@piaderonews
"واریاسیون برای زُلف های دن کیشوت "
#شعر_خوب از #محمود_شجاعی
شب بی گناه
خسته می ماند
در حوالی ی ماه ...
به کلامی که مرا می خوانی
چه سپر کنم
تا لاله ی سیاه
تنها بر سینه ی من باشد ؟
به کلامی که مرا می خوانی
می پذیرم
می پذیرم که میان دو سنگ بنشینم
و با ساقه ی باریک زنبقی
نفس بکشم
در شبِ خسته
از بی گناهی
نگاه کن
زه کمانه ی ماه
چه تماشایی ست
بازوان بلند
قد می افرازد
در نفسهای خوشبوی
سپید
آن که اخترانی
به نام ما
بر فضای شبق نشانه خواهد رفت
آمده ست
آمده ست
با بازوان بلند
در شبِ خسته از بی گناهی
زه کمانه ی ماه چه تماشایی ست
چیزی ست که در زبان تو
می چرخد
-شمشمیر فاخری –
می چرخد و گذشته را
از ریشه ی دندان ها پس می گیرد
بگذار به تماشا بنشینم – به تماشا ...
نه کلامی و نه اشکی
نه خنده ای
بگذار تنها میان دو سنگ بنشینم و
آنک ،
رده ی باکرگان زرد
در کفی نطفه های باریک و
در کفی دانه های زمرد
میان دو سنگ
می پذیرم
می پذیرم بنشینم و لال شوم
با دست ها و با چشم های گلبرگی
پرواز رها می شود از مچ ها
پرواز سبک
که شانه های مذاب می خواهد ...
به کلامی که مرا خوانده اند
و مرا کبود کرده اند
ضرب نفس های شب را
تکرار می کنم
شبِ شکسته
از بی گناهی
دایره وار می پیچد
می پیچد و باز می پیچد –
با تبسمی طولانی
پرواز سبک
از حلقه های فتح می گذرد
و لرزش ساقه ی زنبق
به شمار نفس های شب می رسد
http://s1.upzone.ir/102264/M.SH.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1674
برگرفته از مجموعه "شعر دیگر" / کتاب دوم / سال 1349 / شش شعر زنده یاد محمود شجاعی در این گزیده منتشر شده است .
◾️ بخش : #شعر_خوب
به انتخاب میثم ریاحی
@piaderonews
"واریاسیون برای زُلف های دن کیشوت "
#شعر_خوب از #محمود_شجاعی
شب بی گناه
خسته می ماند
در حوالی ی ماه ...
به کلامی که مرا می خوانی
چه سپر کنم
تا لاله ی سیاه
تنها بر سینه ی من باشد ؟
به کلامی که مرا می خوانی
می پذیرم
می پذیرم که میان دو سنگ بنشینم
و با ساقه ی باریک زنبقی
نفس بکشم
در شبِ خسته
از بی گناهی
نگاه کن
زه کمانه ی ماه
چه تماشایی ست
بازوان بلند
قد می افرازد
در نفسهای خوشبوی
سپید
آن که اخترانی
به نام ما
بر فضای شبق نشانه خواهد رفت
آمده ست
آمده ست
با بازوان بلند
در شبِ خسته از بی گناهی
زه کمانه ی ماه چه تماشایی ست
چیزی ست که در زبان تو
می چرخد
-شمشمیر فاخری –
می چرخد و گذشته را
از ریشه ی دندان ها پس می گیرد
بگذار به تماشا بنشینم – به تماشا ...
نه کلامی و نه اشکی
نه خنده ای
بگذار تنها میان دو سنگ بنشینم و
آنک ،
رده ی باکرگان زرد
در کفی نطفه های باریک و
در کفی دانه های زمرد
میان دو سنگ
می پذیرم
می پذیرم بنشینم و لال شوم
با دست ها و با چشم های گلبرگی
پرواز رها می شود از مچ ها
پرواز سبک
که شانه های مذاب می خواهد ...
به کلامی که مرا خوانده اند
و مرا کبود کرده اند
ضرب نفس های شب را
تکرار می کنم
شبِ شکسته
از بی گناهی
دایره وار می پیچد
می پیچد و باز می پیچد –
با تبسمی طولانی
پرواز سبک
از حلقه های فتح می گذرد
و لرزش ساقه ی زنبق
به شمار نفس های شب می رسد
http://s1.upzone.ir/102264/M.SH.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1674
برگرفته از مجموعه "شعر دیگر" / کتاب دوم / سال 1349 / شش شعر زنده یاد محمود شجاعی در این گزیده منتشر شده است .
◾️ بخش : #شعر_خوب
به انتخاب میثم ریاحی
@piaderonews
و صوت معصوم سینه ی ما
در غشاء آبی ی هوا
میلرزد.
رقص
رقص در فلق
در فرصت تنگ خاکی و نیلی...
ای مهربان
در حلقه های ابریشم
گلوی تو را میبینم
با چشمان ستاره یی که شب را تمام میکند
آن گاه که میگویی
آن گاه که میخندی
با زیباترینِ مرثیه هات
کبود
ای آزاد بزرگ!
#محمود_شجاعی
#از_آبیِ_نفسهایِ کوتاه ۱۳۵۹
چاپ اول ۱۳۵۳ خمیر شده و پخش نشده
#شعر_حجم #موج_نو #دیگر #موج_ناب
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
در غشاء آبی ی هوا
میلرزد.
رقص
رقص در فلق
در فرصت تنگ خاکی و نیلی...
ای مهربان
در حلقه های ابریشم
گلوی تو را میبینم
با چشمان ستاره یی که شب را تمام میکند
آن گاه که میگویی
آن گاه که میخندی
با زیباترینِ مرثیه هات
کبود
ای آزاد بزرگ!
