🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ از بتوارهپرستی کالا تا عزمِ غایتشناختی
▫️ درک لوکاچ از کار و مناسبتِ آن
31 می 2023
نوشتهی: وانگ پو
ترجمهی: پارسا زنگنه
🔸 تطور نظری جورج لوکاچ در تمام سالهایی که مارکسیست شناخته میشد، حاملِ یک پروبلماتیک اساسی بود: مفهوم کار. لوکاچ در 1922 جستاری تحت عنوان «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» نوشت. سرآغاز معروف این جستار که بهعنوان بخش اصلی کتابِ تاریخ و آگاهی طبقاتی شناخته میشود، عبارتِ عینیّت شبحوار است. ایدهی عینیّت شبحوار (یا شبحگون) نشأتگرفته از بحث کارل مارکس پیرامون کالا و کار در کتاب سرمایه است. مسئلهی کار بهویژه در بخش سوم تاریخ و آگاهی طبقاتی به مسئلهای بسیار مهم تبدیل میشود؛ یعنی جاییکه لوکاچِ جوان استدلال میکند که پرولتاریا سرانجام درمییابد که سوژه-ابژهی تاریخ است. از یک سو، کار، به انتزاعی بودگی نابِ زمانِ کار تقلیل مییابد که حضیضِ شیءوارگیِ سرمایهداری را نشان میدهد؛ و از سوی دیگر همین تجربهی بلاواسطه از کار شیواره است که آگاهی پرولتاریا را امکانپذیر میسازد. در یک کلام: کار تحت شرایط سرمایهداری نهتنها تعیّنبخشِ پستترین نقطهی فرایند شیءوارگی است بلکه «نظرگاه برتر پرولتاریا» را نیز شکل میدهد.
🔸 نقد بعدی لوکاچ از تاریخ و آگاهی طبقاتی بهطورکلی به کار و پراکسیس انسانی مرتبط بود. او در پیشگفتار نسخهی 1967 این کتاب نوشت که «حیطهی اقتصاد [در کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی] به این دلیل محدود شده که این کتاب مقولهی مبنایی و مارکسیستی کار را، که میانجی برهمکنشِ سوختوسازی میانِ جامعه و طبیعت است، کم دارد». بنابراین، مفهوم کار، نهتنها به پدیدار تاریخیِ شیءوارگی (یعنی کار مزدی) اشاره دارد، بلکه همچنین بیانگر مسئلهای کلیتر و حتی هستیشناختی است. لوکاچ بعداً در همان مقدمه نوشت که مفهوم کار، که با «نظام غایتشناختی» آن مشخص میشود، باید بهعنوان «شکل و الگوی اصلی» تمام پراکسیس انسانی در نظر گرفته شود.»
🔸 جستارِ «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» که در سال 1923 نوشته شد، به همراه آثار بعدی لوکاچ، یعنی هگل جوان و هستیشناسی هستی اجتماعی، مسیر نظریهپردازی لوکاچ پیرامون مفهوم کار را تشکیل میدهند. اکنون میخواهم ظهورِ مسئلهی کار را در جستار «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» و در ابهامی که در سنت هگلی-مارکسی ایجاد میکند، ردیابی کنم...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3v2
#لوکاچ #نقد_بتوارگی #کار #عزم_غایتشناختی
#وانگ_پو #پارسا_زنگنه
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ از بتوارهپرستی کالا تا عزمِ غایتشناختی
▫️ درک لوکاچ از کار و مناسبتِ آن
31 می 2023
نوشتهی: وانگ پو
ترجمهی: پارسا زنگنه
🔸 تطور نظری جورج لوکاچ در تمام سالهایی که مارکسیست شناخته میشد، حاملِ یک پروبلماتیک اساسی بود: مفهوم کار. لوکاچ در 1922 جستاری تحت عنوان «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» نوشت. سرآغاز معروف این جستار که بهعنوان بخش اصلی کتابِ تاریخ و آگاهی طبقاتی شناخته میشود، عبارتِ عینیّت شبحوار است. ایدهی عینیّت شبحوار (یا شبحگون) نشأتگرفته از بحث کارل مارکس پیرامون کالا و کار در کتاب سرمایه است. مسئلهی کار بهویژه در بخش سوم تاریخ و آگاهی طبقاتی به مسئلهای بسیار مهم تبدیل میشود؛ یعنی جاییکه لوکاچِ جوان استدلال میکند که پرولتاریا سرانجام درمییابد که سوژه-ابژهی تاریخ است. از یک سو، کار، به انتزاعی بودگی نابِ زمانِ کار تقلیل مییابد که حضیضِ شیءوارگیِ سرمایهداری را نشان میدهد؛ و از سوی دیگر همین تجربهی بلاواسطه از کار شیواره است که آگاهی پرولتاریا را امکانپذیر میسازد. در یک کلام: کار تحت شرایط سرمایهداری نهتنها تعیّنبخشِ پستترین نقطهی فرایند شیءوارگی است بلکه «نظرگاه برتر پرولتاریا» را نیز شکل میدهد.
🔸 نقد بعدی لوکاچ از تاریخ و آگاهی طبقاتی بهطورکلی به کار و پراکسیس انسانی مرتبط بود. او در پیشگفتار نسخهی 1967 این کتاب نوشت که «حیطهی اقتصاد [در کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی] به این دلیل محدود شده که این کتاب مقولهی مبنایی و مارکسیستی کار را، که میانجی برهمکنشِ سوختوسازی میانِ جامعه و طبیعت است، کم دارد». بنابراین، مفهوم کار، نهتنها به پدیدار تاریخیِ شیءوارگی (یعنی کار مزدی) اشاره دارد، بلکه همچنین بیانگر مسئلهای کلیتر و حتی هستیشناختی است. لوکاچ بعداً در همان مقدمه نوشت که مفهوم کار، که با «نظام غایتشناختی» آن مشخص میشود، باید بهعنوان «شکل و الگوی اصلی» تمام پراکسیس انسانی در نظر گرفته شود.»
🔸 جستارِ «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» که در سال 1923 نوشته شد، به همراه آثار بعدی لوکاچ، یعنی هگل جوان و هستیشناسی هستی اجتماعی، مسیر نظریهپردازی لوکاچ پیرامون مفهوم کار را تشکیل میدهند. اکنون میخواهم ظهورِ مسئلهی کار را در جستار «شیءوارگی و آگاهی پرولتاریا» و در ابهامی که در سنت هگلی-مارکسی ایجاد میکند، ردیابی کنم...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3v2
#لوکاچ #نقد_بتوارگی #کار #عزم_غایتشناختی
#وانگ_پو #پارسا_زنگنه
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
از بتوارهپرستی کالا تا عزمِ غایتشناختی
درک لوکاچ از کار و مناسبتِ آن نوشتهی: وانگ پو ترجمهی: پارسا زنگنه دوگانهانگاریِ لوکاچْ دو شکل متناظر و در عینحال نامتجانس بهخود میگیرد: اولین شکل، همانطورکه در بالا هم مدلل شد، معنای دوگانه…