نقدى بر اسلام
47.4K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه ؟

#قسمت_دوم

در مورد آياتی که در #قسمت_اول ارائه شد نکات زير قابل تأمل است:
۱. در همه اين آيات از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» #قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين #تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معيار و ميزان #داوری آن مشخص نيست. مخالفان هرچقدر هم متن‌های زيبا و فصيح و بليغ و با مضامين عالی اخلاقی، اجتماعی و … بياورند، پيروان قرآن به‌راحتی می‌گويند هيچکدام از اين متن‌ها «مثل» #قرآن نيستند. اما اگر از آنها سؤال شود که به چه دليل و با کدام معيار و ميزانی چنين حکمی صادر می‌کنيد، خواهيد ديد که پاسخ دقيق و محکم و واحدی برای اين سؤال وجود ندارد.
شايد توضيح دقيق‌تر اين مطلب ضروری باشد. عموم عالمان اسلام معتقد به اعجاز #لفظی و #معنوی قرآن هستند. به اعتقاد آنها معنای آيات تحدی اين است که هيچ بشری نمی‌تواند سوره‌ای بياورد که به لحاظ زيبايی و فصاحت و بلاغت و عمق معانی مثل #قرآن باشد. اما اولاً معلوم نيست چنين تفسيری از آيات #تحدی با کدام دليل قطعی و با استناد به کدام شواهد و قرائن محکم بدست آمده است. همانطور که گفتم خود آيات تحدی در اين مورد سکوت کرده‌اند و در آيات ديگر #قرآن نيز هيچ نشانه و اشاره‌ای در اين مورد وجود ندارد.

كانال #نقد_اسلام


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA


🔻Www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه ؟

#قسمت_سوم

ثانياً اوصاف مذکور (زيبايی، فصاحت، بلاغت و عمق معانی) هيچکدام #معيارهای دقيق و قابل اندازه‌گيری ندارند تا با آنها بتوان معلوم کرد که به عنوان مثال اشعار ابن‌فارض (از جهات ياد شده) مثل اشعار دعبل خزايی هست يا نه، و اگر اين دو مثل هم نيستند، کدام يک #برتر از ديگری است. #قضاوت در چنين مواردی بستگی به سليقه‌ها، ذوقيات، روحيات و پيش‌فرض‌ها و پيش‌زمينه‌های فکری، تربيتی، اخلاقی، روحی و روانی انسان‌ها دارد و چون اين امور در انسانها #يکسان نيستند، قضاوت‌ها نيز متفاوت از آب در می‌آيد. اشتباه نشود، منظور من اين نيست که فصاحت و بلاغت هيچ ضابطه و قاعده و قانونی ندارد. ميگويم: اين قواعد، خصوصاً در هنگام مقايسه شاهکارهای ادبی نمی‌توانند نقش خط‌کش و ترازو را بازی کنند و ميزان زيبايی و فصاحت و بلاغت يک متن را به گونه‌ای دقيق نشان دهند. بسياری از انسان‌های معمولی توانسته‌اند و می‌توانند با #رعايت همين #قواعد، متن‌هايی زيبا، فصيح، بليغ و مشتمل بر مطالب عميق اخلاقی، عرفانی و … خلق کنند (همانطور که کرده‌اند و نمونه‌های آن فراوان است). اما سخن من اين است که هيچ‌گاه نمی‌توانيم بطور #محکم و #قاطع (درست همانگونه که وزن يا ابعاد دو جسم را با خط‌کش و ترازو اندازه گرفته و مقايسه می‌کنيم) معلوم کنيم که آيا اين متن‌ها مثل قرآن (و يا برتر از آن) هستند يا نه. بنابراين در #تحدی_قرآن معيار و ميزان داوری معلوم نيست و اين اشکال بزرگی است که پاسخ می‌طلبد.

كانال #نقد_اسلام


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA


🔻Www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه ؟

#قسمت_چهارم

خوب است به يک نمونه از مواردی که #مخالفان برای پاسخ به #تحدی_قرآن اقدام به ساختن سوره‌هايی مثل سوره‌های #قرآن کرده‌اند اشاره کنيم و پاسخ #مسلمانان را نيز بشنويم: يکی از نويسندگان مسيحی که مدعی معارضه با قرآن است، در مقابل سوره #حمد با اقتباسی که از خود سوره داشته است سوره خودساخته‌ای عرضه نموده است:
الحمدللرحمن، رب الاکوان، الملک الديان. لک العباده و بک المستعان اهدنا صراط الايمان. و در مقابله با سوره #کوثر گفته است: انا اعطيناک الجواهر، فصل لربک و جاهر، ولا تعمتد قول ساحر!

اين فرد با تقليد کامل از نظم و ترکيب #آيات_قرآنی و تغيير برخی از الفاظ آن به مردم چنين تلقين می‌کند که با قرآن معارضه نموده است. همين بافته‌هايش را نيز از مسيلمه کذاب به سرقت برده است. مسيلمه در برابر سوره کوثر گفته بود: انا اعطيناک الجماهر، فصل لربک و هاجر، ان مبغضک رجل کافر . (۱)

زیرنویس:
۱. جوان آراسته، حسین: درسنامه علوم قرآنی، ج۲، ص ۳۶۱_۳۶۰

كانال #نقد_اسلام

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_ششم

۲. فرض کنيد يک #مسيحی عرب‌زبان در پاسخ به #تحدی_قرآن متنی زيبا، بليغ، فصيح و حاوی مضامين عالی اخلاقی و عرفانی ارائه می‌دهد و مدعی می‌شود که اين متن، حتی از #قرآن هم بهتر است، اکنون #داوری در اين مورد را به عهده چه کسی بايد گذاشت؟ پيداست که داور نبايد از ميان طرفين دعوا باشد. بنابراين دو حالت می‌ماند: يا بايد يکی از پيروان اديان ديگر (مثلاً: يک يهودی) دراين مورد داوری کند و يا شخصی #بی‌دين و لائيک. اما اولاً اين دو نيز هيچکدام نمی‌توانند بی‌طرفانه قضاوت کنند، زيرا هر دو به دليلی با #قرآن مخالفند و آن را ساخته دست بشر می‌دانند و ثانياً افراد منصف و بی‌غرض هم، ممکن است قضاوت‌های مختلف داشته باشند و اين نکته‌ای فوق‌العاده مهم و قابل‌تأمل است. اگر پذيرفته باشيم که افراد مختلف، قضاوت‌های مختلف دارند، آنگاه اين سؤال پيش می‌آيد که قضاوت کداميک از آنها #حجت است و به چه دليل؟ و آيا هنگامی که کار داوری به اختلاف نظر و #مشاجرات و مباحثات داغ می‌کشد، می‌توان انتظار نتيجه‌ای #قطعی را داشت، بگونه‌ای که همه را قانع و راضی کند؟ تقريباً در تمام کتب کلامی و تفسيری #مسلمانان گفته می‌شود که:
شهادت #اديبان بزرگ عرب از صدر #اسلام تا کنون، بر فوق توان بشر بودن فصاحت و بلاغت قرآن، بهترين دليل خدایی بودن #قرآن از اين جهت است.(۲)

۲.مصباح یزدی، محمد تقی: قرآن شناسی، ص ۱۵۱

كانال #نقد_اسلام


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_هفتم

اما با تأمل در نکاتی که آمد، #سستی اين استدلال آشکار می‌شود. «اديبان بزرگ عرب از صدر اسلام تاکنون» به دو دسته تقسيم می‌شوند: #مسلمان و #غيرمسلمان! شهادت مسلمانان در چنين جايی البته چيزی را اثبات نمی‌کند، اما برای پی بردن به نظرات #اديبان_غيرمسلمان (چه در قرن‌های گذشته و چه در زمان حاضر) بهترين و منطقی‌ترين راه، رجوع مستقيم به آثار مکتوب و رسمی خود آنان است، نه اعتماد به منابع تاريخی، کلامی و تفسيری مسلمانان و يا نقل‌قول‌های عالمان و مفسران #مسلمان. اگر با اين روش در اين مورد تحقيق شود، آنگاه معلوم می‌گردد که چه تعداد از اين اديبان و تا چه مقدار برای متن قرآن ارزش ادبی قائلند و چند نفر در ميان آنها پيدا می‌شوند که فصاحت و بلاغت #قرآن را در حد #اعجاز و فوق توان بشر بدانند. تحقيق در اين مورد را به عهده خواننده انديشمند و جستجوگر می‌گذارم.
از اينها گذشته، حتی اگر بپذيريم که فصاحت و بلاغت #قرآن به گونه‌ای است که بشر توان آوردن متنی مثل آن را ندارد، باز هم الهی بودن قرآن اثبات نمی‌شود، زيرا غير بشری بودن مساوی با #الهی بودن نيست. ممکن است مخالفان قرآن غيربشری بودن آن را بپذيرند، اما منشاء اين کتاب را القائات #شیطانی بدانند نه الهامات #الهی!

كانال #نقد_اسلام


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_هشتم

برای رفع اين احتمال و اثبات #الهی بودن منشاء #قرآن بايد اولاً به محتوای آن پرداخت و ثانياً خصوصيتی را در آن نشان داد که الهی بودن آن را اثبات می‌کند. آن خصوصيت کدام است و چگونه الهی بودن #قرآن را اثبات می‌کند؟ در متون کلامی و تفسيری #مسلمانان با يک ادعای ديگر نيز مواجه می‌شويم و آن اينکه: نمونه‌هايی که مخالفان اسلام در پاسخ به #تحدی_قرآن ارائه داده‌اند:
به قدری از فصاحت و بلاغت #قرآن فاصله دارند که هر فرد آشنا به ادبيات عرب را به غير قابل قياس بودن آنها با #آيات_قرآن متفطن می سازد (۳)
شايد بعضی از اين نمونه‌ها چنين باشند، اما آيا همه متن‌هايی که مخالفان (از صدر اسلام تا کنون) در پاسخ به #تحدی_قرآن و برای رقابت با آن ساخته‌اند، واقعاً اينگونه‌اند؟ بسياری از دانشمندان و اديبان عرب و مخالف اسلام (اعم از مسيحی، يهودی و يا ملحد) چنين نظری ندارند. لابد هيچ‌کدام از آنها با زبان و ادبيات عرب آشنايی ندارند!؟ چرا که اگر آشنايی داشته باشند، بايد بفهمند که اين نمونه‌ها هيچکدام قابل #قياس با #قرآن نيستند و توان رقابت با آن را ندارند!! شايد هم همه آنها بی‌انصاف و مغرض هستند!! و با آنکه اين «حقيقت آشکار»! را بوضوح می‌بينند، به خاطر دنياپرستی و هوای نفس، آن را انکار می‌کنند!؟ به هر حال #تقليد در مسائل اعتقادی خلاف عقل و وجدان است و هر کس خود بايد با تحقيق و کاوش و تأمل در نمونه‌هايی که مخالفان ارائه داده‌اند، در مورد وزن و ارزش ادبی آنها و عمق و استحکام محتوايشان #قضاوت کند و توان آنها در رقابت با #قرآن را بسنجد.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA


🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_نهم

۳. فرض کنيم برای #قضاوت در مورد اينکه آيا نمونه‌های ارائه شده توسط مخالفان ، مثل #قرآن هست يا نه، معيارهای دقيق، عينی و قابل اندازه‌گيری وجود داشته و قضاوت واقع‌بينانه و قاطع در اين مورد امکان‌پذير باشد. #مسلمانان برای اينکه نشان دهند متن‌های ارائه شده توسط مخالفان «مثل» #قرآن نيست و در فصاحت و بلاغت و عمق و استحکام معانی به پای #قرآن نمی‌رسد، می‌بايستی آن نمونه‌ها را نقد کنند و نقاط ضعف آنها را نشان دهند. اما نکته بسيار مهم در اينجا اين است که حتی اگر نقدهای #مسلمانان به اين متن‌ها درست بوده و مورد قبول واقع شوند، رقيب به معنای واقعی شکست نخورده و می‌تواند با رفع اشکالات (مطابق نظر مسلمانان) به متن‌های ديگری برسد که ديگر جای چون و چرا نداشته باشند. در اين صورت متن‌هايی بدست می‌آيد که بنا به فرض «مثل» #قرآن است و #تحدی_قرآن با شکست مواجه می‌شود. به عنوان مثال فرض کنيد يکی از #مخالفان متنی را در رقابت با #قرآن خلق می‌کند. آنگاه علمای اسلام برای اينکه نشان دهند اين متن مثل قرآن نيست و توان رقابت با آن را ندارد، به نقد و بررسی آن می‌پردازند و می‌گويند :
الف) در فلان قسمت از متن، فلان اشکال دستور زبانی وجود دارد.
ب) در فلان قسمت ديگر، فلان قاعده فصاحت يا بلاغت رعايت نشده است.
ج) در فلان قسمت، مطلبی آمده که به لحاظ علمی يا عقلی نادرست است.
د) فلان جمله متن با فلان جمله ديگرش در تناقض است.
ه) فلان تشبيه که در متن آمده، نادرست و يا نارسا است.
و) فلان قسمت متن، نامفهوم و يا دچار ابهام است.
بسيار خوب، فرض کنيم همه اين ايرادات و اشکالات وارد باشند. اما مسلم است که همه آنها قابل اصلاح‌اند و پس از اصلاح اين موارد (خصوصاً طبق نظر مسلمانان) ديگر بهانه‌ای برای رد اين متن باقی نمی‌ماند و اين يعنی #پايان_ماجرا. مگر اينکه پس از اصلاح همه اين موارد، و عدم وجود هرگونه اشکال ادبی، علمی، عقلی و… در متن، ادعا شود که اين متن از نظر زيبائی و جذابيت به پای #قرآن نمی‌رسد. اما زيبائی و جذابيت (حتی به اعتراف خود مسلمانان) هيچ قاعده و #معيار دقيق و مشخصی ندارد و مفهومی کاملاً ذهنی و نسبی است. بنابراين چنين اشکالی فقط نوعی بهانه‌جويی محسوب می‌شود.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_دهم

۴. آيا (از نظر قرآن و يا پيروان آن) بشر عادی می‌تواند «آيه»‌ای مثل #آيات_قرآن بسازد؟ اگر پاسخ #مثبت است، در اين صورت بايد اعتراف کرد که ساختن سوره‌ای مثل #قرآن هم از عهده بشر برمی‌آيد (زيرا هر سوره از چند آيه ساخته شده است). و اين، معجزه بودن #قرآن را نقض می‌کند و برخلاف مضمون #آيات_تحدی است. اما اگر پاسخ سؤال مذکور #منفی است، اين سؤال مطرح می‌شود که چرا خدا نگفته است: اگر می‌توانيد، يک «آيه» مثل #قرآن بياوريد؟ توجه کنيد که اگر ما معتقد باشيم فردی نمی‌تواند وزنه ده کيلويی را بلند کند، برای متذکر شدن او نسبت به ضعفی که دارد، نبايد به او بگوييم که اگر راست می‌گويی، فلان وزنه يکصد کيلويی را بلند کن! همينطور اگر بر اين باور باشيم که شخصی نمی‌تواند حتی يک بيت شعر با وزن و قافيه بگويد، نبايد به او بگوييم که اگر راست می‌گويی يک غزل دوازده بيتی بگو!


كانال #نقد_اسلام


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_یازدهم

۵. دعوت #قرآن به چنين رقابتی غيرمنطقی است، زيرا نتیجه آن هيچ‌گاه بطور قطع و يقين معلوم نمی‌شود. فرض کنيد که ما در زمان #پيامبر_اسلام زندگی می‌کنيم و به #نبوت او و آسمانی بودن #آيات_قرآن شک داريم و به همين دليل مخاطب #آيات_تحدی قرار گرفته‌ايم. سپس برای نقض مدعای قرآن و پيامبر، همه تلاش خود را بکار می‌بنديم، اما نمی‌توانيم سوره‌ای مثل #قرآن بياوريم. حال آيا عجز ما از ساختن سوره‌ای مثل #قرآن، منطقاً آسمانی بودن اين کتاب را اثبات می‌کند؟ پاسخ #منفی است، به دو دليل:
الف) درست است که ما نتوانسته‌ايم از عهده اين کار برآييم، اما همواره ممکن است افراد ديگری در جاهای ديگر جهان باشند که بتوانند سوره‌ای حتی بهتر از #قرآن بياورند. در هيچ مقطع زمانی، نمی‌توان اثبات کرد که در سراسر کره زمين و از ميان صدها ميليون عرب و غيرعرب، احدالناسی پيدا نمی‌شود که بتواند سوره‌ای مثل #قرآن بياورد. دقت کنيد که #قرآن می‌گويد: اگر جن و انس دست به دست هم دهند، نمی‌توانند سوره‌ای مثل قرآن بياورند؛ و از مخالفان می‌خواهد که اگر باور نمی‌کنند، اين مدعا را عملاً بيازمايند. اما نکته مهم اين است که چنين مدعايی قابل آزمون نيست تا نتيجه آن معلوم شود. يعنی نمی‌توان توانايی همه آدميان و جنيان در آوردن سوره‌ای مثل #قرآن را مورد آزمايش قرار داد.

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu
ادعا و #تحدی_قرآن، عاقلانه یا کودکانه؟

#قسمت_دوازدهم

ب. ممکن است در دوره‌ای خاص ـ مثلاً زمان #پيامبر و يا حتی عصر حاضر ـ کسی نتواند سوره‌ای مثل #قرآن بياورد، اما احتمال تحقق اين امر در آينده‌ای نزديک يا دور منتفی نيست. حتی ممکن است #فردی_خاص ـ که قصد پاسخ دادن به #تحدی_قرآن را دارد ـ اکنون از ساختن متنی مانند #قرآن عاجز باشد، اما همين فرد، سالها بعد از عهده اين کار برآيد. بنابراين، تقاضای #قرآن از مخالفان (که اگر نتوانستيد سوره‌ای مثل قرآن بياوريد، بايد تسليم شويد و ايمان بياوريد) بی‌نهايت #غيرمنطقی است. برای اثبات #معجزه بودن #قرآن، حداقل بايد به نحوی اثبات شود که هيچ انسانی در هيچ عصری نتوانسته و نخواهد توانست سوره‌ای مثل #قرآن بياورد. در حالی که چنين مدعايی نه تنها قابل اثبات نيست، بلکه از ديدگاه بسياری از مخالفان موارد نقض فراوانی دارد. با روشی که #قرآن برای اثبات معجزه بودن خود در پيش گرفته است، بسياری از انديشمندان، هنرمندان، شاعران، مخترعان و… می‌توانند ادعای پيامبری کرده و آثار خود را #معجزه بنامند! مثلاً لئوناردو داوينچی با خلق اثر شاهکار «موناليزا» می‌تواند ادعا کند که اين نقاشی با هدايت و کمک فرشتگان آسمانی خلق شده و بشر از آوردن نمونه‌ای مثل آن عاجز است. آنگاه برای اثبات مدعای خود به مردم بگويد که: اگر در سخنان من شک داريد، تابلويی مثل آن بکشيد و اگر نتوانستيد، پس به ارتباط من با عالم غيب، و آسمانی بودن اين اثر ايمان بياوريد! به همين ترتيب اگر مولوی و حافظ نيز مدعی شده باشند که اشعارشان #وحی_الهی است، بايستی بپذيريم! زيرا تاکنون نه مانند مثنوی مولوی آمده و نه غزليات حافظ رقيبی پيدا کرده است. اينها البته از باب جدل است و در حقيقت برای هيچ اثر هنری و يا متن ادبی، هيچگاه مثل و مانندی ظهور نخواهد يافت. در عالم ذوق و هنر و ادبيات، هر حادثه‌ای فقط يک بار اتفاق می‌افتد، حتی #قرآن. اما اين، نشان‌دهنده آسمانی بودن آن نيست. بلکه به اين دليل است که «مثل» و «مانند» در اين عرصه‌ها بی‌معيار و لذا بی‌معنی و بی‌مصداق است.

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔻www.eslam.nu