تمام مشکلات تقصیر گره کور بالای بدنمان است. دشمنیای هم با بدن یا سر ندارم: تنها مشکلم گردن است، همین گردن این خیال باطل را ایجاد میکند که سر و بدن از هم جدا هستند. زبان اشتباه کرده، نبایست کلمات متفاوتی برای این دو میساختند. اگر سر ما هم عین سر کرم یا قورباغه مستقیما از شانهها ادامه پیدا میکرد و آن بدترکیب دروغین هم روی بدن ما تعبیه نشده بود، آدم هم نمیتوانست سرش را پایین بیاورد و به بدنش نگاه کند و بدنش را طوری این ور و آن ور کند که انگار ربات یا عروسک خیمه شببازی است، اینطوری مجبور بود درک کند که اگر سر از بدن جدا شود هر دو میمیرند.
هیچ مطمئن نیستم که دقیقا از چه زمانی بنا کردم به بدگمان شدن به حقیقت، به خودم و به آنها، به آنچه بودم و اینکه قرار بود آنها چگونه باشند. بخشی از آن عین گلهای زنبق زودرس یا قارچ خود را در وجودم گستراند و سریعا رشد کرد، اما دلیل و گواهش همواره در وجودم خموده بود و تنها نیازمند رمزگشایی. از جایگاهی که امروز دارم اینطور به نظر میرسد که انگار همواره همهچیز را میدانستهام، و زمان همچون مشتی که در تاریکی اتاقخواب روی زانوانم گره میکنم فشرده است، گویی من کلیدها و چارهها و نیروهای اعمالی را که اکنون باید از من سر بزند درونم نگه داشتهام.
از متن کتاب
#بر_امواج
#مارگارت_اتوود
ترجمه #نسترن_ظهیری
#نشر_ققنوس
@qoqnoosp
هیچ مطمئن نیستم که دقیقا از چه زمانی بنا کردم به بدگمان شدن به حقیقت، به خودم و به آنها، به آنچه بودم و اینکه قرار بود آنها چگونه باشند. بخشی از آن عین گلهای زنبق زودرس یا قارچ خود را در وجودم گستراند و سریعا رشد کرد، اما دلیل و گواهش همواره در وجودم خموده بود و تنها نیازمند رمزگشایی. از جایگاهی که امروز دارم اینطور به نظر میرسد که انگار همواره همهچیز را میدانستهام، و زمان همچون مشتی که در تاریکی اتاقخواب روی زانوانم گره میکنم فشرده است، گویی من کلیدها و چارهها و نیروهای اعمالی را که اکنون باید از من سر بزند درونم نگه داشتهام.
از متن کتاب
#بر_امواج
#مارگارت_اتوود
ترجمه #نسترن_ظهیری
#نشر_ققنوس
@qoqnoosp
فایده اشک چیست؟ بابابزرگ میگفت اگر قرار میشد گریه کند دیگر نمیتوانست جلو خودش را بگیرد _ چیزهای زیادی برای گریه کردن پیش روی آدم رژه میروند.
به نظرم درست میگفت. آب شور هرزرفته توی گودالهای گلآلود. اشک همهچیز را غرق میکند، یک چیز قلنبه را توی گلوی آدم گیر میاندازد. اشک باعث میشود بزنم زیر فریاد...
از متن کتاب
#ماه_کرمو
#سالی_گاردنر
#نسترن_ظهیری
#آفرینگان
@qoqnoosp
به نظرم درست میگفت. آب شور هرزرفته توی گودالهای گلآلود. اشک همهچیز را غرق میکند، یک چیز قلنبه را توی گلوی آدم گیر میاندازد. اشک باعث میشود بزنم زیر فریاد...
از متن کتاب
#ماه_کرمو
#سالی_گاردنر
#نسترن_ظهیری
#آفرینگان
@qoqnoosp
خبرهای بد زود پخش میشوند، نیازی هم به لغت و واژه ندارند. حتی آنهایی هم که اریک اوون کوچولو را نمیشناختند میدانستند او مرده. سرایدار مدرسه او را لای ملافه پیچید. بدن خرد و خمیرش را همانطوری توی حیاط مدرسه رها کردند. کسی اجازه نداشت این نقطه عطف تاریخی را از دست بدهد یعنی روزی را که بیرحمی محض نژادی که انسانیت سرش نمیشود توانست انسانی را به ماه بفرستد.
دلم میخواست در آن سکوت از ته دل فریاد بزنم : چرا بین شما هیچ گرگی نیست که از ما محافظت کند؟ آموزگار. لطفا به این کلمه دقت کنید: آموزگار. قرار است آموزش بدهید، نه اینکه دانشآموزهایتان را آنقدر بزنید تا مغزشان از دهانشان درآید.
از متن کتاب
#ماه_کرمو
#سالی_گاردنر
#نسترن_ظهیری
#آفرینگان
@qoqnoosp
دلم میخواست در آن سکوت از ته دل فریاد بزنم : چرا بین شما هیچ گرگی نیست که از ما محافظت کند؟ آموزگار. لطفا به این کلمه دقت کنید: آموزگار. قرار است آموزش بدهید، نه اینکه دانشآموزهایتان را آنقدر بزنید تا مغزشان از دهانشان درآید.
از متن کتاب
#ماه_کرمو
#سالی_گاردنر
#نسترن_ظهیری
#آفرینگان
@qoqnoosp
رمانی ترسناک در ژانر گوتیک مدرن که به مسائل یک خانواده میپردازد.
.
1947
آلیس میلر، مربی سرخانه، به محض دیدن وینتربورن که بر بلندای صخرههای بکر قد علم کرده عاشقش میشود. عمارت وینتربورن به او نوید میدهد که پناهگاهی باشد در برابر گذشتهاش. شاگردانش، ادموند و کنستانس، دوقلوهای بیمادر، فرشتهاند.
2018
راشل که پس از تولد به فرزندخواندگی پذیرفته شده از اصل و نسبش چیزی نمیداند. پس وقتی نامهای خبر مرگ یکی از اقوام ناشناسش را به او میدهد، به امید کشف اسرار خانوادگیاش به کورنووال سفر میکند.
وینتربورن با سر رسیدن هر تازهواردی برآشفته میشود. توی نقاشیها پنهان میشود. روی پلهها مینشیند. و در آینهای که پشت درهای بسته پنهان شده منتظر میماند.
.
#زنی_در_آینه
#ربکا_جیمز
ترجمه #نسترن_ظهیری
انتشارات #ققنوس
شومیز / رقعی / 456 صفحه / 52000 تومان
#رمان #رمان_خارجی #رمان_ترسناک
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
.
1947
آلیس میلر، مربی سرخانه، به محض دیدن وینتربورن که بر بلندای صخرههای بکر قد علم کرده عاشقش میشود. عمارت وینتربورن به او نوید میدهد که پناهگاهی باشد در برابر گذشتهاش. شاگردانش، ادموند و کنستانس، دوقلوهای بیمادر، فرشتهاند.
2018
راشل که پس از تولد به فرزندخواندگی پذیرفته شده از اصل و نسبش چیزی نمیداند. پس وقتی نامهای خبر مرگ یکی از اقوام ناشناسش را به او میدهد، به امید کشف اسرار خانوادگیاش به کورنووال سفر میکند.
وینتربورن با سر رسیدن هر تازهواردی برآشفته میشود. توی نقاشیها پنهان میشود. روی پلهها مینشیند. و در آینهای که پشت درهای بسته پنهان شده منتظر میماند.
.
#زنی_در_آینه
#ربکا_جیمز
ترجمه #نسترن_ظهیری
انتشارات #ققنوس
شومیز / رقعی / 456 صفحه / 52000 تومان
#رمان #رمان_خارجی #رمان_ترسناک
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
کتاب در جامعهٔ طبقهٔ متوسط و ثروتمند سفیدپوست میگذارد، در کنار خدمتکارهای رنگینپوست و خانوادههای آنان. #رمان ساختار روایتی تکهتکهای دارد: چند شخصیت کلیدی، هرکدام فصلهایی را برای ما روایت میکنند و این روایتها، در کنار #اخبار و گزارشهایی که جابهجا درون رمان جای گرفته، به خواننده این اجازه را میدهد تا خود تصمیم بگیرد که در روایت داستانی چه میگذرد: آدمها میآیند و میروند، مکانها عوض میشوند و از یک ماجرا، تفسیرهای کاملاً متفاوتی عرضه میشود اما ساختار کلی داستانی یکی است، #خدمتکارها و روزگار آنها. #کاترین_استاکت
ترجمه #نسترن_ظهیری
شومیز / سلفون / ۶۶۴ ص / ۸۵۰۰۰ تومان
#رمان #رمان_خارجی #برده #برده_داری
#نشر_ققنوس
#انتشارات_ققنوس #گروه_انتشاراتی_ققنوس #پخش_ققنوس
ترجمه #نسترن_ظهیری
شومیز / سلفون / ۶۶۴ ص / ۸۵۰۰۰ تومان
#رمان #رمان_خارجی #برده #برده_داری
#نشر_ققنوس
#انتشارات_ققنوس #گروه_انتشاراتی_ققنوس #پخش_ققنوس
🗓تاریخ: #بیستم_و_هفتم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #وصیتها
✍نویسنده: #مارگارت_اتوود
👤مترجم: #نسترن_ظهیری
ℹ️ ۴۸۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۷۵۰۰۰ تومان
نشر: #ققنوس
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #وصیتها
✍نویسنده: #مارگارت_اتوود
👤مترجم: #نسترن_ظهیری
ℹ️ ۴۸۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۷۵۰۰۰ تومان
نشر: #ققنوس
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com