موقع صرف غذا فقط چند کلمهای حرف زدند، اما کلماتی سرشار از محبت و صمیمیت. ارژی میلی محبتآمیز داشت برای تسلی دادنش، میهای به خاطر عذابی که میکشید و مقدار زیادی شراب که از سر ناراحتی خورده بود آرام شده بود. میدید که هنوز هم ارژی دوستش دارد، بعد از تمام آن اتفاقات. اگر میهای هم دوستش داشت، میتوانست خودش را از گذشته و از بند مردهها خلاص کند و عجب خوشبخت میشدند. ولی میدانست که ممکن نبود.
میهای گفت: «ارژی، ته دلم میدونم که هر چی بینمون پیش اومد تقصیر من نبوده. البته به حرف آسونه. ولی من سالها هر کاری کردم که خودم رو با دنیا وفق بدم و ازدواج کردنم با تو به چشم من یه جور جایزه بود، چون فکر میکردم دیگه همهچی روبهراهه و دیگه با دنیا آشتی کردم. ولی بعدش تمام شیاطین در برابرم قد علم کردن ــــکل ایام جوونی و نوستالژی و عصیانش. نوستالژی دردیه که درمون نداره. شاید هرگز نباید پا تو ایتالیا میذاشتم. کل این کشور رو با نوستالژی ساختهان، بر اساس نوستالژی شاهها و شاعرها. ایتالیا یه بهشت زمینیه، ولی اونجور که دانته به قضیه نگاه میکرد: بهشت زمینی فقط یه توقفگاهه سر کوهِ برزخ، فرودگاه زندگی پس از مرگ که روحها از اونجا روونۀ آسمون میشن، وقتی بئاتریس حجابش رو برمیداره و روح "اشتیاقی کهن را میچشد..."»
«وای، میهای، تو این دنیا که نمیشه آدم خودش رو تسلیم نوستالژی کنه.»
«تو این دنیا نمیشه. دنیا اصلاً تاب هیچ انحرافی از مسیر معمولش رو نداره. نه راه گریزی هست نه تمرد، و دیر یا زود امثال زلتن رو مقابلت قرار میده.»
«حالا میخوای چی کار کنی؟»
«نمیدونم...»
□ مسافر و مهتاب | آنتال صرب | ترجمۀ فرناز حائری | نشر نو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۲۹۴ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
میهای گفت: «ارژی، ته دلم میدونم که هر چی بینمون پیش اومد تقصیر من نبوده. البته به حرف آسونه. ولی من سالها هر کاری کردم که خودم رو با دنیا وفق بدم و ازدواج کردنم با تو به چشم من یه جور جایزه بود، چون فکر میکردم دیگه همهچی روبهراهه و دیگه با دنیا آشتی کردم. ولی بعدش تمام شیاطین در برابرم قد علم کردن ــــکل ایام جوونی و نوستالژی و عصیانش. نوستالژی دردیه که درمون نداره. شاید هرگز نباید پا تو ایتالیا میذاشتم. کل این کشور رو با نوستالژی ساختهان، بر اساس نوستالژی شاهها و شاعرها. ایتالیا یه بهشت زمینیه، ولی اونجور که دانته به قضیه نگاه میکرد: بهشت زمینی فقط یه توقفگاهه سر کوهِ برزخ، فرودگاه زندگی پس از مرگ که روحها از اونجا روونۀ آسمون میشن، وقتی بئاتریس حجابش رو برمیداره و روح "اشتیاقی کهن را میچشد..."»
«وای، میهای، تو این دنیا که نمیشه آدم خودش رو تسلیم نوستالژی کنه.»
«تو این دنیا نمیشه. دنیا اصلاً تاب هیچ انحرافی از مسیر معمولش رو نداره. نه راه گریزی هست نه تمرد، و دیر یا زود امثال زلتن رو مقابلت قرار میده.»
«حالا میخوای چی کار کنی؟»
«نمیدونم...»
□ مسافر و مهتاب | آنتال صرب | ترجمۀ فرناز حائری | نشر نو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۲۹۴ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«مسئولیت و داوری» منتشر شد.
مسئولیت و داوری مجموعهای است از هشت نوشتارِ مستقل و پیشترمنتشرنشده از هانا آرنت (۱۹۷۵-۱۹۰۶) که متعلقاند به دههٔ پایانیِ عمر او. آرنت در آیشمان در اورشلیم این پرسشِ مهیب را پیش کشید که چطور میشود مردی که نه شیطان است نه هیولا عاملِ اصلیِ یکی از وحشتناکترین جنایات تاریخ بشر باشد. مسئولیت و داوری کوششِ او است در واپسین سالهای عمر برای درکِ معنا و مفهومِ این جنبه از ذاتِ بشر. در جایی که معیارهای سنتیِ اخلاق نتوانستند فرهیختهترین اعضای جامعهٔ متمدنِ آلمان را از دست یازیدن به شنیعترین کارها بازبدارند، قوهٔ داوریِ انسان چطور خیر را از شر، و درست را از نادرست بازمیشناسد؟
هانا آرنت نه نیهیلیست بود و نه اخلاقناباور، بلکه متفکری بود که به جایی میرفت که تفکرش او را میبُرد. اما پیروی از او تکلیفی بر دوش خوانندگانش میگذارد - که بیش از آنکه متوجه هوش یا دانششان باشد، متوجه تواناییشان برای فکر کردن است. چیزی که آرنت ارائه میدهد راهحلهای نظری نیست، بلکه انبوهی از انگیزهها است برای اینکه شخص خود بیندیشد. او این بصیرت توکویل را فوقالعاده مهم میدانست که وقتی در زمانهای بحران یا نقاط عطف حقیقی «گذشته دیگر پرتو خود را بر آینده نمیافکند، ذهن انسان در تیرگی سرگردان میماند». آرنت در چنین لحظاتی (و زمان حاضر را نیز از جملۀ همین لحظات میشمرد)، تیرگی ذهن را آشکارترین نشانۀ نیاز به از نو اندیشیدن دربارۀ معنای مسئولیت بشری و قدرت داوری بشری میدانست.
عموماً آرنت را متفکری در زمینهٔ اندیشهٔ سیاسی میشناسند. اما در مقالات این مجموعه، مخصوصاً در «پرسشهایی از فلسفهٔ اخلاق» و «تفکر و ملاحظات اخلاقی»، اخلاق، بهویژه مسألهٔ تشخیص خیر از شر و ماهیت شر، جایگاهی محوری در تأملات آرنت مییابند. از همین رو است که مسئولیت و داوری اثری بسیار مهم است برای درک نگاه آرنت به اخلاق و همینطور سیاست.
□ مسئولیت و داوری | هانا آرنت | ترجمۀ میثم محمدامینی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، ۱۶۵۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، چهلوهشت + ۳۱۸ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
مسئولیت و داوری مجموعهای است از هشت نوشتارِ مستقل و پیشترمنتشرنشده از هانا آرنت (۱۹۷۵-۱۹۰۶) که متعلقاند به دههٔ پایانیِ عمر او. آرنت در آیشمان در اورشلیم این پرسشِ مهیب را پیش کشید که چطور میشود مردی که نه شیطان است نه هیولا عاملِ اصلیِ یکی از وحشتناکترین جنایات تاریخ بشر باشد. مسئولیت و داوری کوششِ او است در واپسین سالهای عمر برای درکِ معنا و مفهومِ این جنبه از ذاتِ بشر. در جایی که معیارهای سنتیِ اخلاق نتوانستند فرهیختهترین اعضای جامعهٔ متمدنِ آلمان را از دست یازیدن به شنیعترین کارها بازبدارند، قوهٔ داوریِ انسان چطور خیر را از شر، و درست را از نادرست بازمیشناسد؟
هانا آرنت نه نیهیلیست بود و نه اخلاقناباور، بلکه متفکری بود که به جایی میرفت که تفکرش او را میبُرد. اما پیروی از او تکلیفی بر دوش خوانندگانش میگذارد - که بیش از آنکه متوجه هوش یا دانششان باشد، متوجه تواناییشان برای فکر کردن است. چیزی که آرنت ارائه میدهد راهحلهای نظری نیست، بلکه انبوهی از انگیزهها است برای اینکه شخص خود بیندیشد. او این بصیرت توکویل را فوقالعاده مهم میدانست که وقتی در زمانهای بحران یا نقاط عطف حقیقی «گذشته دیگر پرتو خود را بر آینده نمیافکند، ذهن انسان در تیرگی سرگردان میماند». آرنت در چنین لحظاتی (و زمان حاضر را نیز از جملۀ همین لحظات میشمرد)، تیرگی ذهن را آشکارترین نشانۀ نیاز به از نو اندیشیدن دربارۀ معنای مسئولیت بشری و قدرت داوری بشری میدانست.
عموماً آرنت را متفکری در زمینهٔ اندیشهٔ سیاسی میشناسند. اما در مقالات این مجموعه، مخصوصاً در «پرسشهایی از فلسفهٔ اخلاق» و «تفکر و ملاحظات اخلاقی»، اخلاق، بهویژه مسألهٔ تشخیص خیر از شر و ماهیت شر، جایگاهی محوری در تأملات آرنت مییابند. از همین رو است که مسئولیت و داوری اثری بسیار مهم است برای درک نگاه آرنت به اخلاق و همینطور سیاست.
□ مسئولیت و داوری | هانا آرنت | ترجمۀ میثم محمدامینی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، ۱۶۵۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، چهلوهشت + ۳۱۸ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ» تجدید چاپ شد.
این از پرسشهایی است که همیشه ذهن بشر را به خودش مشغول کرده است. قرنهاست که مکاتب فکری مختلف پاسخهای گوناگونی به این پرسش بزرگ دادهاند. پاسخها گاه مشابه و گاه متفاوت بوده است. علم مدرن با جستوجوی خستگیناپذیر و آزمایش مداوم در پی پاسخ این پرسش و پرسشهای بزرگ دیگر بوده است. پرسشهایی که در کنار یکدیگر موقعیت و گذشته و آیندهٔ ما را در جهان مطرح میکند. چند پرسش دیگر:
آیا در کیهان حیات هوشمند دیگری هم هست؟
آیا میتوانیم آینده را پیشبینی کنیم؟
داخل یک سیاهچاله چیست؟
آیا سفر در زمان ممکن است؟
آیا انسان جان بهدر خواهد برد؟
آیا باید برای سکونت به فضا برویم؟
آیا هوش مصنوعی بر ما چیره خواهد شد؟...
استیون هاکینگ، دانشمند بزرگ بریتانیایی که اکنون نزدیک داروین و نیوتن به خاک سپرده شده است، در آخرین کتابش به زبان ساده و در نهایت اختصار به این پرسشهای بزرگ پاسخ گفته و حرف آخرش را زده است. در این کتاب از بحثهای پیچیدهٔ علمی خبری نیست. این کتاب شامل پاسخهایی است روشن و شفاف به چند پرسش مشترک در میان هزاران پرسشی که به ایمیل و صندوق پستی او ارسال شده است. استیون هاکینگ این توان و اراده را داشت که همیشه با پرسشهای بزرگ روبرو شود. همیشه به معماهای جهان بپردازد و ذرهای از اشتباه و خطا در فهم این معماها نهراسد و به دیگران هم توصیه کند که از پرسیدن سؤالهای بهظاهر عجیب و تردید در پاسخهای موجود و تلاش برای پاسخ بهتر نترسند. هرچقدر که توان حرکتیِ او بر اثر بیماری کاهش یافت، توان گفتوگو و ارتباطش با مردم بیشتر شد. او همانطور که توانست دو فرمول بنیادی سیاهچالهها را کشف کند، موفق شد که زبان نوشتن مهمترین و پیچیدهترین مسائل گیتی را برای مردم پیدا کند. دانشمندانی از او تأثیر پذیرفتند و این راه را ادامه دادند.
□ پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ | استیون هاکینگ | ترجمۀ مزدا موحد | نشرنو، چاپ سیزدهم ۱۴۰۲، ۱۵۶۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۹۲ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
این از پرسشهایی است که همیشه ذهن بشر را به خودش مشغول کرده است. قرنهاست که مکاتب فکری مختلف پاسخهای گوناگونی به این پرسش بزرگ دادهاند. پاسخها گاه مشابه و گاه متفاوت بوده است. علم مدرن با جستوجوی خستگیناپذیر و آزمایش مداوم در پی پاسخ این پرسش و پرسشهای بزرگ دیگر بوده است. پرسشهایی که در کنار یکدیگر موقعیت و گذشته و آیندهٔ ما را در جهان مطرح میکند. چند پرسش دیگر:
آیا در کیهان حیات هوشمند دیگری هم هست؟
آیا میتوانیم آینده را پیشبینی کنیم؟
داخل یک سیاهچاله چیست؟
آیا سفر در زمان ممکن است؟
آیا انسان جان بهدر خواهد برد؟
آیا باید برای سکونت به فضا برویم؟
آیا هوش مصنوعی بر ما چیره خواهد شد؟...
استیون هاکینگ، دانشمند بزرگ بریتانیایی که اکنون نزدیک داروین و نیوتن به خاک سپرده شده است، در آخرین کتابش به زبان ساده و در نهایت اختصار به این پرسشهای بزرگ پاسخ گفته و حرف آخرش را زده است. در این کتاب از بحثهای پیچیدهٔ علمی خبری نیست. این کتاب شامل پاسخهایی است روشن و شفاف به چند پرسش مشترک در میان هزاران پرسشی که به ایمیل و صندوق پستی او ارسال شده است. استیون هاکینگ این توان و اراده را داشت که همیشه با پرسشهای بزرگ روبرو شود. همیشه به معماهای جهان بپردازد و ذرهای از اشتباه و خطا در فهم این معماها نهراسد و به دیگران هم توصیه کند که از پرسیدن سؤالهای بهظاهر عجیب و تردید در پاسخهای موجود و تلاش برای پاسخ بهتر نترسند. هرچقدر که توان حرکتیِ او بر اثر بیماری کاهش یافت، توان گفتوگو و ارتباطش با مردم بیشتر شد. او همانطور که توانست دو فرمول بنیادی سیاهچالهها را کشف کند، موفق شد که زبان نوشتن مهمترین و پیچیدهترین مسائل گیتی را برای مردم پیدا کند. دانشمندانی از او تأثیر پذیرفتند و این راه را ادامه دادند.
□ پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ | استیون هاکینگ | ترجمۀ مزدا موحد | نشرنو، چاپ سیزدهم ۱۴۰۲، ۱۵۶۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۹۲ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
مایۀ خوشبختی و نشانۀ خردمندی است که هیچ قانونی برای انواع گناه ترک فعل وجود ندارد، و هیچ دادگاه بشریای برای داوری دربارۀ آنها تشکیل نمیشود. اما به همین سان هم مایۀ خوشبختی است که هنوز یک نهاد در جامعه وجود دارد که در آن، فرار کردن از مسائل مربوط به مسئولیت شخصی تقریباً ناممکن است، جایی که تمام توجیههایی که ماهیت نامشخصِ انتزاعی دارند - از روح زمانه گرفته تا عقدۀ اودیپ - فرو میریزند، جایی که نه نظامها یا روندها یا گناه نخستین، بلکه انسانهایی از گوشت و پوست همانند من و شما داوری میشوند، که اعمالشان البته همچنان اعمال بشریاند اما خودشان در محکمه حاضر میشوند چون قانونی را شکستهاند که پاس داشتن آن را برای حفظ شرافت انسانیتِ مشترکمان ضروری میپنداریم. مسائل حقوقی و اخلاقی به هیچ وجه همانند نیستند، بلکه قرابت خاصی میانشان هست چون هردو وجود قوۀ داوری را پیشفرض میگیرند. هیچ گزارشگرِ دادگاهی، اگر بداند در حال انجام چه کاری است، نمیتواند از درگیر شدن با این پرسشها بپرهیزد. چطور میتوانیم مستقل از شناختمان از قانون، درست را از نادرست تشخیص دهیم؟ و چطور میتوانیم داوری کنیم بدون اینکه در موقعیت همانند قرار گرفته باشیم؟
□ مسئولیت و داوری | هانا آرنت | ترجمۀ میثم محمدامینی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، ۱۶۵۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، چهلوهشت + ۳۱۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
□ مسئولیت و داوری | هانا آرنت | ترجمۀ میثم محمدامینی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، ۱۶۵۰ نسخه، قطع رقعی، جلد شومیز، چهلوهشت + ۳۱۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«ماوتهاوزن» منتشر شد.
یاکووُس کامبانِللیس در یونان نویسندۀ مشهوری است. او را یکی از نمایشنامهنویسان مهم تئاتر معاصر میشناسند و حتّی برخی از منتقدان «ریش سفید» لقبش دادهاند. ماوتهاوزن تنها و یگانه داستان منتشرشدۀ این نویسندۀ پُرکار است که حدود چهل نمایشنامه و چندین فیلمنامه، از جمله فیلمنامۀ اِستلا اثر کاکویانیس، و ترانههای پُرشماری نوشته و سروده است. در بین آثار ادبی و همچنین زندگی او این کتاب جایگاهی مجزا دارد. نویسنده در ۸۳سالگی در مصاحبهای تلویزیونی تأکید میکند: «ماوتهاوزن من را بهعنوان یک انسان تعریف کرد، من هنوز انسانِ اردوگاه هستم.»
کامبانللیس با شناسۀ ۳۷۷۳۴، از اُکتبر ۱۹۴۳ تا ۵ مۀ ۱۹۴۵، یعنی آزاد شدن اردوگاه به وسیلۀ ارتش امریکا، در ماوتهاوزن زندانی بود. اگر توانست جان بهدر ببرد، بهلطف حمایت یک اسیر سیاسی قدیمی آلمانی بود که او را در دفاتر بخش سیاسی بهکار گرفت. با این حال، مرگ چندین بار از بیخ گوشش گذشت. در روزهای پس از آزادی، از سوی یونانیهای بازمانده بهعنوان نمایندهشان در کمیتهای انتخاب شد که شهادتها را ثبت میکرد، با شاهدان دیدار میکرد و بر بهبود جسمی اُسرا و بازگشتشان به وطن نظارت میکرد.
