Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسن و حسين عرب عربستانی فرزندان على عرب عربستانی در حمله اسلام تازشگر دد بیابانی عربستان به ایران ما شرکت داشتند و در كشتار مردم ایران بویژه در مازندران دستشان به خون ایرانیان آلوده است و جنایتکارند.
امامزادهها در ایران که باید روزی ویران شوند هیچ ربطى به امامان عرب شيعه ندارند بلكه قبر آنها قبر سرداران اعراب متجاوز است كه در كشتار ايرانيان شركت داشتند و كشته شدند.
سخنان دکتر #بهرام_چوبینه، نویسنده و محقق و پژوهشگر تاریخ را در این ویدیو کوتاه به دقت ببنید و بشنوید.
به امید اینکه بخشی از ایرانیان دشمنانشان را پرستش نکنند و بدانند که برای چه کسانی سوگواری میکنند و از مُردگان چه کسانی حاجت میخواهند.
به امید آگاهی و دانایی و خردمندی روز افزون ایرانیان
@Persianzoroastrians 🔥
امامزادهها در ایران که باید روزی ویران شوند هیچ ربطى به امامان عرب شيعه ندارند بلكه قبر آنها قبر سرداران اعراب متجاوز است كه در كشتار ايرانيان شركت داشتند و كشته شدند.
سخنان دکتر #بهرام_چوبینه، نویسنده و محقق و پژوهشگر تاریخ را در این ویدیو کوتاه به دقت ببنید و بشنوید.
به امید اینکه بخشی از ایرانیان دشمنانشان را پرستش نکنند و بدانند که برای چه کسانی سوگواری میکنند و از مُردگان چه کسانی حاجت میخواهند.
به امید آگاهی و دانایی و خردمندی روز افزون ایرانیان
@Persianzoroastrians 🔥
#به_ایران_درود
به مهر و به خرداد و آبان درود
به این هرسه ماه درخشان درود
به فردوسی، آن پیر دهقان نژاد
به دانا حکیم خراسان درود
به جمشید و آن تخت و بخت سپید
به کاوه به آن پتک و سندان درود
به جانِفرانک، فریدون و سام
به آن آبتین، مرد دهقان درود
به کیخسرو، آن پادشاه بزرگ
به آرش، کماندار ایران درود
سیاوش که از آتش از جان گذشت
به آن کشته در خاک توران درود
به گودرز و بیژن به گیو و رُهام
به رستم، به فرزندِ دستان درود
به تهمینه آن همسر با وفا
به گلدُخت شاه سمنگان درود
درآن دژ به گلدختر گَژدَهم
به گردآفرید نگهبان درود
به فرهاد جان، خفته در بیستون
به شیرین، زن شعر و باران درود
درودی به شاهان ایران مدار
از آن جمله، بر آل سامان درود
به کوروش، به بهرام و نوشیروان
به خسرو به شاپور و ساسان درود
به داراب، دارا، خشایارشاه
به گُرد آریوبرزن از جان درود
به بهرام چوبینه و سورنا
به زرتشت مهرآفرینان درود
به آن رویگرزاده، یعقوب لیث
به شیرافکن زابلستان درود
به الهوردی، به آن خان گُرد
که بود او در این خاک، دژبان درود
به نادر به شاه تبرزین بدست
سلحشور، مانند توفان، درود
به زند وکیل، آن لُر دادگر
به شاه جوان، لطفعلیخان درود
به عباسمیرزا به قایممقام
مدام از خداوند یزدان درود
به روح بزرگ امیرکبیر
خدا را خدا را، هزاران درود
به آیین آن مرد مشروطه خواه
به ستارخان، شیر میدان درود
به رُشدیه آموزگار رشید
به بنیانگذار دبستان درود
به خیام و عطار در شادیاخ
به سعدی و حافظ، فراوان درود
به پروین به ژاله به سیمین، فروغ
به این بانوان سخندان درود
به نوروز، این جشن دیرینهمان
به این یادگار نیاکان درود
خدایا نگهدار این مرز باش
به ایران به ایران به ایران درود.
#گردآفرید = دختر جنگجویی است در شاهنامه که در دژ سپید در مرز ایران و توران راه را برسپاه سهراب میبندد و با سهراب میجنگد.
