🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
📜 در سرزمین پروانه ها افسانه ای وجود دارد:
یک شب وقتی که پروانه پیر هنوز بسیار جوان بود، با دوستانش پرواز میکرد. ناگهان سرش را بلند کرد و نوری سپید و شگفت آور را دید که از میان شاخه های درختی آویزان است. در واقع این ماه بود، ولی چون تمام پروانه ها سرگرم نور شمع و چراغ های خیابان و سایر چراغ ها بودند و همیشه به دور آنها می گشتند، هرگز ماه را ندیده بودند.
با دیدن این نور یک پیمان ناگهانی و محکم در او پیدا شد:
من هرگز به دور هیچ نور دیگری بجز ماه چرخ نخواهم زد. پس هر شب، وقتی پروانه ها از مکان استراحت خود بیرون می امدند و به دنبال نور مناسب می گشتند، پروانه ما به سمت آسمان ها بال می گشود ولی ماه با اینکه همیشه نزدیک بنظر می رسد همیشه در ورای ظرفیت پرواز باقی می ماند.
ولی او هرگز اجازه نمی داد که ناکامی اش بر او چیره شود و در واقع، تلاش های او، هر چند ناموفق، چیزی را برایش به ارمغان آورد.
برای مدتی دوستان و خانواده و همسایگان و ساکنان سرزمین پروانه ها همگی او را مسخره و سرزنش می کردند. ولی همگی آنان با سوختن و خاکستر شدن در اطراف نورهای جزئی و در دسترسی که انتخاب کرده بودند در مرگ از او پیشی گرفتند.
🌠⭐️پروانه پیر در زیر درخشش سپید و خنک معشوق در سن بسیار بالا از دنیا رفت.⭐️🌠
سلوک یعنی اینکه تو به ماه علاقه مند شده ای.
سلوک یعنی اینکه تو به ناممکن علاقه مند شده ای.
وارد سفر به سواحل ناشناخته شده ای و این کاری خطرناک است ولی از میان این خطرهاست که فرد دوباره متولد می گردد.
از میان این اشتیاق ناممکن، شهوت برای ناممکن، چیزی در تو تکمیل می شود.
سلوک یعنی عشق ....
همین عشق تو را متحول می سازد.
مسئله این نیست که تو به ماه برسی یا نه! خود عشق در تو دگردیسی بوجود می آورد. خود عشق کیمیاگری می کند. تو دیگر بخشی از دنیای میان حال نخواهی بود. تو در دنیای دیگر زندگی می کنی.
در تو شعر زاده می شود،
شروع می کنی به شنیدن موسیقی ناشناخته ها،......
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#حکایتهای_پند_آمیز #پروانه_و_نور_ماه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
📜 در سرزمین پروانه ها افسانه ای وجود دارد:
یک شب وقتی که پروانه پیر هنوز بسیار جوان بود، با دوستانش پرواز میکرد. ناگهان سرش را بلند کرد و نوری سپید و شگفت آور را دید که از میان شاخه های درختی آویزان است. در واقع این ماه بود، ولی چون تمام پروانه ها سرگرم نور شمع و چراغ های خیابان و سایر چراغ ها بودند و همیشه به دور آنها می گشتند، هرگز ماه را ندیده بودند.
با دیدن این نور یک پیمان ناگهانی و محکم در او پیدا شد:
من هرگز به دور هیچ نور دیگری بجز ماه چرخ نخواهم زد. پس هر شب، وقتی پروانه ها از مکان استراحت خود بیرون می امدند و به دنبال نور مناسب می گشتند، پروانه ما به سمت آسمان ها بال می گشود ولی ماه با اینکه همیشه نزدیک بنظر می رسد همیشه در ورای ظرفیت پرواز باقی می ماند.
ولی او هرگز اجازه نمی داد که ناکامی اش بر او چیره شود و در واقع، تلاش های او، هر چند ناموفق، چیزی را برایش به ارمغان آورد.
برای مدتی دوستان و خانواده و همسایگان و ساکنان سرزمین پروانه ها همگی او را مسخره و سرزنش می کردند. ولی همگی آنان با سوختن و خاکستر شدن در اطراف نورهای جزئی و در دسترسی که انتخاب کرده بودند در مرگ از او پیشی گرفتند.
🌠⭐️پروانه پیر در زیر درخشش سپید و خنک معشوق در سن بسیار بالا از دنیا رفت.⭐️🌠
سلوک یعنی اینکه تو به ماه علاقه مند شده ای.
سلوک یعنی اینکه تو به ناممکن علاقه مند شده ای.
وارد سفر به سواحل ناشناخته شده ای و این کاری خطرناک است ولی از میان این خطرهاست که فرد دوباره متولد می گردد.
از میان این اشتیاق ناممکن، شهوت برای ناممکن، چیزی در تو تکمیل می شود.
سلوک یعنی عشق ....
همین عشق تو را متحول می سازد.
مسئله این نیست که تو به ماه برسی یا نه! خود عشق در تو دگردیسی بوجود می آورد. خود عشق کیمیاگری می کند. تو دیگر بخشی از دنیای میان حال نخواهی بود. تو در دنیای دیگر زندگی می کنی.
در تو شعر زاده می شود،
شروع می کنی به شنیدن موسیقی ناشناخته ها،......
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#حکایتهای_پند_آمیز #پروانه_و_نور_ماه #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot