نخبگان مازندران
93 subscribers
865 photos
412 videos
25 files
639 links
نقشِ نخبگان ملی و بین المللی در توسعه همه جانبه مازندران و معرفى خرده فرهنگها(Microcultures)
Download Telegram
#اميرى
نِماشونِ سر وا دَکِته صحرا ره
داره چِله چو بَوِرده مه قِوا ره
تازه بورده شیر دَکِفه مه پِلا ره
خبر بِمو وِرْگ بَزّو مه گیلا ره
ترجمه:
غروب دلگيرى است و باد در صحرا مى پيچد و شاخ و برگ ها ى درختان قباى مرا پاره پاره كرد(از بس براى دام علوفه و غذا تهيه كردم)
گرگ در حالى به من حمله كرد و گيلا(گاو زرد) مرا دريد كه تازه قرار بود سر سفره خالى ام كه پلوى خالىِ (محصول كارم در شاليزار ) بود با شير اين گاو برايم دلچسب شود

كنايه از بى وفايى روزگار و مرگ جوان و يا فرزند دلبند و يا نان آور خانواده نيز هست.
و كنايه از عمق فقر و بد بيارى...
#اميرى_خوانى
يكى از گونه هاى #ترانه #مازندران در بيان #خرده_روايت است كه در ميان مردم مازندران جايگاه ويژه دارد و سينه به سينه تا به امروز نقل شده است.این گونه آواز از اشعار #امیر_پازواری شاعر دوره صفویه که به زبان مازندرانی گفته شده است استفاده می‌کند. این اشعار بیشتر دو بیتی و يا #رباعى است و با عبارت
«امیر گِته» (امیر گفته) شروع و در اکثر مواقع به صورت سؤال و جواب شعری آورده می‌شوند.
#شيخ_العجم و #اميرالشعرا از القاب اميرى پازوارى است.که او پس از تصرف مازندران به دست #شاه_عباس_صفوی به وی پیوست و از شاه القابی دریافت کرد.پس از مرگ شاه عباس او به #پازوار برگشت و تا آخر عمر در آنجا زندگى كرد.روایت است که وی
#ملک‌الشعرا ى دربار #خیرالنسا_بیگم مادر شاه‌عباس بود و پیش از جلوس شاه‌عباس نیز در دربار صفویه نقش برجسته‌ای داشته است. نخستین بار #الکساندر_خودزکو ایران شناس لهستانی در سال 1842میلادی از او با نام شیخ‌العجم امیر پازواری نام برد و چند سروده از او را چاپ كرد.و نيز #برنهارد_درن خاور شناس روسی با همکاری
#میرزا_محمد_شفیع_بارفروشی
در
#سن_پترزبورگ
مجموعه‌ای با نام
#کنزالاسرار
با ترجمه فارسی به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار
#رضاقلی_خان_هدایت_طبرستانی در نوشته‌هایش به پازواری اشاره کرده‌است.
شما مى توانيد در منابع زيز اطلاعات بيشترى دريافت كنيد:
١_مقدمه‌ای بر کنزالاسرار، نوشته: جهانگیر نصر اشرفی، چاپ :ساری، مقدمه (صفحات1الی10)
٢_ترانه‌های محلی ساکنان کرانه‌های جنوبی دریای خزر- الکساندر خودزکو، مترجم جعفر خمامی زاده -انتشارات سروش۱۳۸۲ تهران
با احترام
#دكتر_فردوس_حاجيان
#هيات_علمى_دانشگاه
بنيانگذار
#صلح_فرهنگى
#Cultural_Peace
كانال تلگرامى
#نخبگان_مازندران
@nokhbegan_mazandaran

http://1.bp.blogspot.com/_oUQz1nGAXlk/SZbnlqHGOFI/AAAAAAAAA2k/dGZ0dpUlpg4/s400/Photo+-+1.JPG
نخبگان مازندران
با #شاعران_شيداى_شمال #رمضان_جعفرى 🏛📜🖋🕊👇 ١_به آسمان گفتم: بیا زمین قدم بزن گفت: اگر جای خوبی بود چرا تو "سر به هوا" شدی؟! ٢_چند دهه گذشت نمى دانم دست دو خریدم پنجره را هنوز نور نشانم می دهد به بَندم بکش تا حس…
با #شاعران_شيداى_شمال
#آدم_برفى

آدم برفی ، بگو با من چرا اندیشه ات سرده
تموم تارِ احساسِت گمونم خسته از درده
گمونم بارِ اندوهی به دوشِ سرد خود داری
و یا بار گناهانت دوباره قصه سر کرده !

چرا یک گوشه کِز کردی که گویی یک هیولایی
و یا شاید که تندیس سکوت یک اهورایی
مگر منگی ، مگر سنگی ، مگر یک کوه دلتنگی
که اینگونه تب آلوده ، زمستانی تر از مایی !

تو را القصه آدمها ...بر آوُردند تا شاید
نفس هاشان کمی هم در تب و تابِ تو آساید
دو دستت را که از بازوی همت باید آرایی
یکی چوب از تراشِ شاخه های بید آراید !

بگو رد سپیدی ی گل یخ در تو کِی مُرده
بگو برق نگاهِت رو کدوم آیینه آشفته !!!
بگو تا روحِ گرمِت رو کدامین دستِ سردِ من
به شکل میتی سرد و پلاسیده در آوُرده !

تو شهر ما زمستونا اگه برفی نمی باره
واسه اینه که آدم رو ، تو سرما کم نگه داره
واسه اینه یکی رو لخت و عور و بی سر و سامون
کنارِ خطِ فقر زندگی ، آواره نگذاره !!!

نگاهت رو وَاَنداز و وَراَنداز آدم از شانه
وَراَنداز از ذغالِ صورت و اَبرو و دستانه
وَر اَنداز از سر و گردن ، کلاه و شالِ گردن را
چنانکه دلنشین آید تو را سوز زمستانه

منم گرمای قلبم رو می دَم تا در وجود تو
بتابَد آتشِ عشقی ، نه مثلِ تار و پودِ تو
نه مثلِ تار و پود تو، نه مثلِ تار و پود من
شبیه هر چه بود من ، شبیه هر چه بودِ تو

آدم برفی آدم برفی دلم مثل تو لبریزه
سَرَم یک آیه ی سردی تو این دنیای ناچیزه
تو هم آهسته آهسته ، داری می ری از این دنیا
منم آهسته آهسته ، دارم می رم ... غم انگیزه ...
#ناصر_رنجبر #قائمشهر
⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️
ناصر رنجبر از شاعران شيداى شمال است كه هر بار وقتى در شلوغى هاى
#شهر_عشق #قائمشهر گوشه اى دنج و خلوت گير مى آورد ،انگار قرار است پس از آن اتفاق غافلگير
كننده اى در شعر و شاعرى برايش رخ دهد،كه نمى داند اين جادوى كلمات خودش را هم غافگير مى كند
آدم برفى يكى از همان اتفاقات است.كه آدم را غافگير مى كند اين شعر آدم برفى آقا ناصر
#فردوس_حاجيان
زمستان ٩٦ بهمن ماه
@nokhbegan_mazandaran
👇
#Poet #Cultural_Peace
#Micro_Culture
#Globalization_Project
Or
#Globalization_Process
#پروژه_جهانى_سازى
يا
#پروسه_جهانى_شدن

#نخبگان_مازندران #مازرون_سلام
#شعر #شاعر #شاعران #مازندران
#صلح_فرهنگى #خرده_فرهنگها

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531407601785026120.jpg
‌ با #شاعران_شيداى_شمال
#فخرالعرفا_شروين

فی البداهه تقدیم به حضرت شما که نماز روی برف , ایمان جانت را به سماع شادجانی نشاند
🕊☁️☁️
برف برمأذنه بارید و نشست عشق به بار
با اذان سحرش مسجد جان شد بیدار

برف باریدکه یک رنگ شود جانِ زمین
کائنات نیز بجز سجده نداند هیچ کار

شدگل قالی برف, فرشی سجاده عشق
خم ابروی کج اش , واسطه ى این دیدار

برف بارید که تا سجده کند عرش به فرش
در نمازش شده پر , عقرب زلف کج یار

برف بارید که تا " آب "بگیرد قوت
تا بِروبَد , زِ ناشسته درونان زنگار

این همه " آب " که در قامت انسان و درخت
در نمازند که تا برف ببارد پربار

توری حجله ى عشق است تن برف سپید
روسپید روسپی آن دل که نماید اقرار

برف بارید که هر بی سر و پا چون شروین
تا گرفت عزّت مجنونیِ "هو "شد سردار
١١/بهمن/٩٦
#محمدعلى_كاظمى_سنگدهى
#سنگده #فريم
ᑭoet
ᗯiᑎteᖇ
ᒪoᐯe
ᒪoᐯe ᔕtoᖇy
🕊☁️☁️
شاعر #چكل #شروين اين روزها در سنگده فريم در غار خودشكوفايى به سر مى برد و كاهى سَرَك مى كشد و يادى از شاگردانش مى كند.گاهى در اين طى طريق تحفه اى هم نصيب اين دل ديوانه و سرِ شوريده ى ما مى شود و به هر روى حواسش هست كه هواى ما هم تازه شود با نفس هاى گرم و نشئه ى رحمانى اش
فى البداهه ى شروين كه پيشكش به شاگرد كمترين اش هديه شد عين همان نوشتار به رسم امانتدارى تقديم مى شود
𝒻𝑒𝓇𝒹𝑜𝓈𝒽𝒶𝓃𝒾𝒶𝓃
𝓅𝑒𝒶𝒸𝑒𝓅𝓇𝓀𝓂𝒾𝓉𝑒𝓇
𝓊𝓃𝑒𝓈𝒸𝑜 𝓈𝑒𝓁𝒸𝓉𝑒𝒹 𝓉𝑒𝒶𝒸𝒽𝑒𝓇
#فردوس_بقا
#قائمشهر_شهر_عشق #افراكتى
🕊☁️☁️
#صلح_فرهنگى
#صلح_با_خویشتن
#صلح_با_طبيعت
#Cultural_Peace
#Peace_with_oneself
#Peace_with_nature
ᑭeᗩᑕe
ᑭeᗩᑕeᑭᖇoᗰoteᖇ
ᑭoet
ᑌᑎᑕᒪe ᖴeᖇᗪoᔕ
#نخبگان_مازندران
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
سيمرغ هاى بلورين و جوايز
#جشنواره_فيلم_فجر٩٦

🎥سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه به فيلم حیوان به کارگردانی بهمن و بهرام ارگ
🎥سیمرغ بهترین جلوه‌های بصری به فرید ناظر فصیحی رسید برای چهارراه استانبول

🎥سیمرغ بهترین جلوه‌های ویژه میدانی به محسن روزبهانی رسید برای فیلم تنگه ابوقریب

🎥سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی به سعید ملکان رسید برای فیلم
تنگه ابوقریب

🎥عباس بلوندی بخاطر فیلم سرو زیر آب جایزه بهترین طراحی صحنه را گرفت

🎥سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس: سارا خالدی‌زاده برای فیلم بمب یک عاشقانه

🎥سیمرغ بهترین صداگذاری را محمدرضا فروتن اهدا کرد به علیرضا علویان برای دو فیلم به وقت شام و مغزهای کوچک زنگ‌زده

🎥سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری به فیلم تنگه ابوقریب و صدابردار آن رشید دانشمند رسید

🎥سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن: کارن همایونفر برای به وقت شام

🎥سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه هنرو‌تجربه اهدا شد به فیلم مغزهاى كوچك زنگ زده به کارگردانی هومن سیدی

🎥سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری جشنواره سی‌و‌ششم فیلم فجر تعلق گرفت به علیرضا زرین‌دست برای فیلم سرو زیر آب

🎥سیمرغ بلورین بهترین تدوین رسید به بهرام دهقانی و محمد نجاریان برای فیلم عرق سرد

🎥سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد به جمشیدهاشم‌پور اهدا شد برای بازی در فیلم دارکوب .
دختر آقای هاشم‌پور سیمرغ را دریافت کرد.

🎥سیمرغ بلورین بهترین نقش اول زن نصیب سارا بهرامی شد برای فیلم دارکوب
🎥دیپلم افتخار بهترین نقش اول مرد را امین حیایی برای شعله‌ور گرفت
🎥سیمرغ بلورین بهترین نقش اول مرد را امیرجدیدی گرفت برای فیلم عرق سرد و تنگه ابوقریب

🎥سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اهدا شد به کامبوزیا پرتوی برای فیلم کامیون

🎥سیمرغ بلورین دوم بهترین فیلمنامه اهدا شد به هومن سیدی برای فیلم مغزهاى كوچك زنگ زده

