#یادداشت_های_پریشانی
#گریز_از_آگاهی
#ازآگاهی_گریزی_تاآگاهی_ستیزی
#مثنوی بر انسان حقیقت جو و زیبایی پرست پنجره هایی را میگشاید که کم نظیر اند.
در جایی از مثنوی جلال بلخ و روم میگوید:
« پیامبران وقتی به انسانها انذار میدادند که این نحوه ی زیستن شما ناقص و ابتر است حال آن که شما آمدهاید که بارها زاده شوید و جاری شوید رو به بیکرانهی خویش»
همه مصطرب و ناراحت میشدند و میگفتند :
چرا شما ما را به اضطراب و ناراحتی می اندازید؟ چرا نمی گذارید در حال خوشی که داریم غرق شویم و لذت ببریم؟
مصلحان بی نفع و ضرر میگفتند: این جُو و جَوّ، گنجای شما را ندارد. شما درواقع برای لذت بردن از سوراخ تنگ دنیا( تنگین مناخ) مجبورید خود را همان قدر کوچک کنید در حالیکه آسمان ها و دریاهایی هست که گنجایش شما را دارد و لذتهایش بی کرانه است..
ولی خوگرفتگان به وضعیت حقیرانهی خویش با ایشان ستیز میکردند و..
چون سفیهان راست این کاروکیا
واجب آمد یقتلون الانبیا...
الگوی کار روشن است ؛ جامعه ای (شخصی) هست که دچار کاستی است، نقص دارد، عیب دارد، بیمار است و.. کسی که صرفا قصدش کمک به این جامعه است #هشدار می دهد و #فاجعه را بر جامعه اعلام و اعلان میکند. اگر آن جامعه یا شخص درصد ِ معقولی از سلامت (جسمی، فکری، روحی و روانی) داشته باشد باید سپاسگزار چنان #مُنذری باشد و به فکر دوای درد خویش بیفتد.
وقتی یک خُبره در مکانیک اتوموبیل، به شما میگوید فلان صدا از موتور به گوش میرسد و احتمالا فلان قطعه رو به نابودی دارد.. شما چه میکنید؟
اگر پزشکی شما را ببیند و بگوید مثلا این دو سه علامت مهم است پیگیرش باش، کار و کردار معمول و معقول چیست؟
آری ما بلافاصله هم به تعمیرگاه میرویم و هم به آزمایشگاه..
سرباز زدن از توجه به چنین هشدارهایی البته دلایل فراوان دارد؛
۱- ما هشدار دهنده را قبول نداریم
۲- ما علم او را انکار میکنیم
۳- ما بهره ای از وضع خراب میبریم
۴- ما حسادت میکنیم
۵- به وضع درهمی که در آنیم خوگرفتهایم مثل کسی که مثلا در مرداب زندگی میکند و باور کرده موجودی مرداب زیست است و در صورت جدا شدن از آن مرداب حتمن نابود میشود..
۶- ما می ترسیم، چون ترسو بزرگ شدهایم. تغییر میترساندمان و #ترس بزرگترین رانهی وجودی انسان است که کاربردی چندگانه دارد گاه میسازد و گاه ویران میکند گاه موجب گریز میشود و گاه ستیز و گاه خشکمان میزند در جایی که هستیم..
۷- و...
به نظر میرسد عموم انسانها بیشتر از آنکه مایل به آگاهی باشند خواهان جهلاند چون آگاهی همراه تغییر و حرکت است حال آنکه جهل ذاتا ایستایی دارد و نهایتن عقبگرد.
ما به عنوان #شخص و #جامعه اغلب مواقع #آگاهی_گریزیم و #آگاهی_ستیز، ما بیشتر اوقات، به جای ارج نهادن به مشفقان و خیرخواهان بی مزد ومنت، و توجه کردن به هشدارهایشان، ایشان را #بایکوت می کنیم سی چهل سال پیش اصطلاح رایج #زندان_ما #بایکوت بود الان گویا #بلاک است و #ریمو...
#محسن_یارمحمدی
پژوهشگر_فرهنگ_ایران
دکتر در زبان و ادبیات فارسی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#گریز_از_آگاهی
#ازآگاهی_گریزی_تاآگاهی_ستیزی
#مثنوی بر انسان حقیقت جو و زیبایی پرست پنجره هایی را میگشاید که کم نظیر اند.
در جایی از مثنوی جلال بلخ و روم میگوید:
« پیامبران وقتی به انسانها انذار میدادند که این نحوه ی زیستن شما ناقص و ابتر است حال آن که شما آمدهاید که بارها زاده شوید و جاری شوید رو به بیکرانهی خویش»
همه مصطرب و ناراحت میشدند و میگفتند :
چرا شما ما را به اضطراب و ناراحتی می اندازید؟ چرا نمی گذارید در حال خوشی که داریم غرق شویم و لذت ببریم؟
مصلحان بی نفع و ضرر میگفتند: این جُو و جَوّ، گنجای شما را ندارد. شما درواقع برای لذت بردن از سوراخ تنگ دنیا( تنگین مناخ) مجبورید خود را همان قدر کوچک کنید در حالیکه آسمان ها و دریاهایی هست که گنجایش شما را دارد و لذتهایش بی کرانه است..
ولی خوگرفتگان به وضعیت حقیرانهی خویش با ایشان ستیز میکردند و..
چون سفیهان راست این کاروکیا
واجب آمد یقتلون الانبیا...
الگوی کار روشن است ؛ جامعه ای (شخصی) هست که دچار کاستی است، نقص دارد، عیب دارد، بیمار است و.. کسی که صرفا قصدش کمک به این جامعه است #هشدار می دهد و #فاجعه را بر جامعه اعلام و اعلان میکند. اگر آن جامعه یا شخص درصد ِ معقولی از سلامت (جسمی، فکری، روحی و روانی) داشته باشد باید سپاسگزار چنان #مُنذری باشد و به فکر دوای درد خویش بیفتد.
وقتی یک خُبره در مکانیک اتوموبیل، به شما میگوید فلان صدا از موتور به گوش میرسد و احتمالا فلان قطعه رو به نابودی دارد.. شما چه میکنید؟
اگر پزشکی شما را ببیند و بگوید مثلا این دو سه علامت مهم است پیگیرش باش، کار و کردار معمول و معقول چیست؟
آری ما بلافاصله هم به تعمیرگاه میرویم و هم به آزمایشگاه..
سرباز زدن از توجه به چنین هشدارهایی البته دلایل فراوان دارد؛
۱- ما هشدار دهنده را قبول نداریم
۲- ما علم او را انکار میکنیم
۳- ما بهره ای از وضع خراب میبریم
۴- ما حسادت میکنیم
۵- به وضع درهمی که در آنیم خوگرفتهایم مثل کسی که مثلا در مرداب زندگی میکند و باور کرده موجودی مرداب زیست است و در صورت جدا شدن از آن مرداب حتمن نابود میشود..
۶- ما می ترسیم، چون ترسو بزرگ شدهایم. تغییر میترساندمان و #ترس بزرگترین رانهی وجودی انسان است که کاربردی چندگانه دارد گاه میسازد و گاه ویران میکند گاه موجب گریز میشود و گاه ستیز و گاه خشکمان میزند در جایی که هستیم..
۷- و...
به نظر میرسد عموم انسانها بیشتر از آنکه مایل به آگاهی باشند خواهان جهلاند چون آگاهی همراه تغییر و حرکت است حال آنکه جهل ذاتا ایستایی دارد و نهایتن عقبگرد.
ما به عنوان #شخص و #جامعه اغلب مواقع #آگاهی_گریزیم و #آگاهی_ستیز، ما بیشتر اوقات، به جای ارج نهادن به مشفقان و خیرخواهان بی مزد ومنت، و توجه کردن به هشدارهایشان، ایشان را #بایکوت می کنیم سی چهل سال پیش اصطلاح رایج #زندان_ما #بایکوت بود الان گویا #بلاک است و #ریمو...
#محسن_یارمحمدی
پژوهشگر_فرهنگ_ایران
دکتر در زبان و ادبیات فارسی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
Forwarded from نیازستان
#یادداشت_های_پریشانی
#گریز_از_آگاهی
#ازآگاهی_گریزی_تاآگاهی_ستیزی
#مثنوی بر انسان حقیقت جو و زیبایی پرست پنجره هایی را میگشاید که کم نظیر اند.
در جایی از مثنوی جلال بلخ و روم میگوید:
« پیامبران وقتی به انسانها انذار میدادند که این نحوه ی زیستن شما ناقص و ابتر است حال آن که شما آمدهاید که بارها زاده شوید و جاری شوید رو به بیکرانهی خویش»
همه مصطرب و ناراحت میشدند و میگفتند :
چرا شما ما را به اضطراب و ناراحتی می اندازید؟ چرا نمی گذارید در حال خوشی که داریم غرق شویم و لذت ببریم؟
مصلحان بی نفع و ضرر میگفتند: این جُو و جَوّ، گنجای شما را ندارد. شما درواقع برای لذت بردن از سوراخ تنگ دنیا( تنگین مناخ) مجبورید خود را همان قدر کوچک کنید در حالیکه آسمان ها و دریاهایی هست که گنجایش شما را دارد و لذتهایش بی کرانه است..
ولی خوگرفتگان به وضعیت حقیرانهی خویش با ایشان ستیز میکردند و..
چون سفیهان راست این کاروکیا
واجب آمد یقتلون الانبیا...
الگوی کار روشن است ؛ جامعه ای (شخصی) هست که دچار کاستی است، نقص دارد، عیب دارد، بیمار است و.. کسی که صرفا قصدش کمک به این جامعه است #هشدار می دهد و #فاجعه را بر جامعه اعلام و اعلان میکند. اگر آن جامعه یا شخص درصد ِ معقولی از سلامت (جسمی، فکری، روحی و روانی) داشته باشد باید سپاسگزار چنان #مُنذری باشد و به فکر دوای درد خویش بیفتد.
وقتی یک خُبره در مکانیک اتوموبیل، به شما میگوید فلان صدا از موتور به گوش میرسد و احتمالا فلان قطعه رو به نابودی دارد.. شما چه میکنید؟
اگر پزشکی شما را ببیند و بگوید مثلا این دو سه علامت مهم است پیگیرش باش، کار و کردار معمول و معقول چیست؟
آری ما بلافاصله هم به تعمیرگاه میرویم و هم به آزمایشگاه..
سرباز زدن از توجه به چنین هشدارهایی البته دلایل فراوان دارد؛
۱- ما هشدار دهنده را قبول نداریم
۲- ما علم او را انکار میکنیم
۳- ما بهره ای از وضع خراب میبریم
۴- ما حسادت میکنیم
۵- به وضع درهمی که در آنیم خوگرفتهایم مثل کسی که مثلا در مرداب زندگی میکند و باور کرده موجودی مرداب زیست است و در صورت جدا شدن از آن مرداب حتمن نابود میشود..
۶- ما می ترسیم، چون ترسو بزرگ شدهایم. تغییر میترساندمان و #ترس بزرگترین رانهی وجودی انسان است که کاربردی چندگانه دارد گاه میسازد و گاه ویران میکند گاه موجب گریز میشود و گاه ستیز و گاه خشکمان میزند در جایی که هستیم..
۷- و...
به نظر میرسد عموم انسانها بیشتر از آنکه مایل به آگاهی باشند خواهان جهلاند چون آگاهی همراه تغییر و حرکت است حال آنکه جهل ذاتا ایستایی دارد و نهایتن عقبگرد.
ما به عنوان #شخص و #جامعه اغلب مواقع #آگاهی_گریزیم و #آگاهی_ستیز، ما بیشتر اوقات، به جای ارج نهادن به مشفقان و خیرخواهان بی مزد ومنت، و توجه کردن به هشدارهایشان، ایشان را #بایکوت می کنیم سی چهل سال پیش اصطلاح رایج #زندان_ما #بایکوت بود الان گویا #بلاک است و #ریمو...
#محسن_یارمحمدی
پژوهشگر_فرهنگ_ایران
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#گریز_از_آگاهی
#ازآگاهی_گریزی_تاآگاهی_ستیزی
#مثنوی بر انسان حقیقت جو و زیبایی پرست پنجره هایی را میگشاید که کم نظیر اند.
در جایی از مثنوی جلال بلخ و روم میگوید:
« پیامبران وقتی به انسانها انذار میدادند که این نحوه ی زیستن شما ناقص و ابتر است حال آن که شما آمدهاید که بارها زاده شوید و جاری شوید رو به بیکرانهی خویش»
همه مصطرب و ناراحت میشدند و میگفتند :
چرا شما ما را به اضطراب و ناراحتی می اندازید؟ چرا نمی گذارید در حال خوشی که داریم غرق شویم و لذت ببریم؟
مصلحان بی نفع و ضرر میگفتند: این جُو و جَوّ، گنجای شما را ندارد. شما درواقع برای لذت بردن از سوراخ تنگ دنیا( تنگین مناخ) مجبورید خود را همان قدر کوچک کنید در حالیکه آسمان ها و دریاهایی هست که گنجایش شما را دارد و لذتهایش بی کرانه است..
ولی خوگرفتگان به وضعیت حقیرانهی خویش با ایشان ستیز میکردند و..
چون سفیهان راست این کاروکیا
واجب آمد یقتلون الانبیا...
الگوی کار روشن است ؛ جامعه ای (شخصی) هست که دچار کاستی است، نقص دارد، عیب دارد، بیمار است و.. کسی که صرفا قصدش کمک به این جامعه است #هشدار می دهد و #فاجعه را بر جامعه اعلام و اعلان میکند. اگر آن جامعه یا شخص درصد ِ معقولی از سلامت (جسمی، فکری، روحی و روانی) داشته باشد باید سپاسگزار چنان #مُنذری باشد و به فکر دوای درد خویش بیفتد.
وقتی یک خُبره در مکانیک اتوموبیل، به شما میگوید فلان صدا از موتور به گوش میرسد و احتمالا فلان قطعه رو به نابودی دارد.. شما چه میکنید؟
اگر پزشکی شما را ببیند و بگوید مثلا این دو سه علامت مهم است پیگیرش باش، کار و کردار معمول و معقول چیست؟
آری ما بلافاصله هم به تعمیرگاه میرویم و هم به آزمایشگاه..
سرباز زدن از توجه به چنین هشدارهایی البته دلایل فراوان دارد؛
۱- ما هشدار دهنده را قبول نداریم
۲- ما علم او را انکار میکنیم
۳- ما بهره ای از وضع خراب میبریم
۴- ما حسادت میکنیم
۵- به وضع درهمی که در آنیم خوگرفتهایم مثل کسی که مثلا در مرداب زندگی میکند و باور کرده موجودی مرداب زیست است و در صورت جدا شدن از آن مرداب حتمن نابود میشود..
۶- ما می ترسیم، چون ترسو بزرگ شدهایم. تغییر میترساندمان و #ترس بزرگترین رانهی وجودی انسان است که کاربردی چندگانه دارد گاه میسازد و گاه ویران میکند گاه موجب گریز میشود و گاه ستیز و گاه خشکمان میزند در جایی که هستیم..
۷- و...
به نظر میرسد عموم انسانها بیشتر از آنکه مایل به آگاهی باشند خواهان جهلاند چون آگاهی همراه تغییر و حرکت است حال آنکه جهل ذاتا ایستایی دارد و نهایتن عقبگرد.
ما به عنوان #شخص و #جامعه اغلب مواقع #آگاهی_گریزیم و #آگاهی_ستیز، ما بیشتر اوقات، به جای ارج نهادن به مشفقان و خیرخواهان بی مزد ومنت، و توجه کردن به هشدارهایشان، ایشان را #بایکوت می کنیم سی چهل سال پیش اصطلاح رایج #زندان_ما #بایکوت بود الان گویا #بلاک است و #ریمو...
#محسن_یارمحمدی
پژوهشگر_فرهنگ_ایران
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