درون هر آدمی،
دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این
تفاوت ها روابط شکل مناسب تری
خواهند داشت.
#گونتر_گراس
دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این
تفاوت ها روابط شکل مناسب تری
خواهند داشت.
#گونتر_گراس
#گونتر_گراس
ترجمه: #فرشته_وزیری_نسب
خواب دیدم که باید وداع کنم
با تمام چیزهایی که مرا احاطه کرده اند
و بر من سایه می اندازند؛
وداع با خیل مدعیان مالکیت ضمیرها
وداع با فهرست موجودی ها
وداع با فهرست اشیاء پیدا شده
وداع با تمام بوهای خسته کننده
با صداهایی که مرا بیدار نگه می دارند
با شیرینی تلخی، با خود ترشی
با تندی گرم کننده دانه ی فلفل
وداع با تیک تاک زمان، با مشکلات روز اول هفته
با بخت آزمایی نخ نمای چهارشنبه، با یکشنبه
و بدخواهی اش، وقتی که ملال جا خوش می کند
وداع با تمام قرار هایی که در آینده
فرا می رسند.
خواب دیدم باید وداع کنم با هر اندیشه ای،
چه مرده، چه زنده.
با معنی، که پشت هر معنی
معنی ای می جوید.
با امید، این دونده خستگی ناپذیرهم
باید وداع کنم.
باید وداع کنم با بهره های خشم فرو خورده،
با عایدات رویاهای ذخیره شده
با آنچه که بر کاغذ آمده، یاد آورحکایت زمانی
که سوار و اسب بنای یادبود شد
وداع با تمام تصاویری، که آدم ساخته است
وداع با ترانه، با ناله های قافیه دار
وداع با صداهای بافته شده، با تشویق های شش همسرا
وداع با شور ساز
وداع با خدا و باخ
خواب دیدم باید وداع کنم
با شاخه های کل
با میوه ها و شکوفه هاو جوانه های کلمات
با فصول سال که از تغییر احوال دلزده اند
و بر وداع اصرار می ورزند
مه بهاری. آخر تابستان. پالتوی زمستانی.
آوریل آوریل گفتن
دوباره از گلهای موگه و زعفران گفتن
خشکسالی، یخبندان، ذوب شدن
رد پاها در برف. شاید
به وقت وداع گیلاس ها رسیده باشند. شاید
فاخته دیوانه وار بازی کند و بخواند
دوباره نخود ها را سبز از پوسته دربیاورد
گل قاصدک. تازه می فهمم چه می خواهد.
خواب دیدم باید وداع کنم
با تخت و در و میز
و تخت و در و میز را
سنگین کنم، تا آخر باز کنم، برای وداع امتحان کنم
آخرین روز مدرسه است: نام دوستان را تلفظ می کنم
شماره تلفن ها را می گویم.
بدهکاری ها را صاف می کنم.
در آخراسم دشمنانم را می نویسم.
و یک جمله: " همه چیز فراموش"
یا اینکه: "دعوا صرف نمی کند."
ناگهان وقت زیادی پیدا می کنم.
ترجمه: #فرشته_وزیری_نسب
خواب دیدم که باید وداع کنم
با تمام چیزهایی که مرا احاطه کرده اند
و بر من سایه می اندازند؛
وداع با خیل مدعیان مالکیت ضمیرها
وداع با فهرست موجودی ها
وداع با فهرست اشیاء پیدا شده
وداع با تمام بوهای خسته کننده
با صداهایی که مرا بیدار نگه می دارند
با شیرینی تلخی، با خود ترشی
با تندی گرم کننده دانه ی فلفل
وداع با تیک تاک زمان، با مشکلات روز اول هفته
با بخت آزمایی نخ نمای چهارشنبه، با یکشنبه
و بدخواهی اش، وقتی که ملال جا خوش می کند
وداع با تمام قرار هایی که در آینده
فرا می رسند.
خواب دیدم باید وداع کنم با هر اندیشه ای،
چه مرده، چه زنده.
با معنی، که پشت هر معنی
معنی ای می جوید.
با امید، این دونده خستگی ناپذیرهم
باید وداع کنم.
