نخبگان مازندران
93 subscribers
865 photos
412 videos
25 files
639 links
نقشِ نخبگان ملی و بین المللی در توسعه همه جانبه مازندران و معرفى خرده فرهنگها(Microcultures)
Download Telegram
نخبگان مازندران
‌ با #شاعران_شيداى_شمال #ناصر_رنجبر #روز_مازندران٩٦ 🗞🖊🍀🦋 به مناسبت روز مازندران **** بَبرِ مازندران **** بدونِ شک اینجا دیگه بَبری بنام ما نیست وقتی که اسمش این روزا تو خاص و عام ما نیست اونجا که جنگلش فدای بِده بِستون شده اینجا که مَرتعی برای…
با #شاعران_شيداى_شمال
#ناصر_رنجبر
🗒🖊🗞
* بگو ببینم ****

بگو ببینم . . .

از زاویه ی بازِ کدامین خورشید آمدی

که این چنین . . . ماه

از سر و کولت بالا می رود

و این همه ابر تو را می بارد

که از شبنم هم شبنم تری و

از زلال هم . . . زلال تر

با اینهمه . . .

حالا که با تو رفیق شدم

روشن کن

چه موجی تو را می سراید

که آهنگ دریا داری

تا وحشتم از نگاهت بریزد

مثل قطره قطره ی خورشید

که در تو آب میشود و

در من . . . آتش

ناصر رنجبر
"در خواب نردبانی که شکست"

🗒🖊🗞

هر بامداد
به ياد بياوريم
مازندرانِ بُلند بالا
كجاى تاريخ ايستاده بود!؟
و
اكنون كجا!؟
#مازرون_سلام
@nokhbegan_mazandaran
👇عضو شويد👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
#شاعران_شيداى_شمال گزارشى از جلسه نقد كتاب كيوان ملكى سوادكوهى با نام : "صداى خنده ات را كم نكن" كيوان ملكى را شاعرى مى دانم كه درخلق تركيب تصويرى يا همان ميزانسن در شعر بسيار توانمند و قوى است.واژه هايى كه كيوان در اختيار دارد همه از همان واژه هاى معمول…
با #شاعران_شيداى_شمال
#كيوان_ملكى و يك حركت زيبا
اين شاعرِ طناز مازنى تورِ يك روزه اى را به سمتِ زادگاه و آرامگاه #نيما ى بزرگ راه انداخت..از #قائمشهر به سمت نور و بلده و يوش......چه قدر خوب است اين حركت هاى فرهنگى خانوادگى كه يك روزه و مشاركتى انجام مى پذيرد.٢١ آبان يكصدو بيست و يكمين سالروز تولد #نيماى_بزرگ است.
حواس مان باشد اين روزها روزهاى قشنگى است
به اينستاگرام #كيوان_ملكى برويد و شعر بسيار زيباى ايشان را به مناسبت همين اتفاق بخوانيد
شما را به تماشا مى سپارم
#فردوس_حاجیان
هر بامداد
به ياد بياوريم
مازندرانِ بُلند بالا
كجاى تاريخ ايستاده بود!؟
و
اكنون كجا!؟
#مازرون_سلام
@nokhbegan_mazandaran
🏛🖊🗞🗒
اينستاگرام كيوان ملكى
🏛🗒🖊🕊
https://www.instagram.com/p/BbWMmwihxPK/
‌ با #شاعران_شيداى_شمال
#گفتگوهاى_فردوس_كيوان
بداهه سرايى هاى #فردوس_حاجیان و #كيوان_ملكى
همراه با بداهه اى از #الهام_قريشى شاعر جوان مازندرانى
به مناسبت ٢١/آبان/٩٦ زادروز #نيما

🗒🖊🏛🕊
همه چيز از يك سپاس در گروه تلگرامى #انجمن_شاعران_شمال
آغاز شد يك حركت جمعى ساده براى پاسداشت #نيماى_بزرگ
👇🗒🖊🏛🕊
دکتر فردوس
خداوند مهرت را
از سر ما نگیرد
تو برادر من و
آفتابی
از تو آموختیم مهربانی را
صلح را
دوستی را
"كيوان ملكى"
🗒🖊🏛🕊
با من سخن بگو كيوان
"خيابان نيما"هنوز
پر از "هياهو" ست

در زادگاه "نيما"
اما
سكوت "معنا دارى "ست
پرنده اى هم پر نمى زند
حتى "*داروك" هم
حنجره اش "زخمى"است

تو اما همچون "دوره گردى"
عاشق همين "چاشت" گاهِ ديروز
دوره گردانى "كولى" وَش
را به زادگاه اش بردى
نى زدند و
هى كف زدند و
سوت كشيدند و
هورااااااااا
و
"**چَكّه سما"راه انداختند

درست دو روز مانده به
بيست و يك ابان

"***يوش"
تاريخ دوباره اش را از
حنجره ى مردى از تبار
"****نائيج"
به تماشا نشست
و "*****حجت"
تنها راوى اين حكايت بود

آه چقدر دلم مى خواست
در جماعت آن كوليانى بودم
كه با تو در اتوبوس
از "شهر عشق"
به ديار نيما مى رفتند
و در هر پيچ و خم جاده
مى خواندند:
" مى تراود مهتاب
مى درخشد شب تاب..."
اين جا اما
مردى در انتهاى جاده
"بر درِ دهكده مردى تنها"
"كوله بارش بر دوش"
از "صلح" و "مهربانى"
مى گويد
خانه اش
درست در ميانه ى خيابانى است
كه به نام "نيما"ست

من آن "كولى" دوره گردِ
همين حوالى ام
با من غريبگى مكن كيوان!
بيا دوباره
اينستاگرام هايمان را
پر كنيم از "هياهو"

خدا را چه ديدى؟
شايد خبر به گوشُ
"******شراگيم"
رسيد
و
"*******عاليه خانم"
هم
همين پنج شنبه اى كه
در پيش روست
براى مان آش نذرى پُخت

بداهه اى همراه با
شاعران #شهر_عشق
#قائمشهر

به ياد نيماى بزرگ
"فردوس حاجيان"
ساعت:١٤ مورخه ٩٦/٨/٢٠
يك روز مانده به زادروز نيما
🗒🖊🏛🕊
وای چه زیبا دکتر جان
عالی سرودی
اشکم رو درآوردی
"كيوان"
🗒🖊🏛🕊
فردوس شاعر
تو در کوچه نیما بمان
بخوان
********"ری را"
صدا می آید امشب"
از گلویی که مهر را به شهرک الفبا برد
و مثل نیما
به زبان
*********"تیرنگ "
با مداد
"**********افرا "
به نستعلیق بنویس
"دنیا خانه من است"
كيوان
🗒🖊🏛🕊
سلام
پر رنگ ترین خاطرات کودکی ما
صبح های جمعه با صدای تو
بر تصویر تلویزیون اغاز مى شد
کنارت
آن مرد در باران می آمد
و سارا انار داشت
قایقی ساختی
به آسمانی انداختی
که تا "یوش"لنگر گاهش بود
که با تو کلمات شکل شعر بود
نمى دانم
چرا هر بار که صحبت واژه و کلمه است
و "ری را" آواز می خواند
صبح جمعه است
بوی آش "عالیه" مى اید
و مرغکی در دور
شعر نویی مى خواند
الهام قريشى
🗒🖊🏛🕊