#محمود_شجاعی
#از_آبیِ_نفسهایِ کوتاه ۱۳۵۹
چاپ اول ۱۳۵۳ خمیر شده و پخش نشده
#شعر_حجم #موج_نو #دیگر #موج_ناب
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
به کلامی که مرا میخوانی
میپذیرم
میپذیرم که میان دو سنگ بنشینم
و با ساقه ی باریک زنبقی
نفس بکشم.
در شب خسته
از بیگناهی
نگاه کن
زه کمانه ی ماه
چه تماشایی است.
#محمود_شجاعی
#آبی_نفس_های_کوتاه ( خمیر شده در سال ۵۱. منتشر شده در سال ۵۹)
#قلمرو_شعر
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب,#شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
میپذیرم
میپذیرم که میان دو سنگ بنشینم
و با ساقه ی باریک زنبقی
نفس بکشم.
در شب خسته
از بیگناهی
نگاه کن
زه کمانه ی ماه
چه تماشایی است.
#محمود_شجاعی
#آبی_نفس_های_کوتاه ( خمیر شده در سال ۵۱. منتشر شده در سال ۵۹)
#قلمرو_شعر
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب,#شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
بگذار به تماشا بنشینم به تماشا...
نه کلامیّ و نه اشکی
نه خنده یی.
بگذار تنها میان دو سنگ بنشینم و
آنک!
ردهی باکرگان زرد
در کفی نطفههای باریک و
در کفی دانههای زمرد.
میان دو سنگ
میپذیرم
میپذیرم بنشینم و لال شوم.
با دستها و با چشمهای گلبرگی
پرواز رها میشود از مچها
پرواز سبک
که شانه یی مذاب میخواهد.
به کلامی که مرا خواندهاند
و مرا کبود کرده اند
ضرب نفسهای شب را
تکرار میکنم
شبِ شکسته
از بیگناهی
که دایرهوار میپیچد
با تبسمی طولانی...
پرواز سبک
از حلقه های فتح میگذرد
و لرزش ساقه زنبق
به شمار نفسهای شب میرسد.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۹
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
نه کلامیّ و نه اشکی
نه خنده یی.
بگذار تنها میان دو سنگ بنشینم و
آنک!
ردهی باکرگان زرد
در کفی نطفههای باریک و
در کفی دانههای زمرد.
میان دو سنگ
میپذیرم
میپذیرم بنشینم و لال شوم.
با دستها و با چشمهای گلبرگی
پرواز رها میشود از مچها
پرواز سبک
که شانه یی مذاب میخواهد.
به کلامی که مرا خواندهاند
و مرا کبود کرده اند
ضرب نفسهای شب را
تکرار میکنم
شبِ شکسته
از بیگناهی
که دایرهوار میپیچد
با تبسمی طولانی...
پرواز سبک
از حلقه های فتح میگذرد
و لرزش ساقه زنبق
به شمار نفسهای شب میرسد.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۹
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
بخوان ای یار
بخوان به غروب
و به خون
که نام تو را میچرخاند و
هربار
طلوع میکند دوبار.
به گمان
غبار آبی سینه ست
که اینک بر میخیزد
خسته و بخشنده
و سیاهی را تبدیل میکند
به ستاره.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۹
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
بخوان به غروب
و به خون
که نام تو را میچرخاند و
هربار
طلوع میکند دوبار.
به گمان
غبار آبی سینه ست
که اینک بر میخیزد
خسته و بخشنده
و سیاهی را تبدیل میکند
به ستاره.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۹
#موج_نو #شعر_دیگر #شعر_حجم #شعر_موج_ناب #شعر_دهه_چهل_پنجاه
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
وقتیکه چشمهات در حلقهی سرمه فرود آمد
من فراموش کرده بودم که دستهام در خواب شدهست.
حالا نمیترسم بهیاد بیاورم آن را که ندیده بودمش اما
نفسش آبی نفسهایم بود
نمیترسم بهیاد بیاورم آن را که ندیده بودمش اما
خونم را از گلی به بنفشه و از بنفشه به نارنجی میکشاند.
#محمود_شجاعی
#شعر_دیگر ۲, ۱۳۴۹
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#شعر_حجم #شعر_دیگر #شعر_موج_ناب #شعر_موج_نو
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
من فراموش کرده بودم که دستهام در خواب شدهست.
حالا نمیترسم بهیاد بیاورم آن را که ندیده بودمش اما
نفسش آبی نفسهایم بود
نمیترسم بهیاد بیاورم آن را که ندیده بودمش اما
خونم را از گلی به بنفشه و از بنفشه به نارنجی میکشاند.
#محمود_شجاعی
#شعر_دیگر ۲, ۱۳۴۹
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#شعر_حجم #شعر_دیگر #شعر_موج_ناب #شعر_موج_نو
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
ترکیب رگهای لبت را در
هجای پیکرهی پنهان
لمس کن
گردشِ عطرِ یالِ حشره_
من
در امتداد دست تو
و در مزهی شور لبانت میچرخم و
نفسهایم را مینگرم.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۳ (پخش نشده). ۱۳۵۹ (چاپ دوم)
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈
هجای پیکرهی پنهان
لمس کن
گردشِ عطرِ یالِ حشره_
من
در امتداد دست تو
و در مزهی شور لبانت میچرخم و
نفسهایم را مینگرم.
#محمود_شجاعی
#از_آبی_نفسهای_کوتاه ۱۳۵۳ (پخش نشده). ۱۳۵۹ (چاپ دوم)
#شعر_دهه_چهل_پنجاه
#موج_نو #دیگر #حجم #موج_ناب
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