باید وداع کنم با بهره های خشم فرو خورده،
با عایدات رویاهای ذخیره شده
با آنچه که بر کاغذ آمده، یاد آورحکایت زمانی
که سوار و اسب بنای یادبود شد
وداع با تمام تصاویری، که آدم ساخته است
وداع با ترانه، با ناله های قافیه دار
وداع با صداهای بافته شده، با تشویق های شش همسرا
وداع با شور ساز
وداع با خدا و باخ
خواب دیدم باید وداع کنم
با شاخه های کل
با میوه ها و شکوفه هاو جوانه های کلمات
با فصول سال که از تغییر احوال دلزده اند
و بر وداع اصرار می ورزند
مه بهاری. آخر تابستان. پالتوی زمستانی.
آوریل آوریل گفتن
دوباره از گلهای موگه و زعفران گفتن
خشکسالی، یخبندان، ذوب شدن
رد پاها در برف. شاید
به وقت وداع گیلاس ها رسیده باشند. شاید
فاخته دیوانه وار بازی کند و بخواند
دوباره نخود ها را سبز از پوسته دربیاورد
گل قاصدک. تازه می فهمم چه می خواهد.
خواب دیدم باید وداع کنم
با تخت و در و میز
و تخت و در و میز را
سنگین کنم، تا آخر باز کنم، برای وداع امتحان کنم
آخرین روز مدرسه است: نام دوستان را تلفظ می کنم
شماره تلفن ها را می گویم.
بدهکاری ها را صاف می کنم.
در آخراسم دشمنانم را می نویسم.
و یک جمله: " همه چیز فراموش"
یا اینکه: "دعوا صرف نمی کند."
ناگهان وقت زیادی پیدا می کنم.
🍂
باش...
زنی خطرکردنی باش
تا وقتی در آغوشت میگیرم
دریابم ـ
که بقایای درختی نیستی...
حرفی بزن...
چیزی بگو...
آواز بخوان...
گریه کن...
بِزی، بمیر...
تا روزی دربارهام قصهساز نکنند
که محبوبه قلبم...
درخت بود...
زهر باش...
افعی باش..
جادو باش...
رازناکی باش...
تا باور کنم
ـ بانوی من ـ
شاخههایت، چوب نیستند...
ریشههایت هیزم نیستند...
سیل شو
غرق شو...
تا دربارهی من قصه ساز نکنند
که با درختی معاشقه میکردم...
#عشق_با_پاهای_چوبین
#گونتر_گراس
🍁🍂🌾🍃
@parnian_khyial
باش...
زنی خطرکردنی باش
تا وقتی در آغوشت میگیرم
دریابم ـ
که بقایای درختی نیستی...
حرفی بزن...
چیزی بگو...
آواز بخوان...
گریه کن...
بِزی، بمیر...
تا روزی دربارهام قصهساز نکنند
که محبوبه قلبم...
درخت بود...
زهر باش...
افعی باش..
جادو باش...
رازناکی باش...
تا باور کنم
ـ بانوی من ـ
شاخههایت، چوب نیستند...
ریشههایت هیزم نیستند...
سیل شو
غرق شو...
تا دربارهی من قصه ساز نکنند
که با درختی معاشقه میکردم...
#عشق_با_پاهای_چوبین
#گونتر_گراس
🍁🍂🌾🍃
@parnian_khyial
Forwarded from اتچ بات
سهشنبه 24 مهر 1397
16 اکتبر 2018
✴️ #گونتر_گراس (Günter Grass) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ - درگذشته ۱۳ آوریل ۲۰۱۵) نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس، گرافیست و مجسمهساز آلمانی بود. گراس در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه #نوبل ادبیات شد. مشهورترین رمانهای او «طبل حلبی» و «سالهای سگ» است. هر دو این کتابها را #نشر_نیلوفر با ترجمه #سروش_حبیبی و #حسن_نقره_چی منتشر کرده. این دو اثر به همراه «موش و گربه» مجموعهی سهگانهی دانتسیگ گراس هستند. «میرایی»، «شهر فرنگ»، «قرن من» و «در حال کندن پوست پیاز» از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی هستند. کتابی با نام «گونتر گراس» توسط #هاینریش_فورم_وگ نوشته شده که زندگی و آثار گراس را مورد بررسی قرار داده. این اثر توسط #نشر_کتاب_پارسه منتشر شده.
🎬 The Tin Drum (1979)
✴️ #اسکار_وایلد (Oscar Wilde) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ - درگذشته ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰) شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرلندی بود. وایلد در سال ۱۹۰۰ در عین گمنامی در شهر پاریس دیده از جهان فروبست. امروزه همه، کتابهایش را میخوانند و از آنها لذت میبرند؛ ولی در زمان حیات وی این گونه نبود. مردم دهه ۱۸۸۰ کتاب «تصویر دوریان گری» را پر از ایدههای شیطانی میدانستند. این کتاب توسط افراد مختلف به فارسی ترجمه شده که از این میان میتوان به ترجمه #داریوش_شاهین و #ابوالحسن_تهامی اشاره کرد. از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان «شاهزاده خوشبخت»، «سالومه»، «روح کانترویلا»، «ماهیگیر و روحش» و «شوهر دلخواه و زن بیاهمیت» را نام برد.
✴️ #یوجین_اونیل (Eugene O'Neill) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۸۸۸ - درگذشته ۲۷ نوامبر ۱۹۵۳) نمایشنامه نویس برجستهی آمریکایی بود که برندهی جایزهی ادبی #نوبل در سال ۱۹۳۶ شد. اونیل در همه مکاتب، سبکها و گونههای ادبی-نمایشی، طبع آزمایی کرده. از وی آثار بسیاری به فارسی برگردان شده که از این میان میتوان «گوریل پشمالو»، «فواره»، «داینامو»، «پیوند»، «امپراتور جونز»، «همه فرزندان خداوند بال دارند» و «روزهای بی پایان» را نام برد. بیشتر این آثار توسط #نشر_سبزان منتشر شده.
✴️ #ژنویو_لوید (Genevieve Lloyd) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۴۱) فیلسوف، نویسنده و فمینیست استرالیایی است. شناختهشدهترین اثر وی «عقل مذکر» است. #نشر_نی این کتاب را با ترجمه #محبوبه_مهاجر منتشر کرده. از این نویسنده اثر دیگری با نام «هستی در زمان» توسط #نشر_فرهنگ_جاوید منتشر شده.
✴️ #لوئی_آلتوسر (Louis Althusser) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۱۸ - درگذشته ۲۲ اکتبر ۱۹۹۰) فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود. درباره آلتوسر و اندیشههای وی کتابی توسط #لوک_فرتر نوشته شده که #نشر_مرکز آن را منتشر کرده. از آثار خود آلتوسر «علم و ایدئولوژی»، «لنین و فلسفه» و «ماکیاولی و ما» به فارسی برگردان شدهاند.
✴️ #مارک_لوی (Marc Levy) (زاده 16 اکتبر 1961) نویسنده فرانسوی است. رمانهای او به بیش از 40 زبان ترجمه شدهاند و از برخی از آنها فیلم نیز تهیه شدهاست. از آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان «سایه دزد»، «حرف هایی که نگفتیم»، «سفر عجیب آقای دالدری»، «اگر می شد از نو بنا کرد چه»، «تا تو هستی» و «اگر حقیقت» را نام برد.
16 اکتبر 2018
✴️ #گونتر_گراس (Günter Grass) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ - درگذشته ۱۳ آوریل ۲۰۱۵) نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس، گرافیست و مجسمهساز آلمانی بود. گراس در سال ۱۹۹۹ برنده جایزه #نوبل ادبیات شد. مشهورترین رمانهای او «طبل حلبی» و «سالهای سگ» است. هر دو این کتابها را #نشر_نیلوفر با ترجمه #سروش_حبیبی و #حسن_نقره_چی منتشر کرده. این دو اثر به همراه «موش و گربه» مجموعهی سهگانهی دانتسیگ گراس هستند. «میرایی»، «شهر فرنگ»، «قرن من» و «در حال کندن پوست پیاز» از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی هستند. کتابی با نام «گونتر گراس» توسط #هاینریش_فورم_وگ نوشته شده که زندگی و آثار گراس را مورد بررسی قرار داده. این اثر توسط #نشر_کتاب_پارسه منتشر شده.
