🔹 نوشته های دریافتی 🔹
▫️ نیروی کار آموزشی: آیندهای مبهم
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
یک می 2020
🔸 روز جهانی کارگر را زمانی جشن میگیریم که به خاطر سیاستهای دست راستی و انقباضی روزبهروز شاهد پرولتاریزه شدن نیروی کار آموزشی هستیم، مستقل از اینکه آیا معلمان در ساختار طبقاتی در کنار کارگران قرار میگیرند یا خیر؟ باید خاطرنشان نمود که سلسله سیاستهای اقتصادی مبتنی بر تعدیل نیرو و ارزانسازی نیروی کار باعث شده است که معلمان و کارگران در موقعیت همسرنوشت و مشابهی قرار گیرند. از این منظر است که در کنار روز ملی معلم باید روز جهانی کارگر را به بخش عظیمی از نیروی کارآموزشی تبریک گفت. در این یادداشت کوتاه به مدد آمار رسمی میکوشم با تأکید بر طرح خرید خدمات آموزشی نشان دهم چگونه امنیت شغلی نیروی کارآموزشی در آینده در مخاطره است.
🔸 در طی ده سال اخیر کمبود نیروی کار آموزشی یکی از بحرانها و چالشهای اصلی وزارتخانهی آموزشوپرورش بوده است. از زمان احمدینژاد تاکنون دولتها همواره کوشیدهاند در رفع این بحران بهجای توجه به کیفیت آموزش و جذب دانشجو معلمان و قدرتمند نمودن آنها، صرفهجویی اقتصادی، کاهش تصدیگری و عقبنشینی از مسئولیتهای اجتماعی دولت را در اولویت و دستور کار خود قرار دهند. به همین خاطر امروز شاهد ورود نیروی کاری به عرصه آموزش هستیم که به لحاظ تسلط بر حرفه معلمی ضعیف و به لحاظ برخورداری از امنیت شغلی در وضعیت اسفناک قرار دارند.
🔸 در طرح خرید خدمات آموزشی که در سال 92 طرح و در سال 93 کلید خورد، دولت با ادعای رفع تبعیض و برقراری عدالت آموزشی وزارتخانه آموزشوپرورش را موظف نمود که از طریق خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی، در مناطق محروم پوشش تحصیلی را بالا ببرد اما اصل قصه چیز دیگری بود: دولت محاسبه کرده بود که خرید خدمات از بخش خصوصی بسیار ارزانتر از ارائه خدمات دولتی است، پس در سالهای بعد کوشید طرح خرید خدمات را بهعنوان الگویی برای تأمین نیروی انسانی به کار گیرد تا جایی که در لایحه بودجه سال 1398 دولت آموزشوپرورش را موظف مینمود که در سال تحصیلی 99-1398 ده درصد آموزش را از طریق خرید خدمات آموزشی تأمین نماید. همچنین وزارتخانه مكلف است از ابتداي سال تحصيلي ده درصد از دانش آموزان تحت پوشش وزارت آموزشوپرورش را بهصورت خريد خدمات از بخش غيردولتي واجد شرايط و ذيصلاح تأمین نماید. وزارت آموزشوپرورش مكلف بود با برنامهریزی مناسب سی درصد نيروي انساني موردنیاز خود ازجمله در پژوهشسراها، راهنمايان آموزشي، مربيان پیشدبستانی، متصديان آزمایشگاهها و کارگاهها را از طريق خريد خدمات تأمين كند. بهنحویکه تا پایان سال 1399 به پنجاهدرصد برسد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1oA
#جعفر_ابراهیمی
#نیروی_کار_آموزشی #بیثباتی_کار #خصوصیسازی
#روز_جهانی_کارگر #روز_معلم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ نیروی کار آموزشی: آیندهای مبهم
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
یک می 2020
🔸 روز جهانی کارگر را زمانی جشن میگیریم که به خاطر سیاستهای دست راستی و انقباضی روزبهروز شاهد پرولتاریزه شدن نیروی کار آموزشی هستیم، مستقل از اینکه آیا معلمان در ساختار طبقاتی در کنار کارگران قرار میگیرند یا خیر؟ باید خاطرنشان نمود که سلسله سیاستهای اقتصادی مبتنی بر تعدیل نیرو و ارزانسازی نیروی کار باعث شده است که معلمان و کارگران در موقعیت همسرنوشت و مشابهی قرار گیرند. از این منظر است که در کنار روز ملی معلم باید روز جهانی کارگر را به بخش عظیمی از نیروی کارآموزشی تبریک گفت. در این یادداشت کوتاه به مدد آمار رسمی میکوشم با تأکید بر طرح خرید خدمات آموزشی نشان دهم چگونه امنیت شغلی نیروی کارآموزشی در آینده در مخاطره است.
