عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.2K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

می‌کشم پر در خیال خویش امشب تا عراق
می‌نشینم گوشه ی دنجی میان یک رواق
عاقبت یک روز می افتد برایم اتفاق
دیدن روی دلارایت پس از عمری فراق


میکشد دنبال خود چشم ترت اشک مرا
می خری با دستهای مادرت اشک مرا

غصه ی عشق تو و ما شد ورای انتظار
مانده اطراف نگاهم رد پای انتظار
گرچه تقویمم پُر است از روزهای انتظار
میدهم جان عصر یک جمعه برای انتظار

تاشما هستی نمی مانیم در عسر و حرج
انتظار جمعه ی موعودتان یعنی فرج

شاه هرچه مفتخر تر شاعرانش بیشتر
میشود اینجا کبوتر آسمانش بیشتر
هرکسی شیداست پای جمکرانش بیشتر
پس گدایی هست اینجا آب و نانش بیشتر

واضح است این نکته و کاری به علم غیب نیست
آرزوی دیدن تو بر جوانان عیب نیست

من سرم را روی دستانم نگه میدارم و
مثل ابری پیش پاهای شما می‌بارم و
تا سحر شب زنده داری میکنم بیدارم و
دوره گردی میکنم سر گشته بازارم و

تامی آید نام تو هر بار عاشق میشوم
همچو منصورم که روی دار عاشق میشوم

صورت مهتاب بین آب عاشق میکشد
دیدنت حتی میان خواب عاشق میکشد
جلوه ابروت در محراب عاشق میکشد
حسرت روی تو در سرداب عاشق میکشد

پا برهنه خاک پایت را که جارو میکنم
یک گل نرگس به دستم هست و هی بو میکنم

حیف آن شهری که مهمانی ندارد پیش تو
حیف آن عیدی که قربانی ندارد پیش تو
حیف آنکه جان جانانی ندارد پیش تو
حیف آنکه حرف پنهانی ندارد پیش تو

میرسیم آخر به منزلگاه تو راهی که نیست
نور صد خورشید میگیریم از این ماهی که نیست

حرف دلهایی که ما داریم عین حاشیه
ما که دلتنگیم مثل حرف‌های قافیه
یاد ماهم باش آقا جان میان ناحیه
آه از آن وقتی که غارت شد ز نسوان پوشیه

آه از آن وقتی که نیزه بود و بابایی نبود
پشت هم شلاق می آمد ولی پایی نبود

زد گره روی گره از ترس، معجر ، بچه ای
چادری پیچید بین پای دختر بچه ای
خورد بر روی زمین از هول با سر بچه ای
تا که می‌دیدند در دستان مادر بچه ای ....

ضربه ای بر دست و بازوی رقیه می زدند
سیلی بسیار بر روی رقیه میزدند

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

دل پریشانم، نگار دل پریشانم کجاست
یوسف خیمه نشینم، ماه کنعانم کجاست
آیه ی مستور در تفسیر قرآنم کجاست
در پس این ابرها،خورشید پنهانم کجاست
آی مردم، تک سواری را که میخوانم کجاست
*
من فدای آن کسی که در کنارم هست و نیست
روز و شب دنبال من، دنبال کارم هست و نیست
سالهای سال را چشم انتظارم هست و نیست
بیقرارم چون فقط او بیقرارم هست و نیست
غمگسارم، مهربانم،جان جانانم کجاست
*
مانده ام با این شب یلدای طولانی شده
اینهمه امروز یا فردای طولانی شده
اینهمه جنگ و جدل دعوای طولانی شده
اینهمه کشتار و این صف های طولانی شده
شد جهان تسخیر موران، پس سلیمانم کجاست
*
زخم تر شد زخم های دردناک ما چقدر
ضجه آقا متانا و نراک ما چقدر ؟
شرحه شرحه سینه های چاک چاک ما چقدر ؟
داغِ اجسادِ شهید بی پلاک ما چقدر ؟
گریه های بی ریا، سوز شهیدانم کجاست
*
از می آلوده دنیا شدم مست و ندید
من گنه کردم ولی چشمان خود بست و ندید
دید که این بی حیا با دیگران هست و ندید
توبه های من شکست او عهد نشکست و ندید
آنکه او راپیر کرده عهد و پیمانم کجاست
*
نوکر بیچاره این خانه را یادش نرفت
شد خریدار من و بیعانه را یادش نرفت
مادرش جاروکش ویرانه را یادش نرفت
روضه خوان دختری دردانه را یادش نرفت
گفت باباجان نمی‌دانی که دندانم کجاست ؟
*
دختر زهراست رخسارش به زهرا می رود
هر کجا که می رود با قامتی تا می رود
بیت الاحزان که ندارد پس کجاها می رود
آخرش پیش سر بابا ز دنیا می رود
من دلم این روزها اصلاً نمیدانم کجاست
*
این مصیبتها همه بعد پیمبر شد شروع
از دم دیوار ، از پهلوی مادر شد شروع
داغ ما از میخ های داغ ، از در شد شروع
بستن دست اسیر از دست حیدر شد شروع
فاطمه آمد به هوش و گفت علی جانم کجاست
*
خواست بردارد علی نعلین پایش رانشد
خواست بر دوشش نگهدارد عبایش را نشد
خواست زهرا نشنود سوز صدایش را نشد
خواست در کوچه نبیند دستهایش را نشد
تا غلافی خورد زهرا گفت: سلمانم کجاست

