🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔹دو شعر از #پل_الوار
🔸ترجمه ی #غزال_صحرایی
پل الوار (1895 -1952 )نام مستعار اوژِن گِرَندِل شاعر فرانسوی است.
او در شهر سن -دُنیس، حومه شهر پاریس در خانواده ای متوسط به دنیا آمد .در سال 1912 به دلیل ابتلا به بیماری سل ناچار به ترک تحصیل می شود. معذالک در همان روزهای آغازین جنگ جهانی اول به عنوان پرستار ارتش در جنگ شرکت می کند . اگر چه اشعار نخستین پل الوار از ادبیات ژول رومَن تاثیر پذیرفته اند، اما بویژه این اشعار بیانگرحس ِ کراهت و رِقّت شاعری جویای ِ صلح است که از صحنه های روزمرهٔ جنگ الهام می گیرد. خلق ِ دو اثر به نام های«وظیفه و نگرانی »1917 و«سروده هائی برای صلح» 1918 ،مویّدِ این دلزدگی و بیزاری هستند ... ( ادامه بیوگرافی در سایت )
🔸«منحنیِ چشم های ِ تو»
منحنیِ چشم های ِ تو به گردِ قلبم می چرخد
چرخشی موزون و دلپذیر
هالهٔ نورِ ِ زمان، گهوارٔه شب زنده دار و امن
وچنانچه دیگر به یاد نمی آورم
همه آنچه را که بر من گذشته ست
از آنست که چشم هایت هنوز مرا ندیدهاند
چشم هایت،
آن برگ های روز و قطره های شبنم،
آن بیشه زاران ِ باد وخنده های ِ عطر آگین
آن بالها که جهان را از روشنی در پناه خود گرفته اند
آن کشتی ها ی مملو از آسمان و دریا
آن بلواگران وچشمه ساران رنگ ها
آن رایحه ی ِ نو خاسته جوجه های فلق
که همواره می آرمد به روی کاهِ کواکب
آنگونه که روز وابسته به پاکی ست
جهان به تمامی بسته ی چشم های پاک و معصوم تو اند
وخون ِ من همه سر ریز می شود در نگاه های تو...
🔸شعر دوم :
تو را تماشا می کنم
خورشید بزرگ می شود
وعنقریب روزمان را سرشار می سازد
بیدار شو
با قلب و سری رنگین
تا ادبار ِ شب زایل گردند
تو را تماشا می کنم
و همه چیزعریان می شود
بیرون بَلَم ها درآبهای کم عمق می رانند
سخن کوتاه باید کرد:
دریا ی ِ بدون ِ عشق سرد است
جهان آغاز شده ست
موج ها گهوارهٔ آسمان را تکان می دهند
و تو درمیان شمدهایت به خود تسلی می دهی
و خواب را به خویش می خوانی
بیدار شو
تا در پی ات روان گردم
من تنی دارم برای انتظار کشیدن ات ،
تنی برای دنبال کردن ات
از دروازٔه سحر تا مَدخل ِ شب
تنی برای صرفِ عمرم به مهروزیدن ات
وقلبی برای به خویش فراخواندن ات،به وقت ِ بیداری ات....*
*از مجموعه اشعار ققنوس
http://www.uupload.ir/files/t0u_gh.s.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2107
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔹دو شعر از #پل_الوار
🔸ترجمه ی #غزال_صحرایی
پل الوار (1895 -1952 )نام مستعار اوژِن گِرَندِل شاعر فرانسوی است.
او در شهر سن -دُنیس، حومه شهر پاریس در خانواده ای متوسط به دنیا آمد .در سال 1912 به دلیل ابتلا به بیماری سل ناچار به ترک تحصیل می شود. معذالک در همان روزهای آغازین جنگ جهانی اول به عنوان پرستار ارتش در جنگ شرکت می کند . اگر چه اشعار نخستین پل الوار از ادبیات ژول رومَن تاثیر پذیرفته اند، اما بویژه این اشعار بیانگرحس ِ کراهت و رِقّت شاعری جویای ِ صلح است که از صحنه های روزمرهٔ جنگ الهام می گیرد. خلق ِ دو اثر به نام های«وظیفه و نگرانی »1917 و«سروده هائی برای صلح» 1918 ،مویّدِ این دلزدگی و بیزاری هستند ... ( ادامه بیوگرافی در سایت )
🔸«منحنیِ چشم های ِ تو»
منحنیِ چشم های ِ تو به گردِ قلبم می چرخد
چرخشی موزون و دلپذیر
هالهٔ نورِ ِ زمان، گهوارٔه شب زنده دار و امن
وچنانچه دیگر به یاد نمی آورم
همه آنچه را که بر من گذشته ست
از آنست که چشم هایت هنوز مرا ندیدهاند
چشم هایت،
آن برگ های روز و قطره های شبنم،
آن بیشه زاران ِ باد وخنده های ِ عطر آگین
آن بالها که جهان را از روشنی در پناه خود گرفته اند
آن کشتی ها ی مملو از آسمان و دریا
آن بلواگران وچشمه ساران رنگ ها
آن رایحه ی ِ نو خاسته جوجه های فلق
که همواره می آرمد به روی کاهِ کواکب
آنگونه که روز وابسته به پاکی ست
جهان به تمامی بسته ی چشم های پاک و معصوم تو اند
وخون ِ من همه سر ریز می شود در نگاه های تو...