#گَژدَهَم = به روایت شاهنامه، گَژدَهم پدر گُردآفرید است. این پدر و دختر در دژ سپید در مرز ایران، مرزبان و دژبان هستند.
#رشدیه = بنیانگذار مدرسه به شیوه جدید است.
#الهوردی_خان = از سپهداران و فرماندهان سپاه ایران در زمان شاه عباس صفوی است.
#آبتین و #فرانک = پدر و مادر فریدون.
#بهرام_چوبینه = از فرماندهان سپاه ایران در زمان خسروپرویز است.
✍ خدابخش صفادل نیشاپور
@persianzoroastrians 🔥
به مهر و به خرداد و آبان درود
به این هرسه ماه درخشان درود
به فردوسی، آن پیر دهقان نژاد
به دانا حکیم خراسان درود
به جمشید و آن تخت و بخت سپید
به کاوه به آن پتک و سندان درود
به جانِفرانک، فریدون و سام
به آن آبتین، مرد دهقان درود
به کیخسرو، آن پادشاه بزرگ
به آرش، کماندار ایران درود
سیاوش که از آتش از جان گذشت
به آن کشته در خاک توران درود
به گودرز و بیژن به گیو و رُهام
به رستم، به فرزندِ دستان درود
به تهمینه آن همسر با وفا
به گلدُخت شاه سمنگان درود
درآن دژ به گلدختر گَژدَهم
به گردآفرید نگهبان درود
به فرهاد جان، خفته در بیستون
به شیرین، زن شعر و باران درود
درودی به شاهان ایران مدار
از آن جمله، بر آل سامان درود
به کوروش، به بهرام و نوشیروان
به خسرو به شاپور و ساسان درود
به داراب، دارا، خشایارشاه
به گُرد آریوبرزن از جان درود
به بهرام چوبینه و سورنا
به زرتشت مهرآفرینان درود
به آن رویگرزاده، یعقوب لیث
به شیرافکن زابلستان درود
به الهوردی، به آن خان گُرد
که بود او در این خاک، دژبان درود
به نادر به شاه تبرزین بدست
سلحشور، مانند توفان، درود
به زند وکیل، آن لُر دادگر
به شاه جوان، لطفعلیخان درود
به عباسمیرزا به قایممقام
مدام از خداوند یزدان درود
به روح بزرگ امیرکبیر
خدا را خدا را، هزاران درود
به آیین آن مرد مشروطه خواه
به ستارخان، شیر میدان درود
به رُشدیه آموزگار رشید
به بنیانگذار دبستان درود
به خیام و عطار در شادیاخ
به سعدی و حافظ، فراوان درود
به پروین به ژاله به سیمین، فروغ
به این بانوان سخندان درود
به نوروز، این جشن دیرینهمان
به این یادگار نیاکان درود
خدایا نگهدار این مرز باش
به ایران به ایران به ایران درود.
#گردآفرید = دختر جنگجویی است در شاهنامه که در دژ سپید در مرز ایران و توران راه را برسپاه سهراب میبندد و با سهراب میجنگد.
#گَژدَهَم = به روایت شاهنامه، گَژدَهم پدر گُردآفرید است. این پدر و دختر در دژ سپید در مرز ایران، مرزبان و دژبان هستند.
#رشدیه = بنیانگذار مدرسه به شیوه جدید است.
#الهوردی_خان = از سپهداران و فرماندهان سپاه ایران در زمان شاه عباس صفوی است.
#آبتین و #فرانک = پدر و مادر فریدون.
#بهرام_چوبینه = از فرماندهان سپاه ایران در زمان خسروپرویز است.
✍ خدابخش صفادل نیشاپور
@persianzoroastrians 🔥
جشنهای سالانه
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
جشن ۴شنبهسوری بههمراه ديگر مراسم آن با گوناگونی و زیبایی بسيار و آواز و ترانههای شادیبخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار میشود.
گستره برگزاری این جشن، نشان از شكوه و پايندگی فرهنگ كهن اين بوم دارد.
واژه #جشن از واژه #یسنه آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است. بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است. انگیزه از برگزاری جشنها در ایران باستان، ستایش پرودگار، گردهمایی مردم برای سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به تهیدستان و تنگدستان بودهاست.
#سورsur واژهای پهلوی است که به معنی مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمدهاست و #سوری نیز به معنی گل سرخ رنگ، رنگ سرخ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد باره استفاده قرا گرفته است. پس چهارشنبهسوری را میتوان یک جشن شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است.
هرآینه اگر بپذیریم که چهارشنبهسوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنی ستایش آتش، نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش میکردند.
همانگونه که پیشتر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده میشود و در این میان روشنایی آتش که مهمترین نقش را در زندگی آدمیان بازی میکند. جشن سوری یا چهارشنبهسوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی میپردازند و این شادی گونهای ستایش و سپاس از اهورامزدا است که با پایان دادن به زمستان و زایش بهار و سبزی به آنها زندگی تازه میبخشد.
ريشه واژه چهارشنبهسوری از دو واژه چهارشنبه پايان سال و واژه سوری كه همان #سوريک پهلوی و به معنی سرخ است ساخته شدهاست و رویهمرفته به معنی چهارشنبه سرخ است.
پيشينه:
به باور نيكان ما در پنج روز مانده به پايان سال فروهر درگذشتگان برای سركشی بازماندگان خود به زمين فرود میآيند و در پايان شب سال كه پايان جشن گاهانبار همسپهمديم است و پسان بازنمود خواهد شد، بر روی بام رفته و فانوسی به لبه بام خود میگزاشتند كه تا بامداد روشن است. سپيدهدم بر روی بام میرفتند و آتش افروزی آغاز میشد كه با نوای اوستا درهم میآميخت. اين آيين با دميدن نخستين پرتو خورشيد پايان میپذيرفت و نوروز آغاز میشد. گويا آيين آتش افروزی شب جشن چهارشنبهسوری از آتش افروزی زرتشتيان يا ايرانيان باستان در شب پايان سال سرچشمه گرفته شدهاست اما آيين آن با آيين شب پايان سال بسيار دگرگون است.
چرا چهارشنبه پايانی سال؟
ديدگاههای گوناگون درباره برگزيدن شب چهارشنبه برای اين آيين:
در ايران باستان خريد نوروزی همچو آينه، كوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم میكردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و خريد هر كدام هم آيين ويژهای را نويد میداد.
شايد جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد. نخستین و کهنترین نسكی که در آن نام چنین آتش افروزی آورده شدهاست، تاریخ بخارا است.
دومین نوشتار کهن که نام جشن چهارشنبهسوری را میآورد، شاهنامه فردوسی در سرگذشت سردار دلير ايران #بهرام_چوبینه است.
اما چرا چهارشنبه؟:
بشد چهارشنبه هم از بامداد
بدان باغ که امروز باشیم شاد
ز جیهون همی آتش افروختند
زمین و هوا را همی سوختند.
✅برگزاری آيين جشن چهارشنبهسوری:
پسين(غروب) بوتهها را بهشمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک و یا هفت امشاسپند: هرمزد، وهومن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمز، خورداد و امرداد، رویهم میگزارند و هنگامیكه خورشيد فرو مینشیند، آنرا بر میافروزند تا آتش سر به آسمان كشيده جانشين خورشيد شود. آتش میتواند در بيابانها يا رهگذرها يا در خرند(حياط) و بام خانهها افروخته شود.
هنگامیكه آتش گُر كشيد از رويش میپرند و ترانههايی كه در همه آنها نشان از تندرستی و بارآوری و پاكيزگی است، میخوانند:
سرخی تو از من
زردی من از تو
كه در اينجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنايی است و زردی نماد بيماری و اندوه و سستی است. آتش چهارشنبهسوری را خاموش نمیكنند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه سپنت و پاک میدانند، كسی گردآوری میكند و بیآنكه پشت سرش را نگاه كند، سر نخستين چهارراه میريزد. در بازگشت، باشندگان خانه از او میپرسند:
كيستی؟
میگويد: منم.
از كجا میآيی؟
از عروسی.
چه آوردهای؟
تندرستی.
👇ادامهاش👇
#جشن_چهارشنبهسوری🔥
جشن ۴شنبهسوری بههمراه ديگر مراسم آن با گوناگونی و زیبایی بسيار و آواز و ترانههای شادیبخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار میشود.
گستره برگزاری این جشن، نشان از شكوه و پايندگی فرهنگ كهن اين بوم دارد.