هنگامی که کامبانللیس ماوتهاوزن را نوشت، نویسندۀ مشهوری بود که هشت نمایشنامهاش به روی صحنه رفته بود. با این حال، قبلاً روی این اثر کار کرده بود: یادداشتهایی که از زمان آزادی اردوگاه برداشته بود و هزاران صفحه که در طی زمستان ۱۹۴۶-۱۹۴۵ به رشتۀ تحریر درآورد و خودش تجربۀ باورنکردنیاش را نقل کرد. قصّۀ او ابتدا بهصورت پاورقی در سال ۱۹۶۳ و همزمان با انتشار سفر بزرگِ خورخه سمپرون در فرانسه و ترک مخاصمۀ پریمو لِوی در ایتالیا منتشر شد. در آن سال ژرژ پِرِک نیز متن روبر آنتلم یا حقیقت ادبیات را به چاپ رساند. ماوتهاوزن بهصورت کتاب در سال ۱۹۶۵ منتشر شد؛ مثل هیچکدام از ما باز نخواهد گشت اثر شارلوت دلبو و سال بعدش، فراتر از جنایت و مکافات اثر ژان آمِری.
کامبانللیس بر اهمیت وضعیت روحی آن زمانش برای آغاز نگارش قصّهاش چنین تأکید کرده است: «ماوتهاوزن هنگامی نوشته شد که احساس کردم به امیدهایی که پس از پایان جنگ در دل داشتم عمیقاً خیانت شده است.» یونان بیثباتی تازهای را تجربه میکرد، بحران قبرس تشدید میشد و مۀ ۱۹۶۳، قتل گریگوریس لامبراکیسِ نماینده (موضوع رمان زِد نوشتۀ واسیلیس واسیلیکوس و بعدها فیلمی ساختۀ کوستا گاوراس) جانها را تحتتأثیر قرار داده بود.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
یاکووُس کامبانِللیس در یونان نویسندۀ مشهوری است. او را یکی از نمایشنامهنویسان مهم تئاتر معاصر میشناسند و حتّی برخی از منتقدان «ریش سفید» لقبش دادهاند. ماوتهاوزن تنها و یگانه داستان منتشرشدۀ این نویسندۀ پُرکار است که حدود چهل نمایشنامه و چندین فیلمنامه، از جمله فیلمنامۀ اِستلا اثر کاکویانیس، و ترانههای پُرشماری نوشته و سروده است. در بین آثار ادبی و همچنین زندگی او این کتاب جایگاهی مجزا دارد. نویسنده در ۸۳سالگی در مصاحبهای تلویزیونی تأکید میکند: «ماوتهاوزن من را بهعنوان یک انسان تعریف کرد، من هنوز انسانِ اردوگاه هستم.»
کامبانللیس با شناسۀ ۳۷۷۳۴، از اُکتبر ۱۹۴۳ تا ۵ مۀ ۱۹۴۵، یعنی آزاد شدن اردوگاه به وسیلۀ ارتش امریکا، در ماوتهاوزن زندانی بود. اگر توانست جان بهدر ببرد، بهلطف حمایت یک اسیر سیاسی قدیمی آلمانی بود که او را در دفاتر بخش سیاسی بهکار گرفت. با این حال، مرگ چندین بار از بیخ گوشش گذشت. در روزهای پس از آزادی، از سوی یونانیهای بازمانده بهعنوان نمایندهشان در کمیتهای انتخاب شد که شهادتها را ثبت میکرد، با شاهدان دیدار میکرد و بر بهبود جسمی اُسرا و بازگشتشان به وطن نظارت میکرد.
هنگامی که کامبانللیس ماوتهاوزن را نوشت، نویسندۀ مشهوری بود که هشت نمایشنامهاش به روی صحنه رفته بود. با این حال، قبلاً روی این اثر کار کرده بود: یادداشتهایی که از زمان آزادی اردوگاه برداشته بود و هزاران صفحه که در طی زمستان ۱۹۴۶-۱۹۴۵ به رشتۀ تحریر درآورد و خودش تجربۀ باورنکردنیاش را نقل کرد. قصّۀ او ابتدا بهصورت پاورقی در سال ۱۹۶۳ و همزمان با انتشار سفر بزرگِ خورخه سمپرون در فرانسه و ترک مخاصمۀ پریمو لِوی در ایتالیا منتشر شد. در آن سال ژرژ پِرِک نیز متن روبر آنتلم یا حقیقت ادبیات را به چاپ رساند. ماوتهاوزن بهصورت کتاب در سال ۱۹۶۵ منتشر شد؛ مثل هیچکدام از ما باز نخواهد گشت اثر شارلوت دلبو و سال بعدش، فراتر از جنایت و مکافات اثر ژان آمِری.
کامبانللیس بر اهمیت وضعیت روحی آن زمانش برای آغاز نگارش قصّهاش چنین تأکید کرده است: «ماوتهاوزن هنگامی نوشته شد که احساس کردم به امیدهایی که پس از پایان جنگ در دل داشتم عمیقاً خیانت شده است.» یونان بیثباتی تازهای را تجربه میکرد، بحران قبرس تشدید میشد و مۀ ۱۹۶۳، قتل گریگوریس لامبراکیسِ نماینده (موضوع رمان زِد نوشتۀ واسیلیس واسیلیکوس و بعدها فیلمی ساختۀ کوستا گاوراس) جانها را تحتتأثیر قرار داده بود.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«۴۲ اندیشۀ ناب» تجدید چاپ شد.
وقتی داگلاس آدامز کتاب «راهنمای مسافران مجانی کهکشان» را مینوشت جملهای از خود به یادگار گذاشت که شهرتش با گذشت زمان، از داستان هم پیشی گرفت و تا به امروز ماندگار شد: «پاسخ به معمای زندگی، جهان و هرآنچیز دیگر ۴۲ است.» گرچه گفتن ندارد که پاسخ واقعی نیست، بلکه شوخی است، اما آیا شوخی تلخی بوده که تلویحاً میگوید در نهایت هیچ پاسخی در کار نیست؟ یا شوخی حکیمانهای که میگوید پاسخ به معمای زندگی در مفاهیمی انتزاعی مانند اعداد یافت نمیشود بلکه آن را تنها میتوان در زندگیهای واقعی پیدا کرد؟
«۴۲ اندیشۀ ناب» الهامهایی است برگرفته از گفتههایی از مشاهیر دنیای علم و هنر و ادب و فلسفه و سیاست و... که نقطههای آغازی است برای کسانی که در تکاپوی غنیتر زیستن هستند. مارک ورنون، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی، از این رهگذر، تأملاتی را با خواننده در میان میگذارد که در قالب اندیشههایی ناب برای پاسخ دادن به معمای زندگی و جهان و هرآنچیز دیگر هستند. منبع اصلی الهام او فلسفهای است که چگونه زیستن را مطرح میکند. همان پرسشی که فیلسوفان باستان هم در پی پاسخ به آن بودند. قدما شیفتۀ جملات قصار بودهاند و بر این باور که حتی اگر هدف واقعی شما باد انداختن به بادبانتان هم باشد، خرد چون راداریست که میتواند در مسیر درست هدایتتان کند. سقراط گفته است خرد همچون آب نیست که بتوان آن را از تنگی به درون تشتی ریخت. خرد زندگانی در عادتها و انتخابها، تمناها و تأملات فرد هویداست.
از این منظر «۴۲ اندیشۀ ناب» ارائه دهندۀ رویکردی متفاوت ولی توأمان کهن است به مسائل ازلی زندگی که همان سعادت و آسایش بشری است. این کتاب ــ از طریق قیاس و حکایت و پرسش و نقلقول ــ فلسفه را در راه شکوفا شدن در زندگی به کار میبندد. جملات قصاری که با نگاهی ژرف از دل اندیشههای متفکران دیروز و امروز برآمدهاند و میتوانند زندگیمان را تا همیشه تغییر داده و بهبود بخشند.
□ ۴۲ اندیشۀ ناب | مارک وِرنون | ترجمۀ پژمان طهرانیان | نشرنو، چاپ نهم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۲۴۸ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
وقتی داگلاس آدامز کتاب «راهنمای مسافران مجانی کهکشان» را مینوشت جملهای از خود به یادگار گذاشت که شهرتش با گذشت زمان، از داستان هم پیشی گرفت و تا به امروز ماندگار شد: «پاسخ به معمای زندگی، جهان و هرآنچیز دیگر ۴۲ است.» گرچه گفتن ندارد که پاسخ واقعی نیست، بلکه شوخی است، اما آیا شوخی تلخی بوده که تلویحاً میگوید در نهایت هیچ پاسخی در کار نیست؟ یا شوخی حکیمانهای که میگوید پاسخ به معمای زندگی در مفاهیمی انتزاعی مانند اعداد یافت نمیشود بلکه آن را تنها میتوان در زندگیهای واقعی پیدا کرد؟
«۴۲ اندیشۀ ناب» الهامهایی است برگرفته از گفتههایی از مشاهیر دنیای علم و هنر و ادب و فلسفه و سیاست و... که نقطههای آغازی است برای کسانی که در تکاپوی غنیتر زیستن هستند. مارک ورنون، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی، از این رهگذر، تأملاتی را با خواننده در میان میگذارد که در قالب اندیشههایی ناب برای پاسخ دادن به معمای زندگی و جهان و هرآنچیز دیگر هستند. منبع اصلی الهام او فلسفهای است که چگونه زیستن را مطرح میکند. همان پرسشی که فیلسوفان باستان هم در پی پاسخ به آن بودند. قدما شیفتۀ جملات قصار بودهاند و بر این باور که حتی اگر هدف واقعی شما باد انداختن به بادبانتان هم باشد، خرد چون راداریست که میتواند در مسیر درست هدایتتان کند. سقراط گفته است خرد همچون آب نیست که بتوان آن را از تنگی به درون تشتی ریخت. خرد زندگانی در عادتها و انتخابها، تمناها و تأملات فرد هویداست.
