کانال پرنیان خیال
#کسی_مرا_از_پشت_سر
صدا میزند
وقتی از تاکستان میگذرم
تو نیستی
مستی تاکستان
توهم صدای تو
وباد که در گلوگاه باغ میپیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه میبرم نژند
وپیراهن تو را نگاه میکنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش میکنم
سایه تو نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را میشمارم
#بینا
#کسی_مرا_از_پشت_سر
صدا میزند
وقتی از تاکستان میگذرم
تو نیستی
مستی تاکستان
توهم صدای تو
وباد که در گلوگاه باغ میپیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه میبرم نژند
وپیراهن تو را نگاه میکنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش میکنم
سایه تو نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را میشمارم
#بینا
#کسی_مرا_از_پشت_سر
صدا میزند
وقتی از تاکستان می گذرم
نیستی
مستی تاکستان
توهم صدایت
وباد که در گلوگاه باغ می پیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه می برم نژند
وپیراهنت را نگاه می کنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش می کنم
سایه ات نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را می شمارم
#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا
صدا میزند
وقتی از تاکستان می گذرم
نیستی
مستی تاکستان
توهم صدایت
وباد که در گلوگاه باغ می پیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه می برم نژند
وپیراهنت را نگاه می کنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش می کنم
سایه ات نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را می شمارم
#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا
#کسی_مرا_از_پشت_سر
صدا میزند
وقتی از تاکستان میگذرم
تو نیستی
مستی تاکستان
توهم صدای تو
وباد که در گلوگاه باغ میپیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه میبرم نژند
وپیراهن تو را نگاه میکنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش میکنم
سایه تو نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را میشمارم
#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا
صدا میزند
وقتی از تاکستان میگذرم
تو نیستی
مستی تاکستان
توهم صدای تو
وباد که در گلوگاه باغ میپیچد
امروز هم تنهائیم را
چون همیشه به خانه میبرم نژند
وپیراهن تو را نگاه میکنم
که خالی بر جارختی اویزان است
شب در سرم غوغایی خواهد بود
وقتی چراغ را خاموش میکنم
سایه تو نزدیکتر از همیشه
بردیوار می نشیند
ومن با انگشتانم
روزهای رفته را میشمارم
#ایـــــــــرج_جــــــــــمــــــشــــیــــــدی_بـــیـنـا