🔸شعر دوم :
تو را تماشا می کنم
خورشید بزرگ می شود
وعنقریب روزمان را سرشار می سازد
بیدار شو
با قلب و سری رنگین
تا ادبار ِ شب زایل گردند
تو را تماشا می کنم
و همه چیزعریان می شود
بیرون بَلَم ها درآبهای کم عمق می رانند
سخن کوتاه باید کرد:
دریا ی ِ بدون ِ عشق سرد است
جهان آغاز شده ست
موج ها گهوارهٔ آسمان را تکان می دهند
و تو درمیان شمدهایت به خود تسلی می دهی
و خواب را به خویش می خوانی
بیدار شو
تا در پی ات روان گردم
من تنی دارم برای انتظار کشیدن ات ،
تنی برای دنبال کردن ات
از دروازٔه سحر تا مَدخل ِ شب
تنی برای صرفِ عمرم به مهروزیدن ات
وقلبی برای به خویش فراخواندن ات،به وقت ِ بیداری ات....*
*از مجموعه اشعار ققنوس
http://www.uupload.ir/files/t0u_gh.s.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2107
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_جهان
زیر نظر آزیتا قهرمان
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔸منحنی چشم هایت
▫️شعری از #پل_الوار
🔹ترجمه ی #آسیه_حیدری_شاهی_سرایی
دلم را زیر و رو می کند
منحنی چشم هایت
انحنایی از شیرینی و رقص
هاله ای گِرد زمان
گهواره ی امن شب
دیگر نمی دانم چه اندازه زیسته ام
که همیشه در چشم های تو حاضر نبوده ام
برگ برگ روز، حباب های شبنم
نیزار باد، لبخندهای عطراگین
این چشم های تو
بال هایی که نور بر جهان می کشد
قایق هایی بارشان، آسمان و دریا
شکارچیان صدا، چشمه های رنگ
چشم های تو
عطر سر زده از خانه ی سپیده دم
دمیده بر کهکشان ستاره
آفتاب، ناگزیر پاکی است
جهان، ناگزیر چشم های تو
و خون من، همه جاری در نگاه هایش
🔸La courbe de tes yeux de Paul Eluard
La courbe de tes yeux fait le tour de mon coeur,
Un rond de danse et de douceur,
Auréole du temps, berceau nocturne et sûr,
Et si je ne sais plus tout ce que j’ai vécu
C’est que tes yeux ne m’ont pas toujours vu.
Feuilles de jour et mousse de rosée,
Roseaux du vent, sourires parfumés,
Ailes couvrant le monde de lumière,
Bateaux chargés du ciel et de la mer,
Chasseurs des bruits et sources des couleurs,
Parfums éclos d’une couvée d’aurores
Qui gît toujours sur la paille des astres,
Comme le jour dépend de l’innocence
Le monde entier dépend de tes yeux purs
Et tout mon sang coule dans leurs regards.
▫️#Paul_Eluard , Capitale de la douleur, 1926
http://www.uupload.ir/files/90lr_p.e.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2374
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_فرانسه
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔸منحنی چشم هایت
▫️شعری از #پل_الوار
🔹ترجمه ی #آسیه_حیدری_شاهی_سرایی
دلم را زیر و رو می کند
منحنی چشم هایت
انحنایی از شیرینی و رقص
هاله ای گِرد زمان
گهواره ی امن شب
دیگر نمی دانم چه اندازه زیسته ام
که همیشه در چشم های تو حاضر نبوده ام
برگ برگ روز، حباب های شبنم
نیزار باد، لبخندهای عطراگین
این چشم های تو
بال هایی که نور بر جهان می کشد
قایق هایی بارشان، آسمان و دریا
شکارچیان صدا، چشمه های رنگ
چشم های تو
عطر سر زده از خانه ی سپیده دم
دمیده بر کهکشان ستاره
آفتاب، ناگزیر پاکی است
جهان، ناگزیر چشم های تو
و خون من، همه جاری در نگاه هایش
🔸La courbe de tes yeux de Paul Eluard
La courbe de tes yeux fait le tour de mon coeur,
Un rond de danse et de douceur,
Auréole du temps, berceau nocturne et sûr,
Et si je ne sais plus tout ce que j’ai vécu
C’est que tes yeux ne m’ont pas toujours vu.
Feuilles de jour et mousse de rosée,
Roseaux du vent, sourires parfumés,
Ailes couvrant le monde de lumière,
Bateaux chargés du ciel et de la mer,
Chasseurs des bruits et sources des couleurs,
Parfums éclos d’une couvée d’aurores
Qui gît toujours sur la paille des astres,
Comme le jour dépend de l’innocence
Le monde entier dépend de tes yeux purs
Et tout mon sang coule dans leurs regards.
▫️#Paul_Eluard , Capitale de la douleur, 1926
http://www.uupload.ir/files/90lr_p.e.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2374
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_فرانسه
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