Pathwaystogod
1.6K subscribers
6.61K photos
499 videos
153 files
207 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
اتحاد دو نيمکره ى مغز.قسمت دوم :
دانشمندان اعتقاد دارند که ذهن بعد فنی فضا و زمان است . فضا زمان چهار بعدی ( طول ، عرض ، ارتفاع ، زمان ) در بعدى به نام ذهن غوطه می خورد . یعنی ذهن بعد پنجم است. فضا زمان چهار بعدی است . انسان یک موجود سه بعدی است . ذهن تا زمانی که در کالبد مادی و سه بعدی انسان محدود است ، قادر به درک بعد چهارم یعنی زمان و وجود خود به عنوان یک وجود مستقل از بدن نیست . انسان در چهار بعد مادی و یک بعد غیر مادی زندگی می کند . طول ، عرض ، ارتفاع و زمان ابعاد مادی و آگاهی بعد غیر مادی است . انسان در دو فضا زندگی می کند . فضای مادی و فضای روحانی . فضای مادی چهار بعد و فضای روحی یا همان آگاهی بعد پنجم او را تشکیل می دهد . فیزیک در تئوری ابر ریسمان ابعاد مادی را تا یازده بعد می رساند . آیا ساختار ذهن و آگاهی نسبت به بدن مستقل است ؟ طرفداران روح و همه فرا روانشناسان ساختار آگاهی و ذهن را مستقل از بدن فیزیکی می دانند . ذهن و آگاهی بعد از مرگ به دوام خود در فضا و زمان ادامه می دهند . که در ادیان توحيدی به آن روح می گویند . مغز پیچیده ترین و پر ظرفیت ترین ماده موجود در جهان است . از حیث فعالیت عجیب ترین فعل و انفعال از هر ستاره ای بزرگ تر و از هر کامپیوتری از حیث ذخیره اطلاعات پر ظرفیت است . که شاید هیچگاه بشر به تمامی آن دسترسی پیدا نکند . مغز ما و حافظه ما در بعد های پایین فقط گوشت و خون است . که متاسفانه می توان با دارو ی روانگردان ، الکل و ... آن را نابود کرد.
"موکتى"
#ابعاد#فضا_زمان#فیزیک#آگاهی#تعالی_معنوى
@pathwaystogod
🍥 وجود جهان های متعدد 🍥

☸️ براساس نظریه ابرریسمان در فیزیک، علاوه بر جهان ما جهان‌های متعدد دیگری نیز در گستره ابعاد بالاتر کائنات – یعنی فراتر از ابعاد چهارگانه جهان ما – شناور هستند. هر یک از این جهان‌ها می‌توانند قوانین بنیادین فیزیک متفاوت و خاص خود را داشته باشند.

⚛️ به عنوان مثال برخی از این جهان‌ها ممکن است مثل جهان ما چهار بُعدی باشند و حتی موجوداتی دقیقاً مثل ما انسان‌ها در آنها زندگی کنند. اما برخی دیگر ممکن است مثلاً هفت بُعدی یا هشت بُعدی و خالی از سکنه باشند. تعداد و نوع ذرات بنیادی هر یک از این جهان‌ها هم با هم متفاوت است. مثلاً ممکن است بعضی از این جهان‌ها اصلاً الکترون نداشته باشند، اما بعضی دیگر ممکن است الکترون‌هایی با جرم و بارالکتریکی متفاوتی نسبت به جهان ما داشته باشند. حتی ثابت‌های بنیادین فیزیک نظیر سرعت سیر نور، ثابت پلانک، ثابت آلفا و … نیز در هریک از این جهان‌ها می‌تواند متفاوت باشد.

⚛️ محاسبات مبتنی بر نظریه ابرریسمان نشان می‌دهد که حداقل ۱۰ به توان ۵۰۰ جهان با قوانین فیزیک متفاوت در پهنه اَبَرجهان وجود دارند که قوانین بنیادین هریک از آنها با دیگری متفاوت است. این عدد فوق‌العاده بزرگی است و برای آنکه متوجه بزرگی آن شوید، آنرا برحسب تریلیون می نویسیم. با توجه به اینکه هر تریلیون برابر هزار میلیارد است باید گفت که در پهنه کائنات (یا همان اَبَرجهان) حداقل یک تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون جهان مختلف با قوانین فیزیک متفاوت وجود دارد! جالب است بدانید که این عدد حتی از تعداد تمامی دانه های ماسه همه صحراهای کُره زمین هم بیشتر است!

⚛️ تازه آنچه بیان شد، تعداد جهان‌های با ویژگی‌های فیزیکی متفاوت را نشان می‌دهد ولی تعداد کل جهان‌ها احتمالاً نامتناهی است. اما نامتناهی بودن تعداد جهان‌ها – آن هم جهان‌هایی با این همه ویژگی‌های عجیب و غریب – به لحاظ احتمالات ریاضی عملاً به این معنی است که هر رویداد قابل تصوری ممکن است در این جهان‌ها به وقوع بپیوندد. به همین دلیل هم اصلاً عجیب نیست که بتوان جهانی را پیدا کرد که آلیس در آن سرزمین عجائب واقعا وجود داشته باشد.

