🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
🎆 آدمیان از هیچ چیز روی زمین به اندازه تفکر نمی ترسند
بیشتر از نابودی، بیشتر از مرگ...
تفکر ویرانگر و طغیانگراست،
مهیب و هولناک است،
تفکر نسبت به تعصبات،
نهادهای جا افتاده و عادت های آسایش بخش،
بیرحم است.
تفکر به قعر جهنم سرک می کشد و نمی هراسد.
تفکر، عظیم و چابک است،
نور جهان است و شکوه بشر!!!
«راسل»
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#برتراند_راسل #تفکر #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆 آدمیان از هیچ چیز روی زمین به اندازه تفکر نمی ترسند
بیشتر از نابودی، بیشتر از مرگ...
تفکر ویرانگر و طغیانگراست،
مهیب و هولناک است،
تفکر نسبت به تعصبات،
نهادهای جا افتاده و عادت های آسایش بخش،
بیرحم است.
تفکر به قعر جهنم سرک می کشد و نمی هراسد.
تفکر، عظیم و چابک است،
نور جهان است و شکوه بشر!!!
«راسل»
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#برتراند_راسل #تفکر #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
ارتباط امواج مغزی و یوگا ؛
امواج مغزی نیز مانند سایر امواج ، با فرکانس و دامنه خود اندازه گیری میشوند. به طور کلی چهار گروه از امواج مغزی تعریف شده اند : بتا ، آلفا ، تتا و دلتا که با دسترسی به خویشتن برتر و چند بعدی ، قادر به دسترسی از ترکیب این امواج خواهیم بود.
👈 امواج بتا؛
ما بیشتر لحظات بیداری خود را در حالت بتا به سر میبریم که در آن امواج مغزی با فرکانس ۱۳ - ۳۹ هرتز مرتعش میشود. در حالت بتا ، توجه ما بر دنیای بیرون و افکار روزمره و به تعریفی بر فعالیت های منطقی نیمکره چپ مغز متمرکز است.
👈 امواج آلفا ؛
امواج آلفا مانند پلی ، آگاهی و ناخودآگاه یا فراآگاهی را بهم متصل میکنند. وقتی مغز ما در حال استراحت است ، امواج مغزی از امواج بتا به امواج آلفا تغییر میکنند و در این حالت فرکانسی بین ۸ تا ۱۲ هرتز دارد. در حالت آلفا (برعکس حالت بتا) ما به زمان و مکان محدود نیستیم. این امواج ما را از نیمکره منطقی چپ مغز رها کرده و به ما اجازه میدهند که به قسمت خلاق و شهودی نیکره راست مغز دست یابیم. نیمکره راست مغز تصاویر و صداهایی را دریافت میکند که ماورای مرزهای محدود بشری است. از اینرو در این حالت افکار ، احساسات و فعالیت های ما خلاق است ، آشفتگی و عدم تمرکز حواس کمتر بوده و شنیدن صدای درون آسان تر میباشد. مغز انسان در زمان مراقبه در حالت آلفا است. بسیاری از هنرمندان ، دانشمندان و ورزشکاران موفق نیز به طور آگاهانه یا ناآگاهانه خود را در حالت آلفا میدهند تا بهترین اجرا یا الهام خود را بدست آورند. امواج آلفا منشأ خلاقیت ، سرعت بخشی در یادگیری ، ارتقای وضعیت روحی و کاهش استرس است. روشن بینی ، شناخت شهودی ، الهام و شهود و . . . با امواج آلفا توصیف میشوند. پس زمانی که در مراقبه هستیم ، یا در طبیعت حضور آگاهانه داریم و یا زمانیکه به عبادت و راز و نیاز مشغول هستیم ، همچنین در زمان هایی که کاری هنری انجام میدهیم و یا شعر و یا موسیقی زیبایی را می شنویم در امواج مغزی آلفا قرار قرار میگیریم.
👈 امواج تتا
امواج تتا ، با فرکانس ۴ تا ۷ هرتز ، با عمیق ترین تجارب مدیتیشن و خلاقیت مرتبط میباشند. امواج تتا ، از آلفا و بتا آرامتر هستند و دامنه بزرگتری دارند. دستیابی به امواج تتا معمولا در زمان خواب ممکن میشود. در یوگانیدرا و مدیتیشن های بسیار عمیق نیز مغز انسان در امواج تتا قرار میگیرد.
👈امواج دلتا ؛
امواج دلتا ، امواج فراآگاهی و سیستم ارتباطی به آگاهی چند بعدی هستند. بلندترین دامنه و پایین ترین فرکانس (۴-۵ هرتز) را دارند. فرکانس این امواج به صفر نمیرسد ، زیرا داشتن فرکانس صفر به معنای مرگ است. امواج مغزی افراد در حالت کما شباهت به امواج مغزی دلتا دارد. یوگی های ورزیده میتوانند به طور آگاهانه خود را در حالت امواج دلتا ببرند. آنها قادرند دمای بدن و ضربان قلب خود را تنظیم کرده و حتی به حالتی شبیه مردن رفته و دوباره خود را زنده کنند. امواج دلتا عمیق ترین حالت خواب سنگین است. امواج دلتا منشأ انواع معجزات ، شفا ، آگاهی الهی ، رشد فردی ، احیا ، یگانگی با جهان و تجارب نزدیک به مرگ ، شهود و روشن بینی هستند.
تمرینات یوگا شما را از امواج مغزی بتا خارج نموده و با توجه به نوع تمرین ، شما در امواج مغزی آلفا ، تتا و یا حتی دلتا قرار میگیرد.
#امواج_مغزی
@pathwaystogod
امواج مغزی نیز مانند سایر امواج ، با فرکانس و دامنه خود اندازه گیری میشوند. به طور کلی چهار گروه از امواج مغزی تعریف شده اند : بتا ، آلفا ، تتا و دلتا که با دسترسی به خویشتن برتر و چند بعدی ، قادر به دسترسی از ترکیب این امواج خواهیم بود.
👈 امواج بتا؛
ما بیشتر لحظات بیداری خود را در حالت بتا به سر میبریم که در آن امواج مغزی با فرکانس ۱۳ - ۳۹ هرتز مرتعش میشود. در حالت بتا ، توجه ما بر دنیای بیرون و افکار روزمره و به تعریفی بر فعالیت های منطقی نیمکره چپ مغز متمرکز است.