🎬 The Tin Drum (1979)
✴️ #اسکار_وایلد (Oscar Wilde) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ - درگذشته ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰) شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرلندی بود. وایلد در سال ۱۹۰۰ در عین گمنامی در شهر پاریس دیده از جهان فروبست. امروزه همه، کتابهایش را میخوانند و از آنها لذت میبرند؛ ولی در زمان حیات وی این گونه نبود. مردم دهه ۱۸۸۰ کتاب «تصویر دوریان گری» را پر از ایدههای شیطانی میدانستند. این کتاب توسط افراد مختلف به فارسی ترجمه شده که از این میان میتوان به ترجمه #داریوش_شاهین و #ابوالحسن_تهامی اشاره کرد. از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان «شاهزاده خوشبخت»، «سالومه»، «روح کانترویلا»، «ماهیگیر و روحش» و «شوهر دلخواه و زن بیاهمیت» را نام برد.
✴️ #یوجین_اونیل (Eugene O'Neill) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۸۸۸ - درگذشته ۲۷ نوامبر ۱۹۵۳) نمایشنامه نویس برجستهی آمریکایی بود که برندهی جایزهی ادبی #نوبل در سال ۱۹۳۶ شد. اونیل در همه مکاتب، سبکها و گونههای ادبی-نمایشی، طبع آزمایی کرده. از وی آثار بسیاری به فارسی برگردان شده که از این میان میتوان «گوریل پشمالو»، «فواره»، «داینامو»، «پیوند»، «امپراتور جونز»، «همه فرزندان خداوند بال دارند» و «روزهای بی پایان» را نام برد. بیشتر این آثار توسط #نشر_سبزان منتشر شده.
✴️ #ژنویو_لوید (Genevieve Lloyd) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۴۱) فیلسوف، نویسنده و فمینیست استرالیایی است. شناختهشدهترین اثر وی «عقل مذکر» است. #نشر_نی این کتاب را با ترجمه #محبوبه_مهاجر منتشر کرده. از این نویسنده اثر دیگری با نام «هستی در زمان» توسط #نشر_فرهنگ_جاوید منتشر شده.
✴️ #لوئی_آلتوسر (Louis Althusser) (زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۱۸ - درگذشته ۲۲ اکتبر ۱۹۹۰) فیلسوف مارکسیست فرانسوی بود. درباره آلتوسر و اندیشههای وی کتابی توسط #لوک_فرتر نوشته شده که #نشر_مرکز آن را منتشر کرده. از آثار خود آلتوسر «علم و ایدئولوژی»، «لنین و فلسفه» و «ماکیاولی و ما» به فارسی برگردان شدهاند.
✴️ #مارک_لوی (Marc Levy) (زاده 16 اکتبر 1961) نویسنده فرانسوی است. رمانهای او به بیش از 40 زبان ترجمه شدهاند و از برخی از آنها فیلم نیز تهیه شدهاست. از آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان «سایه دزد»، «حرف هایی که نگفتیم»، «سفر عجیب آقای دالدری»، «اگر می شد از نو بنا کرد چه»، «تا تو هستی» و «اگر حقیقت» را نام برد.
Telegram
attach 📎
پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
گونتر گراس نویسنده طبل حلبی برنده جایزه نوبل
🔵 «من فکر میکنم آنچه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که :
غالباً ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد. با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.»
#گونتر_گراس (۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ ـ ۱۳ آوریل ۲۰۱۵)
🖌 نقاش، مجسمهساز و نویسندهی نامی آلمان
📖 برنده جایزهی نوبل ادبیات
📚 صاحب رمان مشهور «طبل حلبی»
غالباً ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد. با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.»
#گونتر_گراس (۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ ـ ۱۳ آوریل ۲۰۱۵)
🖌 نقاش، مجسمهساز و نویسندهی نامی آلمان
📖 برنده جایزهی نوبل ادبیات
📚 صاحب رمان مشهور «طبل حلبی»
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که: غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
#گونتر_گراس / طبل حلبی
#گونتر_گراس / طبل حلبی
ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪﺁﻭﺭﺗﺮﯾﻦ ﻋﮑﺲﻫﺎ، ﺁﻥﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻝ، ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﻭ ﻓﻠﺶ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ، ﻫﺮﮔﺰ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﻧﺪ!
