نیازستان
1.57K subscribers
792 photos
107 videos
132 files
234 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
Bahareh Man Gozashteh Shayad-(IRMP3.IR)
Emad Ram
#موسیقی_ما

فرهنگ و هنر دیرسال و دیرپای ما ایرانیان ( در هر کجای فلات ایران با هر زبان و گویش و لهجه و..) ریشه دارتر از آن است که به نسیمهای اختلاف و كژفهمی و.. ازمیان برود. این #درخت_حضور طوفان یونان و ترک و تازی را به بازی گرفته الباقی که..
یکی از جلوه های خواستنی این فرهنگ موسیقی کم نظیر آن است که قرنهاست در دستان لرزان هنرمندانی عاشق چونان شمعی لرزان اما ماندگار روشنی میبخشد و..
تصنیف تقدیمی را عماد رام در #شور خوانده است و بسیار زبباست..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#گذار_سیاوش_از_آتش
#یادداشت_روز
برای برخی ازجوان ها ونوجوانان (و البته بزرگسال های) ایران_زمین، ابراز و اظهار این حجم عمیق از احساسات و شور و شوق و شعور و.. در مرگ #استاد حیرت آور است .
دانسته های ایشان ( اگر در بطن حکایت نبوده باشند) بنا به تجربه ی زیسته و اطلاعاتی است که غالبا نظام مسلط محیطی به ایشان تحمیل کرده است. بنابراین میگویند:
خب بابا، هنرمند بزرگ، اصلا موسیقی دانی کم‌نظیر ، یک آواز خوان بوده دیگه، گیرم آدم باحال اینکه نمیشه!حالا مگه چه کار کرده؟چی اختراع کرده مگه؟
و همه ی این پرسشها بیان بسیاری چیزهاست مثلا غلبه یافتن #کالا_خدایی در ذهن نسلهای بعد یا گفتمان مسلط شدن #شیئ_وارگی بر جان و دل مردم ( مگه چی اختراع کرده؟!) و البته ایشان حق دارند اینگونه بپرسند چون نه نظام آموزشی و فرهنگی رسمی خواسته کاری بکند در جهت معرفی و ارج نهادن چنین انسانهایی(حاکمیت ) و نه نظام غیر رسمی ( خانواده ها و اقوام و...)..
برای معرفی #شجریان که حالا او =آثارش شده بشخصه میتوانم دهها صفحه بنویسم اما این چند سطر را پیش درآمدی میکنم برای آشنایی نسل جوانتر با #سیاوش_روزگار_ما و انشاالله بشود که بیشتر بشود
آیینه ی آثار #شجریان بهترین معرف اوست.
دهه ی پنجاه خوش_باشی غرق در دردهای وجودی #خیام است.
شوخی و شنگی توام با اضطرابی وجودی، از آن #همه_چیز_خوب_است هایی که #تو_باور_مکن . کسی میداند یاری و فراغتی و طرف چمنی، همراه کتابی و پیاله ای و مشک ختنی.. اما دل بی قرارش می گوید تا سبزه ی خاک ما...
طرب_تلخ آن دهه در اغلب آثار استاد چشیدنی است که ناگهان همه ی چشمها ز حیرت آن صبح نابجای خیره و حیران میشوند و.. یکی دو سالی ( و برای بسیاری سالهایی )باید بگذرد که بدانند #خورشیدشان کجاست؟
محمد: آخه بابا مگه میشه نمیگذارند کاست منتشر بشه
علی: خب آخه طرف خونده شهریاران بود و کوی مهربانان این دیار ..
ناصر: نماینده های مجلسم گفتند این داره برا شاه معدوم میخونه
محمد: آخه بابا شعر از حافظ هست ها چه ربطی داره به ششصد سال بعد
علی : خب قبول کن محمد دیگه #شجریان در انتخاب شعرها رندی کرده ..
و من دوازده سیزده ساله این گفتگوهای بزرگترها را میشنیدم و در آن میان حواسم به این بود که #حکم_دل است و #پیک را می توانم ببرم..
نسل من از همان ده وازده سالگی دل و جان سپرده ی کارهای #استاد شد.
او متفاوت بود، عالی میخواند ،در همه چی دقت داشت و.. با شه پر صدای او بود که ما نشستیم بر بال هنر مشکاتیان هاو علیزاده ها. پایورها و شهنازها، لطفی ها وموسوی و بهاری و اسماعیلی و بعدا پیرنیاکان و عندلیبی ها و.. و بسیاری از ما حافظ و مولانا و سعدی و عطار و عراقی و بعدا مشیری و نیما و اخوان و .. را با این صدا یافتیم و در آفتاب مهرشان گداختیم.
باری گفتم به شتاب مینویسم و آهستگی می‌طلبد در باره ی #استاد و آثارش سخن گفتن .
او برای ما در عین حال که #مقصد شد #راه نیز شد در عین حال که #مأمن بود #پل نیز شد و این اوج هنرمندی یک‌ انسان تواند بود.
به سیاست تهی مغزان تاخت نه با #شعار و #شور که با #شعر و #شعور و مهمتر از همه با #کار و کار و کار ...
این روزها بنشینید و آن ده کار دهه ی شصت را ببینید که از نظر من #قلل کارهای استادند .
تقریبا همه شان ( با وجود تک توک لغزشها) بی نظیرند و البته من بلند ترین این چکادها را #بیداد و #دستان و #آستان_جانان می دانم ..
بیداد شگفت به سال ۱۳۶۱ شکل گرفت و آستان جانان سال بعد از آن و... اما در کنار همه ی ویژگی های ماورایی و هنری و فنی در کارهای استاد انتخاب اشعار هم اغلب قیامتی است.
بیداد به سبب یاری اندر کس نمی بینیم حافظ معطل میشد اما شجریان از سعدی میخواند:
جماعتی که نظر را حرام می دانند
نظر حرام‌ بکردند و خون خلق حلال
بیت حذف میشد و شجریان فریاد میزد:
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
چون ننالیم ازین قصه و چون نخروشیم؟!
و در عین تمام تلاشها و کارها #دردوجودی انسان را می نالید که:
جهان پیر است و بی بنیاد
ازین فرهاد کش فریاد ای فریاد ای فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
و...
گمان مبر که به پایان رسیده کار مغان
هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است‌..
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