عریضه "اشعار رضا دین پرور"
1.24K subscribers
161 photos
72 videos
1 file
12 links
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام)
*تنها صفحه رسمی*
Download Telegram
مِهر تو یکی از ثقلین است رضاجان
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان

تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان

#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد

@reza_dinparvar101
قدم می زنم روی این سنگ ها
کنار تنم روی این سنگ ها

به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها

#امام_رضا_ع
#مشهد

@reza_dinparvar101
می نشینم که مرا خانهء مادر ببری
تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری

با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام
آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری

دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام
مستحب است که در خانه کبوتر ببری

نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم
تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری

منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت
ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری

در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام
در زدم تا که از آتش، همه را در ببری

"هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد"
پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری

آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین
تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری

یا غریب الغربا تو شده حتی یک بار...
غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟

گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من
آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری

مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش
برو لازم نشود دست به معجر ببری

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

@reza_dinparvar101
مجنون شبگردم خودم را می کِشم سوی حرم
پیمانه دست من نده، چون مستم از بوی حرم

اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم

پیراهنِ درویشی ام عیب مرا پوشانده است
کشکول من لبریز شد با ذکر هوهوی حرم

من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم

گفتم مریضم، خسته ام، بیچاره ام، درمانده ام
محتاج تر کردی مرا فوراً به داروی حرم

چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
یکبار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم

از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
والله وا کردم حساب ویژه ای روی حرم

حرف وداعت می شود فوراً پریشان می شوم
زلف دلم عمری گره خورده به گیسوی حرم

مثل شلوغی نجف تا کربلا در اربعین
گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

@reza_dinparvar101
همینکه زهر، به روی جگر شرر انداخت
امام هشتم ما را به چشم تر انداخت

شبیه مار گزیده به دور خود پیچید
عبای شانهء خود را به روی سر انداخت

میان کوچه زمین خورد و یاد زهرا کرد
به راه خلوت کوچه کمی نظر انداخت

نشست و تکیه به دیوار خانهء خود کرد
نگاهِ غرق غمش را به میخ در انداخت

دوشنبه صورت زهرا میان آتش سوخت
مدینه مادر او را به دردسر انداخت

لگد زدند و در خانه کنده شد از جا
و جان حوریه را ضربه در خطر انداخت

خلاصه میوهء طوبی ز شاخه، کال افتاد
خلاصه فضهء او دید که پسر انداخت

اگرچه با غم مادر به سینه می کوبید...
اگرچه ماتم او شعله بر جگر انداخت...

نفس نفس زدن و دست و پا زدن هایش
به جان شاه خراسان غمی دگر انداخت

صدای آن لب خشکیده را جواد شنید
رسید و اشک، به روی لب پدر انداخت

اگرچه تشنه روی خاک بر زمین افتاد
غم رضا همه را یاد یک نفر انداخت

حسین در ته گودال، جای تنگی داشت
به صورتش لگد چکمه ها اثر انداخت

حسین شد نفسش تنگ و شمر، وزنش را
به روی سینهء ارباب، بیشتر انداخت

حسین، دل نگران کشته شد کنار حرم
ز بسکه نیمه نگاهی به دور و بر انداخت

حسین، پاره حصیر دهات شد کفنش
عقیله را تن صد پاره از کمر انداخت

غریب بود رضا، نه غریب تر ز حسین
نبوده روضه اش اصلاً عجیب تر ز حسین

#امام_رضا_ع
#شهادت

@reza_dinparvar101
قدم می زنم روی این سنگ ها
کنار تنم روی این سنگ ها

به خواب خوش صبحدم دیده ام
که جان می کنم روی این سنگ ها

#امام_رضا_ع
#مشهد

@reza_dinparvar101
مِهر تو یکی از ثقلین است رضاجان
بر گردنم از عشق تو دِین است رضاجان