#جهانهای_موازی #کوانتوم #فیزیک
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
درک و فهم پارادوکس ها
هشیاری و توجه میطلبد؛
برای به خود آمدن باید از خود دور شد، برای «کشف» حقیقت از درون، باید «کسب» حقیقت از برون را کنار زد. برای ورود به عالم عُلیا باید از عالم سُفلی خارج شد، برای پرستش «الله» باید از پرستش «غیر الله» بازایستاد، و برای بندگی کامل باید از همه بنده ها آزاد شد.
آیا جز این است که آرامش نیز از همین قاعده تبعیت می کند؟ آن کس که خواهان «قرار» است باید در پی این قرار «بی قرار» شود:
جمله بی قراریت از طلب قرار توست
طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت «مولوی»

از اینرو، ما دیرزمانی است که آرامش و آسایش درونی را از دست داده ایم، زیرا همواره در پی آسایش و آرامش پایدار از منابع ناپایدار برون هستیم. ما دیر زمانی است که کیفیت حس زمان را از دست داده ایم، زیرا همواره در پی مدیریت کمّیِ زمان هستیم. ما دیر زمانی است که طعم کیفی آگاهی و شناخت فطری را از دست داده ایم، زیرا همواره در پی کسب ثمرات مادی و ابزاریِ آگاهی و شناخت از برون هستیم.
ما دیر زمانی است که معنای طبیعی زندگی را گم کرده ایم، زیرا همواره در پی پیدا کردن معنای تصنعی زندگی هستیم. ما دیر زمانی است که توان شاد شدن بی دلیل را از دست داده ایم، زیرا همه ی توانمان را در کسب شادی های برساخته از منابع بیرونی مصرف کرده ایم. ما دیر زمانی است که حس هستی خویش را از دست داده ایم، خود را قربانی آنچه محکوم به نیستی است کرده ایم. ما دیر زمانی است که هشیاری خویش را از دست داده ایم، زیرا از عالم ناهشیار خویش غافل گشته ایم.

پس می توان گفت انسان از این رو از خود بیگانه شده که با بخش ناانسانی خویش یگانه شده است! از این رو ناچیز است که از هیچ بودن می هراسد، از این رو کوچک است که از کودکی خویش دور گشته است. انسان آن قدر عقلانی نشده است تا از روی هشیاری، غریزی عمل کند، انسان آن قدر تلاشگر نیست که شایسته ی پیروی از قانون «بی تلاشی» گردد! انسان آن قدر سرزنده و بالنده و زاینده نیست که موت های متوالی را دم به دم طی کند، انسان آن قدر نیست نشده است که جاودانگی را در لحظه ی «آن» حس کند.

بدین سان است که در این «جهان وارونه» گویا همه ی امور نقشی وارونه به خود می گیرند تا از این وارونه نمایی، «راه مستقیم» نمایان شود... #پارادوکس#فیزیک#هشیاری!#توجه#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
درک و فهم پارادوکس ها
هشیاری و توجه میطلبد؛.قسمت دوم؛

گویا در این جهان متضاد، همه چیز در تضاد خویش یگانه می شود تا اصل وحدت شکل گیرد. ابلیس به جای فرشته، و فرشته به جای ابلیس می نشیند، تا آنجا که ابلیس – که سرچشمه ی شر و پلیدی و خیانت و فریب و نیرنگ است- بسی به حال آدمی نیک تر از فرشته – که سرچشمه ی پاکی و خوبی است – می گردد.
و این تضاد و تخالف بنیادی یگانه راه بنیادی برای کشف بنیادهای حقیقت است!
اما به تعبیر هول انگیز نیچه: «چگونه چیزی می تواند از ضد خود به وجود آید، برای نمونه، عقلانیت از ناعقلانیت، مُدرِک از نامدرک، منطقی از غیر منطقی، تامّل بی طرفانه از تمایل آزمندانه، زیستن برای دیگران از خودپرستی، حقیقت از خطا؟
فلسفه ی مابعد طبیعی تاکنون با انکار شئ از ضد خود و با فرض منبعی معجزه آسا برای امور بسیار ارزشمند در کنه وجود «شئ فی نفسه»، ‌برای معضل فائق آمده است.»
و گویا تقدیر عالم هستی فارغ از تقدیر آدمی به گونه ای رقم خورده است که راه رشد و تعالی آدمی از همین طریقت پارادوکسیکال و «ناهم شوند» محقق می گردد.

در این دلنوشته های شبانه، تلاش بر این است که حقایق درونی که در بیرون از وجود، وارونه شده است با کشف و شهود به قامت اولیه ی خود بازگردد. آنگاه این یافته شهودی، نه به تایید، عقل معاش اندیش و ذهن شرطی شده، بلکه با تایید و تمکین عقل معاداندیش و دل صافی شده، حس می شود، هر چند لازمه ی این نوع از فهم، نافهمیدن است، و پیش شرط رسیدن به فهم قلبی، باختن فهیم عقلانی است.

باشد که این «قمار عشق» در میان سالکان «اهل دل» بی هراس از برد و باخت منطق ذهن، ما را به بلندایی فراتر از این جهان زشت برساند!
زیرا در این جهان وارونه، هر آنچه بردنی است، باختنی است!
و هر آنچه ظاهراً شناختنی است، تماما ناشناختنی است!
و آنچه با حواس بیرون فهمیدنی می نماید، عمیقاً نافهمیدنی است!
و اکنون این پرسش آشوبناک همچنان برقرار است که آیا می توان در مدار زیستن وارونه، به درک درستی از حقیقت دست یافت!؟ پاسخ این سوال را نزد کسانی می توان یافت که تجربه ی زیسته ی آنان «دیوانگی» را با «فرزانگی» یگانه کرده است.
#پارادوکس#فیزیک#هشیاری!#توجه#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
🌲❄️🔮❄️🌲

⚛️ داستان دو نیمه شدن دریا در زمان حضرت موسی مبتنی بر قانون فیزیك است ⚛️

این دستاورد بخشی از تحقیقات این دانشمندان در ارتباط با اثر باد بر آب است.

'كارل دروز' كه سرپرستی این تحقیق را برعهده داشته است، گفت كه تصاویر رایانه ای تقریبا با آنچه كه در كتاب 'سفر خروج' در كتاب مقدس مطرح شده، مطابقت دارد.

در این گزارش یادآوری می شود، بر اساس دینامیك مایعات می توان این مطلب را درك كرد. باد به گونه ای آب را به حركت در می‌آورد كه براساس قوانین فیزیك یك گذرگاه امن ایجاد می كند كه آب در دو طرف قرار می گیرد و ناگهان آب به جای خود برمی گردد.