#طبل_حلبی
#گونتر_گراس
#طبل_حلبی
#گونتر_گراس
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که :
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند !
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.
#گونتر_گراس نقاش ، مجسمه ساز و نویسنده ی بزرگ آلمانی و برنده جایزه ی نوبل ادبیات . صاحب رمان مشهور #طبل_حلبی
💐 16 اکتبر ، #زادروز گونتر گراس
📚🍃
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند !
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.
#گونتر_گراس نقاش ، مجسمه ساز و نویسنده ی بزرگ آلمانی و برنده جایزه ی نوبل ادبیات . صاحب رمان مشهور #طبل_حلبی
💐 16 اکتبر ، #زادروز گونتر گراس
📚🍃
✍🌺نشستم بافتم با خود هزاران زه کمانم را
ولی دیدم که این تیرم نمی گیرد به خلخالش
#بینا(ایرج جمشیدی)
✍🌺مردی به شوق زنگ دری را زد
انسو کبوتری پرید از شاخه
طفلی به گریه صدا زد مادر
وعشق در صدایت پنهان بود
«فریال, فریال »
چه لحظه ماندگاری
تقسیم می شدی باعشق
کودکی به دامنت می آویخت
مردی دست در دستت
از کوچه می گذشت
ومن مبهوت
#بینا(ایرج جمشیدی)
✔️🌺درود شبتان زیبا وسرشار از عشق واندیشه.کرونا را جدی بگیرید موج جدید شدیدتر از قبل وجهش یافته است
✍🌺کتابخانه ها می توانند دروازه رهایی از جهل و خشونت باشند
📗صدای دلنشینات هنوز در گوشم است وقتی در پاسخ به سؤال کودکانهام که پرسیده بودم: چگونه این همه داستان بلدی؟ گفتی: «چگونه ممکن است زنده باشیم و داستانی برای تعریف کردن نداشته باشیم؟»
#داستایفسکی📚
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که:
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
📕 کتاب:طبل حلبی
✍🏻 #گونتر_گراس📕
ولی دیدم که این تیرم نمی گیرد به خلخالش
#بینا(ایرج جمشیدی)
✍🌺مردی به شوق زنگ دری را زد
انسو کبوتری پرید از شاخه
طفلی به گریه صدا زد مادر
وعشق در صدایت پنهان بود
«فریال, فریال »
چه لحظه ماندگاری
تقسیم می شدی باعشق
کودکی به دامنت می آویخت
مردی دست در دستت
از کوچه می گذشت
ومن مبهوت
#بینا(ایرج جمشیدی)
✔️🌺درود شبتان زیبا وسرشار از عشق واندیشه.کرونا را جدی بگیرید موج جدید شدیدتر از قبل وجهش یافته است
✍🌺کتابخانه ها می توانند دروازه رهایی از جهل و خشونت باشند
📗صدای دلنشینات هنوز در گوشم است وقتی در پاسخ به سؤال کودکانهام که پرسیده بودم: چگونه این همه داستان بلدی؟ گفتی: «چگونه ممکن است زنده باشیم و داستانی برای تعریف کردن نداشته باشیم؟»
#داستایفسکی📚
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که:
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
📕 کتاب:طبل حلبی
✍🏻 #گونتر_گراس📕
🌺✍دل تنگ
بهانه خانه می گیرد شب
کودک خیال
در پشت پرچین بی دلیهایت
نیستی و چای سرد می شود
طعم دهانت
بر فنجان مانده است
وبوسه ات داغ
از دهان نمی افتد
کسی چراغ راهرورا
روشن گذاشته
تا بوسه هایت
راه گم نکنند
#بینا(ایرج جمشیدی)
🌺مارا به چشمه خورشید وعده بود
به جویهای محبت
به عشق
به صبح
به برادری
اکنون که
چشمه ها خشکیده است
با خود چه بکاریم
این روزهای تیره را
#بینا(ایرج جمشیدی)
✔️🌺درود شبتان زیبا و پر از عشق
مراقب سلامتیتان باشید
✍🌺کتاب بخوانید وکتابخوانی را ترویج کنید
✔️🌺من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که:
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
#معرفی_کتاب
📕 طبل حلبی