🔸 در طی ده سال اخیر کمبود نیروی کار آموزشی یکی از بحرانها و چالشهای اصلی وزارتخانهی آموزشوپرورش بوده است. از زمان احمدینژاد تاکنون دولتها همواره کوشیدهاند در رفع این بحران بهجای توجه به کیفیت آموزش و جذب دانشجو معلمان و قدرتمند نمودن آنها، صرفهجویی اقتصادی، کاهش تصدیگری و عقبنشینی از مسئولیتهای اجتماعی دولت را در اولویت و دستور کار خود قرار دهند. به همین خاطر امروز شاهد ورود نیروی کاری به عرصه آموزش هستیم که به لحاظ تسلط بر حرفه معلمی ضعیف و به لحاظ برخورداری از امنیت شغلی در وضعیت اسفناک قرار دارند.
🔸 در طرح خرید خدمات آموزشی که در سال 92 طرح و در سال 93 کلید خورد، دولت با ادعای رفع تبعیض و برقراری عدالت آموزشی وزارتخانه آموزشوپرورش را موظف نمود که از طریق خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی، در مناطق محروم پوشش تحصیلی را بالا ببرد اما اصل قصه چیز دیگری بود: دولت محاسبه کرده بود که خرید خدمات از بخش خصوصی بسیار ارزانتر از ارائه خدمات دولتی است، پس در سالهای بعد کوشید طرح خرید خدمات را بهعنوان الگویی برای تأمین نیروی انسانی به کار گیرد تا جایی که در لایحه بودجه سال 1398 دولت آموزشوپرورش را موظف مینمود که در سال تحصیلی 99-1398 ده درصد آموزش را از طریق خرید خدمات آموزشی تأمین نماید. همچنین وزارتخانه مكلف است از ابتداي سال تحصيلي ده درصد از دانش آموزان تحت پوشش وزارت آموزشوپرورش را بهصورت خريد خدمات از بخش غيردولتي واجد شرايط و ذيصلاح تأمین نماید. وزارت آموزشوپرورش مكلف بود با برنامهریزی مناسب سی درصد نيروي انساني موردنیاز خود ازجمله در پژوهشسراها، راهنمايان آموزشي، مربيان پیشدبستانی، متصديان آزمایشگاهها و کارگاهها را از طريق خريد خدمات تأمين كند. بهنحویکه تا پایان سال 1399 به پنجاهدرصد برسد...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1oA
#جعفر_ابراهیمی
#نیروی_کار_آموزشی #بیثباتی_کار #خصوصیسازی
#روز_جهانی_کارگر #روز_معلم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نیروی کار آموزشی: آیندهای مبهم
نوشتهی: جعفر ابراهیمی در طرح خرید خدمات آموزشی که در سال 92 طرح و در سال 93 کلید خورد، دولت با ادعای رفع تبعیض و برقراری عدالت آموزشی وزارتخانهی آموزشوپرورش را موظف نمود که از طریق خرید خدمات آم…
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه نوشتهی: جعفر ابراهیمی پس از جنبش ژینا و بهدنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلی…