Rahil💚میلیاردر سکسی و منزوی💚
1.53K subscribers
21 files
43 links
مترجم:🌸راحیل🌸
🟠ذوب شدن[جلد۴ برادران استیل (فایل آماده فروشی)
🔵همسر همتای پدرخوانده مافیا(فایل آماده فروشی)
🟢میلیاردر سکسی و منزوی(فایل آماده فروشی)
سایر رمان ها:
@novelsrah
@rahilasha
@rahillro
عیارسنج ها و فایل های رایگان:
@tarjomehayerahil
Download Telegram
#melt

#part_143

#رمان_ذوب_شدن

#جلد_چهارم_برادران_استیل



گفتم؛

_تو هیچ ایده ای نداشتی که چقدر واسم آزار دهنده بود. هدف اصلی من توی زندگی این بود که از تو پیشی بگیرم و بگذرم و من هرگز نتونستم

_ها! دلیل اینکه تو هرگز نتونستی این کار رو انجام بدی اینه که من خودم رو مجبور کردم خیلی سخت تر کار کنم تا از تو جلوتر بمونم

دوباره گرم شدم.

_تو داری میگی که من مشوق تو بودم؟

_آره، کاملا. تو نمیدونی که چقدر بهم نزدیک شده بودی که بهم غلبه کنی و منو شکست بدی. دلیلی وجود داره که من معاشرت نکردم.

اولیور زندگی اجتماعی نداشته؟ اون همیشه خیلی شوخ طبع و خوش قیافه بود، همیشه دو یا سه زن به هر کلمه اون و تک تک کلماتی که میگفت بهش چسبیده بودن. من کسی بودم که زندگی اجتماعی نداشتم.

البته، از اونجایی که من یکی از معاشرت ها رو نداشتم، نمیدونستم که اون چنین چیزی داشته یا نه

_من فکر نمی کنم که هیچ یک از ما توی مدرسه پزشکی زیاد معاشرت داشته باشیم و این در مقایسه با دوره کارآموزی و اقامت چیزی نبود

_کاملا موافقم و نیازی به گفتن نداره. اون روزها بی رحمانه بودن

اون گونه ی من رو با انگشت هاش نوازش کرد. داشتم ناراحت میشدم.

گلوم رو صاف کردم

_حال و حوصله ی چه کاری رو داری ؟ توی اینجا رستوران‌ های زیادی وجود دارن. یه مکان سوشی خوب حدود یه بلوک تا اینجا فاصله ست و چند مکان ایتالیایی هم وجود داره