تا کرببلا یک قدم است از حرم تو
صحنین تو بین الحرمین است رضاجان

#امام_رضا_ع
#کربلا
#مشهد

@reza_dinparvar101
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم!
شدم گدای حریمت، به خویش می بالم

فقط غبار ترا می کشم به چشم ترم
فقط مسیر ترا می روم در این عالم

دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم

به مستمندی ام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم

چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم

غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم

از آن زمان که شده سفره ام بنام جواد
زیادتر شده والله برکت مالم

مرا بخر که محرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم

اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم

صدای ضجهء مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماه گودالم؟!

لباس پاره تنت بود، کوفیان بردند
شهید بی کفنم از غم تو می نالم

#امام_رضا_ع
#شب_جمعه
@reza_dinparvar101
اگر بنده هستی خدا را بخواه
اگر درد داری، دوا را بخواه
فقط ضامنِ کربلا را بخواه
علی بن موسی الرضا را بخواه

در اینجا بجز بادهء قُم نخور
ز باب الجوادِ حرم جُم نخور

کسی که در اینجا ادب داشته
دم و گریهء نیمه شب داشته
گدا در حرم، اذن رب داشته
"یرون مقامی" به لب داشته

غم و درد خود را نهان کن نهان
فقط "یسمعون کلامی" بخوان

همینجا بهشت است! حسرت نکش
مهیاست نعمت، تو زحمت نکش
از این دست خالی خجالت نکش
ز شخصی بجز شاه، منّت نکش

ببند عهد و در قول خود جا نزن
جز این در، در خانه ای را نزن

اگر قطره ای، شور دریا بگیر
بسوز و چنان شعله ای پا بگیر
برای محرم بیا جا بگیر
برو گوشه ای از عبا را بگیر

رضا که عبا را به سر می کشید
دلش تا به شش گوشه پر می کشید

به هم ریخت با زهر، بین گذر
زمین خورد! اما نه پیش پسر
نچید از سرِ نیزه خون جگر
نشد حاصلش کمتر و بیشتر

حسین از حرم تا به میدان رسید
فقط ناله از داغ علی اکبر کشید

کمی از علی زیر پا ریخته
هزاران علی در عبا ریخته
نبی صد طرف در منا ریخته
سر عمه خاک عزا ریخته

قسم خورد زینب که گریان شود...
کمی تار مویش پریشان شود...

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

@reza_dinparvar101
تلخم و مثل شِکر، شُکر مدامم این است
اول صبح، به ذکرت دهنم شیرین است

درد دارم که سرصبح نشستم به درت
باز هم درد بده، درد ... مرا تسکین است

چقدر عطر خوشی می وزد از باغ سحر
پرچم نام تو زیبایی این پرچین است

آنکه دیده قد و بالای ترا بین نماز ...
عاشق هر که شود غیر تو، کوته بین است

هرچه من می کشم از دست خطای خودم است
حجم پرونده ی بیچارگی ام سنگین است

جان زهرا بغلش کن دل رسوایم را
نوکر سر به هوای تو، سرش پائین است

گرچه آلوده شد عمری نَفَس من ز گناه
دور شش گوشه که باشم نَفَس عطرآگین است

وطن من نجف است و دل من خاک نجف
وقت مرگم برسد، اسم علی تلقین است

خانه آباد شدم، خانه ات آباد رضا
هر که شد سائل تو زندگی اش تآمین است

نذرها کرده جوادش برسم صحن رضا
من اگر زائر آقا نشوم غمگین است

#مناجات_امام_زمان_عج
#امام_رضا_ع
#امام_جواد_ع

@reza_dinparvar101
اگرچه دیده ای از من هزار شرّ و بدی
نمی روم بجز این خانه، خانه ی احدی

مرا دوباره بغل کن بگو سلامُُ علیک
سلام حضرت سلطان! علیک معتمدی

از اینکه کاسه ی من خالیَ است خوشحالم
رسیده باز به این در، گدای نابلدی

منم کسی که فقط زیر قول خود زده ام
تویی که قید مرا مثل دیگران نزدی

هزار و یک گره خوردند دست زائرها
ولی ندیده کسی از ضریح، دست ردی

ز خاکبوسی این در، رسیده ام همه جا
بدون جلوه ی هشت تو نیستم عددی

تجلیات سریع الرضا، امام رضاست
کسی قبول ندارد ... بیاورد سندی!

غبار جان مرا می بَرد غبار نجف
مرا ببر به نجف باز، یاعلی مددی

من آمدم بگذاری قدم به چشمانم
زمان بی کسی ام بین خانه ی ابدی

مرا دوباره رضاجان به اربعین برسان
اگر بناست بیاید به پیکرم لحدی

رضا تو گرچه غریبی، غریب تر نشدی
نخورده جسم جوادت، بجای تو لگدی

ندیده ای جلوی چشم مادرت زهرا
شکاف نیزه روی پهلوی بلند قدی

حسین با سر زانو کنار اکبر گفت؛
هزار تکه شده پیکرت... عجب جسدی!

میان جمعیتی، جمع کردنت سخت است
چقدر پیکر تو ریخت از عبا ولدی

#امام_رضا_ع

@reza_dinparvar101
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خسته بودم، هیچکس در خانه اش راهم نداد
دست بر دامان سلطان، گوشه ی مشهد شدم

عطر مشهد در نجف، عطر نجف در مشهد است
از غبار این حرم، خاک علی شاید شدم!


#رضا_دین_پرور

#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امام_رضا_ع
#نجف
#مشهد

💠 @hossein_jaan
تا به قصد عبد بودن، راهی مقصد شدم
امتحانم کردی و در استقامت رد شدم

سیل اشکم بند آمد، سدّ ایمانم شکست
جاهلانه من مسیر بنده ها را سد شدم

باز با روی سیاه و گردن کج آمدم
زیر قول خود زدم ... گردن کشیدم ... بد شدم

نفس بوده نارفیقی که مرا بیچاره کرد
آنکسی که فاطمه اصلاً نمیخواهد شدم

خسته بودم، هیچکس در خانه اش راهم نداد
دست بر دامان سلطان، گوشه ی مشهد شدم

با پرِ خدّام آقا راه من تغییر کرد
شاه بودم، سائل آقای این گنبد شدم

خاک مشهد در نجف، خاک نجف در مشهد است
از غبار این حرم، خاک نجف شاید شدم!

این در آن در می زنم، در این رواق و آن رواق
از سرِ شب، زائر زهرای بی مرقد شدم

جمعیت، جای ضریح او مرا در کوچه بُرد
از کنار آن دری که سوخت زهرا رد شدم

هرم شعله روی دست و صورتش می زد ولی
مات آنکه پشت در با پا لگد می زد شدم

فاطمه افتاد، عبایش را علی رویش کشید
گفت زار محسنی که بر نمی گردد شدم

کربلا مادر به روی پیکری چادر کشید
داغدار آن سری که در تنور آمد شدم

#مناجات_با_خدا
#فاطمیه
#امام_رضا_ع

@reza_dinparvar101
آمدم در کوی سلطان از گلستان رجب
مست مستم در حرم از بوی غفران رجب
در همین یک هفته که مانده به پایان رجب
باده می ریزد رضا در جان مهمان رجب

عقل اگر داری برو مستی کن و دیوانه باش
ساغری دستت بگیر و دور سقاخانه باش

زائری در می زند، دنبال جا در میکده است
یک نفر گریان شده، چشمش به نور گنبد است
حال هرکس که به پابوسش نمی آید بد است
چون شفا در زعفران و در نبات مشهد است

در زیارت منّت خدّام را هم می کشم
خاک جاروی حرم را روی چشمم می کشم

بی سر و پا روبروی او موءدب می شود
سائل آلوده اینجا بنده ی رَب می شود
هرکسی محتاج تر باشد مقرّب می شود
میهمان سختش که شد آقا معذّب می شود

این چه اربابی است شخصاً میزبانی می کند
با غلامان بدش هم مهربانی می کند

باز برگشتم به دامانش چنان روز معاد
دید از لطفش دوباره ذره ی کم را زیاد
گفت اسمت چیست؟ من گفتم غلام خانه زاد
گفت رفتی تا کجا؟ گفتم فقط باب الجواد

قبل اینکه زائرش باشم برایم جا گرفت
او خودش آمد غبارِ چهره ی من را گرفت

شب نشینی دور این سفره فقط رزق خداست
با لباس پاره هم سلطان به دنبال گداست
دورم از شش گوشه ی آقا! همینجا کربلاست
برگ دیدار ضریح مرتضی دست رضاست

خواب دیدم درّ نایاب صدف آورده ام
خوشه ی انگوری از باغ نجف آورده ام

خوشه ی انگور سلطان نجف را ریختند
گرگ های کربلا در دشت و صحرا ریختند
خون اکبر را زمین پهلوی زهرا ریختند
پیکرش را در کنار چشم بابا ریختند

یکطرف ارباب بود و صد طرف پیغمبرش
یک عبا نه صد عبا میخواست جسم اکبرش

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

@reza_dinparvar101
گدای حرا در پی ساغر آمد
دم مستی و عید پیغمبر آمد

شب بعثتش استخاره گرفتم
کرم را ببین! سوره ی کوثر آمد

نمیخواستم او به زحمت بیفتد
پی بچه ی ناخلف، مادر آمد

فقیرم، من از تاج و تختم گذشتم
به سلطان بگوئید که نوکر آمد

گنهکار بودم، محلّم ندادند
رضا خود، سراسیمه پشت در آمد

به آئینه کاری صحنش رسیدم
به چشمم ترک خوردنم بهتر آمد

در آئینه تصویر خود را چو دیدم
فقط ناله کردم که پیری سر آمد

نجف خواستم زیر ایوان طلایش
به روی زبانم مدد حیدر آمد

کمی کم نشد از بزرگی مولا
کنار علی گرچه که قنبر آمد

به عشق علی هر شب احیا گرفتم
چه خوش بودم اما شب آخر آمد

نجف ناله زد، طوس و مکه بهم ریخت
که یک کاروان از مدینه در آمد

چه زیبا رقیه ز مادر بزرگش
خداحافظی کرد و با معجر آمد

رباب اصغرش را کمی شیر داد و
به یادش غم و غصه ی هاجر آمد

چقدر از روی دوش آقا می افتاد
عبایی که بر قامت اکبر آمد

چه می شد که زینب کفن برنمیداشت
بهم ریخت تا اسم انگشتر آمد

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#مبعث
#خروج_کاروان_از_مدینه

@reza_dinparvar101
بنده ای که از خدا حرمت شکست
میهمان رب شد و بالا نشست

گرچه بد بود و خریداری نداشت
با بد و خوبش خدا کاری نداشت

او خودش آمد به دنبال همه
برکتش شد شامل حال همه

خانه ها را غرق نور صحن کرد
سفره ی مهمانی اش را پهن کرد

خلق را شرمنده کرد از هر نظر
بنده ی بی آبرو را بیشتر

زحمت این سفره را مادر کشید
هر کسی که تشنه شد کوثر چشید

چه بساطی را فراهم کرده است
چای ما را در نجف دم کرده است

نخل جان را آبیاری می کنیم
با علی شب زنده داری می کنیم

با توام؛ ای چشم بارانی شده!
اولین شب های مهمانی شده

از گناه غفلتم آزرده ام
باز هم از نفس، بازی خورده ام

من که با بال شکسته می پرم
درد خود را پیش سلطان می برم

باز عبد خانه زادش می شوم
سائل باب الجوادش می شوم

روی سنگ صحن، زانو می زنم
به علی موسی الرضا رو می زنم

نوکر او سرفرازی می کند
بسکه او مهمان نوازی می کند

گرچه چشمانم به ایوان طلاست
آرزوی من طواف کربلاست

من فدای آنکه خوانده بارها
در خراسان روضه ی کرببلا

گفت گرچه زهرگین شد این تنم ...
یا چنین در کوچه ها جان می کنم ...

