#قانون_کارما_چیست؟
#ادامه👇👇
آری، چنین کارهایی در کتابهای ما،
در وجود ما ثبت میشوند.
به یاد داشته باش که:
خدا چنین کتابهایی را نگه نمیدارد. تمثیل کتاب یک روش قدیمی برای بیان همین واقعیت بوده است.
وجود تو یک کتاب است! هرگونه که باشی و هر عملی که انجام بدهی پیوسته در حال ثبت شدن است.
نه اینکه کسی وجود داشته باشد که اینها را بنویسد یا ثبت کند؛ این یک پدیدهی طبیعی است.
اگر دروغ گفته باشی، دروغ تو ثبت شده است و اینک باید از آن دروغها محافظت کنی و برای حفاظت از یک دروغ باید هزاران دروغ بگویی، و بازهم برای حفاظت از آن هزار دروغ باید ادامه بدهی و ادامه بدهی، رفته رفته یک دروغگوی مزمن خواهی شد! حقیقت برایت غیرممکن میشود، زیرا اینک گفتن یک حقیقت خطرناک خواهد بود.
ببین که امور چگونه پیش میروند:
اگر یک دروغ بگویی آنگاه دروغهای بسیاری دعوت میشوند.
#همجنس_همجنس_را_جذب_میکند. و اینک حقیقت ناخوشایند است، زیرا تاریکیِ آن دروغها نور حقیقت را نمیپسندد.
پس حتی وقتی که دروغ هایت در خطر افشا شدن نیستند، قادر نخواهی بود که حقیقت را بگویی.
اگر یک حقیقت را بازگو کنی، حقایق بسیاری دعوت میشوند.
#همجنس_همجنس_را_جذب_میکند.
اگر بطور طبیعی راستگو باشی، دروغ گفتن، حتی برای یک بار، بسیار دشوار خواهد بود زیرا تمام آن حقیقتها از تو محافظت میکنند. و این پدیدهای طبیعی است.
خدایی نیست که کتابی را بنویسد و نگه بدارد.
تو آن کتاب هستی،
تو آن خدا هستی،
وجود تو همان کتاب است.
آبراهام مازلو میگوید،:
”اگر کاری کنیم که از آن شرمنده باشیم، در حساب بدهکاری ما ثبت میشود. اگر کار خوبی انجام دهیم، در حساب بستانکاری ما ثبت میشود.”
میتوانی این را تماشا کنی و شاهدش باشی،
قانون کارما یک فلسفه و یک انتزاع فکری نیست، بلکه یک نظریه است که چیزی را در درون شما توصیف میکند. نتیجهی نهایی چنین است:
یا به خودمان احترام میگذاریم،
یا اینکه احساس حقارت کرده و خود را بیارزش و دوست نداشتنی حس میکنیم.
تو در هر لحظه خویش را خلق میکنی، یا در وجودت وقاری برمیخیزد و یا خفت و حقارت این قانون کارما است.
هیچکس نمیتواند از آن دوری کنی. هیچکس نباید سعی کند تا قانون کارما را فریب بدهد، زیرا که ممکن نیست. تماشا کن…..
و زمانی که این را درک کردی، شروع به تغییر خواهی کرد. زمانی که غیرقابل اجتناب بودن کارما را شناختی، فردی کاملاً متفاوت خواهی بود.
#اشو
#ادامه👇👇
آری، چنین کارهایی در کتابهای ما،
در وجود ما ثبت میشوند.
به یاد داشته باش که:
خدا چنین کتابهایی را نگه نمیدارد. تمثیل کتاب یک روش قدیمی برای بیان همین واقعیت بوده است.
وجود تو یک کتاب است! هرگونه که باشی و هر عملی که انجام بدهی پیوسته در حال ثبت شدن است.
نه اینکه کسی وجود داشته باشد که اینها را بنویسد یا ثبت کند؛ این یک پدیدهی طبیعی است.
اگر دروغ گفته باشی، دروغ تو ثبت شده است و اینک باید از آن دروغها محافظت کنی و برای حفاظت از یک دروغ باید هزاران دروغ بگویی، و بازهم برای حفاظت از آن هزار دروغ باید ادامه بدهی و ادامه بدهی، رفته رفته یک دروغگوی مزمن خواهی شد! حقیقت برایت غیرممکن میشود، زیرا اینک گفتن یک حقیقت خطرناک خواهد بود.
ببین که امور چگونه پیش میروند:
اگر یک دروغ بگویی آنگاه دروغهای بسیاری دعوت میشوند.
#همجنس_همجنس_را_جذب_میکند. و اینک حقیقت ناخوشایند است، زیرا تاریکیِ آن دروغها نور حقیقت را نمیپسندد.
پس حتی وقتی که دروغ هایت در خطر افشا شدن نیستند، قادر نخواهی بود که حقیقت را بگویی.
اگر یک حقیقت را بازگو کنی، حقایق بسیاری دعوت میشوند.
#همجنس_همجنس_را_جذب_میکند.
اگر بطور طبیعی راستگو باشی، دروغ گفتن، حتی برای یک بار، بسیار دشوار خواهد بود زیرا تمام آن حقیقتها از تو محافظت میکنند. و این پدیدهای طبیعی است.
خدایی نیست که کتابی را بنویسد و نگه بدارد.
تو آن کتاب هستی،
تو آن خدا هستی،
وجود تو همان کتاب است.
آبراهام مازلو میگوید،:
”اگر کاری کنیم که از آن شرمنده باشیم، در حساب بدهکاری ما ثبت میشود. اگر کار خوبی انجام دهیم، در حساب بستانکاری ما ثبت میشود.”
میتوانی این را تماشا کنی و شاهدش باشی،
قانون کارما یک فلسفه و یک انتزاع فکری نیست، بلکه یک نظریه است که چیزی را در درون شما توصیف میکند. نتیجهی نهایی چنین است:
یا به خودمان احترام میگذاریم،
یا اینکه احساس حقارت کرده و خود را بیارزش و دوست نداشتنی حس میکنیم.
تو در هر لحظه خویش را خلق میکنی، یا در وجودت وقاری برمیخیزد و یا خفت و حقارت این قانون کارما است.
هیچکس نمیتواند از آن دوری کنی. هیچکس نباید سعی کند تا قانون کارما را فریب بدهد، زیرا که ممکن نیست. تماشا کن…..
و زمانی که این را درک کردی، شروع به تغییر خواهی کرد. زمانی که غیرقابل اجتناب بودن کارما را شناختی، فردی کاملاً متفاوت خواهی بود.
#اشو