Pathwaystogod
1.63K subscribers
6.61K photos
496 videos
153 files
205 links
اسرار درون ومديتيشن، چاکرا و کالبدها،حقایق روانشناسی ،تعالیم معنوی و عرفانی......
Download Telegram
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 کنترل ذهن 🍥

هرگاه ذهن در وضعیتی آشفته قرار داشته باشد، تنفس ما تندتر و نامنظم تر می شود؛ پس با منظم کردن تنفس و تمرین تنفس عمیق می توانیم به وضعیت مطلوبی از ذهن برسیم. برای کنترل ذهن اشتغال سالم ذهن ضرورت دارد زیرا مغز بیکار کارگاه شیطان است. پس ذهن را باید با افکار متعالی و الهامات اصیل تغذیه کرد. پندار بیهوده از بی دقتی در مورد طبیعت واقعی خویش ناشی می شود و بدنبال آن منیت و سپس اسارت و بدبختی فرا می رسد. برای بی اثر کردن یک خیال به یک خیال دیگر نیاز داریم یعنی یک خیال صحیح که بطور مناسب پرورانده شده باشد. خالص ترین تخیلات اندیشه خداست. هر چه بیشتر به خدا بپیوندیم دردسر ما با ذهن کمتر می شود. مدیتیشن بر خدا موثرترین راه کنترل ذهن است. ذهن باید به چیزی اتصال پیدا کند که نه تنها خودش خالص باشد بلکه بتواند ذهن را نیز با خودش خالص سازد. بدون کنترل ذهن ناخودآگاه نمی توانیم به کنترل ذهن برسیم. ذهن ناخودآگاه مانند زیرزمین خانه است که باید تمیز شود. یکی از راه های تمیز کردن آن ریختن افکار پاک به داخل آنست و بگذاریم تا اعماق آن پایین روند.

مایستر اکهارت عارف آلمانی می گوید: ابدیت در دل لحظه حال است. باید به وضوح دریابیم که هر لحظه ای فقط همین زمان حال است. اگر مواظب این لحظه باشیم مواظب سراسر آینده خود نیز بوده ایم.

شعار معنوی: خوب بودن و حقیقتا با اخلاق بودن و تسلط بر خود و احساس خود فقط برای لحظه حال. چه زمانی غیر از این لحظه حال وجود دارد که نگران آن باشیم؟ ساده ترین و مطمئن ترین روش کنترل ذهن عشق به خداست. ارزش کنترل ذهن در اینست که ما را بسوی آگاهی کیهانی یعنی بالاترین سعادت هدایت می کند.

ذهن راز بزرگی از بخشی از هویت عظیم انسان است. بخشی با خاصیتی عظیم درمانگر و معجزه گر البته در دسترس شیطان و تحت تاثیر او.

البته تنها بخشی از هویت انسان که شیطان بر کنترل آن دخالت دارد. ذهن پردازشگر و برنامه نویس هم جسم هست و هم روح و هویت تنظیم گر بین این دو است. هویتی هویت بخش برای آینده روح و آینده جسم هست.

ذهن بخش جادوگر وجود انسان است و قضاوت مهم ترین صفت اوست. هر گونه باورپذیری به ذهن هویت و واقعیت می بخشد. هر گونه مقاومت موجب هویت بخشی و شکل پذیری می شود. هر گونه احساس، در برنامه نویسی ذهن تاثیر دارند. هر گونه باور، ذهن را می سازد و ذهن، جسم و روح را می سازد.

ویژگی های ذهن بی پایان است، ولی مهمترین ویژگی آن دستبرد شیطان در ذهن و ایجاد ترس و اختلال در کشف استعداد و فرصت ها و توانمندی ها و اضطراب و افسردگی است.

مهمترین دشمن ذهن جریان کثرت است که توسط شیطان دامن زده می شود و شیطان دریای ذهن را همیشه مواج نگه می دارد تا مروارید های اعماق آن دیده نمی شود.

ذهن باید آرام شود. راهش اینست؛

اول دروغ را باور نکند.

ترس را باور نکند.

باور به برتری نیروی خیر داشته باشد.

باور به عدالت و خیر خواهی و صلاح و راست گویی نیروی خیر داشته باشد.

باید متمرکز در هدف باشد.

در یک کار جدی باشد.

تنها یک هدف را دنبال کند.

در برابر تصاویر انتزاعی پرداخته شیطانی مقاومت نکند و اجازه دهد مثل ابر عبور کنند.

عوامل ساده موثر در اختلال ذهن را بشناسند از جمله چه خوردن چه گفتن و چگونه خوابیدن.

آرزوها را بعد از شکر صادق و اخلاص بیان کند.

حسرت و حسادت و رشک را کنار بگذارد که مواج کننده دریای ذهن است.

هرگز خود را به دیگرا ن مقایسه نکند چون مانند رها کردن خود در برابر سیل بی انتها هست و این سیل همان نیروی مخرب کثرت است و خداوند نیروی خیر وحدت است.

خود را در لحظه تزریق زهر شیطان بر ذهن بجنباند نفس عمیق بکشد و ورزش ملایم کند.

خود را مشغول کاری کند.

به حرفهایی که شیاطین در دلش بر او تحمیل می کنند توجه نکند و متوجه باشد که این فریب است.

و مهمتر از همه برنامه ریزی و نظم در تمام کارها و درجه بندی کارها.

و مهمترین چیز نخواستن و عجله در نخواستن و شکر فراوان است تا اجازه دهد برنامه الهی درونش، بر پایه شکر صادق و ایمان چیزی بهتر از آرزوهای خودش متجلی کند و این مستلزم تسلیم و من نبودن است.

آخرین دیو و خطرناک ترین دیو و محرک اصلی جریان کثرت دیو “من ” و ” منیت” هست چون این دیو در ذهن در برابر جریان وحدت مقاومت ایجاد می کند و مقاومت موجب طغیان ذهن می شود.

🌲❄️🔮❄️🌲

#کنترل_ذهن #روانشناسی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
* اول و آخر همه هو همه هو / ظاهر و باطن همه هو همه هو*

*همه جا با من و تو حضرت هو حضرت هو / بازگشت همه چیز حضرت هوست*

( حضرت مولانا )

#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🎆در تعالیم مولانا شریعت، طریقت و حقیقت پیوندی ناگسستنی دارند. طریقت بدون شریعت میسور نیست و شریعت بدون طریقت تهی و خشک است. مولانا در مقدمه دفتر پنجــم مثنوی گوید: “شریعت همچو شمع است، ره می نماید و با آن که شمع به دست نیاوری، راه رفته نشود و بی آن که شمع به دست آوری، راه رفته نشود و چون در ره آمدی، آن رفتن تو طریقت است و چون رسیدی به مقصود، آن حقیقت است”. (مثنوی معنوی، نسخه قونیــه، به اهتمام دکتر توفیق سبحانی، ص ۳۸۹)

حقیقت از جهتی عبارت است از این که سالک نـه خود را می بیند و نـه عبادت و بندگی اش را. از عالم کثرت پا را فراتر گذاشته، حقیقت واحده حاکم بر کل هستی را مشاهده می کند و در جهان اصلی غیر از صفات و اسماء الهی و مظاهر وجودی او چیزی نمی بیند، حتی خود و فعل خود را ادراک نمی کند. در این صورت است که معنای”لا اله الا هو کل شیء هالک الا وجهه” (قصص / ۸۸) (هیچ معبودی جز او نیست. همه چیز جز ذات پاک او فانی می شود. (و لله المشرق و المغرب اینما تولوا فثمّ وجه الله” (بقره / ۱۱۵) (شرق و غرب از آن خداست و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست) را می یابد و آنچه را در آیه شریفه “کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام” (الرحمن / ۲۶- ۲۷) (تمام کسانی که روی زمین هستند، فانی می شوند و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی می ماند) نهفته است را ادراک می کند.

🌲❄️🔮❄️🌲

#حضرت_مولانا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 روش‌های اصلاح احساسات 🍥

روش‌های‌ متمرکز بر رفتار یا تغییر محیط، احساسات نامطلوب را هم کاهش می‌دهند. رفتارهای متضاد را می شود با احساس نامطلوب پرورش داد. زمان نمی‌تواند همه مشکلات را برطرف کند. ترس، سوگ و خاطره‌ی آسیب‌ها با گذر زمان از بین نمی‌روند. اگر کسی در زمانی که آرام است خود را مرتب با این موقعیت‌ها مواجه کند، جواب می‌گیرد.

روش اول: آموزش ریلکسیشن (آرام‌تنی)

الف- پایه:
اینکه کسی بتواند به خواست خودش آرام شود مهارت سودمندی است. هرکس باید روش مناسب خود را پیدا کند. بعد از یاد گرفتن روش مناسب، مشکل اصلی، داشتن وقت انجام ریلکسیشن در زمان نیاز است.

ب- هدف:
کاهش تنش و غلبه بر اضطراب، ممانعت از ترس، ممانعت از حملات وحشت، بهبود تمرکز، افزایش بهره‌دهی آموزش، غلبه بر بی‌خوابی و ارتقای‌سلامت عمومی

پ- مراحل:
مرحله اول: یک روش را انتخاب کنید و یاد بگیرید.