*قورباغه درختى

**نوعى از سما و حركت آيينى مازنى با حركات موزون زيبا همراه با كف زدن متوازن

***زادگاه نيما

****نام تبار و قبيله اى در غرب مازندران و روستايى به همين نام

***** حجت نائيج شاعر و مورخ مازنى

******نام فرزند نيما

******* نام همسر مرحوم نيما

********در افسانه های کهن ایرانی"ری را"به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوشیار

*********نام پرنده اى زيبا

**********اشاره به افراكتى زادگاه فردوس حاجيان و نيز نام درخت افرا
🗒🖊🏛🕊
#شعر_فردوس
#آموزش_براى_صلح
با رويكرد
#صلح_فرهنگى
#هواداران_فردوس_حاجيان
#آموزگار_صلح_ومهربانی
#سفير_آموزش_جهان
#بنيانگذار_صلح_فرهنگى
@HajianFerdos
🏛👇🕊
https://t.me/joinchat/AAAAAEKGffbaoDDy7bADRA
نخبگان مازندران
‌ ‌ با #شاعران_شيداى_شمال #گفتگوهاى_فردوس_كيوان بداهه سرايى هاى #فردوس_حاجیان و #كيوان_ملكى همراه با بداهه اى از #الهام_قريشى شاعر جوان مازندرانى به مناسبت ٢١/آبان/٩٦ زادروز #نيما 🗒🖊🏛🕊 همه چيز از يك سپاس در گروه تلگرامى #انجمن_شاعران_شمال آغاز شد يك…
با #شاعران_شيداى_شمال
#ناصر_رنجبر
🏛📜🖋🕊👇
**** همیشه تو را گوش به زنگم ****

یک نفر در من گُم میشود

با دستانی پُر از آرزو

و نگاهی که آتش در آن گُر می گیرد . . .

چشمانم را که می بندم
بیشتر او را می بینم . . .

یکریز راهی است
با کوله باری از اضطراب و
خورجینی از تردید

آنگاه که دستانم را می گُشایم
از پنجه هایم بالا می رود
که مرا در امتدادش به ماه نشان دهد

و تا زبانم را می بندم
محو می شود
تب می کند
می لرزد
می میرد

و گاهی پا هایش را چُنان محکم به زمین می کوبد . . .
تا گوش هایش کر شوند
شاید دیگر مرا نشنود

گر چه همیشه مرا گوش به زنگ است
مثل خودم
که همواره تو را گوش به زنگم

ناصر رنجبر _ در خواب نردبانی که شکست
🏛📜🖋🕊👇
#فردوس_بقا
#آموزش_براى_صلح
با رويكرد
#صلح_فرهنگى
#هواداران_فردوس_حاجيان
#آموزگار_صلح_ومهربانی
#سفير_آموزش_جهان
#بنيانگذار_صلح_فرهنگى
👇
هر بامداد
به ياد بياوريم
مازندرانِ بُلند بالا
كجاى تاريخ ايستاده بود!؟
و
اكنون كجا!؟
#مازرون_سلام
@nokhbegan_mazandaran
👇عضو شويد👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
با #شاعران_شيداى_شمال #ناصر_رنجبر 🏛📜🖋🕊👇 **** همیشه تو را گوش به زنگم **** یک نفر در من گُم میشود با دستانی پُر از آرزو و نگاهی که آتش در آن گُر می گیرد . . . چشمانم را که می بندم بیشتر او را می بینم . . . یکریز راهی است…
با #شاعران_شيداى_شمال
#رمضان_جعفرى
🏛📜🖋🕊👇

١_به آسمان گفتم:
بیا زمین
قدم بزن
گفت:
اگر
جای خوبی بود
چرا
تو "سر به هوا"
شدی؟!

٢_چند دهه گذشت
نمى دانم
دست دو خریدم
پنجره را
هنوز
نور نشانم می دهد

به بَندم بکش
تا حس بهتری
از
آزادی
داشته
باشم

#عمو_رمضان
#قائمشهر
پاييز ١٣٩٦
🏛📜🖋🕊👇
هر بامداد
به ياد بياوريم
مازندرانِ بُلند بالا
كجاى تاريخ ايستاده بود!؟
و
اكنون كجا!؟
#مازرون_سلام
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
با #شاعران_شيداى_شمال #رمضان_جعفرى 🏛📜🖋🕊👇 ١_به آسمان گفتم: بیا زمین قدم بزن گفت: اگر جای خوبی بود چرا تو "سر به هوا" شدی؟! ٢_چند دهه گذشت نمى دانم دست دو خریدم پنجره را هنوز نور نشانم می دهد به بَندم بکش تا حس…
با #شاعران_شيداى_شمال
#آدم_برفى

آدم برفی ، بگو با من چرا اندیشه ات سرده
تموم تارِ احساسِت گمونم خسته از درده
گمونم بارِ اندوهی به دوشِ سرد خود داری
و یا بار گناهانت دوباره قصه سر کرده !

چرا یک گوشه کِز کردی که گویی یک هیولایی
و یا شاید که تندیس سکوت یک اهورایی
مگر منگی ، مگر سنگی ، مگر یک کوه دلتنگی
که اینگونه تب آلوده ، زمستانی تر از مایی !

تو را القصه آدمها ...بر آوُردند تا شاید
نفس هاشان کمی هم در تب و تابِ تو آساید
دو دستت را که از بازوی همت باید آرایی
یکی چوب از تراشِ شاخه های بید آراید !

بگو رد سپیدی ی گل یخ در تو کِی مُرده
بگو برق نگاهِت رو کدوم آیینه آشفته !!!
بگو تا روحِ گرمِت رو کدامین دستِ سردِ من
به شکل میتی سرد و پلاسیده در آوُرده !

تو شهر ما زمستونا اگه برفی نمی باره
واسه اینه که آدم رو ، تو سرما کم نگه داره
واسه اینه یکی رو لخت و عور و بی سر و سامون
کنارِ خطِ فقر زندگی ، آواره نگذاره !!!

نگاهت رو وَاَنداز و وَراَنداز آدم از شانه
وَراَنداز از ذغالِ صورت و اَبرو و دستانه
وَر اَنداز از سر و گردن ، کلاه و شالِ گردن را
چنانکه دلنشین آید تو را سوز زمستانه

منم گرمای قلبم رو می دَم تا در وجود تو
بتابَد آتشِ عشقی ، نه مثلِ تار و پودِ تو
نه مثلِ تار و پود تو، نه مثلِ تار و پود من
شبیه هر چه بود من ، شبیه هر چه بودِ تو

آدم برفی آدم برفی دلم مثل تو لبریزه
سَرَم یک آیه ی سردی تو این دنیای ناچیزه
تو هم آهسته آهسته ، داری می ری از این دنیا
منم آهسته آهسته ، دارم می رم ... غم انگیزه ...
#ناصر_رنجبر #قائمشهر
⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️⛄️
ناصر رنجبر از شاعران شيداى شمال است كه هر بار وقتى در شلوغى هاى
#شهر_عشق #قائمشهر گوشه اى دنج و خلوت گير مى آورد ،انگار قرار است پس از آن اتفاق غافلگير
كننده اى در شعر و شاعرى برايش رخ دهد،كه نمى داند اين جادوى كلمات خودش را هم غافگير مى كند
آدم برفى يكى از همان اتفاقات است.كه آدم را غافگير مى كند اين شعر آدم برفى آقا ناصر
#فردوس_حاجيان
زمستان ٩٦ بهمن ماه
@nokhbegan_mazandaran
👇
#Poet #Cultural_Peace
#Micro_Culture
#Globalization_Project
Or
#Globalization_Process
#پروژه_جهانى_سازى
يا
#پروسه_جهانى_شدن

#نخبگان_مازندران #مازرون_سلام
#شعر #شاعر #شاعران #مازندران
#صلح_فرهنگى #خرده_فرهنگها

http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/10531407601785026120.jpg
‌ با #شاعران_شيداى_شمال
#فخرالعرفا_شروين

فی البداهه تقدیم به حضرت شما که نماز روی برف , ایمان جانت را به سماع شادجانی نشاند
🕊☁️☁️
برف برمأذنه بارید و نشست عشق به بار
با اذان سحرش مسجد جان شد بیدار

برف باریدکه یک رنگ شود جانِ زمین
کائنات نیز بجز سجده نداند هیچ کار

شدگل قالی برف, فرشی سجاده عشق
خم ابروی کج اش , واسطه ى این دیدار

برف بارید که تا سجده کند عرش به فرش
در نمازش شده پر , عقرب زلف کج یار

برف بارید که تا " آب "بگیرد قوت
تا بِروبَد , زِ ناشسته درونان زنگار

این همه " آب " که در قامت انسان و درخت
در نمازند که تا برف ببارد پربار

توری حجله ى عشق است تن برف سپید
روسپید روسپی آن دل که نماید اقرار

برف بارید که هر بی سر و پا چون شروین
تا گرفت عزّت مجنونیِ "هو "شد سردار
١١/بهمن/٩٦
#محمدعلى_كاظمى_سنگدهى
#سنگده #فريم
ᑭoet
ᗯiᑎteᖇ
ᒪoᐯe
ᒪoᐯe ᔕtoᖇy
🕊☁️☁️
شاعر #چكل #شروين اين روزها در سنگده فريم در غار خودشكوفايى به سر مى برد و كاهى سَرَك مى كشد و يادى از شاگردانش مى كند.گاهى در اين طى طريق تحفه اى هم نصيب اين دل ديوانه و سرِ شوريده ى ما مى شود و به هر روى حواسش هست كه هواى ما هم تازه شود با نفس هاى گرم و نشئه ى رحمانى اش
فى البداهه ى شروين كه پيشكش به شاگرد كمترين اش هديه شد عين همان نوشتار به رسم امانتدارى تقديم مى شود
𝒻𝑒𝓇𝒹𝑜𝓈𝒽𝒶𝓃𝒾𝒶𝓃
𝓅𝑒𝒶𝒸𝑒𝓅𝓇𝓀𝓂𝒾𝓉𝑒𝓇
𝓊𝓃𝑒𝓈𝒸𝑜 𝓈𝑒𝓁𝒸𝓉𝑒𝒹 𝓉𝑒𝒶𝒸𝒽𝑒𝓇
#فردوس_بقا
#قائمشهر_شهر_عشق #افراكتى
🕊☁️☁️
#صلح_فرهنگى
#صلح_با_خویشتن
#صلح_با_طبيعت
#Cultural_Peace
#Peace_with_oneself
#Peace_with_nature
ᑭeᗩᑕe
ᑭeᗩᑕeᑭᖇoᗰoteᖇ
ᑭoet
ᑌᑎᑕᒪe ᖴeᖇᗪoᔕ
#نخبگان_مازندران
@nokhbegan_mazandaran
👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD6SehNNXYwrv82Izw
نخبگان مازندران
‌ ‌ با #شاعران_شيداى_شمال #فخرالعرفا_شروين فی البداهه تقدیم به حضرت شما که نماز روی برف , ایمان جانت را به سماع شادجانی نشاند 🕊☁️☁️ برف برمأذنه بارید و نشست عشق به بار با اذان سحرش مسجد جان شد بیدار برف باریدکه یک رنگ شود جانِ زمین کائنات نیز بجز سجده نداند…
گِل برارِ وچوئی٬مشتی گلونِ یاد نَکِن
يك #تقدير و يك #گله
با #شاعران_شيداى_شمال
👇💫🏛
بى اختيار دل به دريا بزن و از
"شاعرِ تنهاى سوادكوهى"
يكريز و پى در پى تعريف كن

👇
نَمْبه فارسی نَخِشه؛ تِه شِه زِبون رِه یاد نکن
مازرونه وَچوئی؛ مازندرونِ یاد نَکِن

هر کِجه دَری دَووش٬خدا تِه پِشتی گِر بوشه
خَله بالا که شونی٬شِه نردبونه یاد نَکِن

اون قدیما گتنه زن وَرنی٬زن مارِ هارِش
گِل برارِ وچوئی٬مشتی گلونِ یاد نَکِن

هرکی کار داشته تِره مردِ واری جواب هاده
گَته مردی که بَهی خورده وچون یاد نَکِن

تِره نَمبه که دیگه شیرنی دانمارکی نَخِر
نوش جان بوه تره٬تَندیرِ نونِ یاد نکن

تَش و تَندیر و هیمه مردم نون ره پَتِنه
اگه فِر دارنی اِسا هیمه کَرون ره یاد نکن

تِه ۲تا جیف اگه مَشته خانی چک پول بییری
بانک سرمایه شونی اَتا قِرونِ یاد نکن

تِه که هر سال شونی مکّه،خِرو خِش حاجی بونی
اتا وشنا ره بَدی بی آب و نونِ یاد نکن

خانی لَس لَس هِنیشی گپ بزنی شهر دِله
برج میلادِ بدی٬شِه دم زنونِ یاد نکن

تِه اگر چاشت گِدِر،شوم گِدِر خِرنی پِلا
شه پَلی،شوپه گِرو بينجِ كَرونِ یاد نکن

اگه اینترنتِ پِشتی همه جا پیغوم دِنی
تلفن هِندلی و نامه رسون یاد نکن

اتّا گِل خانی بوری یلاق او ره بخری
بوردی مه جان سوادکوه کاکرونِ یاد نکن

ته فریزر اگه مشته،خانی کیوی بخری
اتّا مردی که بيیه ته باغبونِ یاد نکن

گنّه اکسیرِ محبت،همه جا پیدا نَنه
اُنس و اُلفت که دَره اَمه میونِ یاد نکن

اتّا آدم که تِوِسه شعر مادری گِنه
مرسی مرسی بَهوتی،خِنابدونِ یاد نکن

شعر رحمت الله حسن پور

🏛🎻☮️🕊🎬🕊
پ ن:
ℱℰℛⅅᎾЅ ℋᎯᎫℐℕ :
#FerdosHajianPhd :
استاد #رحمت_الله_حسن_پور
با تخلص
#تنها #تنهاى_سوادكوهى
از شاعران بى ادعاى زبان #تبرى
و از جمله مازنى هاى ساده، صميمى و كاربلد حلقه دوستان قديم #انجمن_شعر_و_ادب #شهر_عشق #قائمشهر مازندران و خود از پايه گذاران انجمن هاى ادبى و راه انداز اداره فرهنگ و ارشاد #دهه_شصت در مناطق بيشتر كم برخوردار و محروم، است.وى مشهور به حمايت بى بديل از هنرمندان آن دوره نيز بوده است.اين روزها همزمان با
#روز_جهانى_زبان_مادرى
#InternationalMotherLanguageDay
يكى از شعرهاى زيبا و تاثير گذار وى دست به دست مى چرخد.اغلب مشاهده مى شود در
#شبكه_اجتماعى اين شعر بدون نام و نام خانوادگى و رزومه اى اگر چه كوتاه ارسال مى شود.در بسيارى موارد شعر با غلط تايپى املايى و حذف ابيات ارائه مى شود .لذا از استاد خواهش كردم،نسخه اى را كه تاييد مى فرمايند ارسال كنند،و بر ما منت گذاشتند و همين هم شد
(از گله مندى ها و دل پُرش هيچ نگويم بِهْ 💚قلبت آرام رفيق..)
#زبان_مادرى_هويت_من_است
#زبان_مادرى #تنوع_زبانى #فرهنگ #مازرون_سلام
#فردوسمه #فردوس_حاجيان
كانالهاى تلگرامى و
#شبكه_اجتماعى_فردوس_حاجيان

@nokhbegan_mazandaran
👇
#نخبگان_مازندران
با فردوس
بنيانگذار
#صلح_فرهنگى
👇
"شوخى اون ور خط قرمز "
ويديويى است با رويكرد طنزگفتگوى
فردوس حاجيان سال ٩٤ با جناب حسن پور، پر بازديد در آپارات👇
https://www.aparat.com/result/رحمت_الله_حسن_پور
🏛🎻🎬🕊
شركت فرهنگى هنرى
#مهر_آوا در باره اش نوشت:
رحمت الله حسن پور متولد اول مهر 1334 زیرآب سوادکوه متخلص به تنهای سواد کوهی است.بازنشسته ی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سواد کوه و مشاور مدیر کل اداره تبلیغات استان مازندران بخشی از کارنامه وی است حسن پور ریاست فرهنگ و ارشاد اسلامی چندین شهرستان را در کارنامه دارد.
حسن پور لیسانس روانشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دارد، وی در چندین دانشگاه استان تدریس می کند. حسن پور علاقه ی وافری به حفظ آداب و رسوم و فرهنگ دارد. حفظ زبان و هشدار به از دست رفتن زبان دغدغه حاصل شده ایشان است که این موضوع را در قالب اشعار طنز ارائه می دهد
👇📜🖌🏛☮️🎻
#دكتر_فردوس_حاجيان :
#تجربه_مدرنيته
"گذار" واژه ى خوبى نيست كه مدام تكرار مى شود جوانان ما و يا فرهنگ و ديگر پديده هايى از اين دست در مرحله گذار قرار دارند.
👇💫🏛
📚معرفى يك #كتاب
👇#تجربه_مدرنيته
دكتر #نعمت_الله_فاضلى
👇
به نظر من رحمت الله حسن پور به زيبايى هر چه تمام و با بيانى سهل و ممتنع #تجربه_مدرنيته را با ياد آورى براى حفظ #سنت ها بيان
مى كند و در شعرش مدرنيته و سنت را نفى نمى كند و اين زيباترين شكل
تبديل
#موقعيت_درزمانى (تاريخى)
به
#موقعيت_همزمانى (همزمانى)
است.
و هنر امروز به اين شرايط گفتگومندى و البته مساله محورى و سپس پيشنهاد براى حل مساله نياز دارد
👇
جوانتر هايى را كه استاد رحمت الله حسن پور آن روزها به واحد موسيقى #صدا_و_سيما #مازندران
معرفى كرد،امروز براى خودشان استادى شدند!برخى نيز فراموشكار و برخى،همچنان مهربان وصميمى
...ياد باد آن روزگاران...
👇
http://www.mehrava.com/media/k2/items/cache/f2db05517411d6eb0e1fc32654b32d49_XL.jpg
‌ با #شاعران_شيداى_شمال
#گفتگوهاى_فردوس_كيوان
بداهه سرايى هاى #فردوس_حاجیان و #كيوان_ملكى
همراه با بداهه اى از #الهام_قريشى شاعر جوان مازندرانى
به مناسبت ٢١/آبان/٩٦ زادروز #نيما

🗒🖊🏛🕊
همه چيز از يك سپاس در گروه تلگرامى #انجمن_شاعران_شمال
آغاز شد يك حركت جمعى ساده براى پاسداشت #نيماى_بزرگ
👇🗒🖊🏛🕊
دکتر فردوس
خداوند مهرت را
از سر ما نگیرد
تو برادر من و
آفتابی
از تو آموختیم مهربانی را
صلح را
دوستی را
"كيوان ملكى"
🗒🖊🏛🕊
با من سخن بگو كيوان
"خيابان نيما"هنوز
پر از "هياهو" ست

در زادگاه "نيما"
اما
سكوت "معنا دارى "ست
پرنده اى هم پر نمى زند
حتى "*داروك" هم
حنجره اش "زخمى"است

