همه سعی می کنند چیز دیگری باشند . وجودشان را انکار می کنند و به سوی ایده ی #شدن هجوم می برند.
آنها در آشفتگی می مانند زیرا تقسیم
شده اند، و در بدبختی می مانند، زیرا خواستار چیز غیرممکنی هستند .
به یاد بسپار :
رنج و بدبختی فقط زمانی پدید می آید که تو سعی کنی کار غیرممکنی انجام دهی زیرا این در طبیعت امور نیست و تو می خواهی اتفاق بیفتد .
تو می خواهی دو به علاوه دو بشود پنج ! و تا زمانی که غیرممکن بودنش را نبینی بدبخت خواهی بود. حتی ممکن است برای لحظاتی باور کنی که پنج می شود اما دیر یا زود این حقیقت خودش را نشان خواهد داد که چهار درست است. تا کی می خواهی خودت را فریب دهی و اصل موضوع این است که تو صرفا زندگی ات را به هدر میدهی.
سعی نکن غیر ممکن را ممکن کنی ، شدن غیر ممکن است . تو نمی توانی
کسی جز آنچه که هستی باشی . بگذار این نکته در قلبت عمیق شود .
اجازه بده تکرار کنم :
تو نمی توانی چیزی جز آنچه که هستی باشی، هیچ شدنی وجود ندارد.
تمام شدنها به دنیا مربوط است. سانیاسین بودن یعنی:
بخشی از این شدن ها نباشی .
سانیاسین کیست ؟
کسی که نگران این نیست که انسان دیگری باشد زیرا با خویشتن کاملا در هماهنگی است. او خودش را می شناسد و با خویش شاد است .
او از خود بودنش احساس خوبی دارد.
هر وقت برای غیر ممکن تلاش کنی رنج و بدبختی را دعوت می کنی .
پس هر وقت احساس رنج کردی به یاد بیاور که احتمالا در حال تلاش برای غیر ممکن هستی.
🇨hannel ➣ @Ravan6enasiCalmMind
آنها در آشفتگی می مانند زیرا تقسیم
شده اند، و در بدبختی می مانند، زیرا خواستار چیز غیرممکنی هستند .
به یاد بسپار :
رنج و بدبختی فقط زمانی پدید می آید که تو سعی کنی کار غیرممکنی انجام دهی زیرا این در طبیعت امور نیست و تو می خواهی اتفاق بیفتد .
تو می خواهی دو به علاوه دو بشود پنج ! و تا زمانی که غیرممکن بودنش را نبینی بدبخت خواهی بود. حتی ممکن است برای لحظاتی باور کنی که پنج می شود اما دیر یا زود این حقیقت خودش را نشان خواهد داد که چهار درست است. تا کی می خواهی خودت را فریب دهی و اصل موضوع این است که تو صرفا زندگی ات را به هدر میدهی.
سعی نکن غیر ممکن را ممکن کنی ، شدن غیر ممکن است . تو نمی توانی
کسی جز آنچه که هستی باشی . بگذار این نکته در قلبت عمیق شود .
اجازه بده تکرار کنم :
تو نمی توانی چیزی جز آنچه که هستی باشی، هیچ شدنی وجود ندارد.
تمام شدنها به دنیا مربوط است. سانیاسین بودن یعنی:
بخشی از این شدن ها نباشی .
سانیاسین کیست ؟
کسی که نگران این نیست که انسان دیگری باشد زیرا با خویشتن کاملا در هماهنگی است. او خودش را می شناسد و با خویش شاد است .
او از خود بودنش احساس خوبی دارد.
هر وقت برای غیر ممکن تلاش کنی رنج و بدبختی را دعوت می کنی .
پس هر وقت احساس رنج کردی به یاد بیاور که احتمالا در حال تلاش برای غیر ممکن هستی.
🇨hannel ➣ @Ravan6enasiCalmMind
نکته ای که باید درک شود این است که:
#شدن شما را دیوانه می کند.
شما قرار نیست چیزی بشوید ،
ما همانی هستیم که باید باشیم.
باید خودتان را بپذیرید و در این پذیرش آرام بگیرید.
کسی که سعی می کند چیزی بشود
محکوم به تنش است.
طبیعتا همواره این ترس را دارد که:
آیا، می تواند آنچیزی که می خواهد بشود یا نه ؟
آیا به هدفش خواهد رسید یا نه ؟
آیا راه درست را انتخاب کرده یا نه ؟
آیا به اندازه کافی تلاش کرده که به آن دست یابد یا نه ؟
همواره این ترس را دارد که دیگرانی هستند که ممکن است زودتر از او به هدف برسند .
#شدن ترس می آفریند ،
#شدن رقابت می آفریند
#شدن شما را دیوانه و روان پریش می کند.
#شدن شما را از خویشتن تان دورتر و دورتر می کند .
#شدن را رها کنید ... #فقط_باشید ،
شدن علت ریشه ای تمام آشفتگیها و
بدبختیها و ناراحتی هاست.
به این خاطر آشفته می شوید که در واقع شما نمی توانید چیزی بشوید که نیستید.
