Forwarded from Narmin Clauß
پرانایاما
هرکسی زباله های بسیار در شکمش دارد، زیرا این تنها فضایی است در بدن که میتوانی چیزها را درونش #سرکوب کنی، فضای دیگری وجود ندارد
اگر بخواهی هرچیزی را سرکوب کنی، باید در شکم سرکوب شود
اگر بخواهی گریه کنی،
همسرت مرده است، معشوقت مرده است، دوستت مرده است و ممکن است به نظر برسد که آدم ضعیفی هستی، پس گریهات را سرکوب میکنی!
آن گریه را کجا قرار خواهی داد؟
طبیعی است که باید در شکم سرکوب شود
این تنها مکان قابل دسترس در بدن است و هرکسی انواع عواطف را سرکوب کرده است.
عشق، شهوت، خشم، اندوه، گریه، حتی خنده!
نمیتوانی از ته دل بخندی!
به نظر بیادبی و رکیک میرسد، "انسان با فرهنگی نیستی".
پس شما همه چیز را سرکوب کردهاید
به سبب این سرکوب، نمیتوانی عمیق تنفس کنی، باید سطحی نفس بکشی
زیرا اگر نفسهای عمیق بکشی، آنوقت آن زخمهای #سرکوب_شده انرژی خودشان را (برون_ریزی) آزاد خواهند کرد
هر کودک، وقتی به دنیا میآید با شکم نفس میکشد.
به کودک در حال خواب نگاه کن:
شکم او بالا و پایین میرود.
هیچ کودکی از سینه نفس نمیکشد،
آنان اینک آزاد هستند، هیچ چیز سرکوب نشده است.
وقتی که شکم سرکوبهای زیاد در خودش داشته باشد،
به دو بخش تقسیم میشود:
پایینتنه و بالاتنه
آنگاه تو یک نفر نیستی، دو نفر هستی
پایینتنه بخش متروکه است.
آن وحدت از دست رفته است:
یک دوگانگی در وجودت وارد گشته است.
بجای یک بدن، دو بدن حمل میکنی و همیشه فاصلهای بین این دو وجود خواهد داشت.
نمیتوانی زیبا راه بروی،
باید به نوعی پاهایت را حمل کنی
در واقع، اگر بدن یکی باشد، این پاها هستند که تو را حمل میکنند.
اگر بدن به دو بخش تقسیم شده باشد، آنوقت تو باید پاهایت را حمل کنی.
مجبور هستی بدنت را بکِشانی
بدن مانند یک بارِ گران است.
نمیتوانی از یک پیادهروی خوب لذت ببری، نمیتوانی از یک شنای خوب لذت ببری، نمیتوانی از یک دویدن سریع لذت ببری، زیرا بدن یکی نیست.
برای تمام این فعالیتها، برای لذت بردن از اینها، بدن باید دوباره یگانه شود.
یک وحدت باید دوباره ایجاد شود.
شکم باید کاملاً پاکسازی شود.
برای پاکیزه ساختن شکم نیاز به تنفسهای بسیار عمیق است، زیرا وقتیکه عمیقاً دم و بازدم انجام بدهی،
شکم هر آنچه را حمل میکند به بیرون پرتاب میکند
در وقت بازدم شکم خودش را آزاد میکند.
اهمیت پرانایاما، و تنفس عمیق آهنگین در همین است
تأکید باید روی بازدم باشد تا هر آنچه را که شکم بیجهت انباشته کرده آزاد شود.
و زمانیکه شکم عواطفی را در خودش حمل نکند، اگر دچار یبوست باشی،
ناگهان از بین خواهد رفت
وقتی عواطف #سرکوب_شده در شکم وجود داشته باشند یبوست وجود دارد زیرا شکم برای داشتن حرکات خودش آزاد نیست
تو عمیقاً آن را کنترل کردهای، نمیتوانی آنرا آزاد بگذاری، پس اگر عواطف سرکوب شوند، یبوست وجود خواهد داشت .
یبوست بیشتر یک بیماری ذهنی است
تا جسمانی، بیشتر به #ذهن مربوط است تا به بدن
#اشو
یوگا ابتدا و انتها
هرکسی زباله های بسیار در شکمش دارد، زیرا این تنها فضایی است در بدن که میتوانی چیزها را درونش #سرکوب کنی، فضای دیگری وجود ندارد
اگر بخواهی هرچیزی را سرکوب کنی، باید در شکم سرکوب شود
اگر بخواهی گریه کنی،
همسرت مرده است، معشوقت مرده است، دوستت مرده است و ممکن است به نظر برسد که آدم ضعیفی هستی، پس گریهات را سرکوب میکنی!
آن گریه را کجا قرار خواهی داد؟
طبیعی است که باید در شکم سرکوب شود
این تنها مکان قابل دسترس در بدن است و هرکسی انواع عواطف را سرکوب کرده است.
عشق، شهوت، خشم، اندوه، گریه، حتی خنده!
نمیتوانی از ته دل بخندی!
به نظر بیادبی و رکیک میرسد، "انسان با فرهنگی نیستی".
پس شما همه چیز را سرکوب کردهاید
به سبب این سرکوب، نمیتوانی عمیق تنفس کنی، باید سطحی نفس بکشی
زیرا اگر نفسهای عمیق بکشی، آنوقت آن زخمهای #سرکوب_شده انرژی خودشان را (برون_ریزی) آزاد خواهند کرد
هر کودک، وقتی به دنیا میآید با شکم نفس میکشد.
به کودک در حال خواب نگاه کن:
شکم او بالا و پایین میرود.
هیچ کودکی از سینه نفس نمیکشد،
آنان اینک آزاد هستند، هیچ چیز سرکوب نشده است.
وقتی که شکم سرکوبهای زیاد در خودش داشته باشد،
به دو بخش تقسیم میشود:
پایینتنه و بالاتنه
آنگاه تو یک نفر نیستی، دو نفر هستی
پایینتنه بخش متروکه است.
آن وحدت از دست رفته است:
یک دوگانگی در وجودت وارد گشته است.
بجای یک بدن، دو بدن حمل میکنی و همیشه فاصلهای بین این دو وجود خواهد داشت.
نمیتوانی زیبا راه بروی،
باید به نوعی پاهایت را حمل کنی
در واقع، اگر بدن یکی باشد، این پاها هستند که تو را حمل میکنند.
اگر بدن به دو بخش تقسیم شده باشد، آنوقت تو باید پاهایت را حمل کنی.
مجبور هستی بدنت را بکِشانی
بدن مانند یک بارِ گران است.
نمیتوانی از یک پیادهروی خوب لذت ببری، نمیتوانی از یک شنای خوب لذت ببری، نمیتوانی از یک دویدن سریع لذت ببری، زیرا بدن یکی نیست.
برای تمام این فعالیتها، برای لذت بردن از اینها، بدن باید دوباره یگانه شود.
یک وحدت باید دوباره ایجاد شود.
شکم باید کاملاً پاکسازی شود.
برای پاکیزه ساختن شکم نیاز به تنفسهای بسیار عمیق است، زیرا وقتیکه عمیقاً دم و بازدم انجام بدهی،
شکم هر آنچه را حمل میکند به بیرون پرتاب میکند
در وقت بازدم شکم خودش را آزاد میکند.
اهمیت پرانایاما، و تنفس عمیق آهنگین در همین است
تأکید باید روی بازدم باشد تا هر آنچه را که شکم بیجهت انباشته کرده آزاد شود.
و زمانیکه شکم عواطفی را در خودش حمل نکند، اگر دچار یبوست باشی،
ناگهان از بین خواهد رفت
وقتی عواطف #سرکوب_شده در شکم وجود داشته باشند یبوست وجود دارد زیرا شکم برای داشتن حرکات خودش آزاد نیست
تو عمیقاً آن را کنترل کردهای، نمیتوانی آنرا آزاد بگذاری، پس اگر عواطف سرکوب شوند، یبوست وجود خواهد داشت .
یبوست بیشتر یک بیماری ذهنی است
تا جسمانی، بیشتر به #ذهن مربوط است تا به بدن
#اشو
یوگا ابتدا و انتها