تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند؛ "رنج من براي خداوند اهميتي ندارد. او مرا فراموش كرده است." بسياري اوقات، بخصوص هنگامي كه با سختي با مشكلي مواجه مي شويم، انتظار داريم كه خداوند به سرعت و از همان راهي كه مورد نظر ماست به كمكمان بيايد و اگر اينطور نشود خيلي سريع نتيجه مي گيريم كه او ما را فراموش كرده است و وضعيت ما برايش اهميتي ندارد: و اين گونه در شرايط سختي كه به وي نيازمنديم، از درك حضورش محروم مي شويم.
اما علت چنين تصوري چيست؟ آيا يك علت اصلي اش اين نيست كه ما از هر چيز تصور خاصي داريم و جز آن را پذيرا نيستيم؟ مثلا برداشت ما از توجه، نوع خاصي از محبت است در حالي كه گاهي توجه مي تواند حتي با غضب (ظاهري) همراه باشد. گاهي ما براي رفاه كساني كه دوستشان داريم، ممكن است حتي آنان را دچار رنج كنيم.
پرنده اي داشتم كه بسيار برايم محبوب بود. بسيار محبوب. يك بار بال هاي دمش در حين پرواز شكست و ديگر نمي توانست به خوبي پرواز كند. ديدنش در آن حالت، بسيار رقت بار بود. پرنده اي كه توان پرواز نداشت! مي دانستم كه نياز اصلي اش پرواز است و مي دانستم كه با پرهاي شكسته ممكن است پرواز و حتي حياتش تهديد شود و مي دانستم تنها راه ترميم پرهايش كندن پرهاي قبلي و ايجاد شرايط براي روييدن پرهاي تازه است و مي دانستم او از اين كار درد بسياري خواهد كشيد؛ با اينحال او را در دستانم گرفتم و در حالي كه با فرياد و خشم نگاهم مي كرد، پرهايش را دانه دانه از دمش جدا كردم. اين كار برايم بسيار رنج آور بود اما چاره ديگري هم نداشتم. من مسئول پرورش او بودم. او بايد پرواز مي كرد! در همان حال انديشيدم كه به راستي خداوند با ما چنين مي كند. او رب است. پرورش دهنده و بهترين مادر. او بسيار بهتر از ما مي داند كه براي پرواز به چه چيز نيازمنديم؛ گاه شايد رنجي كه در نهايت رهايمان مي سازد!
#رنج_من_برای_خدا_اهمیت_ندارد #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
اما علت چنين تصوري چيست؟ آيا يك علت اصلي اش اين نيست كه ما از هر چيز تصور خاصي داريم و جز آن را پذيرا نيستيم؟ مثلا برداشت ما از توجه، نوع خاصي از محبت است در حالي كه گاهي توجه مي تواند حتي با غضب (ظاهري) همراه باشد. گاهي ما براي رفاه كساني كه دوستشان داريم، ممكن است حتي آنان را دچار رنج كنيم.
پرنده اي داشتم كه بسيار برايم محبوب بود. بسيار محبوب. يك بار بال هاي دمش در حين پرواز شكست و ديگر نمي توانست به خوبي پرواز كند. ديدنش در آن حالت، بسيار رقت بار بود. پرنده اي كه توان پرواز نداشت! مي دانستم كه نياز اصلي اش پرواز است و مي دانستم كه با پرهاي شكسته ممكن است پرواز و حتي حياتش تهديد شود و مي دانستم تنها راه ترميم پرهايش كندن پرهاي قبلي و ايجاد شرايط براي روييدن پرهاي تازه است و مي دانستم او از اين كار درد بسياري خواهد كشيد؛ با اينحال او را در دستانم گرفتم و در حالي كه با فرياد و خشم نگاهم مي كرد، پرهايش را دانه دانه از دمش جدا كردم. اين كار برايم بسيار رنج آور بود اما چاره ديگري هم نداشتم. من مسئول پرورش او بودم. او بايد پرواز مي كرد! در همان حال انديشيدم كه به راستي خداوند با ما چنين مي كند. او رب است. پرورش دهنده و بهترين مادر. او بسيار بهتر از ما مي داند كه براي پرواز به چه چيز نيازمنديم؛ گاه شايد رنجي كه در نهايت رهايمان مي سازد!
#رنج_من_برای_خدا_اهمیت_ندارد #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند
قسمت دوم؛ "خداوند دعاي مرا نمي شنود"
بسياري از انسانها در درون خود چنين احساسي دارند. در همان حال كه دعا مي خوانند، با خود و در درون خود مي گويند كه مستجاب نخواهد شد و اين باور چنان قوي است كه بر دعا غلبه مي كند. لحظه اي بينديشيم كه براستي اگر به آن اندازه كه به مستجاب نشدن دعاهايمان اعتقاد داشتيم به قدرت الهي معتقد بوديم، شاهد چه معجزاتي مي شديم!