👈 امواج آلفا ؛
امواج آلفا مانند پلی ، آگاهی و ناخودآگاه یا فراآگاهی را بهم متصل میکنند. وقتی مغز ما در حال استراحت است ، امواج مغزی از امواج بتا به امواج آلفا تغییر میکنند و در این حالت فرکانسی بین ۸ تا ۱۲ هرتز دارد. در حالت آلفا (برعکس حالت بتا) ما به زمان و مکان محدود نیستیم. این امواج ما را از نیمکره منطقی چپ مغز رها کرده و به ما اجازه میدهند که به قسمت خلاق و شهودی نیکره راست مغز دست یابیم. نیمکره راست مغز تصاویر و صداهایی را دریافت میکند که ماورای مرزهای محدود بشری است. از اینرو در این حالت افکار ، احساسات و فعالیت های ما خلاق است ، آشفتگی و عدم تمرکز حواس کمتر بوده و شنیدن صدای درون آسان تر میباشد. مغز انسان در زمان مراقبه در حالت آلفا است. بسیاری از هنرمندان ، دانشمندان و ورزشکاران موفق نیز به طور آگاهانه یا ناآگاهانه خود را در حالت آلفا میدهند تا بهترین اجرا یا الهام خود را بدست آورند. امواج آلفا منشأ خلاقیت ، سرعت بخشی در یادگیری ، ارتقای وضعیت روحی و کاهش استرس است. روشن بینی ، شناخت شهودی ، الهام و شهود و . . . با امواج آلفا توصیف میشوند. پس زمانی که در مراقبه هستیم ، یا در طبیعت حضور آگاهانه داریم و یا زمانیکه به عبادت و راز و نیاز مشغول هستیم ، همچنین در زمان هایی که کاری هنری انجام میدهیم و یا شعر و یا موسیقی زیبایی را می شنویم در امواج مغزی آلفا قرار قرار میگیریم.
👈 امواج تتا
امواج تتا ، با فرکانس ۴ تا ۷ هرتز ، با عمیق ترین تجارب مدیتیشن و خلاقیت مرتبط میباشند. امواج تتا ، از آلفا و بتا آرامتر هستند و دامنه بزرگتری دارند. دستیابی به امواج تتا معمولا در زمان خواب ممکن میشود. در یوگانیدرا و مدیتیشن های بسیار عمیق نیز مغز انسان در امواج تتا قرار میگیرد.
👈امواج دلتا ؛
امواج دلتا ، امواج فراآگاهی و سیستم ارتباطی به آگاهی چند بعدی هستند. بلندترین دامنه و پایین ترین فرکانس (۴-۵ هرتز) را دارند. فرکانس این امواج به صفر نمیرسد ، زیرا داشتن فرکانس صفر به معنای مرگ است. امواج مغزی افراد در حالت کما شباهت به امواج مغزی دلتا دارد. یوگی های ورزیده میتوانند به طور آگاهانه خود را در حالت امواج دلتا ببرند. آنها قادرند دمای بدن و ضربان قلب خود را تنظیم کرده و حتی به حالتی شبیه مردن رفته و دوباره خود را زنده کنند. امواج دلتا عمیق ترین حالت خواب سنگین است. امواج دلتا منشأ انواع معجزات ، شفا ، آگاهی الهی ، رشد فردی ، احیا ، یگانگی با جهان و تجارب نزدیک به مرگ ، شهود و روشن بینی هستند.
تمرینات یوگا شما را از امواج مغزی بتا خارج نموده و با توجه به نوع تمرین ، شما در امواج مغزی آلفا ، تتا و یا حتی دلتا قرار میگیرد.
#امواج_مغزی
@pathwaystogod
یوگا و ذهن:
اگردرزندگی حس رضایت ندارید و اتفاقات روزمره و یا انسان های پیرامونتان شمارا ازمرکز دایره وجودتان دور می کند، این نتیجه باورهای ذهنی است که به صورت غیر صحیح درذهن شما شکل گرفته است.برای تجربه حس رضایت درزندگی می بایست باورهای ذهنی خود را متحول کنید و مسلما هرتحولی درزندگی شما وابسته به تحولی دردرون شماست.
این تحول هنگامی صورت می پذیرد که تحول را ازصمیم قلب بخواهید ودرجهت آن قدم بردارید.با اولین گام، کائنات با شما همسو می شود و شما را دراین راه یاری می دهد و تا قبل ازآن همه چیز همان طور است که همیشه بوده چرا که تصویری که از بیرون می بینید همان تصویر شماست در بیرون و با برداشتن گام شما ازدرون به بیرون، گامی هم ازبیرون به درون شما شکل می گیردو این طور به نظر می آید که کائنات یک گام به سمت شما برداشته که درحقیقت این تصویر گام شماست در بیرون همانند آینه.
برای تحول درباورهای ذهنی، ابتدا می بایست ذهن خود را منعطف و نرم کنید.درواقع بت های درون خود را به نرمی بشکنید.هرتحول درذهن شما مستقیما درجسم شما نیز اثر می گذارد و هرتحول درجسم شما، درذهن شما اثر می گذارد.با تمرینات یوگا قدم گذاشتن درراه تحول، آسان می شود.در یوگا توجه خاصی به ذهن می شود.آنچه که درمورد ذهن باید بدانیم این است که ذهن ما مثل یک منشورعمل می کند و حقیقت را به صورتی تبدیل می کند که ما بتوانیم آن را درک کنیم.حقیقتی که یکتاست وقتی از منشورذهن گذرمی کند دوبعدی می شود و دوبعدی هارا به ما نشان میدهد: سفیدو سیاه و خیروشر.تاریک و روشن.ما بادیدن این دوبعدی ها، به جای خوب دیدن آنها شروع به قضاوت می کنیم و دوبعدی ها را دوتایی ها می بینیم و این منشائ تمام دشمنی هاست.هنگامی که دوبعدی ها را دوتایی می بینیم درواقع بین آن ها فاصله می بینیم و متوجه فصل اشتراک این دو نیستیم که هردو از یک منبع هستند و به هم ازآن نقطه وصلند فقط به شکل های متفاوت ظاهر شده اند.برای خوب دیدن، می بایست به عمق وجود خود سفرکنیم. یوگا این فرصت را به هرکس می دهد که از باورهای خودیک قدم پارا فراتر گذاشته و قدم به سرزمین وجودخود بگذارد و این مهم زمانی اتفاق می افتد که ما باوری نرم و منعطف داشته باشیم.
باورهای ما مثل سطح اقیانوسند و خود واقعی ما مثل عمق اقیانوس. هرچه سطح اقیانوس(همان باورهای ما) سخت تر، رسیدن به عمق آب سخت ترو هرچه سطح آب نرم تراست، رسیدن به عمق آب، سهل تر.نفوذ به ذهن یخ زده امکان پذیر نیست و برای رسیدن به عمق آن می بایست خورد شود ولی ذهنی که مثل آب نرم است نفوذ به عمق آن سهل و آسان است.به همین دلیل ناملایمات زندگی برای بعضی بسیار سخت و مشکل می آید و بعضی، آسان.