این سه روش را مطالعه کنید و یکی را انتخاب کنید :
1- یاد گرفتن شل کردن عضلات کار سختی نیست. ترتیب ساده‌ای دارد؛ اول عضلات را سفت کنید و بعد شل کنید. باید تمامی گروه‌های عضلات درگیر شوند.
2- خودآموزهای صوتی متعددی در دنیا وجود دارند.
3- روش بنسون در حقیقت نوعی مدیتیشن (مراقبه) است. پایه‌ی روش این است که ذهن را از شر محرک‌های خارجی آزاد کنیم؛ در نتیجه تمامی‌ اعمال، کند شده و تنش عضلات کاهش پیدا می‌کند … و پیام‌های صادره از مغز کمتر می‌شوند و …

تاثیر این روش‌ها تا مدتی ماندگار است.

مرحله دوم: طریقه انجام روشی را که انتخاب کرده‌اید بیاموزید.

مرحله سوم: برای ریلکسیشن مکانی خلوت و زمانی ‌را تعیین کنید.
روزی دو بار هر بار ۱۵ تا ۲۰ دقیقه باید تمرین کنید.

مرحله چهارم: آرام شدن با یک کلمه:
آرام شدن هنگام سخنرانی یا امتحان دادن سخت‌تر از مواقع دیگر است؛ برای چنین مواقعی باید قبلا یک کلمه را با آرامش جفت کنید. از این کلمه به عنوان مانترا (عبارتی که در مدیتیشن تکرار می‌شود) استفاده کنید. این کار باید هزاران بار تمرین شود، در این حالت عبارت مورد نظر (مثلا: آرام باش) تبدیل به یک محرک شرطی می‌شود و به محض استفاده از آن آرامش القا می‌شود.

مرحله پنجم: ریلکسیشن، همیشه یا هنگام ضرورت:
هر کسی بسته به نیاز خود، مدتی‌را به ریلکسیشن اختصاص می‌دهد. بعضی‌ها هر روز، بعضی دیگر هنگام ناراحتی.

ج- تاثیر، فواید و خطرها:
گاهی تمرین ریلکسیشن منجر به بروز حملات وحشت می‌شود، این افراد اغلب دچار اضطراب شدید هستند. بعضی از مردم با تصور صحنه‌های آرام‌بخش، بعضی با تکرار مانترا و با نشستن در وان آب گرم بهترین نتیجه را می‌گیرند.

روش دوم: احساس بسازید
خیال، راهی برای اجتناب از واقعیت و یادآوری است. خوشبختانه افکار و احساسات به هم متصل هستند و می‌توان احساسات را از طریق خیال مورد تاثیر قرار داد.
هدف: تولید احساسات مطلوب

مراحل:
مرحله اول: کسب آمادگی لازم برای‌خلق احساس؛ این کار به چهار روش انجام می‌پذیرد:

1- یک مکان آرام: همه انسان‌ها خاطراتی از جایی که شاد بودند دارند، تصور این لحظات می‌تواند موجب احساس شادی و آرامش شود. برای ریلکسیشن بی‌حرکت بودن واجب است.
2- پیگیری: کار ساده‌ای‌است. از حواس پنجگانه به مثابه یک ماشین استفاده کنید؛ بنشینید یا دراز بکشید، آرام باشید و چشم‌ها را ببندید. به هر احساسی که در بدنتان جریان دارد توجه کنید. این روش قدیمی است و برای کسانی که عصبی هستند خوب جواب می‌دهد؛ گاهی هم احساس تنش را از بین می‌برد.

3- تاکیدهای مثبت: بسیاری از مردم قبول دارند که تصور خوب انجام دادن کار سبب افزایش قابلیت و اعتماد‌به نفس می‌شود. علت این است که افکار ناخودآگاه تفاوت بین واقعیت و خیال را درک نمی‌کند. عبارت مورد نظر باید چندین بار در هر جلسه و ۳ تا 4 جلسه در روز تکرار شود.

مثال‌های عبارات مثبت: توجه کنید که عبارات باید قطعی باشند و منفی نباشند یعنی : «من آرام هستم» نه «می‌خواهم آرام باشم» یا «من ناراحت نیستم».

4- خودآگاهی کامل: این اصطلاح، بیشتر بر آگاهی، توانایی حل مسئله و احساس کفایت، دلالت دارد.

مرحله دوم: مکان آرامی پیدا و آماده شوید.

مرحله سوم: خیال باید تا آخرین حد ممکن شفاف باشد.

مشکلات رایج: بعضی از مردم توانایی‌های تصویری خوبی‌ندارند، بهتر است این افراد از کلمات یا احساس استفاده کنند. با تمرین، خیال‌ها شفاف‌تر خواهند شد.

