▫️«۱۵۴۵۹»: متن، دیسهها و تاریخ
نوشتهی: منوچهر
ترجمهی: همایون ایوانی
3 اکتبر 2018
نقاشیهای متن حاضر در فرایند بازنگریِ نقادانهی تجاربِ تعیینکنندهی زندگی هنرمند و در سالهای نخست انقلاب ایران آفریده شدهاند. در این تابلوها مراحل مختلفِ تجربهی هنرمند بازنمایی شدهاند. دورهی زندان، حذف و قتل یاران به دست حکومت، محورهای اصلی موضوعاتی هستند که هنرمند را در آفرینش آثارش بدرقه میکنند و برای اولین بار در چارچوب آثار مذکور، تابلوهای خلقشده، تغییر و تبدیلی تمام عیار را از سر گذراندهاند. احساسات عمیق درونی که از طریق پیکرهای ترسیمشده نمود پیدا میکردند، سالهای متمادی عنصر مرکزی آفرینش هنرمند بودند. در این آثار هنوز «نگارههای احساسی درونی»، صرفاً در خطوط کلی ترسیم شدهاند. این مجموعه تابلوها از سطح تحلیل و بهچالش کشیدن تجارب شخصی فراتر میرود و سنگ بنای ساخت یک یادمانهی (حافظهی) فرهنگی جدید را میگذارد. سه سطح مختلف و مستقل از یکدیگر در این نقاشیها قابلرویت هستند. سطح اول، زمینهی نقاشیها حروف فارسی است که نام ۱۵۴۵۹ نفر را به نمایش میگذارند که در دههی شصت قربانی سرکوب و تعقیب سیاسی و اعدام شدهاند. نام اصلی مجموعهی یادشده نیز از عدد مذکور گرفته شده است. سطح دوم، روی اسامی را میپوشاند. این سطح، از فیگورهایی که تجسم و انعکاس تجارب شخصی و روحیات نقاشاند تشکیل شده است . نقاشیهای کودکان در سطح سوم، نمادی برای آغازی دیگر و رهایی میتوانند تفسیر شوند. آنها، در واقع، از یک سو به غیبت نسلی در میان بسیاری از خانوادهها اشاره میکنند و اما از سویی دیگر نماد تغییر و تبدیل و ادامه زندگی هستند. این نقشهای کودکانه که حامل امید هستند، با رنگهای تندشان آشکارا از پسزمینه برجسته شدهاند و نقطه آغاز و مدخلی برای نفوذ در لایههای دیگرِ تصویر میشوند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-ub
#منوچهر #همایون_ایوانی #حافظهی_تاریخی
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: منوچهر
ترجمهی: همایون ایوانی
3 اکتبر 2018
نقاشیهای متن حاضر در فرایند بازنگریِ نقادانهی تجاربِ تعیینکنندهی زندگی هنرمند و در سالهای نخست انقلاب ایران آفریده شدهاند. در این تابلوها مراحل مختلفِ تجربهی هنرمند بازنمایی شدهاند. دورهی زندان، حذف و قتل یاران به دست حکومت، محورهای اصلی موضوعاتی هستند که هنرمند را در آفرینش آثارش بدرقه میکنند و برای اولین بار در چارچوب آثار مذکور، تابلوهای خلقشده، تغییر و تبدیلی تمام عیار را از سر گذراندهاند. احساسات عمیق درونی که از طریق پیکرهای ترسیمشده نمود پیدا میکردند، سالهای متمادی عنصر مرکزی آفرینش هنرمند بودند. در این آثار هنوز «نگارههای احساسی درونی»، صرفاً در خطوط کلی ترسیم شدهاند. این مجموعه تابلوها از سطح تحلیل و بهچالش کشیدن تجارب شخصی فراتر میرود و سنگ بنای ساخت یک یادمانهی (حافظهی) فرهنگی جدید را میگذارد. سه سطح مختلف و مستقل از یکدیگر در این نقاشیها قابلرویت هستند. سطح اول، زمینهی نقاشیها حروف فارسی است که نام ۱۵۴۵۹ نفر را به نمایش میگذارند که در دههی شصت قربانی سرکوب و تعقیب سیاسی و اعدام شدهاند. نام اصلی مجموعهی یادشده نیز از عدد مذکور گرفته شده است. سطح دوم، روی اسامی را میپوشاند. این سطح، از فیگورهایی که تجسم و انعکاس تجارب شخصی و روحیات نقاشاند تشکیل شده است . نقاشیهای کودکان در سطح سوم، نمادی برای آغازی دیگر و رهایی میتوانند تفسیر شوند. آنها، در واقع، از یک سو به غیبت نسلی در میان بسیاری از خانوادهها اشاره میکنند و اما از سویی دیگر نماد تغییر و تبدیل و ادامه زندگی هستند. این نقشهای کودکانه که حامل امید هستند، با رنگهای تندشان آشکارا از پسزمینه برجسته شدهاند و نقطه آغاز و مدخلی برای نفوذ در لایههای دیگرِ تصویر میشوند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-ub
#منوچهر #همایون_ایوانی #حافظهی_تاریخی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«۱۵۴۵۹»: متن، دیسهها و تاریخ
نوشتهی : منوچهر ترجمهی: همایون ایوانی نه تنها زندگیای که زاده میشود امید میآورد، بلکه همچنین خود نیز در تولد دوباره است. او همزمان در نبرد قرار دارد، تلاش میکند یادمانه جمعی نمایش دادهشده …
▫️ نگاهی به وضعیت تاریخی- مشخص جهان کنونی
نوشتهی: همایون ایوانی
10 مه 2019
🔸 تندبادهای حادثه سالهاست که علیه آرمانها و جنبشهای پیشرو و رهاییخواه میوزد. جنبشهایی که با یاری کارگران، زحمتشکان و نیروهای پیشروی تاریخی برای سرنگونی یا – به مفهوم اصلاحطلبانه سوسیالیستی – «فروپاشی» سرمایهداری میبایستی بشر را از پرتگاه نابودکنندهی این نظام به سوی جامعه آینده رهنمون میشدند. به نظر میآید که این جنبشها از نفس افتادهاند و موجهایشان دیوارههای سخت سرمایه را در هم نمیشکند. آیا چنین تصویری از دوره تاریخیای که در آن به سر میبریم واقعی است؟ آیا عصری – که به تعابیر مختلف – عصر امپریالیسم و انقلابات پرولتری، عصر زوال سرمایهداری و اوجگیری سوسیالیسم و یا عصر انقلابات رهاییبخش خوانده میشد، به سر رسیده است؟ در وضعیت تاریخی-مشخص جهان کنونی آیا جنبشهای رهاییبخش در نبرد با سرمایهداری جهانی و امپریالیسم شانسی برای پیروزی دارند؟
🔸 آیا مارش پیروزی جامعهای سوسیالیستی، آزاد و آیندهگرا به پایان رسیده و پیشروی فاشیسمِ نو، نژادپرستی، سکسیسم، نظامیگرایی، اسلامگرایی و ارتجاع مذهبی روندهای تکرارشونده دوره تاریخی کنونی را رقم میزنند؟ کدام روندهای تکرار شوندهای سمتِ غالبِ رخدادهای سیاسی و انقلابی عصر و گاه- دوره کنونی را تعیین میکنند؟ چه تضادهای سیاسی و اقتصادی معینی این عصر و گاه- دوره معین را تحتالشعاع خود قرار میدهند؟
🔸 اگر جهان کلیتی یکپارچه است، آنگاه فهم دقیقِ روندهای محلی و منطقهای ممکن نیست مگر آن که این کلِ به هم پیوسته و روندهای تکرارشونده و نمونهوارِ آن برای تحلیلگر شناخته شده باشد.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-SK
#همایون_ایوانی #ماتریالیسم_تاریخی #بحران #سوسیالیسم #سرمایهداری
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: همایون ایوانی
10 مه 2019
🔸 تندبادهای حادثه سالهاست که علیه آرمانها و جنبشهای پیشرو و رهاییخواه میوزد. جنبشهایی که با یاری کارگران، زحمتشکان و نیروهای پیشروی تاریخی برای سرنگونی یا – به مفهوم اصلاحطلبانه سوسیالیستی – «فروپاشی» سرمایهداری میبایستی بشر را از پرتگاه نابودکنندهی این نظام به سوی جامعه آینده رهنمون میشدند. به نظر میآید که این جنبشها از نفس افتادهاند و موجهایشان دیوارههای سخت سرمایه را در هم نمیشکند. آیا چنین تصویری از دوره تاریخیای که در آن به سر میبریم واقعی است؟ آیا عصری – که به تعابیر مختلف – عصر امپریالیسم و انقلابات پرولتری، عصر زوال سرمایهداری و اوجگیری سوسیالیسم و یا عصر انقلابات رهاییبخش خوانده میشد، به سر رسیده است؟ در وضعیت تاریخی-مشخص جهان کنونی آیا جنبشهای رهاییبخش در نبرد با سرمایهداری جهانی و امپریالیسم شانسی برای پیروزی دارند؟
🔸 آیا مارش پیروزی جامعهای سوسیالیستی، آزاد و آیندهگرا به پایان رسیده و پیشروی فاشیسمِ نو، نژادپرستی، سکسیسم، نظامیگرایی، اسلامگرایی و ارتجاع مذهبی روندهای تکرارشونده دوره تاریخی کنونی را رقم میزنند؟ کدام روندهای تکرار شوندهای سمتِ غالبِ رخدادهای سیاسی و انقلابی عصر و گاه- دوره کنونی را تعیین میکنند؟ چه تضادهای سیاسی و اقتصادی معینی این عصر و گاه- دوره معین را تحتالشعاع خود قرار میدهند؟
🔸 اگر جهان کلیتی یکپارچه است، آنگاه فهم دقیقِ روندهای محلی و منطقهای ممکن نیست مگر آن که این کلِ به هم پیوسته و روندهای تکرارشونده و نمونهوارِ آن برای تحلیلگر شناخته شده باشد.