و بالاخره.با آساناهای یوگا که تواما روی هردو مقوله ذهن و جسم متمرکز است می توان به حقیقت وجودی خودمان، خود واقعی دست پیدا کرد.
#یوگا_و_ذهن
@pathwaystogod
اگردرزندگی حس رضایت ندارید و اتفاقات روزمره و یا انسان های پیرامونتان شمارا ازمرکز دایره وجودتان دور می کند، این نتیجه باورهای ذهنی است که به صورت غیر صحیح درذهن شما شکل گرفته است.برای تجربه حس رضایت درزندگی می بایست باورهای ذهنی خود را متحول کنید و مسلما هرتحولی درزندگی شما وابسته به تحولی دردرون شماست.
این تحول هنگامی صورت می پذیرد که تحول را ازصمیم قلب بخواهید ودرجهت آن قدم بردارید.با اولین گام، کائنات با شما همسو می شود و شما را دراین راه یاری می دهد و تا قبل ازآن همه چیز همان طور است که همیشه بوده چرا که تصویری که از بیرون می بینید همان تصویر شماست در بیرون و با برداشتن گام شما ازدرون به بیرون، گامی هم ازبیرون به درون شما شکل می گیردو این طور به نظر می آید که کائنات یک گام به سمت شما برداشته که درحقیقت این تصویر گام شماست در بیرون همانند آینه.
برای تحول درباورهای ذهنی، ابتدا می بایست ذهن خود را منعطف و نرم کنید.درواقع بت های درون خود را به نرمی بشکنید.هرتحول درذهن شما مستقیما درجسم شما نیز اثر می گذارد و هرتحول درجسم شما، درذهن شما اثر می گذارد.با تمرینات یوگا قدم گذاشتن درراه تحول، آسان می شود.در یوگا توجه خاصی به ذهن می شود.آنچه که درمورد ذهن باید بدانیم این است که ذهن ما مثل یک منشورعمل می کند و حقیقت را به صورتی تبدیل می کند که ما بتوانیم آن را درک کنیم.حقیقتی که یکتاست وقتی از منشورذهن گذرمی کند دوبعدی می شود و دوبعدی هارا به ما نشان میدهد: سفیدو سیاه و خیروشر.تاریک و روشن.ما بادیدن این دوبعدی ها، به جای خوب دیدن آنها شروع به قضاوت می کنیم و دوبعدی ها را دوتایی ها می بینیم و این منشائ تمام دشمنی هاست.هنگامی که دوبعدی ها را دوتایی می بینیم درواقع بین آن ها فاصله می بینیم و متوجه فصل اشتراک این دو نیستیم که هردو از یک منبع هستند و به هم ازآن نقطه وصلند فقط به شکل های متفاوت ظاهر شده اند.برای خوب دیدن، می بایست به عمق وجود خود سفرکنیم. یوگا این فرصت را به هرکس می دهد که از باورهای خودیک قدم پارا فراتر گذاشته و قدم به سرزمین وجودخود بگذارد و این مهم زمانی اتفاق می افتد که ما باوری نرم و منعطف داشته باشیم.
باورهای ما مثل سطح اقیانوسند و خود واقعی ما مثل عمق اقیانوس. هرچه سطح اقیانوس(همان باورهای ما) سخت تر، رسیدن به عمق آب سخت ترو هرچه سطح آب نرم تراست، رسیدن به عمق آب، سهل تر.نفوذ به ذهن یخ زده امکان پذیر نیست و برای رسیدن به عمق آن می بایست خورد شود ولی ذهنی که مثل آب نرم است نفوذ به عمق آن سهل و آسان است.به همین دلیل ناملایمات زندگی برای بعضی بسیار سخت و مشکل می آید و بعضی، آسان.
و بالاخره.با آساناهای یوگا که تواما روی هردو مقوله ذهن و جسم متمرکز است می توان به حقیقت وجودی خودمان، خود واقعی دست پیدا کرد.
#یوگا_و_ذهن
@pathwaystogod
داستان شيخ اقطع;
مولوي در دفتر سوم مثنوي معنوي، داستان عارفي را بيان مي كند كه با خداوند عهد مي بندد، ولي به دلايلي نمي تواند بر سر عهد و پيمان خود با خداوند باقي بماند. او عارفي بود كه در كوهساري به دور از مردم خلوت گزيده بود و روز و شب به ذكر و مراقبه خداوند مشغول بود.
بود درويشي به کهساري مقيم/ خلوت او را بود هم خواب و نديم(مثنوي معنوي- دفتر سوم بيت 1614)
عارف روزي با خداوند عهد كرد، فقط از ميوه هايي كه باد به روي زمين خواهد انداخت، تغذيه خواهد كرد و خودش هيچ ميوه اي را از روي درخت نخواهد چيد.
گفت آن درويش يا رب با تو من/عهد کردم زين نچينم در زمن
جز از آن ميوه که باد انداختش/من نچينم از درخت منتعش(بيت 1635-1636 )
مولوي مي گويد عارف يك مدت زماني را به همين منوال سپري مي كند تا اينكه امتحانات الهي از راه مي رسند. (وقتي كسي خود را آماده خودسازي مي كند، تست ها و امتحانات الهي او آغاز مي شوند. )
مدتي بر نذر خود بودش وفا/ تا در آمد امتحانات قضا (بيت1637 )
وقتي امتحان الهي براي عارف فرا رسيد، باد به امر خداوند به مدت پنج روز، هيچ ميوه اي را از درخت به زمين نينداخت و گرسنگي همچون آتشي وجود عارف را در بر گرفت، زمانيكه امرودها و گلابي ها را بر روي درخت ديد، ولي صبر كرد و با نفس خود مقابله نمود.
بر سر شاخي مرودي چند ديد/ باز صبري کرد و خود را وا کشيد (بيت 1673)
براي اينكه امتحان عارف، خالص تر باشد، باد به اذن خداوند ميوه ها را در روي درخت تكان مي دهد و ميوه ها را به طرف عارف نزديك مي كرد تا ولع او را براي خوردن بيشتر كند.
باد آمد شاخ را سر زير کرد/ طبع را بر خوردن آن چير کرد(بيت 1674)
وقتي شدت گرسنگي بيشتر مي شود، شيخ بيش از اين نمي تواند تحمل كند، به همين خاطر عهد و پيمان خود را با خدا مي شكند و از درخت امرود و گلابي، ميوه مي چيند و مي خورد.(در اينجا بايد مسئوليت فرد را در برابر جملاتي كه گفته است در نظر گرفت. ما در برابر جملاتي كه مي گوييم مسئوليم.)
جوع و ضعف و قوت جذب و قضا/کرد زاهد را ز نذرش بيوفا
چونک از امرودبن ميوه سکست/گشت اندر نذر وعهد خويش سست (بيت1675-1676 )
به خاطر اينكه عارف عهد و پيمان خود را با خداوند مي شكند و كم صبري از خود نشان مي دهد، عذاب و تنبيه خدا نسبت به شيخ فرا مي رسد.
هم درآن دم گوشمال حق رسيد/ چشم او بگشاد و گوش او کشيد(بيت1677 )
از قضاي روزگار، عده اي از دزدان و راهزنان در آن منطقه بودند و قصد داشتند اموالي را كه دزديده و سرقت كرده بودند، بين خودشان تقسيم كنند. اما خبرچين به شحنه گزارش داده بود و مكان مورد نظر را لو داده بود، به همين خاطر، افراد شحنه فرا رسيدند و پاي چپ و دست راست دزدان را قطع كردند. در اين ميان دست راست شيخ نيز قطع شد و هنگاميكه مي خواستند پاي چپ او را قطع كنند، ماموري به آنها نزديك مي شود و بر سر آنها فرياد مي كشد كه اين عارف، از ابدال و از مردان نيك روزگار است، چرا دست او را قطع كرديد؟
بيست از دزدان بدند آنجا و بيش/بخش ميکردند مسروقات خويش
شحنه را غماز آگه کرده بود/مردم شحنه بر افتادند زود
هم بدانجا پاي چپ و دست راست/جمله را ببريد و غوغايي بخاست
دست زاهد هم بريده شد غلط/پاش را ميخواست هم کردن سقط
در زمان آمد سواري بس گزين/بانگ بر زد بر عوان کاي سگ ببين
اين فلان شيخ است از ابدال خدا/دست او را تو چرا کردي جدا (ابيات 1678 الي 1683 )
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شيخ_اقطع
@pathwaystogod
مولوي در دفتر سوم مثنوي معنوي، داستان عارفي را بيان مي كند كه با خداوند عهد مي بندد، ولي به دلايلي نمي تواند بر سر عهد و پيمان خود با خداوند باقي بماند. او عارفي بود كه در كوهساري به دور از مردم خلوت گزيده بود و روز و شب به ذكر و مراقبه خداوند مشغول بود.
بود درويشي به کهساري مقيم/ خلوت او را بود هم خواب و نديم(مثنوي معنوي- دفتر سوم بيت 1614)
عارف روزي با خداوند عهد كرد، فقط از ميوه هايي كه باد به روي زمين خواهد انداخت، تغذيه خواهد كرد و خودش هيچ ميوه اي را از روي درخت نخواهد چيد.
گفت آن درويش يا رب با تو من/عهد کردم زين نچينم در زمن
جز از آن ميوه که باد انداختش/من نچينم از درخت منتعش(بيت 1635-1636 )
مولوي مي گويد عارف يك مدت زماني را به همين منوال سپري مي كند تا اينكه امتحانات الهي از راه مي رسند. (وقتي كسي خود را آماده خودسازي مي كند، تست ها و امتحانات الهي او آغاز مي شوند. )
مدتي بر نذر خود بودش وفا/ تا در آمد امتحانات قضا (بيت1637 )
وقتي امتحان الهي براي عارف فرا رسيد، باد به امر خداوند به مدت پنج روز، هيچ ميوه اي را از درخت به زمين نينداخت و گرسنگي همچون آتشي وجود عارف را در بر گرفت، زمانيكه امرودها و گلابي ها را بر روي درخت ديد، ولي صبر كرد و با نفس خود مقابله نمود.
بر سر شاخي مرودي چند ديد/ باز صبري کرد و خود را وا کشيد (بيت 1673)
براي اينكه امتحان عارف، خالص تر باشد، باد به اذن خداوند ميوه ها را در روي درخت تكان مي دهد و ميوه ها را به طرف عارف نزديك مي كرد تا ولع او را براي خوردن بيشتر كند.
باد آمد شاخ را سر زير کرد/ طبع را بر خوردن آن چير کرد(بيت 1674)
وقتي شدت گرسنگي بيشتر مي شود، شيخ بيش از اين نمي تواند تحمل كند، به همين خاطر عهد و پيمان خود را با خدا مي شكند و از درخت امرود و گلابي، ميوه مي چيند و مي خورد.(در اينجا بايد مسئوليت فرد را در برابر جملاتي كه گفته است در نظر گرفت. ما در برابر جملاتي كه مي گوييم مسئوليم.)
جوع و ضعف و قوت جذب و قضا/کرد زاهد را ز نذرش بيوفا
چونک از امرودبن ميوه سکست/گشت اندر نذر وعهد خويش سست (بيت1675-1676 )
به خاطر اينكه عارف عهد و پيمان خود را با خداوند مي شكند و كم صبري از خود نشان مي دهد، عذاب و تنبيه خدا نسبت به شيخ فرا مي رسد.
هم درآن دم گوشمال حق رسيد/ چشم او بگشاد و گوش او کشيد(بيت1677 )
از قضاي روزگار، عده اي از دزدان و راهزنان در آن منطقه بودند و قصد داشتند اموالي را كه دزديده و سرقت كرده بودند، بين خودشان تقسيم كنند. اما خبرچين به شحنه گزارش داده بود و مكان مورد نظر را لو داده بود، به همين خاطر، افراد شحنه فرا رسيدند و پاي چپ و دست راست دزدان را قطع كردند. در اين ميان دست راست شيخ نيز قطع شد و هنگاميكه مي خواستند پاي چپ او را قطع كنند، ماموري به آنها نزديك مي شود و بر سر آنها فرياد مي كشد كه اين عارف، از ابدال و از مردان نيك روزگار است، چرا دست او را قطع كرديد؟
بيست از دزدان بدند آنجا و بيش/بخش ميکردند مسروقات خويش
شحنه را غماز آگه کرده بود/مردم شحنه بر افتادند زود
هم بدانجا پاي چپ و دست راست/جمله را ببريد و غوغايي بخاست
دست زاهد هم بريده شد غلط/پاش را ميخواست هم کردن سقط
در زمان آمد سواري بس گزين/بانگ بر زد بر عوان کاي سگ ببين
اين فلان شيخ است از ابدال خدا/دست او را تو چرا کردي جدا (ابيات 1678 الي 1683 )
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شيخ_اقطع
@pathwaystogod
آن شخص وقتي از اين امر آگاه شد و شيخ را شناخت، فورا به پيش شحنه مي رود و ماجرا را مي گويد. شحنه فورا با عجله به نزد شيخ مي آيد و از او مي خواهد كه حلالش كند، چرا كه او نمي دانست و عارف را نمي شناخت.
