#یادداشت_های_پریشانی
- پاسخی به یک پرسش
آقای سید محمد خاتمی رییس اسبق جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به یک حزب پرسشی را( لابد از مردم )مطرح کرده است.
پرسشی که علی الظاهر بنیانی فلسفی دارد یعنی پرسشی است که در بافت فلسفیدن اتفاق می افتد و من نیز به عنوان یکی از مردم که کمی بلد است بفلسفد، پاسخی دارم.
پرسش این است: اگر جمهوری(دموکراسی)
[آیا جمهوری واقعا افاده ی معنای دموکراتیک می کند؟] می تواند لیبرال، سوسیال حتا ناسیونال باشد چرا نتواند اسلامی باشد؟
- از نثر منشیانه و اهداف چنین نثری می گذرم
- اینکه اصلا در ایران چند دهه ی اخیر چیزی به اسم حزب و تحزب وجود دارد که ایشان به یک حزب نامه می دهد هم بماند.
- بر اساس قاعده ی البینه علی المدعی طبعا ایشان و معتقدان به جمهوری اسلامی نباید در مقام پرسشگر باشد بلکه باید منطقا و فلسفتا، نظرا و عملا اثبات ادعا کنند چنین چیزی ممکن است. ادعای یک فرضیه کردن و بعد، از دیگران ابطال فرضیه ی لابد قطعی خویش را خواستن اگر سفسطه نیست چیست؟
با اینحال فقط به خود سوال پاسخی در حد اطلاعات و دریافت های خود می دهم.
جمهوری نمی تواند اسلامی باشد چون؛
۱- همه ی مردم ایران مسلمان نیستند
۲- جمهور(جمعیت) مسلمانان شیعه نیستند
۳- همه ی شیعیان دوازده امامی نیستند
۴- همه ی شیعیان دوازده امامی از عالم و عامی نگاه و روایت شان از دین اسلام و مذهب شیعه مانند یک طبقه ی خاص الان در مسند نشسته نیست..
۵- حتا طیف قائل به ولایت فقیه از مبدعش تا انتها تعریف واحدی ازین مطلب ندارند و...
جمهوری نمی تواند اسلامی یا حکومت اسلامی نمی تواند جمهوری باشد (در معنایی که بلندگو داران مراد می کنند) زیرا؛
سیاست و حکومت علم و عمل توزیع و تسهیم قدرت و ثروت و... است در حالیکه طبعا آقایان روایت خاص خود از اسلام را کاملا حق می دانند و نیز معتقدند الاسلام یعلو و لایعلی علیه پس این علو نمی تواند دیگری را در قدرت و ثروت و... سهیم بداند مگر اینکه این دیگری نخست برادری اش را ثابت کرده باشد.
جمهوری مفهومی کاملا بشری است #تاریخیت دارد. با قبل و بعد خود که #تاریخ است ارتباط دارد والد و مولود است معنایی متحول و متغیر است محصول زیست انسان بر خاک است تمام مناسباتش زمینی است در حالی که اسلام از نظر آقایان غیر زمینی و غیر زمانی است. برداشت های ایشان از اسلام آن را از تاریخیت (تحویل و تحول پذیری بشری) دور می کند و دور از دست رس انسان بر خاک زیسته قرار می دهد.
قدسی شدن اسلام آقایان و عدم امکان به چالش کشیدن آن طبعا آن را امری فراجمهور می کند.
نکته ی دیگر اینکه از منظر ایشان نه تنها اسلام مقدس و خدشه ناپذیر و... است که نظامی که محصول برداشتی خاص از اسلام است نیز مقدس است.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ترکیبی است که مقدسش به نظام متصل می شود و لابد به واسطه ی این ادعا که خود نظام مساوی اسلام است. البته که در این ترکیب، تقدس مال جمهور نیست که اگر بود کل داستان تغییر می کرد.
اگر دموکراتیک به لیبرال یا سوسیال یا ناسیونال و...وصل میشود از این روست که هر چهارتا دستاوردی کاملا #تاریخ_مند اند به این معنا که محصول زمین و زمان اند پس می توانند حک و اصلاح شوند و حتا کنار گذاشته شوند. در حالی که طرح موضوعی به نام حک و اصلاح و...اسلام هیچ جایگاهی ندارد.
بنابراین ما می توانیم حکومت اسلامی یا امارت اسلامی یا و... داشته باشیم اما منطقا جمهوری اسلامی نه . مگر آنکه تمام آن جمهور صدر و ذیل وجودشان یکی باشد در چنان جامعه ای طبعا می توان جمهوری اسلامی داشت حالا سوال من از آقای خاتمی این است آیا امکان وجود جامعه ای که بتوان در آن جمهوری اسلامی برپا کرد ممکن و معقول است؟!
سخن را با آیه ای پر تکرار از قرآن مجید به پایان می برم؛
و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة ... نحل ۹۳
همین طور ر.ک مائده ۴۸ ، هود ۱۱۸، شوری ۸ ، زخرف ۳۳ و...
و آخر دعوانا ان الحمدلله...
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
- پاسخی به یک پرسش
آقای سید محمد خاتمی رییس اسبق جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به یک حزب پرسشی را( لابد از مردم )مطرح کرده است.
پرسشی که علی الظاهر بنیانی فلسفی دارد یعنی پرسشی است که در بافت فلسفیدن اتفاق می افتد و من نیز به عنوان یکی از مردم که کمی بلد است بفلسفد، پاسخی دارم.
پرسش این است: اگر جمهوری(دموکراسی)
[آیا جمهوری واقعا افاده ی معنای دموکراتیک می کند؟] می تواند لیبرال، سوسیال حتا ناسیونال باشد چرا نتواند اسلامی باشد؟
- از نثر منشیانه و اهداف چنین نثری می گذرم
- اینکه اصلا در ایران چند دهه ی اخیر چیزی به اسم حزب و تحزب وجود دارد که ایشان به یک حزب نامه می دهد هم بماند.
- بر اساس قاعده ی البینه علی المدعی طبعا ایشان و معتقدان به جمهوری اسلامی نباید در مقام پرسشگر باشد بلکه باید منطقا و فلسفتا، نظرا و عملا اثبات ادعا کنند چنین چیزی ممکن است. ادعای یک فرضیه کردن و بعد، از دیگران ابطال فرضیه ی لابد قطعی خویش را خواستن اگر سفسطه نیست چیست؟
با اینحال فقط به خود سوال پاسخی در حد اطلاعات و دریافت های خود می دهم.
جمهوری نمی تواند اسلامی باشد چون؛
۱- همه ی مردم ایران مسلمان نیستند
۲- جمهور(جمعیت) مسلمانان شیعه نیستند
۳- همه ی شیعیان دوازده امامی نیستند
۴- همه ی شیعیان دوازده امامی از عالم و عامی نگاه و روایت شان از دین اسلام و مذهب شیعه مانند یک طبقه ی خاص الان در مسند نشسته نیست..
۵- حتا طیف قائل به ولایت فقیه از مبدعش تا انتها تعریف واحدی ازین مطلب ندارند و...
جمهوری نمی تواند اسلامی یا حکومت اسلامی نمی تواند جمهوری باشد (در معنایی که بلندگو داران مراد می کنند) زیرا؛
سیاست و حکومت علم و عمل توزیع و تسهیم قدرت و ثروت و... است در حالیکه طبعا آقایان روایت خاص خود از اسلام را کاملا حق می دانند و نیز معتقدند الاسلام یعلو و لایعلی علیه پس این علو نمی تواند دیگری را در قدرت و ثروت و... سهیم بداند مگر اینکه این دیگری نخست برادری اش را ثابت کرده باشد.
جمهوری مفهومی کاملا بشری است #تاریخیت دارد. با قبل و بعد خود که #تاریخ است ارتباط دارد والد و مولود است معنایی متحول و متغیر است محصول زیست انسان بر خاک است تمام مناسباتش زمینی است در حالی که اسلام از نظر آقایان غیر زمینی و غیر زمانی است. برداشت های ایشان از اسلام آن را از تاریخیت (تحویل و تحول پذیری بشری) دور می کند و دور از دست رس انسان بر خاک زیسته قرار می دهد.
قدسی شدن اسلام آقایان و عدم امکان به چالش کشیدن آن طبعا آن را امری فراجمهور می کند.
نکته ی دیگر اینکه از منظر ایشان نه تنها اسلام مقدس و خدشه ناپذیر و... است که نظامی که محصول برداشتی خاص از اسلام است نیز مقدس است.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ترکیبی است که مقدسش به نظام متصل می شود و لابد به واسطه ی این ادعا که خود نظام مساوی اسلام است. البته که در این ترکیب، تقدس مال جمهور نیست که اگر بود کل داستان تغییر می کرد.
اگر دموکراتیک به لیبرال یا سوسیال یا ناسیونال و...وصل میشود از این روست که هر چهارتا دستاوردی کاملا #تاریخ_مند اند به این معنا که محصول زمین و زمان اند پس می توانند حک و اصلاح شوند و حتا کنار گذاشته شوند. در حالی که طرح موضوعی به نام حک و اصلاح و...اسلام هیچ جایگاهی ندارد.
بنابراین ما می توانیم حکومت اسلامی یا امارت اسلامی یا و... داشته باشیم اما منطقا جمهوری اسلامی نه . مگر آنکه تمام آن جمهور صدر و ذیل وجودشان یکی باشد در چنان جامعه ای طبعا می توان جمهوری اسلامی داشت حالا سوال من از آقای خاتمی این است آیا امکان وجود جامعه ای که بتوان در آن جمهوری اسلامی برپا کرد ممکن و معقول است؟!
سخن را با آیه ای پر تکرار از قرآن مجید به پایان می برم؛
و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة ... نحل ۹۳
همین طور ر.ک مائده ۴۸ ، هود ۱۱۸، شوری ۸ ، زخرف ۳۳ و...
و آخر دعوانا ان الحمدلله...
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