🎥جایزه ویژه هیات داوران به فیلم بمب یک عاشقانه به کارگردانی پیمان معادی رسید

🎥سیمرغ بلورین اول بهترین کارگردانی را ابراهیم حاتمی‌کیا گرفت برای به وقت شام

🎥سیمرغ بلورین دوم بهترین کارگردانی را بهرام توکلی گرفت برای تنگه ابوقریب

🎥سیمرغ بلورین بهترین فیلم اهدا شد به فیلم تنگه ابوقریب به تهیه‌کنندگی سعید ملکان

🎥جایزه بهترین فیلم با نگاه ملی را آقای جهانگیری اهدا کرد به فیلم سرو زیر آب

🎥بهترين فيلم از نگاه تماشاگران
مغزهاى كوچك زنگ زده

#نكته :
صحبت هاى جنجالى و متفاوت ابراهيم حاتمى كيا برترين كارگردان در مقابل دوربين و مدعوين حاضر ،اتفاق بى سابقه جشنواره امسال را پيگير شويد.
💫🏛🎥🎭🕊
كانالهاى تلگرامى
#هواداران_فردوس_حاجیان
بنيانگذار
#صلح_فرهنگى
#دكترى_تخصصى_تياتر
#پرديس_هنرهاى_زيبا
💫🎥🎭
@HajianFerdos
#TeachersMatter
#Cultural_Peace
https://t.me/joinchat/AAAAAEKGffbaoDDy7bADRA
#اميرى
نِماشونِ سر وا دَکِته صحرا ره
داره چِله چو بَوِرده مه قِوا ره
تازه بورده شیر دَکِفه مه پِلا ره
خبر بِمو وِرْگ بَزّو مه گیلا ره
ترجمه:
غروب دلگيرى است و باد در صحرا مى پيچد و شاخ و برگ ها ى درختان قباى مرا پاره پاره كرد(از بس براى دام علوفه و غذا تهيه كردم)
گرگ در حالى به من حمله كرد و گيلا(گاو زرد) مرا دريد كه تازه قرار بود سر سفره خالى ام كه پلوى خالىِ (محصول كارم در شاليزار ) بود با شير اين گاو برايم دلچسب شود

كنايه از بى وفايى روزگار و مرگ جوان و يا فرزند دلبند و يا نان آور خانواده نيز هست.
و كنايه از عمق فقر و بد بيارى...
#اميرى_خوانى
يكى از گونه هاى #ترانه #مازندران در بيان #خرده_روايت است كه در ميان مردم مازندران جايگاه ويژه دارد و سينه به سينه تا به امروز نقل شده است.این گونه آواز از اشعار #امیر_پازواری شاعر دوره صفویه که به زبان مازندرانی گفته شده است استفاده می‌کند. این اشعار بیشتر دو بیتی و يا #رباعى است و با عبارت
«امیر گِته» (امیر گفته) شروع و در اکثر مواقع به صورت سؤال و جواب شعری آورده می‌شوند.
#شيخ_العجم و #اميرالشعرا از القاب اميرى پازوارى است.که او پس از تصرف مازندران به دست #شاه_عباس_صفوی به وی پیوست و از شاه القابی دریافت کرد.پس از مرگ شاه عباس او به #پازوار برگشت و تا آخر عمر در آنجا زندگى كرد.روایت است که وی
#ملک‌الشعرا ى دربار #خیرالنسا_بیگم مادر شاه‌عباس بود و پیش از جلوس شاه‌عباس نیز در دربار صفویه نقش برجسته‌ای داشته است. نخستین بار #الکساندر_خودزکو ایران شناس لهستانی در سال 1842میلادی از او با نام شیخ‌العجم امیر پازواری نام برد و چند سروده از او را چاپ كرد.و نيز #برنهارد_درن خاور شناس روسی با همکاری
#میرزا_محمد_شفیع_بارفروشی
در
#سن_پترزبورگ
مجموعه‌ای با نام
#کنزالاسرار
با ترجمه فارسی به چاپ رساند. در ایران نیز نخستین بار
#رضاقلی_خان_هدایت_طبرستانی در نوشته‌هایش به پازواری اشاره کرده‌است.
شما مى توانيد در منابع زيز اطلاعات بيشترى دريافت كنيد:
١_مقدمه‌ای بر کنزالاسرار، نوشته: جهانگیر نصر اشرفی، چاپ :ساری، مقدمه (صفحات1الی10)
٢_ترانه‌های محلی ساکنان کرانه‌های جنوبی دریای خزر- الکساندر خودزکو، مترجم جعفر خمامی زاده -انتشارات سروش۱۳۸۲ تهران
با احترام
#دكتر_فردوس_حاجيان
#هيات_علمى_دانشگاه
بنيانگذار
#صلح_فرهنگى
#Cultural_Peace
كانال تلگرامى
#نخبگان_مازندران
@nokhbegan_mazandaran

http://1.bp.blogspot.com/_oUQz1nGAXlk/SZbnlqHGOFI/AAAAAAAAA2k/dGZ0dpUlpg4/s400/Photo+-+1.JPG
نخبگان مازندران
با #شاعران_شيداى_شمال #آدم_برفى آدم برفی ، بگو با من چرا اندیشه ات سرده تموم تارِ احساسِت گمونم خسته از درده گمونم بارِ اندوهی به دوشِ سرد خود داری و یا بار گناهانت دوباره قصه سر کرده ! چرا یک گوشه کِز کردی که گویی یک هیولایی و یا شاید که تندیس سکوت یک…

*** تریبون *** (١)
به بهانه ی مراسم " حلقه ی رندان " در استان مازندران
همیشه از تریبون بَدَم می آمد ...
که انحصاری بود در اختیار از دماغِ فیل افتادگانی که خود را تافته ی جدا بافته ای از ما می پنداشتند و می پندارند

تاریخ شاید تکرار شود اما دروغ
نمی گوید ...
برای همین است عزیزانم را به دورانی قبل از تمدن می بَرَم همانجایی که انسانهای اولیه برای بقا به تلاشی مضاعف دست
می زدند

نه کدخدایی داشتند نه اربابی که دسترنج شان را به تاراج ببرد ...

