پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
310 subscribers
31.5K photos
10.4K videos
7.28K files
8.71K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Hello @durov and @Telegram
This group is not against the rules of Telegram.
And it doesn't send any pornographic or violent content. please pay attent
Download Telegram
لختی سخن پیرامون سروده ای از
استاد #ایرج_جمشیدی_بینا (۱)
#بخش_ششم


#بند_و_وضعیت_روایی_دوم:
چشمان منتظرت
از سینه کدام کبوتر برگرفته ای
آهنگ ترنم سازت را،
وقتی قطار قطار مسافر
به ایستگاه نمی رسند.


#تاویل_بند_دوم:
تلاش راوی برای عینیت بخشی ذهنی معشقوق خیلی موفق آمیز هست. چون توانسته با واژه های قطار و ایستگاه یک تجسم حسی و عینی را پیش کشد که لازمه معشوق ستایی مدرن هم همین روایت است. خطاب قرار دادن اوی غایب در بند نخست و کنون در فرم بیانی طبیعی است. راوی در دقت نظری خواسته با مواجهه کردن فضای پرسشی یک تلنگر به ذهن مخاطب زند و آن پس در این بند توصیف نماید وضعیت حضور معشوق را.
سینه کبوتر به صورت طبیعی یک برجستگی لطیف دارد و این سینه در تشبیه به چشم تا نوای ساز جابه جایی زاویه دید به گزاره های وضعی یگانه یا منفرد است. راوی از چشم های بادامی به تعبیری که شبیه جناق کبوتر هست به تبیین سازی کوک در زیبایی و صدا داشتن نگاه از عشق افرازی در می رسیم به جانب حقیقتی شعف و نمودیافته. قطار قطار مسافر از من های متکثر راوی به ختم می رسند. راوی از من های هر لحظه اش به صورتی گروهی سخن دارند تا بگوید من در همه لحظه های تکثیرشده آمدم به ایستگاه جایی که قرارمان بود ولی نیستی ات ارزانی داشت به بودن.


#بند_و_وضعیت_روایی_سوم:
و گوشی های معیوب گوشه گیر
پیغامی نمی رسانند از طلیعه بهار!


#تاویل_بند_سوم:
راوی خواسته با یک بازی زبانی به تعبیر ویتگنشتاین که دایره واژگان را در تکرار به گونه ای بسامد دهیم که بشود موسیقی روایی را دید. #ویتگنشتاین می گوید:
- بهترین راه فهمیدن زبان همان سخن روزانه و متداول که همه بکار می برند و از کاربردش چاره ندارند. (۱۷)
پس اهل قلم با داشتن دایره واژگان مشخص و معین بیانی ساختارمند خویش دست به چینش در ترکیب سازی می زند و این مهم در همه پیشه ها مرسوم هست. مثلا در فن جوشکاری همه واژگان مشخص هویدا و بیان می شوند. چنین موقعیت های مشخص و کاربردی را ویتگنشتاین به بازی های زبانی نامگذاری می کنند. کنون هم اینجا در شروع سطر فقط در زبان ادبی هست که سراینده می تواند از واژه #گوشی تا #گوشه یک واج آرایی را پیش کشد که خود نشانه دقت نظر گرفتن اندیشه های دیالکتیکی است.

راوی پس از پرسش کردن از وضعیت وجودی معشوق و آن پش توصیف مواضع حضور در ایستگاه - قرارگاه - به جانب گوشی های معیوب یعنی پیری سلوک بیانی اش را پیش می کشد. گوشی های های گوشه گیر ایهام وار از گوشی های همراه موبایل تا تلفن هم نشانه ورزی دارد. یعنی این اشیا با همه بودن حقیقی در عینیت شان شرایط انتقال پیام از بهار تو که در زمستان من جاری می شود نمی دهند‌. در سروده ای به عهد جوانی گفتم که سال ۸۳ بود:
- با تلفن هوای مان صاف نمی شود بانو
که حضورت /
سادگی بعد از باران است!
شب از نبود تو آغاز می شود (۱۸)


پایان این بخش
پاینده آزادی و جمهوری ایرانی
#آریا_پورفریاد 🍇🦉🍇