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

ای ابر پرُ باران در این عصر کویری
دست مرا پُر کن در ایام فقیری

صحرا به صحرا آمدم دنبالت آقا
بوسه به پایت می زنم در هر مسیری

ای دلخوشی زندگی، بی عشق رویت
این زندگی دارد فقط حکم اسیری

حتما" به من هم میرسد یکبار دیدار
دلخوش به دیدار توام هنگام پیری

ای کاش می شد از شما امضا بگیرم
یک گوشه بنشینی، عبایت را بگیرم
****
ای آسمانها جلوه ای از روی ماهت
برگی نمی افتد زمین جز با نگاهت

بر سیصد و بر سیزده یارت اسیرم
اصلاً سیاهی لشگرم بین سپاهت

ای ذوالفقار دست مولا هر کجایی
دست امیر المومنین پشت و پناهت

در پشت پرده ماندنت تقصیر من شد
تقصیر من، این عبد سر تا پا گناهت

تا کی بگویم زیر لب آقا نیامد
آقا نیامد یوسف زهرا نیامد
****
آمین بگو حاجات عمرم را بگیرم
تا عمر دارم با خودت احیا بگیرم

حتی اگر که ماه پشت ابر باشی
یعنی سرم را میشود بالا بگیرم

من بیقرار یک قرارم چند وقت است
امشب کجای جمکرانت جا بگیرم

ای افضل الاعمال من دیدار رویت
عیدی خود را من کی از زهرا بگیرم

یکجا فدای تو همه ایل و تبارم
شرمنده ام اما شما را دوست دارم
****
چشمم نداده قطره ای پیش تو نَم پس
تو حاضری در غیبت کبرا منم پس

در شادی و غم دستهایم را گرفتید
اما منم که دستتان را میزنم پس

حیف است بی رعیت بماند خانه تو
جایی به دردت میخورد این بودنم پس

جنگ یمن وقتی علامات ظهور است
تحت لوای پرچم تو ایمنم پس

من دشمن دیرینه آل سعودم
چون بی خیال سیلی زهرا نبودم

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

می‌کشم پر در خیال خویش امشب تا عراق
می‌نشینم گوشه ی دنجی میان یک رواق
عاقبت یک روز می افتد برایم اتفاق
دیدن روی دلارایت پس از عمری فراق


میکشد دنبال خود چشم ترت اشک مرا
می خری با دستهای مادرت اشک مرا

غصه ی عشق تو و ما شد ورای انتظار
مانده اطراف نگاهم رد پای انتظار
گرچه تقویمم پُر است از روزهای انتظار
میدهم جان عصر یک جمعه برای انتظار

تاشما هستی نمی مانیم در عسر و حرج
انتظار جمعه ی موعودتان یعنی فرج

شاه هرچه مفتخر تر شاعرانش بیشتر
میشود اینجا کبوتر آسمانش بیشتر
هرکسی شیداست پای جمکرانش بیشتر
پس گدایی هست اینجا آب و نانش بیشتر

واضح است این نکته و کاری به علم غیب نیست
آرزوی دیدن تو بر جوانان عیب نیست

من سرم را روی دستانم نگه میدارم و
مثل ابری پیش پاهای شما می‌بارم و
تا سحر شب زنده داری میکنم بیدارم و
دوره گردی میکنم سر گشته بازارم و

تامی آید نام تو هر بار عاشق میشوم
همچو منصورم که روی دار عاشق میشوم

صورت مهتاب بین آب عاشق میکشد
دیدنت حتی میان خواب عاشق میکشد
جلوه ابروت در محراب عاشق میکشد
حسرت روی تو در سرداب عاشق میکشد

پا برهنه خاک پایت را که جارو میکنم
یک گل نرگس به دستم هست و هی بو میکنم

حیف آن شهری که مهمانی ندارد پیش تو
حیف آن عیدی که قربانی ندارد پیش تو
حیف آنکه جان جانانی ندارد پیش تو
حیف آنکه حرف پنهانی ندارد پیش تو

میرسیم آخر به منزلگاه تو راهی که نیست
نور صد خورشید میگیریم از این ماهی که نیست

حرف دلهایی که ما داریم عین حاشیه
ما که دلتنگیم مثل حرف‌های قافیه
یاد ماهم باش آقا جان میان ناحیه
آه از آن وقتی که غارت شد ز نسوان پوشیه

آه از آن وقتی که نیزه بود و بابایی نبود
پشت هم شلاق می آمد ولی پایی نبود

زد گره روی گره از ترس، معجر ، بچه ای
چادری پیچید بین پای دختر بچه ای
خورد بر روی زمین از هول با سر بچه ای
تا که می‌دیدند در دستان مادر بچه ای ....