از این منظر «۴۲ اندیشۀ ناب» ارائه دهندۀ رویکردی متفاوت ولی توأمان کهن است به مسائل ازلی زندگی که همان سعادت و آسایش بشری است. این کتاب ــ از طریق قیاس و حکایت و پرسش و نقلقول ــ فلسفه را در راه شکوفا شدن در زندگی به کار میبندد. جملات قصاری که با نگاهی ژرف از دل اندیشههای متفکران دیروز و امروز برآمدهاند و میتوانند زندگیمان را تا همیشه تغییر داده و بهبود بخشند.
□ ۴۲ اندیشۀ ناب | مارک وِرنون | ترجمۀ پژمان طهرانیان | نشرنو، چاپ نهم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۲۴۸ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❑ غزل غزلها
ــ چه زیباست محبوب من
در جامهی همهروزی خویش
با شانهی کوچکی در موهایش!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ آوشویتس
ای دخترانِ داخاو
شما محبوب زیبای مرا ندیدهاید؟
ــ در سفری بس دراز بدو بر خوردیم،
نه جامهئی بر تن داشت
نه شانهئی در موی
ـ□
ــ چه زیباست محبوب من
که چشم و چراغ مادرش بود
و برادر سراپا غرق بوسهاش میکرد!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ ماوت هاوزن
ای دخترانِ بلزن
شما محبوب زیبای مرا ندیدهاید؟
ــ در میدانگاهی یخزده بدو برخوردیم،
شمارهیی بر بازوی سپیدش بود
و ستارهی زردی در قلباش.
[ترجمهٔ احمد شاملو]
ویدئو: اجرای ماریا فارانتوری از این شعر، با آهنگسازی میکیس تئوداراکیس
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ازکتاب ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
ــ چه زیباست محبوب من
در جامهی همهروزی خویش
با شانهی کوچکی در موهایش!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ آوشویتس
ای دخترانِ داخاو
شما محبوب زیبای مرا ندیدهاید؟
ــ در سفری بس دراز بدو بر خوردیم،
نه جامهئی بر تن داشت
نه شانهئی در موی
ـ□
ــ چه زیباست محبوب من
که چشم و چراغ مادرش بود
و برادر سراپا غرق بوسهاش میکرد!
هیچ کس آگاه نبود که او این چنین زیباست.
ای دخترانِ ماوت هاوزن
ای دخترانِ بلزن
شما محبوب زیبای مرا ندیدهاید؟
ــ در میدانگاهی یخزده بدو برخوردیم،
شمارهیی بر بازوی سپیدش بود
و ستارهی زردی در قلباش.
[ترجمهٔ احمد شاملو]
ویدئو: اجرای ماریا فارانتوری از این شعر، با آهنگسازی میکیس تئوداراکیس
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ازکتاب ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
از ۵ مه تا پایان ژوئیه، ماوتهاوزن هنوز محلی بود که هزاران انسان را با مصیبتها و سوگنامههایشان در خود جای میداد. جنگ به پایان رسیده بود اما صلحْ اروپا را به دو بخش تقسیم کرده بود. تقسیمبندیای که بعدها به رویارویی بین نیمی از دنیا با نیمی دیگر بدل شد. برای هزاران اسیر سابق، روزِ آزادی پایان تیرهبختی و البته آغاز سیهروزی دیگری بود، و اردوگاه یگانه مکانی که میتوانستند بمانند ــــچه طنز تلخیــــ چون دیگر جایی نداشتند بروند.
وضعیت دنیا پس از جنگ بهشکل جنینی بود؛ دنیایی که مهیا بود پس از فروخوابیدنِ هیاهوی جشنهای پیروزی متفقینِ مهربان بر دشمنان بشریت و آرزوهای «دگر هرگز چنین مباد! دگر هرگز چنین مباد!» دست به کشتار بزند.
با این حال تابستان ۱۹۴۵ همزمان اتفاقهای دیگری در اردوگاه آزادشدۀ ماوتهاوزن رخ میداد. زندگی به نقطۀ اوج خود بازمیگشت، با ولعش برای شادی و عشق و این احساس که ساعتها و روزها دوباره به تو تعلق دارند، قرار نیست بمیری، جنگل و مراتع و رودخانه و کرانههایش شکنجهگاه و قتلگاه نیستند، و دنیا بهراستی زیباست... این وضعیت تقصیر دنیا نیست. اسیران سابق ــــآنطور که بایدــــ در تلاش برای احساس دوبارۀ این موارد با جنونی مقدس جشن میگرفتند...
بسیاری به من میگفتند: «باید همۀ اینها را بنویسی.» پیش از ترک ماوتهاوزن مقداری یادداشت برداشته بودم. این شد که دست به کار نوشتن شدم و بهسرعت دستنوشتههای پُرشماری روی هم تلنبار شد. آشکار است که نوشتههایم ناشیانه بود و پُر از رودهدرازی. با این حال مثل روایتهای شفاهیام واقعگرایانه و بیش از هر چیز سرشار از احساسات آن زمانم بود. افسانههای رنج و وحشت و شکنجه و امید و جنون در همچو اردوگاهی.
پس از قتل کِنِدی در نوامبر ۱۹۶۳ و کمی بعد از سقوط خروشچف، تنشهای جنگ سرد از سر گرفته شد و حالِ صلح اصلاً خوش نبود. اینجا بود که فهمیدم که در تابستان ۱۹۴۵ تصویرِ خامی از دنیای پس از جنگ را در جهانِ کوچکِ ماوتهاوزنِ آزادشده دیده بودم.
«ماوتهاوزن» هنگامی نوشته شد که احساس کردم به امیدهایی که پس از پایان جنگ در دل داشتم عمیقاً خیانت شده است.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
وضعیت دنیا پس از جنگ بهشکل جنینی بود؛ دنیایی که مهیا بود پس از فروخوابیدنِ هیاهوی جشنهای پیروزی متفقینِ مهربان بر دشمنان بشریت و آرزوهای «دگر هرگز چنین مباد! دگر هرگز چنین مباد!» دست به کشتار بزند.
با این حال تابستان ۱۹۴۵ همزمان اتفاقهای دیگری در اردوگاه آزادشدۀ ماوتهاوزن رخ میداد. زندگی به نقطۀ اوج خود بازمیگشت، با ولعش برای شادی و عشق و این احساس که ساعتها و روزها دوباره به تو تعلق دارند، قرار نیست بمیری، جنگل و مراتع و رودخانه و کرانههایش شکنجهگاه و قتلگاه نیستند، و دنیا بهراستی زیباست... این وضعیت تقصیر دنیا نیست. اسیران سابق ــــآنطور که بایدــــ در تلاش برای احساس دوبارۀ این موارد با جنونی مقدس جشن میگرفتند...
بسیاری به من میگفتند: «باید همۀ اینها را بنویسی.» پیش از ترک ماوتهاوزن مقداری یادداشت برداشته بودم. این شد که دست به کار نوشتن شدم و بهسرعت دستنوشتههای پُرشماری روی هم تلنبار شد. آشکار است که نوشتههایم ناشیانه بود و پُر از رودهدرازی. با این حال مثل روایتهای شفاهیام واقعگرایانه و بیش از هر چیز سرشار از احساسات آن زمانم بود. افسانههای رنج و وحشت و شکنجه و امید و جنون در همچو اردوگاهی.
پس از قتل کِنِدی در نوامبر ۱۹۶۳ و کمی بعد از سقوط خروشچف، تنشهای جنگ سرد از سر گرفته شد و حالِ صلح اصلاً خوش نبود. اینجا بود که فهمیدم که در تابستان ۱۹۴۵ تصویرِ خامی از دنیای پس از جنگ را در جهانِ کوچکِ ماوتهاوزنِ آزادشده دیده بودم.
«ماوتهاوزن» هنگامی نوشته شد که احساس کردم به امیدهایی که پس از پایان جنگ در دل داشتم عمیقاً خیانت شده است.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
روانشناسی رسانۀ اجتماعی منتشر شد.
آیا در رسانهٔ اجتماعی ما واقعاً خودمان هستیم؟ آیا میشود از ارتباط با افرادی که از آنها شناختِ اجمالیِ آنلاین داریم بهرهای ببریم؟ چرا کسانی سفرهٔ دل خود را زیاده در سایتهای شبکههای اجتماعی باز میکنند؟
روانشناسی رسانهٔ اجتماعی به این میپردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمرهٔ ما در فضای آنلاین سپری میشود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و بهزیستی و روابط ما میگذارد. کتاب از سویی نشان میدهد که پروفایلها و همپیوندان آنلاین و استاتوسها و اشتراکگذاری عکسها چگونه میتوانند راهی برای ابراز خودمان و شکلدهی به دایرهٔ تعاملاتمان باشد، و از سوی دیگر مشکلات رسانهٔ اجتماعی از قبیل مسائل مربوط به حریم خصوصی را برجسته میکند.