تاثیر، فواید و خطرها:
خیال، احساس خلق می‌کند و گاهی یادآوری خاطرات ناخوشایند دردسرآفرین می‌شود. این روش ساده است و احتیاج به کمک کسی ندارد، خطری هم ندارد.
روش سوم: شاد باشید
الف- پایه: بسیاری از مردم می‌گویند: «من فقط می‌خواهم شاد باشم.» اما نمی‌دانند چگونه باید به این شادی دست پیدا کنند. هر کس فهرستی از نیازها و خواسته‌هایش دارد. همه به لذت نیاز دارند. مشکل وقتی آغاز می‌شود که باور کنیم راه رسیدن به خوشبختی مال و لذت است.
وقتی کسی می‌گوید: «من باید … را داشته باشم تا خوشبخت بشوم» بازی مخربی را آغاز کرده است. لذت هم نمی‌تواند پایه‌ی خوشبختی باشد. پایه خوشبختی باید یک چهارچوب قابل قبول فکری باشد: تحمل آنچه که هست به خاطر خودش و نه هیچ چیز دیگر.

باید در زندگی، هدف‌ها و ارزش‌های والا داشت، اینها مهمترین منابع لذت هستند. بدانید که احترام بی‌قید و شرط به خود و دیگران یکی از مهمترین عوامل خوشبختی ‌است.

ب- هدف: پیدا کردن راه شاد بودن. اجتناب از تلاش بیهوده برای‌ رسیدن به خوشبختی از طریق لذت، مال‌اندوزی، بی‌تفاوتی و بی‌مسئولیتی.

پ- مراحل:
مرحله اول: واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که زندگی حساب و کتاب دارد. کار راحتی نیست. تغییر دیدگاه نسبت به خوشبختی، زمان می‌برد.

مرحله دوم: یاد بگیرید زندگی را تا حدی کنترل کنید
یاد گرفتن حل مشکلات عادی، پایه‌ای برای شادمانی خواهد بود.

مرحله سوم: احساس اندوه و خشم را کم کنید.
از چهار احساس اصلی، ‌افسردگی و عصبانیت بیشترین مغایرت را با خوشبختی دارند. باید تا می‌شود آن‌ها را در حد پایین نگه داشت.

مرحله چهارم: در زندگی کمی لذت لازم است.
امکانات متعددی در اطراف ما وجود دارد، اما یادتان باشد هیچکدام عامل خوشبختی نیستند. مطمئن باشید اگر از هر لذتی محروم شدید امکان دیگری وجود دارد.

مرحله پنجم: زندگی باید هدفمند باشد.
همه باید هدف داشته باشند و این هدف، موجب افتخار و نیز انگیزه‌بخش باشد.

ث- مشکلات رایج: بسیاری از مردم راه‌حل‌های فوری‌ هستند. بیشتر وقت‌ها صورت مسئله را پاک می‌کنند و قبول شرایط را نوعی ضعف می‌دانند، اما واقعیت این است که برخی ناکامی‌ها در زندگی غیرقابل اجتناب و جبران‌ناپذیر هستند. حوادث غم‌انگیز محتوم هستند. فقط دو راه دارید؛ بپذیرید یا متنفر شوید.

ج- تاثیر، فواید و خطرها:
این روش خطری ‌ندارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#اصلاح_احساسات #روانشناسی #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 روش اصلاح احساسات 🍥
💥قسمت دوم

روش چهارم: رسیدن به آرامش درونی

الف- پایه:
بعضی‌ها اعتقاد دارند که درون هر کسی مکان آرامی هست ( من این محل را “مرکز” می‌نامم). از مرکز می‌شود همه چیز را شفاف دید، تمرکز کرد و آرام بود. هسته این روش جدا دیدن مرکز از بقیه قسمت‌های درون بدن است. وقتی در مرکز هستید آسیب‌پذیر نیستید. رفتار غلط خود را می‌بینید اما هیچ واکنش عاطفی نشان نمی‌دهید، همانطور که آشوب فکر، دردهای جسم و عواطف منفی را می‌بینید اما آرام می‌مانید.

ب- هدف: فراهم کردن جایی برای مشاهده بخش‌های خودآگاه، یادگرفتن راه فرار از تنش‌های خارجی و داخلی

پ- مراحل:
مرحله اول: تدریجا رفتن به مرکز را یاد بگیرید. مرکز را باید ساخت. باید آرام کردن خود را یاد بگیریم. با ریلکسیشن و جدا کردن خود از ذهن و عاطفه می‌شود صاحب آرامش شد و با تمرین می‌شود از تنش فرار کرد.

مرحله دوم: تحمل خود را افزایش دهید. اگر قبول کنید که هر رویدادی علتی دارد می‌توانید علت واقعی را ببینید و ذهنتان به واکنش‌های احساسی مشغول نشود، همچنین آرام می‌مانید چون نتیجه را قانونمند می‌دانید.

مرحله سوم: سعی نکنید هر چیزی را کنترل کنید. بیشتر روی آموختن و کنترل خودتان و نه دیگران کار کنید.