شحنه آمد پا برهنه عذرخواه/که ندانستم خدا بر من گواه
هين بحل کن مر مرا زين کار زشت/اي کريم و سرور اهل بهشت(ابيات 1685-1686)
عارف كه از راز اصلي ماجرا آگاه مي شود، به شحنه مي گويد من مي دانم به چه سبب اين اتفاق افتاده است. (در اينجا نكته مهمي وجود دارد. ما هميشه بايد در هر اتفاقي خود را مسئول بدانيم نه ديگران را. اينجا نيز شيخ علت اصلي قطع شدن دست خود را، شخص خودش مي داند نه كسي كه دست او را قطع كرده است.) عارف علت اصلي ماجرا را، گناه خويش مي داند، چرا كه او عهد و پيمان خود را با خداوند شكسته و به عهد خود وفادار نبوده است. به همين خاطر، قهر الهي باعث قطع شدن دست او شده است.
گفت ميدانم سبب اين نيش را/ميشناسم من گناه خويش را
من شکستم حرمت ايمان او/پس يمينم برد دادستان او
من شکستم عهد و دانستم بدست/تا رسيد آن شومي جرات بدست (ابيات 1687 الي 1689)
در اينجاست كه شيخ از لحاظ دروني بيدار مي شود و مي فهمد كه گناه از طرف خودش بوده نه از طرف خداوند. به همين خاطر، به آن فرد مي گويد كه من شما را حلال كردم، چرا كه نمي دانستيد و دست و پا و جان ما، فداي معشوق حقيقي، خداوند باد.
دست ما و پاي ما و مغز و پوست/باد اي والي فداي حکم دوست
قسم من بود اين ترا کردم حلال/تو ندانستي ترا نبود وبال (ابيات 1690-1691)
مولوي مي گويد چون دست عارف به خاطر خوردن، قطع شد، بعد از آن، عارف از شكوه و شكايت دست كشيد و خاموشي گزيد. ولي به خاطر اينكه نتوانسته بود جلوي نفس و خوردن و حلق خود را بگيرد، در نزد مردم به شيخ اقطع معروف شد.
چون بريده شد براي حلق دست/مرد زاهد را در شکوي ببست
شيخ اقطع گشت نامش پيش خلق/کرد معروفش بدين آفات حلق (ابيات 1703-1704)
سپس مولوي مي گويد، روزي مردي سرزده به خيمه و جايگاه شيخ اقطع مي رود و با تعجب مي بيند كه او با هر دو دست زنبيل مي بافد.
در عريش او را يکي زاير بيافت/ کو بهر دو دست مي زنبيل بافت (بيت 1705)
شيخ اقطع به آن فرد مي گويد چرا در وارد شدن به خيمه عجله كردي و اجازه نگرفتي؟ و آن مرد جواب مي دهد: به خاطر مهر و اشتياقي كه نسبت به شما دارم. سپس شيخ اقطع از مرد مي خواهد كه راز او را تا زمان مرگ شيخ، با كسي در ميان نگذارد.
پس تبسم کرد و گفت اکنون بيا/ليک مخفي دار اين را اي کيا
تا نميرم من مگو اين با کسي/نه قريني نه حبيبي نه خسي(بيت 1708-1709)
ولي بعد از مدتي، افراد ديگري از راز شيخ اقطع مطلع شدند. به همين خاطر شيخ در اينجا رو به خداوند كرده مي گويد: اي خداي بزرگ، حكمت اصلي اين كار را تو مي داني، من مي خواستم اين راز را پنهان كنم اما تو مي خواهي آن را آشكار كني.
بعد از آن قومي دگر از روزنش/مطلع گشتند بر بافيدنش
گفت حکمت را تو داني کردگار/من کنم پنهان تو کردي آشکار(بيت 1710-1711 )
به شيخ اقطع از طرف خداوند، اينچنين الهام مي شود كه عده اي بر تو بدگمان شده بودند و در شك و ترديد بودند كه چرا اين بلا بايد براي عارفي همانند شيخ اقطع اتفاق بيفتد؟ مگر او در مسير حقيقت الهي، فردي رياكار و مكّار بود كه خداوند او را رسوا نمود؟
آمد الهامش که يکچندي بدند/که درين غم بر تو منکر ميشدند
که مگر سالوس بود او در طريق/که خدا رسواش کرد اندر فريق
من نخواهم کان رمه کافر شوند/در ضلالت در گمان بد روند
اين کرامت را بکرديم آشکار/که دهيمت دست اندر وقت کار(ابيات 1712 الي 1715 )
در نهايت خداوند به شيخ اقطع مي گويد كه تو به مقامي رسيده اي كه از مرگ تن و از جدا شدن دست و پا در راه دوست هيچ ترس و باكي نداري. به همين خاطر اين كرامت به تو داده شده است.
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شیخ_اقطع
@pathwaystogod
شحنه آمد پا برهنه عذرخواه/که ندانستم خدا بر من گواه
هين بحل کن مر مرا زين کار زشت/اي کريم و سرور اهل بهشت(ابيات 1685-1686)
عارف كه از راز اصلي ماجرا آگاه مي شود، به شحنه مي گويد من مي دانم به چه سبب اين اتفاق افتاده است. (در اينجا نكته مهمي وجود دارد. ما هميشه بايد در هر اتفاقي خود را مسئول بدانيم نه ديگران را. اينجا نيز شيخ علت اصلي قطع شدن دست خود را، شخص خودش مي داند نه كسي كه دست او را قطع كرده است.) عارف علت اصلي ماجرا را، گناه خويش مي داند، چرا كه او عهد و پيمان خود را با خداوند شكسته و به عهد خود وفادار نبوده است. به همين خاطر، قهر الهي باعث قطع شدن دست او شده است.
گفت ميدانم سبب اين نيش را/ميشناسم من گناه خويش را
من شکستم حرمت ايمان او/پس يمينم برد دادستان او
من شکستم عهد و دانستم بدست/تا رسيد آن شومي جرات بدست (ابيات 1687 الي 1689)
در اينجاست كه شيخ از لحاظ دروني بيدار مي شود و مي فهمد كه گناه از طرف خودش بوده نه از طرف خداوند. به همين خاطر، به آن فرد مي گويد كه من شما را حلال كردم، چرا كه نمي دانستيد و دست و پا و جان ما، فداي معشوق حقيقي، خداوند باد.
