@piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔸شعری از ییلماز اِردوعان Yılmaz Erdoğan
- که در ایران به #ییلماز_اردوغان و گاهی نیز به #یلماز_اردوغان معروف است -
به همراه اصل شعر در سایت
🔹ترجمهاز #مجتبا_نهانی
♦️در صفحهیی نو به تو نگاه کردن
هر کاری ممکن است
با یک صفحه کاغذ سفید
مثل ساختن هواپیما، بادبادک
به کار بردن آن
زیر پایهی کوتاه میزی لرزان
یا نوشتن شعری
بر روی عمری کوتاهتر از دیگران
در یک صفحه کاغذ سفید
هر چیزی را میتوان نوشت
به جز تو
پیدا کردن چیزی شبیه به تو سخت است
آیا بهتر نیست که تو سوالهایی بپرسی؟
از هر چیزی که می خواهد شبیه تو باشد
مثلا از یک گُل، از بهار، از پاییز
شاید هم چارهاش در طبیعت باشد
شباهت زیاد تو به یک گُل...
و من
شعور پینه بستهی بیچارگی یک باغبانم
از گُل و گیاه سر درمیآورم
اما نمیتوانم بگویم
از حرف زدن خاک با آفتاب
از شباهت زیاد یک گُل با تو
تو همین که به من روشنایی بدهی، کافی ست
در من جوانه بسیار است
ریشههایم در من پنهانند
نه بر و شاخهای آمده و رفته
نه شکوفهای باز شده
و نه کسی چیزی پرسیده
شعری میخواهی
«در آن شباهت ها نباشد»
متاسفم عشق من
در خورجینم،
چیزی که خیلی شبیه تو باشد
وجود ندارد
مسافری بیتوشه و همراه هستم
که از راه دوری میآیم
زخمی و بیگزند از عشقها گذر کردم
در آغوشم خالی یک کاغذ سفید بود
همه چیز را گفتم
هر چه هست و نیست، پردرد و سوزناک
اگر بدانم برای رسیدن به توست
تمام دردهای فاصله
همهی دوستیهای ملالآور
با شتاب بیشتری میدویدم
با گامهایی شوقآمیز
به سوی مرجان آبی چشمهایت
تو را نگاه کردن
نگریستن به آب است
تو را نگاه کردن
درک یک معجزه...
بیآنکه به چپ و راست نگاه کنم،
راههای رفته شاهدند
در خسروانهی تبعید عشق
دستبندهای بیکس، مظنونند
هر چه بنویسم نمیشود
چون که عاقلان به خاطر میآورند
فروشندگان گلهای طبیعی و مصنوعی
نه باغبان بلکه تاجرانند
تو آنچنان، چشم
تو آنچنان در اشتراک خاک و آفتابی
وقتی در تنات لغزندگی بهشت هست
شعر نوشتن برای تو حماقت است
تنها یک حرف میماند
میان دندانهایم
به تو میگویم گُلم
عمر گُل به درازا میکشد
تمام قولهایی که دادهام
میخواهم با تو بماند
من به تو میگویم گُلم
گُل چون شبیه تو هست
لایموت است
تمام شعرهایی که نوشتهام
مقدمهی کتابی برای آغاز توست
تو را نگاه کردن
نگریستن به کاغذی سفید است
آماده برای هر چیزی
تو را نگاه کردن
نگریستن به آب است
شرم دیدن روی یار
تو را نگاه کردن
رد همهی تصادفهاست
درک یک معجزه
تو را نگاه کردن
باور آوردن به خداست
http://uupload.ir/files/1m63_m.n.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1847
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
▪️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryEJwRJVh01hw
🔸شعری از ییلماز اِردوعان Yılmaz Erdoğan
- که در ایران به #ییلماز_اردوغان و گاهی نیز به #یلماز_اردوغان معروف است -
به همراه اصل شعر در سایت
🔹ترجمهاز #مجتبا_نهانی
♦️در صفحهیی نو به تو نگاه کردن
هر کاری ممکن است
با یک صفحه کاغذ سفید
مثل ساختن هواپیما، بادبادک
به کار بردن آن
زیر پایهی کوتاه میزی لرزان
یا نوشتن شعری
بر روی عمری کوتاهتر از دیگران
در یک صفحه کاغذ سفید
هر چیزی را میتوان نوشت
به جز تو
پیدا کردن چیزی شبیه به تو سخت است
آیا بهتر نیست که تو سوالهایی بپرسی؟
از هر چیزی که می خواهد شبیه تو باشد
مثلا از یک گُل، از بهار، از پاییز
شاید هم چارهاش در طبیعت باشد
شباهت زیاد تو به یک گُل...
و من
شعور پینه بستهی بیچارگی یک باغبانم
از گُل و گیاه سر درمیآورم
اما نمیتوانم بگویم
از حرف زدن خاک با آفتاب
از شباهت زیاد یک گُل با تو
تو همین که به من روشنایی بدهی، کافی ست
در من جوانه بسیار است
ریشههایم در من پنهانند
نه بر و شاخهای آمده و رفته
نه شکوفهای باز شده
و نه کسی چیزی پرسیده
شعری میخواهی
«در آن شباهت ها نباشد»
متاسفم عشق من
در خورجینم،
چیزی که خیلی شبیه تو باشد
وجود ندارد
مسافری بیتوشه و همراه هستم
که از راه دوری میآیم
زخمی و بیگزند از عشقها گذر کردم
در آغوشم خالی یک کاغذ سفید بود
همه چیز را گفتم
هر چه هست و نیست، پردرد و سوزناک
اگر بدانم برای رسیدن به توست
تمام دردهای فاصله
همهی دوستیهای ملالآور
با شتاب بیشتری میدویدم
با گامهایی شوقآمیز
به سوی مرجان آبی چشمهایت
تو را نگاه کردن
نگریستن به آب است
تو را نگاه کردن
درک یک معجزه...