ضربه ای بر دست و بازوی رقیه می زدند
سیلی بسیار بر روی رقیه میزدند

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

دل پریشانم، نگار دل پریشانم کجاست
یوسف خیمه نشینم، ماه کنعانم کجاست
آیه ی مستور در تفسیر قرآنم کجاست
در پس این ابرها،خورشید پنهانم کجاست
آی مردم، تک سواری را که میخوانم کجاست
*
من فدای آن کسی که در کنارم هست و نیست
روز و شب دنبال من، دنبال کارم هست و نیست
سالهای سال را چشم انتظارم هست و نیست
بیقرارم چون فقط او بیقرارم هست و نیست
غمگسارم، مهربانم،جان جانانم کجاست
*
مانده ام با این شب یلدای طولانی شده
اینهمه امروز یا فردای طولانی شده
اینهمه جنگ و جدل دعوای طولانی شده
اینهمه کشتار و این صف های طولانی شده
شد جهان تسخیر موران، پس سلیمانم کجاست
*
زخم تر شد زخم های دردناک ما چقدر
ضجه آقا متانا و نراک ما چقدر ؟
شرحه شرحه سینه های چاک چاک ما چقدر ؟
داغِ اجسادِ شهید بی پلاک ما چقدر ؟
گریه های بی ریا، سوز شهیدانم کجاست
*
از می آلوده دنیا شدم مست و ندید
من گنه کردم ولی چشمان خود بست و ندید
دید که این بی حیا با دیگران هست و ندید
توبه های من شکست او عهد نشکست و ندید
آنکه او راپیر کرده عهد و پیمانم کجاست
*
نوکر بیچاره این خانه را یادش نرفت
شد خریدار من و بیعانه را یادش نرفت
مادرش جاروکش ویرانه را یادش نرفت
روضه خوان دختری دردانه را یادش نرفت
گفت باباجان نمی‌دانی که دندانم کجاست ؟
*
دختر زهراست رخسارش به زهرا می رود
هر کجا که می رود با قامتی تا می رود
بیت الاحزان که ندارد پس کجاها می رود
آخرش پیش سر بابا ز دنیا می رود
من دلم این روزها اصلاً نمیدانم کجاست
*
این مصیبتها همه بعد پیمبر شد شروع
از دم دیوار ، از پهلوی مادر شد شروع
داغ ما از میخ های داغ ، از در شد شروع
بستن دست اسیر از دست حیدر شد شروع
فاطمه آمد به هوش و گفت علی جانم کجاست
*
خواست بردارد علی نعلین پایش رانشد
خواست بر دوشش نگهدارد عبایش را نشد
خواست زهرا نشنود سوز صدایش را نشد
خواست در کوچه نبیند دستهایش را نشد
تا غلافی خورد زهرا گفت: سلمانم کجاست

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

ای ابر پرُ باران در این عصر کویری
دست مرا پُر کن در ایام فقیری

صحرا به صحرا آمدم دنبالت آقا
بوسه به پایت می زنم در هر مسیری

ای دلخوشی زندگی، بی عشق رویت
این زندگی دارد فقط حکم اسیری

حتما" به من هم میرسد یکبار دیدار
دلخوش به دیدار توام هنگام پیری

ای کاش می شد از شما امضا بگیرم
یک گوشه بنشینی، عبایت را بگیرم
****
ای آسمانها جلوه ای از روی ماهت
برگی نمی افتد زمین جز با نگاهت

بر سیصد و بر سیزده یارت اسیرم
اصلاً سیاهی لشگرم بین سپاهت

ای ذوالفقار دست مولا هر کجایی
دست امیر المومنین پشت و پناهت

در پشت پرده ماندنت تقصیر من شد
تقصیر من، این عبد سر تا پا گناهت

تا کی بگویم زیر لب آقا نیامد
آقا نیامد یوسف زهرا نیامد
****
آمین بگو حاجات عمرم را بگیرم
تا عمر دارم با خودت احیا بگیرم

حتی اگر که ماه پشت ابر باشی
یعنی سرم را میشود بالا بگیرم

من بیقرار یک قرارم چند وقت است
امشب کجای جمکرانت جا بگیرم

ای افضل الاعمال من دیدار رویت
عیدی خود را من کی از زهرا بگیرم

یکجا فدای تو همه ایل و تبارم
شرمنده ام اما شما را دوست دارم
****
چشمم نداده قطره ای پیش تو نَم پس
تو حاضری در غیبت کبرا منم پس

