پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
299 subscribers
31.7K photos
10.6K videos
7.31K files
8.8K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
✍️ترنج ودست مرا تا بریده چشمانت
بگو علاج کند زخم من بقربانت
هنوز هم این سوار قبیله ی شعر
به رسم بزکشی امده است مهمانت
#ایرج‌_جمشیدی‌_بینا
✍️🌺درود صبحتان بخیر و با شادی روزتان فرخنده و کامیاب.🌾🍂🌿
🍁🍀🎋آنچه که می‌تواند به زندگی تو معنی و مفهوم بدهد، وقف خودت در راه دوست‌داشتن و عشق به دیگران است، وقف خودت به جمعیت اطرافت، و وقف خودت به خلق پدیده‌هایی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد.

👤میچ البوم
📚سه شنبه ها با موری

🖋️🌿نخواب ارام وشب رازیر و روکن
نگاه تازه ای از روبه رو کن
میان آینه تصویر کن عشق
بر آن نقشی بزن پس گفتگو کن

🖋️🌿ترنج ودست مرا تا بریده چشمانت
بگو علاج کند زخم من بقربانت
هنوز هم سواره نظام قبیله ی شعر
به رسم بزکشی امده است مهمانت
🖋️🌿شب گذشته بود وصبح تا سلام کرد
آفتاب عشق می دمید از ستیغ کوه
نور می دمید و روشنی حیات بود
جنبشی وگفتگو
در نوازشی به چشمهای کوچه،
بر درخت و آب
در میان خنده های باد
تا گشوده پلک شهر 
روشنی دمیده بود
نغمه جان گرفته بود
باد می وزید وبرگ
قاصد دوباره بود
شهر می نوشت تا پیام را
خط به خط به باد داده
خواب والسلام را
مرد باقلی فروش
پیش خود حساب کرد
نقش های تازه را و نعش ها
تا برآن حصار چیره گشته بود
سایه ها
حسرتی به دل نداشت
بی خیال هر چه که گذشته بود
بر نماد قدرتش سلام کرد
روی چون لبو وسوز سرد
گاریش بدوش تا گرفته 
شهر رنگ تازه ای گرفته بود
پشت سر خبر که می رسید
شهر وانتظار
گام های کوچک ستاره بر حصار بود
هم قطار رفته بود و آخرین قمار بود
گرگ پیر طالبان به گله ی خیال تا زده
اب بسته پیشکش حصار بود
چفیه بسته در هوای انتحار
زندگی ولی عجیب صاحب اختیار بود
بختیار نور صحنه خالی از غبار
چشم های ان غزال
خوانشی دوباره داشت
با غزل هزار بود پای کار 
ونغمه برکشیده بود
نقش ها ونعش ها
پل برای انفجار بود

پای قندهار را بریده
دست بلخ قطع ودار بود
هر هزاره مرد
در بدر چو پار بود
آبها به آسیاب بامیان
غارها نمای افتخار بود
زندگی لبوی خویش می فروخت
زاهدان نماد انتظار بود
گل به طعنه بوی خویش می گروخت
تا عطار وطبله پای دار بود
صبح بی خیال
چشم می گشود وشهر بر روال پار بود
زیر گوش باد گفت
این ملال هم گذشتنی است
پنجه را نشان باد کرد
باد تازه می وزید وانتظار


    
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📗برای مردم غمگین زندگی در شهر آسانتر است. در شهر شخص می تواند صد سال زندگی کند بدون انکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...!

📚 موسیقی مرگ
👤 لئو تولستوی

✍️دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند
گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟
سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم
گارسون: چرا یک الاغ ؟!
سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!

خیلی مسائل جزئی و کم اهمیت که در رسانه‌های ما مطرح میشود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود.
✍️🌺درود دوستان جان صبح زیبایتان به خیر وشادی آفتاب عمرتان بلند وهمیشه تابان و عشق همراه همیشگی تان قدر لحظه لحظه ی نفس کشیدن را بدانیم وبه انسان وطبیعت عشق بورزیم یادمان باشد فرصت کوتاهتر از آن است که می اندیشیم خشونت در مقابل طبیعت وانسانها هیچ توجیح منطقی ندارد وناشی از جهل انسانهاست که ابزار سرکوب قدرتها ودیکتاتوری است.جوانان حزب نازی پیشوا رامقدس می دانستند ونفرتش را از کمونیستها ویهودیان می ستودند و او راناجی مذهب کاتولیک می شمردند.پایان جنگ جهانی و شکست وخودکشی هیتلر پایان یک تراژدی تاریخی برای بشریت بود بقول هانا آرنت هیتلر به واژه ها خیانت کرده بود و از مفهوم تهی شده بودند اروپا بستری از خون راتجربه کرده بود وجنون یک نفر جهانی رابه اتش کشیده بود
یادمان باشد جهان به صلح هم اندیشی  وعشق نیاز دارد
🖋️🌿اهنگ قدمهای تو بر فرش خیابان
موسیقی زیبای لطیفی است  از ایوان
تا سهره چشم تو بدزدید سرش را
دیدم به هوای تو غزلخوان شده تهران
    🖋️🌿جهان بجز از عشق چیست بگو
هزار جدول مازی که راه گم کرده است
    🖋️🌿خیال تازه شعرم  چه می شد جاودان می شد
تو را  پاییز می خواندم  به فصلش داستان می شد
🖋️🌿حالا که تو رفته ای هوا طوفانی ست
سیل امد‌ واوضاع زمین بحرانی ست
خشکیده لبان انتظار از حسرت
اصلا تو بگو که این چه سرگردانی ست
 
🖋️🌿 پیراهن ماه را می تکاند
آرزوهای دور ودرازش
روسری از سر برمی دارد
تا موهایش افشان شود
خواب رهایی دیده است
سازی که می نوازد
وعشق از سرشانه هایش می ریزد
گلهای سرخ سینه اش
سینه سرخهایی که آواز کرده اند
آزادی را
وتاریخی که می نویسد ....
  
🖋️🌿از حرم ت پرکشیده ازادی
ودستان تو را
این طایفه ی ابابیل
از پشت بسته اند
 

🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
  شراب می شود
حالا بپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
   
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒نگران مرگ نباشید ، زیاد مطالعه كنید ، غالب آنچه می ‌خوانید را فراموش كنید و كند ذهن باشید ، از عشق و فقدان جان سالم به در ببريد ، از ترفندهای كوچک استفاده كنيد ، در پستوی مغازه اتاقی خصوصی داشته باشيد ، همه چيز را زير سوال ببريد ، صميمی باشيد و با ديگران زندگی كنيد ، از خواب عادت بيدار شويد ، با ميانه‌روی زندگی كنيد ، پاسدار انسانيت ‌تان باشيد ، كاری كنيد كه هيچ‌كس قبلا نكرده است ، دنيا را ببينيد ، كارتان را خوب انجام دهيد ولی نه زياد خوب، فقط بر حسب اتفاق فلسفه ‌ورزی كنيد ، خود را رها كنيد ، عادی و ناكامل باشيد ، بگذاريد زندگی جواب خود باشد ...

#سارا_بيكول
کتاب: چطور زندگی كنيم
✍️خیال تازه ی باران و گلدان
ترنم بر لبان در زیر ایوان
چه صبح دلنشینی می شود تا
درآید سایه ی شادی غزل خوان
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود
صبحتان دل آویز به مخمل رویاهای شهریورماه زیبا
✍️🌺درود آفتاب بامدادتان بلند وفروزان صبحتان بخیر وبالبخند روزتان فرخ بر پرنیانی از شادمانی و کامیابی ها.اولین رسالت انسان لبخند  است.لبخند بر هرآنچه می گذرد بر سختیها وناتوانیها!انسان بدرستی در رنج آمده است و رنج است که انسان می سازد تا لذت زیستن وبی ملالی را درک کند یادمان باشد، ما در لحظه متولد می شویم ومحصول زمانیم.باشتاب وپر گذر! قدر بدانیم بودنمان را وان رابا انسانها وطبیعت شریک شویم که هرلحظه ان جشنی است و با غفلت از آن، انگشت حسرت به دهان می مانیم.راهزن دولتها و واقتصادهای رانتی سد همبستگی و توانمندی انسانهاست وهرلحظه با خلق بحران بخصوص در جهان سوم روح انسانها رابه بازی می گیرد و سعی دارد توان انسان را در زیست مسالمت امیز از او بگیرد وبا الینه کردنش ان را ابزاری در دست مافیاهای رنگ و وارنگ کند. اولین گام برای خلاصی ازین بردگی آگاهی است  وکتابها حاصل اندیشه ی انسانهایی است که به این درک رسیده اند وما را به سوی رهایی  هدایت می کنندکتاب بخوانیم وبه انسانها بعنوان ودیعه ای درکنار خود نگاه کنیم که می تواند به خلق جامعه ای بهتر وانسانی تر به ما کمک کند.یار هم باشیم.هیچ قله ای نیست که فتح کردنی نباشد
🖊️🌿ردیف شعرم اگر گم نموده ام نه عجب
کسی برای قافیه اینجا  غزل نمی گردد
بیار واژه که این چینی شکسته ی شعر
بجز برای تو در قالبی  عمل نمی گردد
🖊️🌿تو مپندار که رفتی وزمن دور شوی
هرچه دوری به دلم بازتو نزدیک تری
مثل شهریور ومرداد پر از حادثه ها
ذهن درگیر مرا مست و پر از شور وشری

