پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
۱۳ بهمن زادروز #بزرگ علوی

( زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ تهران -- درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ برلین ) نویسنده

آقابزرگ علوی فرزند ابوالحسن، از روشنفکران مشروطه خواه بود.
بزرگ علوی در نوجوانی همراه پدر به اروپا رفت و در برلین به تحصیل پرداخت. پس از فراغت از تحصیل در رشته تعلیم و تربیت، به ایران بازگشت و در شیراز مشغول تدریس شد.
در ۱۳۰۷ به تهران آمد و کار تدریس را دنبال کرد و در همین سالها با سه تن دیگر از جمله صادق هدایت گروه "ربعه" را تشکیل دادند و سلسله بحثهای نوین ادبی را آغاز کردند.
شوق داستان نویسی را صادق هدایت در او بارور ساخت.
مجموعه داستان کوتاه چمدان (۱۳۱۳) نخستین اثر بزرگ علوی است. بزرگ علوی در این مجموعه با به کارگیری نثر ساده و انشای روان و بازتاباندن فرهنگ عامه و تصویر ناکامی ها و سیه روزیهای مردم ، به سبک محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت نزدیک شده است، با این اختلاف که شخصیتهای داستانهای علوی به لحاظ تحرک و پویایی اجتماعی با شخصیتهای داستانهای هدایت که "نگرشی دیگرگونه" نسبت به جهان دارند، فرق می کنند.
بزرگ علوی در سال ۱۳۱۵ به اتهام داشتن افکار سوسیالیستی با جمعی دیگر از همفکرانش به زندان افتاد و تا شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماند.
یادداشتهای علوی در سالهای زندان روی کاغذ قند و سیگار و پاکتهای میوه به صورت پنهانی نوشته می شد و پس از آزادی از زندان دستمایه نگارش دو گزارش داستان گونه ی او شد.
علوی در شهریور ۱۳۲۰ به اتفاق یاران همفکر خود از زندان آزاد شد و به فعالیتهای حزبی پرداخت.
او کتاب ورق پاره های زندان را در ۱۳۲۰ و پنجاه و سه نفر را در ۱۳۲۱ منتشر کرد.
حوادث سیاسی داخلی او را بار دیگر در سال ۱۳۲۷ به زندان فرستاد و این بار دو سال در زندان ماند.
در ۱۳۲۹ از زندان آزاد شد و در زمانی که کشور صحنه تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، بزرگ علوی نیز متاثر از سیاست روز در زمینه های گوناگون قلم می زد. او در همین سالها برجسته ترین اثر هنری این دوره از نویسندگی خود یعنی داستان نیمه بلند چشمهایش را نوشت و در ۱۳۳۱ به چاپ رساند.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۳۲ برای معالجه چشم به آلمان رفت و وقوع کودتا در ۲۸ امرداد همان سال بازگشت او را به ایران منتفی ساخت و برای همیشه در آلمان ماند و در برلین به تدریس زبان و فرهنگ ایران پرداخت.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۵۸ به تهران آمد و پس از چندی دوباره به آلمان بازگشت.
و سرانجام در ۲۱ بهمن سال ۱۳۷۵ بر اثر سکته قلبی در برلین درگذشت.
📚🍃
من اگر از شما صداقت و صمیمت می خواهم،
اول باید خودم با شما صادق و صمیمی باشم ...


#بزرگ علوی

📚🍃


شنبه 13 بهمن 1397
2 فوریه 2019



❄️ سیّد مجتبی آقابزرگ علوی شهرت‌یافته به #بزرگ_علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ - درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵) نویسندهٔ واقع‌گرا، روزنامه‌نگار و استاد زبان فارسی ایرانی بود. او را همراه #صادق_هدایت و #صادق_چوبک، پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. «چشم‌هایش» رمان برجستهٔ علوی است و چاپ نخست آن در سال ۱۳۳۱ صورت گرفت. «ورق‌پاره‌های زندان»، «سالاری‌ها»، «چمدان» و «گیله مرد» از دیگر آثار او هستند.

❄️ جیمز آگوستین آلویسیوس جویس یا #جیمز_جویس ‏(James Augustine Aloysius Joyce) (زاده ۲ فوریه ۱۸۸۲ - درگذشته ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱) نویسنده ایرلندی بود. گروهی رمان «اولیس» وی را بزرگ‌ترین رمان سده بیستم خوانده‌اند. او همراه ویرجینیا وولف از اولین کسانی بودند که به شیوهٔ جریان سیال ذهن می‌نوشتند. از آثار منتشر شده وی در ایران می‌توان «دوبلینی‌ها» ،«دو ولگرد»، «موسیقی مجلسی»، «چهره مرد هنرمند در جوانی» و «تبعیدی‌ها» را نام برد. متن کامل اولیس در ایران اجازه انتشار نیافته است!