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-SK
#همایون_ایوانی #ماتریالیسم_تاریخی #بحران #سوسیالیسم #سرمایهداری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نگاهی به وضعیت تاریخی- مشخص جهان کنونی
نوشتهی: همایون ایوانی امروزه، در مقابله با تهاجم افسارگسیخته سرمایهداری در طی ربع سده اخیر، ضرورتی بیش از پیش وجود دارد که رهبری نیروی کار، طبقه کارگر جامعه جهانی نقش خود را در گاه- دوره کنونی از…
▫️ نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای
▫️ نگاهی به تجربهی کمیتههای محلات، ادارات، کارخانهها و اعتصابات
نوشتهی: همایون ایوانی
چهارم ژوئیه 2021
🔸 اینک، یگانهای تعیینکننده نبرد، با بیش از شصت هزار کارگر اعتصابی بر رزمگاه گام نهادهاند؛ بیش از هفتاد یگان کارگری در نوزده شهر بر مهمترین گلوگاههای حیات اقتصادی حکومت اسلامی ایران پنجه افکندهاند. پشتیبانان جهانی از سراسر گیتی، رفیقان بهپاخاسته خود را به حمایتی تاریخی پشتگرمی دادند. افزون بر آن، در میهن به خون کشیدهشده همراهانی دیرینه این خیزش را به درودی و سرودی آتشین شادباش و پیروزباد گفتند. اما، اینهمه، موجبی برای شادمانی پیشرس نیست!
🔸 در لحظات کنونی، طبقه کارگر ایران و به ویژه کارگران نفت و گاز، تجربه تاریخی دیگری را به گنجینههای مبارزات اجتماعی و طبقاتی میافزایند و حافظه تاریخی و فرهنگی طبقه کارگر و انبوه ستمکشان را غنایی تازه میبخشند. با اینحال، برای به دستگیری ابتکار عمل توسط تودههای کارگر و زحمکتش هنوز راهی طولانی پیش روی گسترده است. برای دستیافتن به قدرت رهبری جنبشی که با افت و خیزی بیهمانند از چندین دهه، سالها به انحای مختلف بهدست حکومت اوباشان سرکوب و منهدم شده، نیاز به ساختارهایی کارآمد و چشمپوشیناپذیر دارد. در ایران، اما، نشانههای سرزدن نهالهای نورسی دیده میشود که پس از خیزش دی ماه ۱۳۹۶ آغاز شده و با بحران اخیر، نهالی دیگر از ریشه کهنسال مبارزه انقلابی کارگران و تودههای مردم، دوباره قد علم کرده است. اعتصاب کنونی و پیام تاریخی آن هرگز نمیتوانسته است خلقالساعه و بی سازماندهی به چنین ابعادی ارتقاء یابد. حکومتِ زبون با تکیه بر نیروی سرکوب داخلی، تهدید جهان با آدمکشان مزدور منطقهای، توسل به تکنولوژی جنگ از راه دور و ترور کور اسلامی توانسته است تنها در ادامه حکمرانی شکنندهاش موفق باشد. سازمانگران اعتراضات در برشهای گوناگون پیشین، همچنین سازماندهی اعتصابات جاری بیگمان بر اندوخته تجربیات تکیه داشته، اینک شکلهایی نو از فنون مبارزه با حکومت را بهکار گرفتهاند. یادآوری شکلگیری کمیتههای اعتصاب همپیوند با شوراهای کارگری، کمیتههای مقاومت محلات در پیوند نزدیک با هستههای ستیزهجو و مخفی؛ میتواند به ارتقاء مبارزاتی که در ابعادی جدید آغاز شده است، یاری برساند. خیزش دی ماه ۱۳۹۶، توجه و اتکا به موضوع شوراهای مستقل کارگری، شکلگیری کمیتههای مستقل محلی و مردمی را در عمل به دستورِ کارِ فوری فعالان جنبش بدل کرد. نوشته کنونی به تجربه کمیتهها در کنار شوراها نظر دارد و بر شکلگیری «هسته»ها که فعالینش آن را به هستههای مخفی، هستههای سرخ، هستههای پیشرو و … مینامند. پیدایش هستهها، از لحاظ پیدایشِ زمانی جدیدتر و از لحاظ ماهوی و کیفی موضوعی متفاوت هستند و نیاز به بازنگری ویژه دیگری دارند که در این نوشته به آنها پرداخته نخواهد شد.
🔸 شوراها و کمیتهها، نطفه رشد و بالندگی ارگانیک اقتدار مردمی را در خود میپرورند و در تجربه تاریخی دوران انقلابی ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ سازماندهی مبارزات مردمی علیه رژیم شاه و حکومت نظامی در شهرهای بزرگ کشور را متحقق کردند. بازسازی دوباره این دو نهاد متناسب با سطح و پیچیدگیِ مبارزات جاری، پس از سالها سرکوب و تلاش حکومت در جهت به فراموشی راندن تجربههای انقلابی «آن دوره»، اقدامی کارساز و نویدبخش است. تقویت، یاریرساندن به رشد و بالندگیِ دو اندامواره مبارزات کارگری و مردمی، میبایست دغدغه اصلی فعالان جنبش باشد. پافشاری بر ارتقاء اشکال مبارزه، نیز بارورساختن آگاهی طبقاتی ملازم با مبارزه موضوعی گسستناپذیر چنین سازمانیابیای است که کنشگرانِ جنبش همواره در برابر خود دارند و خواهند داشت.
🔸 هرچند کمیتههای کارگری در کارخانهها و کمیتههای مردمی در محلات، شهرها و روستاها یکی از امکانها و نیز ابزار اجرایی پیشبرد جنبش انقلابی جاری هستند، اما در شرایط سرکوب مداوم حکومت الزاما توفیقی بلاواسطه را تضمین نمیکنند. با این وجود، تداوم و گسترش چنین نهادهایی، بخت بازآفرینی نمونههای موفق را در جنبش کارگری و مردمی افزایش میدهد. واکنش به شرایط متحول کنونی، به ویژه در روزها و هفتههای آتی که یکی از اعضای هیئت مرگ بر ریاست اجرایی جمهوری اسلامی تسلط یافته، اتکا به کمیتههای محلی و شوراهای کارگری، مبارزهی سازمانیافته و ادامهکاری آنرا موثرتر و جمعیتر پیش خواهد راند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2lV
#همایون_ایوانی
#کمیته_محله #کمیته_هماهنگی #کمیته_کارخانه
#کمیته_اعتصاب #کارگران_نفت
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ نگاهی به تجربهی کمیتههای محلات، ادارات، کارخانهها و اعتصابات
نوشتهی: همایون ایوانی
چهارم ژوئیه 2021
🔸 اینک، یگانهای تعیینکننده نبرد، با بیش از شصت هزار کارگر اعتصابی بر رزمگاه گام نهادهاند؛ بیش از هفتاد یگان کارگری در نوزده شهر بر مهمترین گلوگاههای حیات اقتصادی حکومت اسلامی ایران پنجه افکندهاند. پشتیبانان جهانی از سراسر گیتی، رفیقان بهپاخاسته خود را به حمایتی تاریخی پشتگرمی دادند. افزون بر آن، در میهن به خون کشیدهشده همراهانی دیرینه این خیزش را به درودی و سرودی آتشین شادباش و پیروزباد گفتند. اما، اینهمه، موجبی برای شادمانی پیشرس نیست!
🔸 در لحظات کنونی، طبقه کارگر ایران و به ویژه کارگران نفت و گاز، تجربه تاریخی دیگری را به گنجینههای مبارزات اجتماعی و طبقاتی میافزایند و حافظه تاریخی و فرهنگی طبقه کارگر و انبوه ستمکشان را غنایی تازه میبخشند. با اینحال، برای به دستگیری ابتکار عمل توسط تودههای کارگر و زحمکتش هنوز راهی طولانی پیش روی گسترده است. برای دستیافتن به قدرت رهبری جنبشی که با افت و خیزی بیهمانند از چندین دهه، سالها به انحای مختلف بهدست حکومت اوباشان سرکوب و منهدم شده، نیاز به ساختارهایی کارآمد و چشمپوشیناپذیر دارد. در ایران، اما، نشانههای سرزدن نهالهای نورسی دیده میشود که پس از خیزش دی ماه ۱۳۹۶ آغاز شده و با بحران اخیر، نهالی دیگر از ریشه کهنسال مبارزه انقلابی کارگران و تودههای مردم، دوباره قد علم کرده است. اعتصاب کنونی و پیام تاریخی آن هرگز نمیتوانسته است خلقالساعه و بی سازماندهی به چنین ابعادی ارتقاء یابد. حکومتِ زبون با تکیه بر نیروی سرکوب داخلی، تهدید جهان با آدمکشان مزدور منطقهای، توسل به تکنولوژی جنگ از راه دور و ترور کور اسلامی توانسته است تنها در ادامه حکمرانی شکنندهاش موفق باشد. سازمانگران اعتراضات در برشهای گوناگون پیشین، همچنین سازماندهی اعتصابات جاری بیگمان بر اندوخته تجربیات تکیه داشته، اینک شکلهایی نو از فنون مبارزه با حکومت را بهکار گرفتهاند. یادآوری شکلگیری کمیتههای اعتصاب همپیوند با شوراهای کارگری، کمیتههای مقاومت محلات در پیوند نزدیک با هستههای ستیزهجو و مخفی؛ میتواند به ارتقاء مبارزاتی که در ابعادی جدید آغاز شده است، یاری برساند. خیزش دی ماه ۱۳۹۶، توجه و اتکا به موضوع شوراهای مستقل کارگری، شکلگیری کمیتههای مستقل محلی و مردمی را در عمل به دستورِ کارِ فوری فعالان جنبش بدل کرد. نوشته کنونی به تجربه کمیتهها در کنار شوراها نظر دارد و بر شکلگیری «هسته»ها که فعالینش آن را به هستههای مخفی، هستههای سرخ، هستههای پیشرو و … مینامند. پیدایش هستهها، از لحاظ پیدایشِ زمانی جدیدتر و از لحاظ ماهوی و کیفی موضوعی متفاوت هستند و نیاز به بازنگری ویژه دیگری دارند که در این نوشته به آنها پرداخته نخواهد شد.
🔸 شوراها و کمیتهها، نطفه رشد و بالندگی ارگانیک اقتدار مردمی را در خود میپرورند و در تجربه تاریخی دوران انقلابی ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ سازماندهی مبارزات مردمی علیه رژیم شاه و حکومت نظامی در شهرهای بزرگ کشور را متحقق کردند. بازسازی دوباره این دو نهاد متناسب با سطح و پیچیدگیِ مبارزات جاری، پس از سالها سرکوب و تلاش حکومت در جهت به فراموشی راندن تجربههای انقلابی «آن دوره»، اقدامی کارساز و نویدبخش است. تقویت، یاریرساندن به رشد و بالندگیِ دو اندامواره مبارزات کارگری و مردمی، میبایست دغدغه اصلی فعالان جنبش باشد. پافشاری بر ارتقاء اشکال مبارزه، نیز بارورساختن آگاهی طبقاتی ملازم با مبارزه موضوعی گسستناپذیر چنین سازمانیابیای است که کنشگرانِ جنبش همواره در برابر خود دارند و خواهند داشت.
🔸 هرچند کمیتههای کارگری در کارخانهها و کمیتههای مردمی در محلات، شهرها و روستاها یکی از امکانها و نیز ابزار اجرایی پیشبرد جنبش انقلابی جاری هستند، اما در شرایط سرکوب مداوم حکومت الزاما توفیقی بلاواسطه را تضمین نمیکنند. با این وجود، تداوم و گسترش چنین نهادهایی، بخت بازآفرینی نمونههای موفق را در جنبش کارگری و مردمی افزایش میدهد. واکنش به شرایط متحول کنونی، به ویژه در روزها و هفتههای آتی که یکی از اعضای هیئت مرگ بر ریاست اجرایی جمهوری اسلامی تسلط یافته، اتکا به کمیتههای محلی و شوراهای کارگری، مبارزهی سازمانیافته و ادامهکاری آنرا موثرتر و جمعیتر پیش خواهد راند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2lV
#همایون_ایوانی
#کمیته_محله #کمیته_هماهنگی #کمیته_کارخانه
#کمیته_اعتصاب #کارگران_نفت
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای
نگاهی به تجربهی کمیتههای محلات، ادارات، کارخانهها و اعتصابات نوشتهی: همایون ایوانی در لحظات کنونی، طبقه کارگر ایران و بهویژه کارگران نفت و گاز، تجربه تاریخی دیگری را به گنجینههای مبارزات اجتم…
▫️ سرمایه دیجیتالی: آیندهی نیروی کار
▫️ بخش نخست: نگاهی به پیشینهی بحث
نوشتهی: همایون ایوانی
6 اکتبر 2021
🔸 دیدن فرایند شکلگیری یک پدیده در مراحل اولیه پیدایش و رشدش و به دور از پیچیدگیهایِ مراحل پیشرفته و رشدیافتهاش، کمک بزرگی است به درک آن و تبدیلش از حالتی «رازگونه» به پدیدهای زمینی. این نوشته به «سرمایه دیجیتالی» به مفهومی گسترده، یعنی سرمایهداری مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته ارتباطی و (میکرو-)الکترونیکی میپردازد. «پول دیجیتالی» یکی از نمودهایِ بیشمار این سرمایه است، اما نباید سرمایهداری نوین مبتنی بر ارتباطات، صنایع (میکرو-)الکترونیک و دانش انفورماتیک را تنها به همین پدیده فروکاست.
🔸در بخش نخست، چکیدهای از پیشینه بحث در مورد سرمایه دیجیتالی در سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی ارائه میشود. سپس در بخش دوم، جایگاه تکنولوژی اطلاعاتی از چشمانداز تاریخی-جهانی مورد مداقه قرار میگیرد. بخش سوم، نگاهی نزدیکتر به نوسازی ساختاریِ سرمایهداری با پشتیبانیِ انقلاب علمی-فنی و به ویژه دیجیتالیشدن روند تولید و توزیع، خواهد داشت. سرانجام بخش چهارم بررسیِ آینده نیروی کار بر پایه ارزیابیهای منابع مختلف را دربرمیگیرد. این نوشته، مدعی پاسخی جامع و مانع به موضوع نیست؛ اما امید به طرح مسئله از زاویهای معین را دارد که شاید موجبی برای تبادل نظر و تجربه در این زمینه شود. مبنای برخی از مباحث انقلاب علمی-فنی پیش از این در «نگاهی به وضعیت تاریخی- مشخص جهان کنونی» توضیح داده شده است و برای اجتناب از طولانیشدن نوشته از تکرار آنها در اینجا خودداری میشود.
🔸نخست به برخی عناصری میپردازیم که در این دوره تاریخی مجموع فضای اقتصادی-سیاسی و تکنولوژیک را به عنوان «چند تصویر لحظهای» به هم پیوند میزدند، تصاویری از هم گسیخته از «یک معما» در کنار هم چیده میشوند تا فضای ربع آخر قرن بیستم تا حدودی ترسیم شود. این تصاویر لحظهای، همچون جورچین (پازل) از ریگانیسم تا گورباچفیسم و از ظهور کامپیوترهای شخصی تا بزرگراههای اطلاعاتی و توانایی دسترسی سیستمهای ارتباطی با اتکاء به سیستم ماهوارهای را شامل میشوند تا در دو سرفصل پایانیِ بخش نخست، نقش اطلاعات و دانش را به عنوان کالا و نیز سرمایه بیشتر مورد توجه قرار دهند و از سوی دیگر، تلنگری به آغاز بحث دربارهی اتوماسیون حاصل از چنین پیشرفت علمی-فنیای و وضعیت نیروی کار، در دوره کنونی باشند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2y6
#همایون_ایوانی #نیروی_کار #اتوماسیون #بزرگراه_اطلاعاتی
#سرمایه_ارتباطی #سرمایه_دیجیتالی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ بخش نخست: نگاهی به پیشینهی بحث
نوشتهی: همایون ایوانی
6 اکتبر 2021
🔸 دیدن فرایند شکلگیری یک پدیده در مراحل اولیه پیدایش و رشدش و به دور از پیچیدگیهایِ مراحل پیشرفته و رشدیافتهاش، کمک بزرگی است به درک آن و تبدیلش از حالتی «رازگونه» به پدیدهای زمینی. این نوشته به «سرمایه دیجیتالی» به مفهومی گسترده، یعنی سرمایهداری مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته ارتباطی و (میکرو-)الکترونیکی میپردازد. «پول دیجیتالی» یکی از نمودهایِ بیشمار این سرمایه است، اما نباید سرمایهداری نوین مبتنی بر ارتباطات، صنایع (میکرو-)الکترونیک و دانش انفورماتیک را تنها به همین پدیده فروکاست.