اصلن ارزش افزوده ای نداشتند که چنین عناصری را خلق کنند تا خود را ولی نعمتان جامعه بپندارند !!!
همینکه بستر اقتصادی وسعت بیشتری یافت و تولید خانوار ها از تقاضای شان پیشی گرفت این حلزون های شاخدار قد علم کردند و حق السهم خود را با عناوین مختلف از گرده ی مردم مهربان و بی خبر دریافتند !!!
و آنقدر بر کیسه ی خود افزودند که طبقه ای شکل گرفت تا از همنوعان و هم کیشان و همراهان دیروز خود بردگانی گوش به فرمان و مطیع خلق کند !!!

همینکه برده داری شکل می گیرد تریبون خلق میشود و تا میتواند رمز و راز اطاعت و فرمانبری را به توده های به ستوه آمده می آموزاند تا روال بهره کشی شکل و شمایل خود را از دست ندهد !!!
مگر انسان در بند اجازه می داد آزادی اش را مُشتی مفت خور گردن کلفت به تاراج بَرَند ...
همینجا بوده تریبون دیگری شروع به عرض اندام می کند
وسیله ای که موجبات حذف جامعه باصطلاح برده داری را تقویت
می کند و سیستم سرمایه مداری نه سرمایه داری !!! را بر ریل جامعه
می نِشانَد .
از آن پس صنعت ، غولهای تبلیغاتی خود را یکی پس از دیگری به رخ
می کشد تا آب از آبی نجنبد و دستی به فراتر نیندیشد . . .

و اکنون که سالهاست از ولادت تریبون می گذرَد شاهد گستردگی و نفوذ روز افزون این پدیده ی به ظاهر مظلوم هستیم که همچنان در اختیار بخش اندک و محدود جامعه قرار دارد تا به هر قیمتی که هست اصالت خود را که همانا برقراری و ابقاء سنتی جامعه است را حفظ کند !!!
امروزه این موجود بی دست و پا در تمامی امور به شکلی گسترده دخالت می کند و تلاش می کند برای مان به هر طریق ممکن تصمیم سازی و تصمیم گیری کند ...

ادبیات هم ... که مُدام و یکریز از فرهنگ و فرهنگ مداری می گوید نیز در چنگال این موجود بی اصل و نسَب گرفتار آمد طوری که گه گاهی خود تریبونی میشود برای اِعمال قدرت . . .

در این عرصه برای روشنتر شدن گفته هامان کمی به پرسشگری می پردازم تا مصداقی تر به موضوع بپردازیم ...

حیطه ی ادبیات به فرضِ نامی که دارد متعلق به فرهیختگان و نخبگان این حوزه محسوب میشود !!! چرایش بماند !!!
در این وادی نیز متاسفانه خط قرمز هایی تعبیه شده که اجازه نمی دهد هر کسی وارد شود !!! گویی گرفتاری های تریبون پایان یافتنی نیست

چرا که این غول بی شاخ و دُم هر جا که قدم می گذارد محیط را آلوده ی خط بازی و باند بازی های خود می کند !!!

از تلگرام که روزی به دادمان رسید گرفته تا حوزه های هنری و غیر هنری ... همه و همه درگیر خط بازی های خود هستند!!!
و به گونه ای با ادبیاتی مدرن و زیبا به استقبال نا بِخرَدی ها می رویم که گویی از اول پسر خاله ی خدا بودیم و نمی دانستیم !!!

راستی ... بهترین گزینه این است که کلاه خودمان را قاضی کنیم و قبل از هر کسی از وجود ماهمان بپرسیم ... ما چه کردیم !؟
آهای اداره ارشاد ... که با نامت داد می زنی که میخواهی مردم را ارشاد کنی !!!
از شما آغاز می کنم چقدر توانستی شرافت کاری ات را بر سیاسی گری ترجیح دهی و تریبون ملی ات را در اختیار همنوعانت بگذاری !؟
شما که برای اجرای شعر از شاعری خاص به هزار و یک شیوه از گلچین کردن و ور چین کردن و سبک سنگین کردن تن می دهید چگونه میشود در قامت یک راهنما و مرشد عمل کنید !!! به خود بیایید هنوز هم دیر نشده است . . .

و اما شما جناب سیمای ملی و فرا ملی و فرا ملیتی جمهوری اسلامی ایران ...از
شما می پرسم ... در این وادی چه کردید که اینهمه بوق در کرنا می کنید و داد می زنید ما متعلق به ملت بزرگواریم !!!
کدام ملت را می گویید !!!
شما که به خود اجازه می دهید مانع حضور و گفتگوی عادی جانباز و فرهیخته ی بزرگوار شهرم (جناب استاد فردوس حاجیان ) شوید !!! چه ادعایی دارید که ملی و میهنی هستید نه سیاسی و سیاست محور !!!
شما که با ارائه ی برخى سریالهای آنچنانی . . . فرهنگ و تمدن مازندران ... ایالت کهن و دیرین خود را خود به بازی می گیرید چه ادعایی می توانید داشته باشید که برای اقوام ایرانی احترام قائلید !!شما براى ادبيات و فرهنگ غنى مازندران چه كرده ايد؟

ناصر رنجبر _قائمشهر _97/1/24
#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان
كانال تلگرامى
#نخبگان_مازندران
#Culture #Cultural_Peace
#Mazandaran #Ghaemshahr
🏛📡🎤🌿☮️
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
*** تریبون *** (١) به بهانه ی مراسم " حلقه ی رندان " در استان مازندران همیشه از تریبون بَدَم می آمد ... که انحصاری بود در اختیار از دماغِ فیل افتادگانی که خود را تافته ی جدا بافته ای از ما می پنداشتند و می پندارند تاریخ شاید تکرار شود…
**** تریبون **** (٢)
و اکنون حوزه ی هنری ...
که به نوعی خود را به رهبری بزرگوار می چسباند تا از شر نقد و بررسی جان سالم به در ببرد !!! بفرماید چقدر و تا چه اندازه از باند بازی و رفیق بازی و سیاسی گری دور بودند !!!

همین فراخوانی که برای حضور " حلقه ی رِندان " در حوزه ی هنری استان گوش فلک را کر می کند !!! به تنهایی گویا و روشن است که چقدر هزینه میشود تا ما مازندرانی ها باز هم منفعلانه به گوش باشیم که دیگران چه می گویند !!!

اگر چه می توانستیم تنها از یکی دو تن از بزرگان طنز دعوت بعمل آوریم تا طنز پردازان مازنی را به نقد بنشینند که فایده اش حداقل اینکه مدیران این حوزه را دچار اشتباه و خبط مطلب در تصمیم گیری نمی کرد تا هزینه ی انتخاب اولیه بر هزینه های کلان دیگر افزوده نشود و سر انجام قضیه هم با شرمندگی ختم به خیر نگردد !!!

چرا موضوع به این سادگی را پیچیده می کنید و برای شاعر مازنی کنکور شعر بر پا می کنید که خدای ناکرده تقلب شاعران و نادرستی داوری ها و رفیق بازی های مرسوم مدیران و ... دامن همه را آلوده به گناهی نا بخشودنی کند !!!

بپرهیزید از اینهمه اشتباه محاسباتی که معلوم نیست از کجای مان بیرون می زنَد و کدامین بستر را آبیاری می نماید ...

همین جا جا دارد عرض کنم مدیران فعلی و قبلی حوزه ی هنری پیشتر شاهد برگزاری با شکوه تر چنین نمایشی در منزل شخصی بنده که با نام جشنواره ی" آنَش " (جشنواره ی آش نذر شعر ) بودند
اتفاقی که بالغ بر یکصد و پنجاه شاعر از استانهای گلستان ، گیلان ، تهران را در بر می گرفت که بدون آزمون و تنگنا و فیلتر های امنیتی به شعر خوانی و داوری می پرداختند . . .

در پایان بر می گردم تا کلاه خود را قاضی کنم و صراحتا بگویم ... ما نویسندگان و شاعران و پژوهشگران و سینماگران و دیگر هنرمندان این مرز پر گهر ... که هر روز ادعای جدیدی خلق می کنیم هم نتوانستیم از این قائله ی زشت برائت جوییم !!!

گویی و یا شاید به یقین ... فرهنگ و مَنِش و رفتار و کردار نیک خود را از دست دادیم که چنین در این وَرطه گرفتار آمدیم و با هیچ بالابری هم نمیشود ما را بیرون کشید !!!
مگر صنعت به دادمان بِرِسد که در آفرینش های خود جَرثقیلی خلق کند رهایی بخش . . .

ناصر رنجبر _ قائمشهر _ 97/1/24


**** شعر و بروکراسی ****

پشت همان تریبونی که هستی بمان
نشسته بر
شراره ای که از تو زبانه می کشد
و حکایتی که از من

اینکه ما را با این لباس تنگ و
کلاه گشاد چه کار
بماند
می ماند ...
با این واژه هایی که می گویند
شعر و قِلقلک
شعر و مضحکه
شعر و فکاهی
و شعر و . . .
جشنواره هایی که دارند از خجالت آب میشوند . . . چه باید کرد !؟

حالا تا گاو پیشانی سفید مجلس نشدی
همان جایی که هستی بمان

پشت تریبونی که داد می زند . . .

شعر و شعور
شعر و ترانه
و شعر و شراب . . .

ناصر رنجبر _قائمشهر _ 89 /12 /8
#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان
كانال تلگرامى
#نخبگان_مازندران
#Culture #Cultural_Peace
#Mazandaran #Ghaemshahr
🏛📡🎤🌿☮️
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
**** تریبون **** (٢) و اکنون حوزه ی هنری ... که به نوعی خود را به رهبری بزرگوار می چسباند تا از شر نقد و بررسی جان سالم به در ببرد !!! بفرماید چقدر و تا چه اندازه از باند بازی و رفیق بازی و سیاسی گری دور بودند !!! همین فراخوانی که برای حضور…
*تريبون* (٣) پاسخ فردوس حاجيان

ناصر خانِ شاعر
درودها
عرض كردم نقد شما كمى تند است و دوست ندارم تو را نيز همچون من عزلت نشين كنند!!
اگر شما اينگونه صلاح دانستيد كه عيبى نداره ولى در همين يكى دو نظرِ پساخوانشِ حضرتعالى كه به من ارسال كرديد و خواندم ،ديدم خطوط سياست زدگى حتى در ذكر اسامى و ليست كردن برخى دوستان كه مثلن از قلم جا افتاده اند، كاملن مشهود است.دوستانى كه تريبون را خواندند ،نظر كارشناسى ندادند نظر رفاقتى دادند و يك سرى اسامى را رديف كردندكه از منظر ايشان برخى خوب اند برخى نه!!

ناصرخان عزيزم بدانيم نقدِ شخص زيبا نيست كنكاش در امور شخصى بنى آدم است.!!!نقد شخصيت خوب است.شخصيت ادبى و فرهنگى و هنرى است كه سبب توسعه
مى شود

مازندران تا زمانى كه اين تفكر را داشته باشه و هر كسى با تلگرام و گروههاى مجازى خود را شاعرتر بداند و يا چند اسم بنا بر سليقه خود رديف كند به توسعه ادبى و فرهنگى و هنرى نخواهد رسيد رشد را با توسعه اشتباه نگيريم.رشد،برخى از اعضاى بدنه ى ادب و فرهنگ و هنر را ممكن است چاق كند ليك مابقى لاغر مى شود و اين چاق و لاغرى مضر است سم است
مسئولين هم كه هر جا اسم باشد تجميعِ جميعِ جهات دارند

در اين ميان برخى از "دخمه نشينان"(نه عزلت نشينان) چند شنبه هاى هر هفته و يا دوهفته در توهمى عجيب شعر خود را براى خود و اندك دخمه نشينان مى خوانند و با به به و چه چه خود را در توهم عجيب شاعرتر و شاعرتر تر و شاعرترين مى بينند و به طور خاص با ذكر نام ، به توهين آشكار فرهيختگان و شاعران ديار خود مى پردازند و براى مثال بى آنكه بيتى از فرد غايب در دخمه را شنيده باشند با ژستى شِبْه روشنفكرانه از پشت عينك ته استكانى اسم و فاميل بازى مى كنند و
كى از همه شاعرتره؟!؟
من من من من!!

سر مى دهند!!!!!
نقطه مقابل اين دخمه نشينان برخى از انجمن هاى ادبى هستند كه بدون هيچ سر وصدايى و به دور از حاشيه دورهمى هاى شاعرانه اى دارند كه قابل تحسين است

ناصر خان،من رفاقت با شما را از روى نقد تندتان بر خوانش پساساختارگرايى ام نسبت به "يك" (تاكيد بر يك)شعر از "يك" (تاكيد بر يك)شاعر جوان يافتم و آن جا فهميدم شعورمندى و بالندگى و دل به دريا زدن و بى پروا از نخبگان مرز و بوم خود تعريف كردن در كنار نقد دلسوزانه
مرامنامه ى توست و قلبت همچون گنجشككان شهر شكوفه هاى نارنج مى تپد.پس اين رفاقت را از دست نمى دهم

