نیازستان
1.55K subscribers
793 photos
107 videos
132 files
237 links
به ایران:
قسم به موی تو و گیسوان بر بادت
غریق آتش نسیان نمی‌شود یادت..
(حوصله دارید هم‌راه شوید)

ارتباط با ادمین
@Mohsenbarani_niyaz
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#مسعودفراستی_نقدودیگرپوچ


#مسعودفراستی یک #پدیده است فقط کافیست برخلاف مکانیک سیالات نخوانده های بیسواد #لذت_نقد یا #دیالکتیک_نقدش را خوانده باشی...

#مسعودفراستی یک کارکشته ی سینما و رسانه است برعکس تمام بی ادبهایی که نه رسانه میدانند نه #نقد میفهمند و قطعا فکر میکنند دیالکتیک نوعی لباس زیر است..

#مسعودفراستی نقد میشناسد درست برعکس کسی که اشاره به دوزن داشتن یا نوع لباس میهمان را درنهایت بی حیایی #نقد میدانند..

#مسعودفراستی همچنان جانش در هوای مارکس و انگلس و لنین و فیدل و.. بیشتر از آن فرانسه ی #دهه_ی_شصت پرواز میکند و این را حتا از نوع لباس پوشیدنش یا سیگار کشیدنش میتوان فهمید..

#مسعودفراستی اینقدر شجاع هست که بپذیرد برکشیده ی نامدیران #مدیری پرور است او به حق خود را وابسته ی این مجموعه میداند و به حق تر ابتذال پراکنان را دهها برابر وابسته تر میداند

#او اهل زد و بند هست اما نه به میزان تازه به دوران رسیده های سینما و رسانه چون او برخلاف ایشان بی اصول ( ریشه) اصولی(ریشه) دارد و قطعا بدان اصول پابند است گیرم من اصولش را قبول ندارم..

#مسعودفراستی بسیار خوانده بسیار نوشته بسیار دیده و حتا راهها رفته.. درست نقطه مقابل #ژانگولربازیها و #شومن_سازیهای رسانه ای که بیشتر کارش برکشیدن اراذل بوده است..
جایی که برای #آهنگ_ربنا جا ندارد اما موسیقی دانهایی آنجا بیست چهارساعت حضور دارند که #سه_گاه را قطعا یک بازی میدانند..

#مسعودفراستی قربانی آن رسانه ی معیوب پراز مدیران نالایقی است که بهتر از هرکس واژه ی مدیر را واژگون نوشته اند..

#مسعودفراستی سینما شناسی است که هرفیلمی را بگوید خوب است به احتمال نودونه درصد خوب است اما هرفیلمی را بگوید بداست باید زیاد جدی نگرفت چون در آن فیلمها که بدمیداند فیلم خوب و بسیارخوب هم هست...

#مسعودفراستی شصت وهفت سال دارد و دست کم نیم قرن جنگیده باخودش، باسینمای مبتذل با دوست با دشمن با فقر با ثروت و...او بنا به پرورش نوجوانی اش هنوز یک #چریک است او را #چریک_نقدسینمایی مینامم و میدانم یک چریک، یک منتقد ِ تمام عیار نیست چون گاه زبان و قلمش را باکارد و تفنگ اشتباه میگیرد اما او یک منتقد است واین جمع ضدین است که اورا یک#پدیده میکند..

من برای توهین به این #پدیده ازجانب کسانی که بواسطه ی برادر و خواهر و.. وارد تله وزیان شده اند و شعور اندک و شرف اندک تر دارند متاسفم.

من سالهای سال به #جام_جم رفته ام نوشته ام، کارشناسی کرده ام، اجرا داشته ام، گویندگی کرده ام و... و میدانم تمام بچه های اصیل و مایه دار رادیو و تله وزیان چه ها ازین بچه پروهای بی مایه نکشیده و نمی کشند..

من متاسفم اما حیرانم از هوش #مسعودفراستی که آیا نمیدانست نشستن با یک نوجوان در شان پیران نیست؟!
و فکر میکنم آیا او الان فکر میکند که فروکوفته ی مجموعه ی فشلی است که روزگاری دراز به چون اویی مجال فراوان داد که هرچه میخواست ومیخواستند را بگوید؟!

#رویکرد نقد یک چریک را هرگز نمیپذیرم اما در تمام عمر یک باسواد طی طریق کرده ی مایه ور ِ کتابخوان ِ... گاه باانصاف را به یک نوجوان اسیر هرمونهای نوجوانی کتاب نخوانده ی سینما نشناس بیسواد (مکانیکش را نمیدانم) و... #بی_ادب ترجیح میدهم..

#مسعودفراستی را در جرگه ی #نقد قرار میدهم و آن پسرک را در باند #دیگرپوچ...

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#کتاب_بخوانیم...

#لذت_نقد
#مسعودفراستی

یادداشتی نه در دفاع از #مسعودفراستی که در دفاع از سواد و کتابخوانی نوشتم و کلی داستان برایم درست کرد.

حال مشغول نوشتن مقاله ای مفصلم با نام
(من و پدیده ای به نام #مسعودفراستی) اما پیش از آن یکبار دیگر #لذت_نقد را خواندم تا بهتر نظر بدهم.