❄️ #آین_رند (Ayn Rand) (زاده ۲ فوریه ۱۹۰۵ – درگذشته ۶ مارس ۱۹۸۲) رمان‌نویس، فیلسوف، نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس روسی - آمریکایی بود. از او رمان‌ پرفروش «سرچشمه» توسط #مینا_شریفی_ثابت به فارسی برگردان شده است. «سرود مقدس»، «بیانیه‌ی مکتب رمانتیک» و «فضیلت خودخواهی» از دیگر آثار ترجمه شده آین رند به فارسی هستند.

❄️ #فیلیپ_کلودل (Philippe Claudel) (زاده 2 فوریه 1962) نویسنده و کارگردان فرانسوی است. رمان «جان های خاکستری» برجسته‌ترین اثر وی به شمار می‌آید. این رمان با همبن نام توسط #نشر_قطره و با نام «جان‌های افسرده» توسط #نشر_پارسه منتشر شده است. کتاب‌های «نوه‌ی آقای لین»، «بازپرسی» و «مرواریدهای پشیمانی» از دیگر آثار منتشر شده کلودل در ایران هستند.
#بزرگ علوی

( زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۲ تهران -- درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ برلین ) نویسنده

آقابزرگ علوی فرزند ابوالحسن، از روشنفکران مشروطه خواه بود.
بزرگ علوی در نوجوانی همراه پدر به اروپا رفت و در برلین به تحصیل پرداخت. پس از فراغت از تحصیل در رشته تعلیم و تربیت، به ایران بازگشت و در شیراز مشغول تدریس شد.
در ۱۳۰۷ به تهران آمد و کار تدریس را دنبال کرد و در همین سالها با سه تن دیگر از جمله صادق هدایت گروه "ربعه" را تشکیل دادند و سلسله بحثهای نوین ادبی را آغاز کردند.
شوق داستان نویسی را صادق هدایت در او بارور ساخت.
مجموعه داستان کوتاه چمدان (۱۳۱۳) نخستین اثر بزرگ علوی است. بزرگ علوی در این مجموعه با به کارگیری نثر ساده و انشای روان و بازتاباندن فرهنگ عامه و تصویر ناکامی ها و سیه روزیهای مردم ، به سبک محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت نزدیک شده است، با این اختلاف که شخصیتهای داستانهای علوی به لحاظ تحرک و پویایی اجتماعی با شخصیتهای داستانهای هدایت که "نگرشی دیگرگونه" نسبت به جهان دارند، فرق می کنند.
بزرگ علوی در سال ۱۳۱۵ به اتهام داشتن افکار سوسیالیستی با جمعی دیگر از همفکرانش به زندان افتاد و تا شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماند.
یادداشتهای علوی در سالهای زندان روی کاغذ قند و سیگار و پاکتهای میوه به صورت پنهانی نوشته می شد و پس از آزادی از زندان دستمایه نگارش دو گزارش داستان گونه ی او شد.
علوی در شهریور ۱۳۲۰ به اتفاق یاران همفکر خود از زندان آزاد شد و به فعالیتهای حزبی پرداخت.
او کتاب ورق پاره های زندان را در ۱۳۲۰ و پنجاه و سه نفر را در ۱۳۲۱ منتشر کرد.
حوادث سیاسی داخلی او را بار دیگر در سال ۱۳۲۷ به زندان فرستاد و این بار دو سال در زندان ماند.
در ۱۳۲۹ از زندان آزاد شد و در زمانی که کشور صحنه تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، بزرگ علوی نیز متاثر از سیاست روز در زمینه های گوناگون قلم می زد. او در همین سالها برجسته ترین اثر هنری این دوره از نویسندگی خود یعنی داستان نیمه بلند چشمهایش را نوشت و در ۱۳۳۱ به چاپ رساند.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۳۲ برای معالجه چشم به آلمان رفت و وقوع کودتا در ۲۸ امرداد همان سال بازگشت او را به ایران منتفی ساخت و برای همیشه در آلمان ماند و در برلین به تدریس زبان و فرهنگ ایران پرداخت.
بزرگ علوی در فروردین ۱۳۵۸ به تهران آمد و پس از چندی دوباره به آلمان بازگشت.
و سرانجام در ۲۱ بهمن سال ۱۳۷۵ بر اثر سکته قلبی در برلین درگذشت.
میزان اهمیت ما به شکم و مغزهامون از مقایسه تعداد کتابسراها و کبابسراهای شهرمون مشخص میشه.
افسوسِ قضیه در اینه که بیشترین جایی که ما به مغز اهمیت می دیم تو کله پاچه فروشیه
اونم نه برای فکر کردن، بلکه برای خوردن!