واژه #جشن از واژه #یسنه آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است. بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است. انگیزه از برگزاری جشنها در ایران باستان، ستایش پرودگار، گردهمایی مردم برای سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به تهیدستان و تنگدستان بودهاست.
#سورsur واژهای پهلوی است که به معنی مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمدهاست و #سوری نیز به معنی گل سرخ رنگ، رنگ سرخ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد باره استفاده قرا گرفته است. پس چهارشنبهسوری را میتوان یک جشن شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است.
هرآینه اگر بپذیریم که چهارشنبهسوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنی ستایش آتش، نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش میکردند.
همانگونه که پیشتر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده میشود و در این میان روشنایی آتش که مهمترین نقش را در زندگی آدمیان بازی میکند. جشن سوری یا چهارشنبهسوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی میپردازند و این شادی گونهای ستایش و سپاس از اهورامزدا است که با پایان دادن به زمستان و زایش بهار و سبزی به آنها زندگی تازه میبخشد.
ريشه واژه چهارشنبهسوری از دو واژه چهارشنبه پايان سال و واژه سوری كه همان #سوريک پهلوی و به معنی سرخ است ساخته شدهاست و رویهمرفته به معنی چهارشنبه سرخ است.
پيشينه:
به باور نيكان ما در پنج روز مانده به پايان سال فروهر درگذشتگان برای سركشی بازماندگان خود به زمين فرود میآيند و در پايان شب سال كه پايان جشن گاهانبار همسپهمديم است و پسان بازنمود خواهد شد، بر روی بام رفته و فانوسی به لبه بام خود میگزاشتند كه تا بامداد روشن است. سپيدهدم بر روی بام میرفتند و آتش افروزی آغاز میشد كه با نوای اوستا درهم میآميخت. اين آيين با دميدن نخستين پرتو خورشيد پايان میپذيرفت و نوروز آغاز میشد. گويا آيين آتش افروزی شب جشن چهارشنبهسوری از آتش افروزی زرتشتيان يا ايرانيان باستان در شب پايان سال سرچشمه گرفته شدهاست اما آيين آن با آيين شب پايان سال بسيار دگرگون است.
چرا چهارشنبه پايانی سال؟
ديدگاههای گوناگون درباره برگزيدن شب چهارشنبه برای اين آيين:
در ايران باستان خريد نوروزی همچو آينه، كوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم میكردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و خريد هر كدام هم آيين ويژهای را نويد میداد.
شايد جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد. نخستین و کهنترین نسكی که در آن نام چنین آتش افروزی آورده شدهاست، تاریخ بخارا است.
دومین نوشتار کهن که نام جشن چهارشنبهسوری را میآورد، شاهنامه فردوسی در سرگذشت سردار دلير ايران #بهرام_چوبینه است.
اما چرا چهارشنبه؟:
بشد چهارشنبه هم از بامداد
بدان باغ که امروز باشیم شاد
ز جیهون همی آتش افروختند
زمین و هوا را همی سوختند.
✅برگزاری آيين جشن چهارشنبهسوری:
پسين(غروب) بوتهها را بهشمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک و یا هفت امشاسپند: هرمزد، وهومن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمز، خورداد و امرداد، رویهم میگزارند و هنگامیكه خورشيد فرو مینشیند، آنرا بر میافروزند تا آتش سر به آسمان كشيده جانشين خورشيد شود. آتش میتواند در بيابانها يا رهگذرها يا در خرند(حياط) و بام خانهها افروخته شود.
هنگامیكه آتش گُر كشيد از رويش میپرند و ترانههايی كه در همه آنها نشان از تندرستی و بارآوری و پاكيزگی است، میخوانند:
سرخی تو از من
زردی من از تو
كه در اينجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنايی است و زردی نماد بيماری و اندوه و سستی است. آتش چهارشنبهسوری را خاموش نمیكنند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه سپنت و پاک میدانند، كسی گردآوری میكند و بیآنكه پشت سرش را نگاه كند، سر نخستين چهارراه میريزد. در بازگشت، باشندگان خانه از او میپرسند:
كيستی؟
میگويد: منم.
از كجا میآيی؟
از عروسی.
چه آوردهای؟
تندرستی.
👇ادامهاش👇