در شادی و غم دستهایم را گرفتید
اما منم که دستتان را میزنم پس

حیف است بی رعیت بماند خانه تو
جایی به دردت میخورد این بودنم پس

جنگ یمن وقتی علامات ظهور است
تحت لوای پرچم تو ایمنم پس

من دشمن دیرینه آل سعودم
چون بی خیال سیلی زهرا نبودم

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

حالا که من حس میکنم حالم خراب است
مستی، خماری، می گساری باب باب است
لیلای این ایلی و مجنون ها نوشتند
عمریست گیسوی تو کارش پیچ و تاب است
خورشید ور افتاده از هُرم نگاهت
شکر خدا چشم تو در زیر نقاب است

گفتند داری میرسی تب کردم از شوق
دارم به گرد جام می میگردم از شوق

مِی، می‌خورم امشب بجای روزه خواری
یعنی ادا کردم قضای روزه خواری
دارد سرم را میدهد بر باد باده
دارد عجب حالی، هوای روزه خواری
بخشیده دارد میشود بعد اذان با
فتوای تو کفاره های روزه خواری

امشب شب عشق و شب شب زنده داری است
روزی که با تو سر نگردد روزِ خواری است

هرچند بی برگ و برم یک چوب پوکم
وقتی صدایم میزنی من کوک کوکم
من پیر هم باشم فقط خضرم شمایی
با دیدن تو صاف میگردد چروکم
کعبه نشد معراجم و با گریه رفتم
دور و بر چشم سیاه تو سلوکم

اشکی که بین آن دعا باشد چه بهتر
حجی که بعدش کربلا باشد چه بهتر

می‌ریختند افلاکیان باران الماس
خلعت برایت بافتند از طاقه ی یاس
تنها وضو میساختند از حوض کوثر
از بسکه مسّ دستهایت بود حساس
روز ازل دادند با دستان زهرا
تولیت ایوان چشمت را به عباس

قبله اگر شش گوشه ارباب باشد
سعی و صفا قطعاً صف سرداب باشد

گرچه نمی گنجد قد و بالات در عکس
ای کاش می آمد ز تو روزی خبر، عکس...
آقا می آید آن زمانی که بگیرند
عشاق تان با سیصد و اندی نفر عکس
روز ظهورت میشود محشر یقیناً
یعنی که می گردد به اذنت قبله برعکس

قبله اگر شش گوشهء ارباب باشد
سعی و صفا قطعاً صف سرداب باشد

دنیای ما دنیای خوبی نیست بی تو
این شعر ها ماوای خوبی نیست بی تو
گیرم بیفتم در بهشت آرزوها
حتی همانجا جای خوبی نیست بی تو
من پای حرفم تا قیامت ایستادم
روزجزا فردای خوبی نیست بی تو

آقا خرابم ،خسته ام ،خارم ،خمارم
باید کجا بر خاک پایت سر گذارم

من ماندم و این روزهای بیقراری
آقا نگو که میل برگشتن نداری
وقتی که چشمان تو برگردند از من
یعنی بلا ،یعنی مصیبت، بد بیاری
اشکی بده خواب و خوراکم را بگیرد
آقا بیا نگذار ما را در خماری

نان که را دوریتان آجر نکرده؟
این جشن ها جای شما را پُر نکرده

تسخیر کن قلب مرا تا جان بگیرم
انگشت حیرت از تو بر دندان بگیرم
امسال بهر ریسه های نیمه شعبان
آقا بیا تا از شما فرمان بگیرم
تا اول ماه خدا چیزی نمانده
کاری کن از دست رحیمت نان بگیرم

جان کسی که پشت در فرمود؛ برگرد
دست علی پشت و پناهت زود برگرد

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

آمدند از بهشت بدرقه اش
مادر آفتاب می آمد
مادر آفتاب مابینِ
هاله ای از حجاب می آمد

مادر آب بود و آینه بود
مادر آسمان و اخترها
مادری که به پاش خم میشد
قامت التماس هاجرها

مادری که میان رویایش
آخرین نوعروس زهرا شد
چه عروسی که حوریان گفتند
سحری دست بوس زهرا شد

چه عروسی که چینِ دامانش
از پر جبرئیل، زیباتر
چه عروسی وقار چشمانش
از تماشای نیل، زیباتر

آمدند از بهشت بدرقه اش
دسته دسته فرشته های خدا
دیده میشد کنار هر قدمش
درسماوات، جای پای خدا

مینوشتند روی تاج گُلش
مادرماه، مادر خورشید
میشد از چشمهای او فهمید
سایه اش هست بر سر خورشید

از دعای بلند او دیدند
سامرا را به روی رحلِ بهشت
نذر کردند دایه های جنان
که شود وقت وضع حملِ بهشت

نمِ باران زد و دعا که گرفت
نور هم مست بود و بی حس بود
همچو قرآن که زینت عرش است
کودکی روی دست نرگس بود

کودکی که به دستِ موجِ لبش
صد هزاران عصای موسی بود
پسری که ذبیح او یحیی
نفس او مسیحِ عیسی بود

او که دارد میان مُشت خودش
محکمات قضاوت داوود
آنکسی که همیشه خواهد بود
مُهر نامش کتیبهء لب هود