داستان ها در كتابهای مذهبی با كمی اختلاف همگی حكایت از آن دارد كه در سه هزار سال پیش حضرت موسی (ع) و پیروانش تحت تعقیب نیروهای فرعون به سمت دریا حركت می كنند. دریای سرخ در مقابل نیروهای پیشرو به دو نیمه تبدیل می شود و پس از آنكه این نیروها از دریا عبور می كنند دریا به حال اول برمی گردد و لشگریان فرعون غرق می شوند.

'دروز' و همكارانش درحال تحقیق درباره اثر باد در عمق آبهای اقیانوس و چگونگی تاثیر طوفان های اقیانوس آرام و حركت امواج بر اعماق دریا هستند.

گروه زیر نظر 'دروز' به نقطه ای در جنوب دریای مدیترانه اشاره می كنند و مدل خود را بر اساس شكل زمین ها در سه هزار پیش ترسیم كرده اند كه باعث نقل این داستان شده است.

بر اساس این طرح رایانه ای، اگر بادی با سرعت 65 مایل در ساعت در آن شب به مدت 12 ساعت وزیده باشد، امكان دو نیمه شدن دریا تا عمق دو متر امكان پذیر بوده است.

در پایان پژوهش گروه تحقیق 'دروز' آمده است: مردم جهان قرن هاست كه از داستان عبور حضرت موسی از دریا شگفت زده شده اند و از خود پرسیده اند كه آیا این امر حقیقت تاریخی دارد. آنچه كه این تحقیق نشان می دهد این است كه توصیف دو نیمه شدن دریا اساسی در قوانین فیزیكی دارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#دونیمه_شدن_دریا #موسی_ع #فیزیک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

☯️ تلاقی فیزیک با متافیزیک ☯️

در فیزیک نیوتونی فرض بر این بود که ماده از اتم های سخت ساخته شده و می توان برای آن چرخ دنده های یک ساعت را مثال زد. اما آزمایش‌های رادرفورد نشان داده که اتم‌ها به جای آن که سخت و تخریب‌ ناپذیر باشند، از نواحی بزرگی از فضا تشکیل یافته‌اند که در آنها ذرات فوق‌العاده کوچکی حرکت می‌کنند. همچنین تئوری کوانتوم روشن ساخته‌است که این ذرات، بر خلاف اجسام صلب متعارف در فیزیک کلاسیک، ماهیتی دوگانه دارند و گاهی به صورت ذرات و گاهی به شکل امواج خود نمایی می‌کنند.

قبل از ادامه لحظه ای در این سوال درنگ کنید که حال که می دانیم در هر لحظه جهان شامل یک هست و نیست است آیا مفهوم اشعار خیام را می توانید درک کنید وقتی می گوید:

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن * فردا که نیامدست فریاد مکن*

بر نامده و گذشته بنیاد مکن * حالی خوش باش عمر بر باد مکن*

یا خیام اشاره ای مستقیم به عمق هر لحظه نداشته؟ بجای طول زمان؟

حال که قدر این دم را می دانید پس آنرا از دست ندهید و به ادامه حرفها گوش کنید و دریابید که طبیعت بر اساس واحدهای زیربنایی مجزایی از یکدیگر بنیان نگرفته‌است، بلکه بیشتر به صورت یک بافت یا شبکه‌ی ارتباطی پیچیده بین اجزای مختلف یک کل، متظاهر است و این همان راهی است که متصوفین شرقی برای تجربه‌ی این جهان پیموده‌اند.

در این خصوص جوزف نید هام اینطور بیان می کند: در زمانی که فلسفه‌ی اروپایی متمایل به یافتن حقیقت در جوهر بود، فلسفه شرقی گرایش به یافتن آن در رابطه داشت.

اما، تئوری کوانتوم و نسبیت درک خواص ذرات زیر اتمی را تنها در یک زمینه نیرو سرشتی، یعنی شرایط در حال حرکت و پویا و عملی دو جانبه و تعاملی، ممکن دانستند.

چنین برداشتی از جهان هستی در فیزیک اتمی و زیر اتمی، و همچنین به شکل تصویری است از جهان با حرکات موزون، رو به رشد و با سازمانی اندام ‌وار، تصویری است از بزرگ‌جهانی که در آن همه‌چیز در سیلان و پیوسته در تغییر است و در آن تمام شکل‌های ایستا و ساکن، تنها مفاهیمی غیرواقعی هستند. ( همان نظریه نسبیت انیشتین و اینکه هیچ چیز ثابتی وجود ندارد).

تا جایی که، مفهوم نیرو در فیزیک نوین جای خود را به اثرات متقابل بین ذرات که به وسیله‌ی میدان‌ها صورت می‌گیرد، داده ‌است و به گفته‌ی نیرینگ: "میدان در همه‌جا و همه‌وقت وجود دارد و هرگز پاک نمی‌شود."

به این ترتیب وقتی نور از خلاء گذر می کند یعنی خلاء, تهی نیست بلکه، محتوی تعداد بیشماری ذره است که به گونه‌ای پایان‌ناپذیر هست‌ شده و نیست می‌شود و ذرات در این روند ضربانی از آفرینش و ویرانش، مجری یک رقص انرژی هستند که این سیلان بی‌وقفه انرژی که در بی نهایت شکل و الگو در یکدیگر ذوب می‌شوند.

این حرکت موزون و بی پایان هستی نشان می‌دهد که، خلاء به واقع یک فضای خالی زنده است که در آن ارتباطی پویا بین ذرات وجود دارد.

چانگ زای (1020ـ 1077م)، حکیم چینی، این یافته‌های فیزیک را، خیلی پیش‌تر اینطور بیان کرده:

"بیکرانی فضا، اگر چه تهی بزرگ خوانده شده، یکسره تهی نیست، بلکه سرشار از "چی" است.

و اما "چی" :

اگر تا بحال نام این انرژی چی را نشنیده اید باید بگویم این همان انرژی معروف در متافیزیک است که اهلش با آن کارهای محیر العقولی انجام می دهند. عرفای چین آن را چی نامیده اند و عرفای ژاپن آنرا کی می خوانند و هندی ها آنرا پرانا و البته عرفای ما هم آنرا نا نامیده اند و در عرفان اقصی نقاط کره خاکی نیز نام های دیگری دارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#فیزیک_و_متافیزیک #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
هميشه اكنون است، هيچگاه آنگاه نيست. هميشه اينجا است، هيچگاه آنجا نيست. آنجا و آنگاه وجود ندارد. تنها اينجا و اكنون وجود دارد. در حقيقت اينجا و اكنون دو روي يك سكه اند. حتي فيزيكدانان نيز به اين آگاهي رسيده اند كه زمان و مكان از يكديگر جدا نيستند. اينجا همان مكان است و اكنون همان زمان. يكي از بزرگترين كشفيات آلبرت اينشتين اين بود كه زمان بعد چهارم فضاست و چيزي جدا از آن نيست. فضا، سه بعدي است و زمان بعد چهارم آن است. اما سالها قبل از فيزيكدانان، عارفان به اين حقيقت رسيده بودند. اين حقيقت به اندازه اي قدمت دارد كه دقيقا نمي توان گفت براي نخستين بار كي مطرح شده است. اينكه علم تازه بعد از هزاران سال به اين كشف رسيده امري است طبيعي، زيرا علم راهي است پر پيچ و خم. اكنون فيزيكدانان دقيقا همان چيزي را مي گويند كه عارفان پنج هزاران سال قبل مي گفتند. تمام چيزهاي ديگر يا تصور است يا حافظه. و مراقبه همان رها شدن از زندان حافظه و تصور است. آنگاه كه تو در حال مراقبه هستي، آزاد و رها هستي، رها از زندان!!!!
#اکنون#زمان#فیزیک#رهایی_از_زندان#مراقبه#تعالیم_معنوی#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
نوترینو و آگاهی.قسمت دوم؛

نوترینو ها در کنار کوارک ها و الکترون ها ذرات بنیادی سازنده هسته موادند. (کوارک ها در بیگ بنگ تشکیل شدند) ماده نامرئی یا سیاه کائنات شاید همین نوترینو ها باشند . نوترینو ها دارای خواص عجیب و غریب اند که آن ها را از ذرات دیگر متمایز می کند . در مقابل هر پروتون در جهان حدود یک بیلیون نوترینو وجود دارد . نوترینو از برهمکنش قوی می گذرد یعنی که ذره متوجه هسته اتم نمی شود . مکر اینکه در مدار کامل خود قرار گیرد چون اتم در قسمت اعظم خود از خلائی درست شده که اطراف هسته را گرفته . نوترینو می تواند از قطرهای عظیم ماده مانند دیوار سربی که مثال زده شد بدون انحراف عبور کند . نوترینو میتواند برابر یک میلیون برابر زمین عبور کند چون فاقد جرم است می تواند با سرعت نور حرکت کند . اما نور از کره زمین یا یک جسم تیره عبور نمی کند ارجعیت آن بر فوتون همین است . نور از یک کدر رد نمی شود ولی نوترینو به سهولت از جسمی که میلیون برابر زمین است رد می شود . فقط یک نوترینو شانس عدم عبور را دارد بقیه با همان سرعت نور رد می شوند . سرعت نوترینو ما فوق نور است چون می توانند از زمین عبور کند . یکی از خصوصیات اصلی نوترینو سرعت بیشتر از نور اوست .

👈به اندیشه کوانتومی نظری ییاندازیم
. شاید مشابهتی با نوترینو پیدا شود .👉

اندیشه کوانتومی می تواند با همین سرعت حرکت کند . آنچه که امروز به نام تلفن ، تلگراف ،موبایل ‌و ماهواره فرستاده می شود همه از طریق فضا است . ولی در روی زمین اما فرستادن پیام از طریق نوترینو می تواند از داخل کره زمین عبور کند (اندیشه کوانتومی سوار بر نوترینو می شود ) نوترینو می تواند از درون زمین عبور کند . هیچ امواجی نمی تواند این کار را با این وسعت انجام دهد و هیچ دستگاه فیزیکی آن را نمیتواند دریافت کند . تله پاتی انسان این چنین ماهیتی دارد . نوترینو ها پلی بین جهان مادی و فرا حسی روح و روان است شاید این جهان روحی روانی به سرعت نور یابیشتر از آن باشد ...!!!!
#نوترینو#آگاهی_اندیشه#فیزیک_کوانتوم #_کوانتومی
@pathwaystogod
🌱🌸🔮🌸🌱

🍥 غلبه بر جاذبه و کوانتوم 🍥

برای غلبه بر جاذبه ابتدا باید ماهیت آن را شناخت. جاذبه عاملی است که باعث کند شدن زمان می‌شود و گذر زمان را کند می نماید؛ بنابراین جاذبه را باید در یک سیستم تعادلی با زمان در نظر گرفت و این موضوع رسیدن به ماهیت نگرانش را آسان می نماید. گرانش یعنی عامل کند کردن زمان از حالت ایده ال که هر چه جرم بیشتر باشد گذر زمان را کندتر می نماید و با توجه به این موضوع می توان بر جاذبه غلبه کرد در فاصله بسیار زیاد از اجرام گذر زمان بسیار سریعتر از حالتی است که به اجرام نزدیک می شود و اجرام برای گذر زمان اصطکاک ایجاد می‌نمایند و باعث کند شدن زمان می شود؛ این یک موضوع هماهنگ می باشد و در نقاطی از فضا که زمان کندتر از حالت ایده ال (حالتی که جرمی تا بینهایت وجود ندارد) باشد نیروی گرانش ایجاد می شود و در حالتی که جرمی در فضا وجود ندارد ما با کند کردن بیشتر زمان می توانیم فضایی را ایجاد نماییم که مانند جرم عمل نماید و این موضوع می تواند حالت معکوس نیز داشته باشد؛ یعنی می توان با برداشتن این اصطکاک زمانی به نیروی جاذبه غلبه نمود بدین‌ترتیب می توان با افزایش گذر زمان فضایی را ایجاد کرد که جاذبه منفی ایجاد نماید و می تواند جاذبه موجود را خنثی نماید. بنابراین ما برای غلبه بر جاذبه باید موتوری بسازیم که بتواند زمان را سریعتر کند و این موتور می تواند از ذرات زیر اتمی استفاده نماید که دارای حرکت سریعی می باشند و با کند کردن ناگهانی حرکت آن‌ها زمان را در نقطه‌ای از فضا کند کرد. به عنوان مثال الکترونها با سرعت یک صدم سرعت نور حرکت می کنند و با استفاده از موتوری که سرعت ذرات الکترون را کند می‌کند می‌توان در نقطه خاصی به کند کردن زمان و گریز از جاذبه اقدام نمود. سرعت نیز مانند جاذبه از عوامل کند کننده زمان می باشد و شناختن عوامل دیگر کند کننده زمان می تواند برای غلبه بر جاذبه مفید باشد. تنها مشکلی که باید در این خصوص حل شود جهت بروز جاذبه منفی می باشد و باید به نحوی این نیرویی که از طریق افزایش گذر زمان در نقطه خاصی ایجاد می شود را افزایش و نیروهای نقاط مختلف را روی هم قرار داده تا بتوان به طور کاربردی و موثر از این عامل استفاده نمود.

🌱🌸🔮🌸🌱

#غلبه_بر_جاذبه #کوانتوم #فیزیک #زمان #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 زمان از دید آلبرت اینشتین 🎆

زمان ممکن است گفته شود : که عبارت است از گذشته، حال و آینده؛ اما گذشته سپری شده دیگر موجود نیست!

در حالیکه درمورد آینده می شود گفت که هنوز نیست و حال(همین اکنون) بدهی است که بخشی از زمان نمی شود؛ بنابراین از آنجایی که هیچ قسمتی از زمان وجود ندارد، پس چگونه می تواند زمان بخودی خود وجود داشته باشد؟ حال «اکنون» بیشتر شبیه یک مرز بین دو قسمت زمان گذشته و آینده نسبت به بخشی از زمان است!

ما دوست داریم باور کنیم که سرنوشت چیزی قطعی نیست و اینکه تمام زمان گذشته محو شده و به دست فراموشی سپرده شده‌است.

ولی آیا ممکن است حرکت تنها یک توهم صرف باشد؟

آیا ممکن است گذشته، حال و آینده هم زمان وجود داشته باشند؟

می توان گفت، زمان مانند ماده و فضا، وجود خارجی ندارد؛ در واقع « اتم ها شامل ۹۹٫۹۹۹۹۹۹۹۹ درصد فضای خالی و تهی هستند. » واقعیت آن است که ماده در اصل تهی است.

زمان یعنی تغییر موجود در ماده، و از این تغییر و حرکت در مواد، ذهن ما چیزی به نام “زمان” ساخته است.

زمان بعد چهارم ماده هم نیست.

متذکر می شوم، همانطور که از سقوط اجسام، بر اثر نیروی جاذبه، ذهن ما چیزی به نام بالا و پایین ساخته است ( در حالی که در کل عالم، بالا و پایینی وجود ندارد) و همینطور از تغییر و حرکت موجود در ماده، ذهن ما چیزی به نام زمان ساخته است.

در ضمن زمان ازلی و ابدی هم نیست چون یک سر آن در حال است؛ بنابراین ازل آن نمی تواند در بینهایت باشد.

زمان ابدی هم نخواهد بود و پایانی خواهد داشت، یعنی هر وقت که عمر مواد به پایان برسد زمان هم به پایان خواهد رسید!.

❄️🌨🔮🌨❄️

#زمان #آینشتین #عمر_زمان #فیزیک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 برخوردهای پوسته ای 🎆

جهان ما می تواند پوسته ی نازک (غشا) شناوری در ابعاد دیگر فضا باشد که مدام به جهان های دیگر برخورد می کند؛ بر طبق یکی از نظریه ها در تئوری «جهان غشایی» (braneworld) فضا ابعاد زیادی دارد و تا زمانی که جاذبه بر آنها اعمال می شود ما در جهان خودمان که تنها دارای سه بعد می باشد حبس شده ایم...

نیل توروک (Neil Turok) از دانشگاه کمبریج و پائول استاینر (Paul Steinhardt) از دانشگاه پرینستون نیوجرسی، در ایالات متحده، در حال بررسی روی نظریه چگونگی رخداد بیگ بنگ در زمانی که جهان ما با جهان همسایه برخورد کرد هستند؛ این تصادف ها و برخوردها مرتب اتفاق می افتد و هر لحظه بیگ بنگ جدیدی را به وجود می آورد؛ بنابراین اگر این مدل از چرخه هستی درست باشد در واقع هستی ما نابود نشدنی است.

❄️🌨🔮🌨❄️

#برخوردهای_پوسته_ای #جهان_غشایی #کیهانشناسی #فیزیک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
❄️🌨🔮🌨❄️

🎆 ️چطور می توانیم از عدم (هیچ) يک جهان هستی بسازیم ؟ 🎆

اگر مجموع ماده جهان را محاسبه کنيد، انرژی آن مثبت است.

اگر مجموع انرژی جهان را حساب کنيد، به علت جاذبه منفی است، جاذبه انرژی منفی دارد، وقتی آنها را با هم جمع می زنیم، به چه عددی مي رسيم؟ صفر❗️

يعنی برای توليد يک هستی اصلا به انرژی نياز نيست، جهان ها رايگان اند «جهان ها رايگان راه اندازي شده اند...»

باز ممکنه بپرسيد اين نمی تونه درست باشه؟ چون بار الکتريکی مثبت و منفی اثرشان از بين نمی رود، پس چطور جهان از هيچ ساخته مي شود؟!

✳️اگر مجموع بارهای مثبت و منفی جهان را جداگانه حساب کنيم و آنها را با هم جمع کنيم، چی بدست میاد؟

بار الکتريکی جهان صفر است❗️

در مورد گردش کهکشان ها چطور؟ آنها در همه جهتی مي چرخند، درسته؟

✳️ اگر تمام اين گردش کهکشان ها را با هم جمع کنيم به صفر می رسیم، پس بعبارتی ديگر جهان چرخش و بار و محتوی انرژی-ماده ی صفر دارد.❗️

به عبارت ديگر :
جهان هستی رايگان است...‼️

«میچیو کاکو »

❄️🌨🔮🌨❄️

#میچیو_کاکو #فیزیک_کوانتوم #هیچ #جهان_هستی #بار_الکتریکی_صفر #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸🌿🔮🌿🌸

🎆 دیدگاه اسلام درباره جهان های موازی 🎆

در متون و معارف اسلامی شواهدی دال بر وجود دنیاهای موازی قابل ارائه است و حتی برخی از باورهای اسلامی تنها با این نظریه امکان تبیین علمی می یابند؛ مانند:

✔️میثاق الاهی از ذریه آدم در عالم ذر (آیه 172 سوره اعراف).
✔️وجود افلاک و آسمان ها (در بسیاری از آیات قرآن آسمان به صورت جمع آمده است).
✔️وجود دنیای اجنه، معراج نامه پیامبر اکرم (ص) (احادیث معراج).
✔️برخی از دیدگاه¬های فلاسفه و عرفای اسلامی نیز مؤید وجود دنیاهای موازی است.
فلاسفه اسلامی از جهان، تعبیر به «عالم» کرده ¬اند.
*در دائرة المعارف فارسی درباره اقسام «عالم» و تعاریف آنها آمده است:
عالم، کلمه عربی به معنای جهان، یعنی تمام موجودات و ماسوی اللَّه (به جز ذات خدا)، و در نزد کسانی که قائل به وجود خدا نیستند؛ یعنی مجموع موجودات.

بعضی از قدما عالم را عبارت از مجموع موجودات جسمانی می دانستند، و تعریف آن را طبق نظریه بطلمیوسی چنین می گفتند: «آنچه سطح بیرون فلک اعلی (فلک الافلاک) آن را در بر گرفته است». آنچه در درون سطح بیرونی فلک اعلی است، نیز به عقیده ایشان بر دو قسم بود: عالم علوی یا جهان بالا؛ و عالم سفلی؛ یا جهان زیرین.

عالم علوی شامل افلاک و ستارگان است؛ که از اثیر تشکیل یافته ‏اند.
و عالم سفلی شامل اجسام عنصری یا عناصر چهارگانه (آب، آتش؛ خاک و باد) می باشد. عالم سفلی یا عالم عناصر را عالم کون و فساد (یعنی جهان پیدایش و تباهی) می خواندند؛ زیرا معتقد بودند که عالم علوی که عالم افلاک و ستارگان است، و از جسم اثیری تشکیل یافته، تباهی بردار نیست، و پیدایش و تباهی، خاصّ عالم عناصر است.

اما معتقدان به وجود عالمی غیر از عالم جسمانی به طور کلی به دو عالم قائل بودند: عالم روحانی و عالم جسمانی. علمای اسلام و مفسران و متکلمان بر این دو عالم نام هایی نهاده ‏اند که از قرآن مجید اقتباس شده است؛ مثل: عالم خلق (یعنی عالم جسمانی) و عالم امر (یعنی عالم غیر جسمانی)؛ یا عالم شهادت (عالمی که به حس در می آید یعنی عالم محسوسات یا اجسام)؛ و عالم غیب (عالمی که از حواس انسانی پنهان است و به حس در نمی¬آید؛ یعنی عالم غیر جسمانی). اسامی دیگری نیز به این دو عالم داده شده است، از قبیل عالم ملک و عالم ملکوت؛ عالم تکوین و جهان ازل؛ جهان طبع و جهان خرد (عالم طبیعت و عالم عقل)؛ و جهان جزئی و جهان کلّی.

که تمامی این تعاریف بیانگر؛ تعدد جهان هاست!

🌸🌿🔮🌿🌸

#جهان_های_موازی #فیزیک #کوانتوم #نظر_اسلام #علمی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
۹۹.۹۹ درصد از بدن انسان فضای ِخالی است؛

انسان در برخی روزها از زندگی، احساس ِبیش از اندازه مهم‌ بودن می‌کند، شاید به خاطر دوستان زیاد، یا شغلی مهم یا خانه و خودروی بزرگی که دارد، اما اگر بداند همین دوستان، خانه، خودرو و حتی بدن خودِ وی، ۹۹.۹۹۹۹۹۹۹ درصد از فضای خالی تشکیل شده‌ است، شاید کمی از غرورش کاسته شود.

توضیح این واقعیت این گونه امکان‌پذیر است: اندازه یک اتم براساس موقعیت حدودی الکترون‌هایش محاسبه می‌شود، یعنی میزان فضایی که میان هسته‌ و پوسته خارجی بی‌شکل اتم وجود دارد.
هسته‌ها میلیون‌ها بار کوچکتر از اتم‌هایی هستند که درون آنها جا دارند. اگر هسته را به اندازه یک دانه بادام‌زمینی در نظر بگیرید، اندازه اتم برابر یک توپ بیس‌بال خواهد بود. اگر انسان تمامی فضاهای خالی درون اتم‌های بدنش را از دست بدهد،‌ می‌توان کل بدن را درون یک ذره خاک گنجاند و کل بشریت نیز درون یک حبه قند جا خواهند گرفت.

در واقع بیشترین بخش حجم بدن انسان را انرژی تشکیل داده‌ است. بدن انسان در بنیادی‌ترین شکلش از اتم‌ها تشکیل شده‌ که آنها نیز خود از الکترون‌ها، پروتون‌ها و نوترون‌ها ساخته شده‌اند.
این ذرات نیز در سطحی بنیادی‌تر از ذرات سه‌ گانه بنیادینی به نام کوارک‌ها ساخته شده‌اند. اما جرم این کوارک‌ها بخشی کوچک از جرم پروتون‌ها و نوترون‌ها را تشکیل داده‌ است و گلئون‌ها که کوارک‌ها را در کنار یکدیگر نگه می‌دارند کاملا بدون جرم هستند.