می روم در حجره بی دلواپسی
دست و پایم را نمی بندد کسی

بیقرارم لحظه های آخرم
چون جوادم می رسد بالا سرم

وای من از داغ عظمای حسین
وای من از قد و بالای حسین

شمر، همرنگ غروبش کرده بود
بین مقتل، میخکوبش کرده بود

#مناجات_با_خدا
#امام_رضا_ع
@reza_dinparvar101
با سلام و تحیت
برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا

ماه های رجب، شعبان و رمضان

#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب
#مبعث
#حرکت_کاروان_امام_حسین_ع
#میلاد_امام_حسین_ع
#میلاد_حضرت_عباس_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
#امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
#حضرت_خدیجه_س
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#نجف
#عید_سعید_فطر

محرم و صفر

#محرم
#صفر
#اصحاب_الحسین_ع
#حضرت_مسلم_ع
#ورودیه
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_زینب_س
#طفلان_حضرت_زینب_س
#حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_کلثوم_س
#حضرت_عبدالله_بن_حسن_ع
#حضرت_قاسم_بن_حسن_ع
#حضرت_علی_اصغر_ع
#حضرت_علی_اکبر_ع
#حضرت_عباس_ع
#تاسوعا
#شب_عاشورا
#وداع
#فراق
#گودال
#شام_غریبان
#کوفه
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#شام
#مجلس_یزید
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#شب_جمعه

فاطمیه

#فاطمیه
#حضرت_محسن_بن_علی_ع

مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و ....

#حضرت_محمد_ص
#امام_علی_ع
#امیرالمومنین_ع
#نجف
#لیله_المبیت
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_ع
#امام_حسین_ع
#امام_سجاد_ع
#امام_باقر_ع
#امام_صادق_ع
#حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#امام_جواد_ع
#امام_هادی_ع
#امام_حسن_عسکری_ع
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_زینب_س
#حضرت_معصومه_س
#امامزاده_صالح_ع
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
#زیارت_مخصوصه
#غدیر
#عرفه
#تخریب_بقیع

بیداری اسلامی

#بیت_رهبری
#فلسطین
#انقلاب_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی

متفرقه

#شب_یلدا
#سال_جدید

@reza_dinparvar101
بی جام و باده مست پیر راهم امشب
میخانه را وا کن سبو میخواهم امشب

پای برهنه آمدم از طور موسی 
کوه گناهم ریخت، وزن کاهم امشب

خورشید، محو گنبد شمس الشموس است
از مشهدش تابیده نور ماهم امشب

هم سفرهء موسی بن جعفر پهن کردم
هم سائل مهمانسرای شاهم امشب

از قبل خلقت، طبع من طبع گدا بود
ذکرم از اول یاعلی موسی الرضا بود

سائل نشسته بار، پشت در بچیند
تقدیر او را ساقی کوثر بچیند

امشب رسیده فاطمه تا با عروسش
از نور طوبی میوهء نوبر بچیند

گرچه تصدق می کنند این خانواده
قسمت شده این سفره را مادر بچیند

رو کن دو دست خالی ات را پیش سلطان
تا بین آن ها کیسه های زر بچیند

حتی اگر قلبت ز مردم خسته باشد
باور نکن باب الجوادش بسته باشد

اینجا برای قطره اقیانوس دارند
خُدّام، دست خود پر طاووس دارند

افلاکیان با چلچراغ صحن هایش
در جادهء هفت آسمان فانوس دارند

بردار دردت را ببر دارالشفایش
بیمارهایش نوبت پابوس دارند

زائر خیالت جمع! حتی بین مکه
حجاج کعبه میل شاه طوس دارند

دور ضریحش مست جام لاتخف باش
نزدیک ایوان طلا یاد نجف باش

از چاهِ چشمم گریه را بیرون کشیدند
از یارضا یاربنّا بیرون کشیدند

بعد دو رکعت روضه بالای سر او
روح مرا از زیر پا بیرون کشیدند

یک شب که خضر اینجا قدم میزد خودش دید
از خاک نعلینش طلا بیرون کشیدند

از پنجره فولاد او دلبسته هایش
هر اربعین کرببلا بیرون کشیدند

مُرده است هرکس بر رضا تردید دارد
حصن ولایش قلعهء توحید دارد

لب تشنه ها را تشنهء دریا شدن کن
پربسته ها را بیقرار پر زدن کن

حالا که سهمت دوری از اهل و عیال است
یادی هم از آن کشتهء دور از وطن کن

وقتی جوادت می رسد بالاسر تو
در وقت تدفین، یاد شاه بی کفن کن

گل ها که می ریزند بر جسم تو یادِ
ده اسب که رفتند بر روی بدن کن

این روضهء سربسته را اینجا نگهدار
رزق محرم را برای ما نگهدار

#امام_رضا_ع


@reza_dinparvar101
با اینهمه رسوایی و روی سیاهم
در که زدم دیدم رضا داده پناهم

گفتم نمی بخشد مرا، دیدم که بخشید
گرچه نباید می گذشت از اشتباهم

دستی که خالی میشود خیلی می ارزد
هرچند محتاجم ولی محتاج شاهم

من سائلی را پیش سلطان دوست دارم
چیزی نمی گیرم ز مردم ... در رفاهم

شغل شریفم تا همیشه تکیه داری است
کُنج حرم بوده از اول تکیه گاهم

رفتم امین الله خواندم روبرویش
شرمندگی های مرا خواند از نگاهم

ای اهل عالم! لایق عشقش نبودم
او عاشقم شد ... به خدا من بی گناهم!

با خوردن چای حرم در صبح زودش ...
مستانگی اربعینم شد فراهم

قربان آن آقا که الطاف جوادش
نگذاشت از درگاه او چیزی بخواهم

در بوسه بر سنگ حرم رزق عراق است
بوی نجف را می دهد صحن رضا هم

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه

@reza_dinparvar101
آی سلطان باوفای قدیم
باز کن در روی گدای قدیم

نوکر رو سیه که رو سیه است...
آن رضا هم، همان رضای قدیم

خوب بودم ولی عوض شده ام
آمده عبدِ باحیای قدیم

جای من را نداده ای به کسی
که نشستم دوباره جای قدیم

اصلاً انگار قوم و خویش همیم
بیشتر شد برو بیای قدیم

شهدا! جای تان حرم، خالی
دل من لک زده برای قدیم

گریه در صحن کهنه می کردیم
چه شد آن جمع باصفای قدیم

من ضرر کردم و عقب ماندم ...
از رفیقان بی ریای قدیم

به علی خسته ام، نجف برسان
برسان یاعلی قُوای قدیم

ای که جدّت قدیم الاحسان است
گریه کردی ز روضه های قدیم

تشنه بودی به خویش پیچیدی
جسم تو سوخت از دمای قدیم

زهر خوردی، لگد نخوردی تو
از رفیقان آشنای قدیم

قد خمیده حسین را کشتند
با عصای نو و عصای قدیم

شمر، بالاسر حسینت داشت...
کینه ی تازه ای جدای قدیم

زد به گردن دوازده ضربه
که نشد آن قفا قفای قدیم

#امام_رضا_ع
#زیارت_مخصوصه
#شب_جمعه

@reza_dinparvar101