پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
🔴 استعمار خلیج فارس توسط هلند، و مبارزه میرمهنا دلاور ایرانی با آنان
قسمت دوم

🔹اشغال هرمز در سال ۱۵۰۷ میلادی... در زمان سلطنت #شاه_اسماعیل_صفوی رخ داد. در این زمان ایران نه تنها گرفتار

جنگهای داخلی و خارجی بود، بلکه نیروی دریایی قدرتمندی برای مقابله با آنها نداشت... (۱)

🔹پرتغالی ها با کشف راههای تجاری دریایی جدید، منافع سرشاری را نصیب خود کردند.... در دوران متقدم صفویه، پادشاهان صفویه به علل گوناگون، از جمله مسائل و مشکلات ناشی از رقابتها و چالشها با امپراطوری عثمانی، جنگهای متعدد با آن کشور و نیز مسائل داخلی از قبیل آشوبها و شورشهای مناطق مختلف و تنشهای موجود در درون خاندان سلطنتی، فرصت کافی و نیز قوای کافی برای توجه به امور خلیج فارس نداشتند، و در این دوره #پرتغال حاکم بلامنازع خلیج فارس بود و حکام محلی آنجا مثل ملوک هرمز، تحت تابعیت پرتغالیها بودند.... در دوره میانی تاریخ صفویه، که توام با ظهور و سلطنت #شاه_عباس_کبیر است، بی توجه ایرانیان، جای خود را به توجه اساسی به خلیج فارس میدهد، و شاه عباس تلاش گسترده ای را برای احیای قدرت و تسلط ایران در خلیج فارس به کار میبرد... شاه عباس پس از موفقیت در برخورد با همسایه غربی خود، عثمانی و برقراری آرامش نسبی در مرزهای کشور و یکپارچگی امور داخلی، در پی اعمال حاکمیت ایران بر جزایر جنوبی برآمد. این به معنی رویارویی با پرتغالیها تلقی میشد، که سالیان دراز خلیج فارس را به صورت انحصاری در اختیار گرفته بودند. فراهم آمدن مقدمات بیرون راندن پرتغالیها از خلیج فارس و نواحی تحت حاکمیت ایران، دولت #اسپانیا را بر آن داشت که دست به تلاشی برای انصراف پادشاه ایران از این تصمیم بزند. تلاشهای دولت اسپانیا البته مورد موافقت پرتغالیهای مستقر در خاور نبود، چرا که آنان از حاکمیت اسپانیا بر پرتغال ناراضی بودند، به همین سبب با فرستادگان دولت اسپانیا به سوی دربار ایران همراهی چندانی نداشتند، که نمونه آن را باید در معطلی سه ساله #دن_گارسیادسیلوا_فیگوئرا در هند جستجو نمود. دن گارسیا دسیلوا فیگوئروا، #سفیر_اسپانیا به ایران، در سفرنامه خود می آورد:

" رفتار نابخردانه ماموران پرتغالی مستقر در هرمز با بومیان، به ویژه برخوردهای آنان با اعتقادات مذهبی، و از جمله خراب کردن مسجد متعلق به مسلمانان در اثر زیان کاری و هوس بازی چند تن از وزیران، سبب رنجش اهالی و حملات آنان به پایگاههای پرتغالی گردیده است ".(۲)

🔹در سال ۱۰۳۰ قمری (۱۶۲۰ میلادی)، شاه عباس بدلیل ضعف ناوگان دریایی کشور در مواجه با پرتغالیها، با بستن توافقنامه ای، حمایت #انگلیس را در این جنگ با خود همراه ساخت و این #اتحاد ایران و انگلیس، منجر به سقوط هرمز و #اخراج پرتغالی ها از آن گردید. البته از بندهای این توافق، پرداخت نیمی از هزینه های جنگی توسط ایران به انگلیس و تقسیم غنایم جنگ و همچنین تعلق پنجاه درصد از درآمدهای گمرکی #بندر_گمبرون یا #بندرعباس به آنان میباشد، که منجر به نفوذ و اعتبار دو چندان انگلیسیها به عنـوان یکی از بازیگران مهم عرصه سیاسی- اقتصادی خلیج فارس گردید.(۳)

🔹... در سال ۱۶۲۳ میلادی، پرچم استعمار پرتغال از فراز قلعه هرمز به پایین کشیده شد. یک مثال از رفتار استعماری پرتغالیها با ایرانیها در امور تجاری خلیج فارس را به نقل از " #شاردن" اینگونه است که:

" به آنها، بازرگانان، اجازه رفتن به هندوستان و خرید کالاهای ارزانتر را نمیدادند، بلکه آنها را مجبور مینمودند که از کالاهای آنها در انبار هرمز خریداری بکنند ".(۴)

🔹در سال ۱۶۰۲ میلادی، بنا به دستور دولت #هلند، شرکتهای مختلفی که برای تجارت با #هند_شرقی تاسیس شده بودند، با هم ادغام شدند و #کمپانی_هندشرقی_هلند را تاسیس کردند.... هدف اصلی از تشکیل #کمپانی_هندشرقی_هلند، در درجه اول رقابت با #کمپانی_هندشرقی_انگلیس بود... هلندی ها برای‌ نخستین‌ بار در سال‌ ۱۶۲۳ میلادی (۱۰۳۳ قمری) از طریق‌ جزیره قشم‌ و گمبرون‌ (بندرعباس‌) وارد ایران‌ شدند. در آن‌ هنگام‌ شاه عباس اول‌ بر ایران‌ حکومت‌ میکرد. بهانه ورود آنان‌ به‌ خلیج‌ فارس و شرکت‌ در تجارت‌ با ایران‌، آن‌ بود که‌ هنگام‌ زد و خورد کشتی های‌ انگلستان‌ و پرتغال‌، به‌ یاری‌ انگلستان‌ برخاسته‌ بودند...


🔸منابع:

۱. خلیج فارس، نوشته سرآرنولد ویلسون، ترجمه محمد سعیدی، تهران، ۱۳۶۶، انتشارات علمی فرهنگی، ص۱۲۵-۱۲۷.
۲. سفرنامه فیگوئرا، ترجمه غلامرضا سعیدی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳.
۳. سفرنامه پیسترو دلاواله، ترجمه محمود بهروزی، جلد دوم، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۰، نشر قطره، صفحات۹۱۲-۹۱۳.
۴. سیاحت نامه شاردن، ژان شاردن، جلد اول، ترجمه محمد عباسی، چاپ اول، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۵، ص۳۳۷.