▫️ شوراهای کارگری در اروپا
🔹 یک قرن تجربه
نوشتهی: دونی گلوکاشتاین
ترجمهی: حسن مرتضوی
25 سپتامبر 2019
🔸 امروزه نیاز مبرمی به بدیل عملی سرمایهداری و دولتش داریم. نه فقط ترکیب حاضر سرمایهداری و دولت، نابودی اقتصادی را نصیب مردم عادی میکند، بلکه به نظر میرسد که دولت و اقتصاد نیز در زمانی که اساساً بقای ما روی کرهی زمین به احتمال زیاد در خطر است، از کنشی موثر عاجز باشد.
🔸تجربهی یک قرن مبارزه، سرنخهایی ارائه میدهد. شوراهای کارگری در لحظاتی حساس ظهور کردهاند تا لمحهای از یک بدیل را در مقابل سرمایهداری در اختیار بگذارند. برخلاف طرحهای خیالی سوسیالیستهای آرمانشهری، پارلمانهای بورژوایی یا ماشینهای دولتی بوروکراتیک، این نهادها به شکل خودجوش از مبارزهی طبقاتی بالیدهاند و تجسم دمکراسی مستقیم تودهای بودهاند. شوراهای کارگری را هیچ حزبی وضع نمیکند؛ آنان از شرایط عادی زندگی کارگری پدیدار میشوند. آنان که بخشی از زمان حال هستند، گذار به آینده را بازنمایی میکنند و نوع کاملاً متفاوتی از قدرت را برمیسازند.
🔸 نطفههای شوراهای کارگران را در هر جایی که کارگران قائم به ذات دست به عمل میزنند، میتوان یافت. اما شوراهای بالیده بسیار استثنایی هستند، زیرا تحت شرایط «متعارف» سرمایهداران، خودکنشی کارگران از لحاظ گستره و زمان محدود است. اتحادیههای کارگری برای مذاکره با کارفرماها وجود دارند و نه برای براندازی آنان. اگر هم این اتحادیهها اعتصابی را رهبری میکنند، عمدتاً گرایش دارند که این اعتصابها صنفی باقی بماند ــ یعنی در حیطه مسائل پرداخت حقوقها و شرایط کار باشد ــ نه آنکه به چالشی سیاسی فراروید. رهبران سیاسی رفرمیست از رای کارگران برای اعمال نفوذ در نهادهای سرمایهداری استفاده میکنند، نه برای نابودی این نهادها؛ بنابراین، در تمامی موارد، فرایند رادیکالیزه شدن گسسته و تابع نیازهای نمایندگان میشود و نه تابع موکلان.
🔸 هنگامی که سازوکارهای عادی کنترل از هم گسیخته میشوند، مثلاً در خلال جنگ، مبارزهی طبقاتی از این قیدوبندها میگریزد. بنابراین، نخستین شرط برای شکلگیری شورای کارگران، بحرانی فراگیر است. دومین شرط نیز عبارت است از سطح بالای سازماندهی مستقل در میان کارگران. این فصل، شوراهای کارگران اروپا در جریان جنگ فرانسه ـ پروس در سالهای 1870ـ1871 و جنگهای اول و دوم جهانی را بررسی میکند. از این طریق خاستگاههای شوراها، بسط و تکوین و سرنوشتهای نهاییشان پیگیری میشود.
🔹 نوزدهمین بخش از سلسسلهمقالات سایت «نقد» پیرامون تجربههای تاریخی جنبش کارگری و شورایی را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-12s
#دونی_گلوکاشتاین #حسن_مرتضوی
#اروپا #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#سوسیالیسم #شورا
👇🏽
🖋@naghd_com
🔹 یک قرن تجربه
نوشتهی: دونی گلوکاشتاین
ترجمهی: حسن مرتضوی
25 سپتامبر 2019
🔸 امروزه نیاز مبرمی به بدیل عملی سرمایهداری و دولتش داریم. نه فقط ترکیب حاضر سرمایهداری و دولت، نابودی اقتصادی را نصیب مردم عادی میکند، بلکه به نظر میرسد که دولت و اقتصاد نیز در زمانی که اساساً بقای ما روی کرهی زمین به احتمال زیاد در خطر است، از کنشی موثر عاجز باشد.
🔸تجربهی یک قرن مبارزه، سرنخهایی ارائه میدهد. شوراهای کارگری در لحظاتی حساس ظهور کردهاند تا لمحهای از یک بدیل را در مقابل سرمایهداری در اختیار بگذارند. برخلاف طرحهای خیالی سوسیالیستهای آرمانشهری، پارلمانهای بورژوایی یا ماشینهای دولتی بوروکراتیک، این نهادها به شکل خودجوش از مبارزهی طبقاتی بالیدهاند و تجسم دمکراسی مستقیم تودهای بودهاند. شوراهای کارگری را هیچ حزبی وضع نمیکند؛ آنان از شرایط عادی زندگی کارگری پدیدار میشوند. آنان که بخشی از زمان حال هستند، گذار به آینده را بازنمایی میکنند و نوع کاملاً متفاوتی از قدرت را برمیسازند.
🔸 نطفههای شوراهای کارگران را در هر جایی که کارگران قائم به ذات دست به عمل میزنند، میتوان یافت. اما شوراهای بالیده بسیار استثنایی هستند، زیرا تحت شرایط «متعارف» سرمایهداران، خودکنشی کارگران از لحاظ گستره و زمان محدود است. اتحادیههای کارگری برای مذاکره با کارفرماها وجود دارند و نه برای براندازی آنان. اگر هم این اتحادیهها اعتصابی را رهبری میکنند، عمدتاً گرایش دارند که این اعتصابها صنفی باقی بماند ــ یعنی در حیطه مسائل پرداخت حقوقها و شرایط کار باشد ــ نه آنکه به چالشی سیاسی فراروید. رهبران سیاسی رفرمیست از رای کارگران برای اعمال نفوذ در نهادهای سرمایهداری استفاده میکنند، نه برای نابودی این نهادها؛ بنابراین، در تمامی موارد، فرایند رادیکالیزه شدن گسسته و تابع نیازهای نمایندگان میشود و نه تابع موکلان.
🔸 هنگامی که سازوکارهای عادی کنترل از هم گسیخته میشوند، مثلاً در خلال جنگ، مبارزهی طبقاتی از این قیدوبندها میگریزد. بنابراین، نخستین شرط برای شکلگیری شورای کارگران، بحرانی فراگیر است. دومین شرط نیز عبارت است از سطح بالای سازماندهی مستقل در میان کارگران. این فصل، شوراهای کارگران اروپا در جریان جنگ فرانسه ـ پروس در سالهای 1870ـ1871 و جنگهای اول و دوم جهانی را بررسی میکند. از این طریق خاستگاههای شوراها، بسط و تکوین و سرنوشتهای نهاییشان پیگیری میشود.
🔹 نوزدهمین بخش از سلسسلهمقالات سایت «نقد» پیرامون تجربههای تاریخی جنبش کارگری و شورایی را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-12s
#دونی_گلوکاشتاین #حسن_مرتضوی
#اروپا #جنبش_کارگری #خودگردانی_کارگری
#سوسیالیسم #شورا
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
شوراهای کارگری در اروپا
یک قرن تجربه نوشتهی: دونی گلوکاشتاین ترجمهی: حسن مرتضوی از زمان مارکس به بعد، برخی مدعی بودند که مسیر سوسیالیسم را کشف کردهاند. در نخستین سالهای سدهی بیستم، کائوتسکی و بینالملل دومِ رفرمیست …