ندای عقل و دل
1.09K subscribers
5.53K photos
1.03K videos
13 files
14.1K links
تجربه های شخصی زندگی
Download Telegram
‍ آزادی فردی از نگاه جان استوارت میل

جان استوارت میل عقیده داشت که محدوده‌ای که در
آن آزادی [آزادیِ فردی] غیرقابل تعرض است، قطعا وجود دارد. او می‌گفت وقتی اقدامات یک فرد ناظر به خود اوست، یعنی این اقدامات هیچ صدمه‌ای به منافع دیگران مگر احتمالا خود فرد، وارد نمی‌کند، هرگز نباید در کارهای او دخالت کرد. میل فکر می‌کرد که این اصل توجیهی است برای آزادی اندیشه و بیان و آزادی فرد برای انتخاب سبک زندگی -این‌که فرد چه بپوشد، چه بخورد و بنوشد، چه فعالیت‌های فرهنگی‌ای انجام دهد، چه روابطی داشته باشد، از چه دینی پیروی کند و امثال این‌ها (این افکار امروز برای ما آشنا هستند، ولی وقتی میل کتابش را در اواسط دوره‌ی ویکتوریایی نوشت، افکار او افراطی و حتی نفرت‌انگیز قلمداد شد).
میل تصدیق می‌کند که ممکن است افرادی از برخی رفتار‌ها که او آن‌ها را ناظر به خود شخص می‌دانست، آزار ببینند -از لباس زننده، رفتارهای نامتعارف، بی‌خدایی ستیزه‌جویانه، و چیزهایی از این دست. اما می‌گفت آزار دیدن از چیزی معادل صدمه دیدن از آن نیست. صدمه دیدن یعنی مورد حمله واقع شدن یا تهدید شدن، از بین رفتن دارایی‌ها، یا بدتر شدن وضعیت اقتصادی یک فرد، و از نظر میل می‌توان به صورت عینی آن را به اثبات رساند.  برعکس، آزار دیدن مربوط به باورها و نگرش‌های فردی است که می‌رنجد -ممکن است همجنس‌گرایی یا موسیقی رپ شما را آزار دهد، اما دلیلش این است که براساس دستگاه ارزش‌های فردیِ شما این فعالیت‌ها غلط یا غیرقابل قبول هستند؛ حال آن‌که ممکن است عکس‌العمل من کاملا متفاوت باشد. از نظر میل هیچ اشکالی نداشت که کسانی که رفتار دیگران به‌نظرشان آزاردهنده می‌آید، از آن‌هایی که رفتارشان سبب آزارشان می‌شود دوری کنند، یا سعی کنند آن‌ها را به تغییر رفتارشان ترغیب کنند، ولی آن‌ها حق ندارند که با قانون یا ابزار دیگری از انجام آن رفتارها ممانعت کنند.
@nedayeaglodel
پدرم می‌گفت در سرزمینی که مرگ و گرسنگی باشد انواع و اقسام دین و خدا و باور و خرافات به وجود می‌آید. یادت باشد خدا یکی است و او هم ارحم‌الراحمین است.

سال‌ بلوا
https://t.me/nedayeaglodel
هر کس که شرفی دارد، ممکن نیست بتواند نسبت به آنچه در وطنش می‌گذرد بی‌اعتنا باشد و هر کس که نسبت به مسائل جاریِ در وطنش حساس است و هوشیار، اهل سیاست است و مرد میدان.
بنابراین انسان یا شریف است یا بی طرف


نادر ابراهیمی

💠 به کانالِ « ندای عقل و دل » در تلگرام بپیوندید.

https://t.me/nedayeaglodel
آن جا که آزادی نیست، اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد، اجازه نمی‌دادند که رای بدهید.

مارک تواین

💠 به کانالِ « ندای عقل و دل » در تلگرام بپیوندید.

https://t.me/nedayeaglodel
هر کس که شرفی دارد، ممکن نیست بتواند نسبت به آنچه در وطنش می‌گذرد بی‌اعتنا باشد و هر کس که نسبت به مسائل جاریِ در وطنش حساس است و هوشیار، اهل سیاست است و مرد میدان.
بنابراین انسان یا شریف است یا بی طرف


نادر ابراهیمی

💠 به کانالِ « ندای عقل و دل » در تلگرام بپیوندید.

https://t.me/nedayeaglodel
تست شخصیت شناسی به کمک نحوه نشستن

شکل اول: این گونه اشخاص تصور می‌ کنند نادیده گرفتن مشکلات باعث می شود خود مشکل به کلی رفع شود. وترجیح می دهند وظایفشان را به دیگران محول کنند
این افراد جالب، خلاق، جذاب هستند و کمی رفتار کودکانه دارند.

شکل دوم: رویاپرداز باقوه تخیل بالا. این شخصیت ها روزمرگی را دوست ندارند و عاشق سفر و پیدا کردن دوست های جدید هستند

شکل سوم: در رابطه با این اشخاص آرامش حرف اول را می زند. این افراد در انتخاب لباس، کفش، عطر و مبل بسیار سخت گیر و نکته سنج هستند.

شکل چهارم: افرادی که با این حالت می نشینند از تاخیر بیزارند انها از درگیر شدن با دیگران بیزارند و هیچوقت دوست ندارند عواطف خود را در ظاهر بروز دهند
برای آن ها اجتماع شبیه به میدان جنگ است و در مقابل دشمنان محتاطانه عمل می‌ کنند.

شکل پنجم: این گونه افراد هیچ وقت عجله نمی کنند. انها لجباز و سمج هستند و تا زمانی که به هدفشان نرسند کم نمی آورند. برای این اشخاص ظاهر بسیار مهم است.معمولا هر انتقادی را نیز به سختی قبول می‌کنند.

فرارو

https://t.me/nedayeaglodel
مال حرام، ماندنی نیست

مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌ طوری که زخم بستر گرفته و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند و همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: به‌خدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که در بصره بیماری وبا آمد و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب‌لیموست.

این مرد، تنها آب‌لیموفروش شهر بود که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد.مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود، چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی. عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ۱۰ سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی.

می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد و زجرکش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدر جان داد.

https://t.me/nedayeaglodel
جزو کدوم دسته‌ای؟

https://t.me/nedayeaglodel
بحث کردن با احمق ؛
مثل کشتن پشه
روی صورت خودته...!
شاید پشه رو بکشی یا نه
اما در نهایت یه سیلی
به صورت خودت زده‌ ای...!


#بودا

https://t.me/nedayeaglodel
پنج اصل را در زندگی ات به خاطر بسپار:
1- غرور ---> مانع يادگيری
2- خودبزرگ بینی ---> مانع محبوبیت
3- کم رويی ---> مانع پيشرفت
4- خودشیفتگی ---> مانع معاشرت
5- عادت کردن ---> مانع تغيير است.
زندگي کردن با مردم اين دنيا
همچون دويدن در گله اسب است

تا مي تازي با تو مي تازند
زمين که خوردي،
آنهايي که جلوتر بودند
هرگز براي تو به عقب باز نمي گردند
و آنهايي که عقب بودند،
به داغ روزهايي که مي تاختي
تو را لگد مال خواهند کرد!
در عجبم از مردمي که بدنبال دنيايي هستند که روز به روز از آن دورتر مي شوند
وغافلند از آخرتي که روز به روز به آن نزديکتر مي شوند...👌🏻

https://t.me/nedayeaglodel
خیلی طول کشید تا بفهمم کاری که خوشایند من نیست لزوما غلط نیست. انتظاراتی که از آدم‌ها دارم هم لزوما درست نیست و اساسا من جای حق ننشسته‌ام که متر و معیار درست و غلط باشم. این در ظاهر خیلی ساده به نظر می‌رسه ولی هم دهن من سرویس شد هم دهن زندگی تا من اینو بفهمم.

https://t.me/nedayeaglodel
.
اونجا ڪـه شهریار میڪَه:

زمانه دوخت لبم را
به ریسمانِ سڪـوت....
ڪه قیمتم بشناسد به امتحانِ
سڪوت......
منی ڪه
خاڪـ نشین بودم از
تجلی ؏شـق....!!
ڪَذشته‌ام از فلڪـ هم به
نردبان ِسڪـوت....
نهفته باید و بنهفتم آنچه را دیدم
ڪـه عهد عهد غم است
و ُ
زمان زمان سڪـوت...‌!!


https://t.me/nedayeaglodel
عشق به خود، یعنی اینکه هرگز و هیچ گاه خود را به خاطر هیچ چیز سرزنش و نکوهش نکنید. انتقاد و ملامت کردن، ما را در بسیاری از الگوهایی که قصد تغییرات را داریم، گیر می اندازد و متوقف می کند. درک خویشتن و ملایمت با خود کمک می کند تا از پیله خارج شویم. به یاد داشته باشید که شما به قدر کافی خود را برای هر چیزی ملامت و نکوهش کرده اید، و کاری از پیش نبرده آید. حالا سعی کنید خود را تصدیق و تایید کنید تا ببینید چه اتفاقات خوبی برایتان خواهد افتاد.

#لوییز_هی

https://t.me/nedayeaglodel
10 قانون سعادت و خوشبختی به نقل از سادگورو
1. حرف های منفی نزن
2. اهمال کاری رو رها کن
3. هیچکس رو قضاوت نکن
4. نفرت و انتقام رو حذف کن
5. شکایت نکن و به جریان اعتماد کن
6. در گذشته گیر نکن و در لحظه باش
7. سعی نکن کامل باشی
8. بدون که چه زمانی (نه) بگی
9. هیچکس رو در مرکز زندگیت قرار نده
10. سعی نکن همه رو راضی کنی

https://t.me/nedayeaglodel
عشق با عشق تغذیه می شود، شفقت با شفقت و نفرت با نفرت.. ببین چه چیزی به دنیا می دهی؟ چرا که یا در این زندگی و یا در زندگی های بعد، به تو باز خواهد گشت و تو چیزی را دریافت خواهی کرد که به دنیا داده ای. هیچ ظلمی در حق هیچکسی انجام نخواهد شد و انسان، فقط با عواقب اعمال خویش رو به رو خواهد شد. پس، ببین چه چیزی می دهی؟ چرا که آن را دریافت خواهی کرد. اگر می خواهی از بی عدالتی ای که در دنیا وجود دارد، شکایت کنی، نخست به کارهایی که انجام می دهی (و در زندگی های قبلی انجام داده ای) نگاه کن. هیچ ستمی بر هیچکس نخواهد رسید، مگر اینکه خودش آن را از قبل فرستاده باشد. به همین خاطر، لازم است در طول روز، در دعاهای روزانه مان با خداوند و با مادر الهی، به آنها بگوییم که : "من مسئولیت همه کارها و کارماهای خود را قبول می کنم. باشد که کارمای من، در دادگاه الهی مورد مذاکره قرار بگیرد و تخفیف داده شود. آمین آمین آمین."

https://t.me/nedayeaglodel
🍃🌺🍃عاقل را اشارتی کافی است!🍃🌺🍃
مردی برای خود خانه ای ساخت و از خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است، به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود وقبل ازهر اتفاقی وی را آگاه کند.
مدتی گذشت. تَرَکی در دیوار ایجاد شد.مردفوراً با گچ تَرَک را پوشاند.
بعد از مدتی در جایی دیگر از دیوار تَرَکی ایجاد شد .باز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرار شد،روزی ناگهان خانه فرو ریخت. 
مرد با سرزنش خانه ،قولی را که گرفته بود، یادآوری کرد،خانه پاسخ داد: 
هر بار خواستم هشدار بدهم و تو را آگاه کنم، دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی. 
این هم عاقبت نشنیدن هشدارها!!!!
مثنوی معنوی

https://t.me/nedayeaglodel