آمد آن یوسفی که می گفتند
چشم یعقوب را کِشد در بند
آنکه میگفت حضرت ایوب
از نگاهش نمیشود دل کند

آمد آنکه به مدح او گفتند
آیه ها ما خلقت الانسان را
آمد آنکه ز خاک پاهایش
آفریده خدا سلیمان را

آمد آنکه عبادتش کردند
هرچه عبد و عبید و معبود است
آنکه از دوری اش عذاب شدند
هرچه فرعون، هرچه نمرود است

آمد آنکس که شعلهء عشقش
آتشی زد به قلب ابراهیم
آنکه دادند وعدهء او را
سیزده نورِ واجب التعظیم

همره خضر، همدم یونس
همدل نوح، وارث آدم
آمد آنکس که سجده اش کردند
انبیا قبل حضرت خاتم

طاق نصرت برای استقبال
تا زمین با ستاره ها بستند
هم گُل اشک، هم گُل صلوات
روی طاق مناره ها بستند

دید در بزم آسمانی ها
شاهدی از زمین شواهد را
چشمها که پر از مکاشفه شد
مست دیدند چشم مسجد را

ملکی آمد و پیاله گرفت
شربتی خورد و گفت عجب شهدی است
ناگهان وحی آمد از بالا
ساقی امشب فقط خود مهدی است

مصلح کل که ریشهء ظلم از
سرِ انگشت او بهم خورده
او که دائم ستون عرش خدا
به توانمندی اش قسم خورده

چهرهء لن ترانی اش دارد
جذبه و هیبت رسول الله
اوکه بر قامتش برازنده است
زره حضرت رسول الله

آسمان نگاه او روشن
کهکشان پُر از مدار علی است
در قلاف دو ابرویش دارد
ذوالفقاری که یادگار علی است

جای پاهای او نه که گلزار
بلکه قطع یقین حرم زار است
او که در لشکرش برای ظهور
سیصد وسیزده علمدار است

تکیه بر کعبه می زند روزی
تا کند از حسین خونخواهی
از پسِ ابر می شود پیدا
آفتابِ بقیه اللهی

روز موعود در جوار حسین
کعبه مست است، مست دیدن ما
چقدر باصفاست با مهدی
دور شش گوشه روضه خواندن ما

جان ما کربلاست پس قطعاً
جای پای خدا شود هر روز
بهر رجعت خوشا به حال کسی
که دلش کربلا شود هر روز

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

همه پیشانی پُر پینه بیارید امشب
باغ را اینطرف چینه بیارید امشب
سیصد و سیزده آیینه بیارید امشب
ثانیه ثانیه آدینه بیارید امشب

هرکه از جام جنون باده و ساغر زد بُرد
مستی عشق، مرا سوی خدا خواهد بُرد

باده گفتند حرامست، حرامست که هست
درکمین محتسب شهر اگر هست که هست
گیرم از کار بیفتد لب من، دست که هست
اصلاً این مست، در این میکده پابست که هست

حلقه گوشی چو منِ بی سر و پا نیست که نیست
مستِ میخانه و ساقی و لبش کیست که نیست

مست این میکده ام پس چه نیازی است به دیر
گذرم داد لبِ مست تو عمریست به سِیر
ننگ و عار است به غیر لبت اصرار به غیر
چه کنم تا که شود عاقبت کار، به خیر

چه نیازی است که اصلاً بنشینم به کنشت
اصلاً آنجا که برم نام ترا هست بهشت

جلوهء طور کجا نورِ کم ِ این فانوس
قطرهء آب کجا، گسترهء اقیانوس
مادوتا عاشق هم در پی عشقی معکوس
روح قدّیس شدم با نفست یا قدوّس

ذکر مُهر من و تسبیح و وضو یا سُبّوح
صبح شد ای صنم مست بگو یا سُبوّح

زهر هجران تو را میل کنم مثل عسل
عاقبت میشود این غوره به انگور، بدل
سجده کردم به تمنای تو، بگذار محل
باز شد وقت اذان، حی علی خیر العمل

بوسه ای بین دو ابروی تو دندان گیر است
تا سپیده نزده روزی ما کن، دیر است

بُرد ایمان تو را خضر که شَک بردارد
از طلای قدمت، خرج محک بردارد
ترسم این است پس از اینکه نمک بردارد
هالهء ناز دو چشم تو ترک بردارد

نمک سفرهء چشم تو نمکدانم کرد
اشهد ان علیِ تو مسلمانم کرد

کعبه دور سر تو گشته و دلخواه شده
دست تو مثل یدالله، یدالله شده
ماه از طلعت پیشانی تو ماه شده
یوسف از هجر شما معتکف چاه شده

روی زیبات حسابی که چم و خم دارد
چشم کنعانی تو جلوه در عالم دارد

به ابالفضل به ایمان اباصالحی ات
به لب و صورت و دندان اباصالحی ات
میرسد روزی چشمان اباصالحی ات
به گداهای تو با نان اباصالحی ات