مرحله چهارم: تحمل و آرامش قابل یاد گرفتن است؛ آرامش ذهن هم همین است. آرامش ذهن پذیرفتن خود، دیگران و همه دنیاست.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: فواید آرامش و مشاهده دقیق بدیهی است و نیازی به ذکر ندارد. گاهی کاهش حساسیت نسبت به مشکلات، مشکل‌ساز می شود.

فصل دوم: کاهش احساسات نامطلوب
روش پنجم: مدیتیشن

الف- پایه: مدیتیشن به زبان ساده نوعی از تخیل و یا تفکر است که آرامش به وجود می‌آورد و نیز نوعی از حساسیت‌زدایی محسوب می‌شود. غیر از آرامش، موجب تقویت خودآگاهی هم می‌شود. مدیتیشن دنیای گیج‌کننده و پیچیده بیرون را محو می‌کند ولی هیچ فشاری به ذهن نمی‌آورد. اگر ذهن تحت فشار نیاز‌ها و مشکلات نباشد خودبه‌خود شفاف و خلاق می‌شود و درنتیجه راه برای رشد باز می‌شود. اگر ذهن بتواند هر جا که می‌خواهد متمرکز شود، به موضوعات مهم و عمیق دست پیدا می‌کند. در هنگام مدیتیشن فرد فقط روی یک مطلب تمرکز می‌کند و از احساسات و افکار سرکوب‌شده دور می‌شود. در چنین موقعیتی افکار و احساسات ناخودآگاه فرصت ظهور یافته و منجر به افزایش بصیرت می‌شود.

مدیتیشن مسئله را حل نمی‌کند، بلکه آن را می‌پذیرد.

ب- هدف: دستیابی به ریلکسیشن و متعاقبا سلامت
با درک پایداری تغییر، فرد برای پذیرش تغییر آماده می‌شود.
احساس وصل بودن به معبود، کائنات و مردم شادی‌آفرین است.

پ- مراحل:
مرحله اول: در خود مدیتیشن مطالعه کنید. تنها ارزش مدیتیشن آرام‌بخش بودن آن است. انتظار معجزه و شفا از آن نداشته باشید، اگر با انجام مدیتیشن بصیرتتان افزایش یافت، لطف خداست.

مرحله دوم: مکان و زمانی‌برای مدیتیشن هر روزه پیدا کنید.
روزی نیم ساعت را برای مدیتیشن در مکانی آرام خالی‌بگذارید.

مرحله سوم: راحت باشید. در راحت‌ترین وضعیت ممکن قرار بگیرید، دراز نکشید. سر باید امکان حرکت داشته باشد. رایج‌ترین وضعیت، چهار زانو نشستن است.

مرحله پنجم: برای آزاد کردن ذهن، روی یک چیز ثابت تمرکز کنید. هدف آزاد کردن فکر است. پس محیط و تمایلات فرد نباید در این کار دخالتی داشته باشد. راه کاهش فشار بر ذهن، تمرکز بر یک چیز است.

مرحله پنجم: فکرتان را رها کنید و ببینید چه می‌شود. به تمرکز ادامه دهید. به خودتان فشار نیاورید. هیچ چیز را کنترل نکنید. افکار، برنامه‌ها، خاطرات و خیال‌های متعددی وارد ذهن می‌شوند. هر بار دوباره تمرکز کنید ولی‌فشار نیاورید و دنبال پیشرفت فوری‌نباشید. هر کس در مدیتیشن سختگیری کند، کندتر جلو می‌رود.

مرحله ششم: به دنیای واقعی برگردید

مرحله هفتم: شرح رخداد را بنویسید.

ث- مشکلات رایج: بعضی‌ها از مدیتیشن خوششان نمی‌آید، بهتر است آن را کنار بگذارند. بزرگترین خطر، باور کردن وعده‌های دروغین است. یک مشکل دیگر نیاز به تداوم است.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: ترکیب مدیتیشن و تلقین، نتایجی همچون ریلکسیشن، خودداری، اعتماد‌به‌نفس و حساسیت‌زدایی در مقابل ترس و آگاهی را به دنبال دارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#اصلاح_احساسات #روانشناسی #مدیتیشن #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 حق و حقیقت 🍥

از نظر مولانا حقیقت یکی است و ادیان الهی دارای وحدت استعلایی هستند. همه آنها با منشاء لاهوتی، انسان را به معنویت، پرستش حق و اخلاق نیکو دعوت می کنند:

صد کتاب ار هست جز یک باب نیست / صد جهت را قصد جز محراب نیست

این طرق را مخلصش یک خانه است / این هزاران سنبل از یک دانه است

(مثنوی معنوی، دفتر ششم، ابیات ۳۶۷۱ – ۳۶۷۲)