دست ما و پاي ما و مغز و پوست/باد اي والي فداي حکم دوست
قسم من بود اين ترا کردم حلال/تو ندانستي ترا نبود وبال (ابيات 1690-1691)
مولوي مي گويد چون دست عارف به خاطر خوردن، قطع شد، بعد از آن، عارف از شكوه و شكايت دست كشيد و خاموشي گزيد. ولي به خاطر اينكه نتوانسته بود جلوي نفس و خوردن و حلق خود را بگيرد، در نزد مردم به شيخ اقطع معروف شد.
چون بريده شد براي حلق دست/مرد زاهد را در شکوي ببست
شيخ اقطع گشت نامش پيش خلق/کرد معروفش بدين آفات حلق (ابيات 1703-1704)
سپس مولوي مي گويد، روزي مردي سرزده به خيمه و جايگاه شيخ اقطع مي رود و با تعجب مي بيند كه او با هر دو دست زنبيل مي بافد.
در عريش او را يکي زاير بيافت/ کو بهر دو دست مي زنبيل بافت (بيت 1705)
شيخ اقطع به آن فرد مي گويد چرا در وارد شدن به خيمه عجله كردي و اجازه نگرفتي؟ و آن مرد جواب مي دهد: به خاطر مهر و اشتياقي كه نسبت به شما دارم. سپس شيخ اقطع از مرد مي خواهد كه راز او را تا زمان مرگ شيخ، با كسي در ميان نگذارد.
پس تبسم کرد و گفت اکنون بيا/ليک مخفي دار اين را اي کيا
تا نميرم من مگو اين با کسي/نه قريني نه حبيبي نه خسي(بيت 1708-1709)
ولي بعد از مدتي، افراد ديگري از راز شيخ اقطع مطلع شدند. به همين خاطر شيخ در اينجا رو به خداوند كرده مي گويد: اي خداي بزرگ، حكمت اصلي اين كار را تو مي داني، من مي خواستم اين راز را پنهان كنم اما تو مي خواهي آن را آشكار كني.
بعد از آن قومي دگر از روزنش/مطلع گشتند بر بافيدنش
گفت حکمت را تو داني کردگار/من کنم پنهان تو کردي آشکار(بيت 1710-1711 )
به شيخ اقطع از طرف خداوند، اينچنين الهام مي شود كه عده اي بر تو بدگمان شده بودند و در شك و ترديد بودند كه چرا اين بلا بايد براي عارفي همانند شيخ اقطع اتفاق بيفتد؟ مگر او در مسير حقيقت الهي، فردي رياكار و مكّار بود كه خداوند او را رسوا نمود؟
آمد الهامش که يکچندي بدند/که درين غم بر تو منکر ميشدند
که مگر سالوس بود او در طريق/که خدا رسواش کرد اندر فريق
من نخواهم کان رمه کافر شوند/در ضلالت در گمان بد روند
اين کرامت را بکرديم آشکار/که دهيمت دست اندر وقت کار(ابيات 1712 الي 1715 )
در نهايت خداوند به شيخ اقطع مي گويد كه تو به مقامي رسيده اي كه از مرگ تن و از جدا شدن دست و پا در راه دوست هيچ ترس و باكي نداري. به همين خاطر اين كرامت به تو داده شده است.
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شیخ_اقطع
@pathwaystogod
نتيجه گيري:
1- تست ها و امتحانات الهي از همه انسانها گرفته مي شود، هرچند بيشتر اين تست ها عمومي و همگاني است، ولي براي كساني كه روي خود، كار مي كنند و خودسازي مي كنند، تست ها در سطحي بالاتر نسبت به افراد عادي و معمولي گرفته مي شود.
2- ما در قبال جملات و كلماتي كه مي گوييم، مسئول هستيم. شيخ عهدي با خداوند مي بندد كه به صورت كلامي و گفتاري است. در نهايت شيخ بر عهد و پيمان خود باقي نمي ماند و تنبيه خداوند نيز به خاطر شكستن تعهد از طرف خود شيخ است.
3- شيخ وقتي تنبيه مي شود و دستش قطع مي شود، خود را مسئول اين مصيبت مي داند نه شخص ديگري را.
4- شيخ وقتي از لحاظ دروني بيدار مي شود، ديگر شكوه و شكايت نمي كند و سكوت و خاموشي را برمي گزيند.
5- شيخ وقتي تسليم خداوند مي شود و از مرگ تن و جدا شدن دست و پا هيچ ترس و هراسي ندارد، به ازاي دستي كه داده، دست ديگري به او مي دهند. (بسياري از عرفا وقتي در راه معشوق و خداي خود كشته مي شوند، در ازاي بدني كه از دست داده اند، كالبدي ناميرا به آنها اعطا مي شود. اين امر، رستاخيز روح هاي برجسته است.)
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شيخ_اقطع
@pathwaystogod
1- تست ها و امتحانات الهي از همه انسانها گرفته مي شود، هرچند بيشتر اين تست ها عمومي و همگاني است، ولي براي كساني كه روي خود، كار مي كنند و خودسازي مي كنند، تست ها در سطحي بالاتر نسبت به افراد عادي و معمولي گرفته مي شود.
2- ما در قبال جملات و كلماتي كه مي گوييم، مسئول هستيم. شيخ عهدي با خداوند مي بندد كه به صورت كلامي و گفتاري است. در نهايت شيخ بر عهد و پيمان خود باقي نمي ماند و تنبيه خداوند نيز به خاطر شكستن تعهد از طرف خود شيخ است.
3- شيخ وقتي تنبيه مي شود و دستش قطع مي شود، خود را مسئول اين مصيبت مي داند نه شخص ديگري را.
4- شيخ وقتي از لحاظ دروني بيدار مي شود، ديگر شكوه و شكايت نمي كند و سكوت و خاموشي را برمي گزيند.
5- شيخ وقتي تسليم خداوند مي شود و از مرگ تن و جدا شدن دست و پا هيچ ترس و هراسي ندارد، به ازاي دستي كه داده، دست ديگري به او مي دهند. (بسياري از عرفا وقتي در راه معشوق و خداي خود كشته مي شوند، در ازاي بدني كه از دست داده اند، كالبدي ناميرا به آنها اعطا مي شود. اين امر، رستاخيز روح هاي برجسته است.)