🔸در بخش نخست، چکیدهای از پیشینه بحث در مورد سرمایه دیجیتالی در سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی ارائه میشود. سپس در بخش دوم، جایگاه تکنولوژی اطلاعاتی از چشمانداز تاریخی-جهانی مورد مداقه قرار میگیرد. بخش سوم، نگاهی نزدیکتر به نوسازی ساختاریِ سرمایهداری با پشتیبانیِ انقلاب علمی-فنی و به ویژه دیجیتالیشدن روند تولید و توزیع، خواهد داشت. سرانجام بخش چهارم بررسیِ آینده نیروی کار بر پایه ارزیابیهای منابع مختلف را دربرمیگیرد. این نوشته، مدعی پاسخی جامع و مانع به موضوع نیست؛ اما امید به طرح مسئله از زاویهای معین را دارد که شاید موجبی برای تبادل نظر و تجربه در این زمینه شود. مبنای برخی از مباحث انقلاب علمی-فنی پیش از این در «نگاهی به وضعیت تاریخی- مشخص جهان کنونی» توضیح داده شده است و برای اجتناب از طولانیشدن نوشته از تکرار آنها در اینجا خودداری میشود.
🔸نخست به برخی عناصری میپردازیم که در این دوره تاریخی مجموع فضای اقتصادی-سیاسی و تکنولوژیک را به عنوان «چند تصویر لحظهای» به هم پیوند میزدند، تصاویری از هم گسیخته از «یک معما» در کنار هم چیده میشوند تا فضای ربع آخر قرن بیستم تا حدودی ترسیم شود. این تصاویر لحظهای، همچون جورچین (پازل) از ریگانیسم تا گورباچفیسم و از ظهور کامپیوترهای شخصی تا بزرگراههای اطلاعاتی و توانایی دسترسی سیستمهای ارتباطی با اتکاء به سیستم ماهوارهای را شامل میشوند تا در دو سرفصل پایانیِ بخش نخست، نقش اطلاعات و دانش را به عنوان کالا و نیز سرمایه بیشتر مورد توجه قرار دهند و از سوی دیگر، تلنگری به آغاز بحث دربارهی اتوماسیون حاصل از چنین پیشرفت علمی-فنیای و وضعیت نیروی کار، در دوره کنونی باشند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2y6
#همایون_ایوانی #نیروی_کار #اتوماسیون #بزرگراه_اطلاعاتی
#سرمایه_ارتباطی #سرمایه_دیجیتالی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
سرمایه دیجیتالی: آیندهی نیروی کار
بخش نخست: نگاهی به پیشینهی بحث نوشتهی: همایون ایوانی دهه هشتاد میلادی، تاریخ جهان با نظامیگری جنونآسای نومحافظهکاران امریکا به رهبری ریگان رقم خورده است. در عرصه نظامی گسترش رقابت با بلوک شرق،…
▫️ سرمایه دیجیتالی: آیندهی نیروی کار
▫️ بخش دوم: جایگاه تکنولوژی اطلاعاتی از چشمانداز تاریخیـجهانی
روزگار سپریشدهی مردم سالخورده؟
نوشتهی: همایون ایوانی
24 نوامبر 2021
🔸 در بخش نخست چکیدهای از پیشینه بحث در مورد سرمایه دیجیتالی در سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی ارائه شد. بخش کنونی، به تبیین نقش و جایگاه نوآوریهای فنآورانه در یک چشمانداز درازمدت تاریخی-جهانی میپردازد. نوشتار حاضر تلاشیست مقدماتی و نابسنده برای مقایسهی سمت و سوی عمومی حرکت و بحرانهای سرمایهداری با دادههای مشخص فنی-تکنولوژیک در لحظهی مشخص تاریخی-جهانی کنونی. یکی از دلایل این نابسندگی، انتخاب سطح تجرید نوشتهی کنونی است که بهموجب آن نخست عوامل اثرگذار در چشمانداز درازمدت سنجیده و نشان داده شوند. برای گذار از سطح کنونی تجرید به سطحی مشخصتر، لازم است که پویایی جهان واقعی حیات اقتصادی اجتماعی و جزئیات متناقض آن را در کلیتی مشخص بهنمایش درآورد. این گام مهم، در سطح تجرید نوشتار کنونی برداشته نشده است. به چرایی رویآوردن سرمایهداری به نوآوریهای فنآورانه، در بخش سوم همین نوشته پرداخته خواهد شد. علاوه بر این، در بخشهای آتی این نوشتار به اشکال مختلف «نوآوری سرمایهدارانه» اشاره خواهد شد و بخش کنونی فقط به یک نوع از نوآوری، یعنی نوآوریهای فناورانه میپردازد. علاوه بر این، بازگشایی تناقضات رشد تصاعدی سرمایهدارانهی ناشی از چنین «نوآوری»هایی، و نیز آسیبهای آن به زندگی بشری و طبیعت، از وظایف نوشتار حاضر فراتر میروند؛ هرچند بدون پرداختن به آنها، کلیت مشخصی که به آن اشاره شد، ناکامل خواهد بود.
🔸 در این بخش، پس از پرداختن به جایگاه تاریخی «عصر اطلاعات»، با مراجعه به آمار و ارقام در دسترس، به روندهای آتی سرمایهگذاریهای پژوهشی در پهنههای مختلف تکنولوژیک، به عنوان یک عاملِ نشانگرِ سرمایهگذاریهای آینده، پرداخته خواهد شد. سپس به آمار و ارقام موجود مالی و درآمد در سطح جهانی، در دو بخش اصلی سرمایهگذاریها، یعنی سرمایهگذاری اطلاعاتی-ارتباطی-الکترونیک و سرمایهگذاری در صنعت سلامتی (صنایع دارویی-پزشکی-بیوتکنولوژیک) نگاهی گذرا انداخته میشود. در سرفصل پایانی، صنایع فضایی و ماهوارهها که در دو بخش نظامی و تجاری فعالاند نیز برای توجه به روندهای سودآورِ اقتصادی قرن ۲۱، از جنبه تجاری مورد توجه قرار میگیرند. بخش کاربردهای نظامی و کلا نظامیگری، خارج از دایرهی بررسی کنونی است. گرچه دانسته است که سرمایهداری همواره مدیون دو «نعمت» جنگ و بیماری برای حل بحرانها و رونق کسب و کارش بوده و خواهد بود. برای حفظ تمرکز بحث بر روی موضوع اصلی، یعنی عوامل اثرگذار در بازار کار و تکنولوژی آتی و نیروی کار مورد نیازش، از تجزیه و تحلیل گستردهتر دادههای اقتصادی و فنی خودداری شده است.