بسیاری از دانشمندان بر این باورند که تقریبا تمامی جرم بدن انسان از انرژی حرکتی کوارک‌ها و انرژی پیوند‌ دهنده گلئون‌ها تشکیل شده‌ است.
حال این پرسش ایجاد می‌شود که اگر تمامی اتم‌های موجود در جهان هستی فضاهایی تقریبا خالی هستند، این میزان احساس جامد بودن از کجا می‌آید؟

#فضای_خالی_بدن_انسان #اتم#کوارک#فیزیک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
مکان چیست؟ قسمت دوم؛

وجود انواع متفاوتی دارد: یکی وجود فیزیکی است که از روی نوع خاصی از اعمال و عملکرد ها شناخته می شود، و دیگری وجود متا فیزیکی است که آن را از روی اعمال و عملکرد هایش می شناسیم.
خانه وجود دارد و اندیشه خیر و شر نیز وجود دارد. وجود آنها، اما، به یک صورت نیست.
اثبات وجود یک خانه واثبات وجود یک اندیشه دقیقاً با یک روش انجام نمی گیرند. خانه واقعیتی فیزیکی و اندیشه واقعیتی متافیزیکی است.
هر دو واقعیت فیزیکی و متا فیزیکی وجود دارند اما نحوه وجود داشتن آنها متفاوت است.
در اشیاء نه تنها جنبه بیرونی بلکه محتوای درونی را نیز مشاهده می کنیم.
می دانیم که این محتوای درونی جزء لاینفک اشیاء است و معمولاً ماهیت اصلی آنها را تشکیل می دهد، و کاملا طبیعی است که از خودمان بپرسیم این ماهیت کجاست و حاکی از چه چیزی است. ما مشاهده می کنیم که این محتوای درونی در مکان ما نیست.
از این رو «مکان برتر» را تصور می کنیم که دارای ابعادی بیش از ابعاد مکان ماست. در آن صورت مثل آن است که مکان ما بخشی از یک مکان برتر باشد یعنی فرض می کنیم که تنها بخشی از مکان را (آن بخشی که درازا، پهنا و بلندای آن را می توان اندازه گرفت) می شناسیم (حس می کنیم و اندازه می گیریم). ما مکان را معمولاً صورت عالم یا صورت ماده در عالم می دانیم. برای توضیح بیشتر می توان گفت «مکعب» صورت ماده در مکعب است ؛ «کره» صورت ماده در کره است؛ «مکان» -کره ی بینهایت – صورت تمام ماده ی موجود در عالم است.
#مکان_سه_بعدی#فیزیک#کوانتوم#راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
🍁🍃🔮🍃🍁

🎆 حقیقت جهان، فاقد گذشت زمان است،

اما شناخت ناکامل ما از این حقیقت است که مفهوم زمان را شکل می دهد.

بنابراین زمان از جهل ما شکل می گیرد...!!!

«کارلو روولی»

🍁🍃🔮🍃🍁

#گذشت_زمان #جهل #فیزیک_کوانتوم #کارلو_روولی #راهی_بسوی_خدا
🍁🍃🔮🍃🍁

🎆 زمان در جهان‌های موازی می‌‌تواند به عقب برگردد:

آیا زمان حاصل حرکت است!؟
یا
حاصل توهمات آدمی...!؟

درک زمان یکی‌ از بزرگ‌ترین پرسش‌های بی‌ پاسخ در علم فیزیک است، مفهومی‌ که در طول تاریخ؛ ذهن بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان را به خود مشغول کرده و آنها را همواره متحیر ساخته است؛ زمان چیست؟

چرا اینطور به نظر می‌‌رسد که زمان دارای جهت است؟

مفهومی‌ که از آن‌ به عنوان «پیکان زمان» یاد می‌‌شود؛ این مفهوم؛ زمان را نامتقارن معرفی‌ می‌‌کند؛ اگرچه اغلب قوانین کیهان کاملا متقارن هستند.

به تازگی، توجیهی‌ برای این قضیه مطرح شده است؛ شان کارول، فیزیکدان موسسه ی فناوری کالیفرنیا (CalTech) و آلن گوث، کیهان شناس دانشگاه ام آی‌ تی‌، طبق شبیه سازی نشان دادند که پیکان‌های زمان به طور طبیعی از یک سیستم کاملا متقارن از معادلات نشات گرفته اند؛ مفهوم پیکان زمان از بررسی‌ و مشاهده ی این قضیه حاصل می‌‌شود که زمان برای ما قطعا در حال گذر به نظر می رسد و جهت ِ زمان متناسب با افزایش آنتروپی در جهان می‌‌باشد.

آنتروپی به معنای میزان بی‌ نظمی در جهان است؛ به عنوان مثال، یک تخم مرغ سالم نسبت به یک تخم مرغ شکسته، آنتروپی کمتری دارد، وقتی‌ که ما یک تخم مرغ شکسته را می‌‌بینیم، می‌‌دانیم که این تخم مرغ روزی سالم و بدون شکستگی بوده است.

تجربه به ما می‌‌گوید که تکه‌های این تخم مرغ شکسته مانند تکه‌های یخ که به سرعت ذوب می‌‌شوند، به شکل یک تخم مرغ سالم در نمی‌‌آیند و یا تمیز و مرتب کردن یک اتاق به مراتب به انرژی بیشتری نسبت به هم ریختن و کثیف کردن آن‌ اتاق نیاز خواهد داشت.

نتایج تحقیق این دو دانشمند هنوز منتشر نشده، اما آنها توضیح کوتاهی در مورد آن در New Scientists داده اند.

