عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.25K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
ماه رمضان آمده با ماهِ تمامش
میلاد حسن آمده گوئید سلامش
او کیست که هرلحظه در این شام بهاری
گل می شکفد از لب زرین کلامش
او کیست که دل های همه آینه داران
پروانه صفت پر زده امشب سر بامش
تردید ندارم که اگر ناز فروشد
تا آن سرِ دنیا برود شهرت نامش
جبریل دعا کرد و پی او همه گفتند
دنیا شود ای کاش همه عمر به کامش
این نور خدا بود که دیدند ملائک
در سجدهء صبح و سحر و مغرب و شامش

او صاف ترین آینهء پاک سرشت است
آقاست و آقای جوانان بهشت است

پیچید نسیمش سرِ هر کوچه و بازار
گوئید به یوسف که شده لحظهء دیدار
در هودجی از نور رسید از حرم عرش
دلدارترین یوسف و محبوب ترین یار
شفافیت یاس هویداست به رویش
گلهای جنان در بر او خوار تر از خار
حاتم شده از یک اثر نیمه نگاهش
هرکس که به کوی کرمش داشت سر و کار
کو خضر که هر آینه با میل بنوشد
از شربت آن لعل ترین لعل گهر بار
ای حور و ملک پر مفشانید به دورش
تا که نشود باز گل فاطمه بیدار

امشب همه افطار کنید از لب مستش
از او که برات شب قدر است به دستش

دیدند میان فلکش کوکب ما را
واکرده شکوفایی این گُل لب ما را
یک عمر زمین سوخت و هر ثانیه خورشید
تا درک کند ارج و مقام تب ما را
در نیمهء ماه رمضان بسته ملائک
از سوز دعای سحرش مذهب ما را
در سفرهء افطار دوچشمان کریمش
گسترده خدا رزقِ حلالِ شبِ ما را
تا فاش شود قدر و جلالش به معاند
باید بنویسد ز طلا مطلب ما را

هرکس که به حقانیتش شک کند امشب
باید به خود و ماهیتش شک کند امشب

از بسکه کرم روی کرم می کند امشب
خالی دل ما را ز الم می کند امشب
تابیده مسیحی که ز اعجاز نگاهش
دل را ارم باغ ارم می کند امشب
گویا دل افلاک نشین همه عالم
قامت به مقامات تو خم می کند امشب
گویند که بین من و تو راه درازی است
این فاصله را عشق تو کم می کند امشب
بیت الحسن قلب مرا خوب نگه کن
هر بازدمم بهر تو دم می کند امشب
کنج دل ما را خرابات بقیع است
گلدستهء عشق تو حرم می کند امشب

ویرانه نشین دل ویرانهء یارم
" زنجیر بیارید که دیوانهء یارم"

وحی است که در کالبد روح دمیده
یا داغ که بر سینهء مجروح دمیده
تبدیل به یک موج خروشندهء غم شد
اشکی که به دریای دلِ نوح دمیده
سوزانده غمش حنجر سوزندهء ما را
آهی که به جنّ و ملک و روح دمیده
تا ریشه کند بر افقِ زخم زبان ها
زخم است که بر آیهء ممدوح دمیده
این پاره ای از یک جگر غرقه به خون است
یا راز که بر روضه ء مفتوح دمیده
این بارش تیر است به یک پیکر مظلوم
یا ناله که بر غربت مشروح دمیده

از غربت او آینه ها اشک فشاندند
او بود معزی که مذلش همه خواندند

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
عاشق همیشه پای دلدار می نشیند
تا صبح تا سحرگاه، بیدار می نشیند