شما هم اگرخود را #مخاطب #خاص_سینما میدانید حتما این کتاب را بخوانید کمی زیاد است(حدود هفتصد صفحه) اما بسیار خوب است هم برای شناخت #مسعودفراستی هم برای سیری در سینمای ایران از سالهای حدود شصت و پنج تا بیست بیست پنج سال بعد..

@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#یادداشتهای_پریشانی (۲)
#انسان_حیوان_سوگوار
...و در ادامه رسیدم به تعریفی دیگر از انسان و او را #حیوان_سوگوار یافتم.
مبحث تاریخی سوگ و سوگواری ، چرایی و چگونگی های تاریخی و تطورات سوگ یک مقوله است و وجه اساطیری آن یکی دیگر.
تاریخ مثلی با تاریخ ممثل هر پدیده ی انسانی دوتایی هستند که تفکیک میشوند و طبعا همچون سکه مکمل همند پشت و روی همند و...
اما سخن من اکنون بر سر مثل است.
انسان ذاتا اشعار دارد و آگاه است به زیانکاری خویش یعنی به مجرد دریافت و درک #وجود متوجه میشود این وجود عدمی است از جنس عدم است چراکه #هست در کام #نیست رخ نموده است و دردا هستی که بر پهنه ی نیست مصور شده باشد.
و همین درک او را سوگوار میکند و لابد سیاه میپوشد که همرنگ نیست کند خود را و به خود نیز نشان دهد که #نیست.
نخستین تصویری که از آدم بر #زمین_بود دست داده اند نشستن بر کوهی است در #سراندیپ و گریستنی است به صدها سال ، چنانکه رودها همه محصول اشک آدمی است و چرا !؟ چون او احساس از کف دادن داشته است.او از فراخنای بی رنج و الم #عدم افتاده بر خارزار مضحک #هست.
آن خفتن بی صداع در غارهای فراموشی و خاموشی کجا و این هیاهوهای بی حاصلی که اساسا وجود ندارند کجا!؟ به همین سبب دنیا را #دارالغرور خواند که همه چیزش معکوس آنچه را اسم نام است ننگی بیش نیست و آنچه #لذت مینماید #رنجی است الیم .. و اگر بودا #هستی را رنج نامید ازین روی بود . و همین بود که قرآن به چند تاکید إن ، جمله ی اسمیه و خبر جار و مجرور فرمود :
إن الانسان لفی خسر
این خسران ذاتی انسان است و چون آدمی پابگذارد در انسانیت نخستین احساسش #فروافتادگی است و به تعبیر #مثنوی بریدن
کزنیستان تا مرا ...‌ و نیستان چرا تداعی میکند نیستان را !؟ و تمام مثنوی میشود سوگنامه ی فراقها و دست و پا زدن هایی برای بازگشت به آن #کارگاه_صنع_حق که #نیستی است ...
تمثیل تولد انسان آنگاه که از نه توی تاریک زهدان مادر با سر می افتد بر زمین ( عرب مسقط الرأس میخواندش) و در همان باز دم نخست میگرید آغاز سوگ های آدمیزاد نیست؟
و بعد ما از آن پس دائم_المهاجر ازین سوگ بدان سوگ می شویم...و همیشه احساس غبن همراه ماست در نوجوانی بر زیان کودکی سوگواریم و در جوانی بر خسران و از کف دادن نوجوانی و.‌‌..
بعد هم در این مسیر که دایم ازدست میدهیم و حتا آنجا ( زمان_مکانی) که چیزی را به ظاهر به کف می آوریم در حقیقت نخستین گام از کف نهادن را برداشته ایم و این است که آدمی در هماره هراسی جانکاه عمر میگذارد و چه نیک گفت که جامه ی اهل تصوف باید کبود باشد که ایشان همیشه سوگواران از کف نهادن ها و دورافتادن هایند.
و از دست دادن عزیزی ارجمند آیین و منسکی می‌شود که البته این آیین بویژه در شرق اندوه پیچیده تر ماهیتی یافته است که در بخش بعد
( نگاهی گذرا به آیین عزا) انشالله بدان خواهم پرداخت.
باری بر صفحه ی خاک تنها انسان است که اهل عزا و تعزیت است و اگر مثلا نهنگی یا پیلی یا ... بر فرزند یا مادر خویش عزا میگیرد واضح است که نه به وضوح عزای انسانی است نه به عمق و گستردگی آن ..
مثلا اندوه از دست دادن عزیزی یک طرف اینکه انسان در این تعزیت به عزای ( تسلا و دعوت به صبر و.‌..) خویش مینشیند هم یک طرف چرا که ما انسانها در تمام مناسک مرگ در واقع آیینه ای ساخته ایم برای دیدن خویش..
و سبب ماندگاری چنین مراسمی این نیز هست که آدمی از دیدن خویش در آیینه لذت میبرد چون دریافت خویش لذت بخش است حتا اگر این خویش زشت باشد و این دیدن توأم با اندوه ... که اندوه فصل بلافصل آدمی است همینکه میبینیم آنچه که هست در کام نیست دارد غوطه میخورد برای سوگواری کافیست..
#محسن_یارمحمدی
#جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