✍🏻 #گونتر_گراس📗
بهانه خانه می گیرد شب
کودک خیال
در پشت پرچین بی دلیهایت
نیستی و چای سرد می شود
طعم دهانت
بر فنجان مانده است
وبوسه ات داغ
از دهان نمی افتد
کسی چراغ راهرورا
روشن گذاشته
تا بوسه هایت
راه گم نکنند
#بینا(ایرج جمشیدی)
🌺مارا به چشمه خورشید وعده بود
به جویهای محبت
به عشق
به صبح
به برادری
اکنون که
چشمه ها خشکیده است
با خود چه بکاریم
این روزهای تیره را
#بینا(ایرج جمشیدی)
✔️🌺درود شبتان زیبا و پر از عشق
مراقب سلامتیتان باشید
✍🌺کتاب بخوانید وکتابخوانی را ترویج کنید
✔️🌺من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که:
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
#معرفی_کتاب
📕 طبل حلبی
✍🏻 #گونتر_گراس📗
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🌺دیدم میان خاطر من می زنی صدا
هر شب نشسته به جان می نگارمت
با خنده ای به لب همه تن شوق می شوی
وقتی که در میان بغل می فشارمت
با مهر مهربانی و پاییز سرخوشی
با نغمه ای چو ساز به صدا در میارمت
لب بر لبت نهاده به خوابم میان شعر
چون جبه بلند شبی دوست دارمت
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✍🌺برگ افتاده ای در باد
فصل پاییز همسفر با باد
می رود هرکجا هرانچه بادا باد
عاقبت خاک میگردد
هرکه از ریشه اش جدا افتاد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✔️🌺درود شبتان بخیر ودر آرامش شاد بمانید
✍🌺کتاب بخوانید وکتابخوانی را به اطرافیانتان توصیه کنید.کتابخوانها تسلیم جهل وخشونت نمی شوند وهمیشه طرفدار حفظ محیط زیست می مانند 📗
📗🌺من فکر میکنم آن چه موجب
رنجش آدمها از یکدیگر میشود،
این است که: غالبا ما آدمها توقع
داریم طرف مقابلمان، به تمام
وقایع دنیا از زاویهی دید ما
نگاه کند! در صورتی که درون
هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود
دارد که با پذیرش این تفاوتها،
روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.
#گونتر_گراس📚
هر شب نشسته به جان می نگارمت
با خنده ای به لب همه تن شوق می شوی
وقتی که در میان بغل می فشارمت
با مهر مهربانی و پاییز سرخوشی
با نغمه ای چو ساز به صدا در میارمت
لب بر لبت نهاده به خوابم میان شعر
چون جبه بلند شبی دوست دارمت
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✍🌺برگ افتاده ای در باد
فصل پاییز همسفر با باد
می رود هرکجا هرانچه بادا باد
عاقبت خاک میگردد
هرکه از ریشه اش جدا افتاد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✔️🌺درود شبتان بخیر ودر آرامش شاد بمانید
✍🌺کتاب بخوانید وکتابخوانی را به اطرافیانتان توصیه کنید.کتابخوانها تسلیم جهل وخشونت نمی شوند وهمیشه طرفدار حفظ محیط زیست می مانند 📗
📗🌺من فکر میکنم آن چه موجب
رنجش آدمها از یکدیگر میشود،
این است که: غالبا ما آدمها توقع
داریم طرف مقابلمان، به تمام
وقایع دنیا از زاویهی دید ما
نگاه کند! در صورتی که درون
هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود
دارد که با پذیرش این تفاوتها،
روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.
#گونتر_گراس📚
امروز دیگر قهرمانی وجود ندارد که داستانش را بنویسند. چون دیگر فردِ به خود معتقدی باقی نمانده و اصلا خودباوری برافتاده و انسان تنهاست. و تنهایی آدمها همه به هم میماند و آدمها تودهای تنها و بینام و بیقهرمانند.
📒 طبل حلبی
#گونتر_گراس
📒 طبل حلبی
#گونتر_گراس