🖊️🌿صبح است وخط تردید بر چهره ی سپیده است
این نقش پر هیاهو از چه برآن کشیده  است
گویا کسی  نگفته است از دُرد کوزه هاشان
شهریور است وساقی انگورشان رسیده است

🖊️🌿با چشمهای خسته نگاه مات
گویا هنوز هم ورق می زند
کتاب شعری را
که فصل اخرش
سپید نوشته است
واو از سِحر ان کلمات
دل نمی تواند کندن
واهسته با مداد رنگی اش
ماهی یی نقاشی می کند
که در شعر غرق می شود
وپیاله ای
که ننوشیده می ماند
 

🖊️🌿آزادی کلاهی است
که باد می برد
وانقلاب دلقک ماهری
که ان  رامی قاپد
تا با ان نمایش سیرک را
کامل کند

🖊️🌿برای زندگی لغزیده پاهایش
چو باید بگذرد
از صخره ها بیگاه
غزالی که از کمرکش
می گریزد گاه
عقاب در پی اش هشیار
جدالی تازه در کار است
  
🖊️🌿بر دفتر شعرم
نشسته شهریور
مست از شراب انگور
در انتظار پاییز
هی بر رگ خود تیغ می زند
شاید که فسد بگشاید
درد از رگان شهر
اما کسی چه می داند
از چرخش حوادث
  
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔چنین برآورد کرده‌اند که نُه دهم بیماری‌های انسان، ناشی از فشار و محنت و نکبت، زاییده از "فقر" است.
فقر سبب می‌شود زندان‌ها از دزدان و جنایتکاران پر شود. فقر انسان‌ها را به‌سوی اعتیاد و فساد و فحشا و خودکشی سوق می‌دهد.
از کودکان پاک و با استعداد و باهوش، مجرم و بزهکار می‌سازد. باعث می‌شود مردم به کارهایی دست بزنند که اگر فقیر نبودند به فکرشان هم خطور نمی‌کرد.
"عواقب معصیت‌بار فقر بی‌انتهاست...
📚قانون توانگری:
کاترین پاندر
✍️سیاستمداران اگر با هم توافق کنند، دارایی‌مان را می‌دزدند و اگر به اختلاف برسند، جانمان را...
آزادی از جمله تجملاتی است که هرکسی توان کسب آن را ندارد.

#کارل_مارکس
✍️برو ما را ببر از یاد
عزیزا نازنین یارا
که ما دیوانه دل بستیم
وپای لنگ بنشستیم
ولی این بخت لاکردار
مجال از دست ما برده است
خراب افتاده ایم این بار
ناهشیار
و برما بانگ رفتن می زنند انگار

مرادا ما هم این شب را
گروگان سر زلف تو می مالیم
و می بالیم
که با دلدار پیوستیم

    
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود شبتان بخیر ودر آرامش💐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️درود صبحتان به عشق وشادی روزتان فرخ وشاعرانه سربلند بمانید
✍️صبح است به زندگی بیا حال بده
شادی کن ونقش تازه بر خال بده
خورشید رفیق شب نمی گردد تو
با پرتو مهر خود به ان بال بده
   
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود صبحتان دل انگیز روزتان بر مدار عشق وشادی.آنچه هر روز در جهان بیش از پیش مورد تجاوز قرار می گیرد آزادی است و پدرخوانده ها اراده به تحدید ان دارند.دولت ها با دستی بلند سعی بر کنترل همه چیز در حیطه ی خود دارند و این که چه نامی داشته باشند مهم نیست تنها این مردم اند که می توانند مطالبه گر ازادی باشند و دولت ها را وادار به پذیرش حقوق خود بنمایند.کسانی که نخواهند در زیر سایه ی دولت ها زندگی کنند قطعا زندگی پر خطری دارند وهر لحظه زندگی شان تهدید می شود پاول دورف یکی از این کسان است که از شروع تلگرام حاضر به فروش خود به دولت ها علیرغم تقاضاهای مکرر نشده است و در نهایت توسط دولت فرانسه و همکاری FBI  دستگیر شده است قطعا اتهامات بیشماری همچون جولیان آسانژ بر علیه وی علم خواهد شد و چنانچه تسلیم خواست پدرخوانده ها نگردد معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود.تاکنون ادوارد اسنودن و ایلان ماسک دستگیری دروف را تجاوز به آزادی قلم داد کرده ونسبت به آینده فضای مجازی اظهار نگرانی کرده اند
🖋️🌿صبح است به زندگی بیا حال بده
شادی کن ونقش تازه بر خال بده
خورشید رفیق شب نمی گردد تو
با پرتو مهر خود به ان بال بده

🖋️🌿غزل گفتن هم از چشمان مهتاب
در آن وقتی که ما را می برد خواب
کشد رنگین کمان عشق وشادی
برآن بومی که سودا را  دهد آب
🖋️🌿شاعرانه های باد صبح
دست می کشید
بر خیال تازه ی درخت
از نوید تازه جیب کوچه پر امید
چشم باز می نمود خانه های در سکوت
خنده بر دهان درب
باز می نمود تا اشاره ای
ز پیچ کوچه می گذشت سایه ای
در هوای گرگ ومیش
ساغری گرفته بود
و نم نمک گلوی خویش تر نموده بود صبح
دست برده بر خیال وچشم خود گرفته بود
خنده می فروخت تر
بعد از آن کشیده «های» را بلند
تا نشان دهد که خواب برگرفته است
دست بر دهان نهاده، می دمد به گوش صبح
اه آن خیال کو
جنبشی گرفته نم نمک
در غریو کوچه باغ ها
هرکسی به سوی کار خویش در شتاب
با طناب زندگی به کار
رخت تازه ی خیال را به شعر می کشند
این جناب عمر می رود به جوی رفته تا
نشان دهد گذشته ها گذشته است
وجای شکوه نیست
جاده باز وراه‌ها دراز
هر کسی به سوی سرنوشت می دود
تا خیال هر خلیل خال را نشانه می رود
واز جلیل وان جلال شکوه ای بکار نیست
سهم خویش می برند
از حیات کوته نفس
مرغ در قفس
چه سر نموده نغمه باز
در هوای ساز زندگی
امید پر کشیدنش
هنوز باز
آه زندگی...
   
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📗در شبه جزیره‌ی یونان در قرن پنجم پیش از میلاد سر و کله‌ی افرادی پیدا شد اکثراً ریش‌دار که به طور غریبی "از اضطراب موقعیتی" که معاصرانشان را آزار می‌داد آزاد بودند. این مردها نه از نتایج روانی و نه از نتایج مادیِ جایگاه پایین در جامعه آسیب نمی‌‌دیدند و در مواجهه با توهین، مذمت و فقر آرام می‌ماندند. مثلاً وقتی سقراط دسته دسته طلا و جواهر را دید که در خیابان‌های آتن جا‌به‌جا می‌کردند، فریاد زد: "ببینید چه بسیارند چیزهایی که من نمی‌خواهم." همان‌طور که اسکندر کبیر وقتی از کورینتوس می‌گذشت، سراغ دیوژن را گرفت و بالاخره او را زیر درختی یافت در حالی که لباس کهنه‌ای پوشیده بود و یک درهم هم دارایی نداشت.

وقتی قدرتمند ترین مرد جهان از فیلسوف پرسید که چگونه می‌تواند به او کمک کند، دیوژن پاسخ داد: " اگر ممکن است از سر راه کنار برو. جلوی آفتاب را گرفته‌ای." سربازان اسکندر وحشت کردند و خود را برای خشم مشهور فرمانده ‌شان که قریب‌الوقوع بود آماده ساختند. اما وی فقط خندید و گفت اگر او اسکندر نبود، قطعاً دوست داشت دیوژن باشد. آنتیستنس هم به نوبه‌ی خود وقتی فهمید که عده‌ی زیادی در آتن شروع کرده‌اند به تحسینِ وی، پرسید "مگر من چه کار اشتباهی کرده‌ام ؟" امپدوکلس هم‌چنین تردیدی را درباره‌ی هوش دیگران از خود نشان داده است. او یک بار در روز چراغی روشن کرد و همان‌طور که در شهر می گشت گفت : "دارم دنبال کسی می‌گردم که عقل داشته باشد." و باز هم سقراط وقتی در بازار به وی توهین شد و کسی از او پرسید : "نگران این نیستی که روی تو اسم بگذارند؟" پاسخ داد: "چرا؟ مگر وقتی خری به من  لگد بزند باید دلخور شوم؟ "

#آلن_دوباتن
کتاب: اضطراب موقعیت
پ.ن:خورشید نگاه آزادگی از سایه ی هر دیواری بلندتر است 
#بینا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️💐یک قایق از کتاب و تو‌همراه ودلبری
تا گل بریزد از همه سو دل تو می بری
دریا کنار و چشم تو و نقش پر نگار
این خاطرات خوش همه سوداست، بهتری؟

#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️💐درود روزتان بخیر وبر پرندی از شادی وقت خوش وکامیاب.آزادی بالی است برای پرواز و گسترش عدالت وبهروزی وتحدید ان مساوی است با از دست دادن بسیاری از حقوق عامه.اما در جوامع باز در مقابل آزادی مانع بزرگ سواستفاده ی مافیاهای رنگارنگ تروریست ها و گروه های خرابکار و ابواب جمعی قدرت های مخالف ازادی است که سعی در فشل نشان دادن ان و سواستفاده برای مقاصد شوم وتهدید مخالفان و گاه ترور افراد وانفجار در اجتماعات دارند و  آزادی جمعی را نقض می کنند. اما این ها دلیل نمی شود تا ازادی به هربهانه نقض شود ویا دولت ها بخواهند در قوانین مصرحه ی آزادی دخالت کنند و یا کارافرینان وبنیان گذاران فضای مجازی را به بهانه ان تحت تعقیب قرار دهند و با هزاران دلیل تراشی وبرچسب با آنها برخورد کنند.ناتوانی دولت ها در مهار مافیاهای رنگ وارنگ و تروریسم دلیل حمله به آزادی ونقض ان نمی شود همچنان که ایلان ماسک می گوید اگر اتفاقی که برای بنیانگذار تلگرام پاول دورف افتاد  به یک روال تبدیل شود  هیچ کدام از کارآفرینان این فضا در امان نخواهند بود.مهم این است که باید ساز وکاری اندیشیده شود که تروریسم ،دیکتاتوری تجاوز وابزار بزه کاری مهار شود و جهان بتواند آزادانه از این فضا در جهت تعالی و گسترش ثروت و خرد مهار فقر و بی عدالتی و توسعه ی بهداشت ومقابله با مشکلات آب وهوایی استفاده کند.
🖋️🌿سنگ می بندم اگر بر دل نمی باشد عجب
سنگ دل این رسم را در مکتبت آموختم
سنگ گشتم بس که گفتم پاسخی نشنیده ام
از سکوت سنگی ات بس مصلحت آموختم

🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
  شراب می شود
دیگرمپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین

🖋️🌿میروم با خویش وبا تنهایی ام
بگذرم از عالم سودایی ام
چشم می بندم به روی هرچه هست
کم کنم این قصه ی رسوایی ام
می روم دیگر نمی جویم تورا
واگذارم مرکب شیدایی ام
ما زیاران قصه ای بود ونبود
انتظاری بیش از این تنهایی ام
🖋️🌿هنوز هم  تفنگ مدرا را نمی داند
و نوک مگسک به زیر خال هدف
و دست بر ماشه است
جهان چه روزهای سختی دارد
وغار نشینان مدرن
جهالت شان را 
برذهن تسخیری جن زدگان جدید
تزریق می کنند
ومرگ اسان تر از غذا

در این زمین پر از التهاب
و ناخوش حال تقسیم می شود
وجَنگ شادی دیوانی است
که جُنگ شادی از مرگ برپا کرده اند
وآسمان، زمین و دریا سهمی از حماقت شان دارد
وآزادی در خرناسه های اسلحه گم می شود
وهیئت درناک شهرها
در خون وپاندومی نفس می کشند
وقطاع طریقان باندهای سیاه
بر دست هایشان هر روز
نعشی از آزادی را
در چاه ویل گفتگو می ریزند
وتوسعه معنی مرگ دارد
وطلایه داران تمدن پی می شوند
تا شکارچیان ماهر قدرت
لم داده بنشینند
بر ویرانه های بجا مانده از آزشان
واختاپوس حرص وطمع
ببلعد جهان وجان های ازاده را

  
#ایرج_جمشیدی_بینا

,✍️📗در جمجمه‌های مدرن ما، ذهن های متعلق به عصر حجر خوابیده است. آری، حماقت بزرگی‌ست که آدمی به منظور برنده‌ شدن در بیرون، در درون ببازد.

📖: آرتور شوپنهاور
بیشتر قدرتی که در اختیار استبداد قرار می‌گیرد داوطلبانه به آن داده شده است. در زمانه‌ی استبداد، افراد پیشاپیش به این فکر  می‌کنند که اگر حکومت مستبدتری بر سر کار باشد چه از آنها  خواهد خواست و بعد بدون این‌که آن چیز از آنها خواسته شده  باشد، آن را در اختیار حکومت می‌گذارند؛...

📓در برابر استبداد

   تیموتی اسنایدر