البته سطح معارف مطرح شده توسط ادیان مختلف دارای درجات متعدد است. بالاترین سطح معرفت الهی و دستورات انسان ساز در اسلام مصطفوی و علوی است. هریک از پیامبران مظهر یکی از مظاهر الهی اند: موسی مظهر کثرت، عیسی مظهر وحدت و احمد (ص) مظهر اسم جامع الهی است که مستجمع جمیع حسنات است:

نام احمد نام جمله انبیاست / چون که صد آمد نود هم پیش ماست

(مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۱۱۰۶)


اختلاف بین ادیان از بابت “چشم احول بین” پیروان آنهاست و گرنــه موسی و عیسی و محمد (ص) هر ســه مردمان را به توحیـد و خیـر فرا می خوانند. بنابراین بین ادیان نزاعی وجود ندارد، کشمکش بین پیروان کثرت بین است که چشم وحدت بین ندارند:

ما چو کشتی ها به هم بر می زنیم / تیره چشمیم و در آب روشنیم

(مثنوی معنوی،دفتر سوم، بیت ۱۲۷۲)




حضرت مولانا در دفتر ســوم مثنوی در داستان ” اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل” گوید:

از نظرگه گفتشان شد مختلف / آن یکی دالش لقب داد این الف

در کف هر کس اگر شمعی بدی / اختلاف از گفتشان بیرون شدی

(مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات ۱۲۶۷ – ۱۲۶۸)

🌲❄️🔮❄️🌲

#حضرت_مولانا #حقیقت #ادیان_الهی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🍥 عقل و خرد از دیدگاه مولانا 🍥

حضرت مولانا برای دانش حصولی جهت وصول به ملکوت اعلی اهمیتی قائل نیست. او شیفته دانش حضوری مبنی بر عشق و جذبه است که از درون می جوشد. مولانا در جستجوی معرفت ناب است نه دانش تقلیدی.

اگر فلسفه را به معنای خِـرَدگرایی فرض کنید مولانا مؤیـّـد خِــرَد ربانی است و عقل جزوی را از ورود به ساحت قدس ناتوان می داند. مولانا در کتاب شریف مثنوی معنوی از سه نوع عقل سخن می گوید که یک نوع آن مذموم است و دو نوع دیگر ممدوح. عقل مذموم؛ عقل جزوی است که سطحی اندیش است و باطن و عمق حقایق را درک نمی کند و اسیر محسوسات است. عقل ممدوح؛ عقل کلی و عقل کل است. عقل کلی منور به نور الهی است و حقایق امور را می فهمد. این نوع عقل مخصوص بندگان مهذب الهی است. مولانا این عقل را “عقل عقل”، “عقل ایمانــی”، “عقل عرشــی” و “عقل من لــدن” می خواند. نوع سوم عقل کل؛ عقلی است که حقیقت پنهان جهان هستی است و این جهان، نمود و صورت آن عقل است. این جهان، کالبد آن عقل است و آن عقل، روح عالم است:

کل عالم صورت عقل کل است / کوست بابای هر آنک اهل قُل است

(مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۲۵۹).

از منظر مولانا “عقل جزوی” همانا عقل ناقص”، “عقل زیرک”، “عقل کسبی” و . . . است. این عقل از کشف حقایق متافیزیکی ناتوان است. مولانا عقل جزوی را کوته پرواز، حس گرا و فاقد توانایی در دریافت حقایق و منحصر به فهم اسباب ظاهری امور می خواند:

عقل جزوی عقل استخراج نیست / جز پذیرای فن و محتاج نیست

(مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بیت ۱۲۹۵)


قلمرو عقل جزوی امور مادی و عالم طبیعت است. فهم و عمل براساس عقل معاش بدون توجه به عقل معاد از ویژگی های عقل عملی جزوی است. مولانا عقل جزوی را قادر به شناخت عالم امر که دارای جهت وَ وصل و فصل است نمی داند. از دیدگاه وی ذات و صفات خداوند از دسترس عقول بشری خارج است و این عقول فاقد قدرت درک کلام خداوند (وحــی) هستند که بر انبیاء و اولیاء الهی نازل می شود. ماهیت انسان های کامل که تجلی گاه کلام وحی اند نیز برای این عقول ناشناخته است.
از دیدگاه مولانا برخی از مهم ترین مسائلی که عقل جزوی قادر به درک آنها نیست عبارتنداز: 1- عالم غیب 2-ذات خداوند 3- حقیقت وحی 4- حقیقت انسان کامل 5- حقیقت روح 6- قضای الهی 7- حقیقت عشق 8- جبر و اختیار 9- معاد و رستاخیز.

از دیگر مواردی که عقل را در فهم ماهیت آن ناتوان می بیند حقیقت روح انسان است که با استناد به آیه ۸۵ سوره اسراء آن را از مصادیق امر الهی می داند.