📚گیله مرد
👤#بزرگ_علوی
آدم‌ها را به میزان درکشان بسنج نه به اندازه‌ی مدرکشان؛ چرا که فاصله‌ی زیادی از مدرک تا درک وجود دارد. مدرکی که درک بالاتری به‌ ارمغان نیاورد، کاغذپاره‌ای بیشتر نیست. مهم‌ترین نشانه‌ی درک بالاتر تواضع بیشتر است.

📕 گیله مرد
✍🏻 #بزرگ_علوی📚
بعضی چیزها را نمی‌شود گفت.
بعضی چیزها را احساس می‌کنید.
رگ و پی شما را می‌تراشد،دل شما را آب می‌کند، اما وقتی می‌خواهید بیان کنید می‌بینید که بی‌رنگ و جلاست!
مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست اما آن روح،آن چیزی که دل شما را می‌فشارد، در آن نیست...!

📕 چشم هایش
✍🏻
#بزرگ_علوی📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده، کسی که از سرما نلرزیده، کسی که شب تا سحر بی خواب نمانده، چگونه ممکن است از سیری، از گرما، از پرتو آفتاب صبح لذت ببرد.

#بزرگ_علوی
سالروز درگذشت

سیّد مجتبی آقا
بزرگ علوی 
(۱۳ بهمن ۱۲۸۲ - ۲۱ بهمن ۱۳۷۵)

نویسندهٔ واقع‌گرا، سیاست‌مدار چپ‌گرا، روزنامه‌نگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگ‌نامه‌ نویسی نیز پرداخت. او را همراه صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی میدانند.



من هیچ‌وقت در زندگی نفهمیده‌ام که چه می‌خواهم، همیشه قوای متضادی مرا از یک‌ سو به‌ سوی دیگر کشانده و من نتوانسته‌ام دل و جانم را فدای یک‌ طرف بکنم و طرف دیگر را از خود برانم. بدبختی من همین است. همیشه دودل بوده‌ام. همیشه با یک پا به‌ طرف سراشیبی و با پای دیگر رو به بلندی رفته‌ام و در نتیجه وجود من معلّق بوده است.

📕 چشمهایش

#‌بزرگ_علوی
میزان اهمیت ما به شکم و مغزهامون از مقایسه تعداد کتابسراها و کبابسراهای شهرمون مشخص میشه.
افسوسِ قضیه در اینه که بیشترین جایی که ما به مغز اهمیت می دیم تو کله پاچه فروشیه
اونم نه برای فکر کردن، بلکه برای خوردن!

📕 گیله مرد
#بزرگ_علوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقاشی کردن ، شبیهِ چیزی را کشیدن ،
خطِ موزون و رنگ‌های مناسب را
پهلوی هم گذاشتن ،
این آن چیزی است که
شما می‌توانید در مدرسه یاد بگیرید .

اینها قواعد و اصولی دارد
و هر کسی که چند سالی کار کند ،
یاد می‌گیرد .

من هم این کار را بلد بودم .
اما آن روز چیزی که از من برنمی‌آمد ،
خَلقِ عَوالم و احساسات بود :
یعنی یک اثرِ هنری ...

شادی ای را که در زندگی احساس کرده‌اید ،
دردی را که چشیده‌اید ،
اضطرابی را که از اِدراکِ حادثه
به شما دست داده است ،
ذلتی را که تاب آورده‌اید ،
انتظار ، شوق ، دلهره ، ترس ، وحشت ،
حسرت ، ناکامی ، بیکسی ،
اینها را منعکس کردن ــ به طوری که
تماشاگر نیز
همین عواطف را احساس کند ــ

آموختنِ این دیگر کارِ دشواری است
و از دستِ معلمِ نقاشِ شما ،
هرچه هم فریفته ی رخِ زیبای‌تان باشد ،
بر نمی‌آید ...






نویسنده :#بزرگ_علوی

کتاب : #چشمهایش🪴