#خاطره_بازی
#آن_پیر_راه_دان
#دکتر_زرین_کوب شاید دیگر حوصله نداشت که دوسه خیابان بیایید پایین تر تا برسد دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات.
نه اینکه صداوسیمای منحط و منحرف لاریجانی آنوقتها در برنامه ی تیره ی چراغ، درپاسداشت امثال او سنگ تمام گذاشته بود و خادم تاریخ و فرهنگ ایران را لقبی میداد که درخور خودشان بود وهست ( دست کم برآورنده ی اغلب خواسته های غرب که هستند)
کلاس #مثنوی را در خانه ی خیابان سنایی تشکیل میداد، درکتابخانه ی طبقه ی هم کف.. با صدایی که به سختی شنیده میشد و نفسهایی که گاه بند میآمد..
گفتم: استاد سه چهارسال است مثنوی میخوانیم اما هنوز میانه ی دفتر اول نرسیده ایم عیب کار چیست؟
لبخند زد:
در کویر رسیده اید به درختی بسیار بزرگ که اتفاقا از زیر تخته سنگ چسبیده به آن چشمه ای زلال میجوشد، بیل وکلنگ برداشته اید وریشه های درخت و زه_آب چشمه رامیجویید؟ نه بخوانید و لذت ببرید و پیش بروید در راه بمانید تا کم کم درهای مثنوی برشما باز شود
واین کلیدی ترین راهنمایی یک #پیر بود درمثنوی خوانی ومثنوی دانی من..
خدایش رحمت کناد وجان وروانش همنشین #سیبستان خدا باد
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#آن_پیر_راه_دان
#دکتر_زرین_کوب شاید دیگر حوصله نداشت که دوسه خیابان بیایید پایین تر تا برسد دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات.
نه اینکه صداوسیمای منحط و منحرف لاریجانی آنوقتها در برنامه ی تیره ی چراغ، درپاسداشت امثال او سنگ تمام گذاشته بود و خادم تاریخ و فرهنگ ایران را لقبی میداد که درخور خودشان بود وهست ( دست کم برآورنده ی اغلب خواسته های غرب که هستند)
کلاس #مثنوی را در خانه ی خیابان سنایی تشکیل میداد، درکتابخانه ی طبقه ی هم کف.. با صدایی که به سختی شنیده میشد و نفسهایی که گاه بند میآمد..
گفتم: استاد سه چهارسال است مثنوی میخوانیم اما هنوز میانه ی دفتر اول نرسیده ایم عیب کار چیست؟
لبخند زد:
در کویر رسیده اید به درختی بسیار بزرگ که اتفاقا از زیر تخته سنگ چسبیده به آن چشمه ای زلال میجوشد، بیل وکلنگ برداشته اید وریشه های درخت و زه_آب چشمه رامیجویید؟ نه بخوانید و لذت ببرید و پیش بروید در راه بمانید تا کم کم درهای مثنوی برشما باز شود
واین کلیدی ترین راهنمایی یک #پیر بود درمثنوی خوانی ومثنوی دانی من..
خدایش رحمت کناد وجان وروانش همنشین #سیبستان خدا باد
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#یادداشت_همیشه..
#ضرورت_پیر (با نگاهی به مثنوی)
مشکل از آنجا شکل میگیرد که انسان چهل ساله ی اهل دقت چیزهایی دیده و تجربه کرده که انسان بیست سی ساله چندان ربطی با آن تجارب ندارد و طبعا انسان شست هفتاد ساله هم چیزهایی تجربه کرده که آن انسان چهل ساله بدان شکل ندیده و نشنیده..
این است که #حیوان_تاریخمند بیشتر به هم پیوند میخورد و نسل بعد برای رشد و رستگاری ذاتا نیازمند نسل پیشین و تجارب آن است و اینطور است که #زبان #سند و #کتاب می آفریند و #بایگانی ( وجه تمایز کشورهای کامیاب و ناکام) شکل میگیرد و...
چرا اینها را نوشتم؟ منظور تبیینی بود بر چرایی موضع گیریهای من میانسال نسبت به توی جوان و آن بزرگسال عزیز نسبت به من..عقبه ی سخنان و موضع گیریهای ما نخست تجارب و دانشهای بایگانی شده ی ماست و اوکه پیشتر از ما پا برای سیاره ی سرد گذشته، بیشتر از مادیده و..
اینجاست که یکی از دلایل اینهمه پافشاری بر داشتن #پیر را در فرهنگ دیرسال و #تاریخمند ایران درمی یابیم از مه آلود آیین شگفت #مهر تا حضور #زال تا #شمس_مولانا و...تا امروز
منی که دست ارادت به پیری نداده ام و بارها گفته ام اگر #بخواهی و #بمانی در راه #پیران_درگاه در هیاتهای گوناگون به دستگیری ات می آیند لحظه ای در آنهمه پافشاری مولانا تردید ندارم که گفت:
من نجویم زین سپس راه اثیر
پیر جویم پیر جویم پیر پیر...
آری یک وارسته از دیو خویشتن ضرورت است تا از چیزهایی بگوید و دانسته هایی را جلوی تشنه ی حق بگذارد که بدون آن دانسته در مسیر بهشت هم که باشی سر از دوزخ درمی آوری..
اگر بزرگی رهیده از #منیت، اگر وارسته ای جدا شده از #خشم، اگر #رواداری رهیده از #آز اکر #پدر شده ای عاشق #فرزند و اگر #دلیل و راهنمایی تن رهاکرده و #فارغ_از_سود_و_زیان دیدید با تمام وجود و با تمام طلب و خواست دست در #فتراک_این_رحمت_زنید..
دست کمش این است به حرفهایش دقت کنید چرا که:
آنچه در آیینه میبیند جوان
پیر اندر خشت بیند پیش از آن..
البته که چون این کامیابی و رستگاری نیاز بنیادین بشر است راهش مملو از #پیران_ره_نشناس خواهد بود و هزاران ابلیس اسیر خویشتن در آن کمین کرده اند تا با گمراه کرده تو کامیاب شوند و در دل سیاهشان ریسه ی کامرانی بروند اما گریز از بند این پلیدترین موجودات راهش دارد. راهی در #درون اگر تو درونت را راست و درست کنی و فقط #توحید و #وحدانیت بخواهی و تنها #هو که همیشه دوراز دستهای آلوده به هست ٍ ماست، بطلبی و منیتی، آز، خشم را محدود و کنی و #عاشق باشی #پیری سر راهت قرار خواهد گرفت تو راست باش تا به دیدار #راستان بروی راستانی که قطعا تو را به بهشت دانایی خواهند رساند فقط هرگز #صبر را فراموش نکن..
صدهزاران کیمیا حق آفریند
کامیابی همچو صبر آدم ندیده..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#همیشه_شاگرد_مکتب_مثنوی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ضرورت_پیر (با نگاهی به مثنوی)
مشکل از آنجا شکل میگیرد که انسان چهل ساله ی اهل دقت چیزهایی دیده و تجربه کرده که انسان بیست سی ساله چندان ربطی با آن تجارب ندارد و طبعا انسان شست هفتاد ساله هم چیزهایی تجربه کرده که آن انسان چهل ساله بدان شکل ندیده و نشنیده..
این است که #حیوان_تاریخمند بیشتر به هم پیوند میخورد و نسل بعد برای رشد و رستگاری ذاتا نیازمند نسل پیشین و تجارب آن است و اینطور است که #زبان #سند و #کتاب می آفریند و #بایگانی ( وجه تمایز کشورهای کامیاب و ناکام) شکل میگیرد و...
چرا اینها را نوشتم؟ منظور تبیینی بود بر چرایی موضع گیریهای من میانسال نسبت به توی جوان و آن بزرگسال عزیز نسبت به من..عقبه ی سخنان و موضع گیریهای ما نخست تجارب و دانشهای بایگانی شده ی ماست و اوکه پیشتر از ما پا برای سیاره ی سرد گذشته، بیشتر از مادیده و..
اینجاست که یکی از دلایل اینهمه پافشاری بر داشتن #پیر را در فرهنگ دیرسال و #تاریخمند ایران درمی یابیم از مه آلود آیین شگفت #مهر تا حضور #زال تا #شمس_مولانا و...تا امروز
منی که دست ارادت به پیری نداده ام و بارها گفته ام اگر #بخواهی و #بمانی در راه #پیران_درگاه در هیاتهای گوناگون به دستگیری ات می آیند لحظه ای در آنهمه پافشاری مولانا تردید ندارم که گفت:
من نجویم زین سپس راه اثیر
پیر جویم پیر جویم پیر پیر...
آری یک وارسته از دیو خویشتن ضرورت است تا از چیزهایی بگوید و دانسته هایی را جلوی تشنه ی حق بگذارد که بدون آن دانسته در مسیر بهشت هم که باشی سر از دوزخ درمی آوری..
اگر بزرگی رهیده از #منیت، اگر وارسته ای جدا شده از #خشم، اگر #رواداری رهیده از #آز اکر #پدر شده ای عاشق #فرزند و اگر #دلیل و راهنمایی تن رهاکرده و #فارغ_از_سود_و_زیان دیدید با تمام وجود و با تمام طلب و خواست دست در #فتراک_این_رحمت_زنید..
دست کمش این است به حرفهایش دقت کنید چرا که:
آنچه در آیینه میبیند جوان
پیر اندر خشت بیند پیش از آن..
البته که چون این کامیابی و رستگاری نیاز بنیادین بشر است راهش مملو از #پیران_ره_نشناس خواهد بود و هزاران ابلیس اسیر خویشتن در آن کمین کرده اند تا با گمراه کرده تو کامیاب شوند و در دل سیاهشان ریسه ی کامرانی بروند اما گریز از بند این پلیدترین موجودات راهش دارد. راهی در #درون اگر تو درونت را راست و درست کنی و فقط #توحید و #وحدانیت بخواهی و تنها #هو که همیشه دوراز دستهای آلوده به هست ٍ ماست، بطلبی و منیتی، آز، خشم را محدود و کنی و #عاشق باشی #پیری سر راهت قرار خواهد گرفت تو راست باش تا به دیدار #راستان بروی راستانی که قطعا تو را به بهشت دانایی خواهند رساند فقط هرگز #صبر را فراموش نکن..
صدهزاران کیمیا حق آفریند
کامیابی همچو صبر آدم ندیده..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
#همیشه_شاگرد_مکتب_مثنوی
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#موج_چیست_موج_سوار_کیست!؟
#یادداشت_روز
ما جامعه ای بیمار و تب زده داریم و یکی از نشانه های چنین جامعه ای #تلاطم است.
ما جامعه ای #متلاطم داریم و در جامعه ی متلاطم چیزی که زیاد است #لطمه است.
جامعه ی ما پس از برخورد و شکست تحقیر آمیز از غرب استعاره ای (عثمانی، روسیه، فرانسه، انگلستان ، آمریکا و...) دهه هاست که گرفتار امواج گوناگون شده و می شود. و محصول این امواج نیز طبعا ظهور موج سواران قهاری است که بزرگترین ویژگی همه شان سبک_مایگی...بیسواد، بی مایه ، بی ریشه، سلوک ناکرده ، درد فهم نچشیده ، جوگیر ، هیجانی ، هوچی و.. از صفات سبکی است.
سنگین که باشی پایین میروی در این جامعه و سبک که باشی میایی بالا ( دقت کنید به رفتن امثال طالقانی و بهشتی و مطهری و شریعتی ، بازرگان و... ماندن...)