” وَ یَسئَلونَک عَن ِ الرّوحُ قُل الرّوحُ مِن اَمرِ رَبّی وَ ما اوتیتُم مِنَ العلم ِ الّا قَلیلًا “:
” و از تو درباره روح می پرسند . بگو ( روح ) از امر پروردگار من است و جز اندکی از دانش ، به شما داده نشده است. “

قضای الهی که با حضور آن عقل و بصیرت به کناری می روند مکشوف عقول جزوی نیست. عشق حقیقی نیز از آن رو که صفت خداوند است و به تبعِ موصوفِ خود ( خداوند) لایتناهی است؛ خارج از قلمرو عقل جزوی است و عقل جزوی قادر به تجزیه و تحلیل و در نتیجه شناخت آن نیست:

عاشق از خود چون غذا یابد رحیق / عقل آنجا گم بماند بی رفیق

عقل جزوی عشق را منکر بود / گرچه بنماید که صاحب سِر بود

(مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات ۱۹۸۱ – ۱۹۸۲)


عقل جزوی تنها با عشق جزوی و مادی مأنوس می شود و امکان و ظرفیت استعلا یافتن از عشق مجازی به عشق حقیقی را ندارد. عشق های مجازی با منشاء شهوات نیز فرجام خوشی ندارند:

عشق هایی کز پی رنگی بود / عشق نبـود عاقبت ننگی بود

قیامت نیز به عنوان یکی از مهم ترین مصادیق عالم غیب به وسیله عقل جزوی قابل فهم نیست. موانع فهم امور مابعدالطبیعه، هبوط روح از عالم غیب به جهان مادی، خدشه دارشدن سنخیت روح آدمی با خداوند و جهان غیب وَ اراده الهی مبنی بر وجود غفلت درجهان هستی بیانگر این نکته مهم است که عالم مادی عالم آمیختگی حق و باطل است. به تعبیر دیگر با ورود انسان به عالم مادی بین او و جهان غیب حجاب هایی واقع شده که مانع درک کامل انسان از حقایق آن عالم می شود. مولانا این حجاب ها را در حواس پنجگانه، جهات شش گانه، هواهای نفسانی، ذهن و زبان خلاصه می کند و ویژگی مهم این حجاب ها را محدود نمودن خِـرَد انسان ها دانسته، می گوید به این دلیل خِـرَدهای محدود قادر به شناخت خداوند لایتناهی و جهان نامحدود نیستند.

🌲❄️🔮❄️🌲
#فلسفه_مولانا #مولانا #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🎆 شاید یکی از بزرگ ترین پاداش های دعا و مراقبه، احساس تعلقی است که به ما دست می دهد. با مراقبه هر روز بيشتر درك مي كنيم. كه ما متعلق به خداوند هستيم .

دیگر در دنیایی که پر از عداوت و دشمنی است زندگی نمی کنیم.

دیگر سرگشته و وحشت زده و بی هدف نیستیم. زمانی که فقط تجسمی از اراده خداوند را کسب می کنیم و لحظه ای که پیکره عدالت و محبت او را که حقيقي و ازلی هستند در آغوش می گیریم، دیگر عمیقا احساس ناراحتی به خاطر رفتار دیگر انسان ها نمی کنیم. می دانیم که خداوند هر لحظه عاشقانه بر ما نظر دارد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#مراقبه #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

براي سالم بيرون آمدن از جنگل زندگي بايد خود را با سلاح هاي مناسب مجهز سازيد.

بايد آموزش سربازي ديده باشيد، مردي كه نداند چگونه از خود حمايت كند، فورا كشته مي شود.

با پيشرفت و رشد روحي، ما ياد مي گيريم چگونه علل بيماري هاي جسمي، روحي، اخلاقي و معنوي را از ميان برداريم. تا صعود نهايي، آزاد شدن روح در خداوند، زندگي هنوز تمام نشده است.

شما طعم ماجراجويي را حس نخواهيد كرد، مگر اين كه هوشيارانه در روح صعود كنيد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🎆 هر روز مدتی را به سکوت بگذرانید. جسمتان را آسوده کنید، افکارتان را از مشکلات برگیرید و متوجه خدا کنید و بدین ترتیب ذهن و روحتان را استراحت بدهید. جواب هر مشکلی در خدا نهفته است. وقتی که ذهنتان را بر خدا متمرکز کنید، راه حل بطور خودکار به سراغتان می آید. آنقدر منتظر شوید تا جواب را دریابید، حتی اگر انتظارتان ساعتها طول کشد.

🌲❄️🔮❄️🌲

#راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🌲❄️🔮❄️🌲

🕉دامای بیست و هشت 🕉

🎇 نفس یا روح؟

انسان با یک روح متولد می شود، نه با یک نفس. روح را ما با خود بدنیا می آوریم ، اما نفس چیزی است که جامعه را می سازد ، می تراشد و صیقل می زند. نفس را جامعه می سازد تا شما احساس هویت کنید. چون جست و جو برای یافتن روح خویش ، گاهی سالها و گاه تا آخر عمر بطول می انجامد. در این سال ها ، انسان تحمل بینامی و بی هویتی را ندارد. بنابراین راه ساده تر یعنی جامعه را در پیش می گیرد. جامعه نفس را بر تن انسان می کند.