#مولانا#مثنوي_معنوي
#شيخ_اقطع
@pathwaystogod
4_5868499509159397138.mp3
10.8 MB
May guru’s blessings Always shower on you. Wish you a very Happy Guru poornima
💗Happy guru day💗
گوروپورنیما" روز استاد معنوی مبارک"
💗Happy guru day💗
گوروپورنیما" روز استاد معنوی مبارک"
من شما را از دنیا هشدار میدهم كه.؛ در كام شیرین است و در دیده سبز و رنگین.
پوشیده در خواهش های نفسانی،
با نعمتهای زود گذر، با مردم دوستی ورزد
لذات و نعمات زودگذر را زیبا جلوه میدهد، و در لباس آرزوها در آید، و خود را به زیور غرور بیاراید.
شادی آن نپاید، و از اندوهش ایمن بودن نشاید.
فریبنده ای است بسیار آزار دهنده
رنگ پذیری است ناپایدار
فنا شوندهای است مرگبار
كشندهای است تبهكار
چون با آرزوی خواهندگانش دمساز شد، و با رضای آنان هم آواز، در انتها بینند سرابی بوده است، و بیش از آن نیست.
دولت آن زود گذر است و عیش آن تیره و تار.
گوارای آن شور است و شیرین آن با تلخی آمیخته
غذای آن زهر، و اسباب و دستگاه آن پوسیده و در هم ریخته
زنده آن در معرض مردن،
تندرستش دستخوش در بیماری به سر بردن.
پادشاهِ آن برده، عزیز آن شكست خورده
آن كه از آن فراوان دارد، گرفتار نكبت و وبال است
و آن كه بدو پناه برده ، ربوده مال...!!!! #"علی_ بن _ابیطالب_ع "
#"نهج _البلاغه"
#سخن_بزرگان #فریب_دنیا
@pathwaystogod
پوشیده در خواهش های نفسانی،
با نعمتهای زود گذر، با مردم دوستی ورزد
لذات و نعمات زودگذر را زیبا جلوه میدهد، و در لباس آرزوها در آید، و خود را به زیور غرور بیاراید.
شادی آن نپاید، و از اندوهش ایمن بودن نشاید.
فریبنده ای است بسیار آزار دهنده
رنگ پذیری است ناپایدار
فنا شوندهای است مرگبار
كشندهای است تبهكار
چون با آرزوی خواهندگانش دمساز شد، و با رضای آنان هم آواز، در انتها بینند سرابی بوده است، و بیش از آن نیست.
دولت آن زود گذر است و عیش آن تیره و تار.
گوارای آن شور است و شیرین آن با تلخی آمیخته
غذای آن زهر، و اسباب و دستگاه آن پوسیده و در هم ریخته
زنده آن در معرض مردن،
تندرستش دستخوش در بیماری به سر بردن.
پادشاهِ آن برده، عزیز آن شكست خورده
آن كه از آن فراوان دارد، گرفتار نكبت و وبال است
و آن كه بدو پناه برده ، ربوده مال...!!!! #"علی_ بن _ابیطالب_ع "
#"نهج _البلاغه"
#سخن_بزرگان #فریب_دنیا
@pathwaystogod
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨💓 ارتباط عشق با فیزیک 💓✨✨
دانشمندان کشف کردند که چگونه دونفر از راه دورهم می توانند برهم تاثیر بگذارند.
هنگامی که در مورد عشق صحبت به میان می آید اغلب مردم به ارتباطات درونی و عرفانی و قلبی فکر می کنند؛ اما چنین ارتباطاتی در جهان زیر اتمی نیز وجود دارند که به لطف یک پدیده عجیب و غریب و متضاد با نام درهمتنیدگی کوانتومی کشف شده است. مفهوم اساسی درهم تنیدگی کوانتومی به این معناست که دو ذره را می توان ارتباط نزدیکی با یکدیگر پیدا کنند حتی اگر بیلیون ها سال نوری از هم فاصله گرفته باشند و تغییر یکی در دیگری دیگر تاثیر می گذارد.
در سال 1964، فیزیکدان جان بل فرضیه ای ارائه کرده بود که چنین تغییراتی می تواند بلافاصله رخ دهد حتی اگر ذرات بسیار دور از هم باشند. نظریه بل به عنوان یک نظریه ی مهم در فیزیک مدرن در نظر گرفته می شود پس از او آلبرت انشتین سال ها قبل ثابت کرده بود اطلاعات نمی تواند سریع تر از سرعت نور انتقال پیدا کند. در نیم قرن گذشته، بسیاری از محققان آزمایش هایی را برای تست نظریه بل انجام دادند. ناسا در این خصوص اظهار داشت که با این وجود تمایل دانشمندان در زمینه بسیار کم بود زیرا انجام این آزمایش به ساخت تجهیزات حساس و دقیق نیاز دارد. در سال گذشته، با این حال، سه گروه تحقیقاتی مختلف قادر به انجام آزمایش های اساسی بر روی نظریه بل شدند و همه آنها از ایده اولیه حمایت میکنند. کیریستر شالم فیزیکدان موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) در بولدر کلرادو این تیم تحقیقاتی را رهبری می کند. شام و همکارانش با استفاده از نوار فلزی خاص خنک شده با دمای برودتی توانستند یک ابررسانا ایجاد کنند که هیچ مقاومت الکتریکی ندارد. این روش به محققان اجازه داد تا ببینید که چگونه یک فوتون، در یک جفت فوتون درهمتنیده تحت تاثیر فوتون دیگر قرار می گیرد.
این نتایج که در مجله فیزیکال ریویو منتشر شد، به شدت نظریه بل را تایید می کرد. نویسنده دیگر این تحقیق فرانچسکو مارسیلی از آزمایشگاه ناسا (JPL) در پاسادنای کالیفرنیا در بیانیه ای گفت: مقاله ما و دو مقاله دیگر منتشر شده در سال گذشته نشان می دهد که نظریه بل مبنی بر آنکه هر مدل در جهان شامل متغیرهای پنهانی است که ذرات درهمتنیده حتی از فاصله دور هم برهم تاثیر میگذارند.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#عشق #فيزیک #درهم_تنيدگی_کوانتومی #علمی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨💓 ارتباط عشق با فیزیک 💓✨✨
دانشمندان کشف کردند که چگونه دونفر از راه دورهم می توانند برهم تاثیر بگذارند.