🔸 پویایی نوآوریهای علمی-فنی در ربع آغازین قرن بیست و یکم، گرانیگاه صنایع مادر و کلیدی را بیش از پیش از صنایع ارتباطی-الکترونیکی به پهنههای جدیدتری نظیر صنایع دارویی، بیوتکنولوژی، و صنایع فضایی رانده و میراند. گرچه به مدد آمار و ارقام بخشهای مهم تکنولوژی و تولید در سرفصلهای آتی، روشن میشود که این جابهجایی با روندی ساده و تکخطی صورت نمیگیرد و این گرایشها و روندهای اقتصادی و صنعتی بایستی در چشماندازی درازمدت در نظر گرفته و فهمیده شوند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Do
#همایون_ایوانی
#موجهای_بلند #سرمایه_ارتباطی #سرمایه_دیجیتالی
#بیوتکنولوژی #صنایع_فضایی #عصر_اطلاعات
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ بخش دوم: جایگاه تکنولوژی اطلاعاتی از چشمانداز تاریخیـجهانی
روزگار سپریشدهی مردم سالخورده؟
نوشتهی: همایون ایوانی
24 نوامبر 2021
🔸 در بخش نخست چکیدهای از پیشینه بحث در مورد سرمایه دیجیتالی در سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی ارائه شد. بخش کنونی، به تبیین نقش و جایگاه نوآوریهای فنآورانه در یک چشمانداز درازمدت تاریخی-جهانی میپردازد. نوشتار حاضر تلاشیست مقدماتی و نابسنده برای مقایسهی سمت و سوی عمومی حرکت و بحرانهای سرمایهداری با دادههای مشخص فنی-تکنولوژیک در لحظهی مشخص تاریخی-جهانی کنونی. یکی از دلایل این نابسندگی، انتخاب سطح تجرید نوشتهی کنونی است که بهموجب آن نخست عوامل اثرگذار در چشمانداز درازمدت سنجیده و نشان داده شوند. برای گذار از سطح کنونی تجرید به سطحی مشخصتر، لازم است که پویایی جهان واقعی حیات اقتصادی اجتماعی و جزئیات متناقض آن را در کلیتی مشخص بهنمایش درآورد. این گام مهم، در سطح تجرید نوشتار کنونی برداشته نشده است. به چرایی رویآوردن سرمایهداری به نوآوریهای فنآورانه، در بخش سوم همین نوشته پرداخته خواهد شد. علاوه بر این، در بخشهای آتی این نوشتار به اشکال مختلف «نوآوری سرمایهدارانه» اشاره خواهد شد و بخش کنونی فقط به یک نوع از نوآوری، یعنی نوآوریهای فناورانه میپردازد. علاوه بر این، بازگشایی تناقضات رشد تصاعدی سرمایهدارانهی ناشی از چنین «نوآوری»هایی، و نیز آسیبهای آن به زندگی بشری و طبیعت، از وظایف نوشتار حاضر فراتر میروند؛ هرچند بدون پرداختن به آنها، کلیت مشخصی که به آن اشاره شد، ناکامل خواهد بود.
🔸 در این بخش، پس از پرداختن به جایگاه تاریخی «عصر اطلاعات»، با مراجعه به آمار و ارقام در دسترس، به روندهای آتی سرمایهگذاریهای پژوهشی در پهنههای مختلف تکنولوژیک، به عنوان یک عاملِ نشانگرِ سرمایهگذاریهای آینده، پرداخته خواهد شد. سپس به آمار و ارقام موجود مالی و درآمد در سطح جهانی، در دو بخش اصلی سرمایهگذاریها، یعنی سرمایهگذاری اطلاعاتی-ارتباطی-الکترونیک و سرمایهگذاری در صنعت سلامتی (صنایع دارویی-پزشکی-بیوتکنولوژیک) نگاهی گذرا انداخته میشود. در سرفصل پایانی، صنایع فضایی و ماهوارهها که در دو بخش نظامی و تجاری فعالاند نیز برای توجه به روندهای سودآورِ اقتصادی قرن ۲۱، از جنبه تجاری مورد توجه قرار میگیرند. بخش کاربردهای نظامی و کلا نظامیگری، خارج از دایرهی بررسی کنونی است. گرچه دانسته است که سرمایهداری همواره مدیون دو «نعمت» جنگ و بیماری برای حل بحرانها و رونق کسب و کارش بوده و خواهد بود. برای حفظ تمرکز بحث بر روی موضوع اصلی، یعنی عوامل اثرگذار در بازار کار و تکنولوژی آتی و نیروی کار مورد نیازش، از تجزیه و تحلیل گستردهتر دادههای اقتصادی و فنی خودداری شده است.
🔸 پویایی نوآوریهای علمی-فنی در ربع آغازین قرن بیست و یکم، گرانیگاه صنایع مادر و کلیدی را بیش از پیش از صنایع ارتباطی-الکترونیکی به پهنههای جدیدتری نظیر صنایع دارویی، بیوتکنولوژی، و صنایع فضایی رانده و میراند. گرچه به مدد آمار و ارقام بخشهای مهم تکنولوژی و تولید در سرفصلهای آتی، روشن میشود که این جابهجایی با روندی ساده و تکخطی صورت نمیگیرد و این گرایشها و روندهای اقتصادی و صنعتی بایستی در چشماندازی درازمدت در نظر گرفته و فهمیده شوند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2Do
#همایون_ایوانی
#موجهای_بلند #سرمایه_ارتباطی #سرمایه_دیجیتالی
#بیوتکنولوژی #صنایع_فضایی #عصر_اطلاعات
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جایگاه تکنولوژی اطلاعاتی
سرمایه دیجیتالی: آیندهی نیروی کار – بخش دوم نوشتهی: همایون ایوانی در این بخش، پس از پرداختن به جایگاه تاریخی «عصر اطلاعات»، با مراجعه به آمار و ارقام در دسترس، به روندهای آتی س…
▫️ نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای -۲
▫️ بخش دوم: مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی
نوشتهی: همایون ایوانی
25 ژوئن 2021
🔸 آغازگاه و تلاش نوشتهی کنونی، نه حرکت از طرحوارههای عمومی، بلکه از روند تجربی و بلوغ طبقاتی – سازمانی طبقهی کارگر و جنبش عمومی ایران در سالهای اخیر است. بخش نخست این نوشته، در گیرودارِ گسترش بیماری کرونا در کشور، روی کار آمدن دولت رئیسی و نیز اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی آماده شد. در آن بخش، بازآفرینی «کمیته»ها، به عنوان شکلی از سازمانیابی در مقابله با «مسئولیت ناپذیری» دولت در حفظ جان شهروندان کشورش، مورد بررسی قرار گرفت. اگر با اعتصابات هفت تپه، بعد از سالها شورا و تشکل شورایی، توجه فعالان جنبشهای کارگری و اجتماعی را دوباره به سوی خود جلب کرد، در بحران کرونا، شکلگیری کمیتههای شهری و کمیتههای همیاری، ساختار دیگری را در ادامهی سازمانیابی شورایی به تواناییهای جنبش تودهای افزود. در دورهی اخیر، روند بازآفرینی و رویشِ نهالهای دیگرِ سازمانیابی جنبشهای فعال در ایران ادامه یافته و طبقه کارگر، کنشگران اجتماعی و نیز اعتراضات و اجتماعات شهری، ساختارهای دیگری را برای خودسازمانگری رزمنده از نو آفریده است. در موج کنونی، مجامع عمومی به عنوان شکلِ مکملِ سایرِ ساختارهای سازمانیابی قابل رویت هستند. این مجامع، برای گردهمایی و تصمیمگیری مستقیم و یا انتخاب نمایندگان اعتصابیون یا شوراهای هماهنگی و… ایفای وظیفه میکنند.
🔸 مجمع عمومی در این نوشته به مفهوم گستردهی آن، اعم از جلسه، اجتماع، گردهمایی و… به کار برده میشود که در آن معمولاً اغلبِ حاضران/همراهان دارای حق و رأی برابرند. البته بهطور کلی، مجامع عمومی در نهادها، انجمنها، تعاونیها، پارلمانها، سازمانهای غیردولتی و مؤسسات آموزشی و سایر مکانها برگزار میشوند؛ اما چنین کاربرد و تعریفی از مجمع عمومی، نمیتواند بهطور کامل در اینجا مورد استفاده قرار گیرد. دلیل آن هم روشن است: شکلگیری رسمی و ادامهی فعالیت مستقل و آزادِ نهادها یا تشکلها و نیز سازمانها و احزاب در شرایط سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی، شانسی ندارند. اقدام مستقل کارگران و یا جنبشهای مردمی از آغاز تا به امروز، بهطور تکرارشونده مورد حملهی نهادهای امنیتی قرار گرفته، فعالان آن مجرم شناخته شدهاند. در تلخترین شرایط، بایستی خبر قتلهای خیابانی و یا شکنجه و اعدام در زندانِ سخنگویان چنین ابتکاراتی را دریافت کرد. چنین فضای مسموم امنیتی و نظامیای، امکانی برای رشد نهادها و ارگانهای مستقل و آزاد نمیدهد.
🔸 این روزها، دستگیریهای وسیع و فلهای فعالان جنبشها در داخل کشور، نشان از بلاتکلیفی نیروهای امنیتی دارد. بازجویان و پروندهسازان، با پیوند دادنِ دروغینِ تلاشهای کنشگران به جریانات مختلف «اپوزیسیون ممنوع»، برای پروندهسازی سنگینتر و هراسافکنی در میان کنشگران جنبشهای مختلف کارگری و اجتماعی میکوشند. در این میان، بهروشنی دیده میشود که بهرغم مطرح کردن «اپوزیسیون ممنوع»، حتیالامکان از اشاره به اپوزیسیون چپ و سوسیالیست امتناع میشود. از نگاه حکومت و طراحان امنیتیاش، اپوزیسیون چپ و سوسیالیست، شبحی است که نباید دوباره به سرزمین ایران احضار شود! شبحی که میدانیم، شهر به شهر و محله به محله، در حال گشتوگذار است ولی نامش را نباید برد! باری، برای امنیتیها قطعی است که بیدار کردن اپوزیسیون چپ و سوسیالیست در اذهان مردم، «شگون ندارد»!