رسمتان طایفه ای رسم گداپروری است
سفره دارید همه سفرهء تان مادری است

گره دادند دلم را پر شالِ لبتان
رفته از دست من اندازهء سال ِ لبتان
بُرده تا عرش، مرا چونکه خیالِ لبتان
وحدهُ وحدهِ من مانده و خالِ لبتان

در الفبای رسیدن به لبت، دال شدم
لاشریک له من ماند و دگر لال شدم

@reza_dinparvar101
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

دریچه های شعور مرا به هم زده اند
حقایقی که به روی دلم قدم زده اند
مرا مجادلهء واژه ها ز پا انداخت
خُرافه های جدیدی که بر سرم زده اند

دم غروب، کنار شلوغی اشیا
گرفته بود سرم را هزار و یک آیا
گرفته بود خلیجِ دلِ مرا ماتم
نگاهِ مضطربم خیره بود بر دریا

دلم چو ساحل دریا پر از تلاطم بود
خطوط جاده در اندوه چشم من گُم بود
صدای خستهء مردی مرا به خود می خواند
صدا ز سوی کسی بود یا تَوهّم بود!

صدا شبیه دعا بود در کرانهء شب
و دست مرد که میزد به روی شانهء شب...
تمام اهل زمین را به سوی خود می خواند؛
چقدر ساکت و سردید در شبانهء شب

من از کدام طرف تا صدا قدم بزنم؟
اگر شروع شوم تا کجا قدم بزنم؟
شبیه خاک شوم تا به باد دل بدهم!
و یا که آب شوم سر به صخره ها بزنم؟

شبیه جهل، خودم را سیاه می کردم
دروغ از چه؟ که حسّ گناه می کردم
همان دقیقه که از ارتفاع حیرت خود
به موجهای گناهم نگاه می کردم

صدا شبیه به نوری شد و به من تابید
به روی شانهء قلبم زد و دلم لرزید
شبیه باد، وزیدن گرفت و همچو نسیم...
به مهربانی گل های یاسمن پرسید:

چراگرفته دلت؟ مثل اینکه تنهائی
اگرچه غرق گناهی ولیکن از مائی
دلت عجیب گرفته در این غروب غریب
به جشن روشنی سرنوشت می آئی؟

صدای قلب زمین هم به گوش می آمد
و ناگهان سرِ مستم به هوش می آمد
غروب بود و شعف تازه در دلم گُل کرد
ز شهر آینه ها گُل فروش می آمد

دلم رسید به نزدیکِ مرزِ کنده شدن
در اوج عشق، دوباره شروعِ بنده شدن
صدا گرفت دو دست دل مرا پَر داد
مرا رساند به رویای یک پرنده شدن

به آسمانِ جنون رفت ناله ام، دادم
صدا زدم گل نرگس... به گریه افتادم
توباشی و همه غافل زبودنت، هیهات!
چقدر گرم تباهی است زادهء آدم

صدا زدم گل نرگس کجاست سمت ظهور؟
چقدر بی تو شود روح عشق، زنده به گور؟
چقدر بی بُرو برگرد بی تو هر جمعه
سمات و ندبه و عهد و فرج شوند مرور؟

چقدر از تنِ بی روحمان توان رفتن؟
چقدر پای پیاده به جمکران رفتن؟
چقدر کرببلا ، مکه و مدینه و طوس
بدونِ درکِ تو یا صاحب الزمان رفتن؟

چگونه میشود از غربتت فغان نکنم؟
چگونه گوش به تکذیب این و آن نکنم؟
برای این غمِ موزون چکار باید کرد
کتاب هجر ورق میخورد؟ گمان نکنم...

گشوده بال به بالا فرود یادت رفت
و از ظهور خودت هرچه بود یادت رفت
قرار ما و تو در قهقرای حادثه بود
قرار بود بیائی چه زود یادت رفت

سرود سبز مرا داس ها دِرُو کردند
سبوسِ گندم ما را عوض به جُو کردند
چقدر ریسه کشیدیم و برخی از مردم
ز بیقراری ما رد شدند و هُو کردند

الا مسافرِ شبگرد در بیابان ها
چقدر بی تو گذشتند مهر و آبان ها
برای آنکه ببینی به ما چه می گذرد
بیا تو سرزده یک روز در خیابان ها

نمی رسد به شما دردِ بی صدایی من
طنین نالهء یابن الحسن کجایی من
چرا زتو گله دارم که این مصیبت ها
بلند می شود از گورِ بی وفایی من

اگرچه راکدم و نرخ کاهشی دارم
از این ردیف، غلطهای فاحشی دارم
من از مجاورت خلوت تو می آیم
ز دستهای دعای تو خواهشی دارم؛

بیا شکستگی یاس را مرمت کن
بنای مسجد احساس را مرمت کن
بیا و تیغ به دستان انتقام بگیر
غرور حضرت عباس را مرمت کن

به نرمی قدم مرگ می رسی از پُشت
تویی که بود و نبودت تمام ما را کُشت
چه میشود گل نرگس به پای این اشعار
تبرکاً بزنی مُهر، با سرِ انگشت

@reza_dinparvar101
دوباره مستی من بی حد و عدد شده است
مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است
ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است
شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است

دوباره عید رسیده، زمان دیدار است
دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است

میان میکده ها غصه استحاله شده
دوباره غورهء نارس هزار ساله شده
سبو و می به لب مست ها حواله شده
چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده

رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است
شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است

ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است
قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است
عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است
همین پسر که نمک دارد و نمکدان است...

رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود
همیشه تاج سر آقای ما همه بشود

چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت
مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت
شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت
امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت

مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو
رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو

قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس
جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس
حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس
توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس

ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است
گدای سامره ات بیقرار تذکره است

چه خوب میشود از تو به ما امان برسد
نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد
جواب نامه ام از چاه جمکران برسد
قرار بود ظهورت به دادمان برسد

چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو
چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو

رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی
شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی
دوباره دست به چشمان تارمان بکشی
از این مجالس عصیان کنارمان بکشی

از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی
همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی

اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست
درون سینهء من قلب بیقراری نیست
ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست
بهار آمده اما دلم بهاری نیست

نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم
فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم

گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم
رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم
خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم
تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم

قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت
من آبروی ترا هم به باد دادم رفت

فدای تو بشوم که پر از غم و دردی
دروغ گفتن من را به رو نیاوردی
در این زمانهء نامردها، خودت مردی
همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی

میان عشق من و تو اگر مغالطه شد
مرا خرید علی و حسین واسطه شد

#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

@reza_dinparvar101
آنکه آلوده است و پست منم
آنکه با دست خالی است منم
آنکه زد توبه را شکست منم
آنکه با هرکسی نشست منم

آنکه حس دعا گرفته تویی
باز دست مرا گرفته تویی

قیل و قال مرا که می دانی
زخم بال مرا که می دانی
اشتغال مرا که می دانی
شرح حال مرا که می دانی

آنکه حال ترا گرفته منم
شب عیدی عزا گرفته منم

ما نشستیم، راه مان بدهی
که فرار از گناه مان بدهی
گذر از اشتباه مان بدهی
خودت اینجا پناه مان بدهی

بعد این سالهای بوالهوسی
غیرتو پیش مان نمانده کسی

وای از دست ما مسلمان ها
بد شکستیم عهد و پیمان ها
درد داریم نیمه شعبان ها
خیمه ات مانده در بیابان ها

کم شدیم آه! بیشتر نشدیم
سیصد وسیزه نفر نشدیم

کار من شد خطای پنهانی
عاشق کوچه و خیابانی
خانه ام رفته رو به ویرانی
دفترم را نگو نمیخوانی

ناخلف بوده ام که خسته شدی
پدرم بودی و شکسته شدی

وای اگر بر گناه، خط نکشی
قلمت را روی غلط نکشی
ناله با فاطمه فقط نکشی
آبروی مرا وسط نکشی

بین بیراهه ها سبویم ریخت
به ابالفضل آبرویم ریخت

تو بگو باز آن گدایم کو
شب احیاست، روضه هایم کو
درد آورده ام، دوایم کو
مُردم از هجر، کربلایم کو

گریه های امانی ام پهن است
سفرهء روضه خوانی ام پهن است

"ناله آه آه می آید
از دل قتلگاه می آید
خون ز حلقوم شاه می آید
زنی از خیمه گاه می آید

تا که پیش جنایت دگران
بشود لشکر امام زمان

وای! یاران باوفا چه کمند
همهء یاس ها کمان و خمند
زینب و شمر روبروی همند
آه! غارتگران چه بد قدمند

سر معجر بزن بزن شد وای
عمه مشغول سوختن شد وای"

دختری که شریف و محترم است
داد زد عمه معجرم سرم است
این چنین روضه ارث مادرم است
دامنم بین آتش حرم است

چون شکسته تمام بال و پرت
سوخت موی سرم فدای سرت


#مناجات_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

@reza_dinparvar101
بهار شد، خبری از بهار ما نرسید
دوباره خانه تکاندیم و یار ما نرسید

رسیده عید، ولی گلعذار ما تنهاست
لباس کهنهء غیبت، تن عزیز خداست

آهای مردم دنیا! از امتحان چه خبر؟
دوباره جمعه شد از صاحب الزمان چه خبر؟

به کام تشنه لبان ساغر و سبو نرسید
شمیم نیمهء شعبان رسید و او نرسید

دوباره کوچه خیابان ما چراغانی است
ولی دوباره کسی فکر درد آقا نیست

وصال او چِقَدر دیر و دیرتر شده است
گناه ماست که امسال، پیرتر شده است

قرار بوده بیاید سر قرار خودش
نشسته بین بیابان، در انتظار خودش

دلِ کسی نگرانش نشد نیامده است
کسی ز غربت آقا به خود نیامده است

ز رنج دیدن یوسف، کمی نرنجیدیم
بجای کار برای ظهور، خوابیدیم

کسی که فقر چشیدی! پی کریمان باش
اگر که رفتی از این در! برو پشیمان باش

به یُمن اوست که رزق سحر به ما دادند
بجای کیسهء زر، چشم تر به ما دادند

سلام یابن علی، ذوالفقار را بردار
بیا و نحسی این روزگار را بردار

ز روی میز، بساط قمار را بردار
ز روی خستهء مردم غبار را بردار

خوشا بحال غلامی که هیئتی تو شد
مریض شد، نگران سلامتی تو شد

نفس نفس زده ایم و ز جاده آمده ایم
چهل سه شنبه به عشقت پیاده آمده ایم

قبول کن که فقط ناز تو کشیدنی است
به جمکران قمر چهرهء تو دیدنی است

خدا کند که گدای محل کنی ما را
دوباره مثل گذشته بغل کنی ما را

خودت بیایی و دستی سر همه بکشی
مسیر روضهء ما را به علقمه بکشی

الا مسافر کرببلا که در راهی
مرا ببر به حرم، گریه کن که می خواهی

صدای ناله ات از حلق شاه می آید
نوای فاطمه از قتلگاه می آید

امان ز خنجر کُندی که تُند، بر میگشت
در آن مجادله دنبال پُشت سر میگشت

همینکه رفت به نیزه سر امام زمان
عقیله یک تنه شد لشکر امام زمان

زنی که گریه کن شاه بی کفن شده بود
اسیر حرمله و شمر بد دهن شده بود

نگاه مادر او کم فروغ تر شد وای
حرم ز غارت معجر، شلوغ تر شد وای

#مناجات_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان

@reza_dinparvar101
از قنوتِ عرشیان، خیرالعمل می آورند
مثل قرآن، آیه های مستدل می آورند
آسمان را در حیاط این محل می آورند
خُمره خُمره از گُل نرگس، عسل می آورند

حال من در میکده، انگار حال بهتری است
خوشه ی انگور مستی آفرینم، عسکری است

ای عروس فاطمه! این تاج، تاج عزت است
امشب از نوزاد تو در کل عالم صحبت است
این پسر، طاووسِ زیبای خدا در جنت است
بر لب خندان بابایش حسن، تهنیت است

بهترین گنجینه های اهل بیت، آغوش اوست
پرچمِ نصرُ من اللهِ همه بر دوش اوست

مرحبا بر شیر پاکی که خورانده مادرش
بشنوید از ماجرای خیبر و یاحیدرش
گرچه دشمن صف کشیده دور او با لشکرش
پادگان سامرا را ریخت برهم آخرش

ناگهان قنداقه اش از چشم مردم دور شد
چشم هرکس که حسودش بود آنجا کور شد

مکه می نازد بخود که کعبه ام مشتاق اوست
سامرا مست است که جامش، مِیِ رزّاق اوست
کاظمین و مشهد و قم، مرکز عشاق اوست
هر گدایی در نجف، ریزه خور انفاق اوست

او که می گردند دورش صبح تا شب، عالمین ...
عالمی را جمع کرده اربعین، دور حسین


در وجودش، جلوه ی هر چارده معصومِ ماست
هم جمیع الاولیا ٕ و هم جمیع الانبیاست
چهره اش را دیدم و گفتم که خیلی آشناست
غافل از او بودم و حالا نمیدانم کجاست

حرمتم را داشته هرجا خطابش کرده ام
او سلامم کرده اما من، جوابش کرده ام

عکس او را ماهِ صحرا گرد، دارم می کشم
در سپاهش یارهای طرد دارم میکشم
خسته ام از خویش و آه سرد دارم می کشم
من به درد او نخوردم، درد دارم می کشم

گرچه سنگم، با خودم الماس را می آورم
آبرویم رفته، پس عباس را می آورم

رفت مهدی سمت عرش و بر لبش لبخند بود
مصطفی در آسمان مدهوش این پیوند بود
از ملائک لشکری همراه آن دلبند بود
مادرش دلواپس قنداقه ی فرزند بود

وای، از عباس و از آن حال زار و مضطرش
وای، از آن ناامیدی رباب از اصغرش

گرچه ماه علقمه، دریا در آن سرداب ریخت
آبروی مشک رفت و آبروی آب ریخت
پیش سقا، اشک چشم خسته ی ارباب ریخت
با سه شعبه خونِ حلقِ اصغرِ بی تاب ریخت

گفت: دست و پا مزن، برگرد از میدان، بس است
در حرم غوغاست اصغر، مادرت دلواپس است

#نیمه_شعبان
#امام_زمان_عج
#حضرت_علی_اصغر_ع

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#امام_حسین_ع
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع
#ازدواج_امیرالمومنین_ع_حضرت_زهرا_س

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جمهور

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101