هنگامی که در مورد عشق صحبت به میان می آید اغلب مردم به ارتباطات درونی و عرفانی و قلبی فکر می کنند؛ اما چنین ارتباطاتی در جهان زیر اتمی نیز وجود دارند که به لطف یک پدیده عجیب و غریب و متضاد با نام درهمتنیدگی کوانتومی کشف شده است. مفهوم اساسی درهم تنیدگی کوانتومی به این معناست که دو ذره را می توان ارتباط نزدیکی با یکدیگر پیدا کنند حتی اگر بیلیون ها سال نوری از هم فاصله گرفته باشند و تغییر یکی در دیگری دیگر تاثیر می گذارد.
در سال 1964، فیزیکدان جان بل فرضیه ای ارائه کرده بود که چنین تغییراتی می تواند بلافاصله رخ دهد حتی اگر ذرات بسیار دور از هم باشند. نظریه بل به عنوان یک نظریه ی مهم در فیزیک مدرن در نظر گرفته می شود پس از او آلبرت انشتین سال ها قبل ثابت کرده بود اطلاعات نمی تواند سریع تر از سرعت نور انتقال پیدا کند. در نیم قرن گذشته، بسیاری از محققان آزمایش هایی را برای تست نظریه بل انجام دادند. ناسا در این خصوص اظهار داشت که با این وجود تمایل دانشمندان در زمینه بسیار کم بود زیرا انجام این آزمایش به ساخت تجهیزات حساس و دقیق نیاز دارد. در سال گذشته، با این حال، سه گروه تحقیقاتی مختلف قادر به انجام آزمایش های اساسی بر روی نظریه بل شدند و همه آنها از ایده اولیه حمایت میکنند. کیریستر شالم فیزیکدان موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST) در بولدر کلرادو این تیم تحقیقاتی را رهبری می کند. شام و همکارانش با استفاده از نوار فلزی خاص خنک شده با دمای برودتی توانستند یک ابررسانا ایجاد کنند که هیچ مقاومت الکتریکی ندارد. این روش به محققان اجازه داد تا ببینید که چگونه یک فوتون، در یک جفت فوتون درهمتنیده تحت تاثیر فوتون دیگر قرار می گیرد.
این نتایج که در مجله فیزیکال ریویو منتشر شد، به شدت نظریه بل را تایید می کرد. نویسنده دیگر این تحقیق فرانچسکو مارسیلی از آزمایشگاه ناسا (JPL) در پاسادنای کالیفرنیا در بیانیه ای گفت: مقاله ما و دو مقاله دیگر منتشر شده در سال گذشته نشان می دهد که نظریه بل مبنی بر آنکه هر مدل در جهان شامل متغیرهای پنهانی است که ذرات درهمتنیده حتی از فاصله دور هم برهم تاثیر میگذارند.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#عشق #فيزیک #درهم_تنيدگی_کوانتومی #علمی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
Forwarded from ॐ مزه ملکوت ॐ
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨💕 عشق و عاشق و معشوق 💕✨✨
خداوند نخست عشق را به ما هدیه می کند
آنگاه معشوقی را به ما وام می دهد
تا عشق را با او بیازماییم و پرورش دهیم
و چون میوۀ عشق رسیده و شیرین شد
آن معشوق که مایۀ رشد عشق بود به راه خود می رود
و عشق را تنها می گذارد.
Love, the Lover and the Beloved
God gives us love, Something to love
He lends us; but, when love is grown
To ripeness, that on which it throve
Falls off, and love is left
alone.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#عشق #الهی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨💕 عشق و عاشق و معشوق 💕✨✨
خداوند نخست عشق را به ما هدیه می کند
آنگاه معشوقی را به ما وام می دهد
تا عشق را با او بیازماییم و پرورش دهیم
و چون میوۀ عشق رسیده و شیرین شد
آن معشوق که مایۀ رشد عشق بود به راه خود می رود
و عشق را تنها می گذارد.
Love, the Lover and the Beloved
God gives us love, Something to love
He lends us; but, when love is grown
To ripeness, that on which it throve
Falls off, and love is left
alone.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#عشق #الهی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
✨✨🎆 آیا این دو کهکشان جان به در میبرند؟ 🎆✨✨
این دو کهکشان مارپیچی که هر دو به عنوان یک جرم و با نام NGC 7318 شناخته میشوند، از میلیاردها سال پیش درحال تصادف با یکدیگر هستند. انگار داریم یک صحنهی تصادف را به صورت اسلوموشن میبینیم. وقتی کهکشانها به هم برخورد میکنند اتفاقات زیادی میافتد، از جمله اینکه بر اثر کشندهای گرانشی چهرهی آنها کج و معوج میشود. همچنین در قسمتهایی، گازها چنان متراکم میشوند که مهدهای جدید ستارهای بوجود میآید. در نهایت هم طی چند میلیارد سال آینده، دو کهکشان با یکدیگر ادغام میشوند و کهکشانی بزرگ را بوجود میآورند. این دو کهکشان عضوی از گروه کهکشانی پنجقلوی استفان هستند. پنجقلوی استفان اولین گروه کهکشانی است که کشف کردهایم و در فاصلهی ۳۰۰ میلیون سال نوری از ما قرار دارد. این گروه کهکشانی را میتوان با تلسکوپهای سایز متوسط در صورت فلکی تک شاخ مشاهده کرد.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#کهکشان #پنج_قلوى_استفان #ستاره_شناسى #علمى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
✨✨🎆 آیا این دو کهکشان جان به در میبرند؟ 🎆✨✨
این دو کهکشان مارپیچی که هر دو به عنوان یک جرم و با نام NGC 7318 شناخته میشوند، از میلیاردها سال پیش درحال تصادف با یکدیگر هستند. انگار داریم یک صحنهی تصادف را به صورت اسلوموشن میبینیم. وقتی کهکشانها به هم برخورد میکنند اتفاقات زیادی میافتد، از جمله اینکه بر اثر کشندهای گرانشی چهرهی آنها کج و معوج میشود. همچنین در قسمتهایی، گازها چنان متراکم میشوند که مهدهای جدید ستارهای بوجود میآید. در نهایت هم طی چند میلیارد سال آینده، دو کهکشان با یکدیگر ادغام میشوند و کهکشانی بزرگ را بوجود میآورند. این دو کهکشان عضوی از گروه کهکشانی پنجقلوی استفان هستند. پنجقلوی استفان اولین گروه کهکشانی است که کشف کردهایم و در فاصلهی ۳۰۰ میلیون سال نوری از ما قرار دارد. این گروه کهکشانی را میتوان با تلسکوپهای سایز متوسط در صورت فلکی تک شاخ مشاهده کرد.
🌸✨🌿✨🔮✨🌿✨🌸
#کهکشان #پنج_قلوى_استفان #ستاره_شناسى #علمى #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot