راهک، راهنمای کتاب
1.48K subscribers
13K photos
999 videos
1.46K files
9.93K links
راهنمای کتاب
Download Telegram
Forwarded from hekmatpub
🔗 دانلود نسخه الکترونیکی کتاب از فیدیبو:
https://fidibo.com/book/81645-کتاب-تاریخ-پزشکی


📚 تاریخ پزشکی
✍🏼 نوشتۀ ویلیام باینوم
📝 ترجمۀ فهیمه مخبر دزفولی
📕 232 صفحه
💳 قیمت: 20000 تومان


📖 ویلیام باینوم در این اثر با بیانی روان، و گاه طنزآمیز، دوهزار و پانصد سال تاریخ پزشکی را به‌اختصار ولی بسیار عمیق عرضه می‌دارد. او تاریخ پزشکی را به پنج دوره تقسیم کرده است. وی با تأکید بر اهمیت بیمارستان‌های فرانسه در قرن نوزدهم به‌عنوان عصر پزشکی بیمارستانی، دوره‌های قبل از آن را دوره پزشکی بالینی و کتابخانه‌ای و دوره پس از آن را پزشکی اجتماعی و آزمایشگاهی شمرده است. باینوم در فصل پزشکی کتابخانه‌ای، که معاصرِ قرون وسطی در اروپاست، پزشکی اسلامی و پزشکان برجسته‌ای چون رازی و ابن‌سینا را معرفی کرده، سپس به بازگشت علوم یونانی از طریق ترجمه آثار عربی به لاتین اشاره نموده و به ادامه پیشرفت علوم پزشکی در غرب (تأسیس بیمارستان‌ها، آزمایشگاه‌ها، دانش و صنعت داروسازی) تا دوره معاصر پرداخته است.

#پزشکی #تاریخ #تاریخ_پزشکی #بقراط #طب #طب_سنتی #سقراط #افلاطون #ارسطو #پزشکی_بالینی #آزمایشگاه #پزشکی_نوین #کتاب_پزشکی
.
#کتاب #معرفی_کتاب #حکمت
#کتاب_باز #کتابخوان #کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب #کتاب_فلسفی
#پیشنهادکتاب #قرنطینه_با_کتاب
#کتاب_بخوانیم #کتابدوست
#انتشارات_سینا #نشر_سینا
#انتشارات_حکمت_سینا
#انتشارات_حکمت #نشر_حکمت

|[ @HekmatPub ]|
Forwarded from Fallosafah | فَلُّ‌سَفَه (M Saeed H Kashani)
اما اگر کسی «عقل» و «خرد» داشته باشد و «پیش‌اندیش» باشد و خواهان «سلامتی»، پیش از آنکه زمام خود به دست آشپزان و امیال و شهوات خود بدهد با پزشکان مشورت می‌کند تا چه بکند که بیمار نشود و «زندگی سالم» داشته باشد. افلاطون نتیجه می‌گیرد که فلسفه «پزشکی روح» است و فیلسوف «پزشک نفس» یا «روح». مخالفت افلاطون با «سیاستمدارن» عوامفریب و هنرمندان و ورزشکاران حرفه‌ای از همین جاست که او آنان را ارضاکنندهٔ امیال پست مردم می‌شمرد (نه اینکه افلاطون با رفاه اقتصادی مخالف باشد. جنگ‌طلبی و جنگ‌افروزی و دشمن‌تراشی خود از امیال پست عوام است. غرور و تفاخر و برتری‌جویی‌های قومی و ملی و منطقه‌ای و نظامی‌گری ریشه در پرخاشگری و قدرت‌طلبی عوام دارد). افلاطون «سلامتی» را بر «لذت» مقدم می‌داند و مدعی است برای لذت بردن نخست باید «سالم» بود. از همین روست که فیلسوف نمی‌تواند خوشایند مردمانی باشد که اصل را لذت حسی و خواب خوش می‌دانند و از لذت دانستن و آکاهی و بیداری و دیدن ناشناخته‌ها بی‌خبرند. فلسفه و فیلسوف آدم را ناراحت می‌کنند، چون می‌خواهند بیدار کنند. افلاطون نتیجه می‌گیرد: کار فیلسوف خطرناک است و رنج‌آور چون او بیدارکننده و آگاه‌کننده است. اگر کسی بیداری و آگاهی را دوست نداشته باشد و از آن لذت نبرد، از نظر او، «فیلسوف» بزرگ‌ترین «دشمن مردم» است. بنابراین، آنچه می‌باید در زندگی بیاموزیم و آموزگاران می‌باید به ما بیاموزند، «لذت» فهمیدن و دانستن و شناختن و سود آن است. فلسفه نیز همچون هرچیز خوب دیگری می‌تواند «لذت‌بخش» باشد و «فایده» هم داشته باشد و «سالم» هم باشد، و باید باشد، اما نخست باید چگونه «لذت بردن» از چیزهایی را بیاموزیم که در «طبیعت اول» ما نیست، مانند لذات حسی و طبیعی و غریزی، بلکه در طبیعت دوم ماست. فلسفه رفتن از «طبیعت اول» (فطرت اول) به «طبیعت دوم» (فطرت ثانی) است.


#افلاطون
#فلسفه
#ورزش
#لذت
#رنج
پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah
Forwarded from hekmatpub
به‌زودی منتشر می‌شود:

محسن مهدی، فیلسوف پرآوازۀ عراقی‌ـ‌‌ایرانی، نقش بسیار ارزنده‌ای در شناساندن اندیشۀ سیاسی فیلسوفان مسلمان در عصر حاضر ایفا کرده است. کتاب «فارابی و بنیان‌گذاری فلسفۀ سیاسی اسلامی»، شاهکار او در فلسفۀ سیاسی اسلامی است. #محسن_مهدی در این #کتاب گزارشی کاملاً جدید از تعلیمات #فارابی در خصوص #دین و #سیاست ارائه می‌دهد. گزارش او برآمده از درکی ژرف و نگرشی فلسفی و مبتنی بر ده‌ها سال تحقیقات دانشگاهی و بازیابی متون و نیز مبتنی بر کشف دوبارۀ این قلمرو و تمرکز بر فلسفۀ سیاسی سده‌های میانی در سنت اسلامی است. وی در این کتاب نشان می‌دهد که فارابی با بهره جستن از سنت یونانیِ فلسفۀ سیاسیِ بازمانده از #افلاطون و #ارسطو و جای دادن این سنت در بستر فکری و اجتماعی اسلامی، چگونه فلسفۀ سیاسی اسلامی را بنیان گذاشت و اساساً چگونه خط سیر اندیشۀ سیاسی در اجتماع مسلمانان را دگرگون کرد.

📚 فارابی و بنیان‌گذاری فلسفۀ سیاسی اسلامی
به‌قلم محسن مهدی
ترجمۀ محمداحسان مصحفی
۳۸۴ صفحه

#لذت_اندیشیدن_با_حکمت
@HekmatPub
Forwarded from تحلیل اجتماعی (shafagh)
🔳 خشمِ متراکم

مانوئل کاستلز، که شاهکار سه جلدی‌اش به نام #عصر_اطلاعات هنوز هم بی‌رقیب است، در جدیدترین اثرش به نام #شبکه‌های_خشم_و_امید به بررسی نقش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در انقلاب‌های عربی می‌پردازد.

شبکه‌هایی که به هیچ‌وجه مجازی نیستند، بلکه تنها یکی از دنیاهای ممکنِ لایپ‌نیتسی هستند که مدرنیته ایجاد کرده است. این دنیای ممکنِ تازه، امکان زیستی دیگر را برای انسان فراهم آورده‌اند. آن‌هم زیستی که شهروندانِ آن بیشتر از فضای بیرونی، سه نیاز اصلی روان‌شناسی‌شان، یعنی نیاز به ارتباط، نیاز به احساس خودمختاری و آزادی، و احساس شایستگی و تأثیرگذاری‌ برآورده می‌شود.

در میان شهروندانِ این دنیای تازه، سلسه مراتب قدرت وجود ندارد و هر که مجاز است نظر خودشان را بگوید؛ احساسِ دیده‌شدن، مهم بودن و مفید بودن نمایند؛ ارتباط‌های دلخواه شکل دهند؛ از هر جایی خبر بگیرند و خبر بدهند و از این طریق احساس قدرت نمایند؛ و بدون وجود نیروی جباره‌ی حکومت (که #افلاطون آن را شرّ ضروری می‌نامید: شرّ از آن جهت که آزادی و اصالت انسان را می‌گیرد؛ ‌و ضروری بدان جهت که آدمیان بدون وجود آن همدیگر را پاره پاره می‌کنند)، اراده‌ی فردیِ خود را با کمترین هزینه، از طریق نگاشتن، هشتگ زدن و تِرند کردن پیش ببرند و آن را به یک موج اجتماعی و اعتراضی تبدیل نمایند.

در آنجا او از عبارت «خشم متراکم» استفاده می‌کند. خشم متراکم مربوط به جوامعی است که فاصله‌ی جامعه‌ی مطلوب با جامعه‌ی موجود زیاد است، و یا تصویر ذهنی شهروندان بر این اساس شکل گرفته است که فاصله‌ی آنچه می‌خواهند با آنچه هست بسیار است. این فاصله از سویی در آنها اضطراب ایجاد می‌کند، و این اضطراب به خشم، تولید محتواهای ناشی از اضطراب و خشم، و به #اشتراک گذاشتن این خشم می‌شود.


این اشتراک، به زودی مشترکان خود را پیدا می‌کند، که بر اساس این محتوای مشترک یک جامعه‌ی کوچک تشکیل داده، به تولید خبر، افشاگری و حتی جعل خبر می‌پردازند؛ و بدین واسطه به یکدیگر قوت قلب و امیدِ پیروزی می‌دهند. وقتی شهروندان این دنیای مجازی که حول محتوایی مشترک جمع شده‌اند، به تعداد مطلوبی برسد که احساس پیروزی بر رقیب و یارگیری از میان تماشاگران نمایند، آنها حرکات خود را دنیای بیرونی می‌کشانند و جنبش‌‌های اجتماعی به جنبش‌های اعتراضی تبدیل می‌شود. او در این کتاب به بررسی جنبش‌های اعتراضی در کشورهای عربی و نقش اینترنت در آنها می‌پردازد.

البته این جامعه‌ی تازه همچنان دو خطر در کمین دارد:

🔸 تولید افراد میان‌مایه؛ به‌واسطه‌ی افرادی که در سطحی‌ترین لایه‌ی اطلاعات گیر می‌کنند و دانشِ آنها به‌واسطه‌ی هیجان‌های سطحی تعیین می‌شود و نه تحلیل روشمند و ساختاری. این آفت را نیکلاس کار، پژوهشگر امریکایی حوزه‌ی فناوری و اینترنت، در کتاب «اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» به خوبی توضیح می‌دهد.

🔸 جبّاریت رسانه‌ای. همان‌طور که در فضای بیرونی، حقیقت بسیاری از امور اجتماعی بر اساس میزان قدرت اقتصادی و سیاسی طبقات خاص پیش می‌رود، در فضای رسانه‌ای نیز قدرت رسانه‌ای تعیین‌کنندگی بسیاری دارد. باید توجه داشت که با وجود عدالتی که فضای مجازی در دسترسی به اخبار پدید آورده‌اند، اما همچنان طبقه‌ی قدرتمندی وجود دارد که به جای کشف حقیقت، به جعل حقیقت در راستای مقاصد خود می‌پردازد و از میان شهروندان این دنیای مجازی به یارگیری سربازان بی‌جیره و مواجب می‌پردازد. سقوط برخی نظام‌های سیاسی در صدسال گذشته، محصول جعل حقیقت‌هایی بوده است که هیچ‌گونه صدقی نداشته‌اند، اما به نهضت‌های اعتراضی بزرگی انجامیده‌اند.

خواندنِ این کتاب را به دولتمردان جمهوری اسلامی توصیه می‌کنم. خشمِ متراکم در فضای مجازی (به ویژه توییتر) را می‌توان به خوبی دید. انکارِ آن و چسباندنش به ضدانقلاب و دشمن و ...، هیچ کمکی به حل آن نمی‌کند. حتی اگر دلایل این خشم‌ها واقعی نباشند، اما تاریخ نشان می‌دهد که تأثیر گذارند.

لطفاً به کمک اندیشمندان مختلف و دلسوز ایرانی که تعداشان هم کم نیست، برای این خشم‌های متراکم و دلایل آن چاره‌ای بیندیشید. این خشم متراکم اگر حل نشود، هیچ اصلاحی را نتیجه نخواهد داد، و تنها ما را به زندگی بر اساس خشم‌های کور غریزی می‌رساند که پُر از دلهره و ترس و ناامیدی است.


🖌دکتر محسن زندی

http://telegram.me/tahlyleejtemaaey