درواقع ما خود باعث عدم اجابت دعايمان مي شويم و آن را به خداوند نسبت مي دهيم. مسلما اگر قوانين دعا را بشناسيم و به آن عمل كنيم، باورمان تغيير خواهد كرد. مثلا آنكه در طلب چيزي از خداوند، مثل يك گدا رفتار نكنيم بلكه مانند يك بنده باشيم. بنده اي كه از پروردگارش، از پرورنده خود، به واسطه عشق و محبتي كه بين آنهاست، طلب مي كند. مثل كودكي كه براي اجابت خواسته هايش به مادرش وابسته است. آيا مادر او را طرد مي كند؟ نه! اما خواسته هاي غير معقول و آنها را كه براي وي مضرند برآورده نمي سازد. پس مطلب بعد آنكه چنين چيزهايي را از خداوند نخواهيم.
از سوي ديگر لازم است كه در مورد دعايمان جدي و عملي باشيم. از قديم گفته اند از تو حركت از خدا بركت.
و مهمتر از همه آنكه به راستي از او بخواهيم. همه چيز را به راستي فقط از او و تنها از او طلب كنيم.
بنابراين اگر تا بحال چيزهاي غيرمنطقي و نامناسب را به شكلي ملتمسانه و ناهماهنگ با جريان زندگي مان، عاري از هر گونه عشق و ايمان قلبي، به ظاهر از خداوند خواسته ايم، عدم اجابت را به او نسبت ندهيم. اندكي خود را بكاويم و اول ببينيم كه آيا به راستي ما دعا كرده ايم؟ دعايي به درگاه خداوند يكتا؟!!!!
#خدا_دعای_من_را_نمیشنود#برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
قسمت دوم؛ "خداوند دعاي مرا نمي شنود"
بسياري از انسانها در درون خود چنين احساسي دارند. در همان حال كه دعا مي خوانند، با خود و در درون خود مي گويند كه مستجاب نخواهد شد و اين باور چنان قوي است كه بر دعا غلبه مي كند. لحظه اي بينديشيم كه براستي اگر به آن اندازه كه به مستجاب نشدن دعاهايمان اعتقاد داشتيم به قدرت الهي معتقد بوديم، شاهد چه معجزاتي مي شديم!
درواقع ما خود باعث عدم اجابت دعايمان مي شويم و آن را به خداوند نسبت مي دهيم. مسلما اگر قوانين دعا را بشناسيم و به آن عمل كنيم، باورمان تغيير خواهد كرد. مثلا آنكه در طلب چيزي از خداوند، مثل يك گدا رفتار نكنيم بلكه مانند يك بنده باشيم. بنده اي كه از پروردگارش، از پرورنده خود، به واسطه عشق و محبتي كه بين آنهاست، طلب مي كند. مثل كودكي كه براي اجابت خواسته هايش به مادرش وابسته است. آيا مادر او را طرد مي كند؟ نه! اما خواسته هاي غير معقول و آنها را كه براي وي مضرند برآورده نمي سازد. پس مطلب بعد آنكه چنين چيزهايي را از خداوند نخواهيم.
از سوي ديگر لازم است كه در مورد دعايمان جدي و عملي باشيم. از قديم گفته اند از تو حركت از خدا بركت.
و مهمتر از همه آنكه به راستي از او بخواهيم. همه چيز را به راستي فقط از او و تنها از او طلب كنيم.
بنابراين اگر تا بحال چيزهاي غيرمنطقي و نامناسب را به شكلي ملتمسانه و ناهماهنگ با جريان زندگي مان، عاري از هر گونه عشق و ايمان قلبي، به ظاهر از خداوند خواسته ايم، عدم اجابت را به او نسبت ندهيم. اندكي خود را بكاويم و اول ببينيم كه آيا به راستي ما دعا كرده ايم؟ دعايي به درگاه خداوند يكتا؟!!!!
#خدا_دعای_من_را_نمیشنود#برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا#تعالیم_معنوی
@pathwaystogod
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
🎆تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند؛
"رنج من برای خداوند اهمیتی ندارد. او مرا فراموش کرده است. " بسیاری اوقات، بخصوص هنگامی که با سختی با مشکلی مواجه میشویم، انتظار داریم که خداوند به سرعت و از همان راهی که مورد نظر ماست به کمکمان بیاید و اگر اینطور نشود خیلی سریع نتیجه میگیریم که او ما را فراموش کرده است و وضعیت ما برایش اهمیتی ندارد: و این گونه در شرایط سختی که به وی نیازمندیم، از درک حضورش محروم میشویم. اما علت چنین تصوری چیست؟ آیا یک علت اصلیاش این نیست که ما از هر چیز تصور خاصی داریم و جز آن را پذیرا نیستیم؟ مثلا برداشت ما از توجه، نوع خاصی از محبت است در حالی که گاهی توجه میتواند حتی با غضب (ظاهری) همراه باشد. گاهی ما برای رفاه کسانی که دوستشان داریم، ممکن است حتی آنان را دچار رنج کنیم. پرندهای داشتم که بسیار برایم محبوب بود. بسیار محبوب. یک بار بالهای دمش در حین پرواز شکست و دیگر نمیتوانست به خوبی پرواز کند. دیدنش در آن حالت، بسیار رقت بار بود. پرندهای که توان پرواز نداشت! میدانستم که نیاز اصلیاش پرواز است و میدانستم که با پرهای شکسته ممکن است پرواز و حتی حیاتش تهدید شود و میدانستم تنها راه ترمیم پرهایش کندن پرهای قبلی و ایجاد شرایط برای روییدن پرهای تازه است و میدانستم او از این کار درد بسیاری خواهد کشید؛ با اینحال او را در دستانم گرفتم و در حالی که با فریاد و خشم نگاهم میکرد، پرهایش را دانه دانه از دمش جدا کردم. این کار برایم بسیار رنجآور بود اما چاره دیگری هم نداشتم. من مسئول پرورش او بودم. او باید پرواز میکرد! در همان حال اندیشیدم که به راستی خداوند با ما چنین میکند. او رب است. پرورشدهنده و بهترین مادر. او بسیار بهتر از ما میداند که برای پرواز به چه چیز نیازمندیم؛ گاه شاید رنجی که در نهایت رهایمان میسازد!
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#رنج_من_برای_خدا_اهمیت_ندارد #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند؛
"رنج من برای خداوند اهمیتی ندارد. او مرا فراموش کرده است. " بسیاری اوقات، بخصوص هنگامی که با سختی با مشکلی مواجه میشویم، انتظار داریم که خداوند به سرعت و از همان راهی که مورد نظر ماست به کمکمان بیاید و اگر اینطور نشود خیلی سریع نتیجه میگیریم که او ما را فراموش کرده است و وضعیت ما برایش اهمیتی ندارد: و این گونه در شرایط سختی که به وی نیازمندیم، از درک حضورش محروم میشویم. اما علت چنین تصوری چیست؟ آیا یک علت اصلیاش این نیست که ما از هر چیز تصور خاصی داریم و جز آن را پذیرا نیستیم؟ مثلا برداشت ما از توجه، نوع خاصی از محبت است در حالی که گاهی توجه میتواند حتی با غضب (ظاهری) همراه باشد. گاهی ما برای رفاه کسانی که دوستشان داریم، ممکن است حتی آنان را دچار رنج کنیم. پرندهای داشتم که بسیار برایم محبوب بود. بسیار محبوب. یک بار بالهای دمش در حین پرواز شکست و دیگر نمیتوانست به خوبی پرواز کند. دیدنش در آن حالت، بسیار رقت بار بود. پرندهای که توان پرواز نداشت! میدانستم که نیاز اصلیاش پرواز است و میدانستم که با پرهای شکسته ممکن است پرواز و حتی حیاتش تهدید شود و میدانستم تنها راه ترمیم پرهایش کندن پرهای قبلی و ایجاد شرایط برای روییدن پرهای تازه است و میدانستم او از این کار درد بسیاری خواهد کشید؛ با اینحال او را در دستانم گرفتم و در حالی که با فریاد و خشم نگاهم میکرد، پرهایش را دانه دانه از دمش جدا کردم. این کار برایم بسیار رنجآور بود اما چاره دیگری هم نداشتم. من مسئول پرورش او بودم. او باید پرواز میکرد! در همان حال اندیشیدم که به راستی خداوند با ما چنین میکند. او رب است. پرورشدهنده و بهترین مادر. او بسیار بهتر از ما میداند که برای پرواز به چه چیز نیازمندیم؛ گاه شاید رنجی که در نهایت رهایمان میسازد!