مردم
مردم بايد يكى را شاعرتر بدانند و يكى را نه! صاحبان گروهها و كانالهاى تلگرامى كوچك فقط گزارش دهنده اند نه تاييد كننده

متاسفانه در استانى زندگى مى كنيم كه برخى دوستان ادبى و فرهنگى و هنرى تاب و توان يك خوانش را ندارند چه رسد به نقد!!
به خوانشگران حمله مى كنند و با ورود به دنياى شخصى عجيب ترين بى حرمتى را روا مى دارند و خود را شاعر تر هنرمند تر منتقدتر و هر چه تر و ترين ها مى دانند!!

آذربايجانى ها ى غيور براى شهريار بزرگ غوغايى كردند
اينجا در مازندران نيماى بزرگ مصادره مى شود و نيماهاى جوان حنجره هاشان بسته تر از هميشه
صداشان خاموش است و پشت شيشه هاى عينك هاى ته استكانى ديده نمى شوند!
داروك ها نيز اين را به خوبى
مى دانند

مردم را فراموش كردند دنبال اسم هاى آن سوى استان هستند و اسم هاى اين طرف بديهى تر از هميشه دست نيافتنى تر شدند
چه پارادوكس عجيبى!!
"بارت"ميگويد:زمان آن فرار رسيد كه مجله هاى نشانه شناسى به روى دكه هاى خيابان بيايد"

خيابان را دريابيم

٨٠٠ سال قبل مولانايى بود و هزاران هزار شاعر
حال اين افقه الفقها شاعرتر شد و فخر رازى نشد قصه اى غريب نيست
دوستان خود را به خوارزميان متصل نكنند :"ديرى نپايد كه مغولان حمله خواهند كرد و نه تو مانى و نه من و نه او" و همين صفحات نخست "مرصادالعباد" كافيست براى دوستان مازنى ام كه
بهاءالدين ولد اين قصه ى نا نبشته را بر فخر رازى بخواند و تندى برفت و "نشابوريان" وى و مولاناى نوجوان را ارج نهادند و "عطار" در سيمايش خواند ان چه را قرار بود امروز از او به جا بماند و آتش بر دل سوختگان عالم زند
سهم "خوارزم شاه" و متوصلانش سرهاى بريده شد!(قابل توجه دخمه نشينان)
انتشار آزاد
خوانشى بر خوانش تريبون اثر استاد ناصر رنجبر

با احترام
فردوس حاجيان
#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان
كانال تلگرامى
#نخبگان_مازندران
#Culture #Cultural_Peace
#Mazandaran #Ghaemshahr
🏛📡🎤🌿☮️
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
"معرفى شما بدون دريافت هزينه"
بنا بر دستور دكتر فردوس حاجيان نخبگان گمنام،كه در حال حاضر امكان پرداخت هزينه براى تبليغ ندارند توسط شبكه زنجيره اى رسانه اى فردوس حاجيان معرفى مى شوند
🏛🦋☮️🎻🎬🎥💧
اين افراد و مجموعه شامل
دختران ، پسران ، زنان ، مردان،
دانشجويان،پژوهشگران،هنرمندان،
سينماگران ، اهالى تئاتر،شاعران،
آهنگسازان،نوازندگان،گروه كنسرت،
نقاشان،گرافيست ها،مجسمه سازان،
پزشكان جوان،وكلاى كودكان كار،
فعالان محيط زيست،معلمان،
آموزگاران داوطلب در مناطق محروم،استادان دانشگاه،مخترعان،
مبتكران، نخبگان روستا و دهكده هاى محروم زنان خودسرپرست
در ٤ بخش
#آموزش_فرهنگ_هنر_ورزش
در پايگاه خبرى تحليلى
#تا_فردوس #تافردوس
خواهد بود.
خبرها را همين جا ارسال كنيد و به آدرس پايگاه برويد
🏛🎻🎬🎥☮️🦋💧
اين پايگاه خبرى تحليلى در همين مدت كوتاه در گوگل مورد توجه مخاطبان واقع شد و ما از اين فرصت براى معرفى اين گروه استفاده خواهيم كرد
(منهاى سياست)
#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان
#هواداران_فردوس_حاجيان
#معلمان_اهميت_دارند
@HajianFerdos
#Ferdoshajian
#Ferdosgarden2018
#UncleFerdos
#Unesco_Selected_Teacher
#Cultural_Peace
#CulturalPeace
👇
#تا_فردوس #تافردوس
پايگاه خبرى تحليلى
👇

http://www.taferdos.ir/index.php