از فومو (ترسِ جاماندن) گرفته تا فرِپینگ (تغییر دادن اطلاعات پروفایل فرد در شبکهٔ اجتماعی بدون اجازهٔ او) و از توییت زدن گرفته تا سلفیگذاشتن، روانشناسی رسانهٔ اجتماعی نشان میدهد که رسانهٔ اجتماعی چگونه دنیای ارتباطیِ کاملاً جدیدی ایجاد کرده است و، خوب یا بد، احتمالاً کماکان سهم مهمی در چگونگی درک ما از خودمان خواهد داشت.
کیوران مکمائن دارای دکترای تاریخ و نظریهٔ روانشناسی از یونیورسیتی کالج دوبلین است. در علایق پژوهشی او روانشناسی و فناوری به هم میپیوندند، ازجمله در زمینهٔ امنیت سایبری و رسانهٔ اجتماعی.
روانشناسی رسانۀ اجتماعی از کتابهای مجموعهٔ «روانشناسیِ همهچیز» است. این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی میپردازد که ما را از امیال و نفرتورزیِ ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق میدهند. هریک از این کتابهای جذاب و آموزنده و عمیق که فرد متخصصی در حوزۀ خود نگاشته است به بررسی این موضوع میپردازد که دانشِ مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه میشود، و نشان میدهد که روانشناسی چگونه میتواند فهم ما را بهدرستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان سادهٔ کتابها به فهم بهتر خواننده کمک میکند.
□ روانشناسی رسانۀ اجتماعی | کیوران مکمائن | ترجمۀ ماندانا افتخار | چاپ اول ۱۴۰۲، نشرنو | قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۴۳ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
آیا در رسانهٔ اجتماعی ما واقعاً خودمان هستیم؟ آیا میشود از ارتباط با افرادی که از آنها شناختِ اجمالیِ آنلاین داریم بهرهای ببریم؟ چرا کسانی سفرهٔ دل خود را زیاده در سایتهای شبکههای اجتماعی باز میکنند؟
روانشناسی رسانهٔ اجتماعی به این میپردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمرهٔ ما در فضای آنلاین سپری میشود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و بهزیستی و روابط ما میگذارد. کتاب از سویی نشان میدهد که پروفایلها و همپیوندان آنلاین و استاتوسها و اشتراکگذاری عکسها چگونه میتوانند راهی برای ابراز خودمان و شکلدهی به دایرهٔ تعاملاتمان باشد، و از سوی دیگر مشکلات رسانهٔ اجتماعی از قبیل مسائل مربوط به حریم خصوصی را برجسته میکند.
از فومو (ترسِ جاماندن) گرفته تا فرِپینگ (تغییر دادن اطلاعات پروفایل فرد در شبکهٔ اجتماعی بدون اجازهٔ او) و از توییت زدن گرفته تا سلفیگذاشتن، روانشناسی رسانهٔ اجتماعی نشان میدهد که رسانهٔ اجتماعی چگونه دنیای ارتباطیِ کاملاً جدیدی ایجاد کرده است و، خوب یا بد، احتمالاً کماکان سهم مهمی در چگونگی درک ما از خودمان خواهد داشت.
کیوران مکمائن دارای دکترای تاریخ و نظریهٔ روانشناسی از یونیورسیتی کالج دوبلین است. در علایق پژوهشی او روانشناسی و فناوری به هم میپیوندند، ازجمله در زمینهٔ امنیت سایبری و رسانهٔ اجتماعی.
روانشناسی رسانۀ اجتماعی از کتابهای مجموعهٔ «روانشناسیِ همهچیز» است. این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی میپردازد که ما را از امیال و نفرتورزیِ ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق میدهند. هریک از این کتابهای جذاب و آموزنده و عمیق که فرد متخصصی در حوزۀ خود نگاشته است به بررسی این موضوع میپردازد که دانشِ مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه میشود، و نشان میدهد که روانشناسی چگونه میتواند فهم ما را بهدرستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان سادهٔ کتابها به فهم بهتر خواننده کمک میکند.
□ روانشناسی رسانۀ اجتماعی | کیوران مکمائن | ترجمۀ ماندانا افتخار | چاپ اول ۱۴۰۲، نشرنو | قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۴۳ صفحه، #منتشر_شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
ایراد بالقوۀ رسانۀ اجتماعی این است که شاید کاربران بخواهند همپیوندان خود را به گروههای مختلف تقسیم کنند. برای مثال، شاید از نظر شما ارتباط با رئیستان در لینکدین هیچ مشکلی نداشته باشد، اما او یک درخواست دوستی در فیسبوک برایتان ارسال میکند. نگه داشتن دیوارها بین همپیوندان رسانۀ اجتماعیای مانند این تمایلی نسبتاً عادی است، اما خیلی سخت است که فرد همواره توانایی این کار را داشته باشد. در عمل این دیوارها حفظ نمیشوند زیرا همانطور که مارویک و بوید میگویند بین آنها «فروپاشی بافت» رخ میدهد.
فروپاشی بافت معمولاً زمانی رخ میدهد که انبوهی از مخاطبان مختلف فضای یکسانی را اشغال میکنند و اطلاعاتی که برای یک مخاطب در نظر گرفته شده به دست مخاطب دیگری میرسد و واکنش مخاطب جدید به خاطر فقدان درک بافت اصلی سختگیرانه و بسیار منفی است.
□ روانشناسی رسانۀ اجتماعی | کیوران مکمائن | ترجمۀ ماندانا افتخار | چاپ اول ۱۴۰۲، نشرنو | قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۴۳ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
فروپاشی بافت معمولاً زمانی رخ میدهد که انبوهی از مخاطبان مختلف فضای یکسانی را اشغال میکنند و اطلاعاتی که برای یک مخاطب در نظر گرفته شده به دست مخاطب دیگری میرسد و واکنش مخاطب جدید به خاطر فقدان درک بافت اصلی سختگیرانه و بسیار منفی است.
□ روانشناسی رسانۀ اجتماعی | کیوران مکمائن | ترجمۀ ماندانا افتخار | چاپ اول ۱۴۰۲، نشرنو | قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۴۳ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«یک مرد یهودی که داشت از راهپلّه بالا میآمد تلوتلو خورد. آندونیس به او اشاره کرد که نزدیک شود. مرد یهودی نزدیک شد و آندونیس تختهسنگ خودش را در دست راستش نگه داشت و با دست چپش تختهسنگ مرد یهودی را بلند کرد. در این لحظه تقریباً نزدیکِ نیمههای راهپلّه بودند. هنوز پلّههای زیادی مانده بود که میبایست بالا میرفتند. مأمور اِساِس آنها را دید و جدایشان کرد. به مرد یهودی دستور داد که بدود. او چند پلّهای را بالا رفت و بعد سنگ را رها کرد و بهزانو افتاد. اِساِس نزدیکش شد و به او گفت دهانش را باز کند. دهانش را باز کرد. اِساِس تپانچهاش را کشید و در دهان او فرو برد و شلیک کرد.»
یاکووس کامبانللیس با شناسۀ ۳۷۷۳۴، از اُکتبر ۱۹۴۳ تا ۵ مۀ ۱۹۴۵، یعنی آزاد شدن اردوگاه به وسیلۀ ارتش امریکا، در ماوتهاوزن زندانی بود. اگر توانست جان بهدر ببرد، بهلطف حمایت یک اسیر سیاسی قدیمی آلمانی بود که او را در دفاتر بخش سیاسی بهکار گرفت. با این حال، مرگ چندین بار از بیخ گوشش گذشت. در روزهای پس از آزادی، از سوی یونانیهای بازمانده بهعنوان نمایندهشان در کمیتهای انتخاب شد که شهادتها را ثبت میکرد، با شاهدان دیدار میکرد و بر بهبود جسمی اُسرا و بازگشتشان به وطن نظارت میکرد.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #ویدئو.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
یاکووس کامبانللیس با شناسۀ ۳۷۷۳۴، از اُکتبر ۱۹۴۳ تا ۵ مۀ ۱۹۴۵، یعنی آزاد شدن اردوگاه به وسیلۀ ارتش امریکا، در ماوتهاوزن زندانی بود. اگر توانست جان بهدر ببرد، بهلطف حمایت یک اسیر سیاسی قدیمی آلمانی بود که او را در دفاتر بخش سیاسی بهکار گرفت. با این حال، مرگ چندین بار از بیخ گوشش گذشت. در روزهای پس از آزادی، از سوی یونانیهای بازمانده بهعنوان نمایندهشان در کمیتهای انتخاب شد که شهادتها را ثبت میکرد، با شاهدان دیدار میکرد و بر بهبود جسمی اُسرا و بازگشتشان به وطن نظارت میکرد.
□ ماوتهاوزن | یاکووُس کامبانِللیس | ترجمۀ ابوالفضل اللهدادی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، بیست + ۳۶۳ صفحه، #ویدئو.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
Telegram
attach 📎
«معماهایی برای رازگشایی از عالم» تجدید چاپ شد.
تمایلی ذاتی داریم که بدانیم چیزها چطور کار میکنند. امید داریم که در اطراف خود الگوهایی را مشاهده کنیم که ما را در انتظارمان از آنچه در آینده رخ میدهند یاری رسانند. کمّی کردن این الگوها فرایندی است که بهمرور انسان را به ابداع ریاضیات هدایت کرد. از این رو تعجبآور نیست که ریاضیات زبان طبیعی توصیف نحوۀ کارکرد طبیعت باشد. در واقع، ریاضیات ستون فقرات فیزیک است که هدفش توصیف نحوۀ کارکرد جهان در بنیادیترین لایههای آن است. هرچه قوانین طبیعت را عمیقتر بفهمیم، همانقدر به موضوعات پیشرفتهتری در ریاضیات احتیاج خواهیم داشت، بهحدی که فیزیک امروزه بهخاطر پیچیدگی ریاضیاتیاش، به فهمناپذیری نزد غیرمتخصصان شهرت یافته است.
اما چنین درکی، سادگیِ قوانین فیزیک و زیبایی ریاضیات را در دستیابی به جوهر اصلی واقعیت فیزیکی نادیده میگیرد. خوشبختانه، غالباً این تفکرات محوری را میتوان با معماهای سادۀ ریاضی روشن ساخت. به اندازهای ساده که برای پرداختن به آنها و درک معنایشان نیازی به پیشزمینۀ وسیعی در فیزیک یا ریاضیات نیست. کار کردن روی معماهایی ریاضی از این دست نه فقط فرحبخش است، بلکه عمیقاً رضایتبخش نیز هست، زیرا آنها ورای معما بودنشان، معانی عمیقتری از واقعیت فیزیکی را در بر دارند.
کامران وفا، از برندگان مدال دیراک در سال ۲۰۰۸، استاد کرسیِ هولیس در ریاضیات و فلسفهٔ طبیعی در دانشگاه هاروارد است. او با بهرهگیری از معماهایی ساده و قابلفهم، اصول فیزیک را برای خوانندهٔ غیرمتخصص تبیین میکند. همچنین با نگاهی ریاضی به این اصول، به داد و ستد بین فیزیک و ریاضیات میپردازد که بهشدت درهمتنیده اما عمیقاً با هم متفاوتاند. راهبرد او بر مقایسهٔ نگاههای مختلف و حتی متعارض به یک موضوع بنا شده است. او نشان میدهد که چگونه نگریستن از منظرهای مختلف به یک موضوع به غنای دانشمان از آن میانجامد. مثالها و معماهایی که او میآورد دورهٔ تاریخی وسیعی را شامل میشود: هم از تفکرات باستانی برای درک محیط و عالم بهره میبرد، مثلاً در تخمین ارتفاع اتمسفر؛ و هم از رویکردهای مدرن و نظریههای بسیار پیچیده و ژرف، همچون نظریهٔ ریسمان که میکوشد جهان را در کوچکترین مقیاسها توصیف کند.
□ معماهایی برای رازگشایی از عالم | کامران وفا | ترجمۀ حسامالدین ارفعی |نشرنو، چاپ چهارم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۱۰۰نسخه، ۲۶۴ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
تمایلی ذاتی داریم که بدانیم چیزها چطور کار میکنند. امید داریم که در اطراف خود الگوهایی را مشاهده کنیم که ما را در انتظارمان از آنچه در آینده رخ میدهند یاری رسانند. کمّی کردن این الگوها فرایندی است که بهمرور انسان را به ابداع ریاضیات هدایت کرد. از این رو تعجبآور نیست که ریاضیات زبان طبیعی توصیف نحوۀ کارکرد طبیعت باشد. در واقع، ریاضیات ستون فقرات فیزیک است که هدفش توصیف نحوۀ کارکرد جهان در بنیادیترین لایههای آن است. هرچه قوانین طبیعت را عمیقتر بفهمیم، همانقدر به موضوعات پیشرفتهتری در ریاضیات احتیاج خواهیم داشت، بهحدی که فیزیک امروزه بهخاطر پیچیدگی ریاضیاتیاش، به فهمناپذیری نزد غیرمتخصصان شهرت یافته است.
اما چنین درکی، سادگیِ قوانین فیزیک و زیبایی ریاضیات را در دستیابی به جوهر اصلی واقعیت فیزیکی نادیده میگیرد. خوشبختانه، غالباً این تفکرات محوری را میتوان با معماهای سادۀ ریاضی روشن ساخت. به اندازهای ساده که برای پرداختن به آنها و درک معنایشان نیازی به پیشزمینۀ وسیعی در فیزیک یا ریاضیات نیست. کار کردن روی معماهایی ریاضی از این دست نه فقط فرحبخش است، بلکه عمیقاً رضایتبخش نیز هست، زیرا آنها ورای معما بودنشان، معانی عمیقتری از واقعیت فیزیکی را در بر دارند.
کامران وفا، از برندگان مدال دیراک در سال ۲۰۰۸، استاد کرسیِ هولیس در ریاضیات و فلسفهٔ طبیعی در دانشگاه هاروارد است. او با بهرهگیری از معماهایی ساده و قابلفهم، اصول فیزیک را برای خوانندهٔ غیرمتخصص تبیین میکند. همچنین با نگاهی ریاضی به این اصول، به داد و ستد بین فیزیک و ریاضیات میپردازد که بهشدت درهمتنیده اما عمیقاً با هم متفاوتاند. راهبرد او بر مقایسهٔ نگاههای مختلف و حتی متعارض به یک موضوع بنا شده است. او نشان میدهد که چگونه نگریستن از منظرهای مختلف به یک موضوع به غنای دانشمان از آن میانجامد. مثالها و معماهایی که او میآورد دورهٔ تاریخی وسیعی را شامل میشود: هم از تفکرات باستانی برای درک محیط و عالم بهره میبرد، مثلاً در تخمین ارتفاع اتمسفر؛ و هم از رویکردهای مدرن و نظریههای بسیار پیچیده و ژرف، همچون نظریهٔ ریسمان که میکوشد جهان را در کوچکترین مقیاسها توصیف کند.
□ معماهایی برای رازگشایی از عالم | کامران وفا | ترجمۀ حسامالدین ارفعی |نشرنو، چاپ چهارم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۱۰۰نسخه، ۲۶۴ صفحه، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
به باور مونتنی، بیتوجهی به ترس از مرگ راهی کاملاً بینتیجه برای برخورد با آن است. نهتنها این کار نوعی طفرهرویِ غیرصادقانه است، بلکه مرگ در تجربۀ ما بسیار حاضرتر از آن است که بتوان مدتی طولانی آن را نادیده گرفت. در میانۀ زندگی در دل مرگ هستیم. افراد پیرامونمان هر روز میمیرند و مرگ این عادت نگرانکننده را دارد که وقتی کمتر از همیشه انتظارش را داریم، ناگهان ظاهر میشود. (مونتنی فهرستی جالب و متنوع ارائه میدهد از کسانی که مرگ ناگهان به سراغشان آمده، ازجمله دوک بریتانی که در ازدحام جمعیت بر اثر ضربات وارده جان سپرد، و نمایشنامهنویس مشهور آیسخولوس که ظاهراً بر اثر برخورد لاکِ لاکپشتی در حال سقوط از آسمان که عقابی رها کرده بود مرده است.)
□ مرگ | جفری اِسکار | ترجمۀ شیرین احمدی | نشر نو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، هشت+۲۳۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
□ مرگ | جفری اِسکار | ترجمۀ شیرین احمدی | نشر نو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، هشت+۲۳۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
از مجموعۀ روانشناسی همهچیز
این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی میپردازد که ما را از امیال و نفرتورزیِ ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق میدهند. هریک از این کتابهای جذاب و آموزنده و عمیق که فرد متخصصی در حوزۀ خود نگاشته است به بررسی این موضوع میپردازد که دانشِ مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه میشود، و نشان میدهد که روانشناسی چگونه میتواند فهم ما را بهدرستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان سادهٔ کتابها به فهم بهتر خواننده کمک میکند.
مجموعۀ «روانشناسی همهچیز»، با بهکارگیری دیدگاهی روانشناختی در مورد طیفی از موضوعات و دغدغههای ملموس و معاصر ــــ از روابط جنسی تا رانندگی و مُد و نظریههای توطئه ــــ باعث میشود به همهچیز از منظری تازه نگاه کنید.
روانشناسی سلبریتی
روانشناسی سلبریتی با تمرکز بر چند نسل از سلبریتیها، از مایکل جکسن و مدونا گرفته تا کارداشیانها، هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی تأثیر سلبریتیها را به ما نشان میدهد.
روانشناسی رانندگی
روانشناسی رانندگی مقدمهای جذاب است بر عوامل روانشناختیِ دخیل در زمانِ رانندگی. این کتاب با کندوکاو در نقش خصلتهای شخصیتی و کارکردهای شناختی، مانند دقت در هنگام رانندگی، بررسی میکند که چرا در تصادفهای جادهای ایراد از خطای انسانی است.
روانشناسی هنر
روانشناسی هنر درآمدی است دربارهٔ مجموعهٔ منتخبی از راههای پرشماری که در آنها روانشناسی میتواند به ما در درک و تحسین فعالیتهای خلاق کمک کند. این کتاب با بررسی چگونگی درک ما از وجوه گوناگون هنر، از رنگ گرفته تا حرکت، آفرینش هنری را همچون شکلی از رفتار انسانی بررسی میکند که در طول تاریخ منبع همیشگی الهام و کشمکش و گفتگو بوده است.
روانشناسی رسانۀ اجتماعی
روانشناسی رسانهٔ اجتماعی به این میپردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمرهٔ ما در فضای آنلاین سپری میشود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و بهزیستی و روابط ما میگذارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
این مجموعه به بررسی عوامل روانی پنهانی میپردازد که ما را از امیال و نفرتورزیِ ناخودآگاه به غرایز طبیعی اجتماعی سوق میدهند. هریک از این کتابهای جذاب و آموزنده و عمیق که فرد متخصصی در حوزۀ خود نگاشته است به بررسی این موضوع میپردازد که دانشِ مبتنی بر تحقیق چگونه با حکمت عامیانه و رایج مقایسه میشود، و نشان میدهد که روانشناسی چگونه میتواند فهم ما را بهدرستی از زندگی نوین غنی سازد. زبان سادهٔ کتابها به فهم بهتر خواننده کمک میکند.
مجموعۀ «روانشناسی همهچیز»، با بهکارگیری دیدگاهی روانشناختی در مورد طیفی از موضوعات و دغدغههای ملموس و معاصر ــــ از روابط جنسی تا رانندگی و مُد و نظریههای توطئه ــــ باعث میشود به همهچیز از منظری تازه نگاه کنید.
روانشناسی سلبریتی
روانشناسی سلبریتی با تمرکز بر چند نسل از سلبریتیها، از مایکل جکسن و مدونا گرفته تا کارداشیانها، هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی تأثیر سلبریتیها را به ما نشان میدهد.
روانشناسی رانندگی
روانشناسی رانندگی مقدمهای جذاب است بر عوامل روانشناختیِ دخیل در زمانِ رانندگی. این کتاب با کندوکاو در نقش خصلتهای شخصیتی و کارکردهای شناختی، مانند دقت در هنگام رانندگی، بررسی میکند که چرا در تصادفهای جادهای ایراد از خطای انسانی است.
روانشناسی هنر
روانشناسی هنر درآمدی است دربارهٔ مجموعهٔ منتخبی از راههای پرشماری که در آنها روانشناسی میتواند به ما در درک و تحسین فعالیتهای خلاق کمک کند. این کتاب با بررسی چگونگی درک ما از وجوه گوناگون هنر، از رنگ گرفته تا حرکت، آفرینش هنری را همچون شکلی از رفتار انسانی بررسی میکند که در طول تاریخ منبع همیشگی الهام و کشمکش و گفتگو بوده است.
روانشناسی رسانۀ اجتماعی
روانشناسی رسانهٔ اجتماعی به این میپردازد که چگونه بخش بزرگی از زندگی روزمرهٔ ما در فضای آنلاین سپری میشود و این موضوع چه تأثیراتی بر هویت و بهزیستی و روابط ما میگذارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
زنانی که جهان را بهتر کردند تجدید چاپ شد.
تاریخ سرشار از داستانهای زنانی است که بر موانع و مشکلات غلبه کردهاند، توقعات جامعه را نادیده گرفتهاند و کلیشهها را شکستند. متأسفانه تا به امروز در بسیاری موارد تأثیر آنها بهخوبی نمایش داده نشده و نادیده گرفته شده است. در بسیاری فرهنگها این باور وجود داشت (یا هنوز وجود دارد) که زنان نیازی به تحصیل ندارند، نمیشود به رهبریشان اعتماد کرد و از نظر جسمی و فکری ضعیف و ناتواناند.
مردان در جایگاه برتر بودند و به این معنا بود که آنها از پیش تصمیمگیرندگان و تاریخنویسان جهان بودند. با این همه، زنان هم به موفقیتهای بزرگی دست یافتند حتی اگر همه چیز مخالف آنها بود. ماجراجویان، دانشمندان، نویسندگان، رهبران و ورزشکارانی چون ایندیرا گاندی، ملاله یوسفزَی، مریم میرزاخانی، ماری کوری، ویرجینیا وولف، نینا سیمون، سِرِنا ویلیامز، ج. ک. رولینگ و... که ایستادگی کردند، تأثیرگذار بودند و ثابت کردند که درست به اندازۀ مردان توانا و کارآمدند و کلیشههای رایج نمیتواند جلودار حرکتشان باشد.
«زنانی که جهان را بهتر کردند» زندگینامۀ مختصر و مصور این زنان پیشگام و جسور است که دستاوردهایشان زندگی انسانها را بهبود بخشیده است. زنانی که داستان زندگی آنها، از گمنامترینشان تا مشهورترینشان، الهامبخش نوجوانان خواهد بود و آنها را تشویق خواهد کرد تا رؤیاهای بزرگ در سر بپروانند، تسلیم نشوند و ایستادگی و مبارزه کنند تا به آرزوهایشان برسند.
□ زنانی که جهان را بهتر کردند | جولیا آدامز | ترجمۀ محمد کریمی | نشرنو، چاپ سوم ۱۴۰۲، قطع وزیری، جلد شومیز، ۱۲۸ صفحه: مصور (رنگی)، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
تاریخ سرشار از داستانهای زنانی است که بر موانع و مشکلات غلبه کردهاند، توقعات جامعه را نادیده گرفتهاند و کلیشهها را شکستند. متأسفانه تا به امروز در بسیاری موارد تأثیر آنها بهخوبی نمایش داده نشده و نادیده گرفته شده است. در بسیاری فرهنگها این باور وجود داشت (یا هنوز وجود دارد) که زنان نیازی به تحصیل ندارند، نمیشود به رهبریشان اعتماد کرد و از نظر جسمی و فکری ضعیف و ناتواناند.
مردان در جایگاه برتر بودند و به این معنا بود که آنها از پیش تصمیمگیرندگان و تاریخنویسان جهان بودند. با این همه، زنان هم به موفقیتهای بزرگی دست یافتند حتی اگر همه چیز مخالف آنها بود. ماجراجویان، دانشمندان، نویسندگان، رهبران و ورزشکارانی چون ایندیرا گاندی، ملاله یوسفزَی، مریم میرزاخانی، ماری کوری، ویرجینیا وولف، نینا سیمون، سِرِنا ویلیامز، ج. ک. رولینگ و... که ایستادگی کردند، تأثیرگذار بودند و ثابت کردند که درست به اندازۀ مردان توانا و کارآمدند و کلیشههای رایج نمیتواند جلودار حرکتشان باشد.
«زنانی که جهان را بهتر کردند» زندگینامۀ مختصر و مصور این زنان پیشگام و جسور است که دستاوردهایشان زندگی انسانها را بهبود بخشیده است. زنانی که داستان زندگی آنها، از گمنامترینشان تا مشهورترینشان، الهامبخش نوجوانان خواهد بود و آنها را تشویق خواهد کرد تا رؤیاهای بزرگ در سر بپروانند، تسلیم نشوند و ایستادگی و مبارزه کنند تا به آرزوهایشان برسند.
□ زنانی که جهان را بهتر کردند | جولیا آدامز | ترجمۀ محمد کریمی | نشرنو، چاپ سوم ۱۴۰۲، قطع وزیری، جلد شومیز، ۱۲۸ صفحه: مصور (رنگی)، #تجدید_چاپ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
بارها شنیده و خواندهام که برخی میگویند عشقِ زیاد به یک دوست در واقع نوعی خودپرستی محض است، اما نمیفهمم که کجایِ کار این بانو خودپرستی بهحساب میآمد.
با این که وقتی به زندان آمدم پول زیادی با خود نداشتم، نمیتوانستم از زندانیانی که تقریباً در همان اولین ساعات با ترفند از من پول گرفته بودند و از روی سادگی برای بار دوم و سوم و حتی برای بار پنجم هم به قصدِ گرفتنِ پول بهسراغم میآمدند عصبانی باشم. بااینحال، صادقانه اعتراف میکنم که آنچه سخت آزارم میداد این بود که آنها با همۀ ترفندهای سادهلوحانه و بچهگانهشان مرا آدمی سادهلوح و احمق میپنداشتند و از این که حتی برای بار پنجم به آنها پول میدادم به من میخندیدند. مسلماً فکر میکردند همیشه تسلیم ترفندها و کلکهاشان خواهم شد. اگر همان بار اول آنها را از خود میراندم و درخواستشان را رد میکردم، مطمئناً نزدشان از احترام بسیار بیشتری برخوردار میشدم، بااینکه این رفتارشان آزارم میداد، باز هم نمیتوانستم دست رد به سینهشان بزنم. از اینکه در روزهای اول سخت در این اندیشه بودم که چهطور باید با این زندگی یا، بهبیان بهتر، با آنها کنار بیایم ناراحت و عصبانی بودم. این را که محیط کاملاً برایم ناآشناست و در تاریکیِ مطلق گرفتار شدهام احساس میکردم و میفهمیدم، اما زندگی در این تاریکی آن هم برای چندین سال ممکن نبود؛ پس باید آماده میشدم.
□ یادداشتهایی از خانۀ مردگان | فیودور داستایفسکی | ترجمۀ سعیده رامز (ترجمه از روسی) | نشر نو، چاپ هفتم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، ۴۰۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
با این که وقتی به زندان آمدم پول زیادی با خود نداشتم، نمیتوانستم از زندانیانی که تقریباً در همان اولین ساعات با ترفند از من پول گرفته بودند و از روی سادگی برای بار دوم و سوم و حتی برای بار پنجم هم به قصدِ گرفتنِ پول بهسراغم میآمدند عصبانی باشم. بااینحال، صادقانه اعتراف میکنم که آنچه سخت آزارم میداد این بود که آنها با همۀ ترفندهای سادهلوحانه و بچهگانهشان مرا آدمی سادهلوح و احمق میپنداشتند و از این که حتی برای بار پنجم به آنها پول میدادم به من میخندیدند. مسلماً فکر میکردند همیشه تسلیم ترفندها و کلکهاشان خواهم شد. اگر همان بار اول آنها را از خود میراندم و درخواستشان را رد میکردم، مطمئناً نزدشان از احترام بسیار بیشتری برخوردار میشدم، بااینکه این رفتارشان آزارم میداد، باز هم نمیتوانستم دست رد به سینهشان بزنم. از اینکه در روزهای اول سخت در این اندیشه بودم که چهطور باید با این زندگی یا، بهبیان بهتر، با آنها کنار بیایم ناراحت و عصبانی بودم. این را که محیط کاملاً برایم ناآشناست و در تاریکیِ مطلق گرفتار شدهام احساس میکردم و میفهمیدم، اما زندگی در این تاریکی آن هم برای چندین سال ممکن نبود؛ پس باید آماده میشدم.
□ یادداشتهایی از خانۀ مردگان | فیودور داستایفسکی | ترجمۀ سعیده رامز (ترجمه از روسی) | نشر نو، چاپ هفتم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، ۴۰۸ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
«مقدمه بر مابعدالطبیعه» در شمار اساسیترین نوشتههای هانری برگسون است که مفهوم «شهود» ــــمفهوم محوری فلسفۀ برگسونــــ نخستینبار در آن تصریح و معرفی شده است. اهمیت متن چنان است که بعضی متخصصانِ فلسفۀ برگسون آن را «مانیفست برگسونیسم» خواندهاند. این کتاب نخستین کتاب فلسفی قرن بیستم است که در عنوانش، چند سالی پیش از مقدمه بر مابعدالطبیعۀ هایدگر، لفظ «مابعدالطبیعه» آمده است. به مناسبت انتشار همین نوشته است که بعدتر نزاع معروف بر سر برگسونیسم درمیگیرد.
نوشتۀ دوم، فلسفۀ فرانسوی، گزارشی است از سیر سیصدسالۀ فلسفۀ فرانسوی، از دکارت تا خود برگسون، در بیان فیلسوفی فرانسوی که خود پایی در قرن پشت سر دارد و پایی ــــپایدار و رهگشاــــ در سدۀ پیش رو.
آنچه میشنوید تنها صدای بازمانده از هانری برگسون است.
ترجمۀ ویدئو: سید اشکان خطیبی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ مقدمه بر مابعدالطبیعه | هانری برگسون | ترجمۀ سید اشکان خطیبی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۲۰صفحه، #ویدئو.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
نوشتۀ دوم، فلسفۀ فرانسوی، گزارشی است از سیر سیصدسالۀ فلسفۀ فرانسوی، از دکارت تا خود برگسون، در بیان فیلسوفی فرانسوی که خود پایی در قرن پشت سر دارد و پایی ــــپایدار و رهگشاــــ در سدۀ پیش رو.
آنچه میشنوید تنها صدای بازمانده از هانری برگسون است.
ترجمۀ ویدئو: سید اشکان خطیبی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ مقدمه بر مابعدالطبیعه | هانری برگسون | ترجمۀ سید اشکان خطیبی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۲۰صفحه، #ویدئو.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اندیشهٔ جورجو آگامبن متکی بر تخصصی بیبدیل در عرصهٔ سنتهای کلاسیک فلسفه و بلاغت، دستورشناسی عهد باستان متأخر، الاهیات مسیحی و فلسفهٔ مدرن است. اخیراً آگامبن اندیشهٔ خود را به سوی تأسیس امر اجتماعی و برخی نتایج اخلاقی-سیاسی انضمامی در مورد وضعیت جامعهٔ امروز و جایگاه فرد در آن معطوف کرده است.
در این مصاحبه، که مربوط است به آگوست ۲۰۲۰، جورجو آگامبن از پاندمی و وضعیت استثنایی میگوید.
از جورجو آگامبن در نشرنو:
□ هوموساکر؛ قدرت حاکم و حیات برهنه | جورجو آگامبن | ترجمۀ سیدمحمدجواد سیدی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، چهارده + ۲۴۹ صفحه
□ جنگ داخلی؛ استاسیس بهمثابۀ پارادایم سیاسی | جورجو آگامبن | ترجمۀ سیدمحمدجواد سیدی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۹۵ صفحه
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
@nashrenow | nashrenow.com
در این مصاحبه، که مربوط است به آگوست ۲۰۲۰، جورجو آگامبن از پاندمی و وضعیت استثنایی میگوید.
از جورجو آگامبن در نشرنو:
□ هوموساکر؛ قدرت حاکم و حیات برهنه | جورجو آگامبن | ترجمۀ سیدمحمدجواد سیدی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، چهارده + ۲۴۹ صفحه
□ جنگ داخلی؛ استاسیس بهمثابۀ پارادایم سیاسی | جورجو آگامبن | ترجمۀ سیدمحمدجواد سیدی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۹۵ صفحه
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
@nashrenow | nashrenow.com
از کتابخانۀ تاریخ طبیعی
صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
این کتاب غیرداستانی دربارهٔ زنی است که میکوشد از بیماری ناشناختهای که دارد روح و جسمش را میخورد جان بهدر ببرد. این کتاب شعر نیست، اما الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به شیوهای شاعرانه بررسی کرده است.
چگونه گورخر راه راه شد؟
در این راهنمای آموزنده و بامزه به این معماهای تکاملی و واقعیتهای شگفتانگیز دنیای جانوران پاسخ داده میشود. خودتان را آماده کنید که هنگام خواندن این کتاب مجذوب و شگفتزده شوید و از آن بهتر لذت ببرید.
پنجه مخملیها
از نقاشیهای دیواری مصر باستان گرفته تا فضای مجازی کنونی، تمام مشاهدات حکایت از این دارند که انسان گربه را تا مقام خدایی برکشیده است. اما گربهٔ خانگی فقط یکی از اعضای خانوادهٔ گربهسانان است که نزدیک به چهل گونه دارد. این کتاب شما را با تمام اعضای این خانواده آشنا میکند
فلسفۀ پرندگان
یک پرندهشناس و یک اهل فلسفه که عمری را به تماشای پرندگان گذراندهاند با الهام از اسرار زندگی پرندگان در بیست و دو درس کوتاه به ما میآموزند که درنگ کنیم و سر بالا کنیم و نگاهی به آسمان بیندازیم تا به گسستگیهایمان از طبیعت پی ببریم و بار دیگر به آن بپیوندیم.
گیاهان چه میدانند؟
کتابی گیرا که با زبانی ساده و بر پایهٔ شواهد نشان میدهد ویژگیهای مشترک میان گیاهان و جانوران بیش از آن است که معمولاً گمان میشود. شاید مایهٔ آسودگی خاطر گیاهخواران باشد که بدانند گیاهان در هنگام چیده شدن درد و رنج را به معنای انسانی آن احساس نمیکنند.
ویز، نیش، گاز
با ویز، نیش، گاز گامبهگام با دنیای حشرات آشنا میشویم تا بفهمیم که چرا ما و سیارهای که در آن زندگی میکنیم بدون آنها بختی برای بقا نداریم. حشرات تقریباً نیمی از دنیای جانوران را تشکیل میدهند و همهجا حضور دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
این کتاب غیرداستانی دربارهٔ زنی است که میکوشد از بیماری ناشناختهای که دارد روح و جسمش را میخورد جان بهدر ببرد. این کتاب شعر نیست، اما الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به شیوهای شاعرانه بررسی کرده است.
چگونه گورخر راه راه شد؟
در این راهنمای آموزنده و بامزه به این معماهای تکاملی و واقعیتهای شگفتانگیز دنیای جانوران پاسخ داده میشود. خودتان را آماده کنید که هنگام خواندن این کتاب مجذوب و شگفتزده شوید و از آن بهتر لذت ببرید.
پنجه مخملیها
از نقاشیهای دیواری مصر باستان گرفته تا فضای مجازی کنونی، تمام مشاهدات حکایت از این دارند که انسان گربه را تا مقام خدایی برکشیده است. اما گربهٔ خانگی فقط یکی از اعضای خانوادهٔ گربهسانان است که نزدیک به چهل گونه دارد. این کتاب شما را با تمام اعضای این خانواده آشنا میکند
فلسفۀ پرندگان
یک پرندهشناس و یک اهل فلسفه که عمری را به تماشای پرندگان گذراندهاند با الهام از اسرار زندگی پرندگان در بیست و دو درس کوتاه به ما میآموزند که درنگ کنیم و سر بالا کنیم و نگاهی به آسمان بیندازیم تا به گسستگیهایمان از طبیعت پی ببریم و بار دیگر به آن بپیوندیم.
گیاهان چه میدانند؟
کتابی گیرا که با زبانی ساده و بر پایهٔ شواهد نشان میدهد ویژگیهای مشترک میان گیاهان و جانوران بیش از آن است که معمولاً گمان میشود. شاید مایهٔ آسودگی خاطر گیاهخواران باشد که بدانند گیاهان در هنگام چیده شدن درد و رنج را به معنای انسانی آن احساس نمیکنند.
ویز، نیش، گاز
با ویز، نیش، گاز گامبهگام با دنیای حشرات آشنا میشویم تا بفهمیم که چرا ما و سیارهای که در آن زندگی میکنیم بدون آنها بختی برای بقا نداریم. حشرات تقریباً نیمی از دنیای جانوران را تشکیل میدهند و همهجا حضور دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com