تو اما همچون "دوره گردى"
عاشق همين "چاشت" گاهِ ديروز
دوره گردانى "كولى" وَش
را به زادگاه اش بردى
نى زدند و
هى كف زدند و
سوت كشيدند و
هورااااااااا
و
"**چَكّه سما"راه انداختند

درست دو روز مانده به
بيست و يك ابان

"***يوش"
تاريخ دوباره اش را از
حنجره ى مردى از تبار
"****نائيج"
به تماشا نشست
و "*****حجت"
تنها راوى اين حكايت بود

آه چقدر دلم مى خواست
در جماعت آن كوليانى بودم
كه با تو در اتوبوس
از "شهر عشق"
به ديار نيما مى رفتند
و در هر پيچ و خم جاده
مى خواندند:
" مى تراود مهتاب
مى درخشد شب تاب..."
اين جا اما
مردى در انتهاى جاده
"بر درِ دهكده مردى تنها"
"كوله بارش بر دوش"
از "صلح" و "مهربانى"
مى گويد
خانه اش
درست در ميانه ى خيابانى است
كه به نام "نيما"ست

من آن "كولى" دوره گردِ
همين حوالى ام
با من غريبگى مكن كيوان!
بيا دوباره
اينستاگرام هايمان را
پر كنيم از "هياهو"

خدا را چه ديدى؟
شايد خبر به گوشُ
"******شراگيم"
رسيد
و
"*******عاليه خانم"
هم
همين پنج شنبه اى كه
در پيش روست
براى مان آش نذرى پُخت

بداهه اى همراه با
شاعران #شهر_عشق
#قائمشهر

به ياد نيماى بزرگ
"فردوس حاجيان"
ساعت:١٤ مورخه ٩٦/٨/٢٠
يك روز مانده به زادروز نيما
🗒🖊🏛🕊
وای چه زیبا دکتر جان
عالی سرودی
اشکم رو درآوردی
"كيوان"
🗒🖊🏛🕊
فردوس شاعر
تو در کوچه نیما بمان
بخوان
********"ری را"
صدا می آید امشب"
از گلویی که مهر را به شهرک الفبا برد
و مثل نیما
به زبان
*********"تیرنگ "
با مداد
"**********افرا "
به نستعلیق بنویس
"دنیا خانه من است"
كيوان
🗒🖊🏛🕊
سلام
پر رنگ ترین خاطرات کودکی ما
صبح های جمعه با صدای تو
بر تصویر تلویزیون اغاز مى شد
کنارت
آن مرد در باران می آمد
و سارا انار داشت
قایقی ساختی
به آسمانی انداختی
که تا "یوش"لنگر گاهش بود
که با تو کلمات شکل شعر بود
نمى دانم
چرا هر بار که صحبت واژه و کلمه است
و "ری را" آواز می خواند
صبح جمعه است
بوی آش "عالیه" مى اید
و مرغکی در دور
شعر نویی مى خواند
الهام قريشى
🗒🖊🏛🕊

*قورباغه درختى

**نوعى از سما و حركت آيينى مازنى با حركات موزون زيبا همراه با كف زدن متوازن

***زادگاه نيما

****نام تبار و قبيله اى در غرب مازندران و روستايى به همين نام

***** حجت نائيج شاعر و مورخ مازنى

******نام فرزند نيما

******* نام همسر مرحوم نيما

********در افسانه های کهن ایرانی"ری را"به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوشیار

*********نام پرنده اى زيبا

**********اشاره به افراكتى زادگاه فردوس حاجيان و نيز نام درخت افرا
🗒🖊🏛🕊
#شعر_فردوس
#آموزش_براى_صلح
با رويكرد
#صلح_فرهنگى
#هواداران_فردوس_حاجيان
#آموزگار_صلح_ومهربانی
#سفير_آموزش_جهان
#بنيانگذار_صلح_فرهنگى
@HajianFerdos
🏛👇🕊
https://t.me/joinchat/AAAAAEKGffbaoDDy7bADRA