🔸 اینک، هنگام نوشتن بخش دوم، موج اعتراضات جنبشهای کارگری و اجتماعی نظیر رانندگان شرکت واحد، معلمان، بازنشستگان و… به همراه اعتراضات علیه گرانی و قطع سوبسید آرد در جریان است. جنبشها و اعتراضاتی برای حداقلهای ضروری زندگی میرویند و به سوی خواستههایی فراتر از نان میروند. از پسِ پشت خواستِ نان، خواستِ آب، خواست مسکن، کار و یا دستمزد و… خواستهایی همچون رهایی و عدالت خود را نمایان میسازند… علاوه بر آن، کشته شدن مردم زیر آوار در آبادان و دهها فاجعه دیگر، نیز زخمهای دیگری را بر جان و روان مردم کشور وارد میآورد. راهی سخت، راهی ناپیموده، راهی ناهموار با حاکمانی خشمگین از ناتوانی خویش، سراپا مسلح و با زندانهایی بزرگ به وسعت ایران در پیش است؛ اما کسی چه میداند، این سرنوشت خشمگین، چه میزان شانس به ما ارزانی میکند تا امید به دادگری و رهایی را در این روزگار سخت و خشمگین به این سرزمین نفرین شده بازگردانیم…
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-31i
#همایون_ایوانی
#مجمع_عمومی #اعتصاب #کمیته_مردمی
#جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ بخش دوم: مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی
نوشتهی: همایون ایوانی
25 ژوئن 2021
🔸 آغازگاه و تلاش نوشتهی کنونی، نه حرکت از طرحوارههای عمومی، بلکه از روند تجربی و بلوغ طبقاتی – سازمانی طبقهی کارگر و جنبش عمومی ایران در سالهای اخیر است. بخش نخست این نوشته، در گیرودارِ گسترش بیماری کرونا در کشور، روی کار آمدن دولت رئیسی و نیز اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی آماده شد. در آن بخش، بازآفرینی «کمیته»ها، به عنوان شکلی از سازمانیابی در مقابله با «مسئولیت ناپذیری» دولت در حفظ جان شهروندان کشورش، مورد بررسی قرار گرفت. اگر با اعتصابات هفت تپه، بعد از سالها شورا و تشکل شورایی، توجه فعالان جنبشهای کارگری و اجتماعی را دوباره به سوی خود جلب کرد، در بحران کرونا، شکلگیری کمیتههای شهری و کمیتههای همیاری، ساختار دیگری را در ادامهی سازمانیابی شورایی به تواناییهای جنبش تودهای افزود. در دورهی اخیر، روند بازآفرینی و رویشِ نهالهای دیگرِ سازمانیابی جنبشهای فعال در ایران ادامه یافته و طبقه کارگر، کنشگران اجتماعی و نیز اعتراضات و اجتماعات شهری، ساختارهای دیگری را برای خودسازمانگری رزمنده از نو آفریده است. در موج کنونی، مجامع عمومی به عنوان شکلِ مکملِ سایرِ ساختارهای سازمانیابی قابل رویت هستند. این مجامع، برای گردهمایی و تصمیمگیری مستقیم و یا انتخاب نمایندگان اعتصابیون یا شوراهای هماهنگی و… ایفای وظیفه میکنند.
🔸 مجمع عمومی در این نوشته به مفهوم گستردهی آن، اعم از جلسه، اجتماع، گردهمایی و… به کار برده میشود که در آن معمولاً اغلبِ حاضران/همراهان دارای حق و رأی برابرند. البته بهطور کلی، مجامع عمومی در نهادها، انجمنها، تعاونیها، پارلمانها، سازمانهای غیردولتی و مؤسسات آموزشی و سایر مکانها برگزار میشوند؛ اما چنین کاربرد و تعریفی از مجمع عمومی، نمیتواند بهطور کامل در اینجا مورد استفاده قرار گیرد. دلیل آن هم روشن است: شکلگیری رسمی و ادامهی فعالیت مستقل و آزادِ نهادها یا تشکلها و نیز سازمانها و احزاب در شرایط سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی، شانسی ندارند. اقدام مستقل کارگران و یا جنبشهای مردمی از آغاز تا به امروز، بهطور تکرارشونده مورد حملهی نهادهای امنیتی قرار گرفته، فعالان آن مجرم شناخته شدهاند. در تلخترین شرایط، بایستی خبر قتلهای خیابانی و یا شکنجه و اعدام در زندانِ سخنگویان چنین ابتکاراتی را دریافت کرد. چنین فضای مسموم امنیتی و نظامیای، امکانی برای رشد نهادها و ارگانهای مستقل و آزاد نمیدهد.
🔸 این روزها، دستگیریهای وسیع و فلهای فعالان جنبشها در داخل کشور، نشان از بلاتکلیفی نیروهای امنیتی دارد. بازجویان و پروندهسازان، با پیوند دادنِ دروغینِ تلاشهای کنشگران به جریانات مختلف «اپوزیسیون ممنوع»، برای پروندهسازی سنگینتر و هراسافکنی در میان کنشگران جنبشهای مختلف کارگری و اجتماعی میکوشند. در این میان، بهروشنی دیده میشود که بهرغم مطرح کردن «اپوزیسیون ممنوع»، حتیالامکان از اشاره به اپوزیسیون چپ و سوسیالیست امتناع میشود. از نگاه حکومت و طراحان امنیتیاش، اپوزیسیون چپ و سوسیالیست، شبحی است که نباید دوباره به سرزمین ایران احضار شود! شبحی که میدانیم، شهر به شهر و محله به محله، در حال گشتوگذار است ولی نامش را نباید برد! باری، برای امنیتیها قطعی است که بیدار کردن اپوزیسیون چپ و سوسیالیست در اذهان مردم، «شگون ندارد»!
🔸 اینک، هنگام نوشتن بخش دوم، موج اعتراضات جنبشهای کارگری و اجتماعی نظیر رانندگان شرکت واحد، معلمان، بازنشستگان و… به همراه اعتراضات علیه گرانی و قطع سوبسید آرد در جریان است. جنبشها و اعتراضاتی برای حداقلهای ضروری زندگی میرویند و به سوی خواستههایی فراتر از نان میروند. از پسِ پشت خواستِ نان، خواستِ آب، خواست مسکن، کار و یا دستمزد و… خواستهایی همچون رهایی و عدالت خود را نمایان میسازند… علاوه بر آن، کشته شدن مردم زیر آوار در آبادان و دهها فاجعه دیگر، نیز زخمهای دیگری را بر جان و روان مردم کشور وارد میآورد. راهی سخت، راهی ناپیموده، راهی ناهموار با حاکمانی خشمگین از ناتوانی خویش، سراپا مسلح و با زندانهایی بزرگ به وسعت ایران در پیش است؛ اما کسی چه میداند، این سرنوشت خشمگین، چه میزان شانس به ما ارزانی میکند تا امید به دادگری و رهایی را در این روزگار سخت و خشمگین به این سرزمین نفرین شده بازگردانیم…
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-31i
#همایون_ایوانی
#مجمع_عمومی #اعتصاب #کمیته_مردمی
#جنبش_کارگری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای – ۲
بخش دوم: مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی نوشتهی: همایون ایوانی خیزش دی ماه 1396، نقطه عطفی در مبارزه طبقاتی – اجتماعی ایران بود که تاکنون با اُفت و خیزهای بسیار و سرکوب خونین حکومت به مس…
▫️جنبش دادخواهی در ایران: کدام استراتژی؟
نوشتهی: مژده ارسی و همایون ایوانی
25 ژانویه 2023
🔸 شکنجه و سرکوبِ زندانیان و مخالفان سیاسی پیامدهای مختلفی را در هر کشور به دنبال داشته و دارد. یکی از این پیامدها، پاسخ به پرسشهایی از این گونهاند که با شکنجهگران، آمران و عاملان سرکوبها، چگونه بایستی رفتار کرد؟ عدالت و یا دادخواهی چگونه برقرار میشود؟ پیامدهای درازمدت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سیاست بیرحمی در جامعه چگونه خواهد بود؟ برای این پرسشها، مطمئناً پاسخهای گوناگونی وجود داشته و دارد.