هر هفته در این جامعه موجی راه می افتد و کسانی به مدد آن بالا میروند و میوه ی خویش میچینند .
بگذارید مثالی ملموس بزنم. کسانی به عمد یا سهو عکس دخترکانی را از روی جلد کتابی حذف میکنند. موج ایجاد میشود و موج سواران همیشه آماده هم سوار میشوند الحمد لله ومملکت هم پر است از #سبک_سرانی که به جای سنگینی خرد وجودشان پر از باد هیجان است. پست فلان استاد هفتاد ساله ی عمری دلسوخته برای آموزش و فرهنگ دویست بیننده دارد و ستاینده، و پست فلان بیمایه ی بیسواد که هیچ چیز از فلسفه نمیداند اما #فمنیست است دهها هزار مؤید . تازه مؤید چی!؟ تاییدکننده ی فحش و ناسزا و عقده و...
بارها گفته ام که دیگرانی چون من بسیارند که رسیده اند به مرزهای ناامیدی ،نه از حاکمیت که حاکمان و حاکمیتها ناپایدارتر از آنند که ناامیدی بیافرینند بلکه از ملتی که دراین فلات قرنها قرن است هست و از قضا علیرغم اینهمه حاکمیت آنقدر پرت هست که حاکمیت بعدیش را سیاه تر از قبلیش برگزیند.
این روشنفکران رنگارنگ که فرصتی یافته اند برای دیده شدن و احیانا نشستن در پستهای بعدی سالهاست که نه فرصتش را داشته اند نه شعورش را که مثلا به سیستم تباه آموزش و پرورش بپردازند و نقدش کنند و..
اکثریت این ملت ظاهربینند وگرنه #طرح_جلد اینقدر غوغا نمیکرد و شگفتا هیچ کدام ( که بسیاریشان بچه هاشان را سپرده اند به همین نظام آموزشی) در همه عمرشان محتوای آموزش و کتابها را نگاه نکرده اند که بدانند فاجعه ی اصلی کجاست!؟ و چرا حاکمان ازین اشتباه عمدی یا سهوی بیشترین بهره را نبرند!؟ ایشان که در موج_سواری دردانه های عالم امکان اند #فرصت_طلبی بزرگترین خصیصه ی همه ی #فرومایگان در تمامی تاریخها و جغرافیا هاست.
بگذارید از ادبیات فارسی بگویمادبیاای در این شکل، دست کم هزار و دویست ساله که طی سه دهه در مدراس به تباهی کشیده شد.
حذف املا و انشا ، حذف دو ساعت آموزشی این درس ، حذف بسیاری متون باشکوه و موثر و جایگزینی آنها با متونی #حرامزاده. حرف بسیاری نامهای ریشه دار و تابلو کردن بسیاری بی ریشگان و... کدام ازین سینه چاکان #معتادا_نمیگیرن طی اینهمه سال حرفی زده ، نقدی کرده ، اعتراضی نوشته و...
بدبختی این جامعه این است که #أنتلکتولش بی مایه تر خود مردمش است از #صادق_هدایت بگیر و بیا تا همین ابراهیم گلستانها و دیگر چهره داران پرسر و صدا ..
وگرنه دهخداها و علامه طباطبایی ها و.. که همیشه گوشه نشین بوده اند به سبب همان وزانتی که داشته اند و اینقدر سبک نبوده اند که بیفتند سرزبان هزاران تن سبک تر از خودشان.
در یادداشت قبلی ( مثل بسیارها بار) از سلبریدی_های هوچی و مردم جوگیر ترسیده بودم و امروز این ترس بیشتر است.
من مطمئنم که جامعه ی ما حامله است. قبلا گفته ام درست مثل چهل پنجاه سال پیش و البته باز بسیاری دنبال زود به دنیا آوردن این جنین اند چنانکه در ۵۷ کردند و دست کم اگر شما #مدار_صفر_درجه #احمد_محمود را می خواندید تمثیلش را خوب دریافته بودید و چه کنم که جوجگان سر از تخم درنیاورده ی این مملکت #گلستان را می شناسند و تعظیم و تکریم می کنند و #بیژن_نجدی را نه.. من تو و ارمیا را خوانده ( که طبعا به جای خویش نیکو) و نام جلال را شنیده اما مندنی پور و معروفی را کمتر میشناسد ..
گویا این تقدیر اجتناب ناپذیر ماست. دربار سلطان محمود پر بود از سبک مغزان ظاهر ساز بهره مند بخور بنوش ... آنوقت #پیر_طوس و #غریب_یمگان در عزلت خویش گاه آرزوی نوشیدن جامی داشتند و سر گوسفندی ...
مدتهاست حرکت آغاز شده و من پیشانی این حرکت را زنان دیده ام اما خوب میدانم این زنان خواهان تحول #مرجع_عالم ندارند هرکس در جایی علم شهربانویی افراخته و از توهم و بیسوادی کاخی ساخته و زائرانی گرداگردش را گرفته اند و...
زائرانی که صدها سال است ازین معبد بدان معبد میخزند تا پرستش کنند و #نمی دانند بزرگترین معبد هستی خودشانند. معبد را در بیرون میجویند و این است که گلوی ایشان را قرنهاست موشهای کور جهل و بیشعوری میجوند.
البته که شناخت خویش و شکوفایی خویش و به حد پرستش رساندن خویش بسیار 👇👇
#یادداشت_روز
ما جامعه ای بیمار و تب زده داریم و یکی از نشانه های چنین جامعه ای #تلاطم است.
ما جامعه ای #متلاطم داریم و در جامعه ی متلاطم چیزی که زیاد است #لطمه است.
جامعه ی ما پس از برخورد و شکست تحقیر آمیز از غرب استعاره ای (عثمانی، روسیه، فرانسه، انگلستان ، آمریکا و...) دهه هاست که گرفتار امواج گوناگون شده و می شود. و محصول این امواج نیز طبعا ظهور موج سواران قهاری است که بزرگترین ویژگی همه شان سبک_مایگی...بیسواد، بی مایه ، بی ریشه، سلوک ناکرده ، درد فهم نچشیده ، جوگیر ، هیجانی ، هوچی و.. از صفات سبکی است.
سنگین که باشی پایین میروی در این جامعه و سبک که باشی میایی بالا ( دقت کنید به رفتن امثال طالقانی و بهشتی و مطهری و شریعتی ، بازرگان و... ماندن...)
هر هفته در این جامعه موجی راه می افتد و کسانی به مدد آن بالا میروند و میوه ی خویش میچینند .
بگذارید مثالی ملموس بزنم. کسانی به عمد یا سهو عکس دخترکانی را از روی جلد کتابی حذف میکنند. موج ایجاد میشود و موج سواران همیشه آماده هم سوار میشوند الحمد لله ومملکت هم پر است از #سبک_سرانی که به جای سنگینی خرد وجودشان پر از باد هیجان است. پست فلان استاد هفتاد ساله ی عمری دلسوخته برای آموزش و فرهنگ دویست بیننده دارد و ستاینده، و پست فلان بیمایه ی بیسواد که هیچ چیز از فلسفه نمیداند اما #فمنیست است دهها هزار مؤید . تازه مؤید چی!؟ تاییدکننده ی فحش و ناسزا و عقده و...
بارها گفته ام که دیگرانی چون من بسیارند که رسیده اند به مرزهای ناامیدی ،نه از حاکمیت که حاکمان و حاکمیتها ناپایدارتر از آنند که ناامیدی بیافرینند بلکه از ملتی که دراین فلات قرنها قرن است هست و از قضا علیرغم اینهمه حاکمیت آنقدر پرت هست که حاکمیت بعدیش را سیاه تر از قبلیش برگزیند.
این روشنفکران رنگارنگ که فرصتی یافته اند برای دیده شدن و احیانا نشستن در پستهای بعدی سالهاست که نه فرصتش را داشته اند نه شعورش را که مثلا به سیستم تباه آموزش و پرورش بپردازند و نقدش کنند و..
اکثریت این ملت ظاهربینند وگرنه #طرح_جلد اینقدر غوغا نمیکرد و شگفتا هیچ کدام ( که بسیاریشان بچه هاشان را سپرده اند به همین نظام آموزشی) در همه عمرشان محتوای آموزش و کتابها را نگاه نکرده اند که بدانند فاجعه ی اصلی کجاست!؟ و چرا حاکمان ازین اشتباه عمدی یا سهوی بیشترین بهره را نبرند!؟ ایشان که در موج_سواری دردانه های عالم امکان اند #فرصت_طلبی بزرگترین خصیصه ی همه ی #فرومایگان در تمامی تاریخها و جغرافیا هاست.
بگذارید از ادبیات فارسی بگویمادبیاای در این شکل، دست کم هزار و دویست ساله که طی سه دهه در مدراس به تباهی کشیده شد.
حذف املا و انشا ، حذف دو ساعت آموزشی این درس ، حذف بسیاری متون باشکوه و موثر و جایگزینی آنها با متونی #حرامزاده. حرف بسیاری نامهای ریشه دار و تابلو کردن بسیاری بی ریشگان و... کدام ازین سینه چاکان #معتادا_نمیگیرن طی اینهمه سال حرفی زده ، نقدی کرده ، اعتراضی نوشته و...
بدبختی این جامعه این است که #أنتلکتولش بی مایه تر خود مردمش است از #صادق_هدایت بگیر و بیا تا همین ابراهیم گلستانها و دیگر چهره داران پرسر و صدا ..
وگرنه دهخداها و علامه طباطبایی ها و.. که همیشه گوشه نشین بوده اند به سبب همان وزانتی که داشته اند و اینقدر سبک نبوده اند که بیفتند سرزبان هزاران تن سبک تر از خودشان.
در یادداشت قبلی ( مثل بسیارها بار) از سلبریدی_های هوچی و مردم جوگیر ترسیده بودم و امروز این ترس بیشتر است.
من مطمئنم که جامعه ی ما حامله است. قبلا گفته ام درست مثل چهل پنجاه سال پیش و البته باز بسیاری دنبال زود به دنیا آوردن این جنین اند چنانکه در ۵۷ کردند و دست کم اگر شما #مدار_صفر_درجه #احمد_محمود را می خواندید تمثیلش را خوب دریافته بودید و چه کنم که جوجگان سر از تخم درنیاورده ی این مملکت #گلستان را می شناسند و تعظیم و تکریم می کنند و #بیژن_نجدی را نه.. من تو و ارمیا را خوانده ( که طبعا به جای خویش نیکو) و نام جلال را شنیده اما مندنی پور و معروفی را کمتر میشناسد ..
گویا این تقدیر اجتناب ناپذیر ماست. دربار سلطان محمود پر بود از سبک مغزان ظاهر ساز بهره مند بخور بنوش ... آنوقت #پیر_طوس و #غریب_یمگان در عزلت خویش گاه آرزوی نوشیدن جامی داشتند و سر گوسفندی ...
مدتهاست حرکت آغاز شده و من پیشانی این حرکت را زنان دیده ام اما خوب میدانم این زنان خواهان تحول #مرجع_عالم ندارند هرکس در جایی علم شهربانویی افراخته و از توهم و بیسوادی کاخی ساخته و زائرانی گرداگردش را گرفته اند و...
زائرانی که صدها سال است ازین معبد بدان معبد میخزند تا پرستش کنند و #نمی دانند بزرگترین معبد هستی خودشانند. معبد را در بیرون میجویند و این است که گلوی ایشان را قرنهاست موشهای کور جهل و بیشعوری میجوند.
البته که شناخت خویش و شکوفایی خویش و به حد پرستش رساندن خویش بسیار 👇👇