بیآنکه به چپ و راست نگاه کنم،
راههای رفته شاهدند
در خسروانهی تبعید عشق
دستبندهای بیکس، مظنونند
هر چه بنویسم نمیشود
چون که عاقلان به خاطر میآورند
فروشندگان گلهای طبیعی و مصنوعی
نه باغبان بلکه تاجرانند
تو آنچنان، چشم
تو آنچنان در اشتراک خاک و آفتابی
وقتی در تنات لغزندگی بهشت هست
شعر نوشتن برای تو حماقت است
تنها یک حرف میماند
میان دندانهایم
به تو میگویم گُلم
عمر گُل به درازا میکشد
تمام قولهایی که دادهام
میخواهم با تو بماند
من به تو میگویم گُلم
گُل چون شبیه تو هست
لایموت است
تمام شعرهایی که نوشتهام
مقدمهی کتابی برای آغاز توست
تو را نگاه کردن
نگریستن به کاغذی سفید است
آماده برای هر چیزی
تو را نگاه کردن
نگریستن به آب است
شرم دیدن روی یار
تو را نگاه کردن
رد همهی تصادفهاست
درک یک معجزه
تو را نگاه کردن
باور آوردن به خداست
http://uupload.ir/files/1m63_m.n.jpg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1847
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
▪️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hryEJwRJVh01hw
🆔 @piaderonews 👈 ڪلیڪ
🔸دو شعر از #ییلماز_اردوعان Yılmaz Erdoğan
- که در ایران به #ییلماز_اردوغان معروف است -
به همراه اصل شعرها
🔹برگردان از #نادر_چگینی
🔸Kayıp Yıldız
Sonbaharın serin esen rüzgarlarında
Sabahın güneşi, akşamın ayışığında
Arıyorum!
Kaybettim geceyi ve gündüzü
Yokluğun acıydı hançer misali
Sözlerin acıydı kurşun misali
Ahirette arar bulurum seni
Kendimi unutur unutmam seni
🔸ستارهی گمشده
جستوجو میکنم در میانِ سوزِ سردِ پاییزی
میانِ آفتابِ صبح
میانِ روشناییِ ماه
گمشدهی روزم را شبام را
نبودنات دردناک بود چون زخمِ خنجر
حرفهایات دردناک بود چون گلوله
در روز قیامت تو را پیدا میکنم
خود را فراموش میکنم
تو را هرگز
🔸Acı
Yaşamak uğruna
ölmek bu olsa gerek
Sevmek uğruna
acı çekmek bu olsa gerek
Hayat uğruna
savaşmak bu olsa gerek
Peki ya senin uğruna
Üzülmek niye?
🔸درد
اگر در راه زیستن
باید چنین مرگی باشد
اگر در راه دوست داشتن
باید چنین دردهایی را تحمل کرد
اگر در راه زندگی
باید چنین جنگی باشد
بسیار خوب!
پس در راه تو
چرا باید آزرده شد؟
http://www.uupload.ir/files/yhs5_e.a.jpeg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2347
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈
🔸دو شعر از #ییلماز_اردوعان Yılmaz Erdoğan
- که در ایران به #ییلماز_اردوغان معروف است -
به همراه اصل شعرها
🔹برگردان از #نادر_چگینی
🔸Kayıp Yıldız
Sonbaharın serin esen rüzgarlarında
Sabahın güneşi, akşamın ayışığında
Arıyorum!
Kaybettim geceyi ve gündüzü
Yokluğun acıydı hançer misali
Sözlerin acıydı kurşun misali
Ahirette arar bulurum seni
Kendimi unutur unutmam seni
🔸ستارهی گمشده
جستوجو میکنم در میانِ سوزِ سردِ پاییزی
میانِ آفتابِ صبح
میانِ روشناییِ ماه
گمشدهی روزم را شبام را
نبودنات دردناک بود چون زخمِ خنجر
حرفهایات دردناک بود چون گلوله
در روز قیامت تو را پیدا میکنم
خود را فراموش میکنم
تو را هرگز
🔸Acı
Yaşamak uğruna
ölmek bu olsa gerek
Sevmek uğruna
acı çekmek bu olsa gerek
Hayat uğruna
savaşmak bu olsa gerek
Peki ya senin uğruna
Üzülmek niye?
🔸درد
اگر در راه زیستن
باید چنین مرگی باشد
اگر در راه دوست داشتن
باید چنین دردهایی را تحمل کرد
اگر در راه زندگی
باید چنین جنگی باشد
بسیار خوب!
پس در راه تو
چرا باید آزرده شد؟
http://www.uupload.ir/files/yhs5_e.a.jpeg
☑️منبع : مجله ادبی پیاده رو
پیشرو در ادبیات معاصر ایران
http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=2347
🔺 در صورت تمایل با مراجعه به لینک سایت می توانید نظر بدهید 👆👆👆
◾️بخش : #ادبیات_ترکیه
زیر نظر ابوالفضل پاشا
🔘با کانال تلگرام " مجله ادبی پیاده رو" ، معتبرترین و با سابقه ترین سایت ادبی پارسی زبان همراه باشید : 👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADu3hrwB_GHUktWJFw
🆔 @piaderonews👈
🆔 @piaderonews👈