🔸 یکی از این پاسخها، مبارزهی بین المللیای است که تحت عنوان «مبارزه علیه معافیت از مجازات» شناخته شده است. مبارزهای که سالهاست در کشورهای مختلف آغاز شده و با افت و خیزهایی تداوم داشته است. رویکردهای مختلفی در این زمینه در آرژانتین، شیلی، اروگوئه، پاراگوئه، گوآتمالا، افریقای جنوبی، روآندا، سییرالئون و… تجربه شده است. در ایران، «مبارزه علیه معافیت از مجازات» و دادخواهی زیر پوشش جنبشی ناهمگون و گاه ناهمگرا شکل گرفته است. دربارهی این جنبش که به عنوان جنبش دادخواهی شناخته می شود؛ در میان کنشگران و اپوزیسیون ایران بحثهای متفاوتی جریان دارد. علاوه بر این، جمهوری اسلامی، با توجه به امکانات دولتی که در اختیار دارد، انواع بحثهای تحریف شده را نیز از سوی سخنگویان رسمی یا غیررسمیاش تبلیغ میکند تا سیطرهی خود را بر این مباحثات داشته باشد یا دستکم، از گسترش منسجم و یکدستِ جنبشی پیگیر برای دادخواهی جلوگیری کند. توضیحات بیشتر در این زمینه یکی از سرفصلهای نوشتهایست که پیشِ رو دارید.
🔸 در دسامبر 2012، سندی جمعی از سوی گروهی از زندانیان سیاسی جانبهدربرده از کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی، خانوادهها و وابستگان اعدامشدگان، جمعی از فعالان سیاسی و مدافعان حقوق زندانیان سیاسی، روشنفکران و هنرمندان تحت عنوان «جنبش دادخواهی از چشم انداز رهاییبخش» انتشار یافت. این سند حاصل بحث و توافقِ نظرِ افرادی بود که مستقیماً یا بهواسطهی یکی از بستگانشان در معرض آزار و آسیب حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته بودند. سند مشترک در 71 صفحه منتشر شد که بیان فشردهای از بحثهایی بود که در طول چند سال، توسط نیروهای چپ و زندانیان سیاسی جانبهدربرده از کشتارها مطرح شده بود و اینک به شکل منشوری برپایهی مباحثات پیشین در معرض دید عموم قرار میگرفت. پس از انتشار سند اصلی، منابع مربوط به این مباحث، در دو کتاب از طرف انتشارات گفتوگوهای زندان در شمارههای 11 (265 صفحه، 17 مقاله) و 12 (165 صفحه، 7 مقاله) تحت عنوان «جنبش دادخواهی و چالشهای پیش رو» منتشر شده است.
🔸 نکتهی کلیدی در دیدگاه جانبهدربردگان از کشتارهای جمهوری اسلامی ایران که این سند را منتشر کردهاند پیوند جداییناپذیر دگرگونی رهاییبخش در کل اجتماع با مسئلهی پیگرد و مجازات بهاصطلاح مجرمان سیاسی است. سند در جملهی آغازین خود موضوع را چنین فرموله میکند:
«به من بگو چگونه «داد» خواهی خواست تا به تو بگویم جامعهی فردای تو، چگونه عدالتی را حاکم خواهد ساخت.»...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3nA
#مژده_ارسی #همایون_ایوانی
#جنبش_دادخواهی #زندانی_سیاسی
#نه_به_شکنجه #نه_به_اعدام
👇🏼
🖋@naghd_com
نوشتهی: مژده ارسی و همایون ایوانی
25 ژانویه 2023
🔸 شکنجه و سرکوبِ زندانیان و مخالفان سیاسی پیامدهای مختلفی را در هر کشور به دنبال داشته و دارد. یکی از این پیامدها، پاسخ به پرسشهایی از این گونهاند که با شکنجهگران، آمران و عاملان سرکوبها، چگونه بایستی رفتار کرد؟ عدالت و یا دادخواهی چگونه برقرار میشود؟ پیامدهای درازمدت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سیاست بیرحمی در جامعه چگونه خواهد بود؟ برای این پرسشها، مطمئناً پاسخهای گوناگونی وجود داشته و دارد.
🔸 یکی از این پاسخها، مبارزهی بین المللیای است که تحت عنوان «مبارزه علیه معافیت از مجازات» شناخته شده است. مبارزهای که سالهاست در کشورهای مختلف آغاز شده و با افت و خیزهایی تداوم داشته است. رویکردهای مختلفی در این زمینه در آرژانتین، شیلی، اروگوئه، پاراگوئه، گوآتمالا، افریقای جنوبی، روآندا، سییرالئون و… تجربه شده است. در ایران، «مبارزه علیه معافیت از مجازات» و دادخواهی زیر پوشش جنبشی ناهمگون و گاه ناهمگرا شکل گرفته است. دربارهی این جنبش که به عنوان جنبش دادخواهی شناخته می شود؛ در میان کنشگران و اپوزیسیون ایران بحثهای متفاوتی جریان دارد. علاوه بر این، جمهوری اسلامی، با توجه به امکانات دولتی که در اختیار دارد، انواع بحثهای تحریف شده را نیز از سوی سخنگویان رسمی یا غیررسمیاش تبلیغ میکند تا سیطرهی خود را بر این مباحثات داشته باشد یا دستکم، از گسترش منسجم و یکدستِ جنبشی پیگیر برای دادخواهی جلوگیری کند. توضیحات بیشتر در این زمینه یکی از سرفصلهای نوشتهایست که پیشِ رو دارید.
🔸 در دسامبر 2012، سندی جمعی از سوی گروهی از زندانیان سیاسی جانبهدربرده از کشتارهای رژیم جمهوری اسلامی، خانوادهها و وابستگان اعدامشدگان، جمعی از فعالان سیاسی و مدافعان حقوق زندانیان سیاسی، روشنفکران و هنرمندان تحت عنوان «جنبش دادخواهی از چشم انداز رهاییبخش» انتشار یافت. این سند حاصل بحث و توافقِ نظرِ افرادی بود که مستقیماً یا بهواسطهی یکی از بستگانشان در معرض آزار و آسیب حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته بودند. سند مشترک در 71 صفحه منتشر شد که بیان فشردهای از بحثهایی بود که در طول چند سال، توسط نیروهای چپ و زندانیان سیاسی جانبهدربرده از کشتارها مطرح شده بود و اینک به شکل منشوری برپایهی مباحثات پیشین در معرض دید عموم قرار میگرفت. پس از انتشار سند اصلی، منابع مربوط به این مباحث، در دو کتاب از طرف انتشارات گفتوگوهای زندان در شمارههای 11 (265 صفحه، 17 مقاله) و 12 (165 صفحه، 7 مقاله) تحت عنوان «جنبش دادخواهی و چالشهای پیش رو» منتشر شده است.
🔸 نکتهی کلیدی در دیدگاه جانبهدربردگان از کشتارهای جمهوری اسلامی ایران که این سند را منتشر کردهاند پیوند جداییناپذیر دگرگونی رهاییبخش در کل اجتماع با مسئلهی پیگرد و مجازات بهاصطلاح مجرمان سیاسی است. سند در جملهی آغازین خود موضوع را چنین فرموله میکند:
«به من بگو چگونه «داد» خواهی خواست تا به تو بگویم جامعهی فردای تو، چگونه عدالتی را حاکم خواهد ساخت.»...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3nA
#مژده_ارسی #همایون_ایوانی
#جنبش_دادخواهی #زندانی_سیاسی
#نه_به_شکنجه #نه_به_اعدام
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جنبش دادخواهی در ایران: کدام استراتژی؟
نوشتهی: مژده ارسی و همایون ایوانی در نوشتهی کنونی تلاش کردیم با ترسیم شماتیک بحثهای جاری جنبش دادخواهی در ایران، تجربه و نگاه معینی به این جنبش را بهصورت فشرده توضیح دهیم. همانگونه که از ساختا…
▫️ نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای - بخش سوم
▫️ گذر به ساختارهای جدید – زایشی با تاخیر و چالش
7 فوریه 2024
نوشتهی: همایون ایوانی
🔸 بخش نخست این نوشته به موضوع آفرینش دوبارهی کمیتههای شهری و کمیتههای همیاری در دوران پس از آبان ۹۸ و کرونا و بخش دوم به مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی پرداخت. در بخش سوم، به چالشی در پیدا کردن ساختاری درخورِ سطح مبارزه طبقاتی و اجتماعی کنونی به صورتی تجربی و ساده شده نزدیک میشویم. به دریافت نگارنده، یکی از دلایل وقفه در بلوغ و باروری سازمانی جنبشهای مردمی در ایران واپس ماندن از گذر به ساختار تشکیلاتی و مبارزاتی نوین است. شبکههای مسطح سالهاست که در جنبشهای اعتراضی ایران، پدیده شناخته شدهای هستند که تواناییها و کاستیهایش در عمل برای کنشگران داخل و خارج از کشور تجربه شده است. چالشی که در چند ساله اخیر با آن روبهرو هستیم، گذرِ این شبکههای مسطح به ساختارهایی کاراتر ــ از جمله ساختارِ شبکههای فدرالیستی ــ است. این نوشتار به این گونه از سازماندهی شبکهای با نگاهی به تفاوت در ساختارش با شبکههای مسطح، سازوکارِ تصمیمگیری، ظرفیتهای شبکه فدرالیستی برای گسترش، دوام و ادامهکاری میپردازد. سپس امکان و ضرورتِ گسترش همکاری بینگروهی با اتکاء به ساختار شبکههای فدرالیستی به بحث گذارده میشود. بخش پایانی، انبوه چالشهای بیرونی و درونی مورد بررسی قرار میگیرند و برخی راهکارهای مقابله با این چالشها مرور میشوند.
🔸 نوشتهی کنونی با رویکردی تجربی و هیوریستیک آماده شده است. متاسفانه تجربهی سازماندهی، افتان و خیزان از میان آزمون و خطاهای بسیار و راههای ناآزمودهای در دورهی کنونی گذر میکند که نمیتوان آنها را دور زد و یا از روی این مراحل جهید، فقط میتوان آن را به دقت بازبینی کرد و در لحظات حساس کوشید که آن را از خطاهای مهلک بازداشت و مسیرهای تجربهشدهی پیشین را برای گذر به پختگی و کارایی بیشتر سازمانی در لحظهی کنونی، به نیروهای درگیر در امر سازماندهی امروز بازنمایی کرد. در لحظهی فعلی مبارزهی طبقاتی در ایران، امکان توافق عمومی یا حتی جلب نظر بخش اصلی کنشگران و نهادهای کوشنده در جنبشهای اجتماعی و طبقاتی بر روی ساختار و یا رویکردی واحد برای پیشبرد مبارزه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. اگر فرض را بر این بگیریم که نسخه از پیش آمادهای برای سازماندهی بهینه و عقلانی وجود داشته باشد، با این حال، همرأیی و توافق عمومی بر آن در وضع فعلی قابل حصول نیست. این به معنای تایید یا رد رویکردهای دیگر نیست، بلکه فقط توضیح ویژگی این نوشته است که نبایستی بهعنوان یک راهحل قطعی در نظر گرفته شود، بلکه ایدهها و المنتهایی تجربی هستند که شاید برخی نیروها، کلکتیوها و گروههای درگیر در امر سازماندهی، برای شکلدهی و یا پیداکردن راه حلهای خودویژه و مشخصتر خودشان، نکاتی از آن را به کار گیرند.
🔸 بهرغم تجربی بودن این نوشته، به دلایلی که فکر میکنم برای خوانندگان قابل فهم باشد، از ذکر و بررسی بسیاری از نمونههای تشکلهای خاص خودداری شده و تنها به بحث دربارهی شکل تجریدی و عمومی ساختارهای مختلف شبکهای پرداخته شده است. از این رو، بسیاری از گامها و رویکردهای پیشنهادی، در چارچوب نظریه عمومی سازمان درجا زده و کاربرد مشخص پیشنهادات این نوشتار، بیشتر پس از یک بحث درونی و مشخص، شاید به کارِ سازماندهندگان جنبشهای امروز بیاید. با همهی کاستیهای جدیای که نگارنده از هم اکنون به آن اشراف دارد...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3V2
#همایون_ایوانی #سازماندهی #مبارزه_طبقاتی
#شبکههای_فدرالیستی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ گذر به ساختارهای جدید – زایشی با تاخیر و چالش
7 فوریه 2024
نوشتهی: همایون ایوانی
🔸 بخش نخست این نوشته به موضوع آفرینش دوبارهی کمیتههای شهری و کمیتههای همیاری در دوران پس از آبان ۹۸ و کرونا و بخش دوم به مجامع عمومی کارگری و اجتماعات مردمی پرداخت. در بخش سوم، به چالشی در پیدا کردن ساختاری درخورِ سطح مبارزه طبقاتی و اجتماعی کنونی به صورتی تجربی و ساده شده نزدیک میشویم. به دریافت نگارنده، یکی از دلایل وقفه در بلوغ و باروری سازمانی جنبشهای مردمی در ایران واپس ماندن از گذر به ساختار تشکیلاتی و مبارزاتی نوین است. شبکههای مسطح سالهاست که در جنبشهای اعتراضی ایران، پدیده شناخته شدهای هستند که تواناییها و کاستیهایش در عمل برای کنشگران داخل و خارج از کشور تجربه شده است. چالشی که در چند ساله اخیر با آن روبهرو هستیم، گذرِ این شبکههای مسطح به ساختارهایی کاراتر ــ از جمله ساختارِ شبکههای فدرالیستی ــ است. این نوشتار به این گونه از سازماندهی شبکهای با نگاهی به تفاوت در ساختارش با شبکههای مسطح، سازوکارِ تصمیمگیری، ظرفیتهای شبکه فدرالیستی برای گسترش، دوام و ادامهکاری میپردازد. سپس امکان و ضرورتِ گسترش همکاری بینگروهی با اتکاء به ساختار شبکههای فدرالیستی به بحث گذارده میشود. بخش پایانی، انبوه چالشهای بیرونی و درونی مورد بررسی قرار میگیرند و برخی راهکارهای مقابله با این چالشها مرور میشوند.
🔸 نوشتهی کنونی با رویکردی تجربی و هیوریستیک آماده شده است. متاسفانه تجربهی سازماندهی، افتان و خیزان از میان آزمون و خطاهای بسیار و راههای ناآزمودهای در دورهی کنونی گذر میکند که نمیتوان آنها را دور زد و یا از روی این مراحل جهید، فقط میتوان آن را به دقت بازبینی کرد و در لحظات حساس کوشید که آن را از خطاهای مهلک بازداشت و مسیرهای تجربهشدهی پیشین را برای گذر به پختگی و کارایی بیشتر سازمانی در لحظهی کنونی، به نیروهای درگیر در امر سازماندهی امروز بازنمایی کرد. در لحظهی فعلی مبارزهی طبقاتی در ایران، امکان توافق عمومی یا حتی جلب نظر بخش اصلی کنشگران و نهادهای کوشنده در جنبشهای اجتماعی و طبقاتی بر روی ساختار و یا رویکردی واحد برای پیشبرد مبارزه وجود ندارد یا بسیار ضعیف است. اگر فرض را بر این بگیریم که نسخه از پیش آمادهای برای سازماندهی بهینه و عقلانی وجود داشته باشد، با این حال، همرأیی و توافق عمومی بر آن در وضع فعلی قابل حصول نیست. این به معنای تایید یا رد رویکردهای دیگر نیست، بلکه فقط توضیح ویژگی این نوشته است که نبایستی بهعنوان یک راهحل قطعی در نظر گرفته شود، بلکه ایدهها و المنتهایی تجربی هستند که شاید برخی نیروها، کلکتیوها و گروههای درگیر در امر سازماندهی، برای شکلدهی و یا پیداکردن راه حلهای خودویژه و مشخصتر خودشان، نکاتی از آن را به کار گیرند.
🔸 بهرغم تجربی بودن این نوشته، به دلایلی که فکر میکنم برای خوانندگان قابل فهم باشد، از ذکر و بررسی بسیاری از نمونههای تشکلهای خاص خودداری شده و تنها به بحث دربارهی شکل تجریدی و عمومی ساختارهای مختلف شبکهای پرداخته شده است. از این رو، بسیاری از گامها و رویکردهای پیشنهادی، در چارچوب نظریه عمومی سازمان درجا زده و کاربرد مشخص پیشنهادات این نوشتار، بیشتر پس از یک بحث درونی و مشخص، شاید به کارِ سازماندهندگان جنبشهای امروز بیاید. با همهی کاستیهای جدیای که نگارنده از هم اکنون به آن اشراف دارد...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3V2
#همایون_ایوانی #سازماندهی #مبارزه_طبقاتی
#شبکههای_فدرالیستی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نوزایی انداموارههای اقتدار تودهای
بخش سوم: گذر به ساختارهای جدید ـ زایشی با تاخیر و چالش نوشتهی: همایون ایوانی ضرورت همکاریِ بینگروهی که توانایی هماهنگی و مبارزهی مشترک بین افراد و گروهها را در جنبشهای اجتماعی و طبقاتی کنونی …