کانت زندگی ساده و محقری داشت. میگویند هرگز از زادگاهش کونیگسبرگ یا کالینینگرادِ کنونی، بیرون نرفت. یکی از زندگینامهنویسان همعصرش تعریف میکند که کانت برایِ دیدنِ دوستش فقط یکبار با درشکه چند کیلومتر از حومهی شهر بیرون رفت. اما بازگشتِ دیرهنگامش به خانه، که ناخواسته بود و برنامهی روزانهی او را به هم ریخت، چنان او را پشیمان کرد که قصد کرد دیگر به چنین ماجراجوییهایی دست نزند و وقتِ خود را فقط وقفِ مطالعه کند.
حتی زنان نیز در زندگی او جایی نداشتند. فکر میکرد وقتش را میگیرند و ممکن است او را از کارهایِ اساسیاش منحرف کنند. وقتی علت تجردش را از او میپرسیدند، معمولاً پاسخ میداد: «زن با ازدواج آزاد میشود، مرد اما آزادیاش را از دست میدهد.» بزرگترین لذت کانت همین فکر کردن بود و خود را محق میدانست بیهیچ محدودیتی به دنبال عشق و علاقهی خود برود. کانت را همعصران و نیز متفکران بعد به سبب شیوهی زندگیِ وسواسی و زاهدانهاش مسخره کردهاند.
📚 #کانت
✍ #والتر_تسیگلر 🇩🇪
🔁 #رحمان_افشاری
🫧 #انتشارات_مهراندیش
📄
حتی زنان نیز در زندگی او جایی نداشتند. فکر میکرد وقتش را میگیرند و ممکن است او را از کارهایِ اساسیاش منحرف کنند. وقتی علت تجردش را از او میپرسیدند، معمولاً پاسخ میداد: «زن با ازدواج آزاد میشود، مرد اما آزادیاش را از دست میدهد.» بزرگترین لذت کانت همین فکر کردن بود و خود را محق میدانست بیهیچ محدودیتی به دنبال عشق و علاقهی خود برود. کانت را همعصران و نیز متفکران بعد به سبب شیوهی زندگیِ وسواسی و زاهدانهاش مسخره کردهاند.
📚 #کانت
✍ #والتر_تسیگلر 🇩🇪
🔁 #رحمان_افشاری
🫧 #انتشارات_مهراندیش
📄