رُ ز می تواند تا جای ممکن تلاش کند
اما سرانجام رز باقی می ماند و نمی تواند به نیلوفر تبدیل شود. نیلوفر نیز
هرچقدر تلاش کند نمی تواند به رز تبدیل شود . رز رز است و نیلوفر نیلوفر،
هر دو زیبا هستند و هیچ آشفتگی وجود ندارد.
زیرا رز و نیلوفر هردو از اینکه خودشان هستند شادند .
فقط انسان بیچاره و رنجور است .
تنها موجودی که روی زمین رنجور است، انسان است. زیرا از اینکه خودش
است شاد نیست.
همیشه می خواهد چیز دیگری بشود.
ما با این سم بزرگ شده ایم (شدن)
تنها راه ورود به محبوبترین کانال روانشناسی | Ravan6enasiCalmMind
#شدن شما را دیوانه می کند.
شما قرار نیست چیزی بشوید ،
ما همانی هستیم که باید باشیم.
باید خودتان را بپذیرید و در این پذیرش آرام بگیرید.
کسی که سعی می کند چیزی بشود
محکوم به تنش است.
طبیعتا همواره این ترس را دارد که:
آیا، می تواند آنچیزی که می خواهد بشود یا نه ؟
آیا به هدفش خواهد رسید یا نه ؟
آیا راه درست را انتخاب کرده یا نه ؟
آیا به اندازه کافی تلاش کرده که به آن دست یابد یا نه ؟
همواره این ترس را دارد که دیگرانی هستند که ممکن است زودتر از او به هدف برسند .
#شدن ترس می آفریند ،
#شدن رقابت می آفریند
#شدن شما را دیوانه و روان پریش می کند.
#شدن شما را از خویشتن تان دورتر و دورتر می کند .
#شدن را رها کنید ... #فقط_باشید ،
شدن علت ریشه ای تمام آشفتگیها و
بدبختیها و ناراحتی هاست.
به این خاطر آشفته می شوید که در واقع شما نمی توانید چیزی بشوید که نیستید.
رُ ز می تواند تا جای ممکن تلاش کند
اما سرانجام رز باقی می ماند و نمی تواند به نیلوفر تبدیل شود. نیلوفر نیز
هرچقدر تلاش کند نمی تواند به رز تبدیل شود . رز رز است و نیلوفر نیلوفر،
هر دو زیبا هستند و هیچ آشفتگی وجود ندارد.
زیرا رز و نیلوفر هردو از اینکه خودشان هستند شادند .
فقط انسان بیچاره و رنجور است .
تنها موجودی که روی زمین رنجور است، انسان است. زیرا از اینکه خودش
است شاد نیست.
همیشه می خواهد چیز دیگری بشود.
ما با این سم بزرگ شده ایم (شدن)
تنها راه ورود به محبوبترین کانال روانشناسی | Ravan6enasiCalmMind
عشقي كه من از آن سخن مي گويم هيچ ارتباطي با روابط عاطفي ما ندارد.
روابط عاطفي ما #وابستگي مي آفريند.
عشقي كه جاودان است. ارتباط برقرار مي كند.
اما وابستگي ايجاد نمي كند.
اين عشق با درختان، با خورشيد و ماه، با باد، با انسانها و حيوانات، با زمين و صخره ها ارتباط برقرار مي كند.
بيست و چهار ساعت شبانه روز با همه چيز ارتباط برقرار مي كند
اما هيچ وابستگي ايجاد نمي كند.
#عشق_همچون_رودخانه_است.
روان و خروشان، پويا و زنده و رقصان.
رابطه عاطفي چيزي راكد است.
چيزي مانده و كهنه شده.
چيزي كه از رشد بازمانده است.
و هرگاه چيزي از رشد باز بماند،
به تو احساس بی حوصلگي و غم دست مي دهد. نااميدي بر تو چيره مي شود و گرفتار رنج و عذاب مي شوي،
زيرا ارتباط خود را با زندگي از دست مي دهي.
زندگي هميشه همچون رودخانه است
و تو در چيزي وامانده اي و متوقف شده اي...، شوهر، زن، دوست،
هرگاه كسي وامانده شود،
خشمگين مي شود،
زيرا هيچكس دوست ندارد آزادي اش را از دست دهد.
بزرگترين دلخوشي انسان، آزاد بودن است.
و حماقت ذهن انسان به اندازه اي است كه همچنان موقعيتهايی مي آفريند كه در آنها آزادي بارها و بارها نقض مي شود.
آنگاه تو همچون پرنده اي مي شوي كه چون نمي تواني پرواز كني روحت در عذاب است.
و پرنده اي كه نمي تواند پرواز كند چه پرنده اي است؟
وجودي كه پويا و در حركت نيست،
وجودي كه رشد نمي يابد چه وجودي است؟
#بودن زماني زنده است كه #شدن باشد.
بودن شدن است:
اگر از شدن باز بماني ،
بودن تو همچون يك سنگ بی جان مي شود.
اما اگر به حركت ادامه دهي،
همچون گل نيلوفر پيوسته شكوفا مي شوي.
#عشق شور و هيجان نيست،
#عشق عاطفه نيست.
#عشق ادراكي بسيار عميق نسبت به اين نكته است كه يك نفر به نحوي كامل كننده ي توست، كسي هست كه از تو دايره ي كاملي مي سازد.
حضور اين شخص حضور تو را اعتلا مي بخشد. عشق به تو آزادي مي بخشد تا خودت باشي؛
عشق احساس مالكيت نيست.
عشق فقط وقتي روي مي دهد كه تو بالغ باشي.
تو وقتي قادري عشق بورز، كه بزرگ شده باشي، كمال پيدا كرده باشي.
وقتي دانستي كه عشق نياز نيست،
بلكه يك #سرريزش است
عشقِ برخاسته از وجود يا عشقِ از روي بذل و بخشش....
آنگاه بی هيچ قيد و شرطي مي بخشي.
وقتي عشق نداشتي، از ديگري مي خواهي كه آن را به تو بدهد؛
تو گدايی و آن ديگري هم از تو مي خواهد كه به او عشق ببخشي.
ملاقات دو گدا!
اكنون دوتا گدا دست پيش يكديگر دراز كرده اند.
و هر دو اميدوارند كه آن ديگري آن را داشته باشد...
طبيعي است كه سرانجام هر دو احساس ناكامي كرده و خود را فريب خورده احساس خواهند كرد.
رازهای نهفته ای که متحولتان میکند | PsychoIogyForLife
روابط عاطفي ما #وابستگي مي آفريند.
عشقي كه جاودان است. ارتباط برقرار مي كند.
اما وابستگي ايجاد نمي كند.
اين عشق با درختان، با خورشيد و ماه، با باد، با انسانها و حيوانات، با زمين و صخره ها ارتباط برقرار مي كند.
بيست و چهار ساعت شبانه روز با همه چيز ارتباط برقرار مي كند
اما هيچ وابستگي ايجاد نمي كند.
#عشق_همچون_رودخانه_است.
روان و خروشان، پويا و زنده و رقصان.
رابطه عاطفي چيزي راكد است.
چيزي مانده و كهنه شده.
چيزي كه از رشد بازمانده است.
و هرگاه چيزي از رشد باز بماند،
به تو احساس بی حوصلگي و غم دست مي دهد. نااميدي بر تو چيره مي شود و گرفتار رنج و عذاب مي شوي،
زيرا ارتباط خود را با زندگي از دست مي دهي.
زندگي هميشه همچون رودخانه است
و تو در چيزي وامانده اي و متوقف شده اي...، شوهر، زن، دوست،
هرگاه كسي وامانده شود،
خشمگين مي شود،
زيرا هيچكس دوست ندارد آزادي اش را از دست دهد.
بزرگترين دلخوشي انسان، آزاد بودن است.
و حماقت ذهن انسان به اندازه اي است كه همچنان موقعيتهايی مي آفريند كه در آنها آزادي بارها و بارها نقض مي شود.
آنگاه تو همچون پرنده اي مي شوي كه چون نمي تواني پرواز كني روحت در عذاب است.
و پرنده اي كه نمي تواند پرواز كند چه پرنده اي است؟
وجودي كه پويا و در حركت نيست،
وجودي كه رشد نمي يابد چه وجودي است؟
#بودن زماني زنده است كه #شدن باشد.
بودن شدن است:
اگر از شدن باز بماني ،
بودن تو همچون يك سنگ بی جان مي شود.
اما اگر به حركت ادامه دهي،
همچون گل نيلوفر پيوسته شكوفا مي شوي.
#عشق شور و هيجان نيست،
#عشق عاطفه نيست.
#عشق ادراكي بسيار عميق نسبت به اين نكته است كه يك نفر به نحوي كامل كننده ي توست، كسي هست كه از تو دايره ي كاملي مي سازد.
حضور اين شخص حضور تو را اعتلا مي بخشد. عشق به تو آزادي مي بخشد تا خودت باشي؛
عشق احساس مالكيت نيست.
عشق فقط وقتي روي مي دهد كه تو بالغ باشي.
تو وقتي قادري عشق بورز، كه بزرگ شده باشي، كمال پيدا كرده باشي.
وقتي دانستي كه عشق نياز نيست،
بلكه يك #سرريزش است
عشقِ برخاسته از وجود يا عشقِ از روي بذل و بخشش....
آنگاه بی هيچ قيد و شرطي مي بخشي.
وقتي عشق نداشتي، از ديگري مي خواهي كه آن را به تو بدهد؛
تو گدايی و آن ديگري هم از تو مي خواهد كه به او عشق ببخشي.
ملاقات دو گدا!
اكنون دوتا گدا دست پيش يكديگر دراز كرده اند.
و هر دو اميدوارند كه آن ديگري آن را داشته باشد...
طبيعي است كه سرانجام هر دو احساس ناكامي كرده و خود را فريب خورده احساس خواهند كرد.
رازهای نهفته ای که متحولتان میکند | PsychoIogyForLife