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#رنج_من_برای_خدا_اهمیت_ندارد #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
🎆تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند
⚜️قسمت دوم؛
"خداوند دعاي مرا نمي شنود"
بسياري از انسانها در درون خود چنين احساسي دارند. در همان حال كه دعا مي خوانند، با خود و در درون خود مي گويند كه مستجاب نخواهد شد و اين باور چنان قوي است كه بر دعا غلبه مي كند. لحظه اي بينديشيم كه براستي اگر به آن اندازه كه به مستجاب نشدن دعاهايمان اعتقاد داشتيم به قدرت الهي معتقد بوديم، شاهد چه معجزاتي مي شديم!
درواقع ما خود باعث عدم اجابت دعايمان مي شويم و آن را به خداوند نسبت مي دهيم. مسلما اگر قوانين دعا را بشناسيم و به آن عمل كنيم، باورمان تغيير خواهد كرد. مثلا آنكه در طلب چيزي از خداوند، مثل يك گدا رفتار نكنيم بلكه مانند يك بنده باشيم. بنده اي كه از پروردگارش، از پرورنده خود، به واسطه عشق و محبتي كه بين آنهاست، طلب مي كند. مثل كودكي كه براي اجابت خواسته هايش به مادرش وابسته است. آيا مادر او را طرد مي كند؟ نه! اما خواسته هاي غير معقول و آنها را كه براي وي مضرند برآورده نمي سازد. پس مطلب بعد آنكه چنين چيزهايي را از خداوند نخواهيم.
از سوي ديگر لازم است كه در مورد دعايمان جدي و عملي باشيم. از قديم گفته اند از تو حركت از خدا بركت.
و مهمتر از همه آنكه به راستي از او بخواهيم. همه چيز را به راستي فقط از او و تنها از او طلب كنيم.
بنابراين اگر تا بحال چيزهاي غيرمنطقي و نامناسب را به شكلي ملتمسانه و ناهماهنگ با جريان زندگي مان، عاري از هر گونه عشق و ايمان قلبي، به ظاهر از خداوند خواسته ايم، عدم اجابت را به او نسبت ندهيم. اندكي خود را بكاويم و اول ببينيم كه آيا به راستي ما دعا كرده ايم؟ دعايي به درگاه خداوند يكتا؟!!!!
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#خدا_دعای_من_را_نمیشنود #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot
🎆تصورات و برداشتهای غلط در مورد خداوند
⚜️قسمت دوم؛
"خداوند دعاي مرا نمي شنود"
بسياري از انسانها در درون خود چنين احساسي دارند. در همان حال كه دعا مي خوانند، با خود و در درون خود مي گويند كه مستجاب نخواهد شد و اين باور چنان قوي است كه بر دعا غلبه مي كند. لحظه اي بينديشيم كه براستي اگر به آن اندازه كه به مستجاب نشدن دعاهايمان اعتقاد داشتيم به قدرت الهي معتقد بوديم، شاهد چه معجزاتي مي شديم!
درواقع ما خود باعث عدم اجابت دعايمان مي شويم و آن را به خداوند نسبت مي دهيم. مسلما اگر قوانين دعا را بشناسيم و به آن عمل كنيم، باورمان تغيير خواهد كرد. مثلا آنكه در طلب چيزي از خداوند، مثل يك گدا رفتار نكنيم بلكه مانند يك بنده باشيم. بنده اي كه از پروردگارش، از پرورنده خود، به واسطه عشق و محبتي كه بين آنهاست، طلب مي كند. مثل كودكي كه براي اجابت خواسته هايش به مادرش وابسته است. آيا مادر او را طرد مي كند؟ نه! اما خواسته هاي غير معقول و آنها را كه براي وي مضرند برآورده نمي سازد. پس مطلب بعد آنكه چنين چيزهايي را از خداوند نخواهيم.
از سوي ديگر لازم است كه در مورد دعايمان جدي و عملي باشيم. از قديم گفته اند از تو حركت از خدا بركت.
و مهمتر از همه آنكه به راستي از او بخواهيم. همه چيز را به راستي فقط از او و تنها از او طلب كنيم.
بنابراين اگر تا بحال چيزهاي غيرمنطقي و نامناسب را به شكلي ملتمسانه و ناهماهنگ با جريان زندگي مان، عاري از هر گونه عشق و ايمان قلبي، به ظاهر از خداوند خواسته ايم، عدم اجابت را به او نسبت ندهيم. اندكي خود را بكاويم و اول ببينيم كه آيا به راستي ما دعا كرده ايم؟ دعايي به درگاه خداوند يكتا؟!!!!
🍁✨🧘✨🔮✨🧘✨🍁
#خدا_دعای_من_را_نمیشنود #برداشتهای_اشتباه_در_مورد_خدا #تعالیم_معنوی #راهی_بسوی_خدا
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot