🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️واکاوی جنبش انقلابی، کنش طبقات اجتماعی و گروهبندیهای سیاسی
25 ژوئن 2023
نوشتهی: ناصر پیشرو
🔸 جنبشهای انقلابی و انقلابها با شکاف در «شرایط عادی» آغاز میشوند و اغلب ازدورههای افت و خیز و فازهای مختلف عبور میکنند. هم اکنون در جنبش انقلابی از دامنه اعتراضات بهطور محسوسی کاسته شده و تداوم و گسترش آن با مانع سرکوب مواجه شده است. با وجود اینکه «پائینیها نشان دادند که وضع موجود را نمیخواهد و حاضرند برای تغییر آن جانفشانی کنند» و علیرغم شکاف کمدامنه در ساخت سیاسی هنوز «بالاییها میتوانند با حربهی سرکوب به حکومت خود ادامه دهند.» با این همه اما بههیچوجه نشانهای از «عادی شدن شرایط سیاسی» مشاهده نمیشود. عوامل برسازندهی برآمد جنبش انقلابی نیز نهتنها کاهش نیافته بلکه در ابعاد درهمتنیدهای گسترش یافته و برآمد فاز دیگری از تداوم و گسترش جنبش را امکانپذیر میکند.
🔸 خودویژگی شرایط کنونی را شاید بتوان یک دورهی گذار نامید. دورهای که یک جنبش خوانگیخته با خواستههای سلبی به سمت بدیلهای ایجابی رانده میشود. تلاشهای گروهبندیهای سیاسی راست، مرکز و چپ برای هژمونی بر جنبش نمونهی روشن این شرایط است. در این دورهی متنوع و سیال آنها با بدیلها و استراتژیهای متفاوت در صحنه ظاهر میشوند و نمایشی چندگانه از چرخشها و جابهجایی را بازتاب میدهند و این در شرایطی است که گروهبندیهای سیاسی به علت دیکتاتوری سیاسی و مذهبی (که مهمترین مانع هر نوع تشکلیابی است) و نیز نابسامانی درونیشان نتوانستهاند بر پایهی اجتماعی و طبقاتی خود مستقر شوند. اینکه ورود به فازهای بالاتر جنبش انقلابی چگونه و در کدام راستا پیش برود را عوامل درهمتنیدهای همچون شکنندگی ساختار سیاسی، توازن قوای طبقاتی و اجتماعی، کارکرد گروهبندیهای سیاسی و نیز شرایط بینالمللی تعیین میکند.
🔸 برای بررسی شرایط کنونی و مختصات جنبش انقلابی در زمینههای مختلف، روش مارکسیستی شناخت از پدیدهی انقلاب و فرآیندهای جنبشانقلابی، مناسبترین روش است. یعنی روشی که چندوجهی و لایهبندیشده از پدیدههایی اجتماعی و تاثیرات متقابل این پدیدهها بر یکدیگر در فرایندهای انقلاب است. برای بررسی این امر پدیدههایی همچون، شیوهی تولید مسلط و شکل بندیهای اجتماعی-اقتصادی و اشکال تحول تاریخی آنها در یک جامعهی معین، دولت، موقعیت طبقات و گروههای اجتماعی و میانجیهای سیاسی آنها (گروهبندیهای سیاسی)، میزان آگاهی و بازنمایی آن در سازمانیابی و سوژههای برسازندهی انقلاب، خواستگاه جنبشهای اجتماعی، فرهنگ و میزان تجربهی تاریخی و اثرات شرایط بینالمللی است.
🔸 در این نوشته با بهکارگیری برخی از جنبههای روش مارکس، جنبش انقلابی کنونی را بررسی میکنیم. ابتدا به مختصات جنبش انقلابی اشاره نموده، سپس برخی از جنبشهای اجتماعی را که در جنبش انقلابی تحرک معینی داشتهاند واکاوی میکنیم. آنگاه به کنش طبقات اجتماعی در جنبش انقلابی پرداخته و دستآخر به گروهبندیهای سیاسی و تلاش اپوزیسیون راست، مرکز و چپ برای هژمونی بر جنبش، یعنی رژیم چنج (به معنای تغییر از بالا) از یکسو و یا امکان تداوم انقلاب و تغییر از پایین برای رهایی اجتماعی از سوی دیگر میپردازیم.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3xg
#ناصر_پیشرو
#قیام_ژینا #زن_زندگی_آزادی
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_انقلابی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️واکاوی جنبش انقلابی، کنش طبقات اجتماعی و گروهبندیهای سیاسی
25 ژوئن 2023
نوشتهی: ناصر پیشرو
🔸 جنبشهای انقلابی و انقلابها با شکاف در «شرایط عادی» آغاز میشوند و اغلب ازدورههای افت و خیز و فازهای مختلف عبور میکنند. هم اکنون در جنبش انقلابی از دامنه اعتراضات بهطور محسوسی کاسته شده و تداوم و گسترش آن با مانع سرکوب مواجه شده است. با وجود اینکه «پائینیها نشان دادند که وضع موجود را نمیخواهد و حاضرند برای تغییر آن جانفشانی کنند» و علیرغم شکاف کمدامنه در ساخت سیاسی هنوز «بالاییها میتوانند با حربهی سرکوب به حکومت خود ادامه دهند.» با این همه اما بههیچوجه نشانهای از «عادی شدن شرایط سیاسی» مشاهده نمیشود. عوامل برسازندهی برآمد جنبش انقلابی نیز نهتنها کاهش نیافته بلکه در ابعاد درهمتنیدهای گسترش یافته و برآمد فاز دیگری از تداوم و گسترش جنبش را امکانپذیر میکند.
🔸 خودویژگی شرایط کنونی را شاید بتوان یک دورهی گذار نامید. دورهای که یک جنبش خوانگیخته با خواستههای سلبی به سمت بدیلهای ایجابی رانده میشود. تلاشهای گروهبندیهای سیاسی راست، مرکز و چپ برای هژمونی بر جنبش نمونهی روشن این شرایط است. در این دورهی متنوع و سیال آنها با بدیلها و استراتژیهای متفاوت در صحنه ظاهر میشوند و نمایشی چندگانه از چرخشها و جابهجایی را بازتاب میدهند و این در شرایطی است که گروهبندیهای سیاسی به علت دیکتاتوری سیاسی و مذهبی (که مهمترین مانع هر نوع تشکلیابی است) و نیز نابسامانی درونیشان نتوانستهاند بر پایهی اجتماعی و طبقاتی خود مستقر شوند. اینکه ورود به فازهای بالاتر جنبش انقلابی چگونه و در کدام راستا پیش برود را عوامل درهمتنیدهای همچون شکنندگی ساختار سیاسی، توازن قوای طبقاتی و اجتماعی، کارکرد گروهبندیهای سیاسی و نیز شرایط بینالمللی تعیین میکند.
🔸 برای بررسی شرایط کنونی و مختصات جنبش انقلابی در زمینههای مختلف، روش مارکسیستی شناخت از پدیدهی انقلاب و فرآیندهای جنبشانقلابی، مناسبترین روش است. یعنی روشی که چندوجهی و لایهبندیشده از پدیدههایی اجتماعی و تاثیرات متقابل این پدیدهها بر یکدیگر در فرایندهای انقلاب است. برای بررسی این امر پدیدههایی همچون، شیوهی تولید مسلط و شکل بندیهای اجتماعی-اقتصادی و اشکال تحول تاریخی آنها در یک جامعهی معین، دولت، موقعیت طبقات و گروههای اجتماعی و میانجیهای سیاسی آنها (گروهبندیهای سیاسی)، میزان آگاهی و بازنمایی آن در سازمانیابی و سوژههای برسازندهی انقلاب، خواستگاه جنبشهای اجتماعی، فرهنگ و میزان تجربهی تاریخی و اثرات شرایط بینالمللی است.
🔸 در این نوشته با بهکارگیری برخی از جنبههای روش مارکس، جنبش انقلابی کنونی را بررسی میکنیم. ابتدا به مختصات جنبش انقلابی اشاره نموده، سپس برخی از جنبشهای اجتماعی را که در جنبش انقلابی تحرک معینی داشتهاند واکاوی میکنیم. آنگاه به کنش طبقات اجتماعی در جنبش انقلابی پرداخته و دستآخر به گروهبندیهای سیاسی و تلاش اپوزیسیون راست، مرکز و چپ برای هژمونی بر جنبش، یعنی رژیم چنج (به معنای تغییر از بالا) از یکسو و یا امکان تداوم انقلاب و تغییر از پایین برای رهایی اجتماعی از سوی دیگر میپردازیم.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3xg
#ناصر_پیشرو
#قیام_ژینا #زن_زندگی_آزادی
#مبارزه_طبقاتی #جنبش_انقلابی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
واکاوی جنبش انقلابی، کنش طبقات اجتماعی و گروهبندیهای سیاسی
نوشتهی:ناصر پیشرو جامعهی ایران در متن شرایط متحولی قرار دارد. هماکنون جمهوری اسلامی کوشش میکند از یک سو با حربهی سرکوب و اعدام جنبش انقلابی را منکوب کند و از سوی دیگر با «چرخش بزدلانه» از تر…
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ دربارهی بازتولید «مکتب دیکتاتورها»:
▫️ تانگوی قدرتهای جهانی با حاکمان ایران
2 ژوئیه 2023
نوشتهی: امین حصوری
🔸 طی هفتههای اخیر شاهد بودهایم که چگونه دولت آمریکا و همتایان غربیاش بار دیگر از هر سو برای رژیم جمهوری اسلامی ایران فرش قرمز پهن میکنند. طی کمتر از یک ماه با زنجیرهی رویدادهایی مواجه شدهایم که گرچه فینفسه مغایرتی با سازوکارهای معمول در مناسبات جهانی قدرت ندارند، اما با نظر به فضایی که با قیام ژینا گشوده شد، موجی از سردرگمی و ناباوری و خشم و سرخوردگی را برانگیختهاند. چون با توجه به مختصات این فضا، که دامنهاش از سپهر سیاسی ایران فراتر میرود، این رویدادها نابهنگام و ظاهراً متناقض به نظر میرسند. خصوصاً که درست بهموازات این همسازی بینالمللی با حاکمان جمهوری اسلامی، دامنهی سرکوبها و اعدامهای دولتی در ایران بهطرز چشمگیری افزایش یافتهاند؛ طوریکه در سطح جهانی هم بازتاب وسیعی داشته است.
🔸 در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که ماهعسل کنونی قدرتهای غربی و حاکمان جمهوری اسلامی چه محدودیتها و مازادهای ممکنی برای پراتیک آتی مبارزات جاری در ایران خواهد داشت. برای شروع، به برخی زمینههایی اشاره میکنیم که رویکرد توسل به «نجاتدهنده»های دروغین را خلق کردهاند و کماکان بازتولید میکنند و به دلالتهای وضعیت حاضر در پیوند با رویکرد فوق میپردازیم.
🔸 تا جایی که به اعتراضات تودهای و مستمر خیابانی مربوط است، باید اذعان کرد که قیام ژینا از مدتی پیش بهراستی وارد فاز افول خود شده است. اما تفسیر این وضعیت بهمنزلهی شکست قیام ژینا مستلزم انکار و نادیدهگرفتن مازادهای قیام ژیناست؛ یعنی همهی اشکال متنوعی از مقاومت که با الهام از قیام ژینا و تجارب آن، افق عبور از نظام جمهوری اسلامی و دگرگونی بنیادین آن را دنبال میکنند. اما این خود بحث مستقل دیگری میطلبد. پس به این پرسش بازگردیم که در وضعیت مشخص کنونی که تأمین ثبات نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قدرتهای جهانی قرار گرفته و حاکمان ایران آشکارا مارش پیروزی ساز کردهاند، پیشبرد مبارزات پراتیک برای تداوم و فراروی از قیام ژینا با چه محدودیتها و امکاناتی روبهروست؟ خاطرنشان میکنم که خصوصاً در حوزهی امکاناتْ تنها برخی بالقوهگیهای شرایط کنونی را برخواهم شمرد، نه تغییرات بالفعل یا محتوم. افزون بر این، واکاوی محدودیتها و امکانات مبارزات پراتیک در مقطع کنونی و حول این موضوع مشخص تنها میتواند بخش محدودی از یک واکاوی انتقادیِ ضروری دربارهی کل مسیر تاکنونیِ قیام ژینا باشد؛ چون فراروی از خیزش انقلابی ژینا مستلزم آسیبشناسی جامع و انتقادی و جمعی از نقاط قوت و ضعف آن و چرایی آنهاست.
🔸 بسیاری از مردمانِ ستمدیدهی ایران در نبودِ حداقل آزادیهای سیاسی و امکانات تشکلیابی، و متأثر از فضای تاریخی یادشده در سپهر سیاسی ایران و بافتار مسلط جهانی، رژیم ایران را استثنایی بر نظم جهانی و رویاروی آن تلقی میکردند. در نتیجه، در ذهنیت عمومی عمدتاً معقول بهنظر میرسید که با کمک همپیمانان خارجی بتوان این نظام شر را ساقط کرد تا بتوان برای آتیهي کشور «جایگاهی معقول» در نظم جهانی جستوجو کرد. در همین راستا، بسیاری از مردم (تحتتأثیر فضای مسلط تاریخی و گفتار بورژوایی) آموزهی امپریالیسم در گفتمان چپ را بخشی از یک نظریهی توطئه (توهم توطئه) تلقی میکردند که با «جزماندیشی چپها» پیوند داشت. اکنون اما با معلوم شدن اینکه «دشمن دشمن ما لزوماً دوست ما نیست»، نهفقط آن رؤیای توهمآمیز («نجاتدهندهی خارجی») عمدتاً بر فنا رفته، بلکه خود شالودهی نظم جهانی که موجد چنین همدستی شومی با جنایتکاران بوده نیز تاحدی مورد پرسش قرار گرفته است. در نتیجه، بزنگاه تاریخی مهمی برای تقویت و فراگیرسازیِ این آموزه فراهم شده که مردمان تحتستم هیچ دوستی در میان دولتها ندارند؛ بلکه تنها یاور آنان سایر ستمدیدگان بهپاخاسته در سراسر جهان هستند. تکثیر و گسترش این درک میتواند تکیهگاه خوبی برای پسزدن انگارههای ناسیونالیستی و ــ در مقابل ــ برجستهسازیِ ضرورت همبستگیهای انترناسیونالیستی باشد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3xV
#امین_حصوری
#قیام_ژینا #زن_زندگی_آزادی
#جنبش_انقلابی #امپریالیسم #قدرتهای_جهانی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ دربارهی بازتولید «مکتب دیکتاتورها»:
▫️ تانگوی قدرتهای جهانی با حاکمان ایران
2 ژوئیه 2023
نوشتهی: امین حصوری
🔸 طی هفتههای اخیر شاهد بودهایم که چگونه دولت آمریکا و همتایان غربیاش بار دیگر از هر سو برای رژیم جمهوری اسلامی ایران فرش قرمز پهن میکنند. طی کمتر از یک ماه با زنجیرهی رویدادهایی مواجه شدهایم که گرچه فینفسه مغایرتی با سازوکارهای معمول در مناسبات جهانی قدرت ندارند، اما با نظر به فضایی که با قیام ژینا گشوده شد، موجی از سردرگمی و ناباوری و خشم و سرخوردگی را برانگیختهاند. چون با توجه به مختصات این فضا، که دامنهاش از سپهر سیاسی ایران فراتر میرود، این رویدادها نابهنگام و ظاهراً متناقض به نظر میرسند. خصوصاً که درست بهموازات این همسازی بینالمللی با حاکمان جمهوری اسلامی، دامنهی سرکوبها و اعدامهای دولتی در ایران بهطرز چشمگیری افزایش یافتهاند؛ طوریکه در سطح جهانی هم بازتاب وسیعی داشته است.
🔸 در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که ماهعسل کنونی قدرتهای غربی و حاکمان جمهوری اسلامی چه محدودیتها و مازادهای ممکنی برای پراتیک آتی مبارزات جاری در ایران خواهد داشت. برای شروع، به برخی زمینههایی اشاره میکنیم که رویکرد توسل به «نجاتدهنده»های دروغین را خلق کردهاند و کماکان بازتولید میکنند و به دلالتهای وضعیت حاضر در پیوند با رویکرد فوق میپردازیم.
🔸 تا جایی که به اعتراضات تودهای و مستمر خیابانی مربوط است، باید اذعان کرد که قیام ژینا از مدتی پیش بهراستی وارد فاز افول خود شده است. اما تفسیر این وضعیت بهمنزلهی شکست قیام ژینا مستلزم انکار و نادیدهگرفتن مازادهای قیام ژیناست؛ یعنی همهی اشکال متنوعی از مقاومت که با الهام از قیام ژینا و تجارب آن، افق عبور از نظام جمهوری اسلامی و دگرگونی بنیادین آن را دنبال میکنند. اما این خود بحث مستقل دیگری میطلبد. پس به این پرسش بازگردیم که در وضعیت مشخص کنونی که تأمین ثبات نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قدرتهای جهانی قرار گرفته و حاکمان ایران آشکارا مارش پیروزی ساز کردهاند، پیشبرد مبارزات پراتیک برای تداوم و فراروی از قیام ژینا با چه محدودیتها و امکاناتی روبهروست؟ خاطرنشان میکنم که خصوصاً در حوزهی امکاناتْ تنها برخی بالقوهگیهای شرایط کنونی را برخواهم شمرد، نه تغییرات بالفعل یا محتوم. افزون بر این، واکاوی محدودیتها و امکانات مبارزات پراتیک در مقطع کنونی و حول این موضوع مشخص تنها میتواند بخش محدودی از یک واکاوی انتقادیِ ضروری دربارهی کل مسیر تاکنونیِ قیام ژینا باشد؛ چون فراروی از خیزش انقلابی ژینا مستلزم آسیبشناسی جامع و انتقادی و جمعی از نقاط قوت و ضعف آن و چرایی آنهاست.
🔸 بسیاری از مردمانِ ستمدیدهی ایران در نبودِ حداقل آزادیهای سیاسی و امکانات تشکلیابی، و متأثر از فضای تاریخی یادشده در سپهر سیاسی ایران و بافتار مسلط جهانی، رژیم ایران را استثنایی بر نظم جهانی و رویاروی آن تلقی میکردند. در نتیجه، در ذهنیت عمومی عمدتاً معقول بهنظر میرسید که با کمک همپیمانان خارجی بتوان این نظام شر را ساقط کرد تا بتوان برای آتیهي کشور «جایگاهی معقول» در نظم جهانی جستوجو کرد. در همین راستا، بسیاری از مردم (تحتتأثیر فضای مسلط تاریخی و گفتار بورژوایی) آموزهی امپریالیسم در گفتمان چپ را بخشی از یک نظریهی توطئه (توهم توطئه) تلقی میکردند که با «جزماندیشی چپها» پیوند داشت. اکنون اما با معلوم شدن اینکه «دشمن دشمن ما لزوماً دوست ما نیست»، نهفقط آن رؤیای توهمآمیز («نجاتدهندهی خارجی») عمدتاً بر فنا رفته، بلکه خود شالودهی نظم جهانی که موجد چنین همدستی شومی با جنایتکاران بوده نیز تاحدی مورد پرسش قرار گرفته است. در نتیجه، بزنگاه تاریخی مهمی برای تقویت و فراگیرسازیِ این آموزه فراهم شده که مردمان تحتستم هیچ دوستی در میان دولتها ندارند؛ بلکه تنها یاور آنان سایر ستمدیدگان بهپاخاسته در سراسر جهان هستند. تکثیر و گسترش این درک میتواند تکیهگاه خوبی برای پسزدن انگارههای ناسیونالیستی و ــ در مقابل ــ برجستهسازیِ ضرورت همبستگیهای انترناسیونالیستی باشد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3xV
#امین_حصوری
#قیام_ژینا #زن_زندگی_آزادی
#جنبش_انقلابی #امپریالیسم #قدرتهای_جهانی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دربارهی بازتولید «مکتب دیکتاتورها»:
تانگوی قدرتهای جهانی با حاکمان ایران نوشتهی: امین حصوری در وضعیت مشخص کنونی که تأمین ثبات نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قدرتهای جهانی قرار گرفته و حاکمان ایران آشکارا مارش پیروزی ساز کردهاند،…