شکر خدا که لیلی ، ظرف مرا شکسته
بی آبرو شده در انظار می نشیند

غم داشتم ولیکن گل گفتم و شنفتم
آنجاکه باغبانش با خار می نشیند

جُونم که روی زشتم، ربطی به کس ندارد
بوی بدم به جان عطار می نشیند

هر نوکر زرنگی، ‌روزی خور کریم است
بی اعتنا به سفره، با یارمی نشیند

بی دسترنج مادر، طوبی ثمر ندارد
با او انار اشکم ، بر بار می نشیند

امشب برای زهرا بشکن بده تراشم
بر سنگ درّ قلبم، ابزار می نشیند

یک عمر زحمت من پای ابوتراب است
شاهی که با گدا در بازار می نشیند

صرفاً به دست حیدر کار مرا بسازید
حتماً کنار قبرم یک بار می نشیند

حرف عطش که باشدشخصاً خودش می آید
با ما حسین پیش از افطار می نشیند

ذکر حسین جانم ذکر حسن حسن شد
این شاه رعیتش با تجار می نشیند

با یاد کربلا و مشهد دلش گرفته
سینه زنی که پشت دیوار می نشیند

تابوت او برای عباس درد سر شد
روی جنازه اش تیر، بسیار می نشیند

تیرش زدند و ده اسب روی تنش نرفتند
وقتی که پیکرش بر شنزار می نشیند

#مناجات_با_خدا
#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
خوشهء چشم سیاهت بار دارد می دهد
مجمر دستان تو افطار دارد می دهد
مستی شاءن نزول آیه های خنده ات
دست جبریل امین هم کار دارد می دهد
میشود حتی شراب این روزها شرعاً حلال
حال خوبی باده ات انگار دارد می دهد
صف کشیدند عاشقانت بر در بیت الولا
میثم تمار گویا دار دارد می دهد

مزهء خرمای نخلستان حیدر محشری است
خوردنی تر میشود وقتی که طعمش کوثری است

تا می افتد راه معراج نگاهت بر افق
می زند خورشید هم انوار ِ هر روزش به ذُق
می رسد نام تو از بالا و می خندد علی
می دهد زهرا به دستان ملائک مُشتلق
کوچه ای را که از آن داری گذر یک صبحِ زود
می شود هر صبح زود از عطر گیسویت قُرُق
ابروی پیوسته ات دائم گشایش می کند
پس دگر جایی ندارد غصهء جمعی عُنق

می رسد روزی ماهم با خلائق پشت در
هرچه طولانی شود صف، مزه دارد بیشتر

سائلت را همنشین مهر و ماهش می کنی
هرچه هم سرکش، سر آخر سر به راهش می کنی
بخت برگشته ترین ها را حسابی می خری
بوسه هرکس زد به پایت پادشاهش می کنی
کمتر از ایوان چشمانت به یوسف خیره شو
قبله را گم می کند وقتی نگاهش می کنی
اصلاً از چشمان تو افتاده یوسف، پس نگو
مثل گیسوی سیاه خودت داری سیاهش می کنی

ای که در دنیا قدوم تو مشرف میشود
خضر وقت عاشقی تو مکلف میشود

می پَرد بر آسمانت صبح تا شب یاکریم
می رسد شور تو از افلاکیان، ماها کریم
وحی شد حی علی خیرالعمل پس واجب است
از سحر، بعد اذان یک عمر ذکر یا کریم
یا کریم العفو شبهای تو چیز دیگری است
پس به لطفت هست با ماهم خدا فردا کریم
رد شدن از برزخ و دوزخ که کاری سخت نیست
سفره داری در بهشت و ما خدا را شاکریم

بر سر مهمان خود هرشب توقف می کنی
کیف دارد لقمه ات وقتی تعارف می کنی

آنقدر که پیش پایت رفت و آمد می شود
لحن خواهش کردن مردم زبانزد می شود
حاتم طایی می آید رد شود از کوچه ات
می رود چندین قدم بعداً مردّد می شود
راه می آید دلت از بسکه با درمانده ها
حرف ما بیچاره ها دل می رباید می شود
ما که کمتر از جزامی های شهرت نیستیم
گر نیایی برسر ما حالمان بد می شود
از سر انگشت تو از بس شهد می ریزد زمین
مطمئنم که قدمگاه تو مشهد میشود