طبق این توضیح، مدل شبیه سازی شده ی آنها شامل تعداد بسیار زیادی از ذراتی‌ است که تحت نیروی گرانشی در حال فعل و انفعال و حرکت در جهات مختلف و به صورت کاملا تصادفی هستند. بعضی‌ از این ذرات به طور طبیعی در محلی متراکم شده و دسته‌ای از ذرات را به وجود می‌‌آورند، ( مکانی با آنتروپی کم)، سپس این انبوه ذرات از هم پاشیده و در یک جهت زمانی‌ خاص منتشر می‌‌شوند.

بر عکس کل سیستم، آنتروپی هنوز در حال افزایش بوده و این امر نشانگر قابل اعتماد بودن هر دو جهت برای زمان است...

🍁🍃🔮🍃🍁

#زمان #برگشت_به_عقب #جهانهای_موازی #فیزیک_کوانتوم #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🌸🔮🌸🌿

🎆 اتحاد دو نيمکره ى مغز 🎆
⚜️ قسمت دوم :

دانشمندان اعتقاد دارند که ذهن بعد فنی فضا و زمان است؛ فضا زمان چهار بعدی ( طول ، عرض ، ارتفاع ، زمان ) در بعدى به نام ذهن غوطه می خورد؛ یعنی ذهن بعد پنجم است. فضا زمان چهار بعدی است؛ انسان یک موجود سه بعدی است؛ ذهن تا زمانی که در کالبد مادی و سه بعدی انسان محدود است ، قادر به درک بعد چهارم یعنی زمان و وجود خود به عنوان یک وجود مستقل از بدن نیست؛ انسان در چهار بعد مادی و یک بعد غیر مادی زندگی می کند؛ طول ، عرض ، ارتفاع و زمان ابعاد مادی و آگاهی بعد غیر مادی است؛ انسان در دو فضا زندگی می کند؛ فضای مادی و فضای روحانی؛ فضای مادی چهار بعد و فضای روحی یا همان آگاهی بعد پنجم او را تشکیل می دهد؛ فیزیک در تئوری ابر ریسمان ابعاد مادی را تا یازده بعد می رساند؛ آیا ساختار ذهن و آگاهی نسبت به بدن مستقل است؟ طرفداران روح و همه فرا روانشناسان ساختار آگاهی و ذهن را مستقل از بدن فیزیکی می دانند؛ ذهن و آگاهی بعد از مرگ به دوام خود در فضا و زمان ادامه می دهند؛ که در ادیان توحيدی به آن روح می گویند؛ مغز پیچیده ترین و پر ظرفیت ترین ماده موجود در جهان است؛ از حیث فعالیت عجیب ترین فعل و انفعال از هر ستاره ای بزرگ تر و از هر کامپیوتری از حیث ذخیره اطلاعات پر ظرفیت است؛ که شاید هیچگاه بشر به تمامی آن دسترسی پیدا نکند؛ مغز ما و حافظه ما در بعد های پایین فقط گوشت و خون است؛ که متاسفانه می توان با داروی روانگردان ، الکل و؛.. آن را نابود کرد.

«موکتى»

🌿🌸🔮🌸🌿

#ابعاد #فضا_زمان #فیزیک #آگاهی #تعالی_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌿🧘🔮🧘🌿

🎆 وجود جهان های متعدد 🎆

☸️ براساس نظریه ابرریسمان در فیزیک، علاوه بر جهان ما جهان‌های متعدد دیگری نیز در گستره ابعاد بالاتر کائنات – یعنی فراتر از ابعاد چهارگانه جهان ما – شناور هستند. هر یک از این جهان‌ها می‌توانند قوانین بنیادین فیزیک متفاوت و خاص خود را داشته باشند.

⚛️ به عنوان مثال برخی از این جهان‌ها ممکن است مثل جهان ما چهار بُعدی باشند و حتی موجوداتی دقیقاً مثل ما انسان‌ها در آنها زندگی کنند. اما برخی دیگر ممکن است مثلاً هفت بُعدی یا هشت بُعدی و خالی از سکنه باشند. تعداد و نوع ذرات بنیادی هر یک از این جهان‌ها هم با هم متفاوت است. مثلاً ممکن است بعضی از این جهان‌ها اصلاً الکترون نداشته باشند، اما بعضی دیگر ممکن است الکترون‌هایی با جرم و بارالکتریکی متفاوتی نسبت به جهان ما داشته باشند. حتی ثابت‌های بنیادین فیزیک نظیر سرعت سیر نور، ثابت پلانک، ثابت آلفا و … نیز در هریک از این جهان‌ها می‌تواند متفاوت باشد.

⚛️ محاسبات مبتنی بر نظریه ابرریسمان نشان می‌دهد که حداقل ۱۰ به توان ۵۰۰ جهان با قوانین فیزیک متفاوت در پهنه اَبَرجهان وجود دارند که قوانین بنیادین هریک از آنها با دیگری متفاوت است. این عدد فوق‌العاده بزرگی است و برای آنکه متوجه بزرگی آن شوید، آنرا برحسب تریلیون می نویسیم. با توجه به اینکه هر تریلیون برابر هزار میلیارد است باید گفت که در پهنه کائنات (یا همان اَبَرجهان) حداقل یک تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون جهان مختلف با قوانین فیزیک متفاوت وجود دارد!

جالب است بدانید که این عدد حتی از تعداد تمامی دانه های ماسه همه صحراهای کُره زمین هم بیشتر است!

⚛️ تازه آنچه بیان شد، تعداد جهان‌های با ویژگی‌های فیزیکی متفاوت را نشان می‌دهد ولی تعداد کل جهان‌ها احتمالاً نامتناهی است. اما نامتناهی بودن تعداد جهان‌ها – آن هم جهان‌هایی با این همه ویژگی‌های عجیب و غریب – به لحاظ احتمالات ریاضی عملاً به این معنی است که هر رویداد قابل تصوری ممکن است در این جهان‌ها به وقوع بپیوندد. به همین دلیل هم اصلاً عجیب نیست که بتوان جهانی را پیدا کرد که آلیس در آن سرزمین عجائب واقعا وجود داشته باشد.

🌿🧘🔮🧘🌿

#جهانهای_موازی #کوانتوم #فیزیک #ابرریسمان #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot