انتشارات «روزنه» منتشر کرد:
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
کتاب تازهی فاضل ترکمن روایتهایی تلخ از پستی، بلندیهای زندگی است. روایتهایی عاشقانه و شاعرانه که راویاش روحیهای حساس و ذهنیتی وسواس دارد.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#انتشارات_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
http://uupload.ir/files/25df_dokhtari_ke.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
کتاب تازهی فاضل ترکمن روایتهایی تلخ از پستی، بلندیهای زندگی است. روایتهایی عاشقانه و شاعرانه که راویاش روحیهای حساس و ذهنیتی وسواس دارد.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#انتشارات_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
http://uupload.ir/files/25df_dokhtari_ke.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
خبرگزاری ایبنا:
_ کتاب جدید فاضل ترکمن در نمایشگاه کتاب _
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد» نوشتهی فاضل ترکمن بهتازگی توسط نشر «روزنه» منتشر شده است. روی جلد کتاب تازهی فاضل ترکمن نوشته شده: «روایتهای حساس از زندگی یک وسواس» .
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد، روایتهایی تلخ از پستی، بلندیهای زندگی است. روایتهایی عاشقانه و شاعرانه که راویاش روحیهای حساس و ذهنیتی وسواس دارد.
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد با طرح جلدی از آذرخش فراهانی و در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه در نشر روزنه منتشر شده است.
فاضل ترکمن متولد ۱۳۶۷ در تهران، شاعر، نویسنده و طنزپرداز دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات و زبان فارسی، است. وی فعالیت ادبی خود را از سال ۱۳۸۳ زیرنظر عمران صلاحی و سیمین بهبهانی آغاز کرد. ترکمن همچنین از اوایل دههی هشتاد با مطبوعات کشور در زمینهی ادبیات و سینما همکاری دارد. ترکمن درحال حاضر دبیر سرویس سینمای هفتهنامهی «چلچراغ» و همچنین دبیر نشر «روزنه» است.
عناوین دیگر کتابهای فاضل ترکمن در نمایشگاه کتاب عبارتند از: «حرفهای گریهدار»، «سفر به قبرستان»، «پول چراغ جادو»، «یکی بیاید مرا لِهْ کند»، «وقتی دماغ پینوکیو توی سوراخ گوش من بود»، «کیف پول من گرسنه است»، «هیچ عشقِ تازهای جدید نیست» و «خواب آبی» .
فاضل ترکمن تابهحال سهبار موفق به دریافت سرو زرین جشنوارهی بینالمللی شعر فجر شده است و همچنین یکبار برندهی جایزهی بهترین طنزپرداز از پانزدهمین جشنوارهی بینالمللی مطبوعات و خبرگزاری شده است.
کتاب تازهی فاضل ترکمن در غرفهی نشر روزنه واقع در سالن عمومی A3، راهروی ۷ عرضه میشود.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#انتشارات_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
#خبرگزاری_ایبنا
_ کتاب جدید فاضل ترکمن در نمایشگاه کتاب _
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد» نوشتهی فاضل ترکمن بهتازگی توسط نشر «روزنه» منتشر شده است. روی جلد کتاب تازهی فاضل ترکمن نوشته شده: «روایتهای حساس از زندگی یک وسواس» .
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد، روایتهایی تلخ از پستی، بلندیهای زندگی است. روایتهایی عاشقانه و شاعرانه که راویاش روحیهای حساس و ذهنیتی وسواس دارد.
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد با طرح جلدی از آذرخش فراهانی و در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه در نشر روزنه منتشر شده است.
فاضل ترکمن متولد ۱۳۶۷ در تهران، شاعر، نویسنده و طنزپرداز دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات و زبان فارسی، است. وی فعالیت ادبی خود را از سال ۱۳۸۳ زیرنظر عمران صلاحی و سیمین بهبهانی آغاز کرد. ترکمن همچنین از اوایل دههی هشتاد با مطبوعات کشور در زمینهی ادبیات و سینما همکاری دارد. ترکمن درحال حاضر دبیر سرویس سینمای هفتهنامهی «چلچراغ» و همچنین دبیر نشر «روزنه» است.
عناوین دیگر کتابهای فاضل ترکمن در نمایشگاه کتاب عبارتند از: «حرفهای گریهدار»، «سفر به قبرستان»، «پول چراغ جادو»، «یکی بیاید مرا لِهْ کند»، «وقتی دماغ پینوکیو توی سوراخ گوش من بود»، «کیف پول من گرسنه است»، «هیچ عشقِ تازهای جدید نیست» و «خواب آبی» .
فاضل ترکمن تابهحال سهبار موفق به دریافت سرو زرین جشنوارهی بینالمللی شعر فجر شده است و همچنین یکبار برندهی جایزهی بهترین طنزپرداز از پانزدهمین جشنوارهی بینالمللی مطبوعات و خبرگزاری شده است.
کتاب تازهی فاضل ترکمن در غرفهی نشر روزنه واقع در سالن عمومی A3، راهروی ۷ عرضه میشود.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#انتشارات_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
#خبرگزاری_ایبنا
اشکها که آپلود نمیشوند
آدمها غمگینتر از عکسهایشان هستند. غمگینتر از اینستاگرام و تلگرام... آدمهای دورانِ عکسهای کاغذی هم همین بودند. لبخندهای هیچ آلبومی راستراستکی نبود. چه کسی از گریههای خودش، از اشکهای خودش عکس میگیرد؟! چه کسی پیدا میشود که عکس قلب شکستهاش را برای پروفایل تلگرام انتخاب کند؟! روزهای بد توی آلبوم نمیآیند. روزهای بد توی اینستاگرام و تلگرام نمیآیند.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
http://s6.uplod.ir/i/00879/38fe9cah8t81.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
آدمها غمگینتر از عکسهایشان هستند. غمگینتر از اینستاگرام و تلگرام... آدمهای دورانِ عکسهای کاغذی هم همین بودند. لبخندهای هیچ آلبومی راستراستکی نبود. چه کسی از گریههای خودش، از اشکهای خودش عکس میگیرد؟! چه کسی پیدا میشود که عکس قلب شکستهاش را برای پروفایل تلگرام انتخاب کند؟! روزهای بد توی آلبوم نمیآیند. روزهای بد توی اینستاگرام و تلگرام نمیآیند.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#نشر_روزنه
#نمایشگاه_کتاب
http://s6.uplod.ir/i/00879/38fe9cah8t81.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
این موزیک بیکلامی که دارد توی کافه پخش میشود، خیلی مسخره است. گیتار میزند. یعنی دارد مزخرفترین گیتار دنیا را مینوازد. کاش پیانو مینواخت دستکم. دوست کافهدارم میگوید: «وقتی پلمبمون کردند، قول گرفتند که دیگه موسیقی صدادار نذاریم!» اینجا اینطوری است، موسیقیاش هم نباید زباندرازی کند. باید ساکت باشد، وگرنه خفهاش میکنند.
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
انتشارات روزنه
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
#نشر_روزنه
http://up.upinja.com/ytmq0.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
دختری که اشکهای مرا پاک میکرد
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
انتشارات روزنه
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
#نشر_روزنه
http://up.upinja.com/ytmq0.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
دیدی چه غمگین شدم؟! دیدی چه تنها...؟! میبینی؟! هزار دفتر خالی کنار صندلیام مانده است و دیگر برای سنجاق نقرهای موهای هیچ دختری شعر نمیگویم. حالا نشستهام و تنها گاهی بهیاد تو «حرمانِ» یاسمینا رضا را میخوانم. حالا چشمهای من هیچ اشتهایی به زندگی ندارد. وقتی که دیگر تو رفتی و کسی نیست تا شبها دوتایی توی خیابان سهروردی قدم بزنیم و مثل دیوانهها، دست در دست هم اَدِل بخوانیم. ترانهی "Someone Like You" را بخوانیم و آنقدر غلط و غلوط داشته باشیم که یکدفعه بلند بزنیم زیر خنده و تمام دنیا به ما نگاه کنند. اخم کنند و از اینکه اینقدر سبک هستیم، برایمان تأسف بخورند. چهقدر دلم برای نچنچ آدمهای سنگین تنگ شده است. چهقدر دلم انبهبستنی پالیزی را میخواهد و آن صف طولانی که میگذاشت بیشتر پیش هم بمانیم. چهقدر در نبود «تو» مثل «تو» شدهام. تو هم در نبود «من» مثل «من» شدهای، یا الان کنار یک پسر دیگر، داری از اشکهایی که موقع تماشای فیلم «پیانیست» ریختهای، حرف میزنی؟! اشکهایت برای من. خندههایت برای پسران دیگر. اشکهایت را... اشکهایت را... اشکهایت را برای کسی جز من تعریف نکن... .
از کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد»
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
انتشارات روزنه
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
http://uupload.ir/files/z892_dokhtari.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
از کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد»
(روایتهای حساس از زندگی یک وسواس)
نوشتهی فاضل ترکمن
طراح جلد: آذرخش فراهانی
انتشارات روزنه
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
#آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
http://uupload.ir/files/z892_dokhtari.jpg
https://t.me/rowzanehnashr
📚
.
یادداشت بابک پرهام (نویسنده و منتقد)
دربارهی کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد»
نوشتهی فاضل ترکمن
کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک کرد» را نخوانید! اگر با مغز و استخوان تنهایی را حس نکردهاید؛ این کتاب را نخوانید. اگر #کافه_نادری و #کافه_هنر نرفتهاید، اگر از طبقهی دوم کافهای به #خودکشی فکر نکردهاید، کتاب را نخوانید. اگر عاشقِ شب نیستید، نخوانیدش. اگر #خیام و #کامو و #کافکا و #صادق_هدایت را دوست ندارید، اگر #تارانتینو و #کوبریک و #جارموش، اگر #اصغر_فرهادی و #علی_حاتمی، برایتان با #ابراهیم_حاتمی_کیا فرقی ندارند، اگر کتابها را بو نمیکنید، اگر دلتان برای تمام کسانی که در خیابانهای تهران با شما قدم زدهاند، تنگ نمیشود و #نوستالژی بهنظرتان خوب نیست، این کتاب را نخوانید. اگر تابهحال دریا را بغل نکردهاید، یا کلاغی روی شانهی شما زار نزده است، اگر خودتان زنگ نزدهاید و دنبال تابلوی چند کیلومتر تا #سوررئالیسم نگشتهاید، اگر تهران را نمیپرستید، اگر با #عشق #میشاییل_هانکه، با شب، با تنهایی و با خانهای که مُرده، گریه نکردهاید و دنبال دستمال گُلگُلی برای اشکهایتان نگشتهاید، این کتاب را نخوانید. اگر تلخروان، فاضل ترکمن را نمیشناسید که مرض دارد! و بغض سرکوبشده و خاکخوردهی شما را میترکاند، این کتاب را نخوانید.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
طراح روی جلد: #آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
#بابک_پرهام #معرفی_کتاب #روایت #جستار
_ عکس از #هادی_عادلخانی
https://goo.gl/icnJm8
.
یادداشت بابک پرهام (نویسنده و منتقد)
دربارهی کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک میکرد»
نوشتهی فاضل ترکمن
کتاب «دختری که اشکهای مرا پاک کرد» را نخوانید! اگر با مغز و استخوان تنهایی را حس نکردهاید؛ این کتاب را نخوانید. اگر #کافه_نادری و #کافه_هنر نرفتهاید، اگر از طبقهی دوم کافهای به #خودکشی فکر نکردهاید، کتاب را نخوانید. اگر عاشقِ شب نیستید، نخوانیدش. اگر #خیام و #کامو و #کافکا و #صادق_هدایت را دوست ندارید، اگر #تارانتینو و #کوبریک و #جارموش، اگر #اصغر_فرهادی و #علی_حاتمی، برایتان با #ابراهیم_حاتمی_کیا فرقی ندارند، اگر کتابها را بو نمیکنید، اگر دلتان برای تمام کسانی که در خیابانهای تهران با شما قدم زدهاند، تنگ نمیشود و #نوستالژی بهنظرتان خوب نیست، این کتاب را نخوانید. اگر تابهحال دریا را بغل نکردهاید، یا کلاغی روی شانهی شما زار نزده است، اگر خودتان زنگ نزدهاید و دنبال تابلوی چند کیلومتر تا #سوررئالیسم نگشتهاید، اگر تهران را نمیپرستید، اگر با #عشق #میشاییل_هانکه، با شب، با تنهایی و با خانهای که مُرده، گریه نکردهاید و دنبال دستمال گُلگُلی برای اشکهایتان نگشتهاید، این کتاب را نخوانید. اگر تلخروان، فاضل ترکمن را نمیشناسید که مرض دارد! و بغض سرکوبشده و خاکخوردهی شما را میترکاند، این کتاب را نخوانید.
#دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
#فاضل_ترکمن
طراح روی جلد: #آذرخش_فراهانی
#انتشارات_روزنه
#بابک_پرهام #معرفی_کتاب #روایت #جستار
_ عکس از #هادی_عادلخانی
https://goo.gl/icnJm8
📚 .
✅اسفند دیگر قشنگ نیست. باید دود بشود برود هوا و من با یک دوچرخه برای همیشه بهار را ترک کنم و بروم به یک زمستان سرد و مثل وقتی که سرباز بودم، یخ بزنم و چشمهایم خیره بماند، به روزهایی که دیگر برنمیگردد. اسفند را دیگر دوست ندارم. دیگر اسفند را نمیخواهم. اسفند را میبخشم به کودکانِ کار که پشت چراغ قرمز خیابانها، برای رانندههای عصبانی دودش کنند، تا شاید کسی مثل من بغض کند و دلش برای آنها بسوزد و یک اسکناس هرچند تومانی بگذارد کف دست سیاه و سوختهی آنها.
📖از کتاب #دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
✍️نوشتهی #فاضل_ترکمن
طراح جلد: #آذرخش_فراهانی
📚#انتشارات_روزنه
_ عکس از #فربد_مولوی
#اسفند
🆔 @rowzanehnashr
ارتباط با ادمین:
🆔@rowzanehadmin
https://goo.gl/1y9JZb
✅اسفند دیگر قشنگ نیست. باید دود بشود برود هوا و من با یک دوچرخه برای همیشه بهار را ترک کنم و بروم به یک زمستان سرد و مثل وقتی که سرباز بودم، یخ بزنم و چشمهایم خیره بماند، به روزهایی که دیگر برنمیگردد. اسفند را دیگر دوست ندارم. دیگر اسفند را نمیخواهم. اسفند را میبخشم به کودکانِ کار که پشت چراغ قرمز خیابانها، برای رانندههای عصبانی دودش کنند، تا شاید کسی مثل من بغض کند و دلش برای آنها بسوزد و یک اسکناس هرچند تومانی بگذارد کف دست سیاه و سوختهی آنها.
📖از کتاب #دختری_که_اشک_های_مرا_پاک_می_کرد
#روایت_های_حساس_از_زندگی_یک_وسواس
✍️نوشتهی #فاضل_ترکمن
طراح جلد: #آذرخش_فراهانی
📚#انتشارات_روزنه
_ عکس از #فربد_مولوی
#اسفند
🆔 @rowzanehnashr
ارتباط با ادمین:
🆔@rowzanehadmin
https://goo.gl/1y9JZb