شما برای آنکه بتوانید زندگی کنید ، باید بدانید که که هستید، باید هویت داشته باشید. هویت شماست که مخاطب دیگران می گردد.

روح شما پاره ای از هستی است ، اما نفس نهادی اجتماعی است.، اگر در طلب یافتن خویشتن واقعی خود هستی، باید زندان نفس را بشکنی و از آن پیله بیرون بیایی. زیرا اگر زندان را نشکنی و تصادفا خویشتن خویش را بیابی، آنوقت سرشتی دوگانه پیدا خواهی کرد : نفس -روح.

این سرشت دوگانه را شیزوفرنی می گوییم. (روان گسیختگی یا دوگانگی شخصیت).

خاطر شما تقسیم خواهد شد. گاهی مانند نفس و گاهی مانند روح رفتار خواهی کرد. و این پریشانی تولید می کند. زندگی به عرصه اضطراب و اندوه مدام تبدیل خواهد شد. تحمل اینچنین زندگی بسیار دشوار خواهد شد.

شما هر شغلی که در جامعه داشته باشید پیرامون نفس شکل گرفته است. نفس خواهان بیشتر و بیشتر داشتن است. پول بیشتر، قدرت بیشتر ، اعتبار و شهرت بیشتر، احترام بیشتر. نفس اشتهایی سیری ناپذیر دارد. متاسفانه نفس با داشتن بیشتر، لایه های بیشتری بر خود می پیچد و ضخیمتر می گردد و بیچارگی انسان از همینجا شروع می گردد.
انسان نمی داند کیست. او خود را با این نفس یکی می داند. دکتر و یا کفاش بودن نقش های اجتماعی هستند، و هیچکدام نقش حقیقی و درونی شما نیست. زمانیکه خویشتن درونی و الهی خود را فراموش کنی و دروغین زندگی کنی، همه کارهایتان دروغین و ریاکارانه خواهد بود. می خندی ولی از دل نیست، عشق می ورزی ، اما عشقت روحانی نیست. کارهایتان مانند کسی است که در خواب راه می رود. و هرچه انجام می دهد نمی داند چه می کند و در خواب اتفاق می افتد.

نفس آدمی بعبارت ساده، همان خواب اوست و روح آدمی ، بیداری او. آزادی حقیقی نه اقتصادی است ، نه اجتماعی، بلکه آزادی حقیقی معنویست، روحانی است. نفس تو را به بردگی می کشاند، اما روح تو را رها می کند.
ممکن است همه جهان سرشار از نور باشد، و شما در تاریکی درونتان زندانی باشید. چه سود که جهان پر از نور باشد، اما ذره ای از آن به درونتان نتابد. بار خویش را سبک کن. هر آنچه که مانع پرواز و رهایی است از وجود پاک کنید و بیرون بریزید.

شناخت خداوند و زندگی و درک زیبایی های آن مستلزم آزادیست. آزادی از زندان درون، آزادی حقیقی است. زندان درون را توهم بوجود می آورد و بیداری آنرا ناپدید می کند. دیوارهای زندان درون به شما تکیه دارند، اگر شانه خالی کنید، فرو خواهند ریخت. ما با عادت ها، تعصبات، جهل، دلبستگی ها و وابستگی هایمان احساس امنیت می کنیم. پرتو هیچ حقیقتی از دیوارهای قطور این زندان تن و نفس نمی تواند گذر کند و به دلمان بتابد.
(هیچکس در جوی کثیفی که به مرداب می ریزد، مروارید صید نخواهد کرد).

نفس منشاء تمام نادانی ها و خرافات و تعصبات کورکورانه است. زندگی موهبتی الهی است. هیچکس با دستان خالی به این دنیای زیبا و دوست داشتنی پا نگذاشته است. دستان ما همگی پر از اولوهیت و روحانیت است. اما بایستی آنرا کشف کنیم و آنرا به فعلیت برسانیم. ما بایستی در زیبا کردن این دنیا نقشی داشته باشیم.

شما و بودا و عیسی و... از یک خمیر مایه اید. اگر بودا توانسته به چنان ارافاعی از فرزانگی و زیبایی برسد، پس ما هم می توانیم. شاید هم حتی فراتر از آنان صعود معنوی را تجربه کنید. چون سه و یا دو هزار سال از آنان جلوترید.

(جز تو هیچکس مانع عروج معنوی تو نیست... )



#داما #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا

@pathwaystogod
@mazeye_malakoot