هرکسی از سلسبیلت جرعه آبی خورد، بُرد
قاسم از کندوی لبهایت عسل که بُرد، بُرد

محشری و نسل در نسلت حسن اندر حسن
امر کن در لشکر عشق تو می پوشم کفن
میدهد جان تیغ ابرویی که داری در غلاف
وقت تار و مار عشاقت بیا گردن بزن
تو ستون صبری و هرگز نخواهندت شکست
صلح رو در روی تو جنگ است، جنگ تن به تن
کی شود بن بست راه پیش رویت، هیچ وقت
می خورد چشمان تو گرچه به کوچه دائماً

طعنه ها زخم دلت را بد نوازش کرده اند
تیرها انگار با تابوت، سازش کرده اند

می کُشی ما را میان روضه گاهی وقتها
می رود از دست عنان روضه گاهی وقت ها
تیرها خود را می اندازند با سر بر تنت
درد می افتد به جان روضه گاهی وقت ها
پیش چشم زینب و عباس افتادی چرا؟
بند می آید زبان روضه گاهی وقت ها
یک نفس گفتم حسن، صدبار گفتم یاحسین
خرج دارد امتحان روضه گاهی وقت ها

رفتی و فرصت برای خواندن چاوش نشد
آخر این شاهنامه باز آقا خوش نشد

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
همینکه رزق شب ما دعای حیدر شد
زمان فیض گدا زاده ها مقدر شد
ز شوق تا سحر آنقدر پر زده جبریل
که کوچه های مدینه تماماً از پَر شد
سلام خیل ملائک از عالم بالا
به اولین نوهء خانهء پیمبر شد
تبرکی خدیجه در آسمان چرخید
همینکه فاطمه زمزم چشید و مادر شد

به دست روح الامین تا که جمع شد صدقات
صدای گریه آقا بلند شد....صلوات

خدا که هوش مرا برده با دعای حسن
کشانده پای لبم را به خاک پای حسن
به تخت یوسف مصری نوشته اند به زر
غلام و دربدر زلف دلربای حسن
همیشه پُرشده دست گداش، حرفی نیست
عطا اگر نکند هم منم گدای حسن
بنای کار کرامات حق به هم می ریخت
اگر که بود کس دیگری به جای حسن
هزار کوه طلا سبز می شود ز زمین
اگر کشیده شود بر زمین عبای حسن

منم جزامی شهری که شهریارش اوست
پیاده آمدم اینجا که سفره دارش اوست

هرآنکه جذبهء چشم تو در بغل دارد
هزار چشمهء احلی من العسل دارد
نشسته ام که مرا بازهم دعا بکنی
نمازهای شبت تا سحر محل دارد
میان قبر، تنش از عذاب می لرزد
هر آنکسی که ز تو عقدهء جمل دارد
بگو که صلح تو اعلان جنگ کرببلاست
اگر کسی سرِ سوزن، سرِ جدل دارد

از آبروی خودت کرده ای فقط انفاق
ولی امر حسینی بدون هیچ اغراق

خدا قنوت ترا با نماز پُر کرده
لبت میان مصلاّ نماز پُر کرده
امام دوم تنها! حریم قرب ترا
نوشته اند که صرفاً نماز پُر کرده
اذان بگو که بگویند عارفان زمین
حسن در عالم معنا نماز پُر کرده
مرنج اگر که کشیدند جانمازت را
که زیر پای ترا جانماز پُر کرده

به عزت تو گرفتیم پرچم دین را
خدا زیاد کند آتش مُذلیّن را

ندیده بودم اسارت میان خانهء خویش
کسی مگر که میفتد به جان خانهء خویش
دلت گرفت ولی بی بهانه خندیدی
ز خندهء زنِ نامهربان خانهء خویش
میان تشت، جگرهای پاره می ارزید
به سربلندی ات از امتحان خانهء خویش
بغیر مادر و تو، بین کوچه ای بن بست
نکرده هیچ کسی گم، نشان خانهء خویش

به سینهء تو زد از روی کینه، مردی مُشت
در انتقام دو تا گوشواره کردی مُشت

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
مرا آفریده خدای حسن
برای خودش نه، برای حسن
میفتم از امشب به پای حسن
گدایم گدایم گدای حسن

حسن اسم رحمان و اسم رحیم
بخوان یاحسن، یاعلی یاعظیم

هوالله روی دهن ریخته
چه شوری در این جان و تن ریخته
شراب مرا بوالحسن ریخته
روی لب، حسن جان من ریخته

خمارم خرابم در این میکده
شب مستی ام با حسن آمده

همه برکت فصل کشتم حسن
از اول فقط می سرشتم حسن
بهشتم حسن، سرنوشتم حسن
نوشتم کریم و نوشتم حسن

حسن پیش حق بود، تنزیل داشت
هوای مرا مثل فامیل داشت

به سوز و به تب های ماه خدا
به خشکی لب های ماه خدا
به قند رطب های ماه خدا
به العفو شب های ماه خدا

من عمریست که هرچه را خواستم
فقط با حسن از خدا خواستم

ابد بود از اول، ازل را شکست
شب خلوت این محل را شکست
به والله، لات و هبل را شکست
حسن، پشت جنگ جمل را شکست

علی گر درِ خیبر آورده است
حسن چشم فتنه در آورده است

اگر جلوه ای از خدا شد حسین
اگر آبرو دار ما شد حسین
اگر هم دوا هم شفا شد حسین
اگر شاه کرببلا شد حسین...

درست است کار ربش بوده است
ولی یاحسن بر لبش بوده است

نشستم زمین، دلبرم خاکی است
چه گنجی است او، گوهرم خاکی است
اگرچه پریدم، پرم خاکی است
نپرسیدم از چه حرم خاکی است

فدای غم هر دو چشم ترش
که خاکی شده چادر مادرش

برای دفاع فدک دیر شد
و آن بزدل بی حیا شیر شد
ته کوچه مادر زمینگیر شد
بمیرم همانجا حسن پیر شد

امان از مسیری که بسته شده
دوتا گوشواره شکسته شده

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
اگر مقصدت تاخدا رفتن است
ز میخانه ایوان طلا رفتن است
سحر تا ضریح رضا رفتن است
نجف رفتن و کربلا رفتن است

در خانهء مرتضی را بزن
پس از ربنایت بگو یاحسن

از این خاکبوسی به بالا برس
به سبحان ربی الاعلا برس
به قنبر، به سلمان، به مولا برس
به افطار شبهای زهرا برس

فقط بوسه بر روی مصحف بزن
نوه دار شد مصطفی، کف بزن

بیا عیدی ات را ز طاها بگیر
نخی از عبای حسن را بگیر
سرت را در این خانه بالا بگیر
از امروز، خرجی فردا بگیر

جز اینجا به جایی دگر سر نزن
که شد دیگر امشب علی، بوالحسن

در این خانه امشب گرفتار باش
اگر ناز دارد، خریدار باش
گدا باش، اصلاً بدهکار باش
بکش دردها را و بیمار باش

اگر از جزامی جزامی تری
به مولا کنارش گرامی تری

علی را ببین، خیبرش را ببین
حسن را ببین، محشرش را ببین
جمل را ببین، لشکرش را ببین
رجزهای یاحیدرش را ببین

خدا را ببین در جدال حسن
بگو شیر مادر حلال حسن

کریمی که بهر خدا کار کرد
پس از مرتضی عزم پیکار کرد
زن فتنه را صبر او خوار کرد
به حلمش معاویه اقرار کرد

امامت اگر پُر بها شد از اوست
اگر کربلا کربلا شد از اوست

بزودی به زخمم دوا می خورد
نگاهم به ایوان طلا می خورد
ضریحش به دست گدا می خورد
بقیعش به کرببلا می خورد

اسیری ما را خدا خواسته
دلم کربلا رفته ناخواسته

منم آنکه از ساغرش غم گرفت
از افطار با چای او دم گرفت
ز دست حسن، باز پرچم گرفت
از او گریه های محرم گرفت

اگر خوانده ام با حسن از حسین
شنیدم فقط یاحسن از حسین

به این فکر کردی که جرمش چه هست
حسن که روی خاک کوچه نشست
خودش دیده با سیلی مرد پست
دو تا گوشواره همانجا شکست

حسن سوخت اما نگفت آخرش
به دیوار خورده سر مادرش...

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
دارم قرار با سرِ زخمی داس تان
تا بشکفم شبی ز گلستان یاس تان
چندی است هرزه از چمنم سبز می شود
من را هرس کنید نباشد هراس تان
یک سکهء نگاه، تفضل کنید بر
این سائل همیشگی و ناسپاس تان
یک قطره از کرامتتان را چشیده است
این عبد روسیاه، همان آس و پاس تان
یوسف ترین عزیز، سهیلِ ستاره ها
آیینه می شوم که دهم انعکاس تان

آمد عروس حجلهء خورشیدِ در شهود
در کوچه ای نشست که سر منزل تو بود

منظومهء بلند غزلهای ناتمام
مضمون بکر! که نشدی بارها تمام
فریادم از خلیج گلو دورتر نرفت
حلقم ز پا فتاد و شد عمر صدا تمام
یا گم شدم شبی وسط این عبور سبز
یا می شود غزل، سرِ این ناکجا تمام
من مختصات عشق ترا رسم کرده ام
از نقطهء شروع دو دنیا الی تمام
روزی که جام صبر تو لبریز می شود
حتماً شده خلاصهء صبر خدا تمام

مانده روی زمان و زمین ردّ پای ماه
مبهوت جلوهء حسنم نیمه های ماه

آقا شما که ناز ز هرکس نمی کشید
پر می زنید، محنت محبس نمی کشید
قلب غرور آینه ها را شکسته اید
دستی به عکس درد خود از بس نمی کشید
یوسف برایتان رطبی نارسیده است
میل کمی به میوهء نارس نمی کشید
طرح بهشت منتظر عکس چشم توست
طرحی از این ضریح مقدس نمی کشید؟

ترجیعِ بند بند وجود من از شماست
بال و پرم، فراز و فرود من از شماست

روزی که قاب روی ترا ماه بسته است
روی ترا ستاره گلوگاه بسته است
دست خدا هرآنچه کرم در بساط داشت
در سفرهء لب تو به تنخواه بسته است
پیشانیت بلندتر از آسمان ماست
این سازه را فرشته چه کوتاه بسته است
از کوچه ای دگر بروید ای ملائکه
کوچه پُر از دل است، گذرگاه بسته است
دارم به سوی مرثیه ات پیش می روم
انگار ناف شعر تو با آه بسته است

از آنچه گفته اند از آن هم غریب تر
ای از طلوع ماه محرم غریب تر

می خواستم که هیبت تان را غزل کنم
تلخی کام عاشق خود را عسل کنم
میخواستم شکر بشود این قصیده و
در بین این پیاله، می و باده، حل کنم
لابد که قسمت دل ما نیست شادی ات
با غصهء غمت ز چه بیخود جدل کنم
ای کاش مثل چوبهء تابوت می شدم
تا پیش تیرها بدنت را بغل کنم
پادر رکاب نالهء زخمی زینبم
تا خنده را به گریهء غربت بدل کنم

تو صبر می کنی به جراحات ِتیرها
وای از تن صبورت و هیهات ِتیرها

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
منظومهء بلند غزلهای ناتمام
مضمون بکر! که نشدی سالها تمام
فریادم از خلیج گلو دورتر نرفت
حلقم ز پا فتاد و شد عمر صدا تمام
یا گم شدم شبی وسط این عبور سبز
یا می شود غزل، سرِ این ناکجا تمام
من مختصات عشق ترا رسم کرده ام
از نقطهء شروع دو دنیا الی تمام
روزی که جام صبر تو لبریز می شود
حتماً شده خلاصهء صبر خدا تمام

مانده روی زمان و زمین ردّ پای ماه
مبهوت جلوهء حسنم نیمه های ماه

#امام_حسن_ع
#ماه_رمضان
#ولادت

@reza_dinparvar101
باعرض سلام و تبریک و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
برای استفاده از اشعار ماه مبارک رمضان از این هشتک ها استفاده کنید.

#مناجات_با_خدا
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#شب_قدر
#امام_حسن_ع
#حضرت_خدیجه_س
#عید_سعید_فطر

التماس دعا

@reza_dinparvar101
جمله ای از نور، روی طاقِ عرش افتاده است
میزبان هم، بهر مهمانان خود آماده است

جان ما آماده ی یک مستی جانانه شد
روزه داران! لحظه ی دیدار صاحبخانه شد

باز هم شد پشت این در، دیده ی عشاق، تر
ما به او مشتاق بودیم، او به ما مشتاق تر

السلام ای ماه من! ماه خدا، ماه کریم
دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم

برگه های بخشش ما را که امضا کرده اند
یاعلی گویان درِ میخانه را وا کرده اند

من خجالت می کشم چون پیشواز آمد علی
باز هم پیش خدا، بهر گدا، رو زد علی

سفره را که چید مادر، غصه ها شد برطرف
چیست شیرینی روزه؟ حبه انگور نجف

خاک راه بوترابم، نوکر مولا حسن
آخر سالی، غبار از دل تکاندم با حسن

ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است
کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است

تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن
با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ...

هیچ روزی سخت تر از روز عاشورا نشد
کربلا غوغا شد اما آب، دست و پا نشد

گریه کردم ... گرچه افطاری که خوردم زهر بود
من فدای تشنه ای که در کنار نهر بود

روضه ی عطشان شدن را تشنه می فهمد فقط
داغ حلق پاره اش را، دشنه می فهمد فقط

تا ته حلقوم او، خون گلو رفته چقدر
در دهان خشک او، نیزه فرو رفته چقدر

#مناجات_با_خدا
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع


@reza_dinparvar101
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دید زهرا راه را گم کرده ام
پرچمش را بر روی دیوار بست

من فراری بودم از مادر ولی
در به روی طفل ، با اصرار بست

زخم خوردم از همه ، رفتم نجف
زخم من را حیدر کرار بست

یا علی ، وقت ملاقاتی بده
از حرم دورم ... دلم زنگار بست

خواب دیدم دست معمار بقیع
می زند صحن حسن را داربست

#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع


@reza_dinparvar101
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است
سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است

آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟
پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است

سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست
آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است

لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم
آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است

خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم
آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است

آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است
آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است

نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد
نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است

زودتر پرونده ی ما را بده دست علی
حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است

زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده
حرف انگور نجف در سجده مستی آور است

بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم
چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است

سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته
او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است

عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود
گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است

یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آنکه از آتش فراری داده من را مادر است

مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود
آه حیدر از همان میخی است که روی در است

زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها
اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است

فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید
حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است

خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته
دختری که سوخته دستش به روی معجر است

پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور
شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است

#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#سال_جدید
@reza_dinparvar101
از حرم قرب خدای حسن
امر شده سجده به پای حسن
زر شدم از خاک عبای حسن
خلقت من بوده برای حسن

گرچه شب توبه و یا ربنّاست
کار گدا دست خود مجتباست

سبط نبی و نوه ی اوّلی است
سائلی از غیر درش معطلی است
سفره ی مهمانی حق منجلی است
ظرف ولایت حسن بن علی است

منتظر ماهم و بدرم از اوست
از کرمش، برکت قدرم از اوست

فاطمه نوشانده ز کوثر به ما
باده رسیده دم این در به ما
می زند آقای کرم سر به ما
داده ولیمه خود حیدر به ما

تا به سحر، جام مضاعف بزن
مست حسن باش چنان پنج تن

ذکر حسن، شرط قبول دعاست
جود حسن، از کرم مصطفاست
حب حسن، حب خود مرتضاست
خون حسن، در رگ خون خداست

لطف حسن بوده که در عالمین...
نسل امامت برسد بر حسین

خالق عزّ و جلش را ببین
نجمه و خیرالعملش را ببین
قاسم و شهد عسلش را ببین
صف شکنی در جملش را ببین

فتنه بپا گشته و در آن وسط
پشت حسن مانده خدیجه فقط

حرف بد از مردم شامی شنید
منّت بیمار جزامی کشید
گرچه به او درد و بلاها رسید
از غم مادر شده مویش سفید

غصه ی آن کوچه، غم دیگری است
فاطمه هم دیده حسن، مادری است

در وسط کوچه غمی پا گرفت
بین مدینه دل زهرا گرفت
تا جلوی چشم حسن را گرفت
سیلی محکم به رخش جا گرفت

روضه ی زهرا غم لولاک بود
زیور مادر به روی خاک بود

زهر اثر کرده پرش سوخته...
حنجره ی شعله ورش سوخته...
گرچه تمام جگرش سوخته...
از غم ارباب، سرش سوخته

خاک شد و وادی دوری نرفت
موی سرش بین تنوری نرفت

#امام_حسن_ع

@reza_dinparvar101
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عاشقی اندازه دارد، جلوه ی معشوق نه
مدح، کار خالق است و کار هر مخلوق نه
مرتضی فاروق ما شد، آن یکی فاروق نه
دست خالی آمدم با بقچه و ساروق نه

چارده شب رفت و حالا نور کوثر آمده
نیمه ی ماه خدا شد، سبط اکبر آمده

#رضا_دین_پرور

#امام_حسن_ع
#ماه_مبارک
#ولادت

💠 @hossein_jaan
با همین بیچارگی و چشم تر
میشود درمانده اینجا معتبر

گرچه من رسوا شدم، ردّم نکن
شب که شد، محتاج میکوبد به در

چرخ هایم را زدم بعد آمدم
باز تحویلم گرفتی بیشتر

بین مهمانی مرا جا داده ای
گرچه بودم از همه جا بیخبر

یک زیارت قسمتم کن در نجف
بی زیارت عمر من رفته هدر

دستهایم را گرفته یاحسن
ای خدای مجتبی من را بخر

آرزو دارم در ایوان حسن
روضه ی مادر بخوانم یک سحر

جان زهرا که میان شعله سوخت
بنده ات را رد کن از بین شرر

من دلم امشب به اربابم خوش است
می خرد او نوکرش را با ضرر

دردسر شد بوسه ی زیر گلو
قاتلش شد خنجری از پشت سر

میشود درد حسن درد حسین
داغ تشتی از جگر شد؛ تشت زر!

#مناجات_با_خدا
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#امام_حسین_ع
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع
#ازدواج_امیرالمومنین_ع_حضرت_زهرا_س

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_جمهور

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
نوای دل نوشته ...

۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم
مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم

مستم و با علی طرف شده ام
باز دیوانه ی نجف شده ام

۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده
وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده

ای گدا پیش پنج تن بنشین
دور سجاده ی حسن بنشین

۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد
هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد

آسمان روضه ی منور اوست
جبرئیل عاشق کبوتر اوست

۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین
هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین

گله را پیش دلبرم ببرید
قبل مرگم مرا حرم ببرید

۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد
زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد

مشک او را گرفته دست خدا
تشنه ی اوست جام کرب و بلا

۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است
در رکابش که بمانی و بمیری عشق است

می نویسم روی عقیق یمن
ذکر این الحسین و این الحسن

#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
#امام_زمان_عج

@reza_dinparvar101