد است. این دادگاهی است که آزادی مطبوعا از خودش ایجاد می کند. سانسور نقدی است که در انحصار حکومت قرار می گیرد.اما آیا هنگامی که سانسور نه علنی بلکه سرپوشیده است؛ هنگامی که نه تئوریک بلکه عملی است؛ هنگامی که نه فراتر از احزاب بلکه خود یک حزب است؛
هنگامی که نه چون چاقوی تیز خود بلکه قیچی کند خود سرانگی است؛ هنگامی که نقد می کند اما خود بدان تسلیم نمی شود؛ هنگامی که در جریان تحقق خویش خود را انکار می کند؛ و سرانجام هنگامی که آن قدر غیر انتقادی است که به نادرست فرد را جایگزین خرد عمومی، فرمان های مستبدانه را جایگزین اظهارات منطقی و لکه های مرکب را جایگزین لکه های نور خورشید، محذوفات نادرست سانسورچی را جایگزین ساختارهای ریاضی، و قدرت زمخت را جایگزین استدلال های تعیین کننده می کند، خصوصیت منطقی خود را از دست نمی دهد؟
✍ کارل ماکس
🔃 حسن مرتضوی
مروری بر کتاب:
سانسور مبارزه را نابود نمی کند بلکه آن را یک جانبه می کند، مبارزه ای آشکار را به مبارزه ای پنهان تبدیل می کند، مبارز بر سر اصول را به مبارزه ی اصول بدون قدرت با قدرتی بدون اصول تبدیل می کند.سانسور حقیقی که بر ذات آزادی مطبوعات استوار است، همانا نقد است. این دادگاهی است که آزادی مطبوعا از خودش ایجاد می کند. سانسور نقدی است که در انحصار حکومت قرار می گیرد.اما آیا هنگامی که سانسور نه علنی بلکه سرپوشیده است؛ هنگامی که نه تئوریک بلکه عملی است؛ هنگامی که نه فراتر از احزاب بلکه خود یک حزب است؛
هنگامی که نه چون چاقوی تیز خود بلکه قیچی کند خود سرانگی است؛ هنگامی که نقد می کند اما خود بدان تسلیم نمی شود؛ هنگامی که در جریان تحقق خویش خود را انکار می کند؛ و سرانجام هنگامی که آن قدر غیر انتقادی است که به نادرست فرد را جایگزین خرد عمومی، فرمان های مستبدانه را جایگزین اظهارات منطقی و لکه های مرکب را جایگزین لکه های نور خورشید، محذوفات نادرست سانسورچی را جایگزین ساختارهای ریاضی، و قدرت زمخت را جایگزین استدلال های تعیین کننده می کند، خصوصیت منطقی خود را از دست نمی دهد؟
یادمه مدعیان ذوب در ولایت!!
در دوره مذاکرات #برجام مدعی بودند که مذاکرات محرمانه نداریم
حالا:
میگویند در #سال۸۸، #رهبری و #میرحسین جلسه ای درباره #حق_انتخاب ملت
و وضعیت انتخاباتی که با #رای ما برگزار شد،
داشته اند.
انتشار کامل و بدون #سانسور نوار این جلسه #حق_ملت است.
#محرمانه_نداریم
#مذاکرات۸۸
در دوره مذاکرات #برجام مدعی بودند که مذاکرات محرمانه نداریم
حالا:
میگویند در #سال۸۸، #رهبری و #میرحسین جلسه ای درباره #حق_انتخاب ملت
و وضعیت انتخاباتی که با #رای ما برگزار شد،
داشته اند.
انتشار کامل و بدون #سانسور نوار این جلسه #حق_ملت است.
#محرمانه_نداریم
#مذاکرات۸۸
🔻«کمیته حفاظت از خبرنگاران» لیست بدترین کشورهای جهان به لحاظ #سانسور_مطبوعاتی را منتشر کرد.
✍️ياشار سلطاني
🔹این لیست درحالی توسط برخی رسانههای داخلی منتشر شد که ردیف ۷ را #سانسور و #حذف کرده بودند.
۱. اریتره
۲. کره شمالی
۳. ترکمنستان
۴. عربستان
۵. چین
۶. ویتنام
۷. ایران
۸. گینه
۹. بلاروس
۱۰. کوبا
👇👇👇
@sedayeslahat
✍️ياشار سلطاني
🔹این لیست درحالی توسط برخی رسانههای داخلی منتشر شد که ردیف ۷ را #سانسور و #حذف کرده بودند.
۱. اریتره
۲. کره شمالی
۳. ترکمنستان
۴. عربستان
۵. چین
۶. ویتنام
۷. ایران
۸. گینه
۹. بلاروس
۱۰. کوبا
👇👇👇
@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☸ سکانس حذف شده
📌چرا سکانس پایانی فیلم سینمایی #متری_ششونیم در اکران عمومی، #سانسور و حذف شد؟
👇👇👇
@sedayeslahat
📌چرا سکانس پایانی فیلم سینمایی #متری_ششونیم در اکران عمومی، #سانسور و حذف شد؟